جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > نامه فرهنگستان > 1383- دوره 1- شماره 2
  • تعداد رکورد ها : 13
نویسنده:
قریب بدرالزمان
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
گذشته نقلی و بعید متعددی در سغدی با ستاک گذشته یا صفت مفعولی فعل اصلی و فعل کمکی dār- «داشتن» ساخته می شود δār-) در سغدی به دلیل تغییر انسدادی های واکدار به سایشی است).برای بیان گذشته نقلی متعددی، صورت های صرفی حال ساده δār- مفعولی، که در واقع ستاک گذشته است، اضافه می شود و برای گذشته بعید متعدی، صورت صرف شده ماضی غیرتام فعل کمکی δār- به کار می رود. مثال های گذشته نقلی اخباری، ستاک های سبک:دیده ام                           wyt(w) δrm:/wit-u δārām/ دیده ای                 wyt(w) δry:/wit-w δāre/             دیده است                            wyt(w) δrt:/wit-u δārt/                           شنیده ایم                          ptγwstw δ´rym:/patγušt-w δārēm/         دیده اند                                                 wyt(w) δrnt: /wit-u δārand/                      همان طور که مثال ها نشان می دهد، wit- صفت مفعولی فعل wēn- گاه نقش ستاک سبک و زمانی نقش ستاک سنگین را ایفا می کند. اما معمولا در متون قدیم تر k(ə)rt- صفت مفعولی فعل kun- «کردن، ساختن» ستاک سبک است.
صفحات :
از صفحه 54 تا 65
نویسنده:
محمودی بختیاری بهروز
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
زبان مازندرانی (که به «تبری [طبری]» هم مشهور است)، از زبان های ایرانی شمال غربی است که به لحاظ جغرافیایی جزو زبان های کرانه دریای خزر به شمار می رود. طبق آمار سال 1993 م، 3265000 نفر در ایران به یکی از گویش های این زبان سخن می گویند (اتنولوگ). قلمرو رواج مازندرانی را می توان به چهار منطقه زیر تقسیم کرد:.1 شهرهای رامسر، تنکابن، کلاردشت، چالوس و نوشهر؛.2 آمل، نور و محمودآباد؛.3 بابل، قائم شهر، سوادکوه و ساری؛.4 نکا، بهشهر و بندر گز.آنچه در متون زبان شناسی ایرانی تحت نام گویش مازندرانی از آن یاد می شود کل استان مازندران را شامل نمی شود، بلکه عمدتا حوزه جغرافیایی بین گرگان و چالوس را در بر می گیرد.از نظر منابع در دسترس برای مطالعه مازندرانی، این گویش را باید از گویش های خوش اقبال ایرانی دانست؛ چرا که در مقایسه با دیگر زبان ها و گویش های ایرانی، از این گویش منابع بیشتری در دسترس است.
صفحات :
از صفحه 112 تا 116
نویسنده:
کلباسی ایران
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
درباره وجود شناسه سوم شخص مفرد در ستاک گذشته افعال ایرانی و استفاده از صفت مفعولی به جای ستاک گذشته در بعضی از لهجه ها و گویش های ایرانی، نگارنده دو مقاله با عنوان های «شناسه سوم شخص مفرد در مصادر فارسی» و «تحلیل فعل ایرانی با دیدی نو» به رشته تحریر درآورده است که اولی در مجله فرهنگ (ویژه زبان شناسی)، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی (1375)، چاپ شده و دومی در مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد (1376) منتشر شده است.در مقاله اول به این نتیجه رسیده ام که چون گونه ای از شناسه سوم شخص مفرد در ستاک گذشته افعال ایرانی وجود دارد شناسه سوم شخص مفرد در زمان گذشته ساده کلیه افعال ایرانی صفر (Ø) است، مانند raft-Ø («رفت» در فارسی معیار) و در مقاله دوم این نتیجه برایم حاصل شد که آن دسته از گویش های ایرانی که سوم شخص مفرد زمان گذشته ساده را با شناسه صفر به کار نمی برند، در حقیقت، به جای ستاک گذشته از صفت مفعولی استفاده می کنند، مانند buxurd-e («خورد» در گیلکی رشت).
صفحات :
از صفحه 66 تا 89
نویسنده:
افشار ایرج
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
به دو مناسبت: چاپ کردن جلد اول از مسایل پاریسیه شادروان محمد قزوینی - که تاکنون به چاپ آن موفق نشده بودم - و دست یافتن به جنگ خطی مورخ 651 (تاریخ مذکور زیر یکی از اجزای آن در صفحه 153) متعلق به کتابخانه آیه اله مرعشی در قم به چند دوبیتی محلی دست یافته ام و چون انتشار آنها را برای پژوهیدن و کاویدن گویش شناسان سودمند می دانم متن آنها را به همان وضعی که در جای خود آمده و رعایت دقیق در مورد بی نقطگی کلمات در اینجا به چاپ می رساند:الف) منقولات محمد قزوینی در مسایل پاریسیهدر نسخه نظامی کتابخانه ملی پاریس (Suppl. Pers. 1817)، بین مخزن الاسرار و خسرووشیرین قریبا 22 رباعی خیام مسطور است، با خطی غیر از خط کابت اصلی نظامی که در سنه 763 نوشته شده، ولی باز خطی قدیم است و گویا، اگر درست خوانده باشم، رقم محو شده آخر ابیات در حدود 911 هجری نوشته شده است.
صفحات :
از صفحه 4 تا 6
نویسنده:
سلامی عبدالنبی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
مقاله پیش رو دومین قسمت از مجموعه مقالات خرما در فرهنگ مردم جنوب ایران است. اولین قسمت آن با عنوان «خرما در فرهنگ مردم خشت و دلوار» دو منطقه از مناطق خرماخیز فارس (شهرستان کازرون) و بوشهر، در اولین شماره مجله گویش شناسی به چاپ رسید.مقاله حاضر بحثی در فرهنگ مردم مناطق مختلف خرماخیز استان کرمان باز می کند و خرما را در فرهنگ مردم آن سامان مورد توجه قرار می دهد.مناطق گرمسیری استان کرمان (بم، جیرفت، کهنوج، شهداد، حاجی آباد، نرماشیر و طارم) از ادوار گذشته تا به حال در زمینه کاشت، داشت و برداشت خرما سابقه طولانی داشته اند.اطلاعات گردآوری شده در مورد خرما در بم تحقیق میدانی نگارنده بوده و اطلاعات دیگر مناطق استان از آثار مختلف گردآوری شده است. اهم این آثار عبارت اند از:- اسلام نیک نفس دهقانی، بررسی گویش جیرفت و کهنوج، مرکز کرمان شناسی، 1377؛- ابوالقاسم پورحسینی، فرهنگ لغات و اصطلاحات مردم کرمان، مرکز کرمان شناسی، 1370
صفحات :
از صفحه 37 تا 53
نویسنده:
ملکی ناصر, یارمرادی داریوش
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
گیلانغرب از توابع استان کرمانشاه است و در جنوب غربی آن قرار دارد. در جهت شمالی آن و در حدفاصل بین گیلانغرب و سرپل ذهاب منطقه ای به نام گلین واقع شده که سخنوران آن به گویش کلهری از زبان کردی تکلم می کنند.منطقه گلین در کنار رودخانه کفراور قرار گرفته که از شانه های سر به فلک کشیده کوه های قلاجه سرچشمه می گیرد. این رود پرآب و پیچ در پیچ نیاز کشاورزی منطقه را تامین می کند. روستاهای منطقه در آغوش دره واقع شده اند و کوه های بلند دیواره هایی مستحکم در دو طرف برافراشته اند. طبیعت این منطقه چشم انداز بکر و معصومانه ای دارد و اغلب مردم اوقات فراغت خود را در آغوش سرسبز آن سپری می کنند. وجه تسمیه گلین نیز به دلیل همین سرسبزی و خرم بودن آن است.گلین با داشتن جمعیتی بالغ بر 2800 نفر، از چند روستای کوچک به نام های سرباغ گلین، نجارگلین، چمن گلین، شاهمرادی گلین و انجاورود گلین، به صورت به هم پیوسته تشکیل شده است.
صفحات :
از صفحه 90 تا 95
نویسنده:
رضایی باغ بیدی حسن
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
امروزه طنین دلنشین زبان ها و گویش های ایرانی را در جای جای ایران زمین می توان شنید. قرن هاست که مادران پاک نهاد این مرز و بوم واژه ها، حکایت ها، ضرب المثل ها و ترانه های اصیل ایرانی را در قالب گویش هایی چون آرانی، آشتیانی، آمره ای، ابوزیدآبادی، آبیانه ای، اردستانی، افتری، انارکی، الویری، بادرودی، بختیاری، بشاگردی، بلوچی، بهدینی، بیابانکی، بیدگلی، پاپونی، تاتی، تاری، تالشی، تفرشی، جوشقانی، خوانساری، خوری، دشتستانی، دوانی، زفره ای، سدهی، سرخه ای، سمنانی، سنگسری، سویی، سیوندی، فروی، فریزندی، قهرودی، کردی، کشه ای، کفرانی، کهکی، گزی، گورانی، گیلکی، لارستانی،‌ لاسگردی، لری، لکی، مازندرانی، محلاتی، مهرجانی، میمه ای، نایینی، نطنزی، وانشانی، ورزنه ای، و فسی، و یدری و یرندی، یا در قالب لهجه های شیرینی چون اصفهانی، بیرجندی، تهرانی، قائنی، کرمانی،‌ مشهدی، نیشابوری، همدانی و یزدی در گوش فرزندان دلبند خود زمزمه می کنند. هنوز نوای دلربای زبان ها و گویش های ایرانی را در خارج از مرزهای ایران، از ترکستان چین در شرق (سریکلی) تا اقصا نقاط آسیای صغیر در غرب (کردی)، و از ماورای قفقاز در شمال (آسی) تا حاشیه جنوبی خلیج فارس (کمزاری) می توان شنید.
صفحات :
از صفحه 2 تا 3
نویسنده:
درزی علی, دانای طوسی مریم
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
جملات غیرشخصی به جملاتی گفته می شود که فعل آنها با فاعل جمله مطابقت ندارد و شناسه فعلی این جمله ها از نظر صوری سوم شخص مفرد است. در گیلکی در این گونه جملات به همراه گروه اسمی ابتدای جمله /¶/ «را» و در صورت وجود ضمیر، آن ضمیر به صورت ضمیر مفعولی ظاهر می شود. برای نمونه می توان به جمله زیر اشاره کرد:(1) ma təšna.  تشنه هستم.هدف از این پژوهش تعیین نقش نحوی گروه اسمی ابتدای این گونه جملات در چارچوب نظریه حاکمیت و مرجع گزینی (چامسکی، 1981، (1986 است. در بخش نخست این مقاله توصیف مختصری از گویش گیلکی ارایه می شود. در بخش اول، به ترتیب، به ضمایر گیلکی، وضعیت فاعل، ساختمان فعل و ترتیب کلمات در این گویش اشاره می شود و در بخش دوم مروری بر مطالعات قبلی در زمینه ساخت غیرشخصی در زبان فارسی خواهیم داشت. در بخش سوم ابتدا به توصیف ساخت غیرشخصی در گیلکی معاصر و سپس به بررسی این فرضیه که گروه اسمی ابتدای ساخت های مورد بحث فاعل زیرساختی است می پردازیم.
صفحات :
از صفحه 17 تا 36
نویسنده:
برجیان حبیب
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
نامه آفرینش، یا «سفر پیدایش»، نخستین بخش از عهد عتیق و مشتمل است بر سرگذشت آفرینش و قصص آدم و فرزندانش، نوح، ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، یعقوب و یوسف. از عهد عتیق چندین ترجمه فارسی به خط عبری در دست است. قدیم ترین ترجمه ها عبارت از پاره های ناقصی است از شش نسخه کتابت شده در زمانی پیش از عصر مغول، که هنوز انتشار نیافته است (دانشنامه ایرانیکا، ذیل (Bible. کهن ترین نسخه های کامل اسفار پنج گانه، دست نویس های محفوظ در کتابخانه های واتیکان و بریتانیا (مورخ 5078 از آفرینش= 729 ه و 1319 م) است که هر دو را هربرت ه. پیپر به خط عبری و بدون آوانویسی منتشر کرده است.کتابی که در این جا مورد گفتگو است برگردان نسخه واتیکان به خط فارسی است و به منظور تدریس تاریخ زبان فارسی به دانشجویان کرسی ایران شناسی دانشگاه دولتی ایروان فراهم آمده است. این ترجمه از دیدگاه تاریخ زبان فارسی واجد اهمیت بسیار است. دکتر ملیکیان در مقدمه تفصیلی کتاب زمان نگارش آن را سده های پنجم و ششم هجری برآورد کرده است.
صفحات :
از صفحه 122 تا 125
نویسنده:
حاجیانی فرخ
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
استان بوشهر با 27653 کیلومترمربع مساحت، در امتداد 625 کیلومتر از ساحل خلیج فارس، بین مدار 27 تا 30 درجه و 14 تا 16 دقیقه عرض شمالی و 50 تا 52 درجه و 56 تا 58 دقیقه طول شرقی، در جنوب غربی ایران قرار گرفته است. این استان از شمال به استان خوزستان و قسمتی از استان کهگیلویه و بویراحمد، از شرق به استان فارس، از جنوب شرقی به قسمتی از استان هرمزگان و از جنوب و غرب به خلیج فارس محدود است. مرکز استان بوشهر، شهر بوشهر است که در مدار 29 درجه و 20 دقیقه عرض شمالی و 50 درجه و 55 دقیقه طول شرقی در راس شبه جزیره ای صدفی - مرجانی به شکل مثلثی مختلف الاضلاع فرو رفته است. شهر بوشهر 1447 کیلومتر مربع وسعت و 205244 نفر جمعیت دارد و آب و هوای آن گرم و مرطوب است.استان بوشهر از جهت تنوع و گوناگونی گویش ها در خور توجه است. گویش های این استان را می توان به دو شاخه شمالی و جنوبی تقسیم کرد. گویش های شمالی، شامل دشتستانی، دیلمی، لیراوی و گناوه ای و، گویش های جنوبی، شامل بردستانی، بوشهری، جمی و دشتی است.مردم شهرستان بوشهر به گویش بوشهری سخن می گویند. گویش بوشهری یکی از گویش های ایرانی نو و از گروه گویش های جنوبی کرانه خلیج فارس است. ویژگی های آوایی و ساخت دستوری این گویش نشان می دهد که به شاخه زبان های ایرانی جنوب غربی تعلق دارد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 16
  • تعداد رکورد ها : 13