جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
تحلیل کارکرد ذهن روزبهان در صورت بندی تجربه های عرفانی او
نویسنده:
کاظمی فر معین, غلامحسین زاده غلامحسین
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.
صفحات :
از صفحه 119 تا 144
بررسی برخی خصایص تجربه عرفانی در نسبت با زبان
نویسنده:
سلیمانیان حمیدرضا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
به نظر می رسد مباحث و مطالعات تجربه دینی و عرفانی بیشتر در چنبره مباحث محتوایی گرفتار و محصور مانده است؛ حال آن که یکی از اصلی ترین راههای رسیدن به درونمایه و ماهیت این نوع تجارب، از رهگذر توجه دقیق و موی شکافانه به زبان آن میسر است. ضرورت این امر در دنیای کنونی که زبان به مساله کانونی متفکران بدل شده، امری اجتناب ناپذیر است.تجربه دینی و عرفانی تجربه ای ناآشنا و غریب، استحاله ای عظیم در نحوه نگرش به خدا، جهان و انسان است که لاجرم زبان را به پهنه جدید و غریبی وارد می سازد و تفاوتی ماهوی بین زبان عرفانی با سایر زبانها ایجاد می کند.عرفان پژوهانی چون استیس، ویلیام جیمز و اتو برای تجربه عرفانی اوصاف و خصایصی برشمرده اند. اما آنچه در صورت بندی خصایص و اوصاف تجربه عرفانی در نسبت با زبان مهمتر به شمار می رود، عبارتند از: بیان ناپذیری، متناقض نمایی و هنری بودن زبان در تجربه عرفانی.هدف این نوشتار که در ضمن ادبیات عرفانی فارسی را نیز به استشهاد می گیرد، بررسی همین ویژگیهاست.
صفحات :
از صفحه 153 تا 173
مفهوم‌شناسی زیارت در ادبیات عرفانی [همایش بین‌المللی الهیات زیارت]
سخنران:
قربان ولیئی
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم
چکیده :
دکتر ولیئی مطالب خود را این چنین آغاز کردند: بحث ما حول جایگاه زیارت در ادبیات عرفانی خواهد بود. برای ورود به بحث می باید شناخت اجمالی نسبت به عرفان، ادبیات عرفانی و مقوله زیارت پیدا کنیم. تعاریف متعددی از عرفان ارائه شده است که هیچ یک از این تعاریف جامع نبوده و بیشتر بر حسب ذوق و طبع محققین ارائه شده است. در واقع می‌توان گفت عرفان بینش واقعیت وحدانی هستی است که در ابتدا به نحو مجمل و بسیط وجود دارد و طی فرآیندی انفسی به‌نام سیروسلوک بسط و تفصیل پیدا می‌کند. منظور از واقعیت وحدانی هستی، وجود حضرت حق است که فی الجمله برای همه آدمیان وجود دارد. چنین تعریف از عرفان هم در فرهنگ فارسی موجود است و هم در آثار عرفان‌پژوهان غربی مانند ویلیام جمیز، رودلف اتو، والتر ترنس استیس، واین پرودفوت و... از آن دفاع شده است. عرفان تجربه دیدن وحدانیت هستی است که در آثار غربی به این تجربه، تجربه عرفانی - Mystical experiences – گفته می‌شود. دو نوع تجربه عرفانی توسط عرفا و عرفان‌پژوهان معرفی شده است که به عنوان تجربه عرفانی آفاقی و تجربه عرفانی انفسی از آن یاد می‌شود. نتیجه تجربه عرفانی آفاقی برای عارف این است که هرچه که در جهان می‌بیند حضرت حق است که نمونه‌های متعددی در ادبیات فارسی دارد. در تجربه عرفانی انفسی، عارف یا تجربه‌گر، نگاه بیرونی ندارد بلکه نگاهی به دورن خود دارد و شهود در خود دارد و هرگاه به خود می‌نگرد حضرت حق را درمی‌یابد که نمونه‌های این نوع تجربه در ادبیات عرفانی ما فروانی کمتری دارد. دکتر ولیئی در ادامه نشست افزودند که تجربه عرفانی دارای ویژگی‌های متعددی است. معرفت بخشی یکی از ممیزه‌های تجارب عرفانی است که منجر به شناخت و معرفت نسبت به هستی می‌گردد. ویژگی دیگر تجارب عرفانی، گذرا بودن است. همچنین تجارب عرفانی عمدتا بیان ناپذیر هستند و از نظر ویلیام جیمز اگر تجربه‌ای قابل بیان بود اصلا نمی‌توان بر آن نام تجربه عرفانی نهاد. انفعالی بودن از دیگر ممیزه‌های تجربه عرفانی است به بیان بهتر برای کسب تجارب عرفانی، دستورالعمل‌های مشخص و برنامه مدون و دقیقی مورد نیاز نیست. در مورد خصیصه انفعالی بودن تجارب عرفانی باید توجه کرد که می‌توان زمینه‌های تجربه عرفانی را فراهم نمود، اما لحظه‌ی وقوع تجربه عرفانی از منظر عارفان عنایت است و نوری است که خداوند در دل هرکس که بخواهد قرار می‌دهد. در ادبیات عرفانی از این مسئله به عنوان جذوه یا عنایت بی‌علت یاد می‌شود. مجموعه اعمال جوارحی و جوانحی اعمال سلوکی را تشکیل می‌دهند. صرف تقید به این اعمال موجب وصال و تجربه عرفانی نخواهد بود اما همه واصلان و عارفان از زمره کسانی بودند که این اعمال و مقدمات را طی کرده‌اند. در ادبیات عرفانی ما این اعمال مشخص است و در بسیاری از ابیات به آن‌ها اشاره شده است به عنوان نمونه شاه قاسم انوار برای کسب تجربه عرفانی در بیتی پنج ریاضت عمده و اصلی را ذکر می‌کند: صمت و جوع و سَهَر و ازلت و ذکری به دوام / ناتمامان جهان را کند این پنج تمام البته وجود پیر – شیخ، استاد – از مقدمات مهم در کسب تجارب عرفانی است. در واقع می‌توان گفت عنصر وجود پیر و استاد مهم‌ترین مقدمه در حصول به تجارب عرفانی است. کلمه زیارت در عرفان در همین مرحله ظهور پیدا می‌کند. ریشه معنایی و وجه تسمیه زیارت در ادبیات عرب در جایی است که شخص با روی آوردن توام با محبت و توجه باطنی به چیزی از امور دیگر رویگردان می‌شود که در ادبیات فارسی زیارت به معنی نوع خاصی از دیدار ترجمه شده است. از نظر عرفا مصداق کامل زیارت، زیارت شخص کامل است که در مجموعه آموزه‌های عرفانی ما مهم‌ترین رکن سلوک دیدار اهل معنا و کاملان حی و زنده است. بالاترین مرحله زیارت، زیارت خداوند است. در جهان هستی خداوند از طریق صورت‌ها قابل رؤیت است. این صورت‌ها دارای مراتبی است، ازاین‌رو عرفا به زیارت شخص کامل که آیینه‌ خدانماست و همچنین زیارت مشاهد و مزار انبیاء و اولیاء می‌روند. سازوکار تعالی افراد در زیارت نکته‌ای است که باید به آن توجه شود. زیارت در شرایع به معنی جابه‌جایی فیزیکی است که یک فرآیند آفاقی است. در مشی عرفانی علاوه بر این جابه‌جایی فیزیکی، سیر باطنی نیز وجود دارد و عارف باید در این مسیر به این فهم برسد که (( آنچه که هست در نهاد خود توست)). ازاین‌رو کارکرد اصلی زیارت انسان‌های کامل در معرفت نفس است. از منظر عرفا نهایت سلوک، دیدن فرا من – دیدار با خود – است. غرض از زیارت انسان برین، دیدار با خویشتن است که در دفتر پنجم مثنوی به این مسئله اشاره شده است. از منظر عرفا، در مواجه با انسان‌های کامل چه آنان که دارای وصف حیات‌اند و چه آنانی که دارای وصف ممات‌اند، انسان به معرفت خویشتن می‌رسد. زیرا آن انسان‌های کامل نفسی ندارند و مانند آیینه‌ای هستند که نفس افراد را به آنها نشان می‌دهند. زیارت نیز در نظر عرفا در جهت تحصیل همین معنا است. دکتر ولیئی در انتهای نشست عنوان کردند که سازوکار تعالی در زیارت، خودشناسی است. خودشناسی شرط اصلی حرکت است. زیارت، هیجان لازم برای سلوک به انسان می‌بخشد که به تعبیر مولوی (( دیدن ایشان شما را کیمیاست )). در واقع سالک با زیارت مشاهد مشرفه و کاملان، نیروی لازم – همت – جهت پیمایش طریق معرفت را کسب می‌کند. مراقبه از مهم‌ترین ارکان سلوکی است که به معنی پاسداشت باطن و ظاهر می‌باشد. مقوله زیارت با مراقبه ارتباط وسیعی دارد، به طوری که می‌توان گفت یکی از راه‌های تقویت مراقبه زیارت است، زیرا وقتی فرد در شعاع وجودی این بزرگان قرار می‌گیرد نفی خواطری از او شکل می‌گیرد و فراغ خیال و آسایشی برای او حاصل می‌شود که هسته اولیه مراقبه را شکل می‌دهد. پایان نشست به پرسش و پاسخ گذشت و مهم‌ترین نکاتی که در بخش پرسش و پاسخ به آن اشاره شد ازاین قراراند : در ادبیات عرفانی ما و آثار عرفانی مکررا اشاره شده است که غایت زیارت، حتی حج، زیارت انسان کامل است. زیارت یک عمل سلوکی جامع است. دین دارای سه ساحت باورها و اندیشه‌ها، کنش‌ها و کردارها، عواطف و احساسات می‌باشد که مقوله زیارت همه این ساحت‌ها را دربر می‌گیرد. مطابق با ساحت‌های مختلف آدمی، زیارت نیز دارای مراتب است و نمی‌توان گفت که عارفان به زیارت ظاهری و اعمال زیارت بی‌تفاوت بوده‌اند. در اشعار و متون ادبی ما بالاترین و پایین‌ترین سطح زیارت از زیارت جسمانی تا زیارت خویشتن مورد توجه قرار گرفته است. عالَم، عالَم تدرج است و برای شناخت انسان کامل و رسیدن به معرفت تام باید مرحله به مرحله مراحل سلوک را طی کرد. ازاین‌رو عارف برای وصال به مراتب عالیه کمال می‌بایست مرحله زیارت ظاهری را پشت سر گذاشته باشد. باید توجه کرد که آیین‌های تشرفی هویت‌ آفاقی دارند. (تهیه کننده: محمد پاینده)
بیان ناپذیری تجربه های عرفانی از نگاه مولوی
نویسنده:
رحیمی زنگنه ابراهیم
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
بدون تردید یکی از موضوعات مورد اتفاق تمامی عرفای شرق و غرب، این است که زبان برای بیان تجربه های عرفانی نارساست؛ یعنی حقایق و مفاهیم بلند عرفانی که برای اهل معرفت از طریق شهود حاصل می شود، قابل بیان نیست. مولانا جلال الدین نیز در مثنوی به اشکال مختلف همین حقیقت را به زیبایی تبیین کرده و عملا تنگنای زبان را در بیان حقایق عرفانی نشان داده است. برای بیان حقایق و مفاهیم عرفانی، چهار مانع موضوع، متکلم، کلام، و مستمع وجود دارد. لذا نگارنده در این جستار سعی کرده است این موانع چهارگانه را از نگاه مولانا در مثنوی نشان دهد. مولانا در مثنوی در مورد هریک از این موانع به گستردگی سخن گفته است. اما آنچه که بیش از هر چیز او را آزار می دهد و آن را مانع بیان حقایق و رموز الهی می داند، مستمع ناآگاه است. بنابراین می توان گفت که از بین موانع چهارگانه نامبرده، مانع مستمع بیش از موانع دیگر، مورد نظر مولانا بوده است و در مورد آن در مثنوی سخن گفته است.
صفحات :
از صفحه 17 تا 29
شطح، جلوه هنر در زبان تصوف
نویسنده:
فرخ نیا مهین دخت
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
بررسی رابطه تجربه عرفانی و زبان تصویری در عبهرالعاشقین
نویسنده:
فتوحی محمود, علی نژاد مریم
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
مقاله حاضر ضمن اشاره ای گذرا به محتوا و درونمایه عبهرالعاشقین نوشته روزبهان بقلی شیرازی (522-606) بر آن است که در گام نخست به تصویرپردازی و ساختارهای تصویری روزبهان در این اثر عرفانی بپردازد، سپس نقش این تصاویر و شگردهای بلاغی را در بازنمایی اندیشه و ذهنیات روزبهان، و نیز نحوه ارتباط میان آنها را مورد بررسی قرار دهد. حاصل این پژوهش آن است که با توجه به ذهنیت استعاره گرای روزبهان، «قطب استعاری زبان» (به معنای فرایند تداعی ها و حرکت زبان بر محور شباهت) در نوشتار او غالب است و این جنبه از زبان وی در ساخت های تشبیهی عقلی به حسی تا نمادهای شخصی چندمعنا متجلی می شود. بنیاد آگاهی روزبهان در این اثر که بر پایه «التباس» (پوشیدگی/ پوشیده شدن) نهاده شده است و بیانگر نوع ذهنیت و جهان بینی عرفانی اوست، بر سراسر این اثر، و بر تمام ابعاد زبان استعاری او سایه افکنده است و از آنجا که طریقت روزبهان مبتنی بر دیدار و یافت است، در اثر او خانواده استعاره های دیداری بر خانواده واژگان شنیداری غلبه دارد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 25
چیستی و ویژگیهای تجربه عرفانی
نویسنده:
هادی وکیلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
عرفان بی شک جوهر تجربه دینی به شمار می رود و این تجربه، هم برای کسانی که دارای اعتقادات مذهبی هستند، و هم برای کسانی که چنین اعتقاداتی ندارند، نوعا باعث تغییر در زندگی می شود. صرف نظر از دشواری توصیف حالات عرفانی که از چارچوب مفهومی تجارب عادی بسیار دور به نظر می رسند، به نظر می رسد می توان شباهتهای متعددی میان این حالات در سنتهای دینی- عرفانی مختلف یافت. این شباهت ها عبارتند از: تجربه وحدت، احساس قرار داشتن در ورای زمان و مکان، احساس تقدس، احساس لذت و شادکامی، وحدتی که توام با خلاء و ملأ است، و آگاهی از یک واقعیت غایی ابدی. حالات عرفانی را در قیاس با مراقبه معنوی (meditation) می‎توانیم به دو دسته مقولات متمایز تقسیم کنیم: تنزیهی (متعالی) و تشبیهی (حلولی). عرفان های تنزیهی و تشبیهی هر چند شباهتهای قابل توجهی با یکدیگر دارند، اما به طور قطع با یکدیگر متفاوت هستند. این دو نوع گرایش عرفانی در ادیان و آیین های مذهبی شرق و غرب جهان به تفاوت دیده می شود. تفاوت های موجود بر سر تفسیر تجارب عرفانی ممکن است ناشی از تفاوت ها و تمایزات فرهنگی و زبانی باشد. تفاسیر روان شناختی، عصب- روان شناختی، و علوم شناختی از تجارب عرفانی، از مهم ترین رویکردها در پژوهش های نوین در سطح جهان محسوب می شود.
صفحات :
از صفحه 107 تا 119
زمینه‌مندی تجارب عرفانی
نویسنده:
استیون‌تی. کتس؛ مترجم: سیدعطاء انزلی؛ ویراستار: مهدی گلزاری
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
قم - ایران: کتاب طه (وابسته به موسسه فرهنگی طه),
راه‌های شناخت خداوند
نوع منبع :
مقاله , سخنرانی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دکتر فنایی اشکوری در این گفتار به شناخت خدا از راه شهود و تجربۀ عرفانی می‌پردازد. ایشان شهود را به صورت سلبی تعریف می‌کند: معرفت غیرحسی و غیر عقلی. خودآگاهی امکان، بلکه وقوع این نوع از معرفت را ثابت می‌کند؛ همه انسان‌ها به خودشان آگاه هستند و این معرفت نه حسی است و نه عقلی بلکه شهودی است. افزون بر اینکه از آیات و روایات نیز می‌توان بدست آرود که برخی از انبیاء و اولیاء یک نوع معرفت شهودی به خداوند دارند؛ یک نوع رویت برای آنها ثابت می‌شود که البته این رویت حسی نیست. در ادامه دکتر فنایی چند تفاوت بین معرفت شهودی و غیرشهود برمی‌شمرد: معرفت شهودی بی‌واسطه است برخلاف معرفت غیرشهودی، معرفت شهودی نیاز به طهارت قلب دارد برخلاف معرفت غیرشهودی، معرفت شهودی شخصی و غیر قابل انتقال است اما معرفت حصولی ممکن است عمومی باشد. خداوند سه نوع تجلی دارد که افراد به اندازه سعه وجودی خود از آن بهره مند می‌شوند. این سه نوع تجلی توحید افعالی، توحید صفاتی و توحید ذاتی است. در نهایت بیان می‌شود که غیرعارفان و کسانی که معرفت شهودی به خداوند نداشته‌اند می‌توانند با استفاده از گزارش‌هایی که از شهود خداوند دریافت کرده‌اند، یک استدلال شهود بنیاد بسازند.