جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > مجله روانشناسی > 1387- دوره 12- شماره 1
  • تعداد رکورد ها : 7
نویسنده:
کاظمی اشرف‌, عریضی سامانی سیدحمیدرضا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
مصرف سیگار بزرگترین دشمن سلامت عمومی است که در بین نوجوانان و جوانان شیوع روزافزونی پیدا کرده است و شناسایی نقش والدین در ایجاد زمینه های گرایش به آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است و لذا تحقیق حاضر با هدف تعیین الگوی مصرف سیگار در بین دانش آموزان پسر دبیرستانها و مراکز پیش دانشگاهی شهر اصفهان و ارتباط آن با سبک والدینی مادر، به شناسایی الگوی مناسب فرزندپروری که با کمترین میزان مصرف سیگار همراه باشد پرداخته است. این تحقیق بر روی 355 دانش آموز در سال 1383 به روش مقطعی انجام گرفت. روش جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که به وسیله دانش آموزان تکمیل می گردید و در آن سبک والدینی مادر بر اساس میزان پاسخدهی مادر به نیازهای دانش آموز و میزان مهار و مطالبات مادر به انواع سبک والدینی مقتدرانه، مستبدانه، پاسخ دهنده و طرد کننده تقسیم شد. الگوی مصرف سیگار شامل مصرف آزمایشی، ماهیانه، هفتگی و روزانه بود و مصرف ماهیانه و هفتگی و روزانه به عنوان مصرف معمول در نظر گرفته شد. برای آنالیز اطلاعات از نرم افزار اس.پی.اس.اس. استفاده شده است. نتایج نشان داد %10.3 دانش آموزان مصرف کننده معمول سیگار بودند و %37.9 دانش آموزان تجربه حداقل یک بار مصرف سیگار را داشتند. ارزیابی اطلاعات نشان داد سن دانش آموزان ارتباط معنی داری با الگوی مصرف نداشته است اما شاغل بودن دانش آموز ارتباط معنی داری با الگوی مصرف داشت. نسبت دوستان مصرف کننده سیگار نیز با مصرف سیگار ارتباط معنی داری را نشان داد. در دانش آموزانی که سبک والدینی مادر مقتدرانه بود مصرف سیگار کمتر از سایر سبکهای والدینی گزارش شد. همچنین نسبت دوستان مصرف کننده سیگار در این سبک والدینی کمتر از سایر سبک ها بود.بحث و نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد دانش آموزانی که سبک والدینی مادر، سبک طرد کننده است، بیش از بقیه سیگار مصرف می کنند و مادران با سبک والدینی مقتدرانه فرزندانی تربیت کرده اند که کمتر از سایرین گرایش به مصرف سیگار داشته و دوستان خود را کمتر از بین مصرف کنندگان سیگار انتخاب می کنند.
صفحات :
از صفحه 104 تا 118
نویسنده:
اصغری مقدم محمدعلی, گلک ناصر
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
درد مزمن پدیده ای چند وجهی (زیستی، روانی و اجتماعی) است که هر فرد آن را به شیوه خاص خود درک و تجربه می کند. در این چارچوب، اطلاع متخصص بالینی از چگونگی ارزیابی بیمار از درد، آگاهی از میزان تاثیر درد بر فعالیت های روزمره بیمار و دست یابی به چگونگی واکنش اطرافیان مهم بیمار، نسبت به رفتارهای درد وی، حایز اهمیت است. «سیاهه چند وجهی درد» ابزار سنجشی است که این مهم را به انجام می رساند (کرنز و همکاران، (1985. هدف مطالعه حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی 8 خرده مقیاس های بخش اول و دوم این ابزار در میان جمعیت ایرانی مبتلا به درد مزمن بود. در این مطالعه 231 مرد مبتلا به درد مزمن با میانگین سنی 41.43 سال 10.39)= انحراف معیار) شرکت داشتند و با تکمیل این ابزار، اطلاعاتی را در مورد ویژگی های مردم شناختی، تاریخچه درد، شدت درد،‌ میزان افسردگی و کیفیت زندگی خود فراهم آورده و با پاسخ به عبارات «سیاهه چند وجهی درد»، ارزیابی خود را از درد، تاثیر درد بر زندگی و چگونگی واکنش دیگران نسبت به رفتارهای درد خود را گزارش کردند. بر اساس یافته های این مطالعه، ضرایب آلفای کرونباخ خرده مقیاس های ابزار بین 0.77 تا 0.92 و میانگین ضرایب همبستگی بین ماده ای هر خرده مقیاس بین 0.25 تا 0.40 متغیر بود؛ لذا تمام خرده مقیاس های این ابزار دارای اعتبار مطلوبی است. روایی افتراقی تمام خرده مقیاس ها هم از طریق مقایسه ضرایب همبستگی بین هر خرده مقیاس و عبارات تشکیل دهنده اش با ضرایب همبستگی بین همان خرده مقیاس و سایر عبارات سیاهه، مورد تایید قرار گرفت. علاوه بر این، روایی افتراقی تمام خرده مقیاس سیاهه از طریق مقایسه ضرایب همبستگی درونی بین خرده مقیاس های سیاهه با ضرایب همسانی درونی (آلفای کرونباخ) آنها مورد تایید قرار گرفت. سرانجام روایی ملاک 5 خرده مقیاس از 8 خرده مقیاس سیاهه (شدت درد، اختلال در زندگی روزانه، مهار بر زندگی، پریشانی عاطفی و واکنش منفی همسر یا اطرافیان مهم بیمار نسبت به تجربه درد) با بررسی رابطه بین این خرده مقیاس ها با سازه هایی چون شدت درد، افسردگی و مولفه جسمی و روانی کیفیت زندگی تایید شد. عدم تایید روایی ملاک سه خرده مقیاس حمایت، دلسوزی و انحراف توجه، احتمالا می تواند حاکی از نقش عوامل فرهنگی در رابطه با این سه خرده مقیاس و یا به کارگیری متغیر ملاک نامناسب باشد. برخی از کاربردهای بالینی این یافته ها در مقاله حاضر مورد بحث قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 50 تا 71
نویسنده:
فولادچنگ محبوبه
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
هدف از پژوهش حاضر بررسی «نقش پیش بینی کنندگی بافت های خانوادگی در نیمرخ شخصی نوجوانان» بود. نیمرخ شخصی شامل برخی نمایه های شایستگی تحصیلی نظیر سازگاری در مدرسه، هدف مداری تحصیلی، اهمیت به آمادگی برای آینده، و اعتماد عمومی به خود بود. بدین منظور تعداد 341 دانش آموز دختر و پسر پایه اول دبیرستان از شهر شیراز به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب و مقیاس های بافت خانوادگی و نیمرخ شخصی (استریج، (1998 را تکمیل کردند. ضرایب اعتبار، بازآزمایی و آلفاکرانباخ برای کلیه مقیاس ها محاسبه شد. میزان ضرایب آلفاکرانباخ در دامنه ای از 0.49 تا 0.82 و ضرایب بازآزمایی نیز بین 0.73 تا 0.88 بدست آمد. داده های حاصل از محاسبه ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه مثبت و معنی داری بین بافت خانوادگی قاطع (که در آن پذیرش و نظارت والدینی بالا است) و نیمرخ شخصی نوجوانان (r=0.42) و هر یک از زیر مقیاس های آن وجود دارد. در مورد خانواده). صمیمی نیز همین نتیجه حاصل شد (r=0.45). این رابطه برای بافت های خانوادگی استبدادی،‌ دل نگران، و انتقادگر معنی دار نبود اما جهت رابطه در بیشتر موارد منفی بود. تحلیل رگرسیون مرحله ای نشان داد که بافت خانوادگی صمیمی می تواند به طور معنی داری نیمرخ شخصی نوجوانان و زیر مقیاس های اعتماد عمومی به خود، سازگاری با مدرسه و هدف مداری به ترتیب برابر با تحصیلی را پیش بینی کند (میزان 0.31، 0.32، b 0.28، 0.38 بود). بافت خانوادگی قاطع نیز پیش بین کننده معنی داری از نیمرخ شخصی) و نوجوانان (b=0.26) سازگاری تحصیلی آنان است (b=0.26).
صفحات :
از صفحه 72 تا 88
نویسنده:
کشاورز امیر, مولوی حسین, یارمحمدیان احمد
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین جزمیت- انعطاف پذیری و ویژگی های جمعیت شناختی با شادکامی در مردم شهر اصفهان بود. بدین منظور، در قالب طرح پژوهشی از نوع همبستگی، 160 نفر (80 مرد و 80 زن) از مردم شهر اصفهان، با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به «سیاهه شادکامی اکسفورد» (a=0.82)، و مقیاس جزمیت- انعطاف پذیری (a=0.70) و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی (شامل سن، جنس،‌ وضعیت تاهل، تحصیلات، معدل، وضعیت اقتصادی، تعداد اعضای خانواده و درآمد) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و تحلیل کوواریانس انجام گرفت. چنین فرض گردید که بین جزمیت- انعطاف پذیری و ویژگی های جمعیت شناختی با شادکامی رابطه وجود دارد و بین میزان شادکامی زنان و مردان و افراد مجرد و متاهل تفاوت وجود دارد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین شادکامی و انعطاف پذیری،‌ ارتباط مثبت و معنی دار و بین شادکامی و تعداد اعضای خانواده، ارتباط منفی و معنی دار وجود دارد (p<0.01) و بین میزان شادکامی زنان و مردان و افراد مجرد و متاهل، تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین،‌ نتایج پژوهش نشان داد که تعداد اعضا خانواده می تواند 8.4 درصد شادکامی را به طور معنی داری پیش بینی کند (p<0.01). لذا نتیجه گرفته شد که هر چه میزان انعطاف پذیری افراد بیشتر و تعداد اعضای خانواده آنها کمتر باشد، شادکامی بیشتری را تجربه خواهند کرد.
صفحات :
از صفحه 4 تا 19
نویسنده:
ابوالقاسمی عباس, ابراهیم زاده صدیقه, نریمانی محمد, احدی بتول
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
چکیده :
نقش «فراشناخت» در تحول، حفظ و پایداری اختلال وسواس و اختلال پس از ضربه از طریق الگوی پردازش اطلاعات توسط ولز و میتوز توسعه یافته است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه باورهای فراشناختی و ابعاد کمال گرایی در بیماران مبتلا به اختلال وسواس و اختلال تنیدگی پس از ضربه در تعامل با بلاتکلیفی می باشد. نمونه این پژوهش شامل 43 بیمار مبتلا به اختلال وسواس و 43 بیمار مبتلا به اختلال تنیدگی پس از ضربه بود که از بین افراد مراجعه کننده به درمانگاههای روانپزشکی شهر تهران انتخاب گردیدند. همچنین 41 آزمودنی غیربیمار به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرونده بیمار، فرم کوتاه «پرسشنامه فراشناخت» ولز، «مقیاس کمال گرایی» و «مقیاس بلاتکلیفی» استفاده شده است. نتایج نشان داد که میانگین نمرات باورهای فراشناختی بیماران مبتلا به اختلال وسواس از بیماران مبتلا به اختلال تنیدگی پس از ضربه و گروه کنترل غیربیمار به طور معنی داری بیشتر بود. همچنین نتایج نشان داد میانگین نمرات کمال گرایی بیماران مبتلا به اختلال تنیدگی پس از ضربه و اختلال وسواس از گروه مهار غیربیمار بیشتر بود. تعامل گروه و بلاتکلیفی برای کمال گرایی معنی دار بود (p<0.01). در صورتی که این تعامل برای باورهای فراشناختی معنی دار نبود.
صفحات :
از صفحه 20 تا 35
نویسنده:
حمید نجمه
نوع منبع :
نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثرات روان درمانگری شناختی- رفتاری به طور جداگانه و شناخت درمانگری توام با رویکرد دینی بر کاهش علایم افسردگی و پاسخ لنفوسیت های T بیماران افسرده در مقابل میتوژن PHA انجام شده است. جامعه مورد بررسی شامل 60 بیمار افسرده نوروتیک است که به مطب های خصوصی و مراکز مشاوره و روان درمانی مراجعت نموده اند. بیماران از لحاظ متغیرهای مورد نظر در پژوهش کاملا همگون بودند. این افراد به طور تصادفی به دو گروه 30 نفری تقسیم شدند: در گروه اول از روان درمانگری شناختی- رفتاری استفاده شد. در گروه دوم، روان درمانگری شناختی همراه با رویکرد دینی به کار رفت، سپس میزان علایم افسردگی و فعالیت نظام ایمنی دو گروه که شامل پاسخ لنفوسیت های T در مقابل میتوژن PHA است در مراحل مختلف قبل از درمان، پس از خاتمه درمان و بعد از دوره پی گیری شش ماهه ارزیابی شد. نتایج حاصل آشکار ساخت که تفاوت معنی داری میان دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه (روان درمانگری شناختی- رفتاری) و (شناخت درمانگری توام با رویکرد دینی) از لحاظ میزان افسردگی و فعالیت نظام ایمنی وجود دارد. یعنی علایم افسردگی کاهش و فعالیت نظام ایمنی پس از مداخله درمانگری افزایش یافته است. این تغییرات در گروه (شناخت درمانی توام با رویکرد دینی) بیشتر از گروه دیگر بوده است. همچنین تفاوت معنی داری میان دو مرحله پیش آزمون و دوره پی گیری از لحاظ میزان افسردگی و فعالیت نظام ایمنی در گروه شناخت درمانگری توام با رویکرد دینی وجود دارد. یعنی کماکان در دوره پی گیری، کاهش علایم افسردگی و افزایش فعالیت نظام ایمنی به طور معنی داری مشهود بوده است، اما این تفاوت بعد از دوره پی گیری برای گروه روان درمانگری شناختی- رفتاری معنی دار نبوده است. به عبارت دیگر، رویکرد دینی همراه با روان درمانگری شناختی- رفتاری در کاهش علایم افسردگی و افزایش فعالیت نظام ایمنی بهتر از اجرای روان درمانگری شناختی- رفتاری به صورت منفرد بوده است.
صفحات :
از صفحه 36 تا 49
نویسنده:
عبدالهی محمدحسین, ‏فراهانی محمدنقی, ابراهیمی احترام
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
202 نفر از دختران دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه تربیت معلم تهران شامل دو گروه؛ دختران دانشجوی ورزشکار و غیرورزشکار (هر کدام 101 نفر)‌ «سیاهه خلاقیت هیجانی آوریل»،‌ «سیاهه مقابله با موقعیتهای تنیدگی زا اندلر و پارکر» و «پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ» را تکمیل کردند. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمره «سلامت روان» (t=3.63)، «خلاقیت هیجانی» (t=2.97)، «مقابله مساله مدار» (t=3.32) و «مقابله اجتنابی» (t=4.16)، دختران دانشجوی ورزشکار در سطح معناداری p<0.1 از میانگین این نمرات در دختران دانشجوی غیرورزشکار بیشتر است، و فقط بین سبک مقابله ای هیجان مدار، t=0.71، دختران دانشجوی ورزشکار و غیرورزشکار تفاوت معنادار وجود ندارد. در گروه غیرورزشکار، تنها سبک مقابله ای هیجان مدار، پیش بینی کننده سلامت روانشناختی است و بقیه متغیرها به صورت معنی دار سلامت روانشناختی را تبیین نمی کنند. در گروه ورزشکار، علاوه بر سبک مقابله ای هیجانی، در گام اول و در گام دوم سبک مقابله ای اجتنابی به همراه سبک مقابله ای هیجان مدار، مجموعا %38 واریانس سلامت روانشناختی را تبیین می نماید. در هر دو گروه ورزشکار و غیرورزشکار، خلاقیت هیجانی در پیش بینی سلامت روانشناختی، ناتوان بوده است.
صفحات :
از صفحه 89 تا 103
  • تعداد رکورد ها : 7