جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > پژوهش های مابعدالطبیعی > 1400- دوره 2- شماره 3
  • تعداد رکورد ها : 13
نویسنده:
محمدرضا ارشادی نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظریه‌پردازی در مباحث معرفت‌شناختی و کاوش درباره ادراکات نفس انسانی، در حکمت الهی سهم عمده‌ای را به خود اختصاص داده است. اوج نظریه‌پردازی در حکمت متعالیه در این راستا، به اثبات برهانی آموزه اتحاد عاقل به معقول منتهی گشته است. مضاف بر تبیین جداگانه این آموزه، در آینه اقامه براهین آن هم می‌توان منظور قائلان را مشاهده کرد. حکیم سبزواری با آگاهی ژرف از مبادی هستی‌شناخت و مبانی نفس‌شناخت و سایر عناصر دخیل در تثبیت این آموزه به اقامه براهین فشرده و متعدد پرداخته است. یکی از این براهین از طریق خلاقیت نفس نسبت به ادراکات و قیام صدوری آنها به نفس است. وی با فربه دیدن عناصر تثبیت‌گر مطلوب در آثار صدرالمتألهین کافی دیده، برهان را به اختصار ارایه کند و شرح مختصری راجع به آن با جملات فشرده‌تر بیان کند. این ایجاز عامل مهم انحراف برخی در فهم مقصود و گام نهادن به میدان معارضه گشته است. بیان برهان و عناصر آن، و بیان گزاره‌هایی که در نقش پشتوانه مستقیم آن است، روایی و استواری این برهان را آشکار ساخته و تعرض را به مصدر آن احاله می‌کند، نیز شبهه ابطال آموزه اتحاد عاقل به معقول را از طریق عدم وجود دلیل بر آن می‌زداید.
صفحات :
از صفحه 207 تا 226
نویسنده:
محمدحسن فاطمی نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در تقسیم تئوری­های فلسفه ذهن، همه انواع فیزیکالیست­ها اعم از تقلیل­گرا و غیرتقلیل­گرا، یگانه­انگار محسوب می­شوند؛ چراکه قائل ­به فیزیکی بودن همه‌چیزند. دراین­بین فیزیکالیست­های تقلیل­گرا علاوه بر این­که همه­چیز را فیزیکی می­دانند قائل­اند همه­چیز قابلیت دارد به سطوح پایین فیزیک تقلیل یابد؛ اما غیرتقلیل­گرایان در فیزیکالیسم، بااین‌که همه­چیز را فیزیکی تلقیّ می­کنند، قائل­اند در ساحت فیزیک با اموری «نوخاسته» مواجه­ایم که نمی­توان آن­ها را به ذرات بنیادین فیزیک تقلیل برده و تبیینی میکروفیزیکال از آن­ها داشته باشیم؛ چراکه اساساً با امری نوخاسته مواجه­ایم؛ اما «دوگانه­انگاری ویژگی» با قائل­شدن به غیرفیزیکی بودن ویژگی­های ذهنی، قائل به دو گونه امر در عالم شده و درنتیجه هردو نظریه فیزیکالیستی یگانه­انگارانه را از­اساس کنار زده است. علاوه بر این­، هرچند در دوگانه­انگاری ویژگی همانند فیزیکالیسم غیرتقلیل­گرا با تیره­ای از ناتقلیل­گرایی و نوخاستگی مواجه­ایم اما ناتقلیل­گرایی و نوخاستگی در دوگانه­انگاری ویژگی، به ترتیب «گونه»­ای و «بنیادین» است نه «نوعی» و «سطحی». مقاله حاضر با روشن کردن مرزهای دقیق دوگانه­انگاری ویژگی با فیزیکالیسم، بالخصوص نوع غیرتقلیل­گرای آن، مانع خلط­های بعدی می­شود
صفحات :
از صفحه 155 تا 178
نویسنده:
فاطمه احمدی ، مسعود عسگری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کانت و هگل هر دو معتقدند که مسیحیت از دل نظام اخلاقی یهودیت برخواسته است و هر دو سعی می­کنند که اصول جزمی دین مسیحیت را به واسطه تعبیری عقلانی در فلسفه­شان جای دهند. اما هگل با تمایز مستدلی که بین طرق اندیشه دینی و فلسفی قائل شده، فلسفه دینش در قیاس با کانت از عمق بیشتری برخوردار است. کانت دین مسیحیت را به عنوان یک دین وحیانی با دو لحاظ ممکن طرح می­کند. یکی به عنوان دین طبیعی و دیگری به عنوان دین تعلیم­شده. از طرف دیگر نگاهی که هگل در برن به مسیحیت دارد، همان دین تعلیم­شده کانت است؛ به این معنا که اصول اعتقادی لوازمی دارند که با عقل قابل شناخت نیستند. تلقی هگل از مسیحیت در فرانکفورت را می­توان با دین طبیعی کانت تطبیق داد، به شرط آنکه لفظ عشق را در آثار این دوره هگل تعبیر دیگری از مفهوم عقل در فلسفه کانت بدانیم؛ به این معنا که برای هر دو وجهی بنیادی قائل شویم که خود به خود موجه و پایه و اساس دیگر تعالیم هستند و هر دو محتوای اخلاق را از قالب شرع به در می­آورند و خودمحرک می­­شوند. مقاله حاضر با روش تحلیلی- توصیفی به این بررسی تطبیقی می­پردازد.
صفحات :
از صفحه 113 تا 131
نویسنده:
اکبر قربانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آیا منشأ الهی و آسمانیِ دین، با کثرت و تنوّع انسانی و زمینیِ آن سازگار است؟ برای پاسخ به این پرسش، باید دانست که نزول حقیقت واحد الهی در ساحت انسانی، هم مستلزم تکثّر و تنوّع و هم مستلزم نوعی سازگاریِ همراه با محدودیّت است. در واقع با توجه به ظرفیّت­ های بشری و صلاحیّت­ ها و اهلیّت­ های خاصّ هر دسته از انسان­ ها، می­ توان به وجهی از تنوّع و تعدّد ادیان دست یافت که از یک سو ناشی از طبیعتِ انسانی و از سوی دیگر برخاسته از حکمت و رحمت الهی است. به تعبیر دیگر، پذیرش وحدت حقیقتِ الهی و آسمانیِ دین، منافاتی با پذیرش کثرت و محدودیّتِ انسانی و زمینیِ آن ندارد. این جاست که پای حاشیه بشریِ دین به میان می­ آید و تأثیر عوامل قومی و فرهنگی در دین و انشعابات درونیِ ادیان و نیز خاستگاه و جایگاه نظرپردازی­ های مربوط به شریعت و نظام­ های الهیّاتی، نمایان می­ گردد. در این نوشتار، که با تأکید بر آراء و آثار فریتیوف شوان فراهم آمده است، ضمن پذیرش منشأ الهی و وحدت حقیقی و متعالیِ ادیان، کثرت و تنوّع آن­ها با توجه به مفهوم حاشیه بشری و متناسب با قابلیّت­ های انسانی، تبیین می­ گردد.
صفحات :
از صفحه 87 تا 111
نویسنده:
حسن مهرنیا ، عاطفه فتح اللهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
افلاطون در مجموعه آثار خود طرح واره ای از یک جامعه ایدئال و فضیلت مندانه را به تصویر می کشد و تلاش می کند با تعیین چارچوب های کلی چنین مدینه ای، جامعه یونان باستان را از حضیض تباهی و فساد به سمت یک دولت عقلانی و اخلاقی رهبری کند. در نوشتار حاضر، اندیشه سیاسی وی آنگونه که در محاورات تیمائوس و کریتیاس و نیز در رساله جمهوری و قوانین معرفی شده است، مورد بررسی قرار می گیرد. ایده محوری افلاطون در محاورات تیمائوس- کریتیاس مبتنی بر «داستان آتلانتیس» است؛ به گونه ای که در بادی امر به نظر می رسد او نظریه آرمانشهر خود در جمهوری را از این اسطوره و داستان وام گرفته است. از این رو در نوشتار حاضر به بررسی این فرضیه و میزان اعتبار و وثاقت آن پرداخته ایم. اما نتیجه پژوهش این بود که این داستان می تواند برساخته ذهن خلاق افلاطون بوده باشد و بر اساس مطالعات علمی دانشمندان در سده های اخیر شواهد عینی دالّ بر وجود چنین جزیره ای در گذشته های دور یافت نشد، و یا دست کم قطعیّت آن مورد تردید قرار گرفته است. با این حال، قدرت خلاقیت فکری و توان بالفعلِ افلاطون در استفاده از قالب داستانی-تخیلی و ژانر ادبی در حوزه فلسفه بسیار قابل تأمل و شگفتی است و این مسأله اساساً چیزی از اعتبار نظریه آرمانشهر او نمی کاهد.
صفحات :
از صفحه 249 تا 278
نویسنده:
جواد ترکاشوند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از شیوه ­های متداول زمام­داری در طول تاریخ فلسفه سیاست که فیلسوفان بسیاری به سنجش آن پرداخته­اند دموکراسی است و یکی از نخستین فیلسوفان پیش­رو در این زمینه افلاطون است. چنان­که، دموکراسی در جغرافیای فکری او بد­ترین نوع حکومت است که برخلاف سایر شیوه­های زمام­داری قابلیت جهت گیری به امور مثبت را ندارد. در واقع، او دموکراسی را حکومت مردمان نادانی می­داند که از مُثُل به دور هستند و سرانجام آن به عوام فریبی ختم می ­شود. از همین­رو، این مقاله می­ کوشد، دیدگاه افلاطون در سنجش دموکراسی و نظریه «فیلسوف شاه» وی را بنحو روشنی در چشم انداز رساله جمهوری بکاود و راه­کار افلاطون در هدایت امور جامعه که به باور وی تنها فیلسوف شاه می­ تواند فرمانروای راستین یک جامعه باشد را تبیین ­کند. و در نهایت، نقدهایی که متفکران دوران رنسانس، مدرن و معاصر بر نظریه فیلسوف شاه او وارد ساختند را واکاوی می­ کند.
صفحات :
از صفحه 179 تا 205
نویسنده:
رضا نقوی ، غلامرضا فیاضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله به نقد و بررسی دلایل عمدۀ فیلسوفان مسلمان برای نفی ماهیت از واجب الوجود می­‌پردازیم. ابتدا با تفکیک معانی سه­ گانۀ ماهیت و سه تفسیر مختلف از اصالت وجود تلاش می‌­کنیم تا تصویر روشنی از محلّ نزاع به دست ­دهیم. سپس مهمترین أدلۀ نفی ماهیت از واجب را ذکر کرده و نشان می­‌دهیم که اکثر این أدله یا مبتنی بر اصالت ماهیت بوده و یا مبتنی بر فهم خاصی از اصالت وجود هستند که قابل مناقشه می­‌باشد. در نهایت نشان می­‌دهیم که بنابر تفسیر صحیح از اصالت وجود، ماهیت تعین وجود است و وجود بدون تعین معنا ندارد؛ لذا هر وجودی دارای ماهیت است؛ چه محدود و چه نامحدود؛ با این حال چون وجود واجب نامحدود است ماهیت او هم که به عین وجود او تحقق دارد نامحدود خواهد بود. بر این اساس هیچ دلیل قاطعی برای نفی ماهیت از واجب وجود نداشته؛ بلکه برهان بر ماهیت داشتن واجب قائم است و واجب و ممکن به معنایی یکسان دارای ماهیت هستند؛ اگرچه مصداق ماهیت در آنها متفاوت است.
صفحات :
از صفحه 35 تا 58
نویسنده:
زهره زارعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موضوع فلسفه مطلق وجود است که سایر مراتب، از حق تعالی تا آخرین مراتب وجود را دربر می گیرد. مرکز هستی و سرسلسله موجودات که غالباً از او به واجب‌الوجود تعبیر می‌کنند، در فلسفه اشراق با عنوان «نورالأنوار» شناخته می‌شود. سهروردی در نظام اشراقی خویش پس از اثبات نورالأنوار و وحدت او، به نفی صفات زائده از آن ساحت می‌پردازد. درباره علم و فعل او نیز، دیدگاه بدیعی ارائه داده است. ملاصدرا با اینکه برهان صدیقین خود بر اثبات واجب تعالی را با برهان سهروردی قریب مأخذ می داند، لکن با توجه به اعتباری بودن وجود در فلسفه سهروردی، شبهه ابن کمونه را بر طریقه او در اثبات واجب، وارد دانسته است. در مورد علم و سایر صفات خدا نیز، یا گفتار سهروردی را نقد کرده و یا در پاره ای جزئیات، آرای متفاوتی با او اتخاذ کرده است. در نوشتار حاضر ضمن بیان دیدگاه‌های سهروردی در این‌باره، به اختلافات و انتقادات ملاصدرا بر او پرداخته شده است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 34
نویسنده:
زینب درویشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تحلیل و بررسی مفاهیم فلسفی از گذشته دور در میان فیلسوفان مطرح بوده است. پرسش اصلی این پژوهش این است که آیا تفسیر شیخ اشراق از مفاهیم فلسفی درست است؟از رهگذر این جستار با روش تحلیلی توصیفی معلوم میگردد از دیدگاه سهروردی نه تنها معقولات ثانی منطقی و فلسفی فاقد وجود خارجی مغایر هستند بلکه به نفی مطلق تحقق خارجی آنها پرداخته و آنها را امور ذهنی صرف دانسته است و در سایه آن نظریه اصالت ماهیت و اعتباریت وجود را مطرح نموده است. منشأ اشتباه شیخ اشراق در این نکته نهفته که تحقق خارجی مفاهیم را مساوی با تحقق انضمامی پنداشته و از تحقق اندماجی غفلت نموده چنانچه مطابق دیدگاه مشهور فلاسفه نیز می توان گفت سهروردی از تحقق انتزاعی غفلت نموده و از تحقق انضمامی بر نفی مطلق تحقق خارجی استدلال نموده است. در حالی که این استدلال مبتنی بر تساوی انگاری مذکور است و با انکار این تساوی انگاری، قاعده فوق در مفاهیم فلسفی جاری نگشته و در عین متانت قاعده مذکور، مفاهیم فلسفی نیز دارای تحقق خارجی خواهند بود چه تحقق خارجی انتزاعی بنابر دیدگاه مشهور فلاسفه و چه تحقق اندماجی که مورد پذیرش صدرالمتألهین است.
صفحات :
از صفحه 133 تا 154
نویسنده:
سید سجاد ساداتی زاده ، غلامعلی احمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تلاش برای پی ­بردن به حقیقت نفس و نتایج حاصله ازآن­ها همواره مورد توجه فیلسوفان بوده و به عنوان یکی از دغدغه­ های سیر فلسفی آن­ها به شمار می­ رود در همین راستا تعاریف زیادی از نفس ارایه داده ­اند، عده­ای به قدم و برخی به حدوث نفس اعتقاد داشتند و گروهی هم همانند ابن­ سینا به مجرد بودن نفس در ابتدای پیدایش و صدرا به مادی بودن نفس در آغاز ایجاد اعتقاد داشتند بطوری که ابن­ سینا بیان می­ کند حدوث نفس همراه با حدوث بدن است یا به تعبیری حدوث نفس "مع البدن" است و نفس انسانی نزد ابن ­سینا از اول فطرت هنگام حدوثش مجرد عقلی است اما در نظر صدرا نفس ابتدا امری مادی است و حقیقتی ذومراتب است که بدن، مرتبه نازله آن است. بر این اساس، هرگونه فعل و انفعالی در هر مرتبه که باشد، با فعل و انفعال در مراتب بالاتر و پایین‏ تر رابطه دارد و بالاخره آن ­که سبب اختلاف اساسی در میان دو حکمت مشاء و متعالیه شد اعتقاد و عدم اعتقاد به حرکت جوهری می­ باشد که در پرتوی آن این بحث جان تازه ­ای می­ گیرد.
صفحات :
از صفحه 227 تا 247
  • تعداد رکورد ها : 13