جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > مطالعات عرفانی > 1390- شماره 13
  • تعداد رکورد ها : 8
نویسنده:
قنبری بخشعلی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
عارفان برای بیان حقایق متعالی از داستان های تمثیلیی بهره می گیرند. شک نیست که مراد اصلی اینان داستان گویی نیست، بلکه ممکن است موضوعات متعددی در لابلای آن ها مورد بحث قرار گیرد. مولوی (604-672ق) در میان عارفان مسلمان از جمله کسانی است که از چنین روشی برای بیان مقاصد عرفانی خود بهره های فراوانی برده است. از مهم ترین و طولانی ترین داستان های این کتاب در انتهای دفتر ششم، داستان دژ هوش ربا یا قلعه ذات الصور است که موضوع آن، مراحل سیر و سلوک و بیان اصناف آدمیان در مواجهه با حقایق متعالی است. در میان عارفان مسیحی، ترزا آویلایی (1515-1582م) همین موضوع را در اثر ارزنده خود به نام کاخ مورد توجه قرار داده است. دستاورد اصلی این مقاله، وجوه قابل مقایسه و حتی قابل تطبیق است که تشبیه نفس انسان به کاخ بسیار زیبا، بیان صریح اصناف آدمیان در مواجهه با حقایق متعالی، بیان سیر و سلوک، بیان نحوه وصال به پروردگار و ذکر عوامل محرومیت از جمله آن هایند.
صفحات :
از صفحه 161 تا 184
نویسنده:
رضا روحانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مسائل چالش برانگیز و حل ناشده درباره مثنوی، علل پیدا و پنهان تعطیلی مجالس مثنوی در انتهای دفتر اول، و شروع با تاخیر آن در دفتر دوم است. برای این موضوع، هم در مثنوی و هم در آثار معاصران مولانا می توان عللی جستجو کرد، اما هیچ کدام از این اسباب یا عوامل به تنهایی قانع کننده به نظر نمی رسد، از این رو، شارحان و محققان قدیم و جدید، به دنبال عوامل دیگری رفته اند، عواملی که فی المجموع پذیرفتنی می نماید و غالبا از فحوای ابیات مثنوی قابل اخذ و استنباط است.نگارنده در مقاله حاضر، ضمن بیان پیشینه بحث، و نقل لب اقوال و آرای صاحب نظران قدیم و جدید، و نیز استخراج و تشریح آرای مولوی، با قرائت و تاملی تاویلی (نقد هرمنوتیکی) مجموعه این آرا و اقوال را با سه رویکرد (گوینده محور، مخاطب محور و متن محور) دسته بندی و تبیین علی می کند، و به نتایج تازه ای دست می یابد.این تقسیم بندی و رویکرد تازه، خواننده را بیشتر از آنکه به اسباب و عوامل تاخیر توجه دهد، به پیشینه، عوامل، دلایل و درس های پیدا و پنهان معرفتی و سلوکی آن متوجه می کند؛ عواملی که در فهم موارد مشابه دیگر در مثنوی (مانند خاموشی نابه هنگام در دفتر ششم) و غیر مثنوی (مانند علاقه عارفان به خاموشی و مواضع آن در آثار عرفانی) نیز قابل استنباط یا تطبیق است. همچنین با این دسته بندی و تامل تازه نگارنده در منابع برون متنی و درون متنی، برخی اسباب و عوامل ناگفته تاخیر، کشف و توجیه و تبیین می شود که پیشتر بدان ها توجه یا اشاره ای نشده بود. اسباب و عوامل معرفتی و سلوکی و آموزشی، نقش و اهمیت صبر و خاموشی، تشخیص و دستور سلوکی مولوی به خاموشی، توجه به اقتضائات ادبی و بلاغی، نقش مخاطب مطلق و حکمت و اراده او، نقش مخاطبان عام، و نیز توجه به نیازهای متن (مثنوی) و تاثر متن از احوال گوینده و مخاطب از اهم آن عوامل است.
صفحات :
از صفحه 117 تا 160
نویسنده:
پژوهنده لیلا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
این مقاله با طرح مساله ای با عنوان «نگاهى به انواع و مراتب زبان در حوزه گفت و گوى خدا و انسان» آغاز مى شود و به اختصار، به مرور پیشینه انواع و مراتب زبان وحیانى در متون خداشناسى و عرفانى متقدم مى پردازد و گونه گونى و تفاوت رویکردها و بینش ها را در باب آن خاطر نشان مى سازد، سپس در گفتاری با عنوان «درآمدی بر معنی شناسی وحی و وحی القلوب»، ماهیت وحی تشریعی یا سنتی، به منزله میزان و معیاری برای دریافت بهتر وحی القلوب بحث می شود. پس از آن، به موضوع اصلى مقاله با عنوان «وحى القلوب یا وحى دل ها» و ماهیت و جایگاه یکى از دل انگیزترین و ظریف ترین مراتب وحى پرداخته می شود. این گفتار با نگاهى بر منابع خداشناسى متقدم آغاز مى شود و در ادامه، به تبیین ماهیت و جایگاه وحى دل ها با تاکید بر آرای مولوى مى پردازد. استناد به آرا و آثار عرفا در باب ماهیت، جایگاه، سرچشمه، وجه تسمیه، استمرار، کارکرد و حجیت وحى القلوب در این گفتار- با عنایت به تازگی و ظرافت موضوع - مى تواند به عنوان مقدمه و نقطه آغازی در ارائه تعریف دقیق و عالمانه از وحی دل و حدود و میزان و اعتبار آن، سودمند افتد.
صفحات :
از صفحه 35 تا 62
نویسنده:
محمدی آسیابادی علی, اسماعیل زاده مبارکه مرضیه
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
آیه الست از جمله آیاتی است که بازتاب وسیعی در اشعار مولانا دارد، و از نظر معنایی با مضامین مختلفی که اهم آن موضوع آفرینش، ذکر و سماع است، ارتباط ساختاری پیدا می کند. غزلیات شمس، جلوه گاه تاثیراتی است که از شنیدن خطاب ازلی در مولانا به وجود آمده و سماع و سرودن شعر از مهم ترین این تاثیرات است.راهی که مرید با تلقین ذکر شیخ آغاز می کند و مداومت او بر اذکار، ارتباطی مستقیم با خطاب الست دارد؛ بنابراین، در ژرف ساخت غزلیات مولانا رابطه ای معنوی میان آیات آفرینش با آیه الست و مقوله های ذکر و سماع مشاهده می شود، و این موضوعی است که در این مقاله به توضیح آن پرداخته شده است.
صفحات :
از صفحه 185 تا 210
نویسنده:
یوسف پور محمدکاظم, محمدی کله سر علیرضا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
بیان و تعبیر تجارب عرفانی، همواره یکی از مسائل چالش برانگیز در حوزه زبان عرفانی بوده است. این مشکل که ریشه در ناکارآمدی زبان در برخورد با اینگونه تجارب دارد، به استفاده عارفان از ظرفیت های هنری زبان انجامیده است. از جمله این ظرفیت ها می توان به تمثیل اشاره کرد. در این مقاله، به بررسی تمثیل های نور و آب به عنوان دو تمثیل از مهم ترین تمثیل های تبیین وحدت وجود در مثنوی پرداخته شده است. این دو تمثیل افزون بر انتقال مفهوم وجودشناختی وحدت وجود (رابطه حق و خلق)، بسیاری از ویژگی های دیگر این نظریه را نیز انتقال می دهند. این نوشتار با تکیه بر مفهوم ناشمارایی نور و آب به کاوش در توانایی های این تمثیل ها در بازنمایی خوشه های معنایی تجربه وحدت می پردازد. روابط متناقض نمای میان وحدت و کثرت، تنزیه و تشبیه، ظاهر و باطن و...، مفهوم انسان کامل و فنا و همچنین نظریه خلق مدام از جمله ویژگی های قابل بیان از طریق این دو تمثیل محسوب می شوند.
صفحات :
از صفحه 211 تا 235
نویسنده:
ابوالحسنی محمدعلی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
عرفان اسلامی، مکتبی فکری و فلسفی است که سالک را از راه شناخت حق و حقیقت بر مبنای کشف و شهود عارفان به سرمنزل مقصود می رساند. عرفا، مفاهیم قرآن و احادیث را به باطن انسان و جهان درون تطبیق داده و در نهایت، اندیشه ای ناب عرضه کرده اند؛ این ویژگی به عیان در آثار مولانا و ابن فارض مشهود است. سلوک عملی و معاملات عرفانی و تجربیات سلوک صوفیان تا قرن هفتم، پشتوانه گرانبهای تصوف و عرفان است، اما در قرن هفتم با ظهور محیی الدین و شاگردان او، تحولی شگرف در عرفان و تصوف به وجود آمد، و به موازات این تحول عرفانی در قالب فلسفی، در همین عهد دو شخصیت سترگ، یعنی مولانا و ابن فارض خوش درخشیدند. مولانا بنا بر سیره پیران طریقت به معاملات عرفانی پرداخت، و با وسعت نظر، مثنوی خویش را دکان وحدت نامید، و از ذکر مباحثی چون وحدت وجود و وحدت شهود دریغ نکرد. با این تفاوت که وحدت وجود مولانا با وحدت وجود امثال محیی الدین تفاوت هایی داشت. ابن فارض در شور و مستی و عشق و جمال و جلال چونان محیی الدین و مولانا بود و کلام او بیشتر صبغه وحدت وجودی داشت؛ اگرچه گاهی به مذاق وحدت شهودیان هم سخن می گفت. در این مقاله با تبیین اشتراکات مولانا و ابن فارض، پیرامون مباحثی چون جمال و جلال، عشق و سماع، عقل، تعدد ادیان، زیباپرستی عرفانی سخن به میان آمده است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 34
نویسنده:
پورنامداریان تقی, پورعظیمی سعید
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
غزل مولانا از نظر معنایی، تفاوت هایی عمده با سنت های شعر فارسی و کلام دیگر شاعران دارد. سخن مولانا آنجا که برآمده از تجربه فنا و ناآگاهی است، دارای معانی مبهم و شگفت انگیز است. وصول به تجربه فنا و قرار گرفتن در بافتی وحیانی در لحظات «گشادن در سخن» و ورود به حریم مقدس معنا، سبب می شود در دیوان کبیر، با غزل هایی مواجه شویم که تصویر رویایی عجیب و شگفت انگیزند؛ غزل هایی که عظمت معنا در آن ها به اندازه ای است که به دشواری می توان معنایی حتمی و مشخص برای آن ها تدارک دید. شدت هیجانات عاطفی و غلبه معانی غیبی، چنان است که در برخی از این غزل های رمزی، تشخیص متکلم و مخاطب بسیار دشوار است؛ تجارب شگفت مولانا در اقلیم عرفان، غزل هایی چنان مبهم و درک ناشدنی پدید آورده که پیش و پس از مولانا بی سابقه و بی نظیرند. در این نوشتار، پس از تمایز نهادن میان دو گروه غزل رویاوار مولانا به لحاظ ساختاری و معنایی، و بیان برجسته ترین خصایص آن ها، تعدادی از این غزل ها مشخص و تحلیل شده است. نگارنده مقاله بر آن است که با تکیه بر مواریث سخن صوفیه و به ویژه بنیان های اندیشه مولانا، به ساحاتی از این معانی رمزی و مبهم دست یابد.
صفحات :
از صفحه 63 تا 86
نویسنده:
حسینی زهرا, قراملکی احدفرامرز
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
مرگ در مثنوی، امری دفعی نیست که به یکباره اتفاق افتد و کوس ختم حیات را بکوبد، بلکه پدیده ای است ساری در متن زندگی، که انسان در حیات جسمانی خود بارها آن را تجربه می کند یا می تواند تجربه کند. این اندیشه از آنجا می خیزد که مولانا مرگ را اعم از مرگ جسمانی و دارای مراتب و گونه های گوناگونی می داند. به نظر او، خواب، تکامل انسان، خلق مدام و موت اختیاری، گونه هایی از مرگ در زندگی دنیوی اند. شاید در نگاه نخست، به نظر آید که بیان او در این موارد، بیانی مجازی است و مولوی، قصد تشبیه و نمادسازی دارد، اما مبانی اعتقادی که در پس آن ها وجود دارد، از یکسو و نتایجی هم که وی از مرگ بودن آن ها می گیرد از سوی دیگر، نشان می دهد وی آن ها را گونه هایی از مرگ می داند، نه تشبیهات و نمادهایی برای مرگ. از آنجا که مولانا در شناخت، قائل به تجربه است: «درنیابد حال پخته هیچ خام» با این گونه ها نیز معمولا به مثابه تجربه هایی از مرگ برخورد می کند، زیرا در پی ایجاد شناخت نسبت به مجهول ترین مساله و ملموس ساختن آن و در نتیجه، زدودن هراس ناش از جهل است؛ اگرچه اغلب آن ها ناآگاهانه اند.
صفحات :
از صفحه 87 تا 116
  • تعداد رکورد ها : 8