جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 75
تیسیر العلی القدیر لاختصار تفسیر ابن کثیر - الجزء الثانی (المائدة - النحل)
نویسنده:
ابن کثیر؛ اختصره وعلق علیه واختار اصح روایاته: محمد نصیب الرفاعی
نوع منبع :
کتاب , خلاصه اثر , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
التفسير المنير في العقيدة و الشريعة و المنهج [32 جلد در 16 مجلد]
نویسنده:
وهبة زحيلى
نوع منبع :
مقاله , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان/ دمشق - سوریه: دارالفكر المعاصر/ دار الفكر,
چکیده :
التفسير المنير في العقيدة و الشريعة و المنهج تأليف مفسّر و عالم اهل‌سنت سورى وهبة زحيلى(متولد 1932م)، از آثار شايان توجه قرآن‌پژوهى معاصر است. نویسنده در آغاز، طى مقدمه‌اى كوتاه به انگيزه خود از تدوين اين تفسير، شيوه تفسير و منابع و مآخذ آن مى‌پردازد. آن‌گاه برابر شيوه معمول بيشتر مفسران كه در آغاز تفسير، برخى از مباحث علوم قرآنى را يادآور مى‌شود. پس از مقدمه تفسير و مباحث علوم قرآنى، تفسير آيات آغاز گرديده و از ابتداى قرآن تا پایان آن به ترتيب سوره‌ها، هر سوره به چندين بخش تقسيم گرديده و نكته‌هاى گوناگون تفسيرى آن مطرح شده است. دكتر وهبة زحيلى دراين‌باره مى‌نويسد: «چون من نياز شديدى را ميان گروه‌هاى گوناگون مردم، كه از نظر فرهنگى در حدّ متوسطى هستند، احساس كردم و به اين نتيجه رسيدم كه مردم علاقه دارند محتواى كتاب الهى را بدانند و بر اين عقيده‌اند كه از مهم‌ترين چيزهایى كه در پيشگاه خداوند از انسان مورد پرسش قرار مى‌گيرد، قرآن كريم است، چه اين‌كه اگر فرد مسلمان به قرآن عمل كرد، حجت به نفع وى و در صورت عمل نكردن، حجت عليه اوست، بر آن شدم تفسيرى برای پاسخگويى به نيازهاى آنان بنويسم. با توجه به اين‌كه تفاسير قديمى به مثابه دائرةالمعارفى بزرگ هستند، من به بيان مستقيم معناى آيه اهتمام ورزيدم، به‌گونه‌اى كه هرگاه انسان بخواهد يك آيه و يا تفسير آن را بخواند مقصود از آن آيه در ذهن او نقش ببندد. اين نخستين گام در موفقيت تفسير است؛ زيرا مهم اين است كه انسان مضمون آيه را به عنوان كلّ پيوسته و ناگسسته بفهمد و سپس چگونگى پيوند آيه را به ما قبل و ما بعدش، درك كند، چون آيات قرآن، هدف و غرض مشخصى را دنبال مى‌كنند، و من اين شيوه را در تفسير «المنير» انتخاب كردم. زمانى كه من در دبى رئيس دانشكده شريعت و قانون در دانشگاه امارات بودم و زن و فرزندى با من نبود، مدت پنج سال با فراغ بال در آن‌جا درنگ كردم به برخى كارهاى علمى پرداختم و همه اين فرصت پنج ساله را تابستان و زمستان به كار اين تفسير اشتغال داشتم و دو سال هم در دمشق، به چاپ و نشر آن پرداختم كه هفت سال كار مى‌شود. زحيلى در آغاز تفسير تمامى سوره‌ها، مضامين سوره را به كوتاهى بيان كرده است و پيش از آن زير نام سوره مطالبى مانند مكى و مدنى‌بودن را متذكر شده است. سپس فضيلت سوره و روايات وارده در عظمت شأن و قرائت سوره را ياد آور شده و سازگارى سوره مورد بحث را با سوره قبل از آن مورد بررسى قرار داده است. وى هر سوره‌اى را همچون ديگر مفسران، به چند بخش تقسيم كرده و برای هر بخش از آيات، موارد گوناگونى را بيان كرده كه تمامى آن موارد در راستاى تفسير و كشف و پرده‌بردارى از آيات قرآن است؛ اين شيوه در سرتاسر تفسير و در تمامى بخش‌هاى گوناگون آيات پياده شده است؛ بدين‌ترتيب: اعراب، بلاغت، مفردات لغوى، نامگذارى، سبب نزول، تناسب آيات و تفسير و بيان، احكام آيات و فقه كاربردى و.... همچنين به تناسب بخش‌هاى گوناگون آيات يك سوره، برخى از موارد فوق همچون سبب نزول ذكر شده و مباحث ديگرى با عناوين جديد چون مسائل فقهى و پرتوى از تاريخ آورده شده است. تفسير المنير كه تأليف آن در سال 1408ق آغاز گرديد، در 16 مجلد كه شامل 32 جزء مى‌باشد چاپ شده است. 30 جزء آن در 15 مجلد كه شامل تفسير تمامى قرآن بوده و مجلد 16 آن شامل فهرست كاملى از همه مطالب تفسير و قرآن است. در آخر هر جلد فهرست موضوعات مطرح شده در آن جلد... بر اساس صفحات، درج شده و جايگزين فهرست آيات گشته است. مجموعه صفحات آن به حدود 10000 صفحه مى‌رسد. چاپ اول آن در سال 1991م مطابق 1411ق با همكارى دارالفكر المعاصر بيروت و دار الفكر دمشق به گونه‌اى زيبا و جذاب به شكل وزيرى منتشر گرديد. استقبال از اين تفسير سبب شد كه بعد از گذشت دو سال و نيم از پيدايش آن، سه بار تجديد چاپ گردد و اكنون نيز بيش از پنج چاپ بر آن گذشته است. شايان ذكر است كه از اين تفسير در ایران به سال 1372ش در مراسم كتاب سال جمهورى اسلامى ایران به عنوان كتاب سال جهانى نيز تقدير به عمل آمد و به همين مناسبت دكتر وهبه زحيلى سفرى به ایران داشته‌اند. ترجمه فارسی جلد اول المنير نيز با ترجمه آقاى عبدالرئوف مخلص توسط انتشارات شيخ‌الاسلام احمد جام در شهر تربت جام در سال 1377 با 492 صفحه در چاپ اول در قطع وزيرى به بازار عرضه شد و ترجمه جلدهاى بعد نيز استمرار داشته است.
تيسير التفسير - الجزء التاسع (أول مریم - آخر الحج)
نویسنده:
الشيخ محمد بن يوسف اطفيش؛ تحقیق: الشیخ ابراهیم بن محمد طلای؛ تراجم و تخریج احادیث: کروم احمد, بازین عمر؛ فهرست‎بندی و امور چاپ: مصطفی اشریفی, محمد بباعمی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مسقط - عمان: عمان - وزراة التراث والثقافة,
چکیده :
تيسير التفسير، اثر محمد بن یوسف اطفیش (متوفی 1332/1914م)، اثری تفسیری است در 12 جلد به زبان عربی با موضوع تفسیر و علوم قرآن. شیخ ابراهیم بن محمد طلای به کمک جمعی از اساتید، به تحقیق و تصحیح این اثر پرداخته‎اند. تراجم و تخریج احادیث، توسط کروم احمد و بازین عمر انجام شده و فهرست‎بندی و امور چاپ، توسط مصطفی اشریفی و محمد بباعمی. کتاب دارای 12 جلد است. جلد اول دارای مقدمه محقق و تفسیر سوره حمد و البقره تا آیه 203 است. تفیسر سایر آیات و سور در سایر مجلدات دنبال می‎شود. نویسنده در مقدمه‎اش بر کتاب پس از حمد الهی می‎نویسد: این اثر را پس از «هميان الزاد إلی دار المعاد» که اثرش در سنین رشد بوده و «داعي العمل ليوم الأمل»، به‎عنوان سومین اثر تفسیری خودش نگاشته است. نویسنده آن را پس از هشتادسالگی، یعنی در سنین پختگی علمی، به اتمام رسانده است. البته نظر محقق کتاب، ابراهیم محمد طلای، در مقدمه این است که نویسنده در شصت و چند سالگی‎ و پس از افزون بر چهل سال تدریس و تحقیق و تألیف، دست به نوشتن این اثر زده است. خود محمد بن یوسف اطفیش، این کتاب را بسیار گرامی می‎داشت و شاگردانش را بر اقبال و رجوع به آن تحریک و تشویق می‎کرد. وی این کتاب را «تيسير التفسير» نامید و به‎حق می‎توان گفت: این اثر، آسان‎کننده فهم وجوه مختلف نص قرآنی است؛ وجوهی که صناعت و اسالیب لغت عربی پذیرای آن است. اطفیش، در این اثر چونان مدرسی ماهر شاگردانش را بر فهم معانی محتمل از متن ارشاد می‎کند، ولی نظر خودش را بر آنان تحمیل نمی‎کند. بااین‎حال، از بیان وجوه راجح و مرجوح نص غفلت نمی‎نماید. این اثر، از جنبه دیگر، خواننده را از مراجعه به بسیاری از تفاسیر، اعم از تفاسیری که بر نقل و روایت اعتماد کرده‎اند یا تفاسیر اعتمادکننده بر رأی و دلالت لغوی، بی‎نیاز می‎کند؛ نویسنده این اثر بین هر دو روش تفسیری پیش‎گفته، در اسلوبی مختصر و مفید، جمع کرده است. وی درعین‎حال، وجهی از وجوه اعراب یا بیان را جا نیانداخته و در همه موارد هم به قواعد نحو و بیان اشاره کرده است. وی همچنین هیچ مسئله‎ای از مسائل فقهی و اصولی را وانگذارده مگر اینکه متعرض حکم آن شده و وجه صواب و قول مختار خودش یا جمهور علمای امت را هم با آن بیان کرده است. ابراهیم محمد طلای، درباره علت اختیار این کتاب برای تحقیق می‎نویسد: ارتباط من با این کتاب به زمان شاگردی‎ام در حلقات درس استاد ابراهیم بن ابی‎بکر در معهد جابری، یعنی حدود پنجاه سال پیش برمی‎گردد. ما در دروس تفسیرمان به این کتاب مراجعه می‎کردیم. اما ازآنجاکه نسخه مورد مراجعه ما به‎صورت سنگی چاپ شده بود، گاهی ما را خسته می‎کرد. در آن زمان آرزو می‎کردیم که کاش این کتاب با امکانات فنی امروزی و به‎صورت جدید چاپ می‎شد. این امر ماند تا زمانی که من با گروهی از شاگردانم مشغول ترتیب «الجامع الصحيح» ربیع بن حبیب در حدیث شدیم و کار تحقیق و تخریج آن را به یاری خدا در سال 1415ق، معادل با 1995م، به پایان رساندیم. برخی از برادران اهل علم و فضل، پس از این امر، از من درخواست کردند که به این کتاب تفسیر، یعنی تيسير التفسير هم پرداخته و کار تحقیق و تخریج آن را هم انجام دهم تا خواندنش برای مطالعه‎کننده آسان شود. آنان در این‎باره اصرار کردند، ولی من چون ضعیف شده بودم و امکاناتم هم کم بود و از طرفی هم این اثر، طولانی بود و تعداد صفحاتش هم زیاد، ترسیدم که پرداختن به این کتاب با این شرایط، به قیام به حق آن و اینکه کارم خوب از آب دربیاید ضربه می‎زند و حق کتاب و نویسنده آن ضایع می‎شود؛ ازاین‎رو در ابتدای امر از این کار امتناع کردم، ولی در نهایت استخاره کردم و بر خدای متعال توکل کردم و شروع به کار کردم.
فهم القرآن الحكيم: التفسير الواضح حسب ترتيب النزول - القسم الثالث
نویسنده:
محمد عابد الجابری
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: مركز دراسات الوحدة العربية,
چکیده :
«محمد عابد الجابری» در اين كتاب طرح‌های تفسير قرآن را به پايان می‌برد. در اين كتاب نويسنده از تمامی تفاسير گذشته جهت فهم و درك آيات استفاده كرده و براساس ترتيب نزول آيات به تفسير قرآن پرداخته است، اين مسئله تنها در سطح روند «هستی و تكوين» نيست كه تنها از روند نزول ياد شود، بلكه روند و مسير دعوت حضرت محمد(ص) و سيره نبوی را متذكر می‌شود. وی معتقد است كه قرآن كريم كه طی ۲۰ سال نازل شده، تسلسل داشته و براساس تسلسل منطقی آن باطن قرآن را مورد بررسی قرار می‌دهد و به‌وضوح روند نزول را هم‌پای روند دعوت می‌داند؛ به طوری‌كه استفاده از علامت‌ها و نشانه‌های درك را جزيی اساسی در بسط و توسعه اين نوع تفسير می‌داند. در جلد سوم اين كتاب ۲۴ سوره كه برخی كوتاه و برخی ديگر بلند هستند، آورده شده و در كنار آن‌ها حوادث تاريخی نيز نقل می‌شوند. با توجه به ارتباط عميقی كه ميان پيامبر اكرم(ص) و قرآن كريم وجود دارد، نياز به قرائت دوگانه از زندگی پيامبر و آشنايی با قرآن كريم حس می‌شود كه مؤلف تلاش كرده طی اين سه جلد به آن‌ها بپردازد. جلد اول اين كتاب، به بررسی ۵۲ سوره، جلد دوم اين كتاب به بررسی ۳۸ سوره قرآن و جلد سوم نيز ۲۴ سوره قرآن را مورد بررسی قرار داده كه از سوی همين ناشر منتشر شده است.////
فهم القرآن الحكيم: التفسير الواضح حسب ترتيب النزول - القسم الثاني
نویسنده:
محمد عابد الجابری
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: مركز دراسات الوحدة العربية,
چکیده :
«محمد عابد الجابری» قرآن‌پژوه و انديشمند مراكشی و مؤلف اين اثر، معتقد است كه قرآن كريم طی ۲۰ سال بر پيامبر اكرم (ص) نازل شده و تسلسل سوره‌ها بر اساس نزول، تسلسلی منطقی و اين تسلسل، مطابق با وقايعی است كه در زمان پيامبر اكرم(ص) اتفاق افتاده است. كتاب «فهم قرآن؛ تفسير واضح بر اساس ترتيب نزول» كتابی سه جلدی است و محمد عابد الجابری در اين كتاب، تفاسير مختلف قرآن را مورد بررسی قرار داده و بر اساس ترتيب نزول قرآن به تفسير آيات می‌پردازد. جلد دوم اين كتاب دارای ۴۳۱ صفحه است و محمد عابد الجابری تفسير ۳۸ سوره از سوره حجر تا حج را مورد بررسی قرار می‌دهد، كه موضوع اين آيات شامل ارتباط پيامبر(ص) با قبايل مختلف، محاصره پيامبر اكرم(ص) در شعب «ابوطالب» و هجرت مسلمانان به «حبشه» و آمادگی نبی اكرم(ص) برای هجرت به مدينه است.////
تيسير التفسير - الجزء الرابع (المائدة: 27 -آخر الأنعام)
نویسنده:
الشيخ محمد بن يوسف اطفيش؛ تحقیق: الشیخ ابراهیم بن محمد طلای؛ تراجم و تخریج احادیث: کروم احمد, بازین عمر؛ فهرست‎بندی و امور چاپ: مصطفی اشریفی, محمد بباعمی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مسقط - عمان: عمان - وزراة التراث والثقافة ,
چکیده :
تيسير التفسير، اثر محمد بن یوسف اطفیش (متوفی 1332/1914م)، اثری تفسیری است در 17 جلد به زبان عربی با موضوع تفسیر و علوم قرآن. شیخ ابراهیم بن محمد طلای به کمک جمعی از اساتید، به تحقیق و تصحیح این اثر پرداخته‎اند. تراجم و تخریج احادیث، توسط کروم احمد و بازین عمر انجام شده و فهرست‎بندی و امور چاپ، توسط مصطفی اشریفی و محمد بباعمی. کتاب دارای 17 جلد است. نویسنده در مقدمه‎اش بر کتاب پس از حمد الهی می‎نویسد: این اثر را پس از «هميان الزاد إلی دار المعاد» که اثرش در سنین رشد بوده و «داعي العمل ليوم الأمل»، به‎عنوان سومین اثر تفسیری خودش نگاشته است. نویسنده آن را پس از هشتادسالگی، یعنی در سنین پختگی علمی، به اتمام رسانده است. البته نظر محقق کتاب، ابراهیم محمد طلای، در مقدمه این است که نویسنده در شصت و چند سالگی‎ و پس از افزون بر چهل سال تدریس و تحقیق و تألیف، دست به نوشتن این اثر زده است. خود محمد بن یوسف اطفیش، این کتاب را بسیار گرامی می‎داشت و شاگردانش را بر اقبال و رجوع به آن تحریک و تشویق می‎کرد. وی این کتاب را «تيسير التفسير» نامید و به‎حق می‎توان گفت: این اثر، آسان‎کننده فهم وجوه مختلف نص قرآنی است؛ وجوهی که صناعت و اسالیب لغت عربی پذیرای آن است. اطفیش، در این اثر چونان مدرسی ماهر شاگردانش را بر فهم معانی محتمل از متن ارشاد می‎کند، ولی نظر خودش را بر آنان تحمیل نمی‎کند. بااین‎حال، از بیان وجوه راجح و مرجوح نص غفلت نمی‎نماید. این اثر، از جنبه دیگر، خواننده را از مراجعه به بسیاری از تفاسیر، اعم از تفاسیری که بر نقل و روایت اعتماد کرده‎اند یا تفاسیر اعتمادکننده بر رأی و دلالت لغوی، بی‎نیاز می‎کند؛ نویسنده این اثر بین هر دو روش تفسیری پیش‎گفته، در اسلوبی مختصر و مفید، جمع کرده است. وی درعین‎حال، وجهی از وجوه اعراب یا بیان را جا نیانداخته و در همه موارد هم به قواعد نحو و بیان اشاره کرده است. وی همچنین هیچ مسئله‎ای از مسائل فقهی و اصولی را وانگذارده مگر اینکه متعرض حکم آن شده و وجه صواب و قول مختار خودش یا جمهور علمای امت را هم با آن بیان کرده است. ابراهیم محمد طلای، درباره علت اختیار این کتاب برای تحقیق می‎نویسد: ارتباط من با این کتاب به زمان شاگردی‎ام در حلقات درس استاد ابراهیم بن ابی‎بکر در معهد جابری، یعنی حدود پنجاه سال پیش برمی‎گردد. ما در دروس تفسیرمان به این کتاب مراجعه می‎کردیم. اما ازآنجاکه نسخه مورد مراجعه ما به‎صورت سنگی چاپ شده بود، گاهی ما را خسته می‎کرد. در آن زمان آرزو می‎کردیم که کاش این کتاب با امکانات فنی امروزی و به‎صورت جدید چاپ می‎شد. این امر ماند تا زمانی که من با گروهی از شاگردانم مشغول ترتیب «الجامع الصحيح» ربیع بن حبیب در حدیث شدیم و کار تحقیق و تخریج آن را به یاری خدا در سال 1415ق، معادل با 1995م، به پایان رساندیم. برخی از برادران اهل علم و فضل، پس از این امر، از من درخواست کردند که به این کتاب تفسیر، یعنی تيسير التفسير هم پرداخته و کار تحقیق و تخریج آن را هم انجام دهم تا خواندنش برای مطالعه‎کننده آسان شود. آنان در این‎باره اصرار کردند، ولی من چون ضعیف شده بودم و امکاناتم هم کم بود و از طرفی هم این اثر، طولانی بود و تعداد صفحاتش هم زیاد، ترسیدم که پرداختن به این کتاب با این شرایط، به قیام به حق آن و اینکه کارم خوب از آب دربیاید ضربه می‎زند و حق کتاب و نویسنده آن ضایع می‎شود؛ ازاین‎رو در ابتدای امر از این کار امتناع کردم، ولی در نهایت استخاره کردم و بر خدای متعال توکل کردم و شروع به کار کردم.
تيسير التفسير - الجزء الثالث (آل عمران: 133 - المائدة: 26)
نویسنده:
الشيخ محمد بن يوسف اطفيش؛ تحقیق: ابراهیم بن محمد طلای؛ تراجم و تخریج احادیث: کروم احمد, بازین عمر؛ فهرست‎بندی و امور چاپ: مصطفی اشریفی, محمد بباعمی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تيسير التفسير، اثر محمد بن یوسف اطفیش (متوفی 1332/1914م)، اثری تفسیری است در 17 جلد به زبان عربی با موضوع تفسیر و علوم قرآن. شیخ ابراهیم بن محمد طلای به کمک جمعی از اساتید، به تحقیق و تصحیح این اثر پرداخته‎اند. تراجم و تخریج احادیث، توسط کروم احمد و بازین عمر انجام شده و فهرست‎بندی و امور چاپ، توسط مصطفی اشریفی و محمد بباعمی. نویسنده در مقدمه‎اش بر کتاب پس از حمد الهی می‎نویسد: این اثر را پس از «هميان الزاد إلی دار المعاد» که اثرش در سنین رشد بوده و «داعي العمل ليوم الأمل»، به‎عنوان سومین اثر تفسیری خودش نگاشته است. نویسنده آن را پس از هشتادسالگی، یعنی در سنین پختگی علمی، به اتمام رسانده است. البته نظر محقق کتاب، ابراهیم محمد طلای، در مقدمه این است که نویسنده در شصت و چند سالگی‎ و پس از افزون بر چهل سال تدریس و تحقیق و تألیف، دست به نوشتن این اثر زده است. خود محمد بن یوسف اطفیش، این کتاب را بسیار گرامی می‎داشت و شاگردانش را بر اقبال و رجوع به آن تحریک و تشویق می‎کرد. وی این کتاب را «تيسير التفسير» نامید و به‎حق می‎توان گفت: این اثر، آسان‎کننده فهم وجوه مختلف نص قرآنی است؛ وجوهی که صناعت و اسالیب لغت عربی پذیرای آن است. اطفیش، در این اثر چونان مدرسی ماهر شاگردانش را بر فهم معانی محتمل از متن ارشاد می‎کند، ولی نظر خودش را بر آنان تحمیل نمی‎کند. بااین‎حال، از بیان وجوه راجح و مرجوح نص غفلت نمی‎نماید. این اثر، از جنبه دیگر، خواننده را از مراجعه به بسیاری از تفاسیر، اعم از تفاسیری که بر نقل و روایت اعتماد کرده‎اند یا تفاسیر اعتمادکننده بر رأی و دلالت لغوی، بی‎نیاز می‎کند؛ نویسنده این اثر بین هر دو روش تفسیری پیش‎گفته، در اسلوبی مختصر و مفید، جمع کرده است. وی درعین‎حال، وجهی از وجوه اعراب یا بیان را جا نیانداخته و در همه موارد هم به قواعد نحو و بیان اشاره کرده است. وی همچنین هیچ مسئله‎ای از مسائل فقهی و اصولی را وانگذارده مگر اینکه متعرض حکم آن شده و وجه صواب و قول مختار خودش یا جمهور علمای امت را هم با آن بیان کرده است. ابراهیم محمد طلای، درباره علت اختیار این کتاب برای تحقیق می‎نویسد: ارتباط من با این کتاب به زمان شاگردی‎ام در حلقات درس استاد ابراهیم بن ابی‎بکر در معهد جابری، یعنی حدود پنجاه سال پیش برمی‎گردد. ما در دروس تفسیرمان به این کتاب مراجعه می‎کردیم. اما ازآنجاکه نسخه مورد مراجعه ما به‎صورت سنگی چاپ شده بود، گاهی ما را خسته می‎کرد. در آن زمان آرزو می‎کردیم که کاش این کتاب با امکانات فنی امروزی و به‎صورت جدید چاپ می‎شد. این امر ماند تا زمانی که من با گروهی از شاگردانم مشغول ترتیب «الجامع الصحيح» ربیع بن حبیب در حدیث شدیم و کار تحقیق و تخریج آن را به یاری خدا در سال 1415ق، معادل با 1995م، به پایان رساندیم. برخی از برادران اهل علم و فضل، پس از این امر، از من درخواست کردند که به این کتاب تفسیر، یعنی تيسير التفسير هم پرداخته و کار تحقیق و تخریج آن را هم انجام دهم تا خواندنش برای مطالعه‎کننده آسان شود. آنان در این‎باره اصرار کردند، ولی من چون ضعیف شده بودم و امکاناتم هم کم بود و از طرفی هم این اثر، طولانی بود و تعداد صفحاتش هم زیاد، ترسیدم که پرداختن به این کتاب با این شرایط، به قیام به حق آن و اینکه کارم خوب از آب دربیاید ضربه می‎زند و حق کتاب و نویسنده آن ضایع می‎شود؛ ازاین‎رو در ابتدای امر از این کار امتناع کردم، ولی در نهایت استخاره کردم و بر خدای متعال توکل کردم و شروع به کار کردم.
 تيسير التفسير - الجزء الثانی (البقرة: 204 - آل عمران: 132)
نویسنده:
الشيخ محمد بن يوسف اطفيش؛ تحقیق: الشیخ ابراهیم بن محمد طلای؛ تراجم و تخریج احادیث: کروم احمد, بازین عمر؛ فهرست‎بندی و امور چاپ: مصطفی اشریفی, محمد بباعمی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مسقط - عمان : عمان - وزراة التراث والثقافة ,
چکیده :
تيسير التفسير، اثر محمد بن یوسف اطفیش (متوفی 1332/1914م)، اثری تفسیری است در 17 جلد به زبان عربی با موضوع تفسیر و علوم قرآن. شیخ ابراهیم بن محمد طلای به کمک جمعی از اساتید، به تحقیق و تصحیح این اثر پرداخته‎اند. تراجم و تخریج احادیث، توسط کروم احمد و بازین عمر انجام شده و فهرست‎بندی و امور چاپ، توسط مصطفی اشریفی و محمد بباعمی. کتاب دارای 17 جلد است. نویسنده در مقدمه‎اش بر کتاب پس از حمد الهی می‎نویسد: این اثر را پس از «هميان الزاد إلی دار المعاد» که اثرش در سنین رشد بوده و «داعي العمل ليوم الأمل»، به‎عنوان سومین اثر تفسیری خودش نگاشته است. نویسنده آن را پس از هشتادسالگی، یعنی در سنین پختگی علمی، به اتمام رسانده است. البته نظر محقق کتاب، ابراهیم محمد طلای، در مقدمه این است که نویسنده در شصت و چند سالگی‎ و پس از افزون بر چهل سال تدریس و تحقیق و تألیف، دست به نوشتن این اثر زده است. خود محمد بن یوسف اطفیش، این کتاب را بسیار گرامی می‎داشت و شاگردانش را بر اقبال و رجوع به آن تحریک و تشویق می‎کرد. وی این کتاب را «تيسير التفسير» نامید و به‎حق می‎توان گفت: این اثر، آسان‎کننده فهم وجوه مختلف نص قرآنی است؛ وجوهی که صناعت و اسالیب لغت عربی پذیرای آن است. اطفیش، در این اثر چونان مدرسی ماهر شاگردانش را بر فهم معانی محتمل از متن ارشاد می‎کند، ولی نظر خودش را بر آنان تحمیل نمی‎کند. بااین‎حال، از بیان وجوه راجح و مرجوح نص غفلت نمی‎نماید. این اثر، از جنبه دیگر، خواننده را از مراجعه به بسیاری از تفاسیر، اعم از تفاسیری که بر نقل و روایت اعتماد کرده‎اند یا تفاسیر اعتمادکننده بر رأی و دلالت لغوی، بی‎نیاز می‎کند؛ نویسنده این اثر بین هر دو روش تفسیری پیش‎گفته، در اسلوبی مختصر و مفید، جمع کرده است. وی درعین‎حال، وجهی از وجوه اعراب یا بیان را جا نیانداخته و در همه موارد هم به قواعد نحو و بیان اشاره کرده است. وی همچنین هیچ مسئله‎ای از مسائل فقهی و اصولی را وانگذارده مگر اینکه متعرض حکم آن شده و وجه صواب و قول مختار خودش یا جمهور علمای امت را هم با آن بیان کرده است. ابراهیم محمد طلای، درباره علت اختیار این کتاب برای تحقیق می‎نویسد: ارتباط من با این کتاب به زمان شاگردی‎ام در حلقات درس استاد ابراهیم بن ابی‎بکر در معهد جابری، یعنی حدود پنجاه سال پیش برمی‎گردد. ما در دروس تفسیرمان به این کتاب مراجعه می‎کردیم. اما ازآنجاکه نسخه مورد مراجعه ما به‎صورت سنگی چاپ شده بود، گاهی ما را خسته می‎کرد. در آن زمان آرزو می‎کردیم که کاش این کتاب با امکانات فنی امروزی و به‎صورت جدید چاپ می‎شد. این امر ماند تا زمانی که من با گروهی از شاگردانم مشغول ترتیب «الجامع الصحيح» ربیع بن حبیب در حدیث شدیم و کار تحقیق و تخریج آن را به یاری خدا در سال 1415ق، معادل با 1995م، به پایان رساندیم. برخی از برادران اهل علم و فضل، پس از این امر، از من درخواست کردند که به این کتاب تفسیر، یعنی تيسير التفسير هم پرداخته و کار تحقیق و تخریج آن را هم انجام دهم تا خواندنش برای مطالعه‎کننده آسان شود. آنان در این‎باره اصرار کردند، ولی من چون ضعیف شده بودم و امکاناتم هم کم بود و از طرفی هم این اثر، طولانی بود و تعداد صفحاتش هم زیاد، ترسیدم که پرداختن به این کتاب با این شرایط، به قیام به حق آن و اینکه کارم خوب از آب دربیاید ضربه می‎زند و حق کتاب و نویسنده آن ضایع می‎شود؛ ازاین‎رو در ابتدای امر از این کار امتناع کردم، ولی در نهایت استخاره کردم و بر خدای متعال توکل کردم و شروع به کار کردم.
تفسير يحيى بن سلام
نویسنده:
يحيى بن سلام التيمي البصري القيرواني؛ محقق: هند شلبی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون,
چکیده :
تفسير يحيى بن سلام التيمي البصري القيرواني تأليف يحيى بن سلام (سلاّم) بن ابى ثعلبه تيمى بصرى مغربى (متوفى 200ق)، از جمله تفاسير قرن دوم هجرى است. در درستى نام كتاب و صحّت انتساب آن به مفسر هيچ شكى نيست؛ زيرا بر روى اغلب نسخه‌هاى خطى آن اين نام‌ها آمده است: تفسير ابن سلام (نسخه عبدليه)، تفسير يحيى بن سلام (نسخه قيروان، نسخه سوم، قطعه 180)، تفسير القرآن تأليف يحيى بن سلام (قيروان، نسخه پنجم، قطعه 163) و التفسير (قيروان، نسخه ششم، قطعه 247). همچنين بعضى از مترجمان نام اين تفسير را جزو آثار او آورده‌اند. در تفسير و مفسران ذهبى (209/1) آمده: جامع البيان طبرى از نظر زمانى و اشتمال بر علم تفسير، نخستين تفسير به شمار مى‌رود. مراد از ذهبى از نخستين يعنى قديم‌ترين تفسيرى كه به دست ما رسيده است. ولى محمد بن عاشور مى‌گويد: قديم‌ترين تفسير موجود به‌طور مطلق تفسير يحيى است. مقصود ابن عاشور آن است كه يحيى نخستين مفسرى است كه همه آيات و سور قرآن را تفسير كرده است. آن‌هم به روش روايى و عقلى الآن هيچكس مدعى وجود چنين تفسيرى جز تفسير يحيى نيست. پس اعتراض بعضى بر ابن عاشرو بى‌مورد است كه گفته‌اند: چنين تفسير كاملى از تابعين كه چاپ شده باشد وجود دارد و به تفسير مجاهد مثال مى‌زند. در حالى‌كه طبرى از تفسير مجاهد تفسير سوره حمد را نقل نكرده است. از طرفى ديگر تفسير مجاهد شامل همه آيات قرآن نيست.مثلاً از 110 آيه سوره كهف تنها تفسير 38 آيه و از 118 آيه سوره مؤمنون فقط 21 آيه را تفسير كرده است. همچنين تفسير سفيان ثورى نيز كامل نيست. بخشى از آن تفسير كه به‌دست ما رسيده اگرچه آغاز و انجامش افتادگى دارد، ناقص‌تر از تفسير مجاهد است. او فقط تفسير 9 آيه از سوره كهف و 14 آيه از سوره مؤمنون را دارد. از اين نتيجه گرفته مى‌شود كه پرداختن به تفسير كليد آيات قرآن توسط يحيى امر جديدى در آن زمان بوده و ابن سلام نخستين يا جزو نخستين مفسرانى است كه شيوه تفسير كامل قرآن را بنا نهاده‌اند. در روش تفسير اگرچه ابن سلام همچون ديگر مفسران به روش تفسير روايى گرايش داشته، به روايات و اسانيد آنها، لغت و علوم قرآن اهتمام مى‌ورزد؛ ولى مسائل جديدى وارد تفسير كرده كه ديگران اعتقادى به آن نداشتند. برخى از ابتكارات روش تفسيرى وى به شرح زير است: 1-نقل همه روايات در شرح و تفسير آيه. 2-گسترش علم تفسير به بيان حكم شرعى، رفع ابهام، بيان قصه و حكايت و طرح مسائل جديدى كه به بيان و تفسير آيه كمك مى‌كرد. 3-اهتمام به اعراب كلمات و قرائات گوناگون آن و بيان دليل و حجت آنها. 4-اهتمام به بيان نظم آيه و تاثير آن در معنا. 5-نقد و نظر روايات و ترجيح آنها. از روش تفسيرى ابن سلام روشن مى‌شود كه نقل قول‌هايى كه در تفسير مطرح مى‌شده به‌طور عمومى در نوع تفاسير آن زمان وجود داشته است؛ به‌همين‌خاطر از ميان تفاسيرى كه پيش از او نوشته شده، نمى‌توان تفسير ابن سلام را گردآورى كرد. در نتيجه تفسير وى مرحله‌اى را تشكيل مى‌دهد كه در تفاسيرى چون تفسير مجاهد به كمال رسيد و زمينه شكل‌گيرى مرحله سومى را فراهم مى‌سازد كه در تفسير طبرى تحقق يافت؛ تأييد آن اين است كه طبرى به تفسير ابن سلام آگاهى داشته است. شايد هنگامى‌كه طبرى به مصر رفته آن‌را از مشايخ مصر دريافت كرده است. از مقايسه بين تفسير طبرى و ابن سلام شباهت واضح در روش و روايات بين آن‌دو به خوبى روشن مى‌شود. در بسيارى از موارد اسناد هر دو يكى است. هر دو يك قرائت را اختيار مى‌كنند.از اين‌رو در تحقيق اين تفسير به تفسير طبرى بسيار ارجاع داده شده است. در اين‌جا سؤالى مطرح است كه چه مسائلى باعث شد كه ابن سلام به نگارش چنين تفسيرى روى بياورد. جوابى كه از لابه‌لاى تفسير او به‌دست مى‌آيد به دو امر برمى‌گردد: يكى اساتيد بسيار است كه يحيى از آنان روايت مى‌كند. اين مسئله اگرچه اختصاص به او ندارد ولى دور شدن از عصر پيدايش تفسير سبب مى‌شود كه گرايش به گردآورى روايات از ترس نابودى، زياد شود. ديگرى كه مهمتر است، تشكيل درس تفسير در قيروان، مكان دورافتاده از مراكز اسلامى است. مردم قيروان به يادگيرى زبان عربى به‌طور عمومى و شناختن تفسير و معانى قرآن به‌طور خاص نياز داشته‌اند. همانگونه كه به روايات جديد تفسيرى نياز داشتند؛ زيرا قيروان در آن زمان شاهد شكل‌گيرى فرهنگ اسلامى بود. هنگامى‌كه ابن سلام به آن‌جا رفت، تعداد محدثان آن‌ديار اندك بود. عبدالله بن فرّوخ (176ق793/م) معاصر ابن سلام اولين كسى است كه از مغرب اسلامى به مشرق براى تحصيل علم آمد. وى با ابن سلام در شمار دانشمندان طبقه دوم از فقيهان قيروان مى‌باشد. طبقه اول ده تن از تابعين بودند كه عمر بن عبدالعزيز در سال 99-100ق718/-719م به قيروان فرستاد تا مردم را با اسلام و قرآن آشنا كنند. اهتمام فراوان يحيى به حديث از نقل روايات بسيار در تفسير به خوبى روشن مى‌شود. از اين‌رو ابن ابى زمنين تصميم به خلاصه كردن تفسير او مى‌گيرد. او مى‌گويد: تفسير يحيى را خواندم. تكرار بسيار و احاديث بى‌شمار در آن يافتم كه با كمتر از آن مى‌توان علم تفسير را تدوين كرد. از اين‌رو بعضى از احاديث آن‌را خلاصه كردم. از اين‌ها سخن ابن عاشور روشن مى‌شود كه مى‌گويد: تفسير طبرى ناگهان به‌وجود نيامد بلكه دنباله و نتيجه مرحله‌اى بود كه تفسير يحيى آن‌را آماده ساخت؛ زيرا تفاسير قبل از يحيى نقلى و روايى محض بودند. تفسير يحيى روش روايى را با فهم و استنباط عقلى درهم آميخت. يكى از دلايل اهميت اين تفسير خلاصه‌هايى است كه توسط دانشمندان انجام گرفته است. دو تفسير مختصر از آن به‌دست ما رسيده است: 1-مختصر ابن ابى زمنين (ت 399ق1009/م). 2-مختصر هود بن محكّم هوارى از دانشمندان قرن سوم هجرى. مختصر ابومطرّف عبدالرحمن بن مروان قنازعى (ت 413ق1023/م) به‌دست ما نرسيده است. اهتمام فراوان به تفسير ابن سلام باعث شد، بعضى به حفظ آن چون قرآن بپردازند. تنى چند از دانشمندان به آن اعتماد نمودند؛ مانند: ابوعبدالله قرطبى، ابوالفرج ابن جوزى، ابن حجر، مكى بن ابى‌طالب، سيوطى و ديگران. متأسفانه نام اين تفسير پس از مدتى به فراموشى سپرده شد. شايد دليل آن نابودى نسخه‌هاى آن باشد.
  • تعداد رکورد ها : 75