جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
مواجهه قرآن با فرهنگ عصر نزول
نویسنده:
سیده‌لیدا حسینی محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن کریم این کتاب فرهنگ ساز به بخش وسیعی از مولفه های فرهنگی عصر نزول واکنش نشان داده است. برای ورود به بحث مواجهه قرآن با فرهنگ عصر نزول؛ در فصل اول و دوم، مفاهیم "جاهلیت" و "فرهنگ" را با کمک کتب لغت و تفاسیر مختلف و روایات معتبر، بررسی کردیم. سپس در فصل سوم، از بررسی اوضاع کلی سرزمین حجاز- که مهبط وحی بود- به این نتیجه رسیدیم که آنچه بر فرهنگ عصر نزول سایه داشت، جهل و جهالت بود. جهل چه مخالف عقل چه مخالف حلم و چه مخالف علم و دانش؛ تناقض شدیدی با روح تعالیم اسلام دارد، به همین دلیل خداوند در اولین آیات نازل شده بر پیامبراکرم(ص) به مواجهه با جهل و نادانی و تشویق به علم آموزی پرداخت. دعوت مکرر این کتاب الهی به خردورزی و دانش از یک طرف و تشویق های دائمی رسول خدا از طرف دیگر سدّ جاهلیت و خرافه گرایی را شکست و بشریت را مشتاق علم و دانش ساخت. به دلیل وسعت مفهوم فرهنگ، در فصل چهارم فقط به بیان مواجهات قرآن با فرهنگ جاهلیت در سه بخش پرداختیم که عبارتند از: مواجهه با عقاید و خرافات، مواجهه با آداب و رسوم اجتماعی و مواجهه با آداب و رسوم خانوادگی. در هر بخش بر آن شدیم که با کمک تفاسیر شیعه و سنی و سایرکتب مرتبط با موضوع، نحوه مواجهه قرآن کریم با این ابعاد فرهنگی را بیان کنیم. در نهایت این نتیجه حاصل شد که واکنش اسلام نسبت به عناصر مختلف فرهنگی متفاوت بوده است. قرآن کریم نسبت به برخی مولفه های فرهنگ جاهلیت که با روح تعالیم اسلام تناقض داشته، به انکار و نسبت به برخی دیگر از عناصر فرهنگی که با آموزه های حضرت ابراهیم(ع) همخوانی داشته، به تائید و به گزینی فرهنگی پرداخته است. این کتاب عظیم، در مواجهه با بخش وسیعی از فرهنگ جاهلیت روش جای گزینی فرهنگی یا در حقیقت همان اصلاح فرهنگی را در پیش گرفته است. در کل، اسلام نسبت به فرهنگهای متعدد برخوردهای متفاوتی نشان داده و با رویکرد به گزینی و جای گزینی فرهنگی در صدد غالب کردن فرهنگ توحیدی ناب بر فرهنگ جاهلیت بوده است.
بررسی مفهوم غرب در آثار میرزا یوسف خان مستشارالدوله، سید حسن تقی زاده، خلیل ملکی
نویسنده:
سهیلا تازه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش در چارچوب تفسیری به تبیین مفهوم غرب در اندیشه سه متفکر و بازیگر سیاسی در تاریخ معاصر ایران پرداخته است.در این چارچوب نظری وجه تمایز میان علوم انسانی(اجتماعی)با علوم طبیعی در اندیشه ورزی انسان می باشد.از این دیدگاه کنش اجتماعی مبتنی بر اندیشه ورزی و بنابراین کنش معنادار است. براین اساس مفاهیمی که انسان در روابط اجتماعی به کار می گیرد_اعم از نوشتار و گفتار_کنش اجتماعی تلقی می شوند.در پژوهش حاضر برای فهم این کنش معنادار، از روش جامعه شناسی تاریخی استفاده گردید؛زیرا اندیشه در زمینه ای تاریخی و اجتماعی شکل می گیرد و از آن شرایط تاثیر می پذیرد.لازم به ذکر است که برقراری رابطه علی میان شرایط تاریخی و اجتماعی،به معنی فرو کاستن اندیشه به روابط مادی نیست، بلکه منظور آن است که مفاهیم سیاسی و اجتماعی با توجه به شرایط زمان و مکان شکل می گیرند و می توانند نسبت به آن سلبی و یا ایجابی باشند.بنابراین روش جامعه شناسی تاریخی،فهم معنای پس ذهن کنشگر اجتماعی را آسان ترمی سازد.هرگاه کنش معناداری در صحنه سیاسی انجام شود،تاثیر پذیری آن از زمان و مکان آشکارتر خواهد بود."غرب"درتاریخ سیاسی،اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی معاصر ایران،فراوان به کار گرفته شده است.این پژوهش "مفهوم غرب" را به عنوان بخشی از منظومه میرزا یوسف خان مستشارالدوله،سیدحسن تقی زاده و خلیل ملکی،در قالب کنش اجتماعی بررسی کرده است.از این منظر نفوذ سیاسی-اقتصادیغرب در ایران که از آغاز قرن نوزدهم تا پایان آن همچنان گسترش یافت، اثراتی قابل تامل بر جامعه ی ایران برجای گذاشت. این رویاروی و مواجهه با غرب سبب شکل گیری مواضع مختلف در برابر غرب توسط روشنفکران هر دوره با توجه به بستر سیاسی و اجتماعی آن ها گردید. پاسخ های متفاوت اندیشه گران این پژوهش حکایت از فهم های متفاوت از این دیگری را دارد. در ابتدای این مواجههکه جامعه ی ایران اولین برخوردهای خود را با تمدن و اندیشه غربی تجربه می کرد، خواب قرون وسطایی اش که از حدی تعادل و به هم پیوستگی برخوردار بود،آشفته شد و جامعه ایران از درون بهم ریخت. مستشارالدوله در زمانی به ارائه نظریات خود پرداخت که جامعه پر تلاطم ایرانی خسته از افراط طلبی و کج روی ها و استبداد به زانو در آمده بود. این کشور که چندین قرن از دول غربی عقب افتاده تر بود، هنوز هم بر طبل سنت به عنوان تنها راه نجات این جامعه خفته، می کوبید. در این میان اعزام برخی از دانشجویان به غرب، مراودات های برخی از ایرانیان با تمدن غربی، همگام با تغییرات فلسفه و اندیشه سیاسی غرب و شکل گیری مبانی جدید، تحولی عمیق در سیاست و اجتماع، ساختار حکومت و مدیریت کشور،اقتصاد و فرهنگ و دیگر بخشهای این جامعه به وجود آورد. از بطن این تغییرات منورالفکرها یا به تعبیر دیگر روشنفکرانی پدید آمدند که به دنبال علل درد و درمان عقب ماندگی ایران بودند.آنان درصدد پاسخگوی به این سوال برآمدند که برای پیشرفت،تجدد و تحقق مدرنیته از چه مسیری باید عبور کرد. سنت گرای؛غرب گرایی و یا تلفیقی. در این فضای پرهیاهو و سرشار از بحث و جدل فکری میرزا یوسف خان مستشارالدوله، که دراروپا زندگی کرده بود و تأثیر نهادها و جریان های نوین را بر رشد و پیشرفت ملت های غرب از نزدیک مشاهده کرده بود.به ارائه نظریات خود پرداخت.در این زمان در فضای فکری غرب، مفهوم پادشاه، ضل الله، نایب خدا و مشروعیت حکومت از جایگاه متافیزیک به جایگاه انسانیتغییر یافت. به تعبیری دیگر مشروعیت حکومت از آسمان به زمین آمد و معیار آن انسان گردید. نتیجه این تحول بنیادین ساخت انسانی جدید با حقوقی جدید بود، انسانی که خدا را از عرصه سیاسی حذف و به محدوده خصوصی خود انتقال داد، و معیار اوعقل خود بنیاد و حقوق طبیعی و قانون گشت. این رویکردها به جهت توسعه اندیشه‌های مدرن در این دوره در میان مردم و روشنفکران به فضای جامعه ایرانی راه یافت و تاثیری شگرف در آن ایجاد کرد. به طوری که مفاهیم قانون، حقوق طبیعی و حریت طبیعی تنها در این دوره است کهبرای اولین بار در زبان فارسی یافت می‌شود. شناساندن، تبلیغ و بسط این حقوق طبیعی و قانون‌ سازی براساس آن، نخستین بار توسط مستشارالدوله انجام شد. اندیشه سیاسی وی در مواجهه با غرب متاثر ازمکتب اصالت فردی فرانسه و با تاکید به عقل گرایی و راسیونالیسم بود. شاخص اندیشه میرزا یوسف خان در مواجهه فکری فلسفی وی با غرب « قانون» بود.از نظر او آنچه که غرب را نسبت به ایران متفاوت می کرد "قانون" و محدود کردن قدرت خودکامه شاه بود.در دیگاه مستشارالدوله نظم و ثبات،امنیت سیاسی و اجتماعی موجود در غرب ناشی از وجود قانون می باشد. مستشارالدوله ضمن اشاره به این مسئله که مفاهیم موجود در حقوق فرانسه(غرب)در دین اسلام موجود می باشد، به درستی درک کرده بود که با توجه به نفوذ مبانی دینی و رهبران مذهبی در ذهن و عین شخصیت ایرانی،مفاهیم غربی بدون توسل به متن سنتدر جامعه ایران آن زمان قابل توجیه نیست. از این رو دفاع از حقوقی که مستند به شریعت نشود ناممکن بود. زیرا جامعه سنتی آن زمان توانایی ذهنی برای درک مفهوم قانون و مقولات شکل دهنده آن اعم از حقوق طبیعی، حقوق انسانی، حقوق بشر و دیگر مفاهیم اقتباسی مستشارالدوله از غربرانداشت.وی مصلحت ‌اندیشانه کوشید تاانگاره هایاصلی فلسفه سیاسی غرب مانند قانون، آزادی، مشروطیتو برابری‌های دموکراتیک را از طریق تقلیل‌ آن مفاهیم و نهادها با اسلام همانند و هماهنگ جلوه دهد ، تا در ساختار فکری و سیاسی اجتماعی جامعه رسوخ پیدا کند و ایران به سوی تجدد و پیشرفت گام بردارد.پس از گذشت این دوره اولیه ی آشنایی با غرب و پی بردن به برتری غرب به دلیل برخورداری از"قانون" قانونی که در ذیل آن حکومت مشروطه پارلمانی،تفکیک قوا،سکولاریسم و...وجود دارد. آرمان روشنفکران این دوره با انقلاب مشروطه جامه عمل به خود پوشید،و اسباب غرور ایرانیان را فراهم کرد.آنان گمان می کردند موفق شدند تا حکومت استبدادی را به وسیله قانون مشروط کنند.چندی نگذشت که این انقلاب با ناکامی مواجهه شد.این ناکامی دستاوردهای همچون هرج و مرج بیش از پیش را به دلیل ضعف حکومت مرکزی برای جامعه ایرانی به وجود آورد. این دوران جامعه روشنفکری را وارد مرحله جدیدی از تعامل با غرب نمود. در این مرحله برخی منورالفکرهاافراط طلب شدند، و اندیشه خود را غرق در غرب نمودند آنان تنها درمان درد عقب ماندگی ایران و ایرانی را در اقتباس کامل از غرب می دانستند. اما تفاوت روشنفکران این دوره با دوره مشروطه علی الخصوص تقی زادهدر این بود کهآنان کسب ترقی، تمدن و تکنولوژی غربی را نه از طریق حکومت قانون؛ بلکه از طریق یک دیکتاتور مقتدر ممکن می دانستند.دیکتاتور مقتدر و مصلح که در غرب از آن با عنوان استبداد منور یاد می کردند. از سردمداران این جریان که خواهان اخذ تمدن غربی به شیوه ی استبداد منور شد، سید حسن تقی زاده بود که شعار "از نوک پا تا فرق سر فرنگی شدن "و"ظاهرا و باطنا و جسما و روحا فرنگی شدن"را سرداد. به قول خودش اولین نارنجک تسلیم در برابر غرب را پرتاب کرد. هرچند وی بعدها به توضیح این جملات خود پرداخت.به طوری که منظور او تقلید سفیهانه و تجملی غرب نبوده،بلکه تلاشی برای جذب دستاوردها،تکنولوژی و آداب پسندیده غربی بوده است. او غرب را با تمام الزاماتش و با توجه به عقل بشری که مبنای آن بود،مورد توجه قرار می دهد.وی مبنای تفکر غربی را زمینی می دانست که ریشه در بینش و تمدن یونانی دارد،در نتیجه غرب را به سوی منطق و برهان پیش می برد.این عقلانیت غیر وحیانی غرب خودبنیاد و نقاد است. عقل پروری و عقل محوری از ویژگی ها ی مدارس و دانشگاه های غرب است.این عنصر تداوم و برتری غرب بر دیگر جوامع است.آغاز جنگ جهانی دوم،افزایش آگاهی ها نسبت به غرب،حضور نیروهای بیگانه در کشور روشنفکران را با رویه ی دیگر غرب مواجهه ساخت.آن روی دیگر سکه که شاید روشنفکران کمتر بدان پرداختند،استعمار و امپریالیسم بود. در این زمان موج جدیدی به راه افتاد که حکایت از پذیرش مشروط غرب داشت. این جریان کهبه دنبال گسترش افکار مارکسیستی در حال گسترش بود.فهم جدیدی از غرب را برای روشنفکران به وجود آورد. این جریان در مقابل گروه غرب گرا قرار گرفت،و به مبارزه، نقد و نفی الگوهای ذهنی و عینی غربی پرداخت.از جمله روشنفکران این دوره خلیل ملکی بود. او ضمن توجه به علم،تکنولوژی،ساختارهای مدرن و حکومت قانون در غرب، به آن روی دیگر غرب توجه نمود، و علاوه بر موارد ذکر شد استعمار را از دیگر ویژگی های غرب برشمرد.او که در ابتدا از اعضای حزب توده بود ضمن جدای از این حزب و تشکیل حزب زحمتکشان ایران به نفی دست اندازی های غرب و شوروی در ایران پرداخت.ملکی در این خصوص نظریه نیروی سوم را مطرح نمود.وی جهان را در سه بخش تقسیم می کند،بلوک غرب،شرق و جهان سوم.او معتقد به جذب نکات مثبت این دو بلوک در چارچوب استقلال طلبی،استعمازدایی،توجه به انگاره های فرهنگی کشور و ادغام آن با هویت ایرانی در قالبایدئولوژی سوسیالیسم ایرانی بود.ملکی در ارائه نظریه نیروی سوم،اعتقادی به نیروی ثالث دیگری نداشت،بلکه آن ار در درون جامعه ایران جستجو می کرد.و آن نیرو را ملت ایران می دانست.در پایان می توان اهمیت انجام این دست از پژوهش ها را بر این نکته استوار کرد،که در تاریخ معاصر رویارویی ایرانیان با غرب یکی از پایدارترین جنبه های زندگی سیاسی،اجتماعی آنان بوده است.در نتیجه شناخت صحیح غرب ما را در انتخاب مسیر درست مواجهه با آنان کمک می کند.زیرا در این مسیر عده ای راه تفریط پیمودند و به انکار دستاوردهای آن پرداختند. عده ای افراط را در پیش گرفتند و اقتباس کامل از آن را مورد توجه قرار دادند. عده ای دیگر هم مسیر تلفیق انگاره های غربیبا انگاره های بومی را پیمودند. اما با وجود این تلاش ها ما همچنان از غرب عقب ماندیم.
دیدگاه معاصرین اهل سنت درباره رخداد عاشورا
نویسنده:
شهربانو نادری گرگری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عاشورا روز دهم محرم سال 61 هـ.ق پیروزی خون بر شمشیر، نبرد خونین و به یادماندنی سید الشهداء حسین بن علی(ع) با طاغوت بنی‌امیه یزیدبن معاویه است. فداکاری و از خودگذشتگی امام حسین(ع) و یاران با وفای آن حضرت، از ایشان چهره‌ای ماندگار و جاودانه در تاریخ بشریت به جای گذاشت، در این رخداد، اوج مظلومیت اهل بیت خاندان رسالت به نمایش گذاشته شد. شهادت مظلومانه امام حسین(ع)، نه تنها برای شیعیان بلکه بر همه جهانیان از هر فرقه و مذهبی، دردناک بود. و واکنش‌های گوناگونی را میان حادثه‌نگاران و تاریخ پژوهان در پی داشت. افراد و شخصیت‌های متفاوت، از دیدگاه‌ها و با انگیزه‌های گوناگونی بدان نگریسته‌اند که آنچه در این رساله برای ما مهم می‌نماید؛ دیدگاه معاصرین اهل سنت به عاشورا است. با تامل در سخنان و منابع تاریخی و روایی و حدیثی آنها می‌توان به محبوبیت امام حسین(ع) و اهل بیت آن حضرت پی برد. اهل سنت نیز همانند همه فرقه‌ها، در طول تاریخ؛ درباره این رخداد بزرگ تاریخ اسلام مسیر واحدی را نپیموده‌اند و با تشتت آراء و یا احیاناً تناقض دیدگاه مواجه شده‌اند برخی به حقانیت قیام امام حسین(ع) و مظلومیت آن حضرت و قابلیت قیام وی، از جهات گوناگون برای الگودهی و سرمشق‌سازی پرداخته‌اند و آن را در راستای رسالت بزرگ پیامبر مکرم اسلام و سیره خلفای راشدین دانسته‌اند و در این راستا نظریاتی گوناگون ارائه داده‌اند و عده‌ایی دیگر نیز آن را قضیه استثنایی غیر قابل ارزیابی و ارزشگری دانسته‌اند این گروه در مقابل خلافت یزید را مشروع و از او به عنوان حاکم اسلامی نام می‌برند و هر گونه قیام در برابر آن را به طور اصولی نامشروع می‌پندارند و در صدد اثبات بی‌گناهی و تبرئه او از شهادت امام حسین(ع) بر می‌آیند. اما اکثریت قریب به اتفاق مسلمانان اهل سنت، نگاهی تائیدی و مثبت به عاشورا دارند و قیام آن حضرت را در طول تاریخ بی‌نظیر دانسته و عاشورا را روزی عظیم، از جهت فداکاری و از خودگذشتگی اهل بیت می‌دانند و معاویه و یزید را به عنوان جنایتکارانی در تاریخ معرفی می‌کنند که فسق و فجور و کفر و ناسپاسی آنها در برابر رسالت الهی پیامبر اسلام (ص) به ثبت رسیده است. ‌
نقش تقیه در صدور احکام اسلامی
نویسنده:
فاطمه احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پس از تعریف تقیه، این موضوع در روایات و کتب فقهی شیعه واهل سنت مورد بررسی قرار گیرد،و همچنین سعی شده تقیه در قرآن که از ادله مشروعیت تقیه می باشد همراه با نظرات مفسران شیعه و سنی نیز بیان شود . همچنین ادله دیگر همچون فطرت ، عقل ، سیره متشرعه ،... مورد بررسی قرار گرفت . تاریخ تقیه و تقیه در زمان معصومین (ع) از زمان پیامبر اکرم (ص) تا زمان غیبت امام زمان و تا زمان حال بررسی شده است فلسفه تقیه تاثیر تقیه در احکام فقهی، اجتماعی و سیاسیبه اختصار بیان شده است.و سعی شده تقسیمات تقیه بر اساس نحوه آن با استفاده از تفسیر آیات و بررسی احادیث ائمه بیان شود .در بخشهایی به احادیثی از ائمه معصومین (ع) اشاره شده است که کسی را که در مواقع لزوم تقیه نکند مذمت کرده و تقیه کننده را ستوده اند.همچنین منشاء حمل بر تقیه و قرائن حمل بر تقیه و نقش آن بر احکام حلال و حرام نیز دراین نوشتار مورد بررسی قرار گرفته است .و سعی شدهبا بررسی روایات معصومین علیهم السلام که در استنباط احکام شرعی مورد توجه قرار می گیرند و با توجه به امکان حمل آنها بر تقیه ودر نظرگرفتن نظر فقها و جوامع رواییدر صدد کشف ضوابط تقیه امام و علل آن بر آمده ایم .تمامی تقسیمات و نامهایی که بر حالات تقیه نهاده شده است تماما بر اساس تاریخ ائمه(ع) و رفتار آنها در زمانهای تقیه بوده است . در مورد تقیه ائمه (ع) تقریبا به تمامیموارد و انواع تقیه از طرف ایشان اشاره شده است و تا حد امکان دلایل آن نوع از تقیه نیز بیان شده است.
بررسی سبک‌شناسانه معارف بهاءولد
نویسنده:
سعیده قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معارف بهاءولد یکی از متون مهم عرفانی قرن ششم و اوایل قرن هفتم است که با توجه به شیوه نگارشِ آن که در بسیاری از مواضع، به طرز جریان سیال ذهن(سوررئالیسم) نوشته شده، از نظر زیبایی‌شناسی و زبانی و محتوایی حایز اهمیت فراوان و دارای ویژگی‌های منحصربه‌فردی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی سبک این کتاب است، که در سه فصل تنظیم شده است؛ فصل اول به سطح فکری اثر متوجه است، و بسامد افکار نویسنده و گرایش‌های مذهبی و عرفانی او را مد نظر دارد. فصل دوم به سطح ادبی اثر اختصاص دارد و هدف آن معرفی صنایع ادبی در حوزه بیان و بدیع معنوی و معانی است و به تحلیل این مسأله می‌پردازد که آیا کاربرد و بسامد این صنایع با شرایط فرهنگی و اجتماعی‌ای که نویسنده در آن پرورش یافته، سازگار است یا نه؟ و فصل سوم نیز به بررسی سطح زبانی اثر می‌پردازد که خود شامل سه بخش می‌شود: بخش اوّل به سبک‌شناسی آواها و موسیقی کلام اختصاص دارد؛ بخش دوم بر ویژگی‌های لغوی متن متمرکز است و کهن-گرایی (آرکائیک) در لغات، و کاربرد واژگان بیگانه... را در نظر دارد؛ و بخش سوم نیز به مختصات نحوی اثر و نوع جملات و افعال و ارکان جمله... پرداخته است. نثر کتاب به سبک ساده و مرسل و تأثیر گرفته از زبان محاوره بلخ است که البته برخی از ویژگی‌های آغاز تحول از سبک مرسل قدیم به سبک جدیدتر را نیز داراست. تأثیر زبان عصر نویسنده را، که نوشتن به شیوه مصنوع و متکلّف بوده، به استثنای استشهاد به آیات و احادیث و گاهی شعر فارسی یا عربی، در کتاب نمی‌بینیم. عامل موثر در سبک نویسنده شغل و شرایط اجتماعی و فرهنگی اوست و از تشبیهات نو و به ویژه تشبیه تمثیل و تصاویر آفاقی برای روشن-گری معانی دیریاب عرفانی بهره برده است. تشبیه، بسیار بیشتر از استعاره به کار رفته و همچنین جاندارانگاری و کنایه نیز در کتاب فراوان است. بهاءولد عارفی شادی‌گرا و مزه‌طلب است. شکایت از پای‌بندی به متعلقان را در یادداشت‌هایش بسیار زیاد می‌بینیم، او نسبت به زن، بدبین است. با سماع و موسیقی موافق است؛ امّا سماع رواج-یافته در تصوف را نمی‌پسندد. به ستیز با عقل و فلسفه می‌پردازد و به نوعی از عرفان جزءگرایانه (اتمیستیک) می‌اندیشد. مذهب او حنفی و به عقاید اشاعره پای‌بند است. البته در این زمینهمیانه-روی دارد و گاهی عقاید معتزلی را صحیح می‌داند. پژوهش حاضر از شیوه توصیفی - تحلیلی پیروی می‌کند و روش کار، به صورت کتابخانه‌ای و فیش‌برداری از نکات کتاب دو جلدی معارف و مطالب کتب مربوط است و سپس طبقه‌بندی و مرتب‌سازی موضوعات و تحلیل داده‌ها صورت گرفته است.
عرفان سیمون وی
نویسنده:
سکینه عبداللهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با هدف بررسی عناصر عرفانی سیمون ویانجام گرفته است . یکی از بحث برانگیز ترین شخصیت های روزگار ما که به صفتهای گونا گونی همچون، نابغه، قدیسه، پیامبر اجتماعی، عارفه، نظریه پرداز سیاسی توصیف شده است، سیمون وی، عارف مسیحی قرن بیستم، است. او اطلاعات و معلومات چشمگیری در زمینه اخلاق، فلسفه، ادیان شرقی و غربی، علوم تجربی، ریاضیات و... داشت. اما از همه اینها مهمتر و جذابتر، شخصیت و منش روانشناختی و اخلاقی او است. عشق ورزی بی حد و مرز به انسانها، اشتیاق مقاومت ناپذیر به عدالت اجتماعی و حقیقت طلبی مجدّانه وی، چون با وسواس اخلاقی و نیز گرایش ها و تجارب عرفانی او جمع و ترکیب شدند، از او انسانی بسیار دوست داشتنی، غبطه برانگیز، و الهام بخش ساختند.روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی و به صورت کتابخانه ای است. سوالاتی که در این پژوهش مورد نظر قرار داشته اند عبارتند از: 1- آیا عرفان سیمون وی، عرفان شهودی و کشفی است یا عرفان استدلالی و عقلی است؟2-آیا عرفان سیمون وی با مسلک گنوستیسیزم قرابت و نزدیکی دارد؟3-آیا سیمون وی در افکار عرفانی خود از افکار عرفانی ادیان دیگر تأثیر پذیرفته است؟4-افکارعرفانی سیمون وی تا چه اندازه باافکارعرفانی رایج درکلیسا تفاوت دارد؟5-آیاافکارعرفانی سیمون وی متأثر از زندگی شخصی و شرایط اجتماعی عصرش بوده است؟ این پژوهش در بررسی موضوع مورد نظر به نتایجی در راستای سوالات مطرح شده دست یافته است. از جمله این که عرفان سیمون وی عرفان کشفی و شهودی است و محرک تفکر عرفانی او، تجربه شخصی اش از درد و رنج است.