جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > نامه فرهنگستان > 1387- دوره 10- شماره 2
  • تعداد رکورد ها : 13
نویسنده:
فتح اله مجتبایی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
در دوران حیات گوته، یکی از جریانهای مهم فکری و فرهنگی آلمان رویکرد جامعه علمی و ادبی به سوی شرق و مطالعه و تحقیق در آثار ادبی و دینی مشرق زمین خصوصا ایران و هند، و ترجمه آنها به زبان آلمانی بود. گوته خود چنان به فرهنگ اسلامی ایران و ادبیات عرفانی فارسی دل بسته بود که پیرانه سر به آموختن خط و زبان فارسی پرداخت. وی حافظ را در حدی نزدیک به الوهیت می ستود و کلام او را، همچون ابدیت، بزرگ و بی انجام می دانست. دیوان غربی شرقی گوته، که یکی از مهمترین آثار ادبی قرن نوزدهم اروپا و از نتایج دوران کمال و پختگی فکر و ذوق این شاعر و متفکر بزرگ است، سراسر ستایش کلام و اندیشه حافظ و نمودار تاثیر ژرف و شگرف حافظ در جان و روان این نابغه جهان غرب است.اما، از سوی دیگر، شاهکار جاویدان گوته منظومه معروف فاوست اوست که یکی از گرانقدرترین آثار هنری و ادبی مغرب زمین و همطراز حماسه های همری، کمدی الهی دانته و تراژدیهای شکسپیر است. گوته، از روزگار جوانی،‌ تا آخرین سال عمر، همواره با داستان فاوست همراه بوده و، در طول این سالیان دراز، به تصنیف و ترتیب اجزا و آرایش و پیرایش صحنه های آن اشتغال داشته است، چنانکه نخستین صورت ابتدایی آن یا، به اصطلاح Urfaust در 1773 تحریر شد و آخرین صحنه بخش نهایی در 1831، یعنی پس از نزدیک به شصت سال به پایان رسید. از این روست که منظومه فاوست را شرح احوال خود گوته و بازتاب تجربه های گوناگون و تحولات روحی و فکری او در طول شصت سال از عمر او دانسته اند. بخش اول این درام در 1808 انتشار یافت و بخش دوم، چنانکه گفته شد، در 1831، یک سال پیش از مرگ گوته پایان گرفت. تفاوتهای بزرگی که میان این دو بخش دیده می شود، در حقیقت، حاکی از تفاوتهایی است که میان افکار و روحیات گوته جوان در نیمه آخر قرن هجدهم و گوته سالخورده در نیمه اول قرن نوزدهم روی داده است. در بخش اول، شور و جوش جوانی و هیجانات عاشقانه و کوشش بیصبرانه برای دانستن بیشتر و توانستن بیشتر بر صحنه ها حاکم است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 24
نویسنده:
صلح جو علی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
آشنایی ما با پدیده های مدرن غربی با نهضت مشروطه هم زمان بود. اسب و درشکه را کنار گذاشتیم و سوار ماشین شدیم؛ قبا و آرخالق را دورانداختیم و کت و شلوار پوشیدیم؛ مکتب خانه ها را بستیم و مدرسه های جدید راه انداختیم؛ زیلو و مخده را رد کردیم و به جایش مبل و کاناپه گذاشتیم؛ اشکنه و کله جوش و بزباش و قلیه را رها کردیم و رفتیم سراغ ماکارونی و پیتزا و لازانیا. خلاصه، شدیم آدم امروزی. اما به نظر می رسد که در بیشتر این موارد به سطح و قالب بیشتر توجه کردیم تا به عمق و محتوا.یکی از مظاهر تمدن غربی دانشگاه های مدرن بود که آن را نیز، همراه با بقیه ملزومات آکادمیک، گرفتیم. به سبک غربی، دانشکده ها و موسساتی درون آنها تشکیل دادیم. دانستیم که دانشگاه فقط محل درس دادن و درس خواندن نیست، محل بحث و جدل نیز هست. با خبر شدیم در دانشگاه های اروپا و آمریکا دانشجویان و استادان، از یک یا چند دانشگاه، دور هم می نشینند و درباره موضوعی واحد بحث می کنند و یا نوشته های خود را برای دیگران می خوانند و به نظرها و انتقادات شنوندگان توجه می کنند. این محافل شکل اولیه همان چیزی بود که بعدها به صورت سمینار، سمپوزیوم، کنفرانس، و کنگره درآمد.مقاله هایی که در این گونه مجالس آکادمیک عرضه می شد با مقالاتی که، پیش از آن، در روزنامه ها و مجله ها انتشار می یافت تفاوت داشت. ماهیت علمی موضوعات و استفاده از روش های علمی برای توضیح و تحلیل آنها، به تدریج، واژگان و، مهم تر از آن، گفتمان متفاوتی برای این مقالات ایجاد کرد. مقالاتی که قبلا در روزنامه ها و مجله های غیردانشگاهی منتشر می شد، از چند نظر، با مقالات دانشگاهی تفاوت داشت: موضوع عام تری داشتند؛ زبانشان غیرتخصصی و ساده بود؛ با مثال های بیشتری همراه بودند؛ و، بر خلاف مقاله های دانشگاهی، ملزم به رعایت ساختار ثابتی برای عرضه نبودند.
صفحات :
از صفحه 55 تا 62
نویسنده:
خزاعی فر علی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
اخیرا کتابی کم حجم به نام الهیات ترجمه، والتر بنیامین و رسالت مترجم به قلم امید مهرگان منتشر شده که خواندن آن برای همه مترجمان و صاحب نظران و علاقه مندان به ترجمه در ایران خالی از فایده نیست. در این کتاب 143 صفحه ای، نویسنده، ضمن اشاره به نکاتی هوشمندانه درباره وضعیت ترجمه در ایران، نظریه والتر بنیامین درباره ترجمه را شرح می دهد و شیوه بنیامینی در ترجمه یعنی لفظ گرایی بی حد و مرز یا، به قول نویسنده، رادیکالیسم زبانی را به عنوان شیوه درست ترجمه در شرایط سیاسی - تاریخی جامعه ایران تجویز می کند - شیوه ای که در شرایط زبانی و فرهنگی جامعه ای دیگر شکل گرفته و هرگز، حتی در کشوری که در آن شکل گرفته، در عمل طرفداری نیافته است. نویسنده، در دفاع از این نظریه، تا آنجا پیش می رود که کار مترجمان و آموزش ترجمه را عبث می داند و حکم به تعطیلی ترجمه در معنی عرفی آن می دهد پیش از بحث درباره این کتاب، لازم دیدم خلاصه ای از نظریه والتر بنیامین را بیاورم تا خوانندگان بهتر بتوانند بحث را دنبال کنند.نظریه ترجمه والتر بنیامین، که، در آن، لفظ گرایی بی حد و مرزی تجویز شده، نظریه منحصر به فردی است و بر پایه نظریه ای درباره زبان استوار است. نظریه بنیامین درباره زبان ریشه در عرفان یهود دارد. بنیامین، پیش از آنکه مقاله معروف خود «کار مترجم» را بنویسد، مقاله دیگری نوشته که در آن نظر خود را درباره زبان بشری و زبان الهی توضیح داده است. در آن مقاله، بنیامین میان دو ساحت بشری یعنی ساحت زبانی و ساحت فکری تمایز قایل شده است. از نظر بنیامین، مجموعه ای از مفاهیم کلی وجود دارد که ساحت فکری انسان را تشکیل می دهد. این ساحت فکری کاملا مستقل از ساحت زبانی است. این دو ساحت با یکدیگر مربوط اند اما ساحت زبانی ساحت مفاهیم را کاملا نمی پوشاند یعنی هر مفهوم لزوما به لفظ در نمی آید. زبان های بشری همگی ناقص اند چون هر کدام فقط بخشی از مفاهیم را به لفظ در می آورند.
صفحات :
از صفحه 44 تا 54
نویسنده:
سلاجقه پروین
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
مساله زمان و ماهیت آن از مهم ترین مسایلی است که فکر انسان را به خود مشغول داشته است. پل ریکور، فیلسوف و ادیب فرانسوی معاصر، در اثر فلسفی مهم خود، زمان و روایت، سه نظریه مطرح شده در باب زمان را بررسی کرده است: زمان در آرا قدیس آوگوستینوس؛ پیکربندی زمان در آرا ارسطو؛ تاملات خود او که حاصل نگرش نقادانه اوست به نظریات آوگوستینوس و ارسطو.قدیس آوگوستینوس، در دفتر یازدهم اعترافات مساله بود و نبود زمان را پیش می کشد و می گوید ما همیشه از زمان چنان سخن می گوییم که انگار دارای بود است. می گوییم: امور گذشته بوده اند؛ و امور حال درگذرند؛ و امور آینده خواهند بود. به تعبیری دیگر، همواره از زمان با عباراتی چون بود، هست،‌ خواهد بود سخن می گوییم. وی،‌ در ایراد اشکال بر این تلقی، می پرسد: زمان چگونه ممکن است باشد، اگر گذشته دیگر نیست، حال می گذرد، و آینده هنوز نیست.آوگوستینوس، در این بحث جدلی، هر چند بود گذشته و آینده را به اعتباری تایید می کند، ماهیت وجودی آنها را به زمان حال وابسته می داند. پرسش او این است که طور وجودی گذشته و آینده چیست و پاسخش این است که گذشته و آینده از طریق آنچه در زمان حال می گوییم و می کنیم وجود دارند: چیزهایی را نقل می کنیم و معتقدیم که حقیقت دارند و رویدادهایی را پیشگویی می کنیم که می پنداریم به همان صورت روی می دهند و در این کار پیوسته از تجربه زبان کمک می گیریم. در این میان، روایت گذشته مستلزم حافظه است و پیش بینی آینده مستلزم انتظار. به یادآوردن تصویری است از گذشته و پیش بینی تصویری است از آینده و این هر دو به حال تعلق دارد.
صفحات :
از صفحه 94 تا 105
نویسنده:
یاحقی محمدجعفر, پرهام مهدی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
شعر زهد فارسی از آغاز در سه محور فکری اخلاق و شریعت و طریقت جلوه گر شده است. هم شعر زهد و هم تعاریف گوناگونی که از زهد ارایه شده است پیوند آیین های دیگر با زهد اسلامی و نفوذ آنها را در زهدیات نمودار می سازد. با این حال به نظر می رسد که زهد اسلامی مبتنی است بر قرآن، حدیث، و سیره رسول اکرم صلی اله علیه و آله و سلم و صحابه و خلفا.زهد تعاریف متعددی دارد:‌ گاهی، به اعتبار کف نفس، عین ورع شمرده شده و به جای آن به کار رفته با این تفاوت که در زهد از توجه به امور دنیوی و در ورع از گناهان پرهیز می شود. به عبارت روشن تر، اهتمام در دو جهت زهد نامیده می شود: روی گردانی از دنیا برای به دست آوردن آسایش عقبی؛ بسنده کردن به ناچیزترین بهره از حلال برای جلب خشنودی الهی.هدف زهد زدودن بدی ها و کژی ها از نفس و پرورش درون از طریق مجاهدات خاص است. زهد، در عین آنکه از مراحل تصوف است، به دلیل تاثیری که در تمرکز قوای نفسانی برای نیل به اهداف روحانی دارد، به طور عام در عرصه های اخلاقی جایگاه شاخصی یافته است. من باب مثال، در رساله «فتوت» سلمی (وفات: (412، آنجا که سخن از آداب آیین فتیان است، مطالبی مشابه روش زهد یا نزدیک به آن آمده است. (سلمی 2، ج 2 ، ص (209
صفحات :
از صفحه 25 تا 43
نویسنده:
طباطبایی علاالدین
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
در بحث از این ساختار نخست باید مقصود خود را از «صورت ساز» بیان کنیم. صورت ساز عنصری است که در واژه های غیربسیط در بین دو تکواژ قرار می گیرد و ترکیب آنها را تسهیل می کند. این عنصر ممکن است جانشین یک تکواژ دستوری شود، مانند «-ا-» در بناگوش که جانشین نشانه اضافه شده است یا همین «-ا-» در زناشویی (به معنی «زن و شوهری») که جانشین حرف عطف «و» شده است. صورت ساز همچنین ممکن است معنایی نداشته باشد و فقط برای سهولت تلفظ به کار رود، چنان که واژه های پساچین و پیشاصنعتی را می توان به صورت پس چین و پیش صنعتی نیز به کار برد بی آنکه معنایی از آنها فوت شود. در واژه های فناوری و دلاور نیز صدای «-ا-» صورت سازی فاقد معنی است. صورت سازهایی که در ترکیب دو اسم به کار می روند دو نوع اند: «-ا-» و «-ال-»، چنان که در واژه های براکوه و وجه المصالحه می بینیم.4-1 صورت ساز «-ا-»کاربرد این صورت ساز در بین دو اسم بسیار اندک است و شاید مثال هایی که در زیر می آوریم تنها شواهد موجود باشند: براکوه، سراسر، دمادم، پسادست، بناگوش، پسابندر. در دهه های گذشته، در حوزه علوم چند واژه به قیاس این واژه ها ساخته شده است، مانند برقاطیس و برقاشیمی.
صفحات :
از صفحه 148 تا 157
نویسنده:
مختاریان بهار
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
گاو در فرهنگ هند و اروپایی اهمیت بسیار داشته و مرکز ثقل شئون گوناگون زندگی به شمار می آمده است. در زبان هند و اروپایی، ترکیبات متعددی برگرفته از واژه گاو *gWou برای نام گذاری افراد خانواده به کار می رفت. اوقات روز به «آغاز چرای گاوها»، «یوغ نهادن» بر آنها و «از یوغ رها کردن» آنها تقسیم می شد. حتی واحد اندازه گیری چاله های آب بر اساس رد سم گاو بود.فراوانی تعبیرهای مجازی که با واژه «گاو» ساخته شده در ریگ ودا چشمگیر است. در آن، ستاره ها چوپانان گله اند؛ گاو پرتو بامدادی و ابر بارانی است؛ آسمان و زمین نیز گاهی به شکل گاو نر و ماده نشان داده می شوند که خورشید از آنها عصاره درخشان می دوشد (→WEST 2007, pp. 184-185). ردپای این باورها در اوستا و متون فارسی میانه پیداست و، در آنها، توصیف گاو یکتا آفریده و گوشورون (روان گاو) یا تبارنامه فریدون شان گاو را نشان می دهند.در شاهنامه از گاوی در نقش دایه فریدون سخن رفته که فریدون، دور از مادر و پدر، در کوه دماوند، با شیر او پرورانده می شود. ویژگی این گاو رنگین بودن آن است که شاهنامه، برخلاف دیگر منابع عصر اسلامی، به روشنی بر آن انگشت می گذارد. این تصویر دلچسب از گاو به عنوان دایه، که در افسانه های پریان نیز آشناست، چه خاستگاهی دارد؟
صفحات :
از صفحه 125 تا 135
نویسنده:
مردانی فیروز
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
شیخ محمد علی موذن سبزواری خراسانی از شعرای عهد صفویه و از مشایخ بزرگ سلسله ذهبیه، معروف به ذهبیه کبرویه،‌ است. وی در عهد سلطنت شاه عباس دوم صفوی (1077-1052) می زیست و در عصر خود از اکابر فضلا و عرفا بود. موذن، به روایت قصص الخاقانی، از اهالی مشهد و پدرش در آستان مقدس امام رضا علیه السلام مشغول خدمت بود. وی ابتدا نزد میرمحمد زمان، مشهور به مجتهد، به کسب علوم دینی پرداخت. سپس به خدمت درویش حاتم زراوندی خراسانی، از درویشان خردمند آن دیار و از بزرگان طریقت ذهبیه، روی آورد، و پس از رحلت او، خلافتش را بر عهده گرفت و به تاسیس خانقاه و ارشاد مریدان همت گماشت. در سال 1062، با جمع کثیری از مشهد مقدس و سایر شهرهای خراسان برای ادای فریضه حج عازم مکه معظمه شد. پس از مدت ها اقامت در مشهد، بار دیگر در سال 1065، با جمع کثیری از فقرا، به زیارت خانه خدا شتافت. پس از بازگشت از سفر حج، مدتی معتکف خانقاه تصوف بود. سپس، در سال 1076، عازم اصفهان گردید و در آنجا انزوا گزید و به مطالعه کتب احادیث مشغول شد. (شاملو، ج 2، ص (185-184
صفحات :
از صفحه 63 تا 75
نویسنده:
ذاکری مصطفی
نوع منبع :
مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
آقای ذاکرالحسینی در مقاله خود با عنوان «آیا فرهنگ شیرازی طنز می پرداخت؟» (نامه فرهنگستان، سال نهم (پاییز (1386،‌ شماره 3، شماره مسلسل 35، ص (149-126، در انتساب چند اثر به میرزا ابوالقاسم فرهنگ شیرازی، فرزند وصال شیرازی، تشکیک و به دلایلی آن را رد کرده اند. این آثار به شرح زیرند:- قصیده ای در وصف پاریس که سروده حاجی پیرزاده است و به غلط به فرهنگ نسبت داده شده است.- رساله سکنجبیه که در سال 1312 در مجله ارمغان (سال چهاردهم، شماره 6 و 7) چاپ شده و عشرت شیرازی، نوه وصال، آن را از تالیفات فرهنگ شمرده است. آقای ذاکرالحسینی نام نویسنده این رساله را نتوانسته اند به دست آورند. شادروان علی اصغر حکمت، در ابتدای نسخه ای از آن که به خط خود نوشته اند، آن را از میرزا احمد وقار،‌ پدر عشرت، دانسته اند.- رساله زخاریف یا الزخاریف (سال تالیف: 1278 ق) که، در ابتدای آن، مولف خود را ابوهاشم بن الشیخ المفید معرفی کرده است. این رساله به سبک و سیاق رساله سکنجبیه نوشته شده و این هر دو رساله باید از یک مولف باشد. زخاریف هنوز به چاپ نرسیده است.- دیوان هزل که نسخه ای خطی از آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران محفوظ است و ناظم آن خود را هاشم یا ابوهاشم یا شیخ ابوهاشم بن مفید معرفی کرده و نام پسر خود، داود، و برادر خود، شیخ تراب یا بوتراب، را در آن ذکر کرده است. پنج شش بیت از این دیوان در مقاله آقای ذاکرالحسینی نقل شده است، ضمنا، در آخر مقاله، اشاره ای به خانواده و فرزندان شیخ هاشم شده و شجره نامه آنها نیز درج شده است برای آنکه نشان داده شود چنین شخصی ساخته و پرداخته ذهنی نیست.
صفحات :
از صفحه 106 تا 111
نویسنده:
گوتیو روبر
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
سر در آوردن از وزن متقارب شعر فارسی آن چنان که در سروده های دقیقی و فردوسی و اخلاف آنان نمودار گشته به هیچ رو آسان نیست. نه تنها از سابقه آن، به دلیل فقدان مدارک، پاک بی خبریم بلکه میسرمان نیست معلوم سازیم که این سروده های به ظاهر همسان با یکی از اوزان شعر عربی بر سنتی ایرانی مبتنی است یا نه t. II, p, 187)، اساس فقه اللغه ایرانی (cf. NöldEkE, Grundr d. iran Phil.). این وزن، آن چنان که اول بار در شاهنامه عرضه شده، نسبتا کهن می نماید چون به لحاظ شکل ثبات شایسته دارد و به لحاظ فن هر چه کامل تر است.ساختار آن معلوم است: هر مصرع آن چهار رکن به صورت و ترتیب زیر دارد:فعولن                فعولن                فعولن                فعل       یا--u                    --u                    --u                    -uهمچنین می دانیم که این انگاره با اتقان هر چه بیشتر در اشعار شاعران پارسی گو به کار رفته و سراسر ابیات شاهنامه با آن مطابقت دارد. این وزن - در حالی که متناظر آن در شعر عربی پذیرای اختیاراتی گوناگون است و، به ویژه، در مواردی، به جای هر یک از رکن های فعولن رکن فعول می نشیند - در شعر فارسی ثابت و تغییرناپذیر است و این فرق نظرگیر اوزان در دو زبان مذکور از دیرباز خاطر نشان شده است.روکرت، شاعر و شرق شناس آلمانی،‌ این فرق را گوشزد ساخته بود و چنین می پنداشت (Z.D.M.G., X, p. 280 et suiv) که ایرانیان وزن متقارب را از اعراب به وام گرفتند و به آن اتقان بیشتری بخشیدند تا در برابر نهایت بی ثباتی کمیت در واژه های زبان خود واکنش نشان دهند. آقای نلدکه این فرض روکرت را بی آنکه با آن مخالفت کند گزارش کرده t. II, p. 188)، اساس فقه اللغه ایرانی (Grundr. d. iran, Phil. هر چند برای آن شروط محدود کننده مهمی قایل شده است.
صفحات :
از صفحه 136 تا 143
  • تعداد رکورد ها : 13