جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
تقریر صحیحی از برهان صدیقین را بیان فرمایید.
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
براهین اثبات وجود خدا را می توان از جهتی به دو دسته تقسیم نمود، یک دسته از براهین، مخلوقات را واسطه استدلال قرار می دهند و با کمک مخلوقات به خداوند می رسند، ولی در دسته دیگر از براهین، مخلوقات واسطه اثبات وجود خدا نیستند، بلکه از خود حقیقت هستی و مفه بیشتر ...
بساطت وجود در حکمت متعالیه و مشاء
نویسنده:
محمد عباس زاده جهرمی,غلامرضا فیاضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
امور عامه نقش مهمی در قبول یا رد نظریات مطرح در فلسفه ایفا می کند. از جمله مسائلی که ملاصدرا برخلاف حکمای مشاء، در امور عامه مطرح کرده «بساطت وجود» است. تفاوت نگرش به وجود در حکمت متعالیه و مشاء در چه بوده که یکی آن را به عنوان مقدمه مشترک ورود به فلسفه پذیرفته و دیگری آن را کنار نهاده است؟ هدف از طرح و پاسخ به این سؤال، یافتن نگرش حکمت متعالیه به بنیادی ترین مسأله فلسفه و تفاوت این نگاه با نگرش حکمت های پیش از آن است.نوشتار حاضر به روش تحلیلی مقایسه ای سعی دارد، به منظور پرداختن به تفاوت دو نگاه مشاء و متعالیه به مسأله بساطت وجود، ضمن تفکیک بساطت مفهوم و حقیقت وجود، به برخی مبانی مورد نیاز برای طرح مسأله بسیط بودن وجود و همچنین آثار و نتایج آن در فلسفه را اشاره نماید.مشائین حقیقت وجود را صرفا واقعیتی انتزاعی معرفی می کنند که عقل در تحلیل خود از اشیای جهان هستی بدان نائل می شود؛ در مقابل حکمت متعالیه برای حقیقت وجود، عینیت خارجی و واقعیتی برتر از انتزاعیِ صرف قائل است و با نگرش تشکیکی، عامل کثرات را در خود وجود و عامل وحدت بخش آن می یابد. لذا مشاء، بایستی مسأله بساطت وجود را صرفا مربوط به عالَم ذهن بداند، در حالی که حکمت متعالیه آن را به عالَم عین هم سرایت می دهد. در تبیین نگاه متعالیه می توان از قاعده بسیط الحقیقه کمک گرفت.
تأثیر مبانی وجودشناختی بر نفس شناسی ملاصدرا
نویسنده:
جواد استادمحمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه پیام نور,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نفس شناسی ملاصدرا تحت تأثیر مبانی وجود شناختی اوست. در وجود شناسی ملاصدرا، اصول مهمی چون اصالت وجود، بساطت وجود، وحدت وجود، اشتداد وجود، صورت به عنوان ملاک شیئیت یک شیء، تساوق وجود و وحدت، و نیز تساوق وجود و صفات کمالی دیده می شود. توجّه به این مبانی سبب گردید که ملاصدرا نظریّات بدیعی را در نفس شناسی ارائه کند؛ از جمله می­ توان به این نظریات اشاره کرد: نفس در عین وحدت، جامع تمام قواست؛ میان نفس و بدن دوگانگی وجود ندارد؛ نفس جسمانی الحدوث و روحانی البقا است؛ هویّت انسان از ناحیه نفس است و لذا تغییر بدن، ضرری به این­همانی انسان نمی ­رساند؛ نفس آخرین مرتبه جسمانیّت و اولین مرتبه روحانیّت است؛ وحدت نفس درجات متعدّد دارد؛ نفس با صفات کمالی تساوق دارد. تأثیر مبانی وجود شناختی ملاصدرا در مباحث نفس شناسی نشان می ­دهد که پی­گیری مباحث نفس در فلسفه ملاصدرا، بدون توجّه به مباحث وجود شناختی او، می ­تواند سبب اخلال در فهم درست و دقیق دیدگاه ­های او گردد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 18
مبانی نظری هستی‌شناسی حکمت سیاسی متعالیه
نویسنده:
محمدمهدی گرجیان، محمدقاسم الیاسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه باقرالعلوم,
چکیده :
پژوهش حاضر مبانی و مبادی را به عنوان سرچشمه‌های نخستین و اصول بنیادین هر علم و دانش قلمداد می‌کند. از‌این‌رو، به این پرسش پاسخ می‌دهد که کدام مبانی و اصول فلسفی هستی­شناسی و روش بنیادین در حکمت سیاسی متعالیه وجود دارد. برای رسیدن به پاسخ این پرسش، مبانی هستی‌شناسی حکمت سیاسی متعالیه را در نسبت با روش بنیادین بررسی کرده، رابطه آن را با حکمت سیاسی متعالیه نشان می­دهیم. در این پژوهش، با مبانی گونه‌گونی مانند: اصالت وجود، تشکیکی بودن وجود، خیریت وجود، حقانیت وجود، وحدانیت وجود، بساطت وجود، توحید افعالی و توحید تکوینی و تشریعی خداوند در ارتباط با حکمت سیاسی متعالیه روبرو هستیم. مجموع این مبانی می‌تواند به راحتی روش بنیادینی را برای تولید حکمت سیاسی متعالیه پدید آورد که حیات سیاسی ـ اجتماعی آدمیان را با تبیین عقلانی تأمین نماید و سعادت دنیا و آخرت‌شان را تضمین کند. مفاهیمی مانند عزت، تدبیر، عدالت، آزادی، حکمت، حکومت و حاکمیت، اقتدار و مشروعیت تنها با شناختن اصول برآمده از این مبانی امکان تحقق دارند. این مبانی و لایه­های معرفتی آن می­توانند شناختی حقیقی را به جای شناختی پنداری در حکمت سیاسی ارائه کنند و جامعه را مظهر عالم ربوبی سازند.
صفحات :
از صفحه 119 تا 145
از بداهت موجود تا بداهت وجود
نویسنده:
رضا اکبری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
مساله بداهت وجود در بستری مخالف با اصالت وجود یا بی توجه به اصالت وجود مطرح شده است. ابن سینا از بداهت موجود سخن گفته است در حالی که در آثار فخر رازی و خواجه نصیر الدین طوسی و فیلسوفان و متکلمان بعد از آن دو از بداهت وجود سخن به میان آمده است. برخی از فیلسوفان تذکر داده اند که کلمه وجود در آثار افرادی هم چون خواجه نصیرالدین طوسی به معنای موجودیت است. با پذیرش اصالت وجود و توجه به این که حقیقت وجود در ذهن نمی آید، آن چه از وجود فهم می شود صرفا لوازم وجود است و حقیقت وجود فقط با علم حضوری ادراک می شود. علم حضوری به تصور و تصدیق تقسیم نمی شود. بنابراین بداهت مفهوم وجود از منظر اصالت وجود به معنای بداهت فهم لوازم وجود یا بداهت تحقق معنون این عنوان- عنوان وجود- که همان حقیقت وجود است خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 25 تا 40
واکاوی اصول مورد استفاده ملاصدرا در تصویر معاد جسمانی
نویسنده:
رضا اکبری، علی مؤمنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا در کتاب های مختلف خود درباره معاد به عنوان اعتقادی محوری و اثرگذار سخن گفته است. از نظر او معاد به صورت روحانی و جسمانی محقق است. او معاد جسمانی را به یاری اصولی برآمده از نظام فلسفی خود به اثبات رسانده است. فارغ از هم سانی فراوانی که در تصویر معاد جسمانی در آثار گوناگون او دیده می شود، شمار اصول مورد استفاده او در این آثار متفاوت بوده و از شش تا دوازده اصل را در بر می گیرد. تجمیع این اصول با حذف موارد تکراری، شانزده اصل را در اختیار پژوهش گر قرار می دهد که مجموعه ای از اصول خداشناختی، انسان شناختی و وجود شناختی را دربرمی گیرد. طراحی چگونگی پیوند این اصول با یکدیگر برای رسیدن به مقصود ملاصدرا در اثبات معاد جسمانی، با همان تصویری که خود در اختیار ما می گذارد، روشن می کند که ملاصدرا در تصویر معاد جسمانی، از دو زبان وجودمحور و ماهیت محور بهره می گیرد. توجه به بیش تر انسان ها که با زبان ماهیت محور سخن گفته و این زبان را فهم می کند، ملاصدرا را ناگزیر به استفاده از این زبان ساخته است وگرنه او با ادبیات وجود محور می تواند تصویر مطلوب خود را ارائه کند. این نکته اساسی زمینه ای برای پژوهشگر فراهم می سازد تا نظریه ملاصدرا را در قالب زبان ماهیت محور یا وجود محور تقریر کند یا همانند خود او تعبیر های دوگانه را همزمان بکار برد.
صفحات :
از صفحه 5 تا 29