جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بررسی تطبیقی خیر، علم و زیبایی از دیدگاه افلاطون و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا محمدی محمدیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله حاضر بر آن است تا به مقایسه‌ی سه مسأله‌ی خیر، علم و زیبایی در اندیشه‌ی افلاطون و ملاصدرا بپردازد. در این راستا حقیقت هر یک از این سه مسأله و ویژگی‌های آن‌ها و ارتباطشان با یکدیگر از دیدگاه این دو فیلسوف بررسی می‌گردد و اشتراکات و افتراقات دیدگاه‌های این دو فیلسوف در این زمینه مشخص می‌گردد. با توجه به اینکه اندیشه‌ی فلسفی این دو اندیشمند با رویکردی خدا‌محور قرین است، ارتباط تنگاتنگی میان خدا، خیر، علم و زیبایی در نظریات آن‌ها وجود دارد. افلاطون حقیقتِ هریک از این سه را یک چیز و عین خدای صانع و خالق در نظر می‌گیرد و ملاصدرا خیر، علم و زیبایی را از حیث مصداق عین وجود می‌داند که در بالاترین مرتبه‌ی وجودی، عین ذات واجب‌الوجود (خدا)، می‌باشد.
زیبایی در حکمت متعالیه
نویسنده:
مهدی پرویزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مبانی فلسفی نقش زیرساختی در علوم ایفاء می‌کنند، و آموزه‌های خاصِ هر مکتب فلسفی، مایه‌ی تشخص علوم، به هویتی خاص و ممتاز، نسبت به علومِ نشأت گرفته از اصول سایر مکاتب فلسفی، می‌گردد. زیبایی‌شناسی نیز از این امر مستثنی نبوده و (هرچند که تا کنون در فرهنگ اسلامی و مکاتب فلسفی آن، به صورت مدون، تالیف و به رشته‌ی تحریر در نیامده اما) می‌تواند در دستگاه فلسفی حکمت متعالیه به صورتی کاملا (متمایز، از آن‌چه اکنون با همین عنوان، در دیگر فرهنگ‌ها و مکاتب بشری رایج است) نظام‌مند، سامان یافته و سربرآرد. در همین راستا، تبیین چیستی زیبایی و حقیقتش، نیازمند تمسک به کلیدی‌ترین نظریه‌های حکمت متعالیه پیرامون وجود، هم‌چون اصالت، وحدت، تشکیک، بساطت و ... است. از این رهگذر واقعیت زیبایی تنزل هر حقیقت، وظهور و نمود عینی آن می‌گردد. این ظهور منحصر در عالم ماده و مجرد امور ذهنی (مانند خیالات) نیست بلکه هرآنچه عین هستی یا بهره‌مند از واقعیت یگانه‌ی آن باشد به دلیل موجودیت، بر ذات خویش و یا غیر، نمودی عینی که موجب ابتهاج است، دارد. دیدگاه خاص حکیم شیراز در توضیح کیفیت ادراک و مراتب این تجلی، باعث می‌شود (برخلاف ایده‌های رایج در توجیه ادراک زیبایی) ادراک زیبایی محدود به حس (استتیک) و صرفا در نتیجه‌ی رویارویی با امور مادی ظلمانی نبوده و به‌واسطه‌ی تمایز بین موجوداتِ مراتبِ مختلفِ وجود، و کیفیت برقراری ارتباط با آن‌ها و حضورشان نزد مدرِک، انحاء ادراک زیبایی؛ با کیفیات خاصه‌ای صورت گیرد که در تمام مراتب و نحوه‌های مختلف ادراک زیبایی، زیبایی؛ خود یا صورت‌ش نزد مدرِک حاضر و به درک حضوری، شهود می‌شود. از آن‌جا که برای هر واقعیت، تجلیات و آثاری به عنوان لوازم وجودی، رخ می‌نماید؛ زیبایی و ادراکش نیز (با توجه به قرائت جدیدی که از آنان ارائه می‌گردد) مصاحب با لوازمی از قبیل سعادت و ابتهاج، ادراک امر زیبا، حرکت جوهری در مدرِک و وصول و اتحادش با زیبایی و نهایتاً زیبا شدن مدرِک، خواهند بود.
بررسی تحلیلی تبیین «حقیقت نفس» از دیدگاه علامه مجلسی و نقد آن از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
سمیه رنجبر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حقیقت نفس از مهم‌ترین مباحثی است که فکر بسیاری از فیلسوفان را به خود مشغول کرده است. و یکی از پیچیده‌ترین مباحث آن بحث تجرد یا جسمانی بودن است. که کمتربه بررسی آن پرداخته شده در اثر پیش رو به بررسی حقیقت نفس خصوصاً تجرد یا جسمانی بودن نفس از دیدگاه علامه مجلسی و نقد ملاصدرا بر آن و نیز دلایل اثبات تجرد نفس، پرداخته شده است. در قسمت اصلی این پژوهش یعنی تجرد یا جسمانی بودن نفس از دیدگاه علامه و ملاصدرا ضمن تشریح نظر علامه در رابطه با جسمانی بودن نفس و ادله ایشان، به اثبات تجرد نفس از دیدگاه ملاصدرا و نقد ایشان بر آرای علامه پرداخته شده است. نگارنده نخست عقاید علامه مجلسی را گردآوری، و با استفاده از دیدگاه ملاصدرا به نقد نظر علامه پرداخته است. و در پایان به این نتیجه رسیده که بنا بر دیدگاه علامه روح جسم لطیف روحانی است که بعد از مرگ، باقی است. وی جز خداوند را شایسته تجرد ندانسته زیرا تجرد نفس را امری نمی‌داند که از روایات بر آید. بلکه ظاهر روایات را دلیل مادی بودن نفس برمی‌شمارد بر خلاف ملاصدرا که براهینی را برای تجرد نفس اقامه کرده و به اثبات آن پرداخته است.
بررسی و مقایسه دیدگاه ابن سینا و صدرالمتالهین درباره ارتباط خدا و عالم
نویسنده:
یوسف حیدری چناری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مساله ارتباط خدا و عالم یکی از مباحث مهم فلسفی است که هم در فلسفه غرب و هم در فرهنگ و علوم اسلامی مورد توجه و نظریه پردازی اندیشمندان قرار گرفته است. با مطالعه و تامل در دیدگاههای فیلسوفان غرب در این مساله پی می بریم که نظریاتشان با اصل توحید الهی سازگار نیست. اندیشمندان مسلمان به تبیین این مساله در جهتی سازگار با توحید الهی پرداخته اند. نظریه متکلمین اسلامی در این مساله دارای نقش می باشد اما متکلمین با طرح سوالات و ایرادات دقیق، زمینه های تعقل و نظریه پردازی دقیق فلاسفه مسلمان در این زمینه را فراهم کرده اند. فیلسوف بزرگ اسلامی، ابن سینا در این مساله از مفاهیم و اصطلاحات فلسفه ارسطو و احیانا افلوطین استفاده می کند مانند، ؛علیت؛، ؛قاعده الواحد؛، ؛عقول و افلاک؛ و غیره، ولی معنائی خاص مطابق با مبانی فلسفه اسلامی که قبل از او کندی و فارابی و ... تاسیس کرده اند، ارائه می دهد. صدر المتالهین در مساله ارتباط خدا و عالم، از همین فلسفی رایج و برخی مفاهیم خاص فلسفه خود-مانند، اصالت وجود، حرکت جوهری، مساله جعل، وجود رابط داشتن معلومات و غیره -استفاده می کند. البته او در بکارگیری مفاهیم فلسفی رایج هم معنائی خاص از آنها مطابق با مبانی و اصول حکمت متعالیه خودش اراده می کند. اگر چه ابن سینا هم به آن اصطلاحات و مفاهیم به معنی صدرائی اش رسیده است ولی این صدرالمتالهین بوده که این مفاهیم را مبانی فلسفه خود قرار داد. صدرالمتالهین در مساله ارتباط خدا و عالم خواسته است که همان نظریه عرفا (اینکه عالم تجلی و ظهور حق تعالی است) را با استفاده از این مفاهیم فلسفی اثبات کند. نتیجه نهایی بحث این است که اگر چه متکلیمن و ابن سینا خواستند در این مساله (ارتباط خدا و عالم) نظریه ای مطابق با اصل توحید الهی ارائه دهند لکن نظریه صدرالمتالهین بسیار سازگارتر با اصل توحید الهی و مبانی اسلامی است و نواقص نظریات متکلمین و ابن سینا را دارا نمی باشد.
صدرالدین شیرازی و بنه دیکت اسپنوزا مقایسه‌ای از نظر معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی تطبیقی نظریه ملاصدرا و اسپینوزا درباره «انسان اخلاقی»
نویسنده:
پریچهر میری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اندیشه و آرزوی دست‌یابی به «انسان اخلاقی» همواره ذهن بسیاری از اندیشمندان و فلاسفه را به خود مشغول می-داشته است. ملا صدرا و اسپینوزا دو فیلسوف متعلق به دو بافت متفاوت فکری- فرهنگی در باب انسان اخلاقی اندیشیده اند. در این پژوهش تلاش شده تا به جنبه‌های مختلفی از آراء این دو پرداخته شود. مباحث مربوط به پایان‌نامه در چهار فصل تنظیم شده است. در فصل اول خاستگاه تاریخی نظریه انسان اخلاقی طرح شده است. در فصل دوم نظریه اخلاقی ملا صدرا و اسپینوزا بر اساس سه نظریه معروفِ غایت‌گرایی، وظیفه‌گرایی و فضیلت‌گرایی بررسی شده است؛ سپس در فصل سوم دیدگاه‌های این دو فیلسوف در مورد فضائل شرح و تبیین شده است. در فصل پایانی نقش متافیزیک در نظریه اخلاقی ملا صدرا و اسپینوزا مورد پژوهش قرار گرفته است. مهمترین شاخصه انسان اخلاقی ملا صدرا و اسپینوزا وجه دینی(معنویت) است. هر دو میان اخلاقی زیستن و خدا باوری پیوندی ناگسستنی ایجاد می‌کنند. انسان اخلاقی در الگوی فکری ملا صدرا در اوج خود به دلیل درک حضور همه جانبه خدا و دریافت نگاه نابی که بر او دارد اغلب رنگ عارفانه به خود می‌گیرد و پس از طی سفرهای چهارگانه به فناء فی الحق می‌رسد. وی در جای جای آثارش به بررسی صفات این انسان می‌پردازد و در این جستجو تا جایی پیش می‌رود که انسان اخلاقی را به مقام وصل خداوندی می‌رساند.اسپینوزا نیز انسانی را به تصویر می‌کشد که سراسر عشق عقلانی به خداست و نام او را «انسان آزاد» می‌نهد. انسانی که مفاهیمی مانند آزادی، قانون و ایمان بر او حکم‌فرما می‌شود. مومنانه زیستن و توجه به عقل که می‌تواند به کسب فضائل مختلف روی آورد را از جمله وجوه مشترک این دو فیلسوف می‌توان به شمار آورد.
رابطه نفس و روح در تفسیرالمیزان و شرح اصول کافی ملاصدرا
نویسنده:
بهرام درزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , شرح اثر
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این تحقیق با موضوع «رابطه نفس و روح در تفسیر المیزان و شرح اصول کافی » است که یکی از مباحثی است که از زمانی که بشر پا به عرصه هستی گذاشت و خود را شناخت همواره ذهنش را مشغول نموده است. هدف از این تحقیق، شناخت رابطه نفس و روح از حیث مجرد یا مادی ، قدیم یا حادث، تبیین نحوه تعلق و رابطه با بدن و ... است که به روش توصیفی تدوین شده است. این تحقیق در چهار فصل تدوین شده که فصل اول شامل کلیات و ادبیات تحقیق می‌باشد که در آن به سابقه تاریخی موضوع پرداخته شد. در فصل دوم دیدگاه ملاصدرا ، فصل سوم دیدگاه علامه طباطبایی و فصل چهارم اشتراکات و اختلافات این دو فیلسوف بیان شد و در پایان نتیجه‌گیری لازم بعمل آمده است. نتیجه این تحقیق روشن نمود که روح و نفس مختص انسان نبوده بلکه در حیوانات و سایر موجودات نیز با توجه به مرتبه و مقام وجودی‌شان وجود دارد. رابطه نفس و روح، رابطه وجودی و مجرد است نه عدمی و مادی، رابطه تولد و حیات است نه مرگ و نیستی. بدین معنی که با پیوستن روح در بدن و حدوث نفس به حدوث بدن، موجودی به نام انسان پا به عرصه گیتی می‌گذارد. از سوی دیگر این نتیجه حاصل گردید که رابطه نفس و روح با بدن، رابطه اتحادی است نه انضمامی.
ادراک بسیط و ادراک مرکب و جایگاه آنها در سعادت انسان از دیدگاه حکمت متعالیه
نویسنده:
رضا محمدعلیزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قول به ادراک بسیط به عنوان ادراکی بدون آگاهی از این ادراک و ادراک مرکب به عنوان ادراکی که با علم و توجه همراه است در حکمت متعالیه به چالشی معرفت شناسانه منجر می‌شود. رابطۀ این دو نوع ادراک با اقسام دیگری که برای ادراک بیان شده است مانند ادراک حصولی و حضوری، تصوری و تصدیقی، بدیهی و نظری از مباحث این پایان‌نامه است. با پذیرش تقسیم ادراک به بسیط و مرکب به تبع بایستی به تبیین نقش آن دو در سعادت انسان پرداخته شود، چرا که از دیدگاه ملاصدرا سعادت انسان به طور عمده به ادراکات او وابسته می‌باشد. ادراک بسیط از نگاه ملاصدرا براساس مساوقت علم و وجود در همۀ موجودات فراگیر است و بنابر این نمی‌تواند میان سعادتمندان و شقاوتمندان جدایی بیفکند چراکه همگی از این ادراک که ادراک نسبت به وجود خودشان و در نتیجه ادراک نسبت به علل مفیض وجودشان است برخوردارند. آنچه می تواند در سعادت نقش ایفا کند ادراک مرکب است که متعلَّق آن ادراک بسیط است. بررسی این مطلب که آیا ادراک مرکب ویژۀ انسان است یا موجودات دیگری هم هستند که از ادراک مرکب برخوردارند و ارتباط این دو نوع ادراک با فعل مُدرِک نیز در این پایان‌نامه مدنظر قرار گرفته است
نقش عقل فعال در مراحل مختلف حیات انسان از منظر ابن‌سینا و ملاصدرا
نویسنده:
فاطمه زارع
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل فعال، موجودی برتر از عالم طبیعت، عاری از ماده و احکام آن، قائم به نفس، غیر ذی وضع، و فعلیت صرف است. این عقل، به عنوان آخرین عقل از عقول عشره از منظر ابن سینا و آخرین عقل از عقول طولی بی شمار از منظر ملاصدرا، افعال و وظایفی را در عالم کون و فساد ایفاء می کند. عقل فعال از سوی ابن سینا و ملاصدرا، به عنوان حلقه ی ارتباط بین مجردات و مادیات، مبدأ صدور کثرات جهان مادی و کد خدای عالم تحت القمر مطرح شده ویکی از برجسته ترین نقش های آن،ارتباط با نفس ناطقه به عنوان کامل ترین موجود عالم ماده می باشد. نفس ناطقه، متشکل از دو بعد روحانی و مادی (نفس و بدن) است و به جهت بعد روحانی اش، ارتباط برجسته ای با عقل فعال دارد و این عقل، در تمام مراحل حیات آدمی، از حدوث نفس تا مفارقت آن از ماده و حتی پس از آن، در استکمال نفس، نقش بی واسطه و با واسطه دارد. اولین نقش و وظیفه عقل فعال در ناحیه حدوث نفس است. به گفته هر دو فیلسوف، وقتی مزاج بدن مستعد دریافت نفس گردید، نفس ناطقه از جانب واهب الصور بر آن بدن افاضه می گردد. دومین وظیفه و نقش عقل فعال، در ناحیه قوای نفس به ویژه نقش عقل فعال در تعقل و فعلیت مراحل عقل نظری است. سومین نقشی که عقل فعال دارد، نقشی است که در مسأله نبوت و نزول وحی بر عهده می گیرد. از نظر هر دو فیلسوف، این عقل یکی از ارکان نبوت و وحی است تا آنجا که عنوان ملک وحی را می پذیرد. عقل فعال، تنظیم کننده ارتباط نفس ناطقه با عالم غیب خواه در خواب و یا در بیداری می باشد. چهارمین نقشی که عقل فعال در ارتباط با نفس ناطقه بازی می کند، در مسأله بقای نفوس بعد از مرگ است که از نظر ابن سینا این بقاء، ناشی از اتصال نفس با عقل فعال است که مربوط به نفوس کامل در علمو عمل می باشد و نفوس کامل به بقای عقل فعال که علت آنها است، باقی می مانند. از نظر ابن سینا، نفوس ناقصی که در مرحله عقل هیولانی مانده اند، با تعلق به نفوس فلکی مراحل تکامل خویش را طی می کنند، اما ملاصدرا بر اساس مسلک متعالیه معتقد است که نفوس ناقص به عالم خیال تعلق می گیرند و نفوس کامل هم متحد با عقل فعال و باقی به بقای علت خود (عقل فعال) هستند. ابن سینا و ملاصدرا در هر یک از مراحل مذکور، وجوه اشتراک و نیز اختلاف نظر هایی دارند که به تفصیل در رساله به تبیین و شرح آن خوهیم پرداخت.
بررسی تطبیقی نبوت از دیدگاه سید حیدر آملی و ملاصدرا
نویسنده:
مریم صادقیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله مباحثی که اندیشمندان اسلامی بدان پرداختهاند و آن را مورد بررسی دقیق قرار دادهاند، بحث نبوت میباشد. ما در این نوشتار مباحثی پیرامون نبوت، امامت و ولایت مطرح نمودهایم و کوشیدهایم در هر مسأله‌ای نظر سید حیدر آملی و ملاصدرا را بیان نماییم و به تطبیق و بررسی آراء ایشان بپردازیم. سید حیدر آملی و ملاصدرا هر دو از متفکران شیعی مذهب می‌باشد. برای تشیع، پایان نبوت آغاز دوره جدیدی است که همان ولایت یا امامت است. در واقع امامشناسی که روشن ترین بیان آن همان ولایت است، مکمّل ضروری پیامبرشناسی می‌باشد. در این میان، نکته‌ای که در خصوص رابطه نبوت و ولایت و امامت به نظر می‌رسد این است که، هم از نظر سید حیدر و هم ملاصدرا، ولایت دارای دو مظهر می‌باشد؛ یکی نبوت و دیگری امامت. ولایت که در طول ولایت تامّه الهی است، در کسوت نبوت تجلی می‌نماید و امامت ائمه معصومین‌(ع) نیز ادامه همان حقیقت الهی است و این دو مظهر از یک حقیقت یعنی ولایت حکایت دارند. همچنین مورد دیگری که از این دو اندیشمند به چشم می‌خورد این است که، هر دو به لحاظ تاریخی از پیشینه عرفانی ابن عربی استفاده نموده‌اند. به علاوه ملاصدرا نیز تحت تأثیر سید حیدر بوده است. بنابرین ما در این نوشتار نظریات هر دو اندیشمند را در خصوص نبوت، امامت و ولایت مورد بررسی قرار می‌دهیم تا وجوه اشتراک و افتراق آراء ایشان را روشن نماییم.