جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > تفكر و كودك > 1391- دوره 3- شماره 2
  • تعداد رکورد ها : 7
نویسنده:
سلیمان نژاد اکبر, آیرملوی بهروز
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
این پژوهش با هدف بررسی رابطه باورهای معرفت شناختی و گرایش به تفکر انتقادی در دانش آموزان دوره متوسطه شهر ماکو انجام گرفت. جامعه آماری شامل کل دانش آموزان متوسطه شهر ماکو است که با استفاده از روش تصادفی خوشه ای تعداد 346 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش تحقیق روش همبستگی بود. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه باورهای معرفت شناختی «شومر» و پرسش نامه تفکر انتقادی «کالیفرنیا» بودند. برای تحلیل اطلاعات از آزمون t گروه های مستقل و روش تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون به روش گام به گام استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که بین باورهای معرفت شناختی و گرایش به تفکر انتقادی رابطه معناداری وجود دارد و باورهای معرفت شناختی، پیش بینی کننده یکی از مولفه های تفکر انتقادی (استدلال استقرایی) است. همچنین بین باورهای معرفت شناختی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معناداری نیست. در گرایش به تفکر انتقادی، در استدلال استقرایی دختران بالاتر از پسران بودند؛ در سایر مولفه ها هیچ گونه تفاوتی دیده نشد و باورهای معرفت شناختی می تواند گرایش به تفکر انتقادی را در دختران و پسران پیش بینی کند. همچنین نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که باورهای معرفت شناختی می توانند پیش بینی کننده مولفه های گرایش به تفکر انتقادی باشند و نیز، مولفه های باورهای معرفت شناختی می توانند در جهت تقویت تفکر انتقادی و پیشبرد اهداف آموزشی عواملی تاثیرگذار باشند و با شناسایی این باورها گام های صحیح و موثری را در جهت رسیدن به شاخص های تفکر انتقادی بردارند.
صفحات :
از صفحه 107 تا 132
نویسنده:
اکبری احمد, جاویدی کلاته جعفرآبادی طاهره, شعبانی ورکی بختیار, تقوی محمد
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
هدف از پژوهش حاضر بررسی مضامین فلسفی داستان های متون کلاسیک ادب فارسی به قصد استفاده در برنامه فلسفه برای کودکان است که با روش پژوهش فلسفی انجام شده است. برای این منظور نخست به بررسی برنامه فلسفه برای کودکان از منظر لیپمن و چگونگی توسعه و پیدایش رویکردهای مختلف پرداخته شد، آنگاه نشان داده شد که هر کدام از رویکردها به فلسفه برای کودکان به جنبه خاصی از فلسفه تاکید دارند. سپس با عنایت به ساحت های فلسفه، مسائل اساسی فلسفه در سه قلمرو هستی شناسی، شناخت شناسی و ارزش شناسی مشخص و در هر قلمرو سوالات مهمی طرح و برای هر کدام از سوالات نمونه داستانی از متون کلاسیک ادب فارسی ارائه شده است. نتایج نشان داد که فراهم کردن محتوای فلسفی متناسب با فرهنگ بومی برگرفته از متون کلاسیک ادب فارسی و بازنویسی آن ها متناسب با سن کودکان به عنوان رویکردی کل گرایانه که در آن به ابعادی چون فرایند تفکر، محتوای فلسفی، غنای ادبی و ویژگی فرهنگ وابسته بودن تفکر توجه داشته باشد، امکان پذیر است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 25
نویسنده:
گرجی بندپی پریسا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
مقاله پیش رو حاصل پژوهشی است که به بررسی برنامه های کودک تلویزیون از منظر توسعه فرهنگی و شاخص های آن می پردازد. به این منظور ابتدا با گزینش چهارچوب نظری مناسب از میان دیدگاه های جامعه شناسان فرهنگی (وبر، پارسونز، و اینگلهارت) به تبیین و تعریف توسعه فرهنگی از دیدگاه انتخابی (یونسکو) پرداخته شده است. سپس بررسی وضعیت موجود با کنکاش در برنامه های کودک سیما و آن چه این رسانه در اختیار کودکان قرار داده از نظر محتوا (شاخص های هویت فرهنگی، میراث فرهنگی، مشارکت فرهنگی، و همکاری های فرهنگی بین المللی) و ساختار (نوع لباس، فضای صحنه، تقلید صدا، موسیقی، شعر، مشارکت کودکان، و شیوه انتقال پیام) مورد توجه قرار گرفته است. واحد تحلیل در این پژوهش «قالب برنامه» و روش مورد استفاده، مطالعه اسنادی، تحلیل محتوای کمی و کیفی و مصاحبه کانونی است. نکته حائز اهمیت آن که دوره زمانی مورد بررسی، به دلیل مصادف شدن چند مناسبت اصلی در ایام سال با محرم، فجر، نوروز، و ایام عادی ظرفیت پرداخت به موضوعات مختلف و قابل طرح را داشته است. همچنین برنامه های انتخاب شده (عمو پورنگ و فیتیله) طبق آمارها درصد بالایی از بینندگان را به خود اختصاص داده اند. یافته ها نشان می دهد که نوع لباس و فضای ارائه پیام در این دو برنامه، مناسب با محتوا و مناسبت بوده است و از سه عنصر شعر، موسیقی، و تقلید صدا درست بهره گرفته شده است. در برنامه های مذکور بیش تر از قالب نمایشی و کارتون خارجی استفاده شده و شیوه انتقال پیام بیش تر به صورت غیر مستقیم بوده است. شاخص های توسعه فرهنگی از دیدگاه یونسکو با اولویت های برنامه سازی ارائه شده در برنامه ها مغایرتی ندارد. در این دو برنامه به برخی از موضوعات بیش تر پرداخته می شود و در عین حال بسیاری از مضامین مورد نیاز کودکان به دلیل عدم آگاهی برخی برنامه سازان حوزه کودک با شاخص های توسعه ای مورد غفلت قرار می گیرد. این در حالی است که برای داشتن کودکی توسعه یافته باید او را با مضامین و محتواهای مختلف و نه یک سویه آشنا نمود. بنابراین معنای روشن، درست، کامل و تاثیرگذاری از توسعه در اختیار کودک قرار نمی گیرد.
صفحات :
از صفحه 133 تا 165
نویسنده:
ستاری علی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف کلی این مقاله بررسی و نقد برنامه فلسفه برای کودکان از منظر حکمت متعالیه است. سوال کلی تحقیق عبارت است از این که مبانی فلسفی برنامه فلسفه برای کودکان چیست و بر اساس حکمت متعالیه چه نقدهایی بر آن وارد است؟ در این مقاله، از روش پژوهش تحلیلی - استنتاجی استفاده شده است. شواهد نشان گر وجود وجوه اشتراک و افتراق میان برنامه فلسفه برای کودکان و مبانی فلسفی حکمت متعالیه است. بر این اساس نقدهایی به برنامه فلسفه برای کودکان از منظر حکمت متعالیه وارد شده است. با این حال با توجه به وجوه اشتراکی که میان این برنامه با حکمت متعالیه وجود دارد، با حذف عناصر ناهمسان و اضافه نمودن عناصر لازم و انجام اصلاحاتی در این برنامه، با در نظر گرفتن مدل بومی سازی شده این برنامه می توان آن را در نظام تعلیم و تربیت کشورمان به کار گرفت.
صفحات :
از صفحه 83 تا 106
نویسنده:
رمضان برخورداری، فرزین بانکی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
پرورش قوه تفکر در دانش آموزان همواره یکی از دغدغه ها و اهداف مهم نظام های آموزش و پرورش رسمی بوده است. کلیدی ترین عنصر در تفکر داوری کردن است که معطوف به موضوعات مختلف است. غالبا داوری شتاب زده به عنوان آفت تفکر شناخته شده است. از بدو پیدایش نظام های تعلیم و تربیت در عصر جدید به منظور پرورش تفکر رویکردهای مختلفی به این موضوع وجود داشته است که متاثر از پرسش از ماهیت خود تفکر و انتظاراتی که می توان از تعلیم و تربیت با توجه به این برداشت های مختلف داشت است. عمده رویکرد هایی که مطرح بوده اند توجه خود را به مهارت های تفکر که در زیرمجموعه قواعد منطقی گرد هم آمده اند معطوف کرده اند. در مقاله حاضر ضمن تایید اهمیت تعلیم قواعد منطقی برای درست اندیشیدن تلاش بر آن است با مولفه هایی از رویکرد پدیدارشناختی برخی از کاستی های رویکردهای موجود را جبران کند و زمینه را برای پرورش بردباری در داوری فراهم کند. این مولفه ها عبارت است از: حیث التفاتی و بیناذهنیت که در پرتو آن ها رویکرد پدیدارشناختی به پرورش بردباری در تفکر (داوری) تبیین می شود.
صفحات :
از صفحه 27 تا 46
نویسنده:
رفعتی مریم
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
امروزه در نظام های تعلیم و تربیتی توجه زیادی به پرورش مهارت های تفکر می شود و کودکان آموزش می بینند که چگونه با استفاده از فکر خود زندگی کنند. بنابراین به نظر می رسد شناخت سبک های تفکر (به عنوان الگو و روش ترجیحی فرد در استدلال، ارزیابی و قضاوت) و کاربرد آن در زندگی روزمره و در زمینه های متفاوت می تواند روشن گر باشد. هدف این مطالعه نیز بررسی رابطه سبک های تفکر و سبک های یادگیری است. برای سبک های تفکر از سیاهه سبک های تفکر استرنبرگ (Zhang-Sternberg, 2005) و برای سبک های یادگیری از نظریه گراشا – ریمن (Grasha-Reichmann, 1996) استفاده شده است. شرکت کنندگان این مطالعه دانش آموزان دبیرستانی مدارس شهر تهران بودند. از این جامعه، به روش نمونه گیری خوشه ای 533 نفر (258 دختر و 275 پسر) انتخاب شدند و به سیاهه سبک تفکر و مقیاس سبک یادگیری گراشا - ریچمن پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که سبک های تفکر با سبک های یادگیری رابطه معناداری دارند. همچنین یافته ها نشان داد که سبک های تفکر با الگوهای متفاوتی توانستند هر یک از سبک های یادگیری را پیش بینی کنند. به نظر می رسد که دانش آموزان با سبک تفکر نوع اول، سبک های یادگیری مستقل را ترجیح می دهند و دانش آموزان با سبک تفکر نوع دوم و سوم، به دیگر سبک های یادگیری گرایش دارند.
صفحات :
از صفحه 63 تا 81
نویسنده:
رستمی کاوه, رحیمی ابراهیم, رستمی ویدا, هاشمی سپیده
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر روش اجتماع پژوهشی در برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش خلاقیت کودکان است. افرادی که در این پژوهش شرکت داشتند چهل نفر از دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی هستند، که از بین مناطق شهر شیراز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون خلاقیت تورنس (فرم تصویری ب) که دارای سه فعالیت و در چهار خرده مقیاس سیالی، انعطاف پذیری، اصالت، بسط است استفاده شد. داستان های فکری مرتضی خسرونژاد طی دوازده جلسه، در سه ماه، هر هفته یک جلسه شصت دقیقه ای آموزش داده شد. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و با استفاده از گروه کنترل است. برای تحلیل داده ها از آزمون کواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان خلاقیت کودکانی که تحت آموزش داستان های فکری مرتضی خسرونژاد قرار گرفته بودند، به طور معناداری بیش تر از میزان خلاقیت کودکانی بود که این آموزش را دریافت نکرده بودند.
صفحات :
از صفحه 47 تا 62
  • تعداد رکورد ها : 7