جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 34
أسرار الخفیة فی العلوم العقلیة
نویسنده:
علامة حلی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم),
کلیدواژه‌های اصلی :
کلیدواژه‌های فرعی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
محقق اثر در مقدمه‎اش، تحت عنوان «پیرامون کتاب اسرار الخفیه» همانند مصنف به اهمیت علوم عقلی در اتصاف انسان به علوم عقلی کلی و عقاید صحیح یقینی -که وجه تمایز انسان از حیوانات است- اشاره کرده است. وی کامل‎ترین و والاترین علوم عقلی را علم به مبدأ و منتهای اشیاء دانسته که واجب‌الوجود است. وی با مقارنه بین تاریخ وفات هارون جوینی و علامه حلی چنین نتیجه گرفته که علامه، نگارش این کتاب را پیش از 33 سالگی به پایان رسانده است. این کتاب از آثار مهم علامه است که آن را «اسرار الخفیّه» نامیده است و به مصداق اسمش در‎ آن‎ حرف‌هایی‎ را که تابه‌حال کسی نزده مطرح کرده است. از جمله نظریات علامه، بحث در مسئله اصالت وجود و اصالت ماهیت است که به‎صورت مستقل در عصر علامه و پیش از او مطرح نبود؛ اما می‎بینیم رأی علامه پیرامون این مسئله در یکی از اسرار کتاب ذکر شده است. او در یکی از اسرار کتاب می‎نویسد که بعضی معتقدند وجود صفتی دارد که حصولش را در اعیان اقتضا می‎کند. بدون شک این همان قول به اصالت وجود است. او سپس با تعبیر «و هو محال» از این دیدگاه تعبیر می‎کند که به‌صراحت نشان می‎دهد که او قائل به اصالت ماهیت است. علامه‎ حلی‎ همچنین بر‎ روی این دیدگاه تأکید می‎کند که حقیقت انـسان هـمان اجزاء اصلی بدن است که بدون تغییر و دگرگونی و کم‌وزیاد‎ شدن باقی‎ و پایدار است. او در‎ کتاب‎ کشف‎ الفوائد بین جـدایی اجـزاء‎ از یـکدیگر و نابودی آن‌ها مردد است؛ به‌عبارت‌دیگر میان این دو نـظریه که آیا‎ اعاده‎ معدوم جایز است یا ممتنع دو‎ دل‎ است‎. به‎ همین‎ دلیل معتقد است‎ که‎ این اجزای اصـلی بـدن کـه مساوی با حقیقت انسان است یا با مرگ نابود می‎شـود‎ و هـنگام‎ بازگشت‎ به امر خدا دوباره ایجاد می‎گردد؛‎ این‎ در‎ حالی‎ است‎ که‎ اعاده معدوم را بپذیریم. یـا بـا مـرگ اجزاء اصلی آن از یکدیگر جدا می‎شوند و هنگام بازگشت این اجزاء اصلی به امـر خـدا بـا یکدیگر ترکیب و تألیف می‎شوند‎؛ درصورتی‌که اعاده معدوم را نپذیریم؛ اما در اسرار الخفیه دو دلی و شک و تردیدی کـه گـفته شـد برطرف می‌شود و آشکارا حقیقت انسان را همان اجزای‎ اصلی‎ بدن می‎داند که هنگام مـرگ از یـکدیگر جدا می‎شوند و فناناپذیرند و اعاده معدوم و بازگشت آنچه نیست و نابود شده است را نیز مـحال و مـمتنع مـی‎داند. شیوه محقق در تحقیق و تصحیح اثر عبارت است از: تفکیک مطالب کتاب به سه قسمت: منطقیات، طبیعیات و الهیات؛ قرار دادن علامت‎های نشانه‎گذاری بر اصل با تغییر اشکال املائی به شیوه جدید؛ مقابله دقیق نسخه چاپ شده با اصل تا در صورت افتادگی یا تحریف متن تدارک شود؛ استخراج اقوال و نصوصی که مصنف در کتابش آورده، خواه به اسامی گوینده سخن اشاره کرده یا نکرده باشد؛ مصحح هرگاه لازم دیده عبارت یا جمله‎ای را به متن بیافزاید آن را در بین کروشه [] آورده و در پاورقی به منبع آن اشاره کرده است.
تحليل، نقد و بررسی آراء ناظر به «اسلاميت» فلسفه اسلامی
نویسنده:
منصور ايمانپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
يکي از پرسشهايي که امروزه در باب فلسفة اسلامي مطرح ميشود، اين است که منظور از فلسفة اسلامي چيست؟ و چرا اين فلسفه، در مقام واقع، بعنوان و وصفِ «اسلامي» متّصف گشته است؟ در پاسخ به اين پرسش، آراء مختلف و متضادي بيان شده است: برخي اين فلسفه را اساساً همان فلسفة يوناني دانسته و افزودن وصف عربي و اسلامي به آن را امري بيوجه دانسته‌اند. برخي ديگر، اين فلسفه را بجهت جانبداري از باورهاي اسلامي، به الهيات و کلام اسلامي تقليل و تحويل داده‌اند. لکن محققان و صاحب‌نظران زيادي هم هستند که به واقعيت و تحقق اين فلسفه و اسلاميت آن معتقدند. اين محققان به دو دستة بزرگ تقسيم ميشوند: برخي عنوان «اسلامي» را امري صوري و ظاهري قلمداد کرده و رشد و گسترش اين فلسفه در سرزمين اسلامي و بدست فيلسوفان مسلمان و تحت لواي حکومت اسلامي را علل نامگذاري آن به «فلسفة اسلامي» دانسته‌اند. دسته‌يي ديگر، وصف مذکور را ناظر و معطوف به محتواي اين فلسفه دانسته و ديدگاههاي متفاوتي در اين زمينه ارائه کرده‌اند. برخي از اين بزرگان بر اين باورند که چون بعضي از مسائل اين فلسفه، مأخوذ از تعاليم اسلامي است و برخي از آن نيز در خدمت اثبات بعضي از تعاليم دين اسلام است، ازاينرو اين فلسفه به صفت اسلامي متصف گشته است. برخي ديگر از اين محقّقان، باور مستدّل فيلسوفان اين فلسفه به وجود باريتعالي و توحيد ربوبي و تشريعي را براي اسلامي (بمعناي عام) ناميدن اين فلسفه،کافي ميدانند و بعضي ديگر، اين فلسفه را همان فلسفة نبوي و مأخوذ از کتاب و سنّت معرفي ميکنند. نوشتار حاضر پس از تشريح و تحليل ديدگاههاي مذکور، به اين نتيجه ميرسد که فلسفة اسلامي، مولود تعامل زندۀ فلسفه و تفکر يوناني و ايراني و فرهنگ و تمدن اسلامي است و اين فلسفه با التزام به موضوع و چارچوب و روش فکر فلسفي، از جهات مختلف، متأثر از جهانبيني و تعاليم اسلامي است و هرگونه حصرگرايي در اين زمينه و تمرکز به برخي جهات، مستلزمِ افتادن در دام مغالطة کنه و وجه خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 9 تا 34
تحلیل نقش شیعیان امامیه در تحولات فرهنگی جهان اسلام از قرن پنجم تا نیمه قرن هفتم قمری
نویسنده:
محمدطاهر یعقوبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فرهنگ در پیدایش، جهت دهی و گسترش اندوخته های مادی و معنوی بشر تاثیر قابل توجه دارد. فرهنگ و تمدن اسلامی حاصل دستمایه‎های دینی و تأکید موثر دین اسلام بر مولفه های آن است. شکل گیری و تکوین فرهنگ و تمدن اسلامی از عصر رسول خدا (ص) صورت پذیرفته و سپس امامان شیعه علیهم السلام و پیروان آنان در گسترش آن تاثیر به سزایی داشتند. پس از غیبت صغری(260ق) شیعیان امامیه در دگرگونی فرهنگی جهان اسلام نقش مهمی ایفا کردند. در این پژوهش تبیین نقش فرهنگی شیعیان امامیه در مقطعی از تاریخ اسلام مورد نظر است که فرهنگ و تمدناسلامی دوران طلایی و پیشرفت(قرن سوم و چهارم) را پشت سر گذاشته و دوران توقف و انحطاط را آغاز کرده و با هجوم مغولها به رکود رفت. در واقع تحولات فرهنگی جهان اسلام در این دوره به سکون و نزولِ فرهنگ و تمدن اسلامی معطوف است. بررسی و تبیین وضعیت و نقش فرهنگی شیعیان امامیه در مقطع قرن پنجم تا نیمه قرن هفتم، بی تردید از اهمیت خاصی برخوردار است. ضرورت این تحقیق به اهمیت تبیین تاریخ فرهنگی شیعیان با توجه به وضعیت فرهنگی جهان اسلام باز می گردد. بدین معنا که تفکیک جایگاه فرهنگی شیعیان در جهان اسلام و بررسی سیر و روند تحولات فرهنگی در این مکتب مورد توجه بوده و لازم است تبیین شود که آیا شیعیان هم با سیر تحولات فرهنگی جهان اسلام همراه بودند و یا اینکه مسیر پیشرفت در قرن چهارم را ادامه داده و از منحنی نزول فرهنگ و تمدن اسلامی پیروی نکردند. در این راستا، وضعیت شیعیان و نقش آفرینی آن ها در حوزه فرهنگی مورد بررسی و تحلیل قرار خواهد گرفت. راهبردهای فکری- فرهنگی، رویکردها، متدولوژی و مهندسی علوم نزد شیعیان مورد بررسی و تحلیل خواهد بود. تبیین نقششیعیان در حوزه علم و دانش و مراکز علمی و فرهنگی مورد توجه بوده و این نقش فرهنگی، با توجه به پراکندگی جغرافیایی شیعیان، در مناطق جغرافیایی ایران، عراق و شام تمرکز دارد. این پژوهش، مبتنی بر روش توصیفی و تحلیلی با استفاده از منابع اصلی بوده و برای تحلیل بیشتر از تحقیقات نوین نیز سود برده خواهد شد. بررسی جایگاه شیعیان در تأسیس مراکز علمی و فرهنگی همانند مدارس، کتابخانه ها و دارالعلم ها و کارکرد و تأثیر این مراکز در حوزه فرهنگ اسلامی، بررسی و تحلیل عملکرد شیعیان در توسعه و نوآوری علوم اسلامی با محوریت فقه، تفسیر، تاریخ نگاری و ادبیات؛نقش شیعیان در مهندسی و تحول علوم عقلی همانند فلسفه، کلام، و علوم ریاضی؛ راهبردهای فکری- فرهنگی با تاکید بر رویکرد عقل گرایانه و اعتدالی و اندیشه سیاسی، محورهای اصلی پژوهش را تشکیل می دهد.
عوامل مواجهه با علم کلام در فرهنگ اسلامی
نویسنده:
محمد حسن گنجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دانش‌های عقلی‌ای چون کلام، منطق و فلسفه از آغاز پیدایی خود در میان مسلمانان، هم‌چنان که موافقان و مروجانی داشته، با مخالفت‌های شدیدی نیز در میان قشری از متدینان مواجه بوده است. این موضع موافق و مخالف البته منحصر به دیانت اسلام نبوده و در دیگر ادیان چون یهودیت و مسیحیت نیز وجود داشته است. مقاله حاضر کندوکاوی است مختصر در علل و دلایل مخالفت با علم کلام در بین مسلمانان و عمدتا اهل سنت. شیوه بررسی در این مقاله، استقرائی- تاریخی است. ضمن این که پاسخ‌های اجمالی به دلایل مخالفان نیز ارائه و به محورهای کلی و اساسی و برانگیزاننده موافقت و مخالفت با علم کلام اشاره می‌شود.
صفحات :
از صفحه 83 تا 100
بررسی تطبیقی طبقه بندی های علوم در تمدن اسلامی
نویسنده:
ایوب اکرمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ظهور تدریجی زمینه های تمدنی اسلام، انشعاب علوم به رشته های گوناگون و طبقه بندی دانش ها با ملاکها و معیارهایمختلف، به صورت یک نیاز علمی بنیادین در دنیای اسلام دنبال گردید و در دوره میانه به صورت سنتی تخصصی درآمد وچشم انداز هر دانش و نسبت آن با دانش های دیگر روشن تر شد و نیازهای فکری و فرهنگی جهان اسلام از این مسیر تغذیهشد. در این نوشتار تلاش شده است ضمن معرفی اجمالی طبقه بندی های مهم و اصیل و مقایسه آنها، عوامل و زمینه هایطبقه بندیها و نقاط ضعف و قوت و سیر تحول آنها نشان داده شود. نیز ملاکات طبقه بندیها مانند علوم حکمی و غیرحکمی، علوم عقلی و علوم نقلی (شرعی)، صنایع نظری و صنایع عملی، علوم عربی و غیرعربی، مسئله شرافت علوم و...نتایج حاصل از آنها به عنوان مسئله های اساسی تحقیق، نقد و بررسی شده، مورد تامل قرار گیرد.
جایگاه دانش‌های شرعی در طبقه‌بندی علوم از دیدگاه فارابی، غزالی و خواجه نصیر طوسی
نویسنده:
یحیی بوذری نژاد، قاسم خسروی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اهمیت جایگاه علم در فرهنگ اسلامی و توسعه و رشد انواع مختلف علوم در این حوزه تمدنی باعث شده است که همواره «طبقه‌بندی علوم» جز لاینفک تفکر مسلمین در عرصه علم و علم‌پژوهی باشد. امروزه طبقه‌بندی علوم از مباحث مطرح در فلسفه علم است که در آن از روش‌ها، موضوعات، غایات و نیز شناخت درباره چیستی، اصول و مبانی علوم بحث می‌شود. لازمه اقبال به این مهم در مباحث معرفت‌شناسی، در وهله اول حاکمیت بنیان‌های فکری واضع آن و در مرتبه دوم، تحقق نسبی علوم منشعب از این طبقه‌بندی در جامعه علمی است که این شروط درباره علوم شرعی و سازگاری آن با علوم غیرشرعی در تمدن اسلامی از دیرباز تحقق یافته است. اما در سده اخیر و پس از ورود مبانی معرفتی تفکر مدرن، به ارزش معرفتی این علوم خدشه وارد شده است. از این رو، در مقاله حاضر، سه نوع از طبقه‌بندی‌های مهم در تمدن اسلامی که توسط فارابی، غزالی و خواجه نصیرالدین طوسی ارائه شده است، بازخوانی خواهد شد. سپس به چگونگی تحقق این تجربه تاریخی یعنی تلقی دینی از همه علوم و سازگاری معرفتی بین علوم شرعی و غیرشرعی می‌پردازیم. در پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی بنیادی، از روش اکتشافی و مراجعه مستقیم به مراجع دست اول استفاده شده است.
صفحات :
از صفحه 169 تا 191
بررسی روش هندسی در فلسفه اسپینوزا
نویسنده:
سمیه ولی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
گرچه روش تحقیق فلسفی و پژوهش علمی سابقه طولانی در تفکر بشر دارد، به طوری که اندیشه های ارسطو در تدوین منطق صوری را می توان نخستین تلاش برجسته در منضبط ساختن تفکر و تدوین نظام های مختلف استدلال بشمار آورد ، ولی یافتن روش درست و کار آمد در پژوهش های فلسفی و علمی در دوران جدید و پس از تحولات عصر رنسانس اهمیت ویژه ای پیدا کرد. از اواخر دوران قرون وسطی زمزمه هایی در نقد روش غالب اندیشه فلسفی- که عموما بر پایهمنطق ارسطویی استوار بود- شنیده می شد و متفکرانی همچون راجر بیکن در قرن چهاردهم میلادی علنا در برابر آن موضع می‌گرفتند.فرانسیس بیکن در قرن شانزدهم به عنوان منادی دوران جدید ، روش تجربی- استقرایی خود را به روش قیاسی ارسطویی ترجیح می داد ، ولی دکارت به عنوان فیلسوف عقل گرا بهره گیری از روش ریاضی یا هندسه تحلیلی را در تفکر فلسفی وجهه همت خویش قرار داده بود. اسپینوزا ، در دوران حماسی علم عقل گرای جدید و در فضای فلسفه دکارتی ، مطمئن ترین راه برای پرداختن به اندیشه فلسفی را استفاده از روش هندسی می دانست.مساله بنیادین این پایان نامه تبیین ماهیت روش هندسی و تلقی اسپینوزا از آن و ارزیابی میزان پایبندی خود وی به آن روش و توفیق یا عدم توفیق او در آکسیوم گذاری تفکر فلسفی است.فرضیه های اصلی این پژوهش عبارتند از :1 - بهره گیری از روش هندسی در تفکر فلسفی مسبوق به سابق است. 2 - روش هندسی همواره به عنوان یکی از روش های یقین آور در علوم عقلی مطرح بوده است. 3 - اسپینوزا در استفاده از روش هندسی عمیقا تحت تاثیر دکارت بوده است.4 - بعد از اسپینوزا ، فیلسوفان دیگر - حتی عقل گرایان - به دلایلی از روش اسپینوزا اعراض کردند و آن را برای مباحث فلسفی مناسب تشخیص ندادند. هدف و غرض اصلی از این تحقیق ، ابتدا روشن ساختن چیستی روش هندسی و سپس نشان دادن نقاط قوت و ضعف آن به عنوان الگویی برای پژوهش و عرضه تفکر فلسفی است.
مبادی متافیزیک ویتگنشتاین متقدم و نقد آن از منظر علوم عقلی اسلامی
نویسنده:
حسین واله
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نقد متافیزیک ویتگنشتاین متقدم از منظر علوم عقلی اسلامی نشان می دهد که اشتراک دیدگاه در مسائل متافیزیکی فراوانی وجود دارد و اختلاف دیدگاه ها ریشه در تفاوت پیشفرض های پایه ای در باب رابطه ذهن و عین دارد. در حالیکه ویتگنشتاین این رابطه را در وحدت صوری ذهن و عین می داند و میان صورت و ماده واقعیت ، قلمرو امکان خاص و قلمرو ضرورت ، نقش بیان کردن و نشان دادن زیان ، سمانتیک و سینتکس در منطق و زیان ، حوزه علم و حوزه فلسفه تمایز می گذارد و بدین سان تعریف جدیدی از فلسفه به مثابه فعالیت ارائه می کند در علوم عقلی اسلامی رابطه ذهن و عین از ناحیه ماده و مستند به واقع نمایی ذاتی معرفت است و این پیشفرض سبب شده که واژه معرفت مشترک معنوی تلقی شود و قلمرو های پیشگفته به یک معنا متعلق معرفت واقع گردند. لذا در حالیکه ویتگنشتاین معانی متافیزیکی را یاوه نمی داند بیان کردن آنرا ممتنع می داند اما در علوم عقلی اسلامی چنین محدودیتی دیده نمی شود . با پرداخت زیان شناسی نظری سازواری متخذ از مباحث زبانی مطروحه در علوم عقلی اسلامی می توان به نظامی نظری دست یافت که در چارچوب و جهتگیری عمومی ، با زبان شناسی نظری ویتگنشتاین متقدم تفاوت فاحشی ندارد هر چند در اثر اختلاف پیشفرض مذکور لاجرم تمایزهایی خواهد داشت . معرفت شناسی ، وجود شناسی و زبان شناسی در مبادی اولیه باید با یکدیگر متلائم باشند لذا بازخوانی نظریات در هر کدام از این حوزه ها با این هدف ضرورت دارد و باید در شمار اهداف بحث متافیزیکی قرار گیرد.
  • تعداد رکورد ها : 34