جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > فلسفه تحلیلی > 1390- دوره 8- شماره 1
  • تعداد رکورد ها : 7
نویسنده:
اشنوئی محمودزاده رهبر
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
در مباحث نقد ادبی از جایگاه نویسنده و خواننده در تعین نوع خوانش ها و نوع دعاوی موجود در نقادی ها، سخن بسیار به میان آمده است. ولی مشکل اینجا است که هویات نویسندگان و خوانندگان متون مختلف، هویاتی دقیقا شناخته شده و متعین نیستند که ما بخواهیم دعاوی نقادانه مان را با استفاده از آن ها متعین کنیم. چگونه می توان با این مشکل کنار آمد و راه برون رفتی برای آن جست؟ برای حل مشکل فوق از مفاهیمی مانند فرد واقعی و فرد نوعی و مفهوم کلان تر منطق موقعیت استفاده شده است و همه این بحث ها مقدمه ورود به مبحث نظریه «مرگ مولف» رولان بارت شده اند. و همین جاست که آرای بارت را می توان به چالش گرفت. اگر نظریه بارت را از نگاه مفهوم منطق موقعیتی مورد بررسی قرار دهیم، می توان به نتایجی رسید که با نتایجی که خود بارت به آنها رسید، در تضاد قرار دارد. در حقیقت کاری که در این مقاله صورت گرفته است، این است که نظریه مرگ مولف بر خود آن نظریه اعمال شده است؛ یعنی تبعات نظریه بارت فارغ از خواسته خود وی بررسی شده است.
صفحات :
از صفحه 87 تا 102
نویسنده:
حیاوی فهد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آگاهی استعلایی اصل نخستینی است که بنای فلسفه ورزی فیلسوف بزرگی هم چون هوسرل بر آن بنیاد گشته است. وی با پژوهش در ساختار التفاتی این آگاهی، آن را چنان بنیادین اصل فلسفه ورزی می پذیرد و اصلا خود را نودکارتی دیگری می خواند. در این پژوهش تلاش می شود، با قرائت مستقیم تاملات دکارتی هوسرل، از سولیپسیم دکارتی به سوی فلسفه ای استعلایی گذر کنیم و سپس به تقوم ارتباط میان ذهنی و تقرر آن در زیست جهان و مراتب مختلف آن (ارتباط میان ذهنی و نسبت سوژه و ابژه ها) بپردازیم. موضوع محوری در چنین رهیافتی ساختاری پدیدارشناسانه است؛ یعنی عملکردی روشمند که ما را به سوی اصل نخستین امور که همان آگاهی است رهنمون می کند؛ همان روش و یقین ریاضی واری که در متن پدیدارشناسی هوسرلی به گونه ای جدی دنبال می شود. این همان راهی است که موجب تقوم چیزها و گذر به سوی من استعلایی و ایجاد ارتباطی میان ذهنی بین چیزهاست. در چنین طریقی می توان نتایج پدیدارشناسانه تحلیل تجربه آگاهی (من استعلایی) را در بر گرفت.
صفحات :
از صفحه 103 تا 135
نویسنده:
قبدیان منصوره
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این نوشتار به بررسی نظریه علیت احتمالاتی می پردازیم. ایده اصلی این نظریه این است که علت، احتمال وقوع معلول را تغییر می دهد. علیت در این نظریه، به عنوان رابطه ای عینی و مبتنی بر ویژگی های ذاتی معرفی می شود و روابط علی در سطح نوعی مورد توجه قرار می گیرد. شناخت ما نسبت به پدیده ها طبیعی قطعی و متعین نیست و سیر شناخت انسانی به صورت تقریب به حقیقت است. بنابراین با اذعان به نقص شناختی انسان، قالبی احتمالی برای تبیین یافته ها پیشنهاد می شود. علیت احتمالاتی از نظریه احتمال به عنوان ابزاری استفاده می کند تا بتواند رابطه علت و معلول را با دقت و وضوح بیشتری تبیین کند. علیت احتمالاتی در دو سطح بررسی می شود: سطح نوعی (علیت عام) و سطح نمونه ای (علیت خاص). در این پژوهش، مشابه رویکرد الری ایلز روابط علی احتمالاتی در سطح نوعی و به صورت عام مد نظر است و روابط علی به رویدادهای نوعی یا ویژگی ها نسبت داده می شود. دو تفسیر متفاوت از احتمال وجود دارد: تفسیر ذهنی و تفسیر عینی. آنچه در این تقریر به دنبال آن هستیم، تفسیری عینی از احتمال است که در قالب تفسیر بسامدی - تمایلی از آن یاد می شود. مساله اصلی در این پژوهش، کنکاش در مفهوم نظریه علیت احتمالاتی و بررسی توان و قابلیت این مفهوم در برابر چالش های معرفتی و هستی شناختی است.
صفحات :
از صفحه 157 تا 182
نویسنده:
صمدی هادی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
روش ایضاح مفاهیم کارنپ بر این اساس پیشنهاد شد که وظیفه فیلسوف علم ابهام زدایی از مفاهیم مبهم علمی و غیرعلمی موجود در زبان علم و جایگزینی آنها با مفاهیمی روشن و بی ابهام است. نقدهای فیلسوفانی مانند استراسون، کواین، و پوپر باعث آن شد که کمتر فیلسوف علمی آشکارا از روش کارنپ حمایت کند هر چند که بخش بزرگی از فلسفه علم کماکان خود را وقف این روش کرده بود. در سال های اخیر برخی از فیلسوفان علم آشکارا به دفاع از پروژه کارنپ پرداخته اند. در نوشته حاضر به جای پرداختن به استدلال های له و علیه این روش، مفهوم «وحدت بخشی» به عنوان نمونه انتخاب شده است و نشان داده می شود هیچ کدام از تلاش هایی که در جهت ایضاح آن به کار گرفته شده به جایگزینی این مفهوم با مفاهیمی روشن و بی ابهام نیانجامیده است. دعوی مقاله این است که وظیفه اصلی فیلسوف علم نه درگیر شدن در زبان کاوی های بی حاصل، بلکه پرداختن به مسائل واقعی موجود در برنامه های پژوهشی علمی است.
صفحات :
از صفحه 23 تا 58
نویسنده:
فرهنگ وصالی نوید
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«روان شناسی عامه به عنوان یک نظریه ذهن» به عنوان دیدگاه غالب در روابط اجتماعی ما پذیرفته شده است و عموما به عنوان «نظریه روان شناسی عامه» از آن یاد می شود. این دیدگاه تا پیش از ارائه نظریه شبیه سازی تنها دیدگاه در این زمینه بود و شاید به همین علت «روان شناسی عامه به عنوان یک نظریه ذهن» همان «نظریه روان شناسی عامه» در نظر گرفته می شود. در این مقاله ما به پیروی از ماتیو راتکلیف این دیدگاه را به عنوان خوانشی از روان شناسی عامه در نظر می گیریم و به کلیه مطالعاتی که بررسی روابط بین فردی می پردازد «روان شناسی عامه» یا «روان شناسی فهم مشترک» می گوییم و هر جا از «نظریه روان شناسی عامه» استفاده کرده ایم منظور روان شناسی عامه به عنوان یک نظریه ذهن است. روان شناسی عامه یا فهم مشترک چیست؟ روان شناسی عامه مطالعاتی را در بر می گیرد که به روابط بین فردی می پردازد پرسش های محوری در روان شناسی عامه عبارت اند از اینکه ما چگونه به درک سایرین نائل می شویم؟ پیش بینی و تبیین رفتار دیگران چگونه انجام می شود؟ با چه شیوه ای پی به علل رفتار یا اعمال دیگران می بریم؟ و پرسش هایی از این دست. در این مقاله دو رویکرد متفاوت در پاسخ به این پرسش ها را از نظر می گذرانیم: روان شناسی عامه به مثابه یک نظریه ذهن و نظریه شبیه سازی. ابتدا «روان شناسی عامه به مثابه یک نظریه ذهن» را بررسی کرده و سپس انتقاداتی را که منجر به نظریه شبیه سازی می شود را بررسی می کنیم، آنگاه نظریه شبیه سازی را از نظر گذرانده و در بخش پایانی مقایسه ای را بین دو نظریه انجام می دهیم.
صفحات :
از صفحه 137 تا 155
نویسنده:
نوشین عبدی ساوجیان، محمد سعیدی مهر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مساله کثرت یا وحدت نفس انسانی از جمله مسائلی است که خاستگاه آن در آثار دو فیلسوف بزرگ یونان، افلاطون و ارسطو یافت می شود. افلاطون که با دو نگرش متفاوت به بررسی موضوع می پردازد در نهایت کثرت نفس را می پذیرد و ارسطو که قسمت پذیری و تکثر نفس را غیرمنطقی می بیند به دنبال نقد نظر افلاطون، سرانجام نظر خود را مبنی بر وحدت نفس اعلام می دارد. ارائه تقسیمی ثنائی از نحوه وجود نفس ناگزیر فلاسفه را به سمت پذیرش یک نظر و رد نظر مقابل سوق می دهد. بدین لحاظ دو فیلسوف مشائی عالم اسلام و مسیحیت یعنی ابن سینا و توماس آکوئینی به نظریه وحدت نفس متمایل می شوند با این تفاوت که موضع ابن سینا به دلیل ارائه نظریه ای به ظاهر متناقض نیازمند تحلیل است، تناقضی که ناشی از تاکید مکرر بر وحدت نفس انسانی از یک سو و اسناد افعال انسان به سه نفس از سوی دیگر است و با تحلیل دیدگاه او در دو مقام تعریف و تحقق (ماهیت و وجود) قابل رفع است؛ اما آکوئینی که با صراحت و حساسیت بیشتری نسبت به ابن سینا به بررسی مساله می پردازد، ضمن نقد آراء مخالف از جمله رای افلاطون، با ارائه ادله متعددی برتری نظر ارسطو بر افلاطون را مدلل می سازد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 21
نویسنده:
عباسی بابک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«تجربه دینی»، به عام ترین معنای آن، رخدادی درونی (انفسی) یا بیرونی (آفاقی) است که شخص از سر می گذراند؛ رخدادی که برای شخص واجد اهمیت و معنای دینی است. اما در فلسفه دین با معنای محدودتری از تجربه دینی سروکار داریم: تجربه دینی، به معنای خاص، تجربه ای است که بنا به تلقی صاحب آن، آگاهی تجربی به خداست؛ تجربه ای که شخص در آن حضور خدا (یا موجودی الوهی) را به نحو بی واسطه احساس یا ادراک می کند. «قول به اصالت تجربه دینی» را فی الجمله می توان دیدگاهی دانست که قائل به توجیه و/ یا بازسازی نظری باورهای دینی بر مبنای تجربه دینی است. در این مقاله پس از اشاره ای مختصر به زمینه و تاریخچه این رای به طرح دو معنای متفاوت قول به اصالت تجربه دینی خواهیم پرداخت. سپس ضمن گزارشی کوتاه از آرای دو موسس مهم این دیدگاه (شلایرماخر و جیمز) می کوشیم اصالت تجربه دینی را در یکی از رایج ترین - و احتمالا مهم ترین - صورتبندی های فلسفی اش، در آرای سوئینبرن و آلستون، عرضه کنیم. قول به اصالت تجربه دینی را باید واکنشی دیندارانه به نقد دین در دوره مدرن تلقی کرد. این رویکرد کوشیده است کمابیش به معیارها و ارزش های معرفتی مدرنیته، و در صدر آنها محوریت داشتن تجربه، وفادار بماند. طرفداران این رویکرد از یک طرف مرزهای مفهوم تجربه را بسط داده اند و از طرف دیگر تلقی های متفاوتی از منزلت تجربه داشته اند. توجه به این تمایزها و تفاوت های مفهومی ضمن کمک به فهم بهتر این جریان مهم فکری، قضاوت در باب این رویکرد را دقیق تر خواهد ساخت.
صفحات :
از صفحه 59 تا 86
  • تعداد رکورد ها : 7