جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > فلسفه غرب > 1402- دوره 2- شماره 2
  • تعداد رکورد ها : 6
نویسنده:
علی سلمانی ، مینو حبیبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«کاثارسیس» اصطلاحی یونانی است از ریشة واژة «کاثاروس» به‌معنای پاک. این اصطلاح، از نظر معنایی با دو مفهوم مرتبط است: خلوص و کمال. معمولاً این اصطلاح بیشتر با نام ارسطو و دیدگاه او در مورد موسیقی و به‌ویژه تراژدیک به ذهن متبادر می‌شود، اما پیش از ارسطو، افلاطون در برخی رساله‌هایش به این مفهوم اشاره کرده و پیرامون آن بحث نموده است. بدیهی است که دیدگاه افلاطون در مورد کاثارسیس را باید با توجه به دیدگاه او در مورد کنترل احساسات و عواطف بوسیلة عقل، مورد توجه قرار داد. برای بررسی کاثارسیس در آثار افلاطونی، ابتدا به بررسی معنای تاریخی این اصطلاح در یونان باستان می‌پردازیم. با عنایت به اینکه این اصطلاح در برخی از آثار افلاطونی، در ارتباط مستقیم با پسوخه مطرح می‌شود، دیدگاه وی در مورد روح یا پسوخه را نیز بیان می‌کنیم و سپس به‌صورت مصداقی، به بررسی کاثارسیس در آثارش می‌پردازیم. این پژوهش نشان می‌دهد که کاثارسیس به‌معنای نوعی تطهیر نمودن نفس و جداسازی با هدف ایجاد نوعی تعادل و نظم است، و فیلسوف باید برای شباهت یافتن هرچه بیشتر به وجه الهی‌اش، از آن بهره‌مند شود. از نظر افلاطون، فلسفه، یا به بیان دقیق‌تر، تمرین فلسفی، از طریق پروردن توان استدلال عقلی در انسان، قادر به ایجاد کاثارسیس است.
صفحات :
از صفحه 55 تا 75
نویسنده:
صبورا حاجی علی اورک پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ادرک حسی دومین مرحله از مراحل سیر آگاهی در پدیدارشناسی روح هگل است که بر محور کلیت و ضرورت منطقی قوام یافته و بنابراین، در بستر آن برای نخستین‌بار در این سیر، امکان ظهور شیء به‌مثابه «ذات» فراهم می‌گردد. اما تعارض وحدت شیء و کثرت ویژگی‌های آن، معضلی بنیادین است که اندیشمندان در دورة اول تاریخ فلسفه (یا همان سنت فکری ارسطویی،) با وضع تمایز میان امر ذاتی و غیرذاتی و انتساب امر دوم به ویژگی‌های متکثر شیء، درصدد حل آن برآمده‌اند. در عین حال، با به‌چالش کشیده شدن این راه‌حلِ واقع‌گرایی خام در پی برجسته شدن نقش فاعل‌شناسا در فرآیند شناخت در فلسفه متجدد، بازاندیشی این معضل، برای معرفت شناسان متجدد ضرورت یافت. اما حاصل این بازاندیشی، تبدیل تعارض مورد بحث به جدالی لاینحل میان دو نحلة عقل‌گرایی و تجربه‌گرایی در مورد انتساب وجه ذاتی (وحدت) به شیء و وجه غیرذاتی (کثرت) به فاعل‌شناسا در نحلة اول و برعکس آن در نحلة دوم، بود؛ جدالی که انقلاب کوپرنیکی کانت با بی‌اعتبار ساختن تمایز سنتی ذاتی و غیرذاتی، و باز تعریف مفهوم ذات ذیل شرایط استعلایی فاعل‌شناسا (سوژه) برای شناخت، بنا داشت مُهر ختامی همیشگی بر آن باشد، هرچند راه‌حل وی نیز بار دگر، با پدیدارشناسی هگل به‌چالش کشیده شد.
صفحات :
از صفحه 19 تا 41
نویسنده:
نبی الله سلیمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
وقتی فلاسفه و حقوق‌دانان مکتب حقوق طبیعی دربارة حقوق بشر سخن می‌گویند، آن را حقی برگرفته از ذات و طبیعت بشر می‌پندارند. اندیشمندانی نظیر ریچارد رورتی، با اتخاذ رویکردی تاریخی، عمل‌گرایانه و ساختارشکنانه، ذات و حقیقت جهان‌شمول در مورد انسان، ذات‌گرایی و مبناگرایی در حقوق بشر را به بوتة نقد می‌کشند. رورتی معتقد است به‌فراخور هر زمان و مکان، نوعی گفتمان حقوقی برای هر جامعه شکل می‌گیرد و با اجماع کلی در همان جامعه، به‌عنوان اصول حقوقی پذیرفته می‌شود. بنابراین، بیهوده خواهد بود که یک قانون جهانی و یکسان را به‌عنوان حقوق بشر، بر همة جوامع تحمیل کنیم. به‌عقیده او، آنچه ما را به هم نزدیک می‌کند، نه عقلانیت بشری، بلکه زمینه‌های مشترک تاریخی است. بنابراین، بهترین شیوه برای ارتقای فرهنگ حقوق بشری، تجربه‌های غمگین مشترک ماست، به این منظور که مردم را به‌سمت احترام به حقوق بشری و احساس هم‌دردی سوق دهیم. ما در این مقاله تلاش می‌کنیم به شبهاتی از این قبیل پاسخ دهیم: آیا عاطفه‌گرایی غیرعقلانی رورتی، قادر است بین داستان‌های درست و جعلی حقوق بشر تمایز قائل شود؟ با فرض تبیین رورتی از حمله به هرگونه ذات‌گرایی در انسان، مفهوم حقوق بشر در اندیشة وی چگونه امکان‌پذیر و قابل تبیین است؟ از طرف دیگر، آیا نظریة کلاسیک درباره حقوق بشر، یعنی نظریه‌ای که حقوق بشر را بر مبنای علایق و مصالح مشترک آدمیان تعریف و تبیین می‌کند، مبنای نامناسبی برای فهم حقوق بشر است؟ آیا دیدگاه رورتی که ساختارشکنی اصول کلی اخلاق است، ضداخلاقی و نافی اخلاق‌مداری نیست؟
صفحات :
از صفحه 77 تا 99
نویسنده:
عبدالله امینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بحث کرانمندی و ناکرانمندیِ مرزهای زبان در رابطه با واقعیتِ اشیاء، سابقه‌ای دیرینه دارد. در این برداشت، با فرض زبان به‌مثابه «آیینه»، همواره پرسش پیرامون این محور بوده که زبان تا چه حد می‌تواند چیزها را آنگونه که هستند، «بازنمایی» کند. وانگهی، گادامر به‌‌تأسی از مبانی هرمنوتیک فلسفیِ خویش، به‌ویژه الگوی حاکم بر عمل تفسیر، عمدتاً از تمایز رایج میان کلمه و شیء (حتی میان زبان و تفکر) فرامی‌رود و تمایز را در دل خود زبان و حیث زبانیِ ما قرار می‌دهد. او در این زمینه، برای نشان دادن کرانمندی و ناکرانمندی هم‌زمان مرزهای زبان، به «کلمۀ درونی» متضمن در سنت مسیحی (به‌ویژه در خوانش آگوستینی) و «کلمۀ اظهارشده» در سنت فلسفی (در خوانش ارسطویی) متوسل می‌شود. در این نوشتار، ضمن مرور برخی بصیرت‌های مهم گادامر در رابطه با زبان و نقش آن در فهم، می‌کوشیم با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی، نشان دهیم که او چگونه و چرا از تمایزهای میان کلمه و شیء، و تفکر و زبان، گذر می‌کند و فرض تمایز میان کلمۀ درونی و کلمۀ اظهارشده برای او چه نتایج هرمنوتیکی در بر دارد؟ همچنین نشان خواهیم داد که گادامر با فرض کلمۀ درونی به‌عنوان بُعدی از زبانمندی ما، که تنها با «لکنت» می‌توانیم آن را به زبان بیاوریم، به‌نوعی پروژۀ خودش را در همان سنت معرفت‌شناسانۀ کانتی قرار می‌دهد و البته برخی از دشواره‌های آن را هم با خود دارد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 18
نویسنده:
یداله رستمی ، سهام مخلص
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ایمان‌گرایی ویتگنشتاین مبتنی بر این‌است که ایمان، با فقدان دلیل سازگار است، یعنی انسان می‌تواند دلیل نداشته باشد، اما ایمان داشته باشد. به‌عبارت دیگر، او به نوعی تقدم ایمان بر تعقل و استدلال قائل است. در ایمان‌گرایی ویتگنشتاین، بحث در این‌است که اساساً، ابتدا باید ایمان حاصل آید تا بعد، انسان بتواند تعقل کند. او با طرح بازی‌های زبانی، می‌گوید: ایمان آوردن یک بازی زبانی خاص و عملی است که در متن حیات دینی می‌روید. همچنین به نظر او، مؤمنان تصاویر دینی در پیش‌زمینه خود دارند که حیات دینی آنها را میسر می‌سازد. البته این تصویر، حاصل ورزه و فعالیت است، نه استدلال و دلیل.
صفحات :
از صفحه 43 تا 54
نویسنده:
مالک شجاعی جشوقانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
داریوش شایگان از معدود اندیشوران معاصر ایران است که طی پنج دهه کوشش فکری، به طرح مباحث غرب‌شناسی فلسفی و تطبیقی پرداخته است. او از سویی، در مقابل تجددستیزان و طرفداران نسبیت فرهنگ‌ها، موضع گرفته و در مقام فردی شرقی و جهان سومی که خطر از دست رفتن ارزش‌های روشنگری را در تجربة زیستة خود آزموده، مدافع نظم تمدنی‌ـ‌اجتماعی و دستاوردهای مدرنیته است، و از سوی دیگر، به‌دلیل تشخیص فقدان معنا و روح در کالبد تجربة تجدد غربی، در تکاپوست میان این مراتب در الگوی انسان سیاره‌ای مورد نظر خود، جمع و آشتی برقرار کند. برخی رویکردها ادوار مختلف فکری وی را به سه دوره، و بعضی به پنج دوره تقسیم کرده‌اند. این مقاله با مبنا قرار دادن شایگان متقدم (دورة فکری مابین دهة چهل تا اواخر دهة پنجاه هجری شمسی)، و شایگان متأخر (دورة فکری مابین دهة شصت تا نود هجری شمسی)، درون‌مایه‌های اصلی غرب‌شناسی فلسفی‌ـ‌تطبیقی شایگان متقدم را بررسی و تبیین می‌کند.
صفحات :
از صفحه 101 تا 118
  • تعداد رکورد ها : 6