جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بررسی انتقادی قاعده "ذوات الاسباب ..." نزد ارسطو و فیلسوفان اسلامی (با تأکید بر ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا)
نویسنده:
امیر عویطی‌پور دیلمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع رساله حاضر، بررسی انتقادی قاعده «ذوات الأسباب لا تعرف الا باسبابها» نزد ارسطو و فیلسوفان اسلامی (با تأکید بر ابن سینا، سهروردی و ملا صدرا) می باشد. طبق این قاعده راه شناخت اموری که دارای سبب باشند جز از راه علل آنها امکان پذیر نیست. منطق دانان قاعده «ذوات الاسباب»، را عمدتاً در ذیل بررسی اقسام برهان و نقش حد وسط در برهان لمی و انی، مورد تحقیق قرار می دهند. اما از آنجا که قاعده مذکور، ریشه در مبانی فلسفی دو مبحث علم و علیت دارد، و از طرفی اهمیت و جایگاه معرفتی علت را نشان می دهد، ما مسأله اصلی خود را در این رساله، کشف چرایی و چگونگی ارتباط میان علت و معرفت قرار داده ایم. ما این رویکرد را از رویکرد منطقی به قاعده، برای رسیدن به پاسخ سوالها و بررسی صحت و سقم فرضیه هایی که در ابتدای کار تحقیق گمان زده بودیم، بهتر یافتیم.در این پژوهش تبیین شد که1-
بررسی تطبیقی رابطه ادراک و کمال نفس در اندیشه فلسفی ابن‌سینا و ملاصدرا
نویسنده:
فرنوش بابادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از دیرباز راه وصول به کمال و سعادت، حکمت عملی معرفی شده است، بنابراین بیشتر تلاش‌ها در پی شناخت راه‌های معرفی شده از سوی این حکمت بوده است و هر راه و روشی برای وصول به خیر و سعادت و کمال، اغلب راه‌هایی بوده‌اند که به این حکمت ختم شده‌اند و به معرفی انواعی از تکالیف و اعمال و اصول عملی برای وصول به سعادت و کمال که همه‌ی انسان‌ها فطرتا"به سوی آن گرایش دارند، منجر شده است. اما با تمرکز بر آراء و نظرات فیلسوفان و حکیمان دیده خواهد شد که، آنچه که در نزد آنها برجسته‌تر از حکمت عملی است، توجه آنها به حکمت نظری و معرفی راه و روشی نظری برای وصول به کمال و سعادت حقیقی است و این راه همانا راه علم و ادراک است. به خاطر گستردگی این مبحث، رویکردها و دیدگاه‌های گوناگونی درباره‌ی آن وجود دارد و به اقتضای این رویکردهای متفاوت، معیار مورد توافق همگانی را نمی‌توان در میان آثار آنها یافت، هر چند که البته وجوه اشتراکی نیز در لابه‌لای نظرات آنها وجود دارد. بدین روی در این رساله تلاش شده است تا زوایای ناپیدای علم و ادراک و نیز کمال و سعادت حقیقی از دیدگاه ابن‌سینا و ملاصدرا معرفی شود. فلاسفه برای ادراک چهار قسم یا مرتبه قائلند: احساس، تخیل، توهم و تعقل. ابن‌سینا از همین تقسیم پیروی کرده است اما ملاصدرا با داخل کردن ادراک وهمی در ادراک عقلانی، ادراک را سه قسم دانسته است. دو نظریه‌ی اساسی در باب نحوه‌ی ادراک در فلسفه‌ی اسلامی به «نظریه تجرید» و «نظریه تعالی» معروف است. بر اساس نظریه‌ی تجرید که عمدتا" در آثار ابن‌سینا و پیروانش مطرح شده است، صورت محسوس به واسطه تجرید و حذف عوارض مادی و خصوصیات شخصی به مرتبه خیال و بعد از آن توهم و در نهایت متصف به کلیت می‌گردد و کمال ادراک و قوای ادراکی حاصل می‌شود. اما مطابق نظریه تعالی که در آثار ملاصدرا و پیروان او مطرح شده است، صور و معانی جزئی حسی و خیالی به وسیله تعاملات عقلی و نفسانی، ترقی و تعالی یافته و به شمول و سعه بیشتری می‌رسند. با بررسی این دو نظریه در باب نحوه‌ی ادراک، اگر چه تفاوت بین این رویکردها و نحوه‌ی حصول و وقوع ادراک در میان مبانی هر دو فیلسوف دیده می‌شود، اما خواهیم دید که انتهای عمل ادراک از نظر این دو فیلسوف وقوع کمال و سعادت است و تلاش برای رسیدن به مرحله‌ی برترین ادراک، یعنی ادراک عقلی، همانا انگیزه‌ی حرکت و نیل به کمال و سعادت که دغدغه‌ی فکری بشر هست، می‌باشد. همان ‌طور که آنها کمال و سعادت را، استکمال نفس بر اثر شناخت حقایق موجودات، یک نوع شناخت تحقیقی و قطعی به اندازه طاقت بشری تعریف می‌کنند. بنابراین بر طبق این تعریف، آنها کمال و سعادت را از سنخ ادراک می‌دانند و ادراکات نیز بر حسب نیروهای متعدد ادراکی و مدرکات، متفاوت می‌شوند، پس کمال و سعادت هر قوه به تناسب ادراک خویش، لذت و سعادت ویژه‌ای دارد.
عشق و محبت الهی در اخلاق اسلامی با تاکید بر آرای ابن سینا و احمد غزالی
نویسنده:
علی دینی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«عشق و محبّت الهی در اخلاق اسلامی با تأکيد بر آرای ابن سينا و احمد غزالی» عنوان پژوهشی است که شامل مقدّمه و 13 فصل به شرح ذيل تدوين شده است:در فصل اوّل، درباره ی ماهيّت عشق و محبّت سخن به ميان آورده ايم و سپس از منظر بزرگان حکمت و فلسفه و عرفان، معنای لغوی و اصطلاحی آن را مورد بررسی قرار داده ايم.در فصل دوّم، به پيشينه و سير تاريخی موضوع «عشق و محبّت» توجه نشان داده ايمو جايگاه عشق و محبّت را در مکاتب و اديان مغرب زمين و مشرق زمين و سرزمين ايران مشخص کرده ايم.در فصل سوّم تقسيمات «عشق» را که در ترکيب های متفاوت وصفی و اضافی به کار گرفته شده است، مورد تعريف قرار داده ايم و حد اشتراک و افتراق هر يک از آنها را روشن نموده ايم. در فصل چهارم، به رهيافت های عمومی «عشق و محبّت» در حوزه ی اخلاق همّت گماشته ايم که چگونه «عشق» موجب تغيير نگرش در وجود عاشق می شود و او را به سمت مشابهت و مشاکلت با معشوق سوق می دهد. و از آنجا که مجاهدت های سالک طريق حق، بر محور عشق و محبّت الهی می چرخد، شايسته ديديم که به جايگاه «عشق و محبّت» در عرفان اسلامی نيز توجّهی داشته باشيم و لذا در فصل پنجم به تبيين «عشق» و جايگاه آن در عرفان اسلامی نظری انداخته ايم. در فصل ششم، که به نوعی مهم ترين فصل اين پژوهش محسوب می شود، واژه ی «عشق و محبّت» را در قرآن و منابع دينی مورد کنکاش و جستجو قرار داديم و در حدود 7 شاهد از کلام الله مجيد و بيش از 15 شاهد از ساير منابع اسلامی به دست آمد.در فصل هفتم، به آثار و پيامد های «عشق و محبّت الهی» نظر داشته ايم که چگونه «عشق به حضرت حق» آثار و پيامدهای مثبت و سازنده ای را در وجود عاشق توليد می کند و او را به سمت تعالی و تقرّب الی الله هدايت می نمايد. در فصل هشتم، «ويژگی های عشق و محبّت الهی» مورد بررسی قرار گرفته است که از چه جنسی است و رابطه ی آن با نيروی خِرد و عقل چيست و آيا هر کسی قابليّت دريافت اين هديه ی الهی را دارد يا نه؟ حال برای تحصيل «عشق و محبّت الهی» چه طريقی را بايد سپری کرد تا بتوان پرنده ی عشق الهی را صيد نمود؟ که به اين سؤال در فصل نهم پاسخ داده شده است. در فصل دهم، به انواع جهان بينی ها اشاره شده و ضمن تبيين جهان بينی عاشقانه، ارتباط آن با اخلاق، خصوصاً از منظر ابن سينا نيز بيان شده است.در فصل يازدهم، مراحل رشد و شکل گيری عشق در انسان توضيح داده شده است که چگونه اين روند تکاملی «عشق» از «عشق به خود» شروع می شود و تا «عشق الهی» ادامه پيدا می کند.و در فصل دوازده و سيزده نيز به طور اجمال پديده ی «عشق» را در آثار ابن سينا، و شيخ احمد غزالی مورد کنکاش قرار داده ايم که هر يک از چه منظری به اين مهم نظر داشته اند و در آخر ماحصل اين پژوهش را در نتيجه گيری اين نوشتار آورده ايم.
خداوصفاتش دردعاهای صحیفه سجادیه ومقایسه آن بانظربرخی فیلسوفان مسلمان(ابن سیناوشیخ اشراق وملاصدرا)
نویسنده:
زینب تاجیک
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده مسأله اثبات وجود خدا و صفاتش گرچه همواره مورد عنایت و توجه فیلسوفان مسلمان بوده است و ایشان به قدر مستوفا هم به آن پرداخته اند اما فقط ایشان نبوده اند که به این مساله توجه کرده اند بلکه پاسداران حریم دین نیز بخشی از هم خودرا مصروف این مهم نموده اند. نمونه آن تلاش چهارمین امام معصوم شیعیان زین العابدین(علیه السلام) است که در صحیفه سجادیه خود بخشی از سعی خود را معطوف این مساله نموده است .این توجه نشانگر این است که علی رغم اینکه بعضی با موضع گیری مقابل فلسفه و فیلسوفان میخواهند نشان دهند که فلسفه با تکیه بر عقل و برهان و استدلال در تضاد با دین قرار دارد وبا وجود متون دینی فلسفه امری بی فایده است .اما وجود شباهتهای بسیاری که میان تبیین فلسفی فیلسوفان از این مساله وایمه اطهار(سلام الله علیها)است نشان میدهد که این دغدغه ای مشترک است .خصوصا که در بحث اثبات خدا و صفاتش تشابهات فراوانی بین تبیین فلسفی فیلسوفان نامدار ( ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا) و صحیفه سجادیه به چشم می خورد. شاید تنها تفاوت در این است که تبیین فلسفی این مساله با جزئیات و پیچیدگی بیشتری همراه است. نگارنده برای نشان دادن این امرسعی نموده تاباجمع آوری منابع لازم وتحلیل مباحث مربوطه ادعای خود را در دو فصل سامان یافته در رساله حاضر ثابت نماید. در فصل اول مسأله اثبات وجود خدا در فلسفه سه فیلسوف مسلمان و صحیفه سجادیه بررسی و با هم مقایسه می شود و در فصل دوّم صفات خدا در فلسفه این سه فیلسوف و صحیفه سجادیه بررسی و با هم مقایسه شده و به وجوه شباهت وتفاوت آنها نیز اشاره رفته است.واژگان کلیدی: خدا،صفات خدا،صحیفه سجادیه،ابن سینا،شیخ اشراق،ملاصدرا.
رابطه نفس و بدن از دیدگاه بوعلی سینا و علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
منصوره ناجیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آن‌گاه که گفته می‌شود رابطه نفس و بدن چگونه است؟ این پرسش خود متضمن اذعان ضمنی به دو ساحت عمده در وجود انسان است. این که رابطه دو شی، فرع بر وجود آن دو چیز است، نیز امری مسلم و غیر قابل خدشه می‌باشد. پذیرفتن مغایرت بین نفس و بدن از سویی و چگونگی تبیین ارتباط این دو از دیگر سوی، شکل دهنده سنگ‌بنای یک نگرش جامع و عمیق فلسفی در انسان‌شناسی است.از این‌رو مساله ارتباط نفس و بدن یکی از موضوعات مهمی است که در فلسفه اسلامی مورد توجه قرار گرفته است که آگاهی از آرای فلاسفه بزرگ اسلامی به‌ویژه دو چهره پر فروغ شیخ الرئیس ابو علی سینا و علامه طباطبایی (ره) و مقایسه نظریات ایشان دغدغه اصلی این رساله می باشد.از آن‌جا که ابن سینا نفس را روحانیه الحدوث می داند، رابطه نفس و بدن را از نوع رابطه آلت با صاحب آلت می‌داند به نحوی که نفس برای استکمال خود بدن را به عنوان ابزار به خدمت می‌گیرد و به عبارتی رابطه تدبیری با بدن دارد. از سوی دیگر ایشان معتقد است که تعلق نفس به بدن از نوع تعلق عرضی است نه ذاتی، به این معنا که نفسیت نفس (تعلقش به بدن) امری خارج از ذات و حقیقت نفس می‌باشد.ابن سینا علی‌رغم مغایر دانستن نفس و بدن، با تاکید فراوانی در تاثیر و تاثر متقابل نفس و بدن سخن گفته است.هم‌چنین وی معاد روحانی را با دلیل عقلی اثبات نموده و معاد جسمانی را به شرع ارجاع داده است .علامه طباطبایی(ره) نیز با نظریه جسمانیه الحدوث و حرکت جوهری نفس، تعلق و ارتباط نفس و بدن را ذاتی و حقیقی دانسته که هرگز قابل تفکیک و جدایی از هم نیستند. ویبا اثبات عالم مثال، دو حیات و زندگی پس از مرگ برای انسان قائل است؛ حیات برزخی و حیات اخروی.ارتباط نفس با بدن به عالم طبیعت ختم نمی‌شود بلکه به بدن مثالی و بدن اخروی نیز کشیده می‌شود.
بررسی تطبیقی حرکت در فلسفه ملاصدرا با فیزیک جدید
نویسنده:
جعفر احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقوله «حرکت» مورد توجه فلاسفه بزرگی مانندارسطو، ابن سینا و ملاصدرا قرار گرفته و در این عرصه تعاریف و نظریات فراوانی از این فیلسوفان بیان شده است. در این میان، برخی از آراء فلاسفه مسلمان قابلیت انطباق با برخی قوانین فیزیکِ نیوتنی دارند . قانون اول نیوتن در حرکت با نظریه «دفعِ» ارسطو سازگار نیست ولی هیچ کدام از نظریات سه گانه «دفع» ،«میل»و«تولد» در حرکت قسری که از جانب فلاسفه اسلامی و متکلمین مطرح گردیدهرا رد نمی کند. مضامینی قریب به قانون دوم نیوتن توسط برخی از فیلسوفان مسلمان مانند ابن ملکاو فخررازیمطرح شده است، وبرخلاف اصل موضوعه قانون دوم نیوتن که در آن نیرو های خارجی موجب حرکت می شوند در حرکت جوهری صدرا، نیرو و متحرک هردو یک چیزند. صدرالمتالهین در نظام فلسفی خود ، که بر بنیاد «وجود» استوار شده است، نظریه ای را درحرکت قسری ارائه می دهد که با «وجود» ارتباط دارد و جز از طریق آن قابل فهم نیست. یکی از مهمترین و روشنگرترین تصریحات صدرالمتالهین درباره مقوله زمان است، اینکه زمان بعد چهارم ماده است و جز این وجودی در خارج ندارد . ملاصدرا برخلاف نیوتن برای زمان وجود خارجی مستقلی قائل نیست، و آن رامقدار حرکت جوهر عالم می داند لیکن هردو معتقد به وجود «فضای مطلق» می باشند. روش ریاضی نیوتن همانند استدلال ملاصدرا مبنی بر پیوستگی حرکت در عالم خارج،انقسامِ بالقوه حرکت به اجزایبی نهایت است . حرکت مستدیر مطابق قوانین فیزیکی در زمره حرکات قسری به حساب می آید حال آنکه در فلسفه اسلامی جزوحرکات طبیعی فرض می شود و اعتقاد حکماء مشاءبه اینکهفلک الاافلاک راموجد زمان مطلق می دانند ، در هیچ کدام از دیدگاه های نیوتنی و صدرایی قابل توجیه نیست. بر خلاف دید گاه فلسفی که برخورد دو شئ را دفعی فرض می کند در دیدگاه فیزیکی برای برخورد یک قطعه زمانی ولو بسیار کوتاه در نظر گرفته شده است و نهایتاً اینکه نیوتن مدافع نظریه ذره ای بودن نور است لیکن نظر ملاصدرا بر خلاف عقیده نیوتن با نظریه موجی بودن نور مطابقت بیشتری دارد.
نظریه عنایت؛ جایگاه و نتایج آن در فلسفه ابن‌سینا
نویسنده:
محمدصالح طیب‌نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از دشوارترین مباحث فلسفه و کلام، مبحث عنایت الهی است. از یک طرف پیوند صفت عنایت با دیگر صفات الهی از جمله علم، اراده، علیت، حکمت، رضا و ... و از طرف دیگر ارتباط آن با مسأله احسن بودن نظام آفرینش و مسأله شرور بر پیچیدگی و دشواری درک این صفت الهی افزوده است. شاید بتوان گفت ابن سینا اولین فیلسوفی است که نظریه عنایت را یکی از ارکان خداشناسی فلسفی خود قرار داده و با طرح فاعل بالعنایه تحول شگرفی در این حوزه پدید آورد و تاحد زیادی جهت گیری فیلسوفان بعدی را چه در جهان اسلام و چه در مغرب زمین مشخص نموده است. چنانچه در‌ اندیشه‌های‌ ابن‌سینا درباره‌ عنایت‌ الهی‌ به‌ درستی‌ تأمل‌ شود، علی‌رغم‌ برخی‌ ابهامات‌ و کاستی‌ها نکات‌ بسیار دقیقی‌ در آن‌ وجود دارد که‌ افق‌های‌ گسترده‌ای‌ را برای‌ پژوهندگان‌ حقیقت‌ آشکار می‌سازد. عنایت،‌ از نظر او علم‌ حق‌ تعالی‌ به‌ موجودات‌ و نظام‌ آنهاست‌ و این‌که‌ تمامی‌ موجودات همراه با بهترین نظام حاکم بر آنها،‌ از احاطه علمی‌که‌ خداوند به‌ آنها دارد، پدید آمده‌اند. علیرغم اهمیت موضوع و ارائه پاسخ‌ تفصیلی‌ بسیاری‌ از مسائل مرتبط با عنایت الهی در کلمات‌ ابن‌ سینا و طرفداران‌ حکمت‌ مشاء‌، ولی متأسفانه در کمتر اثری همه لوازم و آثار فلسفی این نظریه در کنار هم دیده شده است به گونه ای که روشن نیست که آیا ابن سینا راه متفاوتی را نسبت به فیلسوفان قبلی پیموده است؟ آیا دیدگاه بوعلی در باب علم الهی، فاعلیت ایجادی خداوند و اراده الهی می تواند همه لوازم فلسفی عنایت الهی را آنگونه که مدنظر اوست، فراهم سازد؟ آیا نقدهایی که فیلسوفان بعدی به نظر ابن سینا در این باب دارند، این معضلات را برطرف نموده و یا مشکلات جدیدی را پدید آورده است؟ و دهها پرسش دیگر که همگی حاکی از ضرورت پرداختن به این موضوع است.نگارنده بر آن است که ابن سینا در این نظریه، اگرچه از عناصر بنیادی فلسفه ارسطوئی و نوافلاطونی در پیوند با تعالیم اسلام بهره برده است، ولی به هیچ وجه نمی توان نظریه او را طرحی تلفیقی و التقاطی محسوب نمود؛ بلکه نظریه ای نو و ابتکاری است که با هدف پاسخگویی به چرایی آفرینش و تبیین چگونگی آن و همچنین پاسخ به چگونگی علم خداوند به جزئیات، ارائه شده است. از نظر ابن سینا نظریه عنایت مبتنی بر سه رکن فاعلیت ایجادی، علم به نظام خیر و رضای حق تعالی به نظام خیر است. وی لازمه عنایت الهی را احسن بودن نظام آفرینش می داند و بدین منظور به تبیین چرائی و چگونگی دخول شرور در قضای الهی پرداخته است. سهروردی به علت نقدهای بنیادی که به تقریر ابن سینا از علم الهی و فاعلیت الهی دارد، نظریه عنایت را نمی پذیرد هرچند براساس مبانی خود احسن بودن آفرینش و نفی شرور را تبیین می کند. ملاصدرا اشتراک نظر بیشتری با ابن سینا دارد. وی اگرچه نظریه صور مرتسمه و ایجاد شیئ من شیئ را رد می کند ولی با ارائه اصلاحاتی نظریه عنایت را اثبات می کند.
معاد از دیدگاه دو حکیم مسلمان ابن سینا ‏‎"‎‏ره‏‎"‎‏ و ملاصدرا‏‎"‎‏ره‏‎"‎‏
نویسنده:
ایاد ساعدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معاد یکی از اصول مهم ادیان آسمانی به شمار می آید. این مسئله با مسئله انسان شناسی و نفس شناسی ارتباط وثیق دارد ، و متناظر با اختلاف در انسان شناسی آرا مختلف در باب معاد وجود دارد.معاد بر دوقسم است، روحانی و جسمانی، اگر لذت یا عذاب اخروی برای روح باشد به آن معاد روحانی گویند. و اگر لذت و درد اخروی متعلق به ابدان باشد، بدان معاد جسمانی گویند.هر دو حکیم ‏‎"‎‏ابوعلی سینا و ملاصدرا‏‎"‎‏ به معاد روحانی و جسمانی قائل اند.و هر دو علاوه بر وحی از طریق برهان به معاد روحانی عقیده دارند، ولی اختلاف آن دو فیلسوف دراین است که ابن سینا از طریق وحی، به معاد جسمانی عقیده داشته و نتوانسته است برهان بر تحقق معاد جسمانی اقامه کند. ولی ملاصدرا علاوه بر طریق وحی ، برهان بر تحقق معاد جسمانی اقامه کرد.
شناخت‌شناسی از دیدگاه ابن‌سینا
نویسنده:
جلال حیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تاریخچه بحث شناخت به قبل از میلاد مسیح برمی‌گردد و از آنجائی که بحث شناخت به ارزش علم و ادراکات می‌پردازد لذا با توجه به این بحث است که راه رئالیسم و ایده‌آلیسم و سوفیسم و شکاکیت از هم جدا می‌گردند. بحث شناخت در غرب دارای فراز و نشیبهای متعددی بوده است و لذا دارای اهمیت ویژه‌ای بوده و می‌باشد. زیرا با توجه به شناخت است که عده‌ای راه سفسطه را در پیش گرفته‌اند و عده‌ای راه شکاکیت را برگزیدند و عده‌ای تنها برای حس اعتبار قائل شده‌اند و عده‌ای تنها برای عقل. ولی از آنجائی که فلسفه اسلامی دارای ثبات بیشتر بوده است دچار این اضطراباتی که برای فلسفه غرب پیش آمده، برای آن پیش نیامده است ولی حکمای اسلامی که از این مباحث نیز غافل نبوده‌اند و این مباحث را به طور پراکنده در لابلای مباحث فلسفی آورده‌اند مثلا در مبحث وجود ذهنی، در مبحث اتحاد عاقل و معقول، معقولات ولی و ثانیه، مبحث نفس و در مبحث عرض که به اقسامی تقسیم می‌کنند یکی از آن اقسام کیف است که به نفسانی و غیرنفسانی تقسیم می‌نمایند و علم را کیف نفسانی می‌دانند و ... پایان‌نامه حاضر مشتمل بر 9 فصل است که به بحث شناخت‌شناسی از دیدگاه ابن‌سینا پرداخته شده است . در ابتدا به زندگینامه ابن‌سینا پرداخته شده و معنای شناخت و مسائل مربوط به شناخت مورد بررسی قرار گرفته است و سیر تاریخی مساله شناخت ذکر شده است . در فصل دوم به معنای علم و معرفت و ادراک از دید حکماء و سپس ابن‌سینا پرداخته شده است و در فصل سوم اقسام ادراک که شامل احساس ، تخیل، توهم و تعقل می‌باشد ذکر شد و به تعریف هر کدام پرداخته شده است . در فصل چهارم به نحوهء حصول اقسام ادراک اختصاص یافته است یعنی اینکه چگونه احساس حاصل می‌شود و چگونه تخیل به دست می‌آید و سپس نظریه تجرید ابن سینا و تعالی یا ارتقاء ملاصدرا اشاره‌ای شده است . در فصل پنجم در ابتدا به نظریه‌های گوناگون راجع به تعریف حقیقت توجه شده است و سپس به حدود و میزان واقع نمائی ادراکات پرداخته شده است . در فصل ششم به تجرد و عدم تجرد صور و قوای ادراکی پرداخته شده، در ابتدا به نظریه برخی حکما توجه شده سپس به نظریه ابن‌سینا که قوای ادراکی را مادی می‌دانند و تنها قوه مدرکه عاقله را مجرد می‌دانند پرداخته شده و سپس نظر ابن‌سینا در مورد اینکه صور ادراکی را مجرد می‌دانند ذکر شده و اینکه تنها صور ادراکی معقوله است که مجرد محض می‌دانند توجه شده است . فصل هفتم به نظریه اتحاد عاقل و معقول اختصاص یافته است . در ابتدا به سیر تاریخی و تبیین نظریه و انحاء اتحاد و یک دلیل بر نظریه پرداخته شده و سپس نظر ابن‌سینا را در این راستا جویا شدیم که چه نوع اتحادی را می‌پذیرد و چه نوعی را منکر است . فصل هشتم به وجود ذهنی پرداخته شده است که به سیر تاریخی مساله و نظر حکما و متکلمین در این باب اشاره شده است و سپس نظر ابن‌سینا در این مورد ذکر گردیده است و اشکالات وجود ذهنی مطرح شده و جواب ابن‌سینا و ملاصدرا ذکر شده است . در فصل نهم به معقولات اولی و ثانیه پرداخته شده است یعنی در ابتدا به تعریف معقولات اولی و ثانیه و ثانیه منطقی و فلسفی پرداخته شده و نظر ملاصدرا به طور مختصر ذکر گردیده و سپس نظر شیخ‌الرئیس را ذکر کردیم و در آخر خلاصه پایان‌نامه و سپس نظر شیخ‌الرئیس را ذکر کردیم و در آخر خلاصه پایان‌نامه و سپس نتیجه‌ای که از این مباحث می‌شود گرفت ذکر گردیده و اینکه چگونه از این مباحث می‌شود به شناخت‌شناسی ابن‌سینا پی برد.