جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > فلسفه غرب > 1403- دوره 3- شماره 1
  • تعداد رکورد ها : 6
نویسنده:
جابر افتخاری ، مهین حصاری ، اکبر رضایی فرد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
روسو از برجسته‌ترین نمایندگان فلسفه‌ روشنگری به­شمار می‌رود که با آثار خود، تعلیم­و­تربیت را به مسیری جدید سوق داد و بر سبک زندگی مردم تأثیری عمیق گذاشت. بر این مبنا، هدف پژوهش حاضر تبیین دیدگاه روسو به­عنوان نماینده طبیعت­گرایی، دربارة تربیت و عوامل مؤثر بر آن است و به­منظور دستیابی به این مهم، از روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی بهره برده است. در نگاه روسو، عواملی گوناگون بر تربیت انسان تاثیر داشته و برای رشد انسان چندین مرحله می­توان در نظر گرفت. یافته­های پژوهش نشان می‌دهد که اصل محوری فلسفه تربیتی روسو «طبیعت» است. از منظر او، کودکان وحشی­های نجیب و بزرگواری هستند که ذاتاً از احساس درست و غلط، برخوردارند و برای رشد منظم و سالم، برنامه­هایی فطری دارند. به­زعم روسو، آدمی در آغاز، نیک­نفس است و بر اثر تمدن و آثار آن، از حال طبیعی خارج شده و رذایل اخلاقی به­وجود می­آید. پس انسان­ها به کمک آموزش­و­پرورش طبیعی، از خویشتن­دوستی به ارزش­های انسانی نایل می­آیند. روسو کودک را انسان ابتدایی معصومی می­دید و دوران کودکی را طبیعی­ترین دوران رشد انسان می­دانست. از­این­رو با تأکید بر بخش­های طبیعی و خودجوش و نیازموده طبع آدمی، آرزوی بازگرداندن وی به کودکی­اش را داشت؛ بنابراین، از تلاش برای تغییر آدمی به شهروند دولتی چشم پوشید و بر این باور بود که قانون باید با نیروی طبیعی و روح آدمی سازگار باشد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 16
نویسنده:
علی شاد ، مهدی منفرد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
علیت و زمان، محوری‏ترین موضوعات فلسفة کانت هستند. کانت امکان شناخت نمودها به‌عنوان ابژه‏های تجربه را با قانون علیت میسر می‌داند و در نسبت زمانی، متعین می‏سازد. او در پاسخ به هیوم که علیت را صرفاً تجربی ‏شمرده و آن را به عادت و خو گرفتن انسان وابسته می‏دانست، به استقرایی بودن دیدگاه وی پاسخ می‏دهد و علیت را پیشینی معرفی می‌کند. نزد کانت، میان بازنمایی‏های انسان، نظمی وجود دارد که در این نظم، حالت کنونی که رخ داده است، با یک حالت پیشین و گذشته هم‏بسته است؛ این همبستگی هنوز نامتعین است. به نظر کانت، تعین پدیدة کنونی به پدیدة گذشته، با زمان امکان‏پذیر است؛ بر این اساس، این توالی ذهنی به توالی عینی تبدیل می‏گردد و نمودها از راه معین شدن با نسبت زمانی خود، متعین می‏شوند. کانت از این فرایند، درک تجربی از توالی زمانی را برای انسان فراهم می‏نماید. از سوی دیگر، در باور کانت، علیت از راه درک حسی و مقایسة پدیده‏ها با تکرار و به‌شکل یکسان و با یک روش که به‌دنبال نمودهای قبلی است، به‌دست نمی‏آید، بلکه علیت نیز نزد وی، پیشینی است. علاوه بر این، کانت در هر گونه گذر از یک حالت به حالت دیگر، زمان را داخل می‏کند و بر اساس آن، به تعین تجربی زمان می‏پردازد. از دید وی، برای تعین زمانی نمودها، روابط در خود نمودها نیست که در زمان تقرر داشته باشند، بلکه پیوندهای زمان، ساختاری تجربی دارند که ما این نمودها را مطابق با این ساختار، به‌صورت متعلق ادراکات حسی یک تجربة واحد، به‌کمک اصول پیشینی، به‌نحو عینی، متعین می‏سازیم.
صفحات :
از صفحه 67 تا 84
نویسنده:
محمدحسین امامی ، احمد فاضلی ، حسین مصباحیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فلسفة نیچه به‌مثابه «انتقاد بنیادین از» سنت تفکر فلسفی مدرن به‌طور کلی، و به‌طور خاص مخالفت با پروژة کانت در نظر گرفته شده است. وجه دوگانه و متناقض (آیرونیک و پارادوکسیکال) فلسفة نقادی کانت در این‌است که «نقادی» صورت قانون به خود می‌گیرد (همان امر تنجیزی) و خود را به قوانین معطوف به علم و مدعیات اخلاقی، محدود می‌کند، اما در نقد ارزش علم و آرمان‌های اخلاقی شکست خورده است. نیچه فلسفة کانت را نمود بارز تفکر روشنگری یا تفکر سوژه/ابژه‌محور می‌داند و این تفکر را در مقاله‌های اول و دوم کتاب تبارشناسی اخلاق به نقد می‌کشد. مقاله پیش رو درصدد است با روش پژوهشی و نظری در باب ماهیت «تبارشناسی نیچه»، و نیز در مورد ماهیت خود علم «تبارشناسی» و اهمیت آن در مقام «تفکر نقادانه»، به بررسی مدعای نیچه مبنی بر نقد روشنگری بپردازد. در این راستا، ابتدا به مبحث تبارشناسی و ماهیت آن نزد نیچه پرداخته و سپس نسبت این دانش با نقد روشنگری و تفکر کانت ـ‌در مقام سرآمد این اندیشه‌ـ را جستجو کرد. سرانجام این نتیجه حاصل شد که «پروژة تبارشناسی نیچه» در برابر پروژة روشنگری کانت و تفکر مدرنیته، می‌تواند نخستین مواجهة پست‌مدرن تلقی گردد که در آن سویه‌های رادیکالیسم اندیشة تبارشناسانه نهفته است.
صفحات :
از صفحه 17 تا 36
نویسنده:
علی نقی باقرشاهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جریان فکری نو‌ـ‌ودانتایی در هند، در مواجهه با آرای فلسفی غرب رویکردی سازنده داشته است که یکی از نمایندگان آن، کریشنا چاندرا باتاچارییا، متفکر معاصر هندی است. رویکرد وی به مسائل فلسفی را می‌توان نمونه‌ای از یک رویکرد نو‌ـ‌ودانتایی تلقی نمود. در این مقاله به آرای باتاچارییا دربارة مفهوم «نفی» پرداخته شده که درواقع، مبنای متافزیک او را تشکیل می‌دهد. واژة «نفی» که در فلسفة باتاچارییا مطرح شده، ریشه در مفهوم «نتی نتی» (نه این نه آن) اوپانیشاد دارد. او آن را مبنای رسیدن به امر مطلق می‌داند و معتقد است حیطة «نفی» حیطة امر نامتعین است و امر مطلق نیز باید به‌عنوان نفی مطلق تلقی شود، زیرا هر مضمون شناخته شده و هر انتساب ایجابی، ممکن است آن را تبدیل به امری متعین نماید؛ ازاین‌رو، او معتقد است فقط از طریق فرایند نفی می‌توان به مطلق رسید. از نظر باتاچارییا، امر مطلق فقط به‌طور سلبی قابل فهم است، زیرا مضمون آن به‌طور واقعی قابل بیان نیست. اما این بدین معنا نیست که آن ناشناخته و غیرقابل شناخت است؛ حتی نمی‌توان گفت امر مطلق، ناشناخته و غیرقابل شناخت است، چراکه این نیز نوعی ایجابی سخن گفتن دربارة آن است. باتاچارییا نظر کانت دربارة حقیقت ـ‌که معتقد است نه شناخته‌شده و نه قابل شناخت است‌ـ را رد می‌کند. او همچنین نظر هگل را دربارة امر مطلق نقد می‌کند و امر مطلق را مطابق با دیدگاه ودانتا مطرح می­نماید.
صفحات :
از صفحه 37 تا 50
نویسنده:
هدی رفاهی ، علی مرادخانی ، مجید پروانه‌پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ریچارد ولهایم (2003-1923)، فیلسوف بریتانیایی، با رد فرضیة اثر هنری به‌مثابه ابژه‌ای مادی، و با طرح مفهوم «نوع/ مصداق»، نحوة هستی اثر هنری را تحلیل کرده تا بتواند هنرهایی همچون موسیقی یا ادبیات که فاقد ابژه‌ای مادی هستند را نیز در حوزه نظر خود وارد کند. در این میان، دو راهبرد هستی‌شناسانة متمایز نیز در این بحث مطرح است؛ از سویی، آثار هنری را واجد نحوی هستی‌ انتزاعی و کلی و از سنخ نوع‌ تعریف می‌کنند، از دیگر سوی، آثار هنری را به‌مثابه جزئیات ظهوریافتۀ فرهنگی و از سنخ مصادیق تفسیر می‌نمایند. ولهایم مدعی که می‌توان چیستی آثار هنری را مبتنی بر میزان اشتراک و انتقال ویژگی‌ها میان موجودیت‌ و هویات کلی (نوع) و مؤلفه‌هایشان (مصداق‌ها) تفسیر کرد.
صفحات :
از صفحه 51 تا 66
نویسنده:
گودرز شاطری ، سید سجاد ساداتی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در فلسفة برگسون، «دیرند» به‌عنوان یک مفهوم بنیادی، جریانی سیال و پیوسته است که همواره در حال شدن است. در این جریان سیال، گذشته، حال و آینده به‌طور جدایی‌ناپذیر در هم تنیده‌اند. حافظه در تجربة زمان حقیقی یا دیرند، نقش کلیدی دارد؛ به‌گونه‌ای که نه‌تنها گذشته را ذخیره می‌کند، بلکه آن را به زمان حال می‌آورد و با آن درمی‌آمیزد. این فرایند منجر به حضور هم‌زمان گذشته و حال، در تجربه‌های ما می‌شود. برگسون برای توضیح رابطة میان گذشته و حال از مفهوم «همبودی» استفاده کرده است. همبودی به‌معنای حضور هم‌زمان تمام لحظات زندگی در ذهن ما است. به‌عبارت دیگر، تمام تجربیات ما از گذشته تا حال، در حافظه ذخیره شده‌اند و به‌طور هم‌زمان، در ذهن ما حضور دارند. این حضور هم‌زمان به این معنا است که گذشته به‌صورت بالقوه و نهفته در حافظه موجود است و به‌طور فعال، بر افکار، احساسات و اعمال ما در حال تأثیر می‌گذارد. پژوهش حاضر، به بررسی نقش حافظه در تداوم زمان و همبودی گذشته و حال می‌پردازد و نشان می‌دهد چگونه لحظات مختلف زمان در تجربة انسانی به‌هم‌پیوسته و درهم‌تنیده‌اند، به‌طوری‌که هیچ‌گاه نمی‌توان آنها را مستقل از یکدیگر در نظر گرفت. با توجه به دیدگاه برگسون، این تحقیق تلاش می‌کند ارتباط پیچیده و پویا میان زمان، حافظه و تجربه انسانی را تحلیل و تبیین نماید. فهم عمیق‌تر از نقش حافظه و همبودی در فلسفة برگسون، می‌تواند به درک بهتر از ماهیت زمان و تجربة انسانی کمک کند.
صفحات :
از صفحه 85 تا 98
  • تعداد رکورد ها : 6