جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
صور خیال در صحیفه سجادیه
نویسنده:
محمد منوچهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کتاب صحیفه سجادیه که در برگیرنده‌ دعاها و نیایش‌های امام سجاد(ع) به مناسبت‌های مختلف است، دریای بیکرانی از معارف الهی است و بعد از قرآن کریم و احادیث نبوی و نهج البلاغه بهترین راهنـما برای هدایت بشر و ساختن انسـان کامل است و این دعاها که به زیباترین شکـل ممکن بیان شده‌اند، نشانه ذوق سرشار، روح متعالی شخصیتی بزرگ و درد آشناست و هر انسانی به فرا‌‌خور معرفت خویش از این دریای بیکران کفی برگرفته وجان تشنه‌اش را سیراب می‌سازد.این تحقیق تحت عنوان «صور خیال در صحیفه سجادیه» نگارشی است که هدف از آن دستیابی به نکات بلاغی موجود در دعاهای صحیفه سجادیه است.مهمترین صور خیال مورد استفاده در این تحقیق مواردی از قبیل تشبیه، مجاز، استعاره و کنایه است که به صورت‌های مختلف و زیبایی به کار رفته‌اند؛ یعنی به انواع تشبیه و مجاز با علاقه‌های آن و انواع استعاره و کنایه با تعریف هر یک در لغت و اصطلاح با ذکر مثال‌ها و شواهد گوناگون در صحیفه سجادیه اشاره شده است.مهمترین نتیجه بدست آمده از این تحقیق اثبات توانایی امام سجاد(ع) در بهره‌گیری از زیبایی‌های هنری و تصاویر خیالی و دل-انگیز است که برای بیان بخشی از عقاید خود از آنها استفاده کرده‌اند تا بار دیگر تحرکی در جامعه برای توجه به معرفت و عبادت و بندگی ایجاد نمایند.
مطالعه تطبیقی صنعت التفات در تفسیر «المیزان فی تفسیر القرآن » و « التحریر و التنویر »
نویسنده:
مرضیه حیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
التفات از صنعت های علوم بلاغت می باشد که با یادگیری آن به فهم عمیق تر اعجاز بلاغی قرآن و ساختار کلامش و درک صحیح آیات الهی نایل می شویم. هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی صنعت التفات در تفسیر المیزان فی تفسیر القرآن و تفسیر التحریر و التنویر است. پژوهش حاضر از نوع بنیادی و با روش توصیفی – تحلیلی انجام شده و روش تحلیل داده ها مقایسه ای بوده است. جامعه تحقیق متنی: شامل آیات قرآن و تفسیر المیزان و التحریر می باشد که به صورت هدفمند و در راستای سوالات تحقیق انجام گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که التفات در المیزان بر اساس مکتب سکاکی و بر سه قسم التفات در ضمایر، عدد و افعال است، که به طور کلی 217 التفات تبیین شده که 185مورد التفات در ضمایر و 31 مورد التفات در عدد و 1مورد التفات در افعال می باشد و با دو شیوه ایجابی و سلبی به تبیین التفات در آیات الهی پرداخته، وی در شیوه ایجابی با تعیین مواضع و نکات التفات و بهره‌گیری از اختلاف قرائت، سیاق آیات، اصالت سیاق و بهره گیری از قواعد عربی، به بیان التفات پرداخته و در شیوه سلبی علاوه بر قواعد ادبی با توجه به تعمیم خطاب و سیاق به تبیین عدم التفات در آیات پرداخته است. التفات در التحریر بر اساس مکتب سکاکی و بر دو قسم التفات در ضمایر و عدد است که به طور کلی 204 مورد التفات تبیین شده که 200 مورد التفات در ضمایر و 4 مورد التفات در عدد می باشد و با دو شیوه ایجابی و سلبی به تبیین التفات در آیات پرداخته، که در شیوه ایجابی با تعیین مواضع و نکات التفات و بهره گیری از اختلاف قرائت و سیاق و با بهره گیری از قواعد عربی و بر اساس قواعد نحوی به تبیین التفات پرداخته است و در روش سلبی تنها با استفاده از قواعد ادبی به تبیین عدم التفات پرداخته است. در انواع التفات هر دو مفسر به التفات در ضمایر و عدد پرداخته اند و از این صنعت با نام التفات و عدول یاد کرده اند و در تعیین التفات پیرو مکتب سکاکی بوده اند و مواضع و نکات التفات را بیان کرده اند و در تبیین التفات آیات هر دو مفسر با بهره گیری از اختلاف قراءات، سیاق آیات، قواعد عربی به شرح التفات پرداخته‌اند، در برخی از آیات هر دو مفسر با بهره گیری از قواعد عربی به عدم التفات در آیات اشاره کرده اند، المیزان و التحریر در برخی آیات در تعیین مواضع و نکات آیات و در برخی دیگر تنها در تعیین موضع التفات متفق القول هستند. با وجود شباهت ها، تفاوت هایی نیز دیده می شود، از جمله تفاوت در اقسام و انواع التفات و تبیین موضع و نکات التفات و میزان توجه به قواعد ادبی و اختلاف قراءات و سیاق آیات، هم چنین هر کدام در تبیین عدم التفات دلایل متفاوتی ذکر نموده اند. با وجود تفاوت ها و شباهت ها هر دو تفسیر، زیبایی کلام الهی را به تصویر کشیده‌اند.
مقایسه تصویرپردازی قرآن با تکیه بر تفسیر «کشاف» زمخشری و تفسیر «فی ظلال القرآن» سیدقطب
نویسنده:
داود نظری تلخابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن کریم، به مثابه یک متن فاخر، از ساز وکارهای یک متن بهره‌ی فراوان جسته است. یکی از این سازوکارها تصویر پردازی است، که این شیوه بیشتر برای عینی نمودن و ملموس کردن مفاهیم ذهنی و انتزاعی به کار می‌آید. خداوند در قرآن کریم امور دینی و انتزاعی را با قرار دادن آن در بافتی با تصویرهای محسوس به ذهن، نزدیک می‌نماید. بی‌گمان یکی از راه‌های بیان مطالب بویژه در حوزه‌ی معنایی و امور فرامادی بهره‌گیری از عنصر تصویرگری است. تصویرپردازی قرآن هر چند از راه واژگان اتفاق می‌افتد ولی چنان زیبا و روشن در قالب واژگانی، مفاهیم بلند و فرامادی را به تصویر می‌کشد که گویی مخاطب، خود را در آن محیط احساس می‌کند و با چشم آن را می‌بیند.در این میان عالمان بلاغت در تفسیر تصویرهای قرآنی رویکردها و پیشنهادات مختلفی دارند؛ برداشت پیشینیان از تصویر، محدود به گونه‌های بلاغی و در عین حال جزئی بوده است و از بلاغت جمله، به بافت و متن فراتر نرفته است. ولی در بلاغت جدید بیشتر توجه به تصاویر از منظر کلی و با در نظر گرفتن کل جمله و بافت متن می‌باشد.زمخشری در تفسیر ارزشمند «کشاف» که ویژگی ممتاز آن رویکرد زیبایی شناختی به آیات قرآن است، از جمله عالمان قدیم بلاغی است که در عمل، دانش بلاغت را در قلمرو شناخت زیبایی و اعجاز قرآن که هدف اصلی این دانش می‌باشد، به کار گرفته است. او به تصاویر قرآن از منظر علم بیان و شاخه های آن یعنی: تشبیه، مجاز، استعاره و کنایه نگریسته و به شرح تصاویر پرداخته است. در طرف مقابل سید قطب در تفسیر «فی ظلال القرآن»، تنها کسی است که تصویر قرآنی را از جنبه‌ی هنری آن مورد بررسی قرار داده و اصطلاحاتی چون چارچوب و قالب، رنگ و سایه را مطرح کرده و تصاویر قرآن را از منظر کلی و با توجه به بافت متن مورد بررسی قرار داده است. لذا در این پژوهش سعی شده است به روش اسنادی تصاویر هنری قرآن را با توجه به بلاغت سنتی و بلاغت جدید مورد بررسی قرار دهیم تا با شناختی جامع و دقیق از تصاویر زیبای این کتاب آسمانی، زمینه‌ بهره‌گیری و راهنمایی هر چه بیشتر از این منبع الهی فراهم گردد.
واکاوی تضادها و متناقض نماها در نهج البلاغه
نویسنده:
فاطمه لطفی مفردنیاسری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
طباق یکی از آرایه‌ها و فنون بدیعی است که در بلاغت قدیم و جدید مورد توجه پژوهشگران بوده است. این صنعت که در کتاب‌های نقد و بلاغت قدیم با نام‌های گوناگونی هم‌چون مطابقه، تطابق، تطبیق و تکافو شناخته شده است امروزه با نام طباق و تضاد شناخته می‌شود‌. می‌توان گفت در کنار این فن ادبی، متناقض‌نما نیز به عنوان یکی از جذاب‌ترین و پردامنه‌ترین مباحث زیبایی‌شناسیِ متن جایگاهی ویژه یافته است. بهره‌گیری از تعبیر متناقض‌نما از عالیترین شیوه‌های آشنایی‌زدایی هنری به ‌شمار می‌رود، که موجب دور شدن از حالت عادی و در نهایت برجسته سازی کلام و تأثیر گذاری چشمگیر بر مخاطب می‌گردد.از جمله متونی که شگرد متناقض‌نما و آرایه تضاد در آن بسامدی قابل توجه و اثر گذاری دارد کتاب نهج البلاغه است. این متن که صرف نظر از بعد دینی خود، اهل ذوق و بلاغت را شیفته بیان و اسلوب خود کرده، قابلیت آن را دارد که از این دیدگاه نیز مورد بررسی و کاوش قرار گیرد. پژوهش حاضر با نگاهی گذرا به بلاغت نهج البلاغه و بررسی معنای لغوی و اصطلاحی طباق و پس از آن فن متناقض‌نما به پیشینه و کارکرد این دو فن می‌پردازد و سپس به ارائه و تحلیل نمونه‌های موجود از این دو صنعت در کتاب گران‌سنگ نهج البلاغه روی می‌آورد.با توجه به کارکرد طباق و متناقض‌نما در نهج البلاغه می‌توان این‌گونه بیان کرد که حضرت علی (ع) از این فنون به خوبی در کلام خویش استفاده نموده است. چنین استنباط می‌شود که هرگاه حضرت علی (ع) قصد روشنگری در مورد دنیا و یا ایجاد معرفت الهی در مردم را داشته، از این فنون بهره بیشتری برده‌ است. می‌توان یکی از علت‌های گزینش این گونه بیان، در موضوعات پیش‌گفته را دو بعدی بودن دنیا و عدم شناخت حضرت حق با حواس ظاهری دانست.
بررسی سبک‌شناسانه معارف بهاءولد
نویسنده:
سعیده قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معارف بهاءولد یکی از متون مهم عرفانی قرن ششم و اوایل قرن هفتم است که با توجه به شیوه نگارشِ آن که در بسیاری از مواضع، به طرز جریان سیال ذهن(سوررئالیسم) نوشته شده، از نظر زیبایی‌شناسی و زبانی و محتوایی حایز اهمیت فراوان و دارای ویژگی‌های منحصربه‌فردی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی سبک این کتاب است، که در سه فصل تنظیم شده است؛ فصل اول به سطح فکری اثر متوجه است، و بسامد افکار نویسنده و گرایش‌های مذهبی و عرفانی او را مد نظر دارد. فصل دوم به سطح ادبی اثر اختصاص دارد و هدف آن معرفی صنایع ادبی در حوزه بیان و بدیع معنوی و معانی است و به تحلیل این مسأله می‌پردازد که آیا کاربرد و بسامد این صنایع با شرایط فرهنگی و اجتماعی‌ای که نویسنده در آن پرورش یافته، سازگار است یا نه؟ و فصل سوم نیز به بررسی سطح زبانی اثر می‌پردازد که خود شامل سه بخش می‌شود: بخش اوّل به سبک‌شناسی آواها و موسیقی کلام اختصاص دارد؛ بخش دوم بر ویژگی‌های لغوی متن متمرکز است و کهن-گرایی (آرکائیک) در لغات، و کاربرد واژگان بیگانه... را در نظر دارد؛ و بخش سوم نیز به مختصات نحوی اثر و نوع جملات و افعال و ارکان جمله... پرداخته است. نثر کتاب به سبک ساده و مرسل و تأثیر گرفته از زبان محاوره بلخ است که البته برخی از ویژگی‌های آغاز تحول از سبک مرسل قدیم به سبک جدیدتر را نیز داراست. تأثیر زبان عصر نویسنده را، که نوشتن به شیوه مصنوع و متکلّف بوده، به استثنای استشهاد به آیات و احادیث و گاهی شعر فارسی یا عربی، در کتاب نمی‌بینیم. عامل موثر در سبک نویسنده شغل و شرایط اجتماعی و فرهنگی اوست و از تشبیهات نو و به ویژه تشبیه تمثیل و تصاویر آفاقی برای روشن-گری معانی دیریاب عرفانی بهره برده است. تشبیه، بسیار بیشتر از استعاره به کار رفته و همچنین جاندارانگاری و کنایه نیز در کتاب فراوان است. بهاءولد عارفی شادی‌گرا و مزه‌طلب است. شکایت از پای‌بندی به متعلقان را در یادداشت‌هایش بسیار زیاد می‌بینیم، او نسبت به زن، بدبین است. با سماع و موسیقی موافق است؛ امّا سماع رواج-یافته در تصوف را نمی‌پسندد. به ستیز با عقل و فلسفه می‌پردازد و به نوعی از عرفان جزءگرایانه (اتمیستیک) می‌اندیشد. مذهب او حنفی و به عقاید اشاعره پای‌بند است. البته در این زمینهمیانه-روی دارد و گاهی عقاید معتزلی را صحیح می‌داند. پژوهش حاضر از شیوه توصیفی - تحلیلی پیروی می‌کند و روش کار، به صورت کتابخانه‌ای و فیش‌برداری از نکات کتاب دو جلدی معارف و مطالب کتب مربوط است و سپس طبقه‌بندی و مرتب‌سازی موضوعات و تحلیل داده‌ها صورت گرفته است.
تأثیر بلاغی معانی و مفاهیم قرآن بر شعر سه تن از شاعران معاصر عرب (أمل دنقل، محمد عفیفی‌مطر و صلاح عبدالصبور)
نویسنده:
سمیرا فراهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هنجارگریزی از نظریه‌های ادبی جدید و از شیوه‌های آشنایی‌زدایی است که توسط مکتب فرمالیسم روسی در سال (1917م.) مطرح شد. این نظریه ارتباط تنگاتنگی با علم بلاغت و آرایه‌های ادبی به کار رفته در آن دارد. به اعتقاد فرمالیست‌ها -به ویژه رومان یاکوبسن- سخنگوی زبان، نشانه‌ای را از روی محور جانشینی انتخاب نموده و با سایر نشانه‌های زبانی بر روی محور هم‌نشینی ترکیب می‌کند و از این طریق پیامی را به مخاطب انتقال می‌دهد. با توجه به این دیدگاه برخی مباحث علم بیان از جمله استعاره و کنایه، عملکردی مشابه با محور جانشینی دارند و برخی دیگر چون مجاز و تشبیه در بحث محور هم‌نشینی قابل طرح است.عرب‌ها پس از آشنایی با اصول و مبانی این نظریه، به دلیل پیوند آن با علم بلاغت که از جمله مباحث مهم و ریشه‌دار در تاریخچه ادبیات عربی است، تلاش نمودند تا از دریچه هنجارگریزی به متون و آثار ادبی خویش نگاهی نو و تازه بیفکنند و در پاره‌ای موارد به تطبیق اصول و مبانی آن، با میراث بلاغت عربی و اندیشه‌های صاحب‌نظران گذشته‌ی آن بپردازند.در این میان علاقه فراوان عرب‌ها به شعر و ادبیات و نیز توجه به جنبه‌های اعجاز بیانی قرآن کریم و کارکرد آرایه‌های ادبی در بافت روایی آیات، موجب شد تا شاعران و ادیبان -گذشته و معاصر- پیوسته به متن قرآن و صنایع ادبی به کار رفته در آن توجه نمایند. توجه به قرآن از جنبه‌های ادبی و زیبایی‌شناختی، گویای کارکرد هنجارگریزی در قرآن کریم است. حضور آیات و مفاهیم قرآنی در اشعار شاعران معاصر هم‌پای شاعران گذشته، ظرافت و لطافت خاص خود را داراست. شاعران این دوره با ابتکار و نوآوری، زیبایی آیات را به کلام خود پیوند زده و بر ارزش سخن خویش می‌افزایند. از جمله این شاعران می‌توان به محمد عفیفی‌مطر،‌ أمل دنقل و صلاح عبدالصبور اشاره کرد. این سه شاعر از شاعران برجسته مصری هستند که با تأثیرپذیری از سیر تحولات شعری در غرب و نیز بهره‌مندی از رمز و اسطوره، قدم به عرصه نوینی در عالم ادبیات نهادند. این شاعران به یاری عناصر ادبی و زیبایی‌شناسی در سروده‌های خویش، اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی کشور مصر را منعکس می‌سازند و از میراث ادبی و دینی گذشته برای هر چه پربارتر نمودن کلام خود بهره می‌برند.در این رساله خوانش اشعار این شاعران بر مبنای اصول بلاغی صورت می‌پذیرد و تأثیرپذیری این شاعران از قرآن کریم از دریچه‌ی علم بلاغت و مباحث علم بیان (هنجارگریزی معنایی) نگریسته و بسامد هریک از هنجارگریزی‌های معنایی و نیز چگونگی تعامل هر یک از این سه شاعر در برخورد با آیات و مفاهیم قرآنی تبیین می‌گردد و در پایان با تحلیل آماری و ارائه جدول‌ها در خصوص هنجارگریزی معنایی قرآن در شعر این سه تن، نحوه‌ی حضور متن قرآن در شعر آنان و نیز عملکرد هر یک از شاعران در استفاده از آیات الهی ارزیابی می‌گردد.
بررسی متناقض‌نما در آثار خواجوی کرمانی
نویسنده:
مهین اکملی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
متناقض‌نما کلامی است که به دلیل عدول از هنجار متعارف زبان، متناقض و گاهی مهمل به نظر می‌آید.این عادت شکنی موجب اعجاب و شگفتی مخاطب می‌شود،ذهنش را لحظه‌ای با مقوله‌ای خلاف عادت و انتظار درگیر می‌کند و در نهایت مخاطب متوجه می‌شود که کلام متناقض در عین متناقض بودن متناقض نیست.اگر تناقض در منطق عیب است در هنر در اوج تعالی است بنابراین با توجه به تعریف آن در منطق و ادب فارسی در این تحقیق به بررسی تناقض در شش اثر خواجو پرداخته شده است.ابتدا توصیف ساختار زبانی آن در 9 ساختار بررسی شده است که عبارتند از:1)ساختار ترکیبات متناقض‌نما 2)ساختار نسبت نقیضین به یک موضوع 3)ساختار تناسب نقیضین در جمله‌های مرکب 4)ساختار سلب نقیضین از موضوع 5)ساختار علی و معلولی نقیضین 6)ساختار عینیت نقیضین 7)ساختار منادای متناقض 8)ساختار عرفی تشریعی متناقض 9)ساختار قسم متناقض.پس از آن به تحلیل متناقض‌نما در سه مرحله‌ی معنایی،کلامی و عرفانی و تحلیل نمود متناقض‌نما در صنایع ادبی پرداخته شده‌است.همچنین میزان تأثیر اندیشه‌های کلامی در ساخت متناقض‌نما نیز بررسی شده است.تحلیل معنایی متناقض‌نما تحلیل تناقض‌های عرفی تشریعی است که زبان خواجو در این قسمت به شطحیات صوفیانه نزدیک می‌شود.در تحلیل کلامی و عرفانی،ترکیبات متناقض کلامی و عرفانی «ظاهر باطن» ،«اول آخر» ،«رحیم قهار» ،«بقا بعد از فنا»، «ساکن متحرک» و «مکان بی مکانی» بررسی شده است.