جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 60
بررسی مقایسه‌ای اصل لذّت در فلسفه چارواکه و فلسفه اپیکوری
نویسنده:
سجاد دهقان زاده, فاطمه احمدیان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم ,
چکیده :
لذّت‌گرایی به ‌عنوان یک اندیشه، نظریه‌ای است که بنا بر آن شادی، خیر نهایی است و ناخشنودی شر غایی. مکاتب فکری ماده‌گرا، که عموماً به اصالت لذّت قائل‌اند، در فرهنگ‌های مختلف انسانی نمودهای متنوعی داشته‌اند. فرهنگ هندویی نیز از این قاعده مستثنا نبوده است، زیرا در این فرهنگ، مکتب متمایزی به نام چارواکه وجود دارد که با برخورداری از مشرب فکری ماتریالیستی، لذّت را تنها معنا و غایت حیات می‌داند. فلسفهٔ اپیکوری در یونان شبیه‌ترین مکتب فکری به چارواکه است. این فلسفه‌ها، هر دو مکاتبی را با ماهیت لذّت‌گرایی به ‌وجود آوردند که به‌ رغم معاندان و مخالفت‌های فراوان توانستند طی قرن‌ها طرفدارانی را جلب کنند. با مقایسهٔ اصل لذّت از منظر این دو فلسفه بر اساس منابع کتاب‌خانه‌ای موجود، روشن می‌شود که آنها هر دو، ظاهراً چون فقط قائل به اعتبار و وجود دنیای مادی‌ هستند و هستی انسان را فقط بر مبنای بُعد مادی او تبیین کرده‌اند و نیز هر گونه هستی پس از مرگ را انکار می‌کنند، بنابراین نتیجه می‌گیرند که، پس باید شاد بود و از لذات زندگی بهرهٔ کامل برد. با وجود این، بین آنها اختلاف‌نظرهایی نیز وجود دارد: اپیکوریان مخصوصاً با دستهٔ خاصّی از چارواکه‌ای‌ها در معنا و انواع لذّت اختلاف تامّ دارند؛ همچنین اپیکوری‌ها برخلاف پیروان چارواکه که لذات جسمانی را معتبر می‌دانند، شادی و لذّت برتر را بیشتر به ‌معنای فقدان الم در نظر می‌گیرند؛ در حالی ‌که، هدف چارواکه‌ای‌ها، تعمیق و گسترش دامنهٔ لذّت است، هدف اپیکوری‌ها، تقلیل حدالامکان درد است.
صفحات :
از صفحه 143 تا 167
درد و رنج از منظر امام علی (علیه السّلام) در نهج البلاغه 
با نگاهی به آرای کی‌یرکگور
نویسنده:
مهین صبوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
منشأ درد و رنج‌های انسان و شیوه مواجهه و راه درمان آن از موضوعات اساسی بشر در هر دوره‌ای بوده است. برآورده نشدن انتظارات انسان در روابط چهارگانه او با خود، غیر، هستی و خدا به سبب عامل (عوامل) فردی، اجتماعی، سیاسی، طبیعی و ماورای طبیعی تولید رنج می‌کند. در نهج‌ البلاغه بزرگترین دردها، کفر، نفاق، غیّ (بیراهه‌روی) و ضَلال (گمراهی) معرفی شده و از رنج حقیقی انسان دردمند سخن رفته است که ناشی از جداافتادگی او از خالق و کوشش برای لقای اوست. در نهج البلاغه برای کاهش، تحمل و تبدیل رنج‌ها چهار مقول? دینی مطرح است. به عبارت دیگر، بر مبنای ایمان و براساس سه اصل تقوا (پرواداری) ، زهد (پارسایی)، و احسان؛ مدلی اخلاق‌گرایانه با ساختار شش وجهی 1ـ بینش‌ها، 2ـ ارزش‌ها، 3ـ گرایش‌ها، 4ـ روش‌ها، 5ـ کنش‌ها، 6ـ گویش‌ها استنباط می‌شود. چهار مقول? فوق پیوندی جدانشدنی دارند. ایمان در رابط? انسان با خالق، رنج حقیقی انسان را تسکین می‌دهد و بر روابط دیگر پرتوافکن است، و تقوا در رابط? انسان با خود، زهد در رابط? انسان با هستی و احسان در رابط? انسان با دیگر انسان‌‌ها، رنج‌های حاصل از این روابط را می‌کاهد. برای بررسی دیدگاهی دیگر نسبت به رنج، به آراء متفکّری مراجعه شده که از بزرگترین عارفان مسیحی است و مهم‌ترین دغدغه‌اش بازگوکردن حقیقت ایمان و رنجی است که مومن راستین، پس از ورود به ساحت ایمان باید به دوش کشد. مفهوم رنج در تفکر سورن کی‌یرکگور ـ پدر اگزیستانسیالیسم (1813 ـ 1855 م) ـ ، از دریچه ایمان و در چارچوب نوعی الهیات مسیحی نگریسته شده است. با تبیین آراء او درباره رنج، علت، ماهیت و شیوه رویارویی با آن، می‌توان یک بررسی تطبیقی میان دو رهیافت اسلامی و مسیحی به مفهوم رنج را سامان داد و با جمع وجوه مشترک هر دو دیدگاه و افزودن وجوه متعالی برگرفته از تعالیم اسلامی (در نهج البلاغه)، می‌توان در پروراندن یک الگوی مذهبی جهانشمول برای انسان معاصر سهیم شد.در این تحقیق به روش تحلیل متن، دیدگاه امام علی (علیه السّلام) دربار? رنج‌ها و شیوه‌های مواجهه با آن و درمان دردها به طور تفصیلی تبیین شده، و دیدگاه‌های کی‌یرکگورِ مسیحی در این باره، با توجه به کتاب «سیرت دردمندان»، به اجمال بررسی شده است.
رنج در اسلام و بودا
نویسنده:
جعفر شکوهی راد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آنجا که درد و رنجها، یکی از مهمترین دغدغه های زندگی انسان می باشد و این مسأله در آئین بودا از برجستگی خاصی برخوردار است و در دین اسلام هم نکات بسیار مهّم و قابل توجّهی در این رابطه وجود دارد؛ لذا در این پژوهش با هدف تفاهم بیشتر میان دین اسلام و آئین بودا، و بستر سازی جهت همزیستی مسالمت آمیز و رفع سوء گمانها بین دین اسلام و آئین بودا و همچنین کمک به گفتگوی بین ادیان؛ به برسی شباهتها و تفاوتهای بین دو دیدگاه در رابطه با رنج، به روش کتابخانه ای پرداخته ایم.یافته های این پژوهش، بیانگر وجود شباهتها و تفاوتهای مهمّی بین دو دیدگاه در رابطه با رنج می-باشد، برخی از مهمترین این شباهتها عبارتند از: یک: بر اساس هر دو دیدگاه وجود رنجها و سختی ها در زندگی انسانها امری پذیرفته شده است. دو: هر دو دیدگاه جهل را به عنوان مهمترین منشأ رنج بشر معرفی می کنند. سه: مطابق هر دو دیدگاه، هرچند که امکان رهایی مطلق از رنجها در این زندگی وجود ندارد، امّا با تغییر بینشها می توان در همین دنیا به دور از رنجها زندگی کرد. چهار: در هر دو دیدگاه راهکاهای مشترکی مانند؛ شناخت و معرفت، اندیشه درست، گفتار درست، کردار درست، کوشش درست، مهر، غمخوارگی و شادی همدلانه مطرح است. برخی از مهمترین تفاوتهای دو دیدگاه نیز عبارت است از: یک: در نگاه بودا، زندگی سراسر رنج است، امّا در نگاه اسلامی، زندگی دنیوی، مخلوطی از «عسر» و «یسر» است. دو: در دیدگاه اسلامی توجّه خاصی به حکمت رنجها شده است، اما در آئین بودا، سخنی از حکمت رنجها نیست. سه: متعلّق رهایی در آئین بودا، خارج شدن از چرخه‌ی زاد و مرگ است، امّا در اسلام، رسیدن به خدا به عنوان حقیقت مطلق عالم وجود، و رها شدن از عذاب اخروی که رنجی ماندگار است، مطرح می باشد. چهار: برخی راهکارهای اساسی، مانند خدا باوری و خدا محوری و معاد باوری در اسلام جهت رهایی از رنجها مطرح است که در آئین بودا توجّهی به آنها نشده است.کلید واژها: اسلام. بودا. رنج. کبد. نجات. رهایی.
بررسی لذت و الم از نظر ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
احترام نفری قلعه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهم ترین آرمان های دیرینه بشر از آغاز تا کنون، سعادت و نیک زیستی است . پس غایت نهایی هر انسانی تحصیل کمال و سعادت بوده و انسان برای رسیدن به این غایت نیازمند ارتکاب افعال اخلاقی است. از طرفی هم برای رسیدن به کمال نهایی عناصری متعدد دخیل هستند از جمله مفاهیمی که به طور مستقیم با مفهوم "سعادت" در ارتباط هستند، مفاهیمی چون لذت و ألم، فضیلت و خیر می باشد.از این‏رو ما نیز به رابطه سعادت با هر یک این مفاهیم در دیدگاه ارسطو و خواجه نصیر بطور مجزا اشاره می‏کنیم.ارسطو لذّت را لازمه سعادت می‏دانست و یادآوری می کرد که نباید لازمه شی‏ء را با خود شی‏ء برابر و یکی دانست، بلکه ارزش لذّت بستگی دارد به ارزش عملی که لذّت از آن پدید می‏آید و برخی لذّات شرند و یا سبب شر می‏شوند و نیز زندگی صرفا لذّت‏گرایانه‏ای که عقل نقش اساسی در آن نداشته باشد برای موجود عاقل، مناسب نیست.خواجه نصیرالدین طوسی سعادت را دارای مراتبی می‏داند که پائین‏ترین آن مربوط به حیات مادی‏انسان و مرتبه قصوای آن مربوط به آخرت است و آنرا سعادت تام می‏داند او معتقداست که در دنیا سعادت تام حاصل نمی‏شود زیرا درد و رنج و حسرت، و حرمان در درجه نهایی سعادت وجود دارد و لذت نهایی در راه رسیدن به کمال نهایی گاهی سرشار از درد و رنج است و می گوید سعادت انسان با حرکت ارادی به کمال «خویش»به دست می آید و بالاترین مرتبه فضیلت این است که افعال انسان الهی و خیر محض و بدون نظر به پاداش و کیفر و فقط برای خدا باشد و این خیر محض است که غایتی لنفسه است.تفاوت این دو فیلسوف در این است که ارسطو در راه رسیدن به سعادت فقط راه را نمایان کرده است و آن اینکه اگر لذت و ألم در حد وسط و اعتدال باشد موجب سعادت است ولی در فلسفه اخلاق وی خبری از تعیین هدف نیست.ضمن اینکه به نظر میرسد معیار"حدوسط" ارسطو معیاری کلی برای همه اخلاق فاضله نیست. بین دروغ و راست به عنوان یک رذیلت و فضیلت حدوسطی وجود ندارد.
رنج و فرح در برجسته ترین کتب مقدس بودایی و کلام حضرت علی (ع)
نویسنده:
زهرا آرایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رنج وفرح از موضوعاتی است که ذهن بشرامروزی را،به خود مشغول کرده است. در طول تاریخ نیز این موضوع همواره از دغدغه های فکری او بوده است.به همین دلیل مکاتب بیشتری وادیان مختلف بسیار به آن پرداخته اند.در مقایسه انجام شده در این تحقیق به تفاوتهای اساسی بین دیدگاه امام علی(ع) وبودا در باره این موضوع اشاره شده است. درحقیقت رنج از دیدگاه بودا،عنصری است که جزو ماهیت وذات هر موجودی است. یعنی هر موجودی با رنج زاده می شود ولی با نگاهی به فرمایشات امام علی(ع) در زمینهُ آفرینش انسان و ماهیت وی می توان چنین گفت که از دیدگاه ایشان رنج حالتی است که بر انسان عارض می شود.همچنین با وجود شباهت های ظاهری که در باره این دو دیدگاه در مورد جهان وماهیت ناپایداری آن وجود دارد که باعث ایجاد رنج می شود ولی تفسیر بودا از ناپایداری و گذرابودن ماهیت جهان،با تفسیر امام علی(ع) تفاوت بسیار بارزی دارد.در مورد علت رنج بودا هر گونه تمایلی راعلت رنج می شمارد ولی امام علی(ع) فقط تمایلات دنیوی را علت رنج می داند،بنابراین از نظر بودا ،عمل وقتی ارزشمند است که به توقف رنج بیانجامد ولی از نظر امام علی(ع) عمل باید راه رسیدن انسان به کمال وتقرب الهی را فراهم کند واعمال و تمایلات اخروی این گونههستند وانسان با تقوای الهی که (راههای هشتگانه) را هم در بر می گیرد می تواند به زندگی با آرامش وشادی دست یابد.
بررسی تطبیقی موضوع رنج از منظر قرآن و روایات و علم روانشناسی
نویسنده:
محمدعلی طاهری‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع رنج که محصول مشقت و سختیهای انسانی در قالب ناکامی است در آموزه های دینی و علوم تجربی از جمله علم روانشناسی به گونه ای است که نوع نگرش و برداشت و تفسیر از این واژه می تواند در نوع برخورد انسان در فهم این مفهوم و موضع گیری مناسب در مقابل مسائل رنج آور، موثر واقع گردد. این پایان نامه با بهره گیری از آموزه های دینی و همچنین یافته های علمی بشر در علم روانشناسی، به طرح این موضوع پرداخته و سعی نموده است که با توجه به آن یافته ها و منقح نمودن و جداکردن وجوه مشترک و غیرمشترک، برداشت ها و استنباط های غلط که در بسیاری از موارد منجر به تجلی اموری ناشایست گردیده است، جلوگیری کرده تا از این مسیر فرد را به یک زندگی بهتر و ایده آل در سایه درایت و شناخت کافی راهنمایی نماید. پیام مکتب وحی اینست که یک جامعه زمانی پویاست که نگاه به موضوع رنج یک نگاه واقع بینانه بوده و آنرا پایه ای برای رشد و ترقی به سوی کمال بداند. ولی در صورتیکه نگاه واقع بینانه نبوده و یا به تعبیری با روبرو شدن رنجی و یا سختی، به دنبال رفع آسیب ها بر آید، قطعاً این روش نمی تواند جامعه و یا انسان را از انواع سختی ها برهاند. مگر در صورتیکه انسان در صدد شناسایی سبب و علل رنج ها باشد که در آن موقع می تواند آن جامعه ی پویای ایده آل، که آرزوی هر بشری است بوجود آورد. و همچنین روش تحقیق در این پایان نامه بصورت جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای است و روش تحلیل استنباطی قرآن به قرآن که همان سبک علامه طباطبایی در تفسیر المیزان است، می باشد.
لذت و الم از منظر قرآن و احادیث
نویسنده:
ابوالفضل باقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوشتار پیش‌روی، با نام «لذّت و الم از منظر قرآن و احادیث» در چهار فصل، سامان یافته و به تحلیل و تبیین دیدگاه آیات و روایات و دانشمندان اسلامی در باره لذّات و آلام می‌پردازد.لذّت و الم، از مهم‌ترین موضوعات یاد شده در آیات و روایات است و اهمیّت آن بر دانشمندان اسلامی پوشیده نیست. بر این اساس، نگارنده پس از بررسی آیات قرآن و احادیث اهل بیت (علیهم السلام)، به بیان پرسش‌هایی مانند «چیستی جایگاه لذّت و الم در قرآن و احادیث» و «چگونگی دستیابی به لذّات برتر» و « چیستی آفت‌های دستیابی به لذّات والای انسانی » و «چیستی علل معرفتی و رفتاری الم» و «چگونگی پیشگیری و درمان رنج» و «چیستی مصادیق لذّات و آلام» پرداخته و در قالب تحقیقی بنیادی و با روش نقلی و وحیانی، به آن‌ها پاسخ داده است.لذّت و الم، بر چگونگی زندگی هر انسانی خود اثر می‌گذارد، از این رو آیات و روایات بسیاری، بیانگر بشارت به لذّت، فوز، فلاح، سعادت، نیز انذار از عذاب، درد، رنج و مشقت است. دین اسلام، بر ویژگی لذّت‌جویى و رنج‌گریزى انسان صحه می‌گذارد و از آن برای تربیت و سوق دادن او به سوى کمال نهایى‏اش سود مى‏جوید. نگاهی اجمالی به هر یک از افعال و خواستههای آدمی، بیانگر آن است که محرّک اصلی او در انجام دادن کارها، رسیدن به لذّت و گریز از رنج (اعم از دنیایی و آخرتی یا مادّی و معنوی) است، از اینرو باید این اصل را در همه فعالیت‌ها و رفتارها و برای تحصیل لذّت و دوری از الم پذیرفت. به باور انسان، دو عنصر لذّت و الم، فطری بوده و ساختمان روح وی از پذیرش لذّت و دفع رنج ناگزیر است. قرآن کریم نیز این گرایش باطنی و طبیعی آدمی را انکار نمی‌کند، بلکه سلسله‌ای از تعالیم حیات‌بخش خود را بر اساس آن بنا می‌کند؛ اگر بشر پیرو این آموزه‌های وحیانی ناب باشد، به لذّت و سعادت می‌رسد و در صورت سرپیچی، به عذاب و درد گرفتار می‌گردد و شیطان همنشین او خواهد بود، به گونه‌ای که زندگی بر او سخت گشته و در تنگنا قرار می‌گیرد.
بررسی و مقایسه درد و رنج در دیدگاه شاعران کلاسیک ومعاصر فارسی(مولوی،سعدی،نیمایوشیج وسهراب سپهری)
نویسنده:
ثوراله نوروزی داودخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
درد و رنج ازموضوعاتی است که انسان از همان آغاز زندگی با آن روبرو بوده و همواره مکاتب مختلف دینی ، فکری و از جمله برخی شاعران- که در ساختار ذهنی آنان نگاه انسان شناسانه مرکزیت داشته -به آن توجه خاصّی کرده و اغلب شاهکارهای موفق ادبی، شکوفایی خودرا درپیوند وثیق با انسان و چالش های درونی او تجربه نموده اند. ازاین رو در این تحقیق،سعی شد تا مفهوم دردورنج،علل پیدایش وراههای رهایی از آن از منظر شاهکارهای ادبیات فارسی، درعصرکلاسیک ( شعر مولوی و سعدی )و معاصر ( شعر نیما یوشیج و سپهری ) به روش تحلیلی-توصیفی و بارهیافت هرمنوتیک وتحلیل گفتمان مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد که عمده ترین نکات تازه و دستاوردهای پژوهش عبارتند از :1- درد در شعر مولوی فرآیند فعال شناختی وامری است بالقوه، درونی،غایتمندو انگیزنده به سوی هدف مطلوب و رنج پدیده ای نسبی و درونی-روانی که در پیوند با افق دید انسانها مطرح گردیده است ودرد ورنج در شعر سعدی امری است اجتماعی با ماهیت زمانی-مکانی و قابل تعمیم به کل دردورنج های بشری و در شعر نیما،پدیده ذهنی-ادراکی و روحی- روانی است که در آغازفعالیت شعری او اغلب به صورت فردی و نوستالژیک و بعد با ماهیت اجتماعی،سیاسی و ملی در شعر او جلوه کرده و در نظر سپهری امری است ذهنی- ادراکی که در اثرتعارض معرفت ذهنی سپهری با معرفت موروثی و عادتی حاکم برذهنیت انسان معاصردر شعر او به تصویر کشیده شده است. 2- زمینه ها و عوامل مهم پیدایش درد و رنج های بشری از نظر مولوی ، عوامل ازلی- معرفتی ( مثل هبوط ، ترکیب خاکی ودو بعدی انسان) عوامل درونی ( مثل مستی از هستی ، شهوت ، پیش داوری ، جهل ، فزون طلبی وتلقین) و در نگرش سعدی ، عوامل سیاسی ( مثل ساختارهای قدرت ) عوامل اجتماعی ( مثل نبود احساس اجتماعی و همدردی )، عوامل اقتصادی، عوامل زیستی – روانی و عوامل تربیتی – معرفتی است اما در نگرش نیما عوامل سیاسی ( مثل حاکمیت مستبد )، عوامل اجتماعی – روانی ( مثل غفلت و محافظه کاری مردم ) و در نظر سپهری عوامل معرفتی – فرهنگی ( مثل هبوط ، غلبه فرهنگ صنعتی و نگاه عادتی و موروثی به جهان ) از عوامل عمده درد و رنج های بشری محسوب می شود.3- در نگرش مولوی،اساسی ترین راه رهایی انسان از درد و رنج ،تغییررفتارهای ذهنی- روانی،تهذیب نفس، کسب معرفت ومعنادهی به دردورنج های بشری است.دردیدگاه سعدی همدردی انسانها با همنوعان و برقراری اعتدال اجتماعی و اخلاقی در جامعه، درنظرگاه نیما افزایش آگاهی مردم و برقراری عدالت و مبارزه اجتماعی و دردیدگاه سپهری بازگشت به معصومیت آغازین،کنار زدن غبار عادات و موروثی از چشمان درونی و ذهنی انسان و پیوند سالم و متوازن انسان با طبیعت از راههای اساسی رهایی انسان از درد و رنج محسوب می گردد.4- عمده ترین عناصر و سازکارهای القای معانی درد و رنج در شعر مولوی،تمثیل، هنجارگریزی معنایی و بینامتنیت،در شعر سعدی حکایت ،تمثیل ، هنجارگریزی نحوی و بعضا تصویر آفرینی و صحنه پردازی عاطفی است. امّا در شعر نیمایوشیجتمثیل ، نماد ، ابهام ، رنگ و اصوات و آواها و در شعر سپهری فضا سازی وتصویرآفرینی ، تشخیص ،رنگ،عاطفه و برخی عناصر زبان شناختی مثل افعال موثر و کلمات پرسشی از عناصر مهم القای معانی درد و رنج به شمارمی آیند.
لذت و الم اخروی از منظر ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
مرتضی حامدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث معاد در فلسفه ی اسلامی از جایگاه والایی برخوردار است. آنچه در تاریخ اندیشه ی اسلامی محل مناقشات جدّی بوده، کیفیت آن و وضعیت نفوس انسانی درآخرت است. حکیمان، متکلمان و عالمان دینی هرکدام از یک زاویه به تبیین مسأله پرداخته اند. ابن سینا با به رسمیت شناختن آیات وحیانی و ارائه ی تفسیری نمادین از قرآن، ابتدا روح آدمی را جوهری باقی و ماندگار دانسته، همه ی قوای نفس انسانی را به جز قوه ی عاقله مضمحل می دانست. طبق این مقدمه، لذت ها و آلام اخروی، مطابق آن قوه، عقلانی خواهد بود. علم و عمل باعث سعادت یا شقاوت و صعود او به رتبه ی لذایذ مجرد از ماده و جسمانیت خواهد شد .اما نفوس ناقصه- در علم و عمل – با توجه به بقای روح، از لذایذ جسمانی برخوردار می شوند. بُله و صِبیان نیز در اندیشه ی سینوی دارای لذت یا المی جسمانی هستند اما سایر نفوس اعم از کاملان در علم و عمل و ناقصان در عمل و کاملان در علم، دارای لذتی عقلانی خواهند بود.سهروردی که اندیشه اش متاثر از حکمت ایرانی است با پی ریزی فلسفه ی نوریه به تفسیری نوین از جسمانیت اخروی دست یافت. او برازخ را پرتو نورالانوار می دانست که نفوس بشری در دنیا و آخرت، آن را همراهی می کنند. وی با تقسیمی جامع از نفوس، بالاترین لذت اخروی را، انغماس در دریای نور الهی می دانست، نفوس متوسط انسانی را در جایگاه مُثُل معلّقه می نشاند به طوری که می توانند با خلق صُوَر معلّق به لذایذ روحانی یا جسمانی نائل آیند. وی خلاء تعلق نفوس ناقصه را با نظریه ی تعلق به اجرام سماوی پر می کند و لذت اخروی را با بدن مثالی تحکیم می بخشد . ملاصدرا که بیش از دیگران دغدغه ی حفظ ظواهر گزاره های دینی داشته، به سبک دیگری به توجیه لذایذ و آلام اخروی پرداخت. او برخلاف ابن سینا، آیات را به مسلخ تأویل نمی بُرد ولی از آن طرف با طرح اصولی متعدد، به روحانی و جسمانی بودن لذت ها و رنج های اخروی استدلال می نمود. او با اثبات تجرد قوه ی خیال به تبیین فلسفی از همه ی لذایذ و آلامی که در قرآن برای انسان درنظر گرفته شده پرداخت. از نظر ا و نفوس قادرند همه ی آنچه را که صاحبان شریعت از ثواب و عذاب وعده داده اند، به طور عینی خلق نمایند. وی اگرچه بالاترین لذت اخروی را روحانی می دانست، اما لذت نفوس متوسطه و ناقصه را جسمانی توجیه می کرد.
بررسی مقایسه ای رنج در اسلام و آیین بودا
نویسنده:
زهرا سیدی عسگرآباد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رنج احساسی است که در درون، به جهت نیست‌ها، نبودها و نقص‌ها به وجود می‌آید. در آیین بودا، رنج بر اساس ملاک‌های متفاوتی همچون کمیّت و کیفیّت، خاستگاه، ترتّب و زمان و ضرورت و اکتسابی بودن، به چهار نوعقابل تقسیم است ولی در دین اسلام می‌توان رنج را بر اساس خاستگاه پیدایش آن، به سه نوع رنج ناشی از آفرینش و وجود، رنج حاصل از ابتلائات و امتحانات الهی و رنج ناشی از اکتسابات نادرست آدمی، دسته بندی نمود.در تبیین منشأ پیدایش رنج در آیین بودا، گاه به مهمترین عامل ایجاد رنج و گاه به زنجیره‌ای از عوامل شامل: ندانستن، تمایلات پنهان، دانستگی، نام و شکل، قوای حسی، تماس، احساس، تشنگی، دلبستگی، وجود، زائیده شدن و پیری و مرگ، اشاره شده است. اما در دین اسلام، منشأ رنج‌های ناشی از آفرینش و وجود، وابستگی و نیاز است و منشأ رنج‌های ابتلایی، نوع نگرش نادرست و منشأ رنج‌های ناشی از اکتسابات نادرست، باورها و عقاید نادرست، احساسات نامناسب و اعمال و رفتار ناشایست می-باشد.آیین بودا که خود را آیینی عملی معرفی می‌کند، درباره آثار رنج، نکته‌ای ارائه نداده است. اما اسلام برای رنج، آثار مثبتی همچون: تکامل، شکوفایی استعدادها، پاک سازی گناهان، حفظ و تقویت ایمان، اجر و پاداش، تقرب پروردگار، تربیت و آثار منفی و مخربی همچون: افسردگی، غم و اندوه، خشم و عصبانیت، یأس و ناامیدی، سقوط از مرتبه ایمان و پشیمانی معرفی نموده است.درمان رنج در آیین بودا از راه‌های هشت‌گانه: نیت درست، اندیشه درست، سخن درست، رفتار درست، معاش درست، سعی درست، توجه درست و مراقبت، انجام می‌شود اما در اسلام، برای پیشگیری و درمان، راه‌هایی همچون تغییر نگرش و پذیرفتن رنج موجود، داشتن جهان بینی الهی، نگرش ابتلایی و آزمونی به امور، دیدن سختی‌ها همراه با آسانی‌ها، صبر، توکل، توجه به معاد، تقویت ایمان و اندیشه و عبرت ارائه شده است.برآیند پژوهش حاضر، آن است که بودا، به جهت انسان مدارانه بودن آیینش، تنها انسان و اعمال حال و گذشته او را در پیدایش رنجموثّر می‌داند در حالی که در دین اسلام، علاوه بر عملکرد انسان، حکمت الهی و قضا و قدر نیز در ایجاد رنج، نقش دارد. آیین بودا، تنها رسالت آدمی را رهایی از رنج می‌داند و معتقد است باید رنج‌ها درمان شوند در حالی که اسلام، رنج را مرکبی برای رشد و تعالی و رسیدن به تکامل می‌داند و فقط به درمان آثار منفی آن می‌پردازد.کلیدواژه: رنج، بودا، اسلام، امتحان
  • تعداد رکورد ها : 60