جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
مرور کلید واژه ها
>
مقالات ژورنالی
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
274
275
276
277
278
279
280
281
282
283
تعداد رکورد ها : 2978
عنوان :
حقوق بشر، امنیت انسانی و الاهیات سیاسی
نویسنده:
آلهاندرو لوریته اسکوریهیولا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
مراجع
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
مقالات ژورنالی
چکیده :
حقوق بشر، به طور نمادین از سال 1948 و توسط اعلامیه جهانی حقوق بشر (UDHR) برجسته شده است. حقوق بشر در قالب حقوق بشر بین المللی، میانبری میان صلح و دین در سطوح بنیادین میباشد. در اولین خط از مقدمه این اعلامیه بیان میشود که احترام به کرامت انسانی پایه و اساس صلح است. اعلامیه همچنین تاکید میکند که آزادی عقیده در کنار آزادی بیان و آزادی از ترس، بالاترین آرمانهای بشریت است. همانند رابطه آزادی بیان و آزادی از ترس میتوان رابطه ویژهای بین حقوق بشر، صلح و مذهب، به ویژه تحمل دین، در متن منشور سازمان ملل متحد 1945 و همچنین در متن کلیه اسناد جهانی و منطقه ای، که از سال 1948 به تصویب رسیدهاند مشاهده کرد. رابطه بین حقوق بشر معاصر از یک سو و مذهب و صلح از سوی دیگر، توسط ساختار حقوق بشر بین المللی به عنوان یک گفتمان سیاسی که رابطه بین افراد، دولت و جامعه را تعیین میکند، مشخص میشود. تأثیر قابل ملاحظة نظریه قرارداد اجتماعی در لغات و کلمات «اعلامیه جهانی حقوق بشر» به ما یادآوری میکند که از ابتدا تا کنون پروژه حقوق بشر با تنوع مذهبی (به دلیل ظهور حاکمیت مدرن در جنگهای دینی و امپریالیسم اروپایی) و صلح (به دلیل ارتباطی که اعلامیه در ثبات روابط بین کشورها و احترام به کرامت انسانی شهروندان ترسیم میکند) به شدت در ارتباط بوده است. در برابر این پس زمینه مفهومی و تاریخی شناخته شده، مقاله حاضر با جابجایی حقوق بشر توسط گفتمان مبهم «امنیت انسانی» در سطح جهانی از زمان 1990 شروع میشود. بر اساس یک نظر کلی «امنیت انسانی» که به سرعت در حال تبدیل شدن به یک اصل سازماندهی سیاست گذاری برای دولتها و همچنین سازمانهای غیر دولتی و بین دولتی است، به منزله یک جایگزین است. گاهی بر اساس عقل سلیم حقوق بشر تهدیدی برای حاکمیت دولتهاست، مواجهه حقوق بشر و امنیت انسانی آشکار میسازد که اولا که چگونه حقوق بشر ملزم به حاکمیت است دوما چگونه «امنیت انسانی» به پارامترهای سیاسی اشاره میکند که خارج اعلامیه جهانی حقوق بشر هستند. به این ترتیب، این مقاله رابطه ساختاری عمیق بین صلح و دین را بررسی میکند. همچنین در این مقاله مسئله برابری در تنوع که در حقوق بین الملل توسط اعلامیه جهانی حقوق بشر توسعه یافته است، توسط پروژه کلی «حکومت جهانی» کنار گذاشته شده است. از لحاظ روش شناختی، این مقاله به دنبال ایجاد یک پس زمینه مفهومی سازمان یافته و منسجم است. این پس زمینه به منظوره مقابله با مخالفتهای جدید گروهی از دولتها در به کارگیری «امنیت انسانی» در سازمان ملل متحد و فرای آن میباشد. این پس زمینه از طریق استفاده از مفهوم فنی «الاهیات سیاسی» که جایگاه بنیادین دین در گفتمان سیاسی را با توصیف زبان سیاسی ـ نظری (مانند اعلامیه جهانی) به نسخههای سکولار جهان بینی دینی نظاممند میکند، ایجاد شده است. این رویکرد شرایط مقابله سازنده بین حقوق بشر و امنیت انسانی، به عنوان پروژههای موازی سیاسی را فراهم میکند. در این رویکرد توضیح داده میشود که پروژه امنیت انسانی که با دیگر مفاهیم استراتژیک حکومت جهانی (مثل مسئولیت حمایت) در ارتباط میباشد، تهدیدی برای معماری ساختار حقوق بشر بین المللی میباشد. به نظر میرسد که این تهدید از خصومت بالقوه امنیت انسانی نسبت به حاکمیت در حقوق بشر بین المللی و اصل برابر در عین تفاوت در حقوق بشر ناشی میشود.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 101 تا 128
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
وضعیت کودکان ایران (تحلیل وضعیت، رویکردها و چالشها)
نویسنده:
سپیده یوسف زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
چکیده
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
مقالات ژورنالی
چکیده :
با پیشرفت تئوریهای توسعه، مسائل اجتماعی جایگاه مهمتری در بررسی فقر و توسعه انسانی پیدا کرد. برای برنامهریزی در خصوص کودکان نیز ابعاد مختلف توسعه کودک (اعم از وضعیت آموزش، بهداشت، تغذیه، دسترسی به سرپناه و…) نیازمند بررسی است تا برنامهریزان با در نظر گرفتن نقطه شروع، قادر به تبیین چشم انداز ایدئال برنامهریزی برای دستیابی به آن باشند. گزارش «وضعیت کودکان جهان» که توسط یونیسف به طور سالیانه منتشر میشود، تلاشی در جهت بررسی کمی ابعاد مختلف رشد کودکان در سراسر جهان میباشد. یکی از این شاخصهای کلیدی در این گزارش میزان مرگ و میر زیر 5 سال است. این شاخص نمایانگر تعداد کودکانی است که در زمانی بین لحظه تولد تا پیش از پنجمین سال تولد از دست میروند و در دیدگاه یونیسف، مهمترین شاخصی است که در حال حاضر میتواند برای بررسی وضعیت کودکان مورد استفاده قرار گیرد.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 129 تا 150
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بحران معنوی: حقوق بشر و نظریه سیاسیِ دین در حقوق بشر
نویسنده:
اِمانوئلا مُرِلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
چکیده
مراجع
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
مقالات ژورنالی
چکیده :
هدف من در این تحقیق تمرکز بر ایدة بحران معنوی در عرصه حقوق بشر است. موضوعی که من آن را مورد بحث قرار میدهم به مجموعهای اساسی از مسائلی مرتبط میشود که به هدف حقوق بشر، پایه اخلاقی آنها و زمینه متافیزیکی غایی آنها مربوط میشود. به شکل ساده تر این پرسش را مطرح میکنم که آیا در افراد نوع بشر چیز خاصی وجود دارد که آنها را مستحق داشتن حق میکند؟ برخی از استدلالها مانند عامل انسان، کرامت و قانون طبیعی کاملا انتزاعی هستند. بنابراین میتوان چنین فرض کرد که چون مسئله اهمیت کاربردی زیادی ندارد، این استدلالات مرتبط نیستند. اما این فرض کمی عجولانه است، زیرا تعیین پایه و اساس حقوق بشر به معنی تعیین مشروعیت خودِ حقوق بشر در عرصة بینالمللی است. من دیدگاه عملگرا ایگناتیف را که میتوان به صورت یک جمله کلیدی خلاصه کرد در نظر میگیرم: «بدون هولوکاست اعلامیه حقوق بشر وجود نداشت. به خاطر هولوکاست، هیچ اعتقاد بی قید و شرطی در این اعلامیه وجود ندارد.» و دین داری استاک هاوس در دین و حقوق بشر توسعه یافته است: متکلمان دینی. هدف من این است که هر دو دیدگاه را بررسی کنم. هم دیدگاه ایگناتیف که از پرداختن به زمینههای مذهبیِ حقوق بشر دوری میکند و یک دیدگاه با پایههای سکولار با ایده عاملیت انسان ارائه میدهد و هم دیدگاه مکس استاک هاوس که بر خلاف ایگناتیف از اخلاقی دینی به عنوان پایههای حقوق بشر دفاع میکند. اول از همه از طریق این تجزیه و تحلیل، قصد دارم اشاره کنم در حالی که از یک سو احترام به هم نوعان ما نیازمند یک رویکرد محبت آمیز است و تعهد ما به حفظ نوع بشر نیازمند تقویت توسط ایمان دارد؛ از سوی دیگر پایه گذاری حقوق بشر در دین بسیار خطرناک است و ممکن است درگیریهای خشونت آمیز میان مذاهب مختلف به وجود آورد. دوماً به انتقاد از دیدگاه ایگناتیف میپردازم، چرا که دفاع از حقوق بشر به عنوان ابزار عملگرایانه، در زمینههای عملی بسیار ضعیف است و نظام حقوق بشر نیازمند مبانی اخلاقی و متافیزیکی است که به طور جهانی شناخته شده باشد و به اجرا درآمده باشند. سوماً و در نهایت با استفاده از مفهوم رالز در خصوص همپوشانی اجماع، قصد من نشان دادن عدم نیاز به توافق بر سر «بنیانهای واحد» میباشد. در نظر گرفتن یک بنیان واحد توانا و معتبر برای حقوق بشر، ریسک پذیر است. در حالی که یک رژیم حقوق بشری بر بنیانهای چندگانه استوار است. پذیرش حقوق بشر با بنیانهای چندگانه توسط ما به پذیرش وسیع تر آن توسط مردم کمک مینماید. اگر به علت گوناگونی به طور عمومی از حقوق بشر دفاع کنیم، به درستی ثابت میکنیم که هیچ پایه متافیزیکی مناسبی وجود ندارد. دلیل خوبی برای آنکه که چرا ما نیازمند زمینههای حقوق بشری در هر متافیزیک خاص نیستیم میتواند این باشد که آنها هم اکنون نیز به بسیاری از متافیزیکها متکی هستند و در حال حاضر میتوانند از منابع بیشتری بهره ببرند. از این رو ارزشمند و عاقلانه است که از ادعاهای غیر انحصاری متکثر مرتبط با راههایی که حقوق بشر [به واسطة آنها] به طور قانونی پایه گذاری میشود، استقبال کرد. برای مثال عاملیت انسان، کرامت انسانی، ایجاد برابری، نمونههایی از مبانی مختلفی هستند که منحصر به فرد و ناسازگار با دیگری نیستند.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 175 تا 192
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
نقش زنان در ساختن کشور
نویسنده:
میرا ویلیامسون
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
چکیده
مراجع
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
مقالات ژورنالی
چکیده :
«من برای مدت طولانی در تبعید بودم و از انعطاف پذیری، هوش، قدرت و توانایی زنان افغان که از افغانستان و اطراف دنیا آمده بودند، شگفت زده شدهام. من قول میدهم که این زنان بدون هیچ مشکلی کشور را بازسازی کنند.» (Bernard et al, 2008: 150) در این مقاله من بررسی نقش زنان در سناریوهای پس از جنگ به خصوص در موارد حفظ صلح و ساختن کشور را مطرح میکنم. میخواهم از یک بیانیه کلی دربارة نقش مهم و برابر زنان در جامعه که هم در اسناد بینالمللی حقوق بشر، همچون اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی به آن اشاره شده است، شروع کنم. همچنین این اصل توسط ادیان بزرگ از جمله اسلام پذیرفته شده است. تعداد کمی از سیاستگذاران که مسئول ساختن کشور با هدف نهایی ایجاد جوامع عادلانه دموکراتیک و مسالمت آمیز که حقوق بشر زنان را احترام میگذارد، با آن مخالفت میکنند. با این حال بسیاری از آنها ابراز نگرانی میکنند که دستیابی به این هدفِ «بسیار زود» ممکن است قایق را بشکند و در برخورد با یک قایق بسیار لرزان ممکن است تبدیل به هرج و مرج شود و شما نمیتوانید ریسک کنید.[1] این مقاله به دنبال تعیین نقش زنان در سناریوهای پس از جنگ بدون «سرنگونی قایق» است. این سوال مطرح میشود که تا چه زمانی دخالت زنان باید به تعویق بیافتد تا «وضعیت به ثبات برسد». برخی معتقدند که با توجه به مزایای مختلف دخالت زنان، ترجیحا زودتر به جای دیرتر، دخالت آنان نباید به تعویق بیافتد.[2] در این مقاله به طور ویژه در مورد دخالت زنان در افغانستان تاکید میشود. با این حال افغانستان نمونههایی از خطر و مشکل ترویج مشارکت زنان در ساختن کشور را فراهم میکند. به عنوان مثال در مورخ 29/9/2008 گزارش شد که یک مامور پلیس افغانی، ملالی کاکار، مورد اصابت گلوله قرار گرفته و کشته شده است و طالبان مسئولیت مرگ وی را بر عهده گرفته است.[3] این نخستین نمونه از ترور مستقیم یک زن مامور پلیس پس از 2001 نبود. سؤالی که در این حادثه مطرح میشود این است که آیا تاکید بر ترویج مشارکت زنان در نیروی پلیس پیش از موعد است یا خیر؟ آیا این یک نمونه از «شکستن قایق است» بخشی از ساختن کشور است؟ طرح کلی پیشنهادی این مقاله به شرح زیر است: مقدمه و زمینههای اساسی: برابری و نقش زنان در جامعه: اصول کلی قانونی، اصول اجتماعی و مذهبی؛ زنان و کشور سازی: تعاریف، اصول کلی، اسناد بینالمللی و آمار؛ افغانستان: فرآیندها و مشکلات؛ زمینههای تاریخی و مسائل مدرن؛ نتیجه گیری: توصیهها به ویژه برای افغانستان و برای زنان در ساختن کشور به معنای کلیتر.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 85 تا 112
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
حقوق بشر و مذهب عامه در مذهب کاتولیک؛ معیارهای مبانی کلامی آنها
نویسنده:
آنتونیو پاریس
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
چکیده
مراجع
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
مقالات ژورنالی
چکیده :
متکلمانی که توجه خود را به ملاحظات اجتماعی اختصاص دادهاند، این را میدانند که تصویر مسیحیت از رستگاری شامل یک تعهد اخلاقی است و به مراتب فراتر از مرزهای خوشبینی است. قلب این تصویر، ایدة پادشاهی خدا به عنوان تحقق ارزشهای خاص (صلح و عدالت) و تجدید ساختار بشریت است که ملهم از برادری و همبستگی میباشد. افزایش روابط انسانی یکی از ویژگیهای برجسته جهان امروز است که توسعه خود آن همراه با پیشرفت تکنیکی میباشد. تبادل دوستانه چنین ایدههایی در میان مردم از طریق چنین پیشرفتهایی به دست نمی آید، بلکه این پیشرفتها در عمیقتر شدن روابط افراد جامعه است و این امر مستلزم احترام متقابل نسبت به شأن معنوی آن هاست. مفهوم منافع مشترک در این مقاله به روشهای مختلفی تعریف شده است.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 205 تا 220
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی وضعیت حقوق بشر در زمان مخاصمات مسلحانه: یک ارزیابی نظری
نویسنده:
علی اردستانی، الهه کامجو
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
چکیده
مراجع
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
مقالات ژورنالی
چکیده :
به واسطه وقوع مخاصمات مسلحانه فراوان بین انسانها، تمدنها، مذاهب و دولتها، ایده صلح و تضمین حقوق انسانها همواره یکی از آرمانهای اصلی بشریت بوده است. بر همین اساس، جامعه بین الملل به ویژه در سده های جدید کوشیده است به انحاء مختلف در جهت کاهش تلفات جانی و مالی ناشی از این مخاصمات گام بردارد. از جمله مهمترین این تلاشها وضع قوانین و مقرراتی تحت عنوان حقوق بشر دوستانه بوده است به گونه ای که دولتهای درگیر در مخاصمات مسلحانه ملزم به رعایت و احترام به این قوانین باشند. کاملا روشن است که مخاصمات مسلحانه هیچ اثری بر حقوق بشر دوستانه ندارند، اما سوال این است که این مخاصمات چه تاثیری بر قواعد حقوق بشر دارند؟ و آیا به محض وقوع یک مخاصمه مسلحانه، اجرای حقوق بشر متوقف می شود و فقط حقوق بشردوستانه اعمال می گردد؟ این مقاله می کوشد نشان دهد که به هنگام مخاصمات مسلحانه قواعد حقوق بشر مکمل قواعد حقوق بشردوستانه است و صرف وقوع یک مخاصمه مسلحانه به معنی تعطیلی حقوق بشر نیست.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 67 تا 90
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
حق بر حاکمیت بی طرف؛ دین، دولت و مسئلة انطباق با حقوق بشر
نویسنده:
جرون تمپرمن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
چکیده
مراجع
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
مقالات ژورنالی
چکیده :
حقوق بشرِ جهانی از فقدان یک توافق جمعی پیرامون این سوال رنج میبرد: چه نوع سازمان دولتی داخلی میتواند به معنای واقعی این حقوق اساسی را مد نظر قرار دهد؟ هدف اصلی این مقاله ارائه یک ارزیابی اساسی از حالات مختلف روابط دولت-مذهب و تاثیر آن بر دامنه تبعیت دولت از حقوق بشر است. ما به صورت ویژه بر حق آزادی مذهب یا اعتقاد تمرکز خواهیم کرد. چرا که این حق اساسی بیشتر از هر حق دیگری مورد تهدید قرار میگیرد. میتوان ادعا کرد دولتهایی که بر اساس اصل بی طرفی سازماندهی شوند، میتوانند اساساً اصول حقوق بشر را مد نظر قرار دهند. اما دولتهایی که خود را به طور مثبت با یک دیدگاه مذهبی غالب یا به صورت منفی با مذهب میشناسند، به نظر توانایی برقراری دموکراسی و همچنین تبعیت حداکثری از حقوق بشر را ندارند. مسئلة حیاتی «چند وجهی» بودن مذاهب نیز به عنوان یک نقش اساسی در بحث اصلاحات مد نظر قرار خواهد گرفت. در نهایت، یک پرونده برای «حق حاکمیت بی طرف» نیز بررسی خواهد شد.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 17 تا 38
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
قطب و آکویناس در باب قانون الاهی و محدودیتهای حکومت
نویسنده:
لوکاس تُرپه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
چکیده
مراجع
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
مقالات ژورنالی
چکیده :
در نیمه اول این مقاله من اهمیت صلح را به عنوان آرمان سنت لیبرال بررسی میکنم. من با ترسیم سیر تکاملی این آرمان از طریق آثار هابز، روسو و کانت نشان میدهم که چگونه این آرمان که روابط انسان نباید بر نیرویی متکی باشد، در قلب سنت لیبرال قرار دارد. با این حال، در میان برخی از لیبرالهای معاصر، به ویژه کسانی که تحت تاثیر جان رالز قرار دارند، پیشنهاد میشود که صلح لیبرال تنها میان افرادی وجود دارد که تمایل به جدا سازی رادیکال حوزههای مذهبی و سیاسی دارند و دین را صرفا به حوزه خصوصی مختص میدانند. در نیمه دوم این مقاله من این ادعا را مورد سوال قرار میدهم و استدلال میکنم که صلح لیبرال لزوماً شامل خصوصی سازی دین نیست. من معتقدم که این سوال در شرایط واقعی بهتر بررسی میشود تا در یک شرایط انتزاعی و من بر متفکر خاصی متمرکز هستم که کاملاً مخالف خصوصی سازی دین است: سید قطب. در ظاهر ممکن است چنین به نظر برسد که صلح دراز مدت میان سکولارهای لیبرال و یک متفکر مانند سید قطب امکان پذیر نیست، زیرا به نظر میرسد که او یک دشمن کینه توز علیه دموکراسی لیبرال است. بخشی از تاثیرگذارترین و رادیکال ترین اثر او، نقطه عطف عملکرد او، به عنوان بخشی از یک نوشتار در باب یک اختلاف نظر در برابر آن دسته از مسلمانانی بود که باور داشتد قرآن فقط جهاد دفاعی را تضمین میکند نه جهاد ابتدایی را. قطب چنین استدلال میکند که اسلام یک پیام جهانی را ارائه میدهد و در قلب این دین جهانی، نفرت از استبداد است. بنابراین، مسلمانان نباید فقط برای دفاع از سرزمین اسلامی در مقابله از حمله دفاع کنند، باید در مقابل استبداد در هر جایی مبارزه کنند. قطب استبداد را جامعهای تعریف میکند که مردم آن حاکمیت خدا را قبول نداشته باشند. اکنون، از آنجا که جوامع لیبرال غربی بر پایه ایده حاکمیت مردمی و خودمختاری هستند، ممکن است چنین به نظر برسد که قطب بر مشروعیت مسلمانانی که جهاد خشونت آمیز علیه دموکراسی های لیبرال غربی را انجام میدهند، استدلال میکند. او توسط بسیاری از لیبرالهای غربی و جهادگرای معاصر اسلامی چنین شناخته میشود. با این حال، من استدلال میکنم که این نتیجه گیریِ شتابزده برای جلب توجه است، زیرا مشخص است که هدف اصلی قطب، رژیمهای استبدادی ظالمانه در جهان عرب است و دیدگاههای وی نسبت به جوامع دموکراتیک لیبرال غرب، بسیار مبهم است. اولاً روشن نیست که سنت لیبرال به نحوی که قطب آن را رد میکند، واقعا مبتنی بر ایده حاکمیت انسان باشد، زیرا این سنت قانون طبیعی تراوشاتی داشته است و در میان لیبرالها یک توافق قوی وجود دارد که یک جامعه مشروع توسط قانون اداره میشود و نه خواستههای خودسرانه انسانها. دوم، اگر چه قطب با ایده حاکمیت مردمی مخالف است، به نظر میرسد که خود چیزی شبیه قرارداد اجتماعی ارائه میکند. زیرا معتقد است که اگرچه تمام این قوانین در نهایت از خدا میآیند، قانون اسلامی نمیتواند به وسیله زور اعمال شود و بنابراین قبل از اینکه جامعهای بتواند توسط قوانین الاهی اداره شود، نیاز به یک جامعه اسلامی است و تنها از طریق اعطای آزادی از جانب قانون به اعضای جامعه میتواند وجود داشته باشد. در نهایت، دیدگاههای قطب درباره هرمنوتیک نیز نشان میدهد موقعیتهای بسیار لیبرالتری در مقایسه با آنچه به او نسبت میدهند، ارائه میدهد.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 241 تا 256
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
حقوق بشر و دموکراسی: تعیین مرزهای جامعه
نویسنده:
یارنا پِتمن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
مراجع
نسخه PDF
چکیده
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
مقالات ژورنالی
چکیده :
در چارچوب نظم نوین جهانی، یک مورد وجود دارد که مسئول جهانی سازی در حقوق بشر قلمداد می شود، یک دادگاه که ظاهراً قضاوتهایش به گونه ای روزافزون توسط دادگاه های ملی در سراسر جهان نقل گردیده و مورد پذیرش آنها قرار می گیرد: دادگاه اروپایی حقوق بشر به عنوان «نوعی دادگاه جهانی حقوق بشر» خوانده می شود. در سطح تعابیر و کلام انتزاعی شاید حقوق بشر جهانی باشد. اما به محض اینکه این حقوق تبدیل به مطالبات واقعی حقها گردند، و در شرایط خاصی برای دفاع یا انتقاد از گزینه های توزیعی خاصی به کار روند، آنگاه تبدیل به معلولی از سیاست می شوند. هیچ مجموعه معتبری از حقها وجود ندارد که به لحاظ سیاسی بی غرض باشند: در یک جهان لااَدری، حقها نمی توانند چیزی جز سازه های قانونی باشند که دائماً به مفاهیم جایگزینی از مصلحت سیاسی باز می گردند. در هر تضاد اجتماعی، ادعاهای طرفهای مخالف را میتوان مطالبات حقها دانست: حق آزادی من در برابر حق امنیت شما. مرزهای آزادی و امنیت در راستای فرضیات فرهنگی و سیاسی در مورد ارزشهایی ترسیم می گردند که یک جامعه خوب ترجیح میدهد و فرایندی که از طریق آن جنبه ای از واقعیت در غالب حقها مشخص می گردد، توسط هیچ یک از ماهیات ضروری آن موضوع نیز تعیین نمی گردد. این یک موضوع مربوط به رُجحان سیاسی است: تنها تصورات خاصی از زندگی خوب، شایستگی برخورداری از حمایتی را دارد که حق مستلزم برخورداری از آن است. به علاوه زبان حقوق از جهاتی غیر دقیق و نامشخص است، که به دغدغه های سیاسی باز می گردد. حتی یک حق اساسی مانند حق حیات مستقل از شیوه تفسیر آن توسط مراجع ذیربط، بی معناست و مانند تمام قواعد حقوقی، حقوق بشر [نیز] مواردی را در بر می گیرد که ما نمی خواهیم و مواردی را نیز که ما فکر میکنیم باید در بر می گرفت، شامل نمی شود. بر همین اساس، حقوق همواره باید با استثنائاتی همراه باشد. اما دامنه و معیار کاربرد این استثنائات هرگز به روشنی تعریف نگردیده اند. در معاهده اروپایی حقوق بشر، رابطه بین حقوق و قدرتِ کاهش آنها، منوط به چیزی است که در یک جامعه دموکراسی ضروری خوانده می شود، قطعاً یک معیار که دارای بار موقعیتی و سیاسی است. پس حقوق محصول یک جامعه سیاسی است. با در نظر گرفتن ویژگی های حقوق بین الملل (قانون علیه سیاست)، این گفته که حقوق بشر تحت تاثیر سیاست است، چیزی جز یک اتهام نیست. اما اجازه دهید از همان آغاز تأکید نمایم که من کاربرد عادی زبان حقوق را یک تحریف یا اتهام نمیدانم، بلکه کاملاً برعکس. آنچه من میخواهم بیان دارم این است که ایده حقوق بشر می تواند آزادی بخش باشد؛ دقیقاً بخاطر اینکه جوهره سیاست است. این کاری است که من در مقاله ام انجام خواهم داد: با استفاده از سابقه و رویه قضایی دادگاه اروپایی حقوق بشر به عنوان شاهد مثال خود، نگاهی به راه های گوناگون برای دستیابی به توافق با دیوان سالاری سازی و امکان حفظ ایده حقوق بشر بعنوان منبع انتقاد قوی از نهادها و رویه های اجتماعی موجود خواهم داشت. همچنین تأملی خواهم داشت بر پیامدهایی که دیوان سالاری سازی حقوق بشر در طرح کنونی نظم نوین جهانی [یعنی] بر لیبرالیسم یقینیات دارد، تاملی خواهم کرد.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 123 تا 150
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
حوزۀ عمومی و نسبت آن با نظام حقوقاساسی جمهوریاسلامیایران
نویسنده:
احمد حبیب نژاد، امید شیرزاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
چکیده
مراجع
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
مقالات ژورنالی
چکیده :
مفهوم حوزۀ عمومی از جمله مفاهیم نشأت گرفته از نظام معرفتیِ مدرن است که حسبِ ارتباط تنگاتنگ با حقها و آزادی های اساسیِ شهروندان، ازنظر برخی ازمتفکّران علوم اجتماعی، نقطۀ عزیمت و بسترِ تحقّقِ مردمسالاری به شمارمی رود و پژوهش حاضر بر آن است تا ضمن تحلیل مفهومیِ حوزۀ عمومی، به نسبت سنجیِ آن با نظام حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران بپردازد. پذیرشِ نسبیّتِ حقایق و قابلیّت نقد و تغییرگزارههای مربوط به زیست جمعی، جوهرۀ مفاهیم حوزۀ عمومی وگفتگوی عمومی را شکل میدهد. بدون هیچگونه قضاوت ارزشی میان دو نظام معرفتی و داوری در برتریِ یکی بر دیگری، رهیافت نوشتار حاضر حاکی از آن است که به اقتضای مکتبی و کمال گرا بودنِ قانون اساسی، نمیتوان تطبیق کاملی میان حوزۀ عمومی و نظام حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران برقرار کرد و تنها با تفاسیر و برداشتهای نوین میتوان انتظار داشت که این دو نظام به هم نزدیکتر گردند و از مزایای یکدیگر بهره ببرند؛ ولی درعین حال اینهمانیِ میان آنها قطعاً منتفی است.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 101 تا 122
مشخصات اثر
ثبت نظر
274
275
276
277
278
279
280
281
282
283
تعداد رکورد ها : 2978
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید