جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 72
پیوند دین و فلسفه در اندیشه فارابی
نویسنده:
محمدکاظم علمی سولا ,سینا سالاری خرم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
جستار حاضر درصدد است پیوند میان دین و فلسفه را از منظر فارابی - با استناد به اصل متن آثار وی - مورد پژوهش قرار دهد. در این طریق، نخست به تحلیل علل تاریخی نیاز به فلسفه پرداخته شده و سپس انگیزه های فارابی برای ایجاد این پیوند معرفی شده اند، تا از این ره گذر، ضرورت ایجاد چنین پیوندی میان دین و فلسفه روشن گردد. مدعای مقاله آن است که فارابی، با دو روش متفاوت در پی برقراری این پیوند بوده است. روش نخست بر توجه به سیر تاریخی تکوین زبان استوار است، که از این منظر، فارابی به تقدم زمانی فلسفه بر دین باور دارد. اما در روش دوم، او با توجه به تمایزهای روش شناختی دین و فلسفه در مقام تعلیم، به تبیین نسبت میان آن دو پرداخته است. حال درباره این دو روش باید گفت که روش نخست قابل نقد است، اما می توان از روش دوم دفاع کرد.
صفحات :
از صفحه 47 تا 60
ارتباط عقل و دین در فارابی
نویسنده:
چنگی آشتیانی مهری
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
نقش عقل و کارکرد آن در مدعیات دینی بسیار حائز اهمیت است. رویکرد عقل گرایی در جهان اسلام بسیار متفاوت است. مشرب های مختلف فلسفی و کلامی و نزاع های نظری در جهان همه ناشی از نقش عقل و فرایند عقلانیت اند. کندی، فارابی، بوعلی سینا، سهروردی، و ملاصدرا از بزرگ ترین فلاسفه مشرق زمین اند که رویکردهای مختلفی در ارتباط عقل و دین دارند. یکی از فیلسوفان مشهوری که در این زمینه درخشید فارابی است. فارابی در زمانی نظریات خود را عرضه کرد که دنیای اسلام درگیر نزاع ها و مجادلات عقیدتی، فرقه ای، کلامی، اختلافات سیاسی، و آشوب های اجتماعی، به خصوص جنگ بر سر قدرت و به دست گرفتن قدرت، بود.جهان اسلام در آن موقع به علت فقدان اصالت های دینی پریشان مانده بود و نیازمند این بود که برای رفع چالش های موجود توجیهاتی علمی بیابد. در آن موقع بازار فلسفه یونانی گرم بود و دخالت دادن و التقاط اصول آن در تفکرات دینی می توانست راهی برای دفع ابهامات و دودلی ها و بن بست ها باشد. لذا، می بینیم فارابی با استفاده از فلسفه یونانی و از طریق استدلال عقلی سعی دارد تا فهم بهتری از دین عرضه کند. او قوانین و اصول کلی اسلامی را، که متکی به وحی اند، متضمن سعادت در هر دو جهان می دانست و برای عقل انسان این توان را قائل بود که می تواند این قوانین و اصول کلی را بفهمد و تبیین عقلانی کند. به نظر او عقل ماهیتی جهان شمول دارد و قبول براهین آن، خصیصه مشترک و لایتغیر همه انسان هاست. فارابی بر آن است که آموزه ها و تعلیمات دینی و فلسفی یکی است. هر دو از منشا وحی و مفیض عقل فعال اند و به کمال و سعادت منتهی می شوند. لذا، فارابی بین تدین و تعقل تعارضی نمی بیند و برای عقل جایگاه ویژه ای قائل است. بگذریم از مواردی که افراط در برخی نظریاتش مشهود است، از جمله این که او فیلسوف را از نبی بالاتر می داند. او معتقد است فیلسوف با خواص سخن می گوید؛ روش او عقل است، ولی نبی از طریق تصرف در قوه متخیله و با خطابه مردم را اقناع و مجاب می کند.
صفحات :
از صفحه 17 تا 34
عقل در فلسفه ارسطو به روایت اسکندر و فارابی
نویسنده:
طاهره کمالی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
عقل از مسائل بنیادی در فلسفه مشاء است. رویکرد فارابی به عنوان حکیم مسلمان ایرانی با اندیشه شرقی، و اسکندر افرودیسی به عنوان حکیم یونانی و غربی، به آن نیز از مسائل مهمی است که می تواند از وجوه تمایز و افتراق فلسفه مشائی ارسطویی و حکمت اسلامی محسوب شود. این پژوهش بر طبق سنت روش شناسی مطالعات تطبیقی به تحلیل و تطبیق رساله عقل این دو حکیم می پردازد. بر اساس نظر اسکندر، عقل (در رساله نفس ارسطو) سه نوع است: عقل هیولانی، عقل بالملکه، و عقل فعال، که مورد اخیر خالق و مدبر عقل هیولانی است. اما این عقل بر طبق نظر فارابی واجد سه مرتبه است: هیولانی، بالفعل، و مستفاد. عقل فعال که نورش را بر جمیع افاضه می کند، عقل فلکی و مفارق است. به نظر می رسد که این تقسیم نخستین بار توسط فارابی ارائه شده است. از سویی دیگر فارابی با توجه به معتقدات اسلامی و تمایلات عرفانی، عقل فعال را با جبرئیل و اتصال به عقل فعال را با نبوت منطبق ساخته و سعی در تحصیل این اتصال را سلوک خاص عقلی و عرفانی دانسته و دوام این اتصال را بعد از فنای بدن با سعادت اخروی مترادف شمرده است.
صفحات :
از صفحه 141 تا 164
بررسی جایگاه نبی در حکمت عملی از نگاه فارابی
نویسنده:
علی اکبر تیموری، علی اله بداشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حکمت عملی بدون شک یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های فلسفی فارابی است. نتیجۀ واحدی که از آثار متعدد وی دربارۀ حکمت عملی به دست می‌آید، تأکید بر نقش أنبیا در این عرصه است. شخص نبی با ورود به این عرصه و دست‌اندازی به ابعاد حکمت عملی، در استکمال و غنای آن می‌کوشد. پرسشی که در این مقاله به دنبال پاسخ آن هستیم، این است که نبی چه جایگاهی در حکمت عملی داشته و چگونه در جنبه‌های مختلف آن نقش‌آفرینی می‌کند. به طور کلی دو جنبه در حکمت عملی قابل تصور است: 1. بیان حکمت عملی 2. اجرای حکمت عملی. از منظر فارابی، حکمت عملی زمانی به سعادت می‌انجامد که در هر دو جنبۀ آن با موفقیت عمل شود. اهمیت این دو جنبۀ حکمت عملی و نقش کلیدی آن‌ها در سعادت افراد جامعه اقتضا می‌کند که کامل‌ترین افراد اجتماع به آن‌ها بپردازند. به همین دلیل، شخص نبی که در عالی‌ترین مرتبۀ انسانی قرار دارد این امور را به عهده می‌گیرد و با استعانت از وحی در آن‌ها نقش‌آفرینی می‌کند. در گام نخست او به بیان حکمت عملی می‌پردازد و فضایل و راه‌های رسیدن به آن را در قالب دین بیان می‌کند. در گام بعد، با به دست گرفتن رهبری اجتماع، حکمت عملی را اجرا می‌کند و آن را در جامعه می‌گسترد.
صفحات :
از صفحه 37 تا 56
پیشینه علم حضورى در سنّت فلسفه اسلامى
نویسنده:
محمّد سربخشى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس‌سره,
چکیده :
موضوع «علم حضورى» جنبه‏ هاى گوناگونى دارد. یکى از این جنبه ‏ها بررسى تاریخى علم حضورى و بازکاوى نگاه فلاسفه گذشته است. پرسش از اینکه علم حضورى یکى از آموزه ‏هاى جدید فلسفه اسلامى است یا سابقه‏اى دیرین دارد؛ و در صورت مثبت بودن پاسخ بخش دوم سؤال نقش فیلسوفان گذشته در آن چه بوده است، مهم‏ترین سؤالاتى است که در این مقاله مورد بررسى قرار گرفته است. روش ما در بررسى این سؤالات مراجعه به منابع اصیل فلسفه اسلامى و تحلیل آراء فلاسفه مهم این سنّت بوده است. بدیهى است برداشت ما از مطالب قدما متأثر از یافته‏ هاى جدیدى است که متأخرّان بر حرف‏هاى قدما اضافه کرده‏ اند. نتایج حاصل این پژوهش عبارت است از: توجه فیلسوفان ـ از همان ابتدا ـ به موضوع علم حضورى و تفکیک آن از علم حصولى، و دانستن احکام خاصّ علم حضورى. ضمنا یکى دانستن تعقّل و علم حضورى، از طرف فیلسوفان مسلمان دست‏کم در برخى از مصادیق، از دیگر نتایج این پژوهش است.
صفحات :
از صفحه 95 تا 123
مقایسه مبانی فلسفی و آراء تربیتی فارابی با روسو
نویسنده:
سیف اله فضل الهی قمشی ,محمود امیدی ,حسن نجفی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه علوم اسلامی رضوی,
چکیده :
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تطبیقی مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی و ارزش شناسی فلسفۀ تربیتی فارابی و روسو است. روش پژوهش توصیفی-تحلیل اسنادی، و ابزار گردآوری اطلاعات فرم های فیش برداری بوده است. نتایج پژوهش نشان داد یکپارچگی هستی، امکان شناخت و درک حقیقت و معرفت از طریق حواس، آفرینش پاک انسان و برخورداری انسان از ارزش مهم در جهان، فضایل اخلاقی راه دست یابی به سعادت و استفاده از هنر و ذوق ابزاری برای کسب آرامش روحی از وجوه اشتراک به ترتیب ابعاد هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی و ارزش شناسی دو فیلسوف است.از سوی دیگر، تقسیم بندی جهان به مراتب مختلف، تقسیم بندی مختلف از علوم و معرفت، درجه بندی نفس آدمی، روش تربیت منفی و اکتسابی و انتسابی بودن اخلاق آدمی از وجه افتراق به تربیت در ابعاد هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی و ارزش شناسی دو فبلسوف می باشد.
صفحات :
از صفحه 3 تا 25
مبادی معرفت شناختی فارابی در رساله فصوص الحکمه و استنتاج دلالت های تربیتی آن
نویسنده:
محمدحسن میرزامحمدی
نوع منبع :
مقاله , آثار منسوب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی مشهد,
چکیده :
هدف اصلی این پژوهش، توصیف و استنتاج اصول، هدف‌ها و روش‌های تربیتی بر اساس مبادی معرفت‌شناختی فارابی در رساله فصوص الحکمه می‌باشد. برای دست‌یابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل اسنادی و استنتاجی بهره گرفته شد. یافته‌های حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که عالِم بودن واجب‌الوجود به تمام ممکنات، علم حق عین ذات اوست، علم حق مظهر قدرت اوست، عالم بودن واجب‌الوجود به کلیات و جزئیات، واحد بودن علم حق و کثیر بودن علوم دیگر، کُنه ذات حق قابل شناخت نمی‌باشد، و ظاهر بودن ذات حق و اعتباری بودن باطن او از مهم‌ترین ویژگی‌های علم الهی بر اساس رساله فصوص الحکمه به شمار می‌روند. همچنین، امکانی بودن شناخت انسان، ناکامل بودن شناخت انسان، تدریجی بودن شناخت انسان و متکثر بودن شناخت انسان از مهم‌ترین اصول تربیتی حاصل از شناخت واجب‌الوجود برای سالک بر اساس رساله فصوص الحکمه محسوب می‌شوند. علاوه براین، وصال حق، کمال نفس مطمئنه، کسب لذت و صدور کرامات به مثابه مهم‌ترین هدف‌های تربیتی، و سیر عقلانی برای شناخت حق، شهود عرفانی برای شناخت حق که خود شامل تجرد از تعینات، تأمل در حقیقت وجود، فنای در وجود مطلق، شهود علمی و عملی حق، شهود حق در مظاهر تفصیلی، درک حقیقت، و ریاضت نفس در زمره روش‌های تربیتی حاصل از شناخت واجب‌الوجود برای سالک بر اساس رساله فصوص الحکمه قلمداد می‌شوند.
صفحات :
از صفحه 89 تا 103
بررسى نظریه والزر درباره فلسفه سیاسى اسلامى
نویسنده:
محسن رضوانى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقاله حاضر نخستین نوشتارى است که به بررسى نظریه ریچارد والزر درباره فلسفه سیاسى اسلامى مى پردازد. دغدغه اصلى والزر، فهم و تفسیر رابطه میان فلسفه سیاسى اسلامى با فلسفه سیاسى یونانى است. بنابر رهیافت والزر، همه مباحثى که فیلسوفان سیاسى اسلامى (یا به تعبیر وى فیلسوفان سیاسى عرب) تبیین کرده اند، برگرفته از مطالب فیلسوفان سیاسى یونانى است. حتى در صورت عدم یافتن منبع آن مباحث، مى توان فرض کرد که منبع اصلى یونانى، مفقود شده است. این نوع نگاه به فلسفه سیاسى اسلامى، متأثر از همان دیدگاه نادقیق است که فلسفه اسلامى را تقلیدى مى بیند و اساسا براى مسلمانان به لحاظ معرفتى، توانایى پرداختن به فلسفه و فلسفه سیاسى قایل نیست. بنابراین «منبع یابى یونانى»، «عدم تمایز فلسفه اسلامى و فلسفه عربى»، «ارسطوگرایى، افلاطون گرایى و نوافلاطون گرایى» و «تأثیرپذیرى از آموزه هاى یهودى و مسیحى»، عناوین برخى از مباحث والزرند که در این مقاله به بررسى آنها مى پردازیم.
صفحات :
از صفحه 173 تا 190
بررسى تحلیلى مفاد قاعده ى بسیط الحقیقه نزد افلوطین وفارابی
نویسنده:
زوار حسین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده هر علمی اصول و قواعد خاص خودش را دارد، وهیچکس نمی تواند بدون فهم دقیق این قواعد ادراک مسایل آن علم را داشته باشد. قاعده ى بسیط الحقیقه "بسیط الحقیقه کل الأشیاء ولیس بشئ منها" از جمله قواعد مهم و دشوار فلسفه الهی است که محتوا و مفادش این است که بسیط حقیقی از جهتی با همه اشیاء و موجودات یکی است، و از جهت دیگر هیچکدام از اشیاء عدمی نیست. پس با همه اشیاء از لحاظ وجود و کمال یکی است چون بسیط و عاری از هر نقص، عیب وترکیبی است وگرنه ترکیب ذاتش از وجود شئ و عدم شئ دیگر لازم می آید، و این محال است، و از لحاظ حدود و نقایص اشیاء با آنها مغایرت دارد. پس تمام کمالات موجوده و متصوره اشیاء را جامع است. اهمیت این قاعده بر آن کسی که با علم فلسفه در ارتباط است مخفی نیست.این قاعده از مفاخر مدرسه حکمت متعالیه به شمار می آید چونکه تنقیح، تحلیل و استفاده شامله از آن در این مدرسه تحقق یافت، مثل اینکه با این قاعده مسایل دشوار فلسفی حل شدند. این قاعده با مفادش کثرت در وحدت مورد نظر حکما و عرفا ى پیش از ملا صدرا بوده که برجسته ترین آنان شیخ یونانی و معلم ثانی هستند، بنابراین این پایان نامه قاعده ی بسیط الحقیقه را نزد این دو فیلسوف بررسی می کند. دانش پژوه این قاعده را نزد افلوطین بعد از مبانی وجودی اش و تحلیل عبارات مفیده آن بررسی کرده سپس نزد فارابی با تاکید بر مبانی وجودی و تحلیل کلماتش بررسی کرد. در نتیجه این قاعده در کلمات افلوطین از فارابی واضح تر دیده شد. بله. تصریح و اثبات و نتایج فلسفی آن در مدرسه حکمت متعالیه انجام شد چون ملا صدرا به تحقیق تفصیلی آن پرداخته و اشکالات وارده بر آن را به وجه احسن رفع ساخته است. در این تحقیق از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است.کلید واژه: بسیط الحقیقه، حمل حقیقت و رقیقت، افلوطین، فارابی، ملا صدرا.
بررسی مقایسه‌ای نظریه کنفوسیوس و فارابی درباره انسان و جامعه
نویسنده:
بنفشه کاظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ادیان و مکاتب بشری بر آنند تا با پاسخ گویی به مسائل وجودی انسان ، طرح و برنامه ای برای ارتقاء و سعادت او در هر دو جهان ارائه دهند. از آن جایی که انسان به اقتضای طبیعتش موجودی اجتماعی است ، جامعه سالم از جمله عواملی است که برای بالندگی به آن نیاز دارد.کنفوسیوس و فارابی به منزله متفکرانی با تمایلات انسان گرایانه و جامعه شناسانه ،ضمن تبیین دقیق فلسفی نسبت وجودی این عالم با مراتب بالاتر و روحانی وجود و با تحلیل مسائل انسانی به ارائه مسیری برای تعالی وجود انسان پرداخته اند. در این رساله با تحقیق و تحلیل آراء و تعالیم کنفسیوس و فارابی در محورهای هستی شناسی، انسان شناسی و بررسی دیدگاه های اجتماعی ایشان، در میابیم که اگر چه نظریات این دو فیلسوف در زمینه انسان و جامعه شباهت های بسیاری دارند؛ اما تفاوتها نیز بنیادین است. نتایج حاصل از مطالب پژوهش نشان می دهد که اشتراک مهم و عمده هر دو اندیشمند، نظریه فطری بودن گرایش به نیکی و زیبایی در وجود انسان است. تاکید هر دو بر انسان دوستی، اندازه نگه داشتن، تحصیل فضایل ، دوری از رذایل و طبیعت اجتماعی انسان نیز از دیگر اشتراکات هستند. از آن جایی که هدایت انسان برای دست یابی به سعادت، غایت اصلی هر دو فیلسوف به حساب می آید، پرورش نفس و اهتمام به نظام خانواده و اصلاح اجتماع انسانی را راه حل مناسب آن می دانند. همچنین مشابهت های بسیاری در حیطه مسائل سیاسی و حکومتی از جمله حکومت بر اساس الگوی صاحب فضیلت میان آن ها وجود دارد. از تفاوتهای عمده این دو متفکر، ترکیب مباحث فلسفه و ماوراء طبیعی در تفکر فارابی و آخرت گرایانه بودن دیدگاه وی است. اما کنفوسیوس تمامی هم? خویش را صرف زندگی در این جهان و ارتقاء آن کرده است. این دیدگاه حتی بر فلسفه سیاسی آنان نیز موثر افتاده است و نتیجه آن است که رئیس فاضل حاکم بر مدینه فاضله فارابی فیلسوف و نبی است، حال آنکه امپراتور در شهر آرمانی کنفوسیوس انسانی شریف است که بر اساس حکم آسمان در این جایگاه قرار گرفته است.
  • تعداد رکورد ها : 72