جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 27
مبانی نظری جاودانگی انسان از دیدگاه فخررازی - ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
محسن موسی وند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سوال از جاودانگی انسان از دیرباز دغدغه بشر بوده است و سعی او برای یافتن پاسخی به این سوال مشهود است. کیفیت دفن مردگان در انسانهای بدوی نشان دهنده اهتمام و توجه آنها به مساله حیات پس از مرگ بوده است. آنچه که درباره جاودانگی انسان مطمح نظر است و می تواند به عنوان مبانی جاودانگی انسان مورد پرسش، استدلال و یا نقد واقع شود در پنج محور خلاصه می شود: دو ساحتی بودن انسان، جوهریت بعد دوم، تجرد بعد دوم انسان، اصالت ساحت مجرد انسان، بقا یا جاودانگی نفس انسانی. در این راستا توجه به باور مربوط به جاودانگی نفس و روح وتأمل در مورد آن در میان فرقه هایی که هنوز به قدرت خواندن و نوشتن دست نیافته بودند به ویژه اقوام آفریقا، استرالیا، آمریکا و آسیا بسیار حائز اهمیت است.از یک طرف اعتقاد به تناسخ نفوس و از سوی دیگر، پرستش نیاکان، پیوندی جدایی ناپذیر با جاودانگی نفس و زندگی پس از مرگ دارد. لازم است ذکر شود که میان پرستش نیاکان با تقدیس مردگان و تکریم آنها پس از مرگ تفاوت وجود دارد. تکریم در گذشتگان جزء پاره ای از آداب و رسوم است در صورتی که پرستش نیاکان، یعنی افراد برگزیده ای که نقش قابل توجهی در زندگی اقوام خود ایفا نموده اند، جزء عناصر بنیادی باورهای مردم و ادیان ابتدایی اقوام ذکر شده محسوب می شود و حیات جاودان دارند.این رساله به بررسی اندیشه های سه متفکر جهان اسلام یعنی فخر رازی، ابن عربی و ملاصدرا می پردازد و دیدگاه های ایشان پیرامون این پنج محور مطرح شده را واکاوی می کند. ضمن اینکه اقسام جاودانگی و کیفیت جاودانگی انسان و بررسی ملاک انسانیت انسان و تعریف انسان نیز از مباحث این رساله می باشد.
بررسی میزان انطباق و عدم انطباق آراء ابن عربی با کثرت گرایی دینی
نویسنده:
علیرضا صادق شیرازی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش تحقیقات واحدی از مبحث دین یا پلورالیسم دین در تصوف اسلامی و دیدگاههای ابن‌عربی است. گوهر و سرشت یگانه‌ی چیست؟ و آیا همه‌ی اختلافات ادیان، اختلافی ظاهری و صوری است؟ در نتیجه دو دیدگاه مدرن درباره‌ی مباحث دین و شناخت‌شناسی مطرح می‌شود. 1- نظریه برتری یک دین. 2- نظریه‌ی کثرت-گرایی دینی. در یک نظریه همه‌ی اعتقادات دینی معتبر هستند و همه باورهای دینی تا حدودی حقیقت دارند و پیروی هر اندیشه‌ی دینی رستگاری را برای انسان در بر دارد. بسیاری از باورهای مهم سنتی براساس طرح اصول ابدی است که ذاتی تمامی ادیان است و هر سنتی تجلی ویژه‌ای از آن است. بنابراین ادیان از جنبه نظری همه بر حق‌اند و از جنبه عملی چون در زمانهای مختلف ظهور کرده‌اند، مشکلی ندارند. ابن‌عربی به وحدت باطنی عمیق و بلندی فراتر از کثرت و اختلاف ظاهری ادیان باور دارد و آنها را جلوه‌های گوناگون حقیقتی یگانه می‌داند. وحدت و کثرت موردنظر در دیدگاه ابن‌عربی نسبتی با کثرت‌گرایی دینی ندارد و وی به وحدت باطنی و کثرت‌ ظاهری و طولی ادیان باور دارد. ابن‌عربی در نظریه‌ی وحدت دینی خود به عنوان مثال به حقیقت محمدیه اشاره دارد.
مقایسه وحدت وجود از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
امید نوبخت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بی تردید یکی از مهمترین مسائلی که پیشینیان با آن مواجه بودند توجیه وحدت و کثرت هستی بود. سئوال اصلی آنان این بود که آیا در هستی کثرت حاکم است یا وحدت؟ اما اعتقادشان به وحدت تنها در حد یک شهود بسیار ساده بود. ابن عربی معروفترین عارف اسلامی معرفت شناسی نوینی را پایه گذاری نمود که مهمترین پیام آن واقعی دانستن وحدت هستی است. نگرش او در این باب، هستی شناسی خاص خود را نیز به همراه داشت.ملاصدرا با الهام از تعالیم ابن عربی به تکمیل پروژه او همت گمارد. بر این اساس با قائلشدن به اصالت وجود و وحدت وجود توفیقات گسترده ای را بدست آورد و این بدان معنا است که بسیاری از قواعد فلسفی را تغییر داد و برخی قواعد نوین نیز ارائه نمود. در این راستا باکنار هم نهادن مراتب و مظاهر وجود در سایه آن دو اصل، تفسیر نوینی از هستی ارائه نمود که خود آینه ای برای نمایش وحدت وجود می باشد. هنگامی که ملاصدرا تفسیر نوین خود را از علیت ارائه نمود، این مساله به اوج خود رسید و او را بیشتر از هر زمان دیگر به اندیشه های ابن عربی نزدیک نمود. چرا که از نظر این دو، این پرسش که آیا کثرت واقعی است یا وحدت؟ حاوی مغالطه ای است که ((ایهام انفصال)) نام دارد.اهمیت عملکرد ملاصدرا آن است که با وفاداری به زبان فلسفی و اصطلاحات رایج آن، توانسته است نظام فکری خاصی را ارائه دهد که ضمن سازگاری درونی، در طول عرفان نظری ابن عربی قرار گیرد و مکمل آن باشد. این مساله در سایه توجه به اصطلاحات بنیادین که در این مختصر آمده روشن تر می گردد.
ماهیت و اقسام کشف و شهود از دیدگاه ملاصدرا رحمة‌الله و ابن عربی رحمة‌الله
نویسنده:
زهراسادات مینایی الهیارلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کشف و شهود به عنوان ساحتی ورای طور عقل، یکی از منابع مهم معرفت است و از مسائلی است که هم در حکمت صدرایی و هم در عرفان ابن عربی، بر اساس مبانی هستی شناسی و تحلیل های علم النفسی از ابعاد مختلف، مورد توجه قرار گرفته است. به دلیل اهمیت این مسئله و خلأ محسوس پژوهشی در زمینه وجود یک تحقیق جامع و تطبیقی پیرامون این موضوع، با سبکی نوین، سعی در کشف، استخراج و ارائه منسجم آرای پراکنده این دو اندیشمند، با استفاده از شیوه کتابخانه ای و روش توصیفی، تطبیقی و تحلیلی، شده است. در این پژوهش، نخست به شناسایی حقیقت کشف و شهود و شاخصه های آن از دیدگاه این دو اندیشمند پرداخته و سپساقسام کشف و شهود، نظیر کشف صوری و معنوی و مکاشفات متناظر با مراتب نفس، بررسی گشته و آنگاه گزارشی از معیارهای صدق و سنجش کشف و شهود نظیر عقل و کشف معصوم ارائه شده است. از نتایج پژوهش، این است که می تواند با تبیین جایگاه رفیع کشف و شهود و تحلیل واقعیت معرفت زای آن، ساحت های جدیدی در معرفت شناسی گشوده و در بررسی تطبیقی بین حکمت متعالیه و عرفان، دیدگاه های قریب الافق مهمی را در این مسأله نشان داده و ابعاد آن را به صورتی روشن ارائه دهد.
بررسی و مقایسه‌ی تجلی و نزول حق در عالم محسوسات از دیدگاه ابن عربی و مسیحیت
نویسنده:
صغری کوهساری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهمترین نظریه های تبیین نظام هستی در عرفان اسلامی بویژه در عرفان ابن عربی، نظریه ی تجلی است. وی برای تحلیل کثرات در عرفان خود، نظام تجلی را پیش می کشد، کثرات در این نظام، تجلیات و مظاهر حق اند و تجلی، خروج مطلق از مقام اطلاق خود و تلبس به تقید و تعین. پس در نظام تجلی، عالم و کثرات عبارت اند از جلوه ی همان ذات مقید شده. وی برای تبیین کثرات از وجودی واحد، بحث اسماء الهی را پیش می کشد و اسماء را با توجه به کثرت آن ها بیان گر صدور کثرت از وحدت و ظهور واحد به صورت کثیر می داند و بر این باور است که کثرت چیزی جز اسماء الهی نیست. مشابه همین نظریه در دین مسیحیت با عنوان نزول و تجسد حق در شخص عیسی(ع) و جسم مادی وی مطرح می شود، یعنی عیسی(ع) به عنوان تجلی تام حق مطلق، به صورت بشر در این عالم نمود پیدا کرده و ظهور حق در عالم محسوسات به شمار می رود، به عبارتی عیسی(ع) تجسم و تجسد خدای نادیده می باشد. در این پژوهش سعی بر آن داریم تا علاوه برپرداختن به مفهوم تجلی در دو دیدگاه متفاوت(ابن عربی و مسیحیت) به بررسی شباهت ها وتفاوت های این دو دیدگاه از نظر خداشناسی، جهان شناسی و انسان شناسی بپردازیم. لذا اشاره به چگونگی تجلی و نزول و حضور حق در عالم و بیان مفاهیمی چون، انسان کامل به عنوان نقطه ی کمال این تجلی و حقیقت محمدیه و حقیقت عیسوی و مراتب مختلف هستی در دو نظام عرفانی ابن عربی و مسیحیت را ضروری دانسته و به بیان شباهت ها و تفاوت های هر دو پرداخته ایم.
حرکت حبی از دیدگاه ابن عربی و مقایسه آن با حرکت جوهری ملاصدرا
نویسنده:
شهناز حسین نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا فیلسوف بزرگ قرن دهم، با نظریه حرکت جوهری وبا نتایج فلسفی که بر پایه حرکت جوهری به آن دست یافت تحولات عظیمی را در فلسفه بوجود آورده و گره بسیاری از مسائل پیچیده فلسفی را گشود. از نظر او حرکت جوهری امری نیست که در چارجوب تعریف ارسطویی از حرکت یعنی با در نظر داشتن مفاهیم خاص ارسطویی «قوه» و«فعل» معنا پیدا کند. بلکه حرکت جوهری حرکتی وجودی است وی با توجه به مساوقت وجود با حیات، به معنایی از حرکت دست یافت، که حاکی از حرکت به معنای، جوشش زندگی وعشق به کمال است. و این جنب? حرکت جوهری را می توان با معنایی از حرکت حبّی یکی دانست.حرکت حبی که عارف بزرگ قرن ششم محی الدین ابن عربی، بنای آن راپی ریزی کرد را می توان جریان تجلّیناشی از حبّ ظهور واظهار دانست که در همه اسماء الهی و همه ارکان عالم ساری است. بر اساس آموزه حرکت حبی، اساس آفرینش برعشق وحبّ الهی استوار است؛ حبّی که حق به ذات خویش داشت و گنجی پنهان بود که خواست آشکار شود. حدیث قدسی کنزبیانگر حرکتی است که محور جریان و سریان هستی است حرکت حبّی حرکتی است بر پایه دو قوس نزول وصعود و تجلی اعظم خدا در انسان کامل، که اساس آفرینش است دراین تحقیق حرکت از منظر دو فیلسوف وعارف بزرگ اسلام، ملاصدرا وابن عربی- دو نظریه پرداز در باب حرکت در حیطه فلسفه وعرفان - مورد بررسی قرار می گیرد.
فلسفه هنر  اسلامی (از دیدگاه سهروردی ، ابن عربی ، ملاصدرا)
نویسنده:
مینا عبادی آسایش
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه هنر وزیبایی شناسی که امروزه شاخه مهمی از فلسفه های مضاف به حساب می آید، در بردارنده مسائل فراوانی است که می توان بسیاری از آنها را با مدد گرفتن از مبانی اساسی(وجود شناسی(ابن عربی و ملاصدرا)، ماهیت شناسی (سهروردی)، نفس شناسی و معرفت شناسی)، بازشناسی و بازخوانی کرد، دیدگاه این سه حکیم درباره قوه خیال نیز یکی از مسائل نفس شناسی است که نقش آن در آفرینش آثار هنری بررسی خواهد شد. بنابر مبانی نفس شناسی ملاصدرا، نفس از قوا و مراتب گوناگونی که بخشی از آنها ناظر به ادراکات انسان اند. از جمله مهم ترین آنها قوه خیال است که همواره نقش بسزایی در شکل گیری یک اثر هنری دارد. عالم مثال یا همان عالم خیال همواره مورد توجه فلاسفه بوده , این موضوع را حتی در فلسفه افلاطون نیز می توان سراغ گرفت .کمال و تعالی هنر در تعبیر این سه حکیم، قوه خیال درمخاطب اثر هنری متجلی می شود. هنگامی که مخاطب با یک اثر هنری رو به رو می شود، در همه این حالات، نخست صورت حسی از آن در نفس وی منعکس می شود. در مرحله بعد، این صورت حسی ارتقا می یابد و در خیال او جای می گیرد و سپس با تعالی این صورت خیالی در نفس مخاطب، حقیقتی معقول که در واقع، معنا و محتوای آن اثر را تشکیل می داده است، ظهور می یابد. بر اساس نظریه اتحاد عاقل و معقول، این صورت ها و حقایق در هر مرحله با قوه متناظر خود و در واقع با نفس مخاطب متحد می شود و از آن جا که صورت های خیالی از صورت های حسی و کلیات معقول از صورت های خیالی واقعی تر هستند، مخاطب در رویارویی با اثر هنری، مرحله به مرحله تعالی می یابد. البته، ناگفته نماند که میزان این تعالی کاملاً به توانایی ادراکی مخاطب و تعالی اثر هنری بستگی دارد. هرچه مخاطب رشد یافته تر باشد، در رویارویی با اثر هنری متعالی بیشتر رشد کرده و سریع تر به حقایق والای آن منتقل می شود. بر پایه هر دو بعد از تحلیل نقش تربیتی مهم قوه خیال در نگاه حکمای مسلمان ،بسیار پراهمیت است. خیال که واسطه ای است میان عالم محسوسات و معقولات، هم وظیفه ابلاغ حقایق عالیه جهان هستی را برعهده دارد و هم انسان های کمال جو را از مسیر محسوسات به حقایق معقول می رساند.پژوهش پیش رو اسنادی _ کتابخانه ای است و از روش توصیفی تحلیلی بهره گرفته شده است.واژگان کلیدی:فلسفه هنر _ سهروردی_ابن عربی_ ملاصدرا_عالم خیال.
ارزش عقل و ادراکات آن از نظر ابن عربی و علامه طباطبایی
نویسنده:
هاجر پران‌سعدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن عربی بر نقش دوگانه عقل که دارای دو حکم متفاوت است تأکید می‌ورزد. او معتقد است عقل از جنبه «فعل» متناهی و از جنبه «قبول» نامتناهی است. ابن عربی، میان عقل به عنوان ابزار شناخت و عقل به معنای منبع شناخت که وی آن را در معنای اخیر، «فکر» می‌نامد؛ تفاوت می‌نهد. به اعتقاد او، عقل در مقام فعل، از قلمرو محدود و معینی برخوردار است که درک بیش از آن برایش مقدور نیست و خود عقل مفکر به این عجز، اقرار دارد. عقل یا فکر، در این معنی در کنار حس و شهود و وحی یکی از منابع شناخت آدمی است اما عقل در مقام قبول، حد و مرزی ندارد و می‌تواند در پرتو قلب و وحی، منوّر گردد و حقایق را دریافت نماید. عقل در این وجه مقلد و تابع وحی و قلب است. او محصول نظر فکری را «علم العقل» و محصول چشیدن و ذوق حقایق را «علم الاحوال» می‌نامد و محصول دریافت موهبت‌های رحمانی از طریق روح القدس را که مختص نبی و ولی است «علم الاسرار».از دیدگاه علامه طباطبایی، عقل یکی از شریف‌ترین نیروهای انسان است که می‌تواند کلیات و حقایق را ادراک کند. اما ایشان عقل را به تنهایی قادر به تحصیل و درک همه حقایق نمی‌داند بلکه عقل را به عنوان ابزار معرفتی انسان، دارای قلمرو مشخص می‌داند. عقل انسان نیازمند وحی است تا به معارفی که خارج از دسترس اوست، راه یابد. عقل، نه آن مقدار ناتوان است که از فهم کتاب و سنت به نحو کلی عاجز باشد و نه آن مقدار توانمند است که بدون هیچ گونه محدودیتی بتواند به شناخت خداوند و حقایق، نایل گردد. از طرفی عقل دارای جایگاه والایی است. زیرا اعتبار و اصالت دین و معارف دینی بر پایه عقل استوار است. از نظر علامه، بین معارف وحیانی و ادراکات عقلی هماهنگی است و هیچ یک با دیگری در تضاد و تخالف نیست. به همین دلیل دین، هرگز به بی‌اعتباری عقل و احکام قطعی آن حکم صادر نمی‌کند. عقل و ادراکات آن ارزشمند است بدین معنا که می‌توان برای شناخت گزاره‌های وحیانی از آن بهره جست.
وحدت وجود از دیدگاه ابن‌عربی و اسپینوزا
نویسنده:
علی محمدی (آب‌قلعه)
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در عرفان ابن عربی خدا در مرتبه ی احدیت غیر قابل شناخت است ولی در فلسفه ی اسپینوزا خدا قابل شناخت است. در وحدت وجود اسپینوزا خدا همان طبیعت است و جهان واقعیتش را می پذیرد ولی ابن عربی جهان را خیال اندر خیال می داند. در فلسفه ی اسپینوزا جهان بی هدف آفریده شده، وجود جهان لازمه ضروری خداوند است ولی در عرفان ابن عربی خدا جهان را خلق کرد تا شناخته شود. جهان و آفرینش آن دارای هدفی است. در عرفان ابن عربی خدا متعالی است و به این دلیل معادل پانته ایزم نیست بلکه باید وحدت وجود ابن عربی را وحدت متعالی وجود نامید وحدت وجود اسپینوزا معادل تئیسم و پانن تئیسم نیست چون خدا نزد اسپینوزا نه متعالی است و نه به عالم غیب ایمان دارد بلکه باید آن را وحدت جوهری نامید و در پایان باید گفت که وحدت متعالی وجود ابن عربی و وحدت جوهری اسپینوزا از یک سنخ نیستند. ولی برای انسان این دو، دو بال برای رسیدن به سعادتند.
انسان کامل در حکمت متعالیه و عرفان ابن عربی و امام خمینی (ره)
نویسنده:
نرگس موحدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع انسان کامل از جمله مباحث ریشه‌دار عرفانی و از جهتی فلسفی است. که در طول تاریخ مطمح نظر اندیشمندان در عرصه‌های عرفانی و فلسفی بوده است. ابن عربی در عرفان نظری علاوه بر مسله توحید، موضوع انسان کامل را مورد توجه قرار داده است و ویژگی‌ها و ضرورت او در نظام هستی را در بخش عظیمی از کتاب‌های فصوص و فتوحات ذکر می‌کند. ابن عربی انسان کامل را آیینه تمام نما‌ی حق و الگو و معیاری برای افراد انسانی می‌داند که حق تعالی آن گاه که اراده‌ی شهود ذات خویش را نمود با تمامی اسماء و صفات در انسان کامل تجلی کرد. این جامعیت اسمائی او را شایسته خلیفه اللهی می‌نماید. از مجرای انسان کامل سایر موجودات فیض الهی را دریافت کرده و وجود و بقاء می‌یابند. مصداق ولی کامل و ولایت او در نظام تکوین و تشریع یکی از مسائل متشتت در نوشته‌های عرفانی محسوب می‌شود که شارحان زیادی سعی در حل این مسئله داشته‌اند. حضرت امام خمینی اگر چه مبانی بحث خویش را عرفان ابن عربی قرار داده‌اند؛ اما به عنوان یک عارف شیعی مباحث انسان کامل را با صبغه معارف تشیع عرضه نموده‌اند. در فلسفه نیز مسائل انسان کامل با نگاه فلسفی تبیین می‌گردد و مراحل وجود یافتن و رشد عقلانی انسان تا رسیدن به بالاترین مرتبه که همان عقل فعال است؛ توضیح داده‌ می‌شود. یکی از فرضیه‌های قابل پیش بینی این است که نگاه عرفانی با دیدگاه حکمت متعالیه بسیار نزدیک باشد. زیرا حکمت متعالیه از مبانی عرفانی بهره فراوان برده است. از جهتی دیگر فلسفه نگاهی عقلانی به انسان دارد و او را در نشأت متفاوتی قرار می‌دهد.روش تحقیق: روش این تحقیق توصیفی تحلیلی می‌باشد.
  • تعداد رکورد ها : 27