جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 79
نقاط تاثیرگذاری باورهای ایرانی بر دین یهود از مسیر مکاشفه گرایی
نویسنده:
ابوالقاسم پیاده کوهسار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
بحث تاثیرپذیری ادیان از یکدیگر همواره از موضوعات مورد توجه دین پژوهان بوده است. در این میان، برخی از دین شناسان و تاریخ دانان ادیان، باورهای ایرانی را سرچشمه بسیاری از اینگونه تاثیرات به شمار آورده اند. یکی از نظریه های مهم این گروه از دانشمندان باور به تاثیرگذاری باورهای ایرانی بر دین یهود، و از آن طریق بر دو دین مسیحیت و اسلام است. درحالیکه بسیاری از پژوهشگران برای چنین نظری شواهد و قرائن متعددی ذکر می کنند، برخی دیگر چنین نظری را نپذیرفته اند و به دنبال یافتن سرچشمه های دیگری برای باورهای موجود در دین هایی نظیر یهودیت و مسیحیت اند. یکی از گونه های مهم ادبیات دینی یهودی و مسیحی ادبیات مکاشفه ای است. این ادبیات که آغاز پیدایش آن به دوره معبد دوم باز می گردد، مفاهیم و آموزه های جالب توجه و در عین حال نویی را در خود دارد. برخی از این آموزه ها را می توان بیش و کم در کتاب مقدس و سنت دینی یهودی- مسیحی پیدا کرد، اما برخی از آنها یا به کلی جدیداند و یا به مراتب نسبت به خاستگاه های کتاب مقدسی خود تغییر یافته اند. برای نمونه می توان به آموزه هایی چون طرحی برای تاریخ، منجی گرایی، پیروزی نهایی خیر بر شر، آخرت شناسی، داوری و رستاخیز، فرشته شناسی، شهود خداوند، ثنویت و ... اشاره کرد. با توجه به آنکه چنین آموزه هایی همزمان با تعاملات یهودیان با ایرانیان در دین یهود ظهور کرده اند، امکان آنکه باورهای ایرانی زمینه پیدایش چنین آموزه هایی بوده باشند، وجود دارد. مقاله پیش رو با بررسی مهم ترین اصول و آموزه های این گونه ادبی، به تاثیرپذیری این بخش از دین یهود از باورهای ایرانی پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 47 تا 81
تحلیل و نقد دیدگاه افلاطون درباره نفس و جاودانگی
نویسنده:
ملیحه السادات حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پرسش هر انسانی که اندکی آشنایی با اطراف خود پیدا کند این است که آیا ما پس از مرگ بدن، باقی هستیم یا مرگ پایان وجود ماست؟ این مسأله در فلسفه به عنوان مسأله‌ی نفس و جاودانگی آن مطرح می‌شود که در این مختصر هدف ما نیز این می‌باشد که این سوال را در فلسفه‌ی افلاطون و مشابه ی آن دنبال کنیم.افلاطون نفس را مهمترین خاصه‌ی ما می‌داند و معتقد است که نفس مطلقا غیرجسمانی است، زیرا نفس همواره مالک حقیقیت و اصل حرکت و بسیط و تقسیم ناپذیر است و همچنین نفس از نظر وی قادر به تذکر و یادآوری است و این ثابت می‌کند که نفس قبلا وجود داشته و چون از صورت معقول حیات بهره‌مند است، دارای فعالیتی ابدی و فناناپذیر و جاودانه می‌باشد.گستره‌ی بررسی‌های تاریخی، باستانی و فلسفی این رساله وام دار این است که همه‌ی ادیان و فلاسفه در مورد اینکهما روزی خواهیم مُرد هم عقیده‌ هستند، اما در چگونگی و نحوه‌ی حضور در آن دنیا تفاوت نظر وجود دارد. در واقع افلاطون سعی کرد که مستدلا نشان دهد که بنابر هر تصویری که از انسان داشته باشیم، حیات پس از مرگ ممکن است. مثلا‌ اگر کسی مانند افلاطون به حقیقیت روح انسان معتقد باشد، در این صورت می‌تواند معتقد باشد که جاودانگی ممکن است. زیرا مرگ فیزیکی لزوما به معنای پایان زندگی نیست و روح پس از مرگ باقی می‌ماند. لیکن اگر کسی دید مادی نسبت به انسان داشته باشد، حیات پس از مرگ را در صورتی ممکن می‌داند که خدای قادر مطلق و عالم مطلق وجود داشته باشد. در واقع خدایی که بتواند انسان‌ها را دقیقا همان‌گونه که قبل از مرگبودند، بیافریند. اگر کسی وجود خدا را انکار کند، یا او را دارای چنین قدرتی نداند که آنقدر قادر و مطلق هست که بتواند انسان را مانند قبل از مرگ بیافریند، در آن صورت است که حیات پس از مرگ ناممکن به نظر می‌رسد.کلید واژه ها: افلاطون، جاودانگی، نفس، روح، بدن مادی، زندگی پس از مرگ، تجرد نفس، مرگ، بقا، عالم روحانی، جوهر مجرد
جسم انگاری نفس در کلام اسلامی و فیزیکالیسم: نقد و بررسی تطبیقی
نویسنده:
طیبه غلامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تاریخ فلسفه و کلام، چه در مغرب‌زمین و چه در عالم اسلام، را به نوعی می‌توان تاریخ آراء و اندیشه‌های گوناگون درباره‌ی حقیقت مونیستی یا دوئالیستی انسان دانست. اینکه انسان را باید در همین بدن مادی‌اش خلاصه نمود یا برای او حقیقتی دوگانه، متشکل از روح یا نفس مجرد و بدن مادی، در نظر گرفت، همچنان از مهمترین مباحث فلسفی به شمار می‌آید.در این رساله سعی شده است این بحث که حقیقت انسان به نفس یا بدن اوست در میان دو گروه از فیزیکالیست‌های مسیحی غربی و متکلمان مسلمان جسم انگار پیگیری شود. در فصل نخست به زمینه و زمانه‌ی فیزیکالیسم و جسم‌انگاری نفس در کلام اسلامی پرداخته شده است. در فصل دوم بر آن شدیم تا ملاک‌ها و معیارهای فیزیکالیست‌ها را درباره‌ی این-همانی شخصی با توجه به تعریف آن‌ها از شخص و انسان ارائه دهیم. در فصل سوم به مهمترین مسأله‌ای که با بحث این‌همانی شخصی ارتباط پیدا می‌کند، مسأله بقا و جاودانگی پرداخته‌ایم.در فصل چهارم، بحث مفصلی در مورد نفس‌شناسی متکلمان جسم انگار مسلمان صورت گرفته تا مبانی و انگیزه های آنان، دیدگاه های فیزیکالیستی آن‌ها درباره‌ی نفس و دلایل جسم انگار بودن آن‌ها را به تفصیل مطرح کنیم. در خاتمه ی رساله حاضر، که حاصل پژوهشی گسترده در کتب و مقالات متعدد متفکران فیزیکالیست غربی و متکلمان مسلمان می‌باشد، پس از ارائه‌ی تصویری جامع از نحله های فیزیکالیستی غربی و جسم انگار مسلمان،به بیان شباهت‌ها واختلافات میان این دو رویکرد توجه خواهیم نمود تا نشان دهیم که ایشان در نوع نگاه تحویل گرایانه‌شان به انسان، تا چه اندازه به یکدیگر نزدیک هستند و یا از یکدیگر فاصله دارند. رویکرد موسوم به الهیات فیزیکالیستی را می‌توان به نوعی، حلقه‌ی اتصال میان فیزیکالیست‌ها و متکلمان جسم انگار مسلمان و یکی از عوامل تقرب فلسفی آن دو نسبت به یکدیگر، تلقی نمود. اما ارائه‌ی استدلال‌هایی فلسفی و روشمند از سوی فیزیکالیست‌ها برای اثبات دیدگاه‌های خود، علی‌رغم انتقادات مختلفی که بر استدلال‌هایشان وارد است، آن‌ها را نظام‌مندتر از متکلمان جسم انگار مسلمان نشان می‌دهد.
مرگ‌اندیشی از دیدگاه امام محمد غزالی و عبدالرحمن جامی
نویسنده:
هاجر محمدی گم‌یک
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اندیشیدن به انسان و آفرینش و مرگ او از مسائل قابل توجهی هستند که لازم است انسان درباره آنها به تأمل بپردازد. در این میان سرانجام انسان ، بیشتر از آغاز پیدایش او مورد سوال قرار می گیرد بر همین اساس ما مرگ اندیشی را از نگاه امام محمد غزالی و عبدالرحمن جامی در این رساله به جهت نگاه عارفانه شان بررسی کرده ایم و موضوعات مربوط به مرگ را از نظر هر دو بزرگ آورده ایم که به وجوه تشابه و تمایز نگاه آنها راه یابیم .مرگ در اندیشه غزالی زمینه ای برای زندگی دینی داشتن معنا می شود و جامی نگاهی عارفانه وعاشقانه به مرگ دارد و آن را راهی برای اتصال به معشوق که پروردگار می باشد می داند، البته غزالی نیز این نگاه را دارد اما جنبه آخرت اندیشی و دینی زیستن آن بیشتر مشهود است .هردو عارف مرگ اندیشی را در مرگ پیش از مرگ انسان می دانند .و از توجه بیشتر به دیدگاه های غزالی درمی یابیم که بیشتر به کناره گرفتن از زندگی اما نه به معنای ترک آن بلکه زهد وبی رغبت بودن به تعلقات را، عامل پیوستگی به حق و مرگ اندیش بودن میداند در حالی که آنچه از نگاه جامی بر می آید او به جریان داشتن مرگ در همین زندگی دنیایی معتقد است و مرگ اندیشی را با عدم وا بستگی به تعلقات در عین دلبستگی به آنها و آمادگی همیشگیبرای فرا رسیدن مرگ و فنا شدن در ذات حق و در فراق معشوقبه وصالش اندیشیدن می پندارد .در پایان رساله نظرات نزدیک ودور هر دو عارف بزرگ به طور کلی نسبت به موضوعات وابسته به مرگ و اندیشه به آن بیان خواهد شد .
مرگ و جاودانگی در اندیشه میرداماد
نویسنده:
ریحانه داودی کهکی , سید عباس ذهبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
انسان پژوهی دینی,
چکیده :
میرداماد حجم اندکی از نوشته‌های خود را به علم‌النفس اختصاص داده است و از این حجم اندک می‌توان دیدگاه او را درباره مرگ و جاودانگی استنباط و بازخوانی کرد. در این بازخوانی سه رویکرد فلسفی، عرفانی و دینی را می‌توان به تصویر کشید. این سه رویکرد در طول یکدیگرند و با هم مراتب اندیشه میرداماد راجع به مرگ و جاودانگی را تفسیر می‌کنند. بیرونی‌ترین بعد این اندیشه، رویکرد فلسفی میرداماد است. او این رویکرد را از نفس‌شناسی ابن‌سینا اخذ کرده و پایه‌های فلسفی او را در مفارقت نفس از بدن و جاودانگی پذیرفته است. در رویکرد عرفانی، میرداماد انسان را عالم صغیر و مقصود آفرینش تعبیر کرده و او و جاودانگی‌اش را در دو سلسله «بدو» و «عود» تبیین کرده است. این دو سلسله، هرچند با کمی اختلاف، همان قوس صعود و نزولی است که به‌ویژه در عرفان نظری استفاده می‌شود. در این نظریه، هرچند ریشه‌های افلاطونی و نوافلاطونی مشهود است، اما میرداماد می‌کوشد آنها را کاملاً دینی جلوه دهد و به همین دلیل شواهدی از آیات و روایات در تکمیل رویکرد عرفانی خود می‌آورد. این اقدام آگاهانه او نشان‌دهنده هماهنگی کامل این دو رویکرد نزد میرداماد است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 24
بررسی نحوه تبیین حدوث نفس در آراء ارسطو و ابن‌سینا و رابطه آن با جاودانگی
نویسنده:
اعظم جانجان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأل? نفس از جمله مباحث برجسته در آثار ارسطو و ابن سینا است. نگاه کلی به فلسف? ارسطو نشانمی دهد که او برای هم? موجودات قائل به نفس است و این نفس را حادث به حدوث بدن می داند. اومعتقد است این نفس در نهایت با نابودی بدن نابود میشود و بقائی برای آن در نظر نمیگیرد. اما بادقیق شدن در آراء او و بررسی آثار مختلف او به مباحثی میرسیم که با این نظر کلی کاملاً متفاوتاست. ابنسینا در ابتدای امر ظاهراً تابع ارسطو است و حتی شاید چنین به نظر برسد که در عقیده بهحدوث مقلد صرف ارسطو میباشد اما با دقیق شدن در آراء و آثار او مشخص میشود که در بسیاریاز جزئیات و اصول مهم از ارسطو فاصله میگیرد به گونه ای که اگرچه قائل به حدوث نفس است امابر خلاف ارسطو سرنوشتی متفاوت برای نفس در نظر دارد و در نهایت قائل به جاودانگی آن می شود.با این همه در آراء ابنسینا نیز به مباحثی میرسیم که مبهماند و باید راهی برای توجیه آنها جستجوکرد.کلید واژه ها نفس، حدوث نفس، جاودانگی، عقل، ارسطو، ابنسینا
قرآن، نزول تاریخی و حضور فراتاریخی تحلیلی بر مبانی معرفتی تاریخ گروی و انطباق آن با کلام الهی
نویسنده:
محمد باقر سعیدی‌روشن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تاریخ‌گروی نظریه‌ای است که همة پدیده‌ها و حقایق را در بستر تاریخی وقوع آن تفسیر می‌کند. قرآن آخرین وحی آسمانی خداوند در فرهنگ و اجتماع بشر است. آیا نظر به سویه بشری نزول آن در یک بستر زمانی معین و با مخاطبان مشخص در آن زمان، ما را ناگزیر می‌سازد که قرآن را بر اساس تاریخ‌گروی مقوله بندی کنیم و هویت الهی و جاویدان آن را محکوم گذر زمان سازیم؟ یا آن که اساساً تاریخ گروی موضوع و متعلّق معلومی داشته، و نمی‌تواند نظریه‌ای مطلق و فراگیر برای تمامی قلمروها قلمدا شود؟ مطالعه و بررسی موضوع فوق مورد اهتمام مقالة حاضر است. در این اثر، نخست فروض و دیدگاه‌های مختلف در نسبت جاودانگی قرآن با واقعیت‌های عصر نزول و متغیرهای زندگی بشر، و همین طور مبانی معرفتی دیدگاه تاریخ گروی و قابلیت انطباق آن بر قرآن کریم امعان نظر شده است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 30
استقلال قرآن از امور انسانی
نویسنده:
مصطفی کریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هر چند خدای متعال قرآن کریم را برای هدایت انسان‌ها نازل کرده است و لذا فی‌الجمله، برخی امور انسانی در این زمینه مورد عنایت بوده است، اما قرآن کریم مستقل از امور انسانی بوده و هیچ امر انسانی در آن تأثیر نداشته و هیچ مطلب یا فرهنگ غلطی از زمان نزول، در آن منعکس نشده است؛ زیرا وجود مطالب غیر واقع در قرآن با هدف اصلی آن یعنی هدایت مردم منافات دارد. البته چون خداوند قرآن را برای هدایت فرو فرستاده، به برخی از امور انسانی عنایت داشته و از آنها استفاده و به‌گزینی کرده است. قرآن به زبان قوم است و از مثال‌ها، تعبیرات، استعارات، کنایات و لغات دخیلِ رایج در بین مردم بهره جسته و مصلحت مخاطبان را رعایت نموده است. استقلال قرآن کریم از امور انسانی یکی از مبانی تفسیر به شمار می‌آید.
امکان و ضرورت معاد روحانی
نویسنده:
صفدر الهی راد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«معاد»، یکی از پایه ای ترین آموزه های دینی است که اساس بسیاری از آموزه های دینی دیگر، از جمله آموزه های فقهی، اخلاقی، سیاسی، فرهنگی به شمار می آید. فلاسفه و متکلمان به تبیین و تحلیل دو جنبه از معاد پرداختند: معاد روحانی و معاد جسمانی. این نوشتار با رویکردی تحلیلی و با استفاده از شیوه عقلی و نقلی درصدد تبیین و تحلیل مبانی و ادلّه «معاد روحانی» در دو بخش امکان و ضرورت آن است. اثبات وجود ساحتی دوم در انسان، به منزله مهم ترین اساس معاد روحانی، زمینه را برای بیان ادلّه عقلی و نقلی امکان معاد روحانی فراهم می کند. اثبات ضرورت معاد روحانی نیز مبتنی بر اثبات وجود ساحتی دوم و همچنین مبتنی بر اثبات اصالت روح است. با اثبات این مقدمات، می توان به بیان و تحلیل ادلّه ضرورت معاد روحانی پرداخت. هدف این مقاله تحلیل و ارزیابی ادلّه فلاسفه و متکلمان در اثبات ضرورت معاد و اصالت روح است.
مصونيت قرآن از تحريف
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
در پاسخ به سوال شما بايد گفت: به طور كلى در رابطه با تحريف ناپذيرى قرآن، دلايل متعددى اقامه شده است كه از جمله آنها «گواهى تاريخ» و« براهين عقلي» است.
الف) شواهد تاريخي:
بیشتر ...
  • تعداد رکورد ها : 79