جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > نامه فرهنگستان > 1384- دوره 7- شماره 4
  • تعداد رکورد ها : 17
نویسنده:
ذاکرالحسینی محسن
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
دیوان حیدر شیرازی (مونس الارواح)، حیدر بقال شیرازی (قرن هشتم هجری)، به کوشش سید علی میرافضلی، نشر کازرونیه (مجموعه آثار فارسی پژوهشی)،  تهران (40+62+22+88+12)224,1383 صفحه.حیدر بقال شیرازی شاعر گمنامی است که در قرن هشتم هجری در شیراز و یزد می زیسته و گویا شرح احوال او در تواریخ و تذکره های موجود نیامده است. وی مدیحه گوی نصرت الدین یحیی (مقتول 795 (، حاکم یزد، و سلطان حسین شیرازی (وفات : 785) بوده، در حضرت شیخ ابو اسحاق شیرازی (وفات: ۷۵۷) بار می یافته، سلطان ابوسعید بهادر (وفات: ۷۶۳) را مرثیت گفته، و ظاهرا مذهب تشیع داشته است. از شعر حیدر، به جز غزلی که در جنگ اسکندر میرزا (مورخ 814-813) آمده، مجموعه ای به نام مونس الارواح بر جای مانده که از آن به عنوان دیوان حیدر شیرازی نیز یاد شده است. از حجم اندک مونس الارواح و ترتیب ویژه ای که در آن به کار رفته چنین بر می آید که سراینده این مجموعه را که عمدتا اشعار عاشقانه اوست و آن را «کتاب عشق» خوانده ، به منظوری خاص – گویا به خواهش معشوق – فراهم کرده و خود در این خصوص آورده است:چو در کنار فلک گوی زر روان گردید                                در آمد از درم آن ماه مهربان چو صباحچه گفت؟ گفت که حیدر کتاب عشق بساز                      کز آن کتاب بود کار بسته را مفتاحبگفتمش که کتاب مرا چه نام نهی                                بگفت نام کتاب تو  مونس الارواح( دیوان حیدر شیرازی، ص 55) ...
صفحات :
از صفحه 128 تا 148
نویسنده:
سمیعی گیلانی احمد
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
درگاهی، محمود، «جایگاه معنی در سبک شناسی شعر فارسی» نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، سال 47، شماره مسلسل 193، زمستان 1383، ص54-35.مقاله با اقامه این دعوی آغاز می شود کهدانش سبک شناسی بیشتر به مختصات ظاهری و مباحث صوری و زبان شناختی شعر اعتبار می دهد و در این کار معانی، اندیشه ها و درون مایه های اشعار را یکسره نادیده می گیرد، در حال که، هم در تلقی سرآمدان شعر کهن و هم در تعبیر شاخه مهمی از نقادان دو سده اخیر، معنی یکی از دو پایه اساسی سبک ها – و گاه حتی تنها پایه آن- به شمار آمده است و قالب و محتوا کیفیت یک جوهر واحد. ( مقدمه، ص 36)در این قول، ابهام ها یا بهتر بگویم اجمال هایی وجود دارد که با توضیحات بعدی نویسنده تا حدی رفع و روشن می گردد. اما وقتی، از یک سو، معنی «حتی تنها پایه» سبک معرفی و از سوی دیگر «قالب و محتوا کیفیت (کذا) یک جوهر واحد» شمرده می شود، وجود تناقضی در سخن احساس می شود.مراد نویسنده از «مختصات ظاهری و مباحث صوری و زبان شناختی شعر» چندان روشن نیست. فقط در شرح و بسط مطلب چنین استنباط می شود که مراد همان زبان اثر باشد، که در این صورت می توان نتیجه گرفت که در تلقی او از زبان اشکال هست؛ چون در آن از این نکته غفلت شده است که زبان، مانند سکه، دو رو دارد: لفظ و معنی، و اگر سبک شناسی به زبان اثر توجه می کند لامحاله هم به لفظ نظر دارد هم به معنی، آن هم در پیوستگی و رابطه زنده (ارگانیک) با یکدیگر. در حقیقت، سبک شناسی به نوع کاربرد زبان علاقه نشان می دهد و، از این طریق، نحوه بیان معانی را درمرکز توجه قرار می دهد؛ چون سبک، پیش از همه، عمل است -  عمل صاحب سبک. آنچه اثر شاعر یا هنرمندی را از اثر هر شاعر و یا هنرمند دیگری متمایز می سازد همان نحوه بیان معانی است  نه صرفا خود معانی ...
صفحات :
از صفحه 149 تا 153
نویسنده:
عابدی محمد, آلبوغبیش منیژه
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
در نامه فرهنگستان (دوره پنجم ، شماره چهارم، شماره مسلسل 20، آذر 1381)، مقاله ای با عنوان «واژه های قرضی» نوشته سیما ذوالفقاری انتشار یافت که در آن واژه های قرضی در سه شهر اهواز، آبادان و مسجد سلیمان بررسی شده است. این واژه ها در محیط شرکت نفت از زبان انگلیسی و از طریق کارکنان آن شرکت وارد گویش شهرهای مذکور شده است. اما، حضور شرکت نفت به این شهرها محدود نبوده و آن شرکت در ناحیه های دیگری مثل بندرماهشهر، امیدیه، آغاجری، گچساران حضور فعال داشته و طبعا در این نقاط نیز واژه هایی از زبان انگلیسی رایج در محیط کار به گویش محل راه یافته است. در این مقاله، به بررسی زبانی - اجتماعی واژه های قرضی در بندر ماهشهر پرداخته شده است. چنان که در فهرست ملاحظه می شود، شماری از واژه ها که در بررسی سیما ذوالفقاری نیز آمده در فهرست ما تکرار شده، که دلایل آن به شرح زیر است:- تغییر آوایی از شهری به شهر دیگر: مقایسه شود واژه سمنت در فهرست ذوالفقاری با همین واژه در جدول شماره 1؛- تفاوت بار معنایی: مقایسه شود واژه چیتی در دو فهرست؛- نوع و چگونگی ترکیب این گونه واژه ها با سایر واژه های فارسی یا حتی انگلیسی در گویش ماهشهری ...
صفحات :
از صفحه 80 تا 85
نویسنده:
طبیب زاده امید
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
آقای دکتر علی خزاعی فر، در مقاله ای خواندنی با عنوان «نگاهی به فعل مرکب از دیدگاه فرهنگ نویسی»، با دقت نظر و باریک بینی بسیار، به بحث درباره رابطه فرهنگ نگاری و دستورنویسی پرداخته اند و نکات ارزنده ای را مطرح کرده اند. کار ایشان خاصه از آن رو اهمیت دارد که فقط به ذکر کلیات و مسایل انتزاعی در زمینه رابطه فرهنگ نگاری و دستور نویسی اکتفا نکرده اند بلکه، ضمن عرضه تذکار جالبی در زمینه رابطه این دو حوزه، کوشیده اند، بر اساس موضوع مشخص و بحث انگیز چون فعل مرکب فارسی، از تتبعات خود به نتایج خاصی نیز برسند. ایشان ابتدا و به اختصار تفاوت دستورنویسی و فرهنگ نگاری را به حیث تفاوت دو امر اساسا نظری و عملی مطرح ساخته اند؛ سپس، با مقایسه دو دیدگاه مهم درباره فعل مرکب فارسی یعنی دیدگاه های خانلری (1355) و دبیر مقدم (1376)، تصریح کرده اند که دیدگاه دوم در تمیز واحدهای واژگانی از زنجیره های غیرواژگانی موفق نبوده است و از این دو استناد بدان برای مدخل کردن یا نکردن افعال مرکب فارسی در فرهنگ های دو زبانه چندان سودمند نیست ...
صفحات :
از صفحه 27 تا 31
نویسنده:
شمس محمدجواد
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
همچنان که در اسلام، به گفته پل نویا، همه چیز از قرآن آغاز می شود،(نویا1373، ص 18,8-7) در هندویی نیز همه چیز از وداها و ادبیات ودایی شروع می شود. نفوذ و اقتدار وداها در تمامی دوره های تاریخی و نزد همه فرقه های هندویی محفوظ مانده و، با آنکه تاریخ دینی هند از زمان تمدن ودایی تا کنون متحمل تغییرات بسیاری شده، این آثار همواره اقتدار و مرجعیت دینی خود را حفظ کرده است تا آنجا که حتی امروزه نیز همه آیین ها و تکالیف دینی و اجتماعی هندوان از جمله تولد، ازدواج، مرگ به آیین ودایی کهن انجام می گیرد. نیایش هایی که برهمنان سه بار در روز می خوانند از همان اشعاد ودایی برگرفته شده که دو یا سه هزار سال پیش خوانده می شدند. اعتبار ادبیات و متون سنسکریت و بسیاری از مکاتبی که بعد از عهد وداها پدید آمدند بر وداها مبتنی بود و پیروان آن مکاتب برتری و تفوق خود را مدیون پیروی صادقانه از وداها می دانستند. بدین، سان، وداها همواره، از کهن ترین دوران تا کنون، سرچشمه تقریبا همه مکاتب دینی و حتی فلسفی هندوان بوده و بر تاریخ دینی آنان سایه افکنده (Dasqupta 1969, Vol.1,pp.10-11) تا آنجا که لویی رنو هندویی را مبتنی بر وداها و ادامه آن شمرده است. (RENOU  1961,p.21) ...
صفحات :
از صفحه 163 تا 189
نویسنده:
رضایی باغ بیدی حسن
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
فتح الله مجتبایی، نحو هندی و نحو عربی (همانندی ها در تعریفات، اصطلاحات و طرح قواعد)، نشر کارنامه، تهران 1383، 190 صفحه.سابقه مطالعات زبان شناختی در هند به اواخر عصر ودایی باز می گردد و آثاری در زمینه های گوناگون زبان شناختی به زبان سنسکریت موجود است. زبان سنسکریت از زبان های هندی باستان است. کهن ترین گونه این زبان سنسکریت ودایی است که از اواسط هزاره دوم پیش ازمیلاد در سرودن وده ها (وداها)، سرودهای مقدس هندوان، و در فاصله سال های 800 تا 500 پیش از میلاد در نگارش براهمنه ها، تفاسیر وداها، به کار رفت. پس از براهمنه ها، زاهدان جنگل نشین تفاسیری عرفانی بدانها افزودند که آرنیکه ها «(متون) جنگلی» خوانده می شود. متفکران هندو نیز اندیشه های فلسفی خود را تحت عنوان اوپنیشدها (= اوپانیشادها) «هم نشینی ها» به براهمنه ها افزدند. زبان به کار رفته در آرنیکه ها و اوپنیشدها، که در واقع ملحقات براهمنه ها هستند، حد فاصل سنکسریت ودایی و سنکسریت کلاسیک است ...
صفحات :
از صفحه 122 تا 127
نویسنده:
خزاعی فر علی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
در دوره ای که نیومارک (NEWMARK 1981) آن را دوره ماقبل زبان شناسی ترجمه می نامد، بحث درباره ترجمه حول یک سوال کلی صورت می گرفت و آن این بود که ترجمه باید به روش آزاد انجام شود یا روش نقل به عبارت، نظریه پرداز، که خود را مجبور به انتخاب این یا آن روش می دید، این پرسش را به صورتی تجویزی و با استناد به یکی از چهار عامل فرهنگی، اخلاقی، زبانی و زیباشناختی و یا مجموعه ای از این عوامل پاسخ می داد. پاسخ هایی را که با استناد به عوامل مذکور داده شده می توان، به طور خلاصه، به صورت قضایای دوگانه متضاد به شرح زیر بیان کرد:عامل فرهنگیالف) ترجمه ابزاری فرهنگی است. متن اصلی را تا آنجا که لازم است باید تغییر داد تا با فرهنگ مقصد سازگاری پیدا کند.ب) ترجمه ابزاری فرهنگی است. متن اصلی را باید با کمترین تغییر ترجمه کرد تا نمودار شیوه تفکر و بیان ملتی دیگر باشد ...
صفحات :
از صفحه 69 تا 79
عنوان :
نویسنده:
کاتانو جمیز و.
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
صفحات :
از صفحه 112 تا 121
نویسنده:
میرزامهدی خان -
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
قابل توجه جناب وزیر علوم ( نمره 1)بر ارباب دانش و فرهنگ مخفی و محتجب نیست که تنقید لغات امری است بس صعب خصوصا تنقید لغات پارسی که گویا زبان مرده را دوباره لباس حیات پوشانیدن است. لغاتی که الآن درج فرهنگ ها می باشد همان است که شعرا در اشعار خود استعمال کرده اند یا در کتب نثر مستعمل شده ولی با الفاظ ]ی[ است که تدوین نیافته مگر زبانزد خلق ایران می باشد. دانستن اشتقاق الفاظ امری دیگر است و چون کتب قدیمه و زبان باستانی پارسیان تحلیل رفته صعوبت کار بیشتر گردیده است. چون زبان سنسکرت با زبان پارسی باستانی وزبانی که کتاب زنداوستا در آن نگاشته شده سمت اخوت داشته است ماخذ بسیاری از الفاظ را از زبان سنسکرت می توان پیدا کرد و هم استعانت از زبان زند و پازند و دساتیر می توان جست. صاحب فرهنگ انجمن آرا مرحوم میرزا رضاقلی خان هدایت در این باره جهد بلیغ به کار برده و اکثر لغات را که در فرهنگ رشیدی و جهانگیری و برهان قاطع غلط نگاشته یا تصحیف خوانی کرده بودند به دقت تمام صحیح و تنقید فرموده و از تتبع دواوین شعرا اشعار صحیح را بر آورده غلطهای ارباب لغت را به قدر قوه خود تصحیح نموده و در اکثر موارد اشتقاقات صحیحه را برآورده است ...
صفحات :
از صفحه 190 تا 202
عنوان :
نویسنده:
عسگری لیلا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
در فرهنگ های فارسی واژه سراپای به معنی «سرتاپا، از سرتاقدم، مجموعه اندام ها، همه، تمام» آمده است. در این معانی در آثار منظوم و منثور فارسی شواهد بی شماری برای آن می توان به دست داد.در لغت نامه دهخدا، برای معانی مذکور این واژه، بیت زیر از شاهنامه به عنوان نخستین شاهد آورده شده است:به زندانیان جامه داد نیز                              سراپای و دینار و هرگونه چیزدقت در این شواهد به روشنی نشان می دهد که مقصود شاعر از این واژ غیر از آن معنای آشنایی است که در فرهنگ ها آمده است.این واژه در شاهنامه بیست و هفت بار به کار رفته است که، در این میان، گمان می رود که، دست کم در بیت مذکور، نه معنای معمول آن چنان که در لغت نامه دهخدا آمده بلکه معنای «خلعت» مراد بوده است. لغت نامه دهخدا معنای «خلعت» را به نقل از غیاث اللغات آورده، اما برای آن شاهدی ذکر نکرده است. در فرهنگ نفیسی نیز همین معنی بدون ذکر شاهد تکرار شده است. تنها در فرهنگ آنندراج برای این معنی شاهدی به نقل از محمد حسین شهرت آمده است:به اندامم لباس سوختن از بی می زیبد                 چو شمع از تار و پود شعله پوشیدم سراپایی...
صفحات :
از صفحه 65 تا 68
  • تعداد رکورد ها : 17