جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > نامه فرهنگستان > 1382- دوره 6- شماره 2
  • تعداد رکورد ها : 16
نویسنده:
شمس محمدجواد
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
فخرالدین مبارک شاه مرورودی، رحیق التحقیق، به انضمام اشعار دیگر او، به تصحیح و تحقیق نصراله پورجوادی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران ۱۳۸۱، ۱۹۵ صفحه.یکی از مهم ترین ویژگی های عرفان و تصوف در قرن ششم هجری رواج و گسترش شعر تعلیمی - عرفانی است. هرچند نفوذ عرفان اسلامی در نظم و نثر فارسی از قرن پنجم هجری آغاز شد و در ابتدا نیز بیشتر سروده های عرفانی در قالب رباعی و دوبیتی بود، اما شعر عرفانی در قرن ششم هجری گسترش بسیار یافت و حوزه قصیده و مثنوی را نیز در برگرفت. تعالیم و آموزه های بلند و اندیشه های ناب و ژرف عرفانی از این طریق تعلیم داده شد. از این دوره به بعد، منظومه های عرفانی گران قدری پدید آمد. سرایندگان این گونه آثار نقش مهم و به سزایی درگسترش تعالیم عرفانی - حکمی داشته اند و هرچند برخی از آنان خود در شمار صوفیان رسمی نبوده و ظاهرا به سلسله ای خاص نیز تعلق نداشته اند، بی شک با مفاهیم و موضوعات عرفانی آشنا بوده و کوشیده اند یافته های عارفان و دانسته های خود را در قالب نظم و به زبانی تمثیلی - عرفانی بیان کنند. زبان تمثیل یکی از شیوه های بیان تعالیم عرفانی و تجربه های باطنی است که، هرچند خود نوعی زبان عرفانی است، از زبان اشاری عرفانی یا زبان اصطلاحی عرفان متمایز است. در حقیقت، در پس زبان اشاری عرفان تجربه اصیلی وجود دارد. این زبان هم زمان با تجربه عرفانی و در همان حرکتی پدید می آید که تجربه به ساحت آگاهی در می آید ...
صفحات :
از صفحه 154 تا 163
نویسنده:
تفضلی احمد
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
صفحات :
از صفحه 173 تا 178
نویسنده:
نصیری محمدرضا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
از زمانی که حکیم فردوسی شاهنامه را تقدیم سلطان محمود غزنوی کرد و محمود در حق آن ناسپاسی کرد، گوهرشناسان سخن سنج رنج سی ساله وی را ارج نهادند و ارزش واقعی این اثر ماندگار جهانی را دریافتند و این اثر سترگ به زودی در میان طبقات، از سلاطین و امرا گرفته تا قصه خوانان و معرکه گیران، شهرت و معروفیت تمام یافت و در دل مردم نشست و به سینه ها سپرده شد و نقل محافل گردید. نساخان، خوش نویسان، تذهیب کاران، نگارگران و کتاب آرایان نسخه های نفیس بی بدیل از آن پدید آوردند که زینت بخش کتاب خانه ها و موزه ها شد. سوداگران هر برگش را چون زر ناب خریدند و سلاطین به داشتن یک نسخه از آن فخر فروختند. در دوره تیموری توجه به هنر و تذهیب و ظریف کاری شدت یافت، خاصه در عصر شاهرخ و میرزا بایسنقر، با تجمع هنرمندان در هرات، مکتب هرات پدید آمد و خطاطان و تذهیب کارانی چون بهزاد و میرعماد آثاری بی نظیر آفریدند، که امروزه زینت بخش موزه های جهان است. در میان فراورده های هنری مکتب هرات، نسخه شاهنامه فردوسی درخشش دیگری یافت. این نسخه به دستور بایسنقر میرزا، که خود شاهزاده ای هنرمند هنرپرور بود، به خط جعفر بایسنقری تهیه شد که امروزه از شاهکارهای مسلم فن کتابت، تذهیب و نگارگری به شمار می رود. مشخصات این نسخه بی نظیر در فهرست آتابای چنین آمده است:قطع نیم ورقی در ابعاد 26×38 سانتی کاغذ خانبالغ نخودی رنگ، خط نستعلیق - کوفی تزئینی - ثلث - کتابت خفی بسیار خوش. صفحات: مجدول زرین زوج تحریر مشکی و لاجوردی، اشعار به وسیله پنج جدول زرین بند مشکی به شش مصرع تقسیم شده است. عناوین و سرحکایات در کتیبه های مستطیل شکل مذهب مرصع به اشکال و رنگ های گوناگون به خط ثلث به آب زر و برخی به سفیدآب با تحریر مشکی نگاشته شده است.در ظهر صفحه قبل از شروع شاهنامه یک شمسه مذهب مرصع ممتاز نقش است که در متن زرین آن به خط رقاع و به آب زر با تحریر مشکی اسم بایسنقر بهادرخان نوشته شده است و در بالای همین شمسه یک ترنج مدور دور کنگره مذهب متوسط است که به منظور پوشانیدن سجع مهر یا مطلبی نقاشی شده است. چهار صفحه از اول شروع شاهنامه و دو صفحه از پایان کتاب متن و حاشیه مذهب مرصع مزدوج ممتاز و بسیار دلفریب و زیبا نقش است که از بهترین نمونه های فن تذهیب و ترصیع به شمار می رود. نسخه جمعا 22 مجلس مینیاتور آب رنگ ممتاز به محتوای داستان های شاهنامه طرح و نقش است که به سبک مکتب هرات و در نهایت کمال استادی و دلربایی است. این نسخه دارای 700 صفحه که هر صفحه 31 سطر و صفحات مصور بین 4-6-10 سرکتابت دارد ...
صفحات :
از صفحه 128 تا 132
نویسنده:
منصوری یداله
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
ساختار فعل در زبان فارسی میانه (پهلوی) به دو شیوه قابل بررسی و مطالعه است و دسته بندی و سامان مندی آن در دو دستگاه فعلی زیر امکان پذیر است:1-فعل های اصلی 2. فعل های موسوم به جعلی1-فعل های اصلی سیر تحول زبانی و تاریخی این گونه فعل ها نشان می دهد که آنها بازمانده دستگاه فعلی زبان های ایرانی باستان (فارسی باستان - اوستائی) اند که تحت قواعد و نظام خاصی به فارسی میانه، سپس، از آن زبان به فارسی دری رسیده اند.این ساختار در دو دستگاه فعلی ماضی و مضارع نمودار گشته است.ماده ماضی: این ماده در فارسی میانه و سپس در فارسی دری بازمانده صفت های فاعلی یا مفعولی ایرانی باستان است. مثال:فارسی دری آورد؛ فارسی میانه āwurd؛ مشتق از ایرانی باستان ā-br-ta- از ریشه bar- به معنی «بردن، حمل کردن»فارسی دری کند؛ فارسی میانه kand-؛ مشتق از ایرانی باستان kan-ta- از ریشه kan- به معنی «کندن، حفر کردن»فارسی دری آمد؛ فارسی میانه āmad؛ مشتق از ایرانی باستان ā-gma-ta- از ریشه gam- به معنی «حرکت کردن».ماده مضارع: این ماده در فارسی میانه و، به تبع آن، در فارسی دری نیز، تحت نظام آوایی و تحول ساختاری، از ماده های گوناگون ایرانی باستان (ماده مضارع، ماده مجهولی، ماده سببی، ماده آینده و ...) مشتق شده است:فارسی دری بر-؛ فارسی میانه bar-؛ مشتق از ایرانی باستان bar-a- از ریشه bar- به معنی «بردن، حمل کردن»فارسی دری سرای-؛ فارسی میانه srāy؛ مشتق از ایرانی باستان srāw-aya- از srāw-، صورت بالانده ریشه sraw- به معنی «سرودن، شنیدن».فعل های اصلی در فارسی میانه و آنگاه در فارسی دری، به همین شیوه، سامان مند و قانون مندند و زبان، در این مورد، سیر تاریخی و دگرگونی درونی خود را به گونه طبیعی پیموده است. اما موضوع اصلی این گفتار دستگاه فعلی دوم (افعال موسوم به جعلی) است ...
صفحات :
از صفحه 108 تا 124
نویسنده:
معدن کن معصومه
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
باباطاهر عارفی سوخته دل، عاشقی سرگشته، و رندی قلندر است. در میان همه عنوان ها، شاید سوته دل مناسب ترین عنوان برای او باشد. او خود نیز بارها خویشتن را با این صفت معرفی کرده است:نوای ناله غم اندوته دونو    عیار قلب خالص بوته دونوبوره سوته دلان وا هم بنالیم   که قدر سوته دل دل سوته دونوشعر باباطاهر تسکین دهنده دل های بی قرار و ترانه های دلنشین او ورد زبان عامه اهل ذوق به خصوص کسانی است که از درس و مکتب فارغ و کلامشان آسوده از زحمت انگشت کسان است. نغمه های سوزناک و عاشقانه او را بارها از زبان کشت کاران و چوپانان و پیشه وران، از زن و مرد و بزرگ و کوچک، شنیده ایم و شاید دوبیتی بسیار مشهور ز دست دیده و دل هر دو فریاد را، که چه بسا صورت تازه تر سروده او باشد، از زمزمه های شاعرانه اهل ذوق و دل سوختگان محبت بتوان شمرد.مستندترین خبری که از باباطاهر در دست داریم روایتی است در راحه الصدور راوندی که از ملاقات طغرل سلجوقی با وی در همدان حکایت و به توصیه باباطاهر به طغرل در باب عدالت اشاره دارد:شنیدم که، چون سلطان طغرل بک به همدان آمد، از اولیا سه پیر بودند- باباطاهر و باباجعفر و شیخ حمشا - کوهکی است بر در همدان آن را خضر خوانند، بر آنجا ایستاده بودند؛ نظر سلطان بر ایشان آمد. کوکبه لشکر بداشت و پیاده شد و با وزیر ابونصر الکندری پیش ایشان آمد و دست هاشان ببوسید. باباطاهر پاره ای شیفته گونه [= مجنون وار] بودی. او را گفت: ای ترک، با خلق خدا چه خواهی کرد؟ سلطان گفت: آنچه تو فرمایی. بابا گفت: آن کن که خدا می فرماید؛ آیه ان الله یامر بالعدل و الاحسان [نحل: 90]. سلطان بگریست و گفت: چنین کنم. بابا دستش بستد و گفت: از من پذیرفتی؟ سلطان گفت: چنین کنم. بابا سر ابریقی شکسته، که سال ها از آن وضو کرده بود، در انگشت داشت، بیرون کرد و در انگشت سلطان کرد و گفت: مملکت عالم چنین در دست تو کردم، بر عدل باش ...
صفحات :
از صفحه 125 تا 127
نویسنده:
وحیدیان کامیار تقی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
در زبان فارسی، فعل هایی هست که برخلاف دیگر فعل ها فاقد صیغه های شناسه دار است. به عبارت دیگر، در آخر این فعل ها فقط شناسه سوم شخص مفرد (-َ د در مضارع یا صفر در ماضی) می آید و لذا ارزش شناسه را ندارد. به همین دلیل، آنها را یک شناسه می نامیم. در این گونه افعال، نهاد، به جای مطابقت با شناسه، ضمیر متصل مطابقت می کند.ظاهرا اولین کسی که فعل های یک شناسه را بررسی کرده خانلری است. وی به بررسی آنها در متون پرداخته و بر آن است که، در این نوع، فعل به ظاهر «گذرا» ست یعنی مفعول می پذیرد؛ اما مفعول ظاهر در معنی فاعل است. در این گونه فعل ها، شناسه، یعنی جز حرفی که بر شخص دلالت می کند، نیست و فعل همیشه یکسان با ساخت دیگر کس (غایب) مفرد می آید؛ اما، به جای شناسه، ضمیر مفعولی جدا یا پیوسته به کار می رود. این ضمیر (یا اسم در دیگر کس) از نظر دستوری مفعول است اما از جنبه معنوی یا منطقی جانشین نهاد (یا فاعل) جمله است: وی را خوش آمد... فعل های ناگذر همیشه یکی از حالات انفعالی را بیان می کنند و از این جهت می توان آنها را فعل های بیان خواند. (ناتل خانلری 1349، ص 97-98)خانلری این گونه فعل ها را مرکب و همکردهای آنها را شش تا می داند: آمدن، بودن، شدن، گرفتن، بردن، زدن. (همو، ص 98)در دستور آموزش متوسطه عمومی، فرهنگ و ادب، نوشته علی اشرف صادقی و غلامرضا ارژنگ، نیز این گونه فعل ها تحت عنوان جمله های چهار جزئی بررسی شده است. در این دستور، از دیدگاه فارسی امروز، به بررسی این گونه فعل ها پرداخته شده است. نکاتی که در این دستور درباره این گونه فعل ها آمده چنین است:-         این جمله ها دارای نهاد نیستند و، از این رو، جمله های غیر شخصی نامیده می شوند.-         این جمله های کوتاه دارای چهار جز اصلی هستند: اسم (یا صفت) + ضمیر متصل + فعل + شناسه.-         شمار این گونه جمله ها نسبتا محدود است و نمی توان جمله های تازه ای شبیه آنچه هم اکنون در زبان وجود دارد، ساخت....
صفحات :
از صفحه 29 تا 37
نویسنده:
اجاکیانس آناهید
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
از همین نویسنده، طی سال های 1355 تاکنون آثار داستانی زیر منتشر شده است:-         صیغه (مجموعه داستان) 1355؛ -         دخیل بر پنجره فولاد (مجموعه داستان) 1357؛ -         روضه قاسم (رمان) 1362، تاریخ انتشار: 1381؛ -         تالار آئینه (رمان) 1370؛-         دیگر کسی صدایم نزد (مجموعه داستان) 1371؛ -         چیزی به فردا نمانده است (مجموعه داستان) 1377؛ -         مهرگیاه (رمان) 1377؛ -         عشق و بانوی ناتمام (رمان) 1381؛ -         ساعت پنج برای مردن دیر است (مجموعه داستان) 1381؛ -         کات! منطقه ممنوعه (فیلم نامه)، زیر چاپ.کالبدشکافی وضع نابسامان اجتماعی و سیاسی ایران در دوران سلطنت پهلوی بن مایه رمان کوتاه تهران، شهر بی آسمان (1380) به قلم امیرحسین چهل تن است که، به دلیل برخی ویژگی های ساختاری و سبکی، خواننده را به چالشی سخت فرا می خواند.ساختار پیچیده اثر که، به پیروی از شالوده رمان نو، بر جریان سیال ذهن و تک گویی های قهرمان اثر مبتنی است، گاه دارای چنان نوساناتی است که خواننده را درگیر تلاشی سخت در نشاندن قطعات «پازل» (جورچین) داستان در جایگاه زمانی مناسب می سازد.در سطح برونی داستان، که بسیار ساده و موجز است، نخست با شخصیت اول و یگانه قهرمان واقعی اثر آشنا می شویم. «کرامت» نوکیسه ای است میان سال که، در سال های اول جنگ تحمیلی، در خانه ای مجلل و مصادره شده واقع در زعفرانیه با زن و فرزندانش اقامت دارد و، در کنار کسب و کار روزانه، به معاملات غیرقانونی چون قاچاق عتیقه جات و داروهای کمیاب، برای ارضای خواسته های رنگارنگ همسر جوانش «غنچه»، مشغول است ...
صفحات :
از صفحه 164 تا 172
نویسنده:
کتابی احمد
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
زیره را من سوی کرمان آورمگر به پیش تو دل و جان آورم(مثنوی، دفتر اول، بیت 3195)درآمدزیره به کرمان بردن یکی از رایج ترین مثل های فارسی است. این مثل، نه تنها در گفتگوهای عوام، که در سخنان و نوشته های خواص نیز کرارا می آید. معادل های بسیاری برای آن در زبان فارسی و فرهنگ مردم (فولکلور) ایران وجود دارد، که شاعران و سخنوران آنها را به کار برده اند و نشانه بارز غنای حیرت آور زبان فارسی است. با یک برآورد مقدماتی، بیش از پنجاه مثل با مضمونی مشابه و برابر با آن احصا شده است (← دهخدا، ج 2، ص 706، 934، 935، 1147؛ ج 3، ص 205 و در جاهای دیگر) و، حال آن که، شمار امثال معادل آن در زبان عربی هفت (همو، ص 935) و در زبان های اروپایی عموما یکی دوتاست.در این مقاله، تلاش می کنیم معادل های متعددی را که، از دیرباز، برای این مثل در زبان فارسی متداول شده است، همراه با شواهد منثور و منظوم و نیز معادل های عربی و اروپائی آنها، ارائه کنیم، اما پیش از آن، جا دارد که به بررسی معنای خود مثل و موارد کاربرد آن بپردازیم.مثل زیره به کرمان بردن، چه در تداول و چه در زبان خواص، به مفهوم کاری بیهوده و نامعقول به کار می رود. گاهی نیز، از روی شکسته نفسی گوینده، در بیان آن که سخنش در خور مخاطبان نیست و برای آنان تازگی ندارد ادا می شود. استنباط بیهودگی از فحوای این مثل کاملا طبیعی و منطقی است. وقتی کسی کالایی را به جایی برد که خود به تولید آن معروف باشد، کاری عبث و دور از اقتضای مقام کرده است. آن کالا، اگر هدیه باشد، برای گیرنده ارج و منزلتی ندارد و، اگر برای عرضه در بازار باشد، از آن سود که هیچ زیان هم به بار خواهد آمد.به کان خویش بسی بی بها بود گوهر    به شهر خویش بسی بی قدر بود مردم (انوری) ...
صفحات :
از صفحه 133 تا 147
نویسنده:
مدبری محمود
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
غازان نامه منظومه ای تاریخی - حماسی متعلق به قرن هشتم است اثر نورالدین بن شمس الدین محمد اژدری، متخلص به «نوری»، از شاعران ناشناخته که دوران حیات او مقارن بوده است با اواخر عصر ایلخانی و آغاز دوره آل جلایر. او این مثنوی را، به نام سلطان اویس جلایری، به سال 758 هجری آغاز کرده و در سال 763 هجری به پایان برده است.در تذکره ها و کتاب های تاریخ و ادب، از احوال این شاعر اطلاعی ثبت نشده است. یگانه منبع اطلاعات ما مقدمه منثور غازان نامه منظوم و نیز مطالبی است که خود شاعر در سرآغاز و خاتمه منظومه آورده است، از این قبیل که هنگام سرایش منظومه پنجاه ساله بوده و «نوری» تخلص می کرده است.منظومه، به تقلید از شاهنامه فردوسی، در بحر متقارب، و شمار ابیات آن بیش از 8700 است. شاعر، در آن، شرح احوال سلطان غازان خان، ایلخان بزرگ، را آورده و مباحث تاریخی را با مایه های داستانی آمیخته و به شخصیت آن سلطان جلوه ای دیگر داده است......
صفحات :
از صفحه 38 تا 61
نویسنده:
حدادعادل غلامعلی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
صفحات :
از صفحه 2 تا 8
  • تعداد رکورد ها : 16