جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 50
عقل و درك خير
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
ابتدا باید دانست که واژه ی درک در زبان عربی به معنی فهمیدن نیست بلکه به معنی « به دست آوردن » می باشد. شکّ نیست که عقل مستقیماً برخی خیرات را ادراک می کند ؛ و از طرفی شکّ نیست که عقل پاره ای از خیرات را مستقیماً ادراک نمی کند ؛ لذاست که خداوند متعال بیشتر ...
کلیدواژه‌های اصلی :
تبیین و تحلیل مسئله شرور و عدل الهی از دیدگاه قاضی عبدالجبار، غزالی و ملاصدرا
نویسنده:
مجتبی نبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهقاضی عبدالجبار شرور را در تنافی با عدل الهی نمی داند و معتقد است جمیع معتزله خداوند متعال را منزه از نسبت شر و ظلم می دانند. وی از طرفی خالق شرور را خداوند می داند، و از طرف دیگر خداوند را منزه از فعل شر حقیقی می داند، بلکه او را فاعل شر مجازی یعنی ضرر حسن می داند. و قاعده عوض را به عنوان راه حلی در رابطه با امراض، ضررها و شرور دیگر و سازگاری آنها با عدل الهی ارائه کرده است.از منظر غزالی می توان سازگاری عدل الهی با شرور را ناشی از چند مقدمه دانست که عبارتند از عقیده او مبنی بر شرعی بودن حسن وقبح، و نیز رد قبح ذاتی ظلم، و همچنین نظریه وی در مورد عدل الهی که خداوند را مالک مطلق و بی بدیل همه چیز می داند و چون از نظر وی مالکی غیر از او متصور نیست تا تصرف در ملکش ظلم محسوب شود، ظلم را در باره او بی معنی شمرده است. همچنین وی نظام احسن را هم تایید کرده است، و شرور را لازمه حسن خلقت و نظم اتم آن می داند.یکی از مطالب مهمی که ملاصدرا در رابطه با تناقض شرور و عدل الهی مطرح کرده است مسئله نظام احسن است، او معتقد است که عالمی بهتر از عالم موجود امکان وجود ندارد، که اگر بهتر از این جهان امکان داشت، هر آینه باید ایجاد می شد. زیرا این امر از دو حال خارج نیست؛ یا آنست که خدا به آن علم دارد و یا علم ندارد. اگر علم داشته باشد و ایجاد نکرده باشد با جود مطلق و فیاضیّت خداوند ناسازگار و بر خلاف حکمت الهی است. و اگر هم علم نداشته باشد لازمه آن انکار یا محدودیت علم خداوند و استناد نقص به ذات حق است. از دیگر مبانی مهم صدرا در حکمت متعالیه در مورد مبحث شرور عدمی بودن آن است، که وی با بهره گیری از دو شیوه برهان عقلی و توجیه موارد جزئی، به بررسی آن پرداخته، و آن را با برهان عقلی اثبات کرده است.واژه های کلیدیشر، الم، خیر، عدل الهی، ظلم، نظام احسن، عوض، قاضی عبدالجبار، غزالی و ملاصدرا.
حکمت شرور و بلایا در عالم خلقت از دیدگاه عبدالرزاق لاهیجی و علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
جابر امام قلی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شر،از مقوله هایی است که از دیرباز تاکنون فکربشربویژهانسانهای خدا شناس را به خود مشغول کرده است،و درادیان مختلف نیز به آن توجه شده و سعی برآن شد تا با توجه به حکمت،قدرت،شفقت و علم الهی،وجود شر توجیه گردد.در ادیان الهی با در نظر گرفتن علل پیدایی شرور انتساب آن به خدای متعال نفی شده است.به همین خاطر در ادیان زرتشت،یهودیت،مسیحیت و اسلام، شاهد مباحث مهمی در موضوع شر هستیم. قرآن، درسوره‌های اسراء/ 83، فصلت/ 51، معارج/20 و فصلت/49 بر ابتلای انسان به انواع شرور تاکید و خاطر نشان کرده که به وجود آمدن این شرور زمینه ساز شکوه و جزع انسان از خدای منان است. در این تحقیق تلاش شده است از طریق مطالعه ی آثار دو حکیم الهی جناب عبدالرزاق لاهیجی و علامه طباطبایی و تحلیل مباحث آنان(روش توصیفی-تحلیلی) به حل مساله شر پرداخته شود. علامه در بحث حکمت الهی پس از اثبات حکیم بودن باری تعالی، می‌گوید حکمت برخی شرور از ما پنهان است یا برخی شرور وسیله پیشرفت، یا آزمایش یا مایه پند و عبرت برای دیگران است؛ مرحوم لاهیجی وجود را خیر محض می‌داند، و اگر به نظام کل نگاه شود آنچه که ما شر می‌پنداریم جز خیر چیزی نیست، مثلاآتش بطور کلی به آن نگاه شود منافع بسیار بر آن مترتب است، اما همین آتش نسبت به کسی که خانه او را سوزانده شر است، پس از اثبات عادل بودن باری تعالی شرور اخلاقی و اجتماعی و جنگ‌ها بدست خود انسان‌ها است، علم الهی عین ذات اوست و ذات او چون خیر محض است پس هر آنچه باری تعالی می‌آفریند جز خیر محض نخواهد بود. این دو بزگوار در مبحث قضا و قدر شر را از مقوله عدم، و در فرض وجودی بودن، آن را نسبی می‌دانند، از طرف دیگرخیرکثیر بر شر قلیل غلبه دارد،علامه در ذیل همین مبحث نسبت وجود عمل را با اراده انسان، امکان می‌داندکه اگر انسان بخواهد عمل محقق می‌شود چه عمل خیر و چه شر، پس برخی شرور با اختیار انسان است. این عالم، عالم ماده، یعنی موجودات بالقوه اند و استعداد این را دارند که بالفعل شوند به همین دلیل اقتضای این عالم در این است که درآن نقص و ناملایمات موجود باشد، طبیعت این عالم اینگونه است. ونقص نیز در برابر کمال، شر و کمبود به حساب می‌آید. پس با این همه تفاصیل، شروردر عالم به حضرت حق انتساب ندارد.
رابطه سعادت و فضیلت از دیدگاه ارسطو و فارابی
نویسنده:
علی صبری، محمد کاظم علوی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
چکیده :
تبیین مسئله سعادت و فضیلت در نظام فکری ارسطو به‌عنوان معلم اول و فارابی به‌عنوان معلم ثانی گره-گشای مهم‌ترین مسائل حکمت عملی یعنی اخلاق و سیاست بوده است. مسئله‌ی اساسی این نوشتار بیان رابطه‌ی فضیلت و سعادت است. اطلاق عنوان کمال اول به فضیلت و کمال ثانی به سعادت و حصول سعادت از طریق فضیلت بر مبنای رعایت حدوسط، در نگرش این دو فیلسوف مشایی بهترین رابطه لحاظ شده این دو مسئله است. از طرفی به‌کارگیری طرح مدینه‌ی فاضله توسط فارابی و تأکید بر آن به این دلیل بوده که تحقق سعادت فردی منوط به سعادت اجتماع است و این مسئله را بیان می‌کند که فارابی سعادت را در نظام اجتماعی هم به‌صورت کامل به‌کاربرده است. هردو فضیلت را برحسب جنس ملکه و برحسب نوع حدوسط می‌دانستند. باوجوداین اشتراکات اختلافاتی در دیدگاه این دو فیلسوف وجود دارد که مهم‌ترین آن‌ها تفاوت در نگرش این دو متفکر بوده است؛ ارسطو سعادت را مسئله‌ای اخلاقی و نه دینی دانسته، ولی فارابی سعادت را مسئله دینی و اخلاقی قلمداد کرده و اساس هستی‌شناسی خود را بر مبنای توحید بنانهاده است. نقطه افتراق دیگر این دو فیلسوف در تحقق سعادت است که ارسطو سعادت را به این دنیا محدود می‌داند ولی فارابی علاوه بر سعادت دنیوی به سعادت قصوی معتقد است که همان قرب به کمال خداوند است و در این دنیا محقق و حاصل نمی‌شود. فارابی با این تفکر به سعادت جنبه و حیثیتی عرفانی بخشیده است. علاوه بر این در مشهورترین تقسیم فضیلت که مشترک بین ارسطو و فارابی است، ارسطو بر نقش فضایل عقلانی در تحصیل سعادت اعتقاد داشته اما فارابی هرچند سعادت را درگرو کسب فضایل دانسته، درعین‌حال مهم‌ترین نقش را به فضایل اخلاقی داده است و به سعادت اجتماعی در قالب مدینه‌ی فاضله توجه بیش‌تری نموده‌ است.
صفحات :
از صفحه 101 تا 114
سعادت ناقص و کامل و ارتباط آن با رؤیت خداوند از دیدگاه توماس آکوئیناس
نویسنده:
منصوره ملکی، حسین هوشنگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
سعادت از منظر توماس آکویناس خیر کاملی است مبتنی بر غایت نهایی و پس از رؤیت خداوند در جهان باقی به دست می‌آید. سعادت مورد نظر آکویناس سعادت کامل یا اخروی است، که در مقابل سعادت ناکامل یا دنیوی قرار دارد. سعادت ناکامل یا دنیوی از متلبس شدن به فضایل عقلانی و اخلاقی حاصل می‌شود و مقدمۀ رسیدن به سعادت کامل است، سعادتی که در پناه لطف حق در فضایل الهیاتی احسان و امید و ایمان متبلور می‌شود. آکویناس برای توضیح موضوع حقیقی سعادت موضوعات احتمالی دیگر سعادت همچون ثروت، افتخار، شهرت، قدرت، خیر جهانی، و لذت را رد می‌کند و متذکر می‌شود که موضوع سعادت خیر کاملی است که راه رسیدن به آن در نفس انسانی قرار داده شده است. او بر این باور است که بهجت و صحت اراده از لوازم ضروری سعادت کامل است، ولی جسم انسانی به صورت پیشینی و پسینی برای رسیدن به سعادت حقیقی لازم است. همچنین خیرهای خارجی و همراهی دوستان انسان را در وصول به سعادت ناکامل که مقدمۀ سعادت کامل است یاری می‌دهند.
صفحات :
از صفحه 205 تا 222
رابطه سعادت و لذت از منظر جان استوارت میل و ابن سینا
نویسنده:
مریم قاسمی اوزان علیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم فلسفه اخلاق که ذهن اندیشمندان اخلاق را به خود مشغول داشته است، مفهوم سعادت و رابطه آن با لذت است و با توجه به جایگاه این موضوع در فلسفه اخلاق در این نوشتار سعی شده است "رابطه سعادت و لذت از منظر جان استوارت میل و ابن سینا" مورد بررسی قرار گیرد. در ابتدا به کلیاتی از بحث همچون سعادت و لذت و جایگاه آن در دوره یونان باستان و مدرن و فلسفه اسلامی اشاره شده است. در فصل دوم به طور مجزا به نظریه جان استوارت میل پرداخته شده است. وی که صاحب مکتب سودگرایی یا منفعت عمومی است از مدافعان مکتب لذت گرایی هستند و لذت را یگانه مطلوب آدمیان معرفی می کند، و معتقد است معیار لذت سعادت بخش، سود و منفعت عمومی است، و این سود و نفعی که به جامعه می رسد در نهایت منجر به سعادت افراد آن جامعه خواهد شد. جان میل برخی از لذتها، یعنی لذت های مربوط به روح، برتر و گرامی تر از لذت های دیگر یعنی جسمانی می داند. در فصل بعدی به دیدگاه ابن سینا به طور مبسوط پرداخته شده است. او سعادت را به خیر مطلوب لذاته، غایت مطلوب و مفارقت از ماده و رسیدن به عقل فعال می داند و سعادت را مفهومی می داند که به فضیلت های مختلف عقلی و اخلاقی منحل می شود. شیخ الرئیس بحث سعادت را از بهجت و لذت شروع مینماید و لذت را در حقیقت دریافتن و رسیدن به چیزی از آن جهت که پیش دریافت کننده کمال و خیر سعادت است، می داند و با تقسیم لذت به عقلی و حسی، برتری لذات باطنی و عقلی را بر لذات حسی ثابت می نماید و معتقد است انسان به بهجت و سعادتی می رسد که برای نفس کامل انسا نبعد از فنای بدن ثابت می شود. و در پایان قصل به تطبیق موضوع مورد بحث ـرابطه سعادت و لذت- از منظر این دو فیلسوف بزرگ پرداخته شده است. در این فصل به امور مشترک و اختافات این دو نظریهاشاره شده است.هر دو اندیشمند معتقدند سعادت غایت مطلوب و عین لذت است و لذات عقلانی برتر از لذات حسی هستند. ولی جان میل لذت را در سود تعریف می کند و ابن سینا لذت را امری ملائم با ادراک می داند و اینکه جان میل خوشبختی و سعادت غایی را در این جهان امکان پذیر ولی ابن سینا او را در عالمی دیگر م یداند.
بررسی مسأله تبعیض از دیدگاه فلاسفه، متکلمان، آیات و روایات
نویسنده:
محمد حسین جهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائل مهمی که از دیر باز ذهن بشر را به خود مشغول داشته، مسأله تبعیض است؛ مسأله‌ای که از مقایسه انسان با انسان و موجودات دیگر آغاز گشته و به تردید در وجود خداوند متعال و صفات او منتهی می‌شود. به این صورت که انسان در مقایسه خود با دیگران متوجّه کمبودها و کم و کاستی هایی می‌شود که در وهله اول این پرسش برای او رخ می‌دهد که چرا من این گونه آفریده شده ام و دیگری به شکل و خلقتی دیگرپای به عرصه وجود نهاده است؟ این کمبودها و نقصانها چنان ذهن بشری را به خود مشغول داشته که در پاره‌ای از اوقات قائل به ناهمگونی و عدم عدالت در جهان طبیعت می‌شود و در نهایت اگر جواب قانع کننده‌ای برای تبعیضهایی که بین موجودات عالم می‌بیند پیدا نکند اعتقاد به خالق این جهان را از دست داده و وجود تبعیض را دلیلی بر عدم وجود خداوند متعال قلمداد می‌کند یا اینکه معتقد به محدودیت صفات الهی گشته و اطلاق صفات الهی را انکار می‌کند. در هر صورت، سوال اصلی این است که علت فرق بین موجودات عالم چیست؟ آیا بهتر نبود این همه تضادّ و ناهماهنگی بین موجودات به چشم نمی‌خورد و موجودات از یک تساوی و حقوق برابری برخوردار بودند؟ و اگر خداوند توانایی جلوگیری از این وقایع را دارد پس چرا فعلی از جانب او صادر نمی‌شود؟ این ها و مطالب مشابه آن مسائلی است که ذهن بشری را به خود مشغول داشته است و پاسخ به آن گره های کور اعتقاد به خداوند واحد را از بین می‌برد؟ فلاسفه و حکمای غربی و اسلامی هر کدام کوشیدند راهی برای حل مسأله تبعیض در عالم پیدا کنند و پاسخ هایی برای این مسأله بیان نمودند. راه اول ایشان مسأله عدمی بودن تبعیض و شرّ در عالم بوده و مسأله نظام احسن نیز به عنوان یکی دیگر از راه حل های مسأله تبعیض به شمار می‌آید که فلاسفه به آن اشاره نموده اند متلکمان نیز کوشیدند با مطرح کردن بحث اعواض و انتصاف پاسخی قانع کننده به مسأله تبعیض داده و معضلات پیش رو را پاسخ گویند. اما؛ در هر صورت باید گفت: پاسخی قابل قبول و موجب اطمینان نفس می‌باشد که با مبنای آیات و روایات تطبیق داشته و از این جهت با آن مخالفتی نداشته باشد. در اینپایان نامه کوشیده شده تا مهم ترین پاسخ های فلاسفه و متکلمان در این موضوع مطرح گردیده و در انتها نظر آیات و روایات در این باب گردآوری شود تا پاسخی قانع کننده و محکم در جهت رفع مسأله تبعیض به دست آید.
نقد و بررسی دیدگاه ملاصدرا در مسئله خیر و شر و تطبیق آن با قرآن
نویسنده:
محمدجواد طالبی چاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع این پژوهش، «نقد و بررسی دیدگاه ملاصدرا در مسئله خیر و شر و تطبیق آن با قرآن کریم»، است. از آن‌جا که مسئله خیر و شر و شبهات مربوط به آن، اختصاص به زمان، مکان و پیروان ادیان خاصی ندارد، و در هر عصر و زمانی، به جهت ارتباط و نقش این موضوع با اعتقادات متدینان، شبهات و مباحث جدیدی مطرح می‌شود، لازم و ضروری است که محققان در همه ادوار به آن بپردازند. اهداف این تحقیق، تبیین خیر و شر، بر اساس نگرش حکمت متعالیه و عرضه آن به ساحت قرآن کریم، برای شناخت میزان انطباق دیدگاه حکمت متعالیه در این مسئله، با قرآن کریم بوده است. پاسخ به شبهات مربوط به خیر و شر، عمدتا در بعد هستی شناختی، مانند ثنویت و کیفیت ایجادِ خیر و شر، بر اساس مبانی حکمت صدرایی و قرآن کریم، از دیگر اهداف مهم پژوهش بوده است. روش این تحقیق در یک نگاه کلی ، تحلیلی و انتقادی بوده، که مواد اولیه آن به روش کتابخانه‌ای فراهم شده است. از نتایج و نوآوری‌های این تحقیق، نقد تعریف اصطلاحی فلاسفه اسلامی از شر، بوده که بر اساس ملاک و معیار واحد نبودنِ تعریف شر با خیر، و جامع نبودن تعریف شر نسبت به مصادیق خود، و ناسازگار بودن با کاربرد این دو واژه در قرآن کریم، به آن پرداخته شده است. مهم‌ترین دلیل هستی شناختی صدرالمتألهین، بر عدمی بودن شر، برهان عقلی است، که در تحلیل و بررسی آن، با اشکالاتی نظیر دوری بودن، مصادره به مطلوب بودن، عدم توانایی کامل در پاسخ به شبهات، و از نظرنقلی، تلقی قرآنی از وجودی بودن برخی از شرور مانند ظلمات، مرگ و مانند آن، و عدمی بودن برخی از مصادیق خیر، مانند روزه، شهادت در راه خدا و کم نکردن میزان و مانند آن‌ها، روبرو شده که تا ‌کنون پاسخ متقنی درباره آن‌ها از آثار ملاصدرا ارائه نشده است. تبیین سازگاری نظریه ملاصدرا در بحث نظام أحسن، با دیدگاه قرآن کریم، و استخراج برهان سنخیت برای اولین بار از آثار ملاصدرا در بحث نظام أحسن، از نوآوری‌های این پژوهش بوده است. تحلیل روی‌گردانی ملاصدرا از تبیین هستی‌شناختی فلسفی خیر و شر، و اقبال به نگرش عرفانی و بهترین نظریه دانستن آن، و تبیین محوریت انسان در خیر و شر بر اساس تحلیل قرآنی، و در نهایت ارائه رهیافتی قرآنی، با عنوان کرانه‌مندی صفات الهی در مرحله ایجاد خارجی اشیا، برای پاسخ به شبهه ناسازگاری وجود شرور با صفات الهی، را می‌توان از دیگر نتایج این پژوهش دانست.کلید واژه‌ها: خیر، شر، ملاصدرا،عدمی بودن شر، کرانه‌مندی صفات، قرآن، نظام أحسن.
بررسی خیر و شر در الهی‌نامه عطار
نویسنده:
مرضیه احمدی پویا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده :تضاد حاکم در فعل و طبع عناصر و ذرّات کاینات، کهجهان هستی و انسان را در بر می گیرد، منجر به عرصه نزاع بین خیر و شر در عالم هستی و در وجود انسان می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی نگاه عطار نسبت به مقوله‌ی خیر و شر در دو سطح کلی ِکیهانی و اخلاقی در الهی‌نامه است؛ چرا که عطار به این تقابل خیر و شر در گفتگوی فرزندان با پادشاه، پرداخته است. حکما، عرفا ی اشعری مذهب، منشأ خیر و شر کیهانی را خداوند می دانند. اما معتزله،نسبت شر را به خداوند قبیح می‌شمارند، و عالم را سرتاسر خیر و زیبایی می‌بینند. عطار همه‌ی امور و حوادث هستی را خواه شر و خواه خیر، از جانب معشوق ازلی و از عالم قدس و یکسره خیر می داند. در توجیهات پیرامون مسأله ی شرور، شر، امری عدمی، نسبی، و ناشی از ماهیت دنیاو جهل انسان تلقی شده است. عطار نیز هستی را نظام احسن ، و خیر را عکس وحدت، و شر را عکس کثرت می داند. پنداشت ناخوشایندیِ بعضی از امور عالم، حاصل جزئی‌بینی و معرفت محدود است، حال آن که رنج و غم‌ها، در نگاه عارف عاشق، راه وصول به معشوق است. در خیر و شر اخلاقی، دو اصطلاح کلامیِ حسن و قبح مورد بررسی قرار گرفته است، اشاعره، معیار تشخیص را شرع معرفی می کنند و معتزله عقل.عطار، حسن و قبح امور رامعطوف وجودی می داند که فعل از آن برخاسته است و چنان‌چهنیروی غالبِ بر فعل ، از وجه وجودی و روح پاک انسان باشد، فعل حسن و اگر از وجه عدمی و به تعبیری از نفس او برخاسته باشد، قبیح است. کلیدواژه: خیر، شر، اشاعره، نظام احسن، الهی نامه، عطار.
نوآوری های فیلسوفان اسلامی در پاسخ به شبهه شر
نویسنده:
نفیسه فیاض بخش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وجود شرور در عالم خلقت، معمايی است كه آغاز طرح آن به نخـستين روزهـای حيـات انـسان در كره خاكی زمين بازمی گردد؛ بنابراين در تمام اديان و مكتب هـای فلـسفی بـه طر يقـی مطـرح شـده است وهر يك براساس جهان بينی خاص خود در صدد پاسخ برآمده اند. حكيمان الاهی نيز از يونان گرفته تا اسلام، هريك با نگاهی خاص و از زاويه ای جديد، اين موضـوع را مـورد تحليـل و تـدقيق قرار داده اند. نكته مهم دراين بحث، بالندگی آن پس از ورود به عالم اسلام است. حكيمان مـسلمان به ويژه ابن سينا، سهروردی و ميرداماد سهم عظيمی دراين پويش فلسفی داشته اند. در نوشتار حاضر با ذكر عبارت های هر يك از حكيمان، ابتكارهای حكيمان الاهی در پاسخ به اين شبهه و برای دريافت حقيقت هستی ترسيم می شود. از ابتكارهای ابن سينا در تحليل عقلانی خير و شر گرفته تا بيان قاعده تضاد در حكمت الاهی و بيان فلسفه خلقت عالم ناسـوت بـه وسـيله شيخ اشراق و تحليلهـای دقيـق ميردامـاد در چگـونگی دخـول شـرور در عـالم قـضای الاهـی از فرازهای مهم بحث در مقاله حاضراست.
صفحات :
از صفحه 147 تا 166
  • تعداد رکورد ها : 50