جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > نقد ادبی > 1390- دوره 4- شماره 16
  • تعداد رکورد ها : 7
نویسنده:
خدایار ابراهیم, الهامیان مریم, یوسفیان کناری محمدجعفر
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
یکی از گونه های ادبی منثور رایج در زبان فارسی، مناظره است. در مناظره های منثور، دو یا چند شخصیت به شیوه گفت وگونویسی، موضوعات گوناگون را به میان می کشند و در نهایت، نگارنده با نوعی جمع بندی از زبان آن ها به نتیجه موردنظر می رسد. ساختار این نوع مناظره ها بیشتر بر گفت وگونویسی استوار بوده و از توصیف و تحلیل های داستان گونه به دور است. در دوره مشروطه، به این نوع مناظره ها واژه «چیزنویسی» یا شیوه «تئاترنویسی» اطلاق شده است. نزدیکی ساختار ظاهری و اسلوب گفت وگونویسی در این گونه ادبی و گونه نمایشنامه، این سوال را به ذهن متبادر می کند که آیا امکان خوانش نمایشی از مناظره های منثور وجود دارد؟ لحن و زبان نمایشی، کنش نمایشی گفت وگومحور، کشمکش، زمان و مکان از جنبه های نمایشی قابل شناخت از گفت وگوست که در این مقاله بررسی شده اند. دستاورد این مقاله، معرفی الگویی گفت وگومحور برای بررسی جنبه های نمایشی مناظره هاست. این الگو بر اساس مقایسه تطبیقی دیالوگ در نمایشنامه و گفت وگو در مناظره منثور و شناخت نقاط مشترک این دو گونه ادبی با یکدیگر پیشنهاد شده است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 36
نویسنده:
زاهدی فریندخت, نصرتی رفیق
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
تجربه زمان مثل هر چیز دیگری در جهان می تواند در هر متنی نمود پیدا کند. عنصر زمان، عنصر سازه ای متن به شمار می آید. مختصه روایت به این است که در آن، زمان مولفه اصلی ابزار بازنمایی (زبان) و شی بازنموده به شمار می آید. بنابراین، زمان در پرتو روابط گاهشماری میان داستان و سخن بازنموننده آن معنا می یابد. با تحلیل زمان داستان و زمان سخن بازنموننده آن، نشان داده می شود که در هر چهار نمایشنامه مورد بررسی در این پژوهش، روایت دارای دو نوع زمانمندی است: زمانمندی یادواره ای و زمانمندی خطی. زمانمندی خطی خصلتی دراماتیک به متن می دهد و زمانمندی یادواره ای خصلتی روایی. زمانمندی یادواره ای همیشه در پیوند با مکان خاصی قرار می گیرد و به نوعی می تواند نشان دهنده ذهنیت زنانه حاکم بر متن باشد. در این مقاله، بر آنیم تا نشان دهیم در حالی که در هر چهار نمایشنامه هر دو زمانمندی وجود دارد، در هر نمایشنامه ای که در آن زمانمندی خطی غلبه بیشتری دارد، متن خصلت دراماتیک دارد و هر نمایشنامه ای که در آن زمانمندی یادواره ای غلبه دارد، متن خصلت روایی دارد.
صفحات :
از صفحه 85 تا 104
نویسنده:
حسنلی کاووس, حقیقی شهین
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
اکبر رادی از نمایشنامه نویسان نام آشنای ایرانی است که در پردازش آثار هنری خود از سبک، زبان و بیان ویژه ای برخوردار است. از دیرباز، او به واقع گرایی در ادب نمایشی نام بردار بوده؛ اما گاهی نیز در طرح دیدگاه های اجتماعی خود، از زبان و بیان نمادین بهره برده که برایند آن، خلق تیپ ها و فضاهای نمادینی است که با وجود ملموس و واقعی بودن، می توانند نمونه ای برای تیپ های مشابه و شرایط همسان باشند. از این رو، برخی آثار رادی تن به تاویل های گوناگون می دهند و می توان از رویکردهای مختلف به آن ها نگریست. ازجمله آثار رادی که از چنین قابلیتی برخوردار است، نمایشنامه «از پشت شیشه ها» ست. در این اثر، رادی با به کارگیری صنعت های مدرن، کوشیده است تا چالش بی امان و آشتی ناپذیر روشن فکر امروز را با جریان نوگرایی بی ریشه به نمایش درآورد.در این پژوهش، تلاش شده است تا شگرد رادی برای بیان نمادین دیدگاه هایش در نمایشنامه یادشده واکاوی شود. نتیجه پژوهش نشان می دهد، نویسنده این بیان نمادین را با پردازش شخصیت زن و وانهادن نقش اساسی روایت بر دوش او خلق کرده است. در این روایت، نویسنده با به کارگرفتن شگرد قرینه سازی، دو تیپ زن را در کنار و در اصل، در برابر هم قرار داده است؛ یکی، زنی است متجددماب با تجددی بی اصالت و دیگری، زنی معمولی از نوع امروزی آن با همان دغدغه های فکری و روانی. از این دیدگاه، هر یک از شخصیت ها، به ویژه زنان نمایشنامه، می توانند نماینده یک تیپ یا مرام فکری و فرهنگی خاصی باشند که در فضای اثر، در کنار هم نقش آفرینی و در اصل، طرح دیدگاه می کنند.
صفحات :
از صفحه 55 تا 83
نویسنده:
مختابادامریی سیدمصطفی, قلیش لی آتوسا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
این مقاله قصد دارد به خاستگاه های نمایشی درام روستایی در ایران بپردازد و با مقایسه این مفهوم با درام شبانی، به دریافت تازه ای از گونه های ادبیات نمایشی جهان برسد. اکبر رادی، یکی از برجسته ترین نمایشنامه نویسان معاصر، بسیار تحت تاثیر آنتوان چخوف و سبک پرداخت های نمایشی او بوده است. دو نمایشنامه او با عناوین مرگ در پاییز (1344) و در مه بخوان (1355) کاملا تحت تاثیر الگوهای درام روستایی چخوف، به ویژه دایی وانیا نوشته شده است؛ دو نمایشی که صورت بندی گونه ای نگاه دراماتیک ایرانی به فضا، انسان و روابط آدم های روستایی فرهنگ معاصر ما را نشان می دهد. کشف و شهودی که تاثیر خود را بر شعر، درام، داستان و سینمای ایران برجای گذاشت و فرایند تاملات دراماتیک ایرانی نیز با آن رقم خورد. در این مطالعه، از دیدگاه تاثیرپذیری یک گونه و مهم تر از آن، جهش در جایگاه و تراز فرهنگی یک زبان و گونه کاملا بومی، جهان شناسی درام روستایی ایرانی مورد توجه قرار می گیرد. تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، به مهم ترین شاخص های نمایشی این گونه دراماتیک می پردازد و با طرح مصادیقی از نمایشنامه های یادشده، چشم اندازی انتقادی در اختیار خواننده قرار می دهد.
صفحات :
از صفحه 37 تا 54
نویسنده:
یوسفیان کناری محمدجعفر
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
این مقاله قصد دارد تا با به کارگیری «اصل همیاری گرایس»، سبک ارتباطی گفتگوهای نمایشنامه «ملودی شهر بارانی» (اکبر رادی، 1378) را تحلیل کند. «اشارتگرهای مکالمه ای» در روند یک ارتباط کلامی معمولا ناشی از این ضرورت اند که دو سوی رابطه ناگزیرند گفته های خود را منسجم، شفاف و مرتب ادا کنند. کشف این مساله که آیا اعمال الگوهای کاربردی زبان شناسی می تواند در فرایند تحلیل روابط نمایشی معنادار میان شخصیت های درام مفید باشد یا خیر، در اولویت پژوهشی مطالعه حاضر قرار دارد. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی و با مورد مطالعاتی منتخب از مجموعه نمایشنامه های معاصر ایرانی انجام می شود. «ملودی شهر بارانی» از نظر نمایشی واجد ارجاعات و اشارات صریح یا ضمنی مکرری به گفتمان های اجتماعی، سیاسی و جلوه های فرهنگی و بومی موقعیت های زبانی رخداد اصلی است. تقابل نمایشی اشخاص ماجرا غالبا با توسعه تدریجی الگوی منسجمی از گفتگوهای معنادار پی ریزی شده و سپس در کلیت نقشه داستانی اثر تعمیم یافته است. از این لحاظ می توان گفت که بافت های کلامی چندگانه و متکثری همزمان در فضای رخداد اصلی نمایشنامه شکل می گیرند که فارغ از خاص بودگی هویت زمان و مکان روایی، واجد ظرفیت های زبانی مشخصی برای تحلیل اند.
صفحات :
از صفحه 149 تا 176
نویسنده:
محبی پرستو
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
این مقاله قصد دارد الگوی داستانی نمایشنامه داستان دور و دراز سفر سلطان به... دیار فرنگ را با روش فراداستان نگارانه ای که در ادبیات داستانی پسامدرن رایج شده است، مطابقت دهد. فراداستان حاصل رواج دیدگاهی در ادبیات است که در مخالفت با نحله رئالیسم ادبی، می کوشد تا چارچوب ارجاع داستان به واقعیت را مورد شک قرار دهد. در این نوع از داستان، عناصر داستانی مانند طرح، شخصیت، زمان و مکان جایگزینی از واقعیت های فرضی نیستند؛ بلکه تنازع دائمی میان هنر و واقعیت در آن، این بار به سود هنر خاتمه می یابد و واقعیت به صورت تابعی از دنیای مستقل و قائم به ذات داستان درمی آید. نمایشنامه داستان دور و دراز سفر سلطان... نوشته محمد چرمشیر، شرح سفر سلطانی به فرنگ نیست؛ بلکه تلاش نویسنده را برای دست یابی به تجربه ای فراداستانی در متنی نمایشی نشان می دهد. این اثر داستانی است درباره فرایند بر ساختن داستان و کاوشی است در باب اجزای روایتی. در این نمایشنامه، مباحثی مانند شخصیت ها، ساختار طرح، حدود اختیار راوی و شیوه های روایت، دیگر جزء پنهانی برای بازگو کردن داستان و بیان معنا نیستند؛ بلکه خود داستان اند. برجسته سازی زبان، ارجاع کنایه آمیز یا هزل گونه به متون ادبی و نمایشی دیگر و در نهایت ساختن تاریخی مجعول و دست کاری شده، خواننده را به تجربه شیوه های جدید روایتگری و هم زمان، ادراکی متفاوت با تاریخ دعوت می کند.
صفحات :
از صفحه 127 تا 147
نویسنده:
صالحی مازندرانی محمدرضا, گبانچی نسرین
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
این مقاله قصد دارد به میزان تاثیرگذاری جلوه های ادبی و نمایشی تئاتر پوچی (ابزورد) بر سبک نمایشنامه نویسی ایران بپردازد. غلامحسین ساعدی یکی از نمایشنامه نویسان شناخته شده ایرانی است که برخی از مهم ترین تمهیدات تئاتر نو را در سبک نویسندگی خود به کار گرفته است. نگارنده در این پژوهش در پی آن است که چگونگی بازتاب مفهوم پوچی را در نمایشنامه های نوگرای غلامحسین ساعدی نشان دهد؛ نویسنده ای که مستقیم و غیرمستقیم از این نوع تئاتر تاثیر پذیرفته است. ضمن اینکه با توجه به مهم ترین شاخص های تئاتر پوچی، از میزان و نحوه تاثیرپذیری نمایشنامه های ساعدی از این گونه تئاتر و نمایشنامه نویسان سنتی و مدرن تحلیلی ارائه خواهد کرد. تاثیرپذیری ساعدی از نمایشنامه نویسان مدرن بیش از سنت گرایان بوده که نشان دهنده همگامی ساعدی با آنان در بیان مسائل روزمره و مطرح جهان در تئاتر است.
صفحات :
از صفحه 105 تا 126
  • تعداد رکورد ها : 7