جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > تحقيقات علوم قرآن و حديث > 1402- دوره 20- شماره 1
  • تعداد رکورد ها : 8
نویسنده:
علیرضا صدرالدینی احمدیانی ، مژگان سرشار ، مریم حاج عبدالباقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
برخی از مفسران و دانشمندان علوم قرآنی بر این باورند که تفسیر قرآن بر اساس ترتیب نزول سوره‌ها، بهترین روش برای فهم قرآن و دست‌یابی به اهداف متعالی آن می‌باشد. یکی از این افراد، مهدی بازرگان است که در کتاب« پا به پای وحی» سوره‌های قرآن را با ترتیب نزول خاصی تفسیر نموده است. وی با ارایه معیاری به نام « طول متوسط آیات» که منظور از آن خارج قسمت تعداد کلمات سوره بر تعداد آیات همان سوره می‌باشد، و توضیح و تفصیل آن در قالب جداول و منحنی‌هایی در کتاب «سیر تحول قرآن» روش پیشنهادی خود را مطرح نموده است. بازرگان ادعا می‌کند که طول متوسط آیات در سال‌های نخست بعثت اندک بوده و در سال‌های بعد تدریجا افزایش یافته است؛ و در سال‌های آخرت هجرت به اوج خود رسیده است. دراین مقاله نشان داده‌ام که مولف «سیر تحول قرآن» با تکلف بسیار سعی کرده است که پیش فرض خود را مبنی بر این که با گذشت زمان «طول متوسط آیات نازل شده به تدریج افزایش می‌یابد » را به اثبات برساند. برای این مقصود گاه در شماره‌گذاری آیات مناقشه کرده است. برای مثال سوره « نصر» را یک آیه به حساب آورده است و یا پنج آیه نخست سوره «علق» را ده آیه فرض نموده است. در بخش دوم با ذکر هشت اشکال، نشان داده‎ام که بخشی از سال‌های نزول مندرج در کتاب «سیر تحول قرآن» با مضامین آیات و شواهد قطعی تاریخی و روایی ناسازگار است.
صفحات :
از صفحه 113 تا 130
نویسنده:
قاسم درزی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مطالعه تطبیقی میان رشته ای (گفتگویی) یا تفسیر بیناپارادایمی قرآن ناظر است به روی‌آوردن به قرآن از منظر دو رشته/پارادایم متمایز که در اینجا پارادایم مسیحیت و اسلام مورد نظر هستند. چنین مطالعه ای دارای دو گونه اساسی است: میان رشتگی روش شناختی و میان رشتگی نظری. در گونه اول رابطه ای یکسویه در مطالعه تطبیقی وجود دارد و از ره آورد این مطالعه صرفا یکی از طرفین بهره مند میشوند. اما در گونه دوم، رابطه ای دوسویه میان قرآن و عهدین برقرار می شود و این مطالعه تطبیقی نقش تبیینی و یا حل مساله در هر دو طرف خواهد داشت. این گونه در زمره متکاملترین گونه ها مطالعات تطبیقی محسوب میشود. پرداختن به مفاهیمی هم‌چون «من بعد الذکر» و «عیسی» در قرآن می‌تواند فرآیند و مکانیسم این گونه از مطالعات تطبیقی را به نمایش بگذارد. مرتبط با رهیافت «عیسی در قرآن» میتوان بخوبی تعارضات میان دو پارادایم و کیفیت تفسیر متفاوت طرفین برای غلبه بر این چالشها را مشاهده کرد. اهمّ این چالشها عبارتند از: «تصلیب و مرگ عیسی»، «الوهیت عیسی»، «تحریف عهدین»، «نزاع قرآن با مسیحیت». برای ایجاد گفت و گو و زبان مشترک لازم بود که طرفین از نگاه‌های رایج و تفاسیر مشهور دست بردارند و رویکرد تلطیف شده را در پیش بگیرند. این شکل از تفسیر، تفسیری جهان شمول از ادیان را به نمایش میگذارد. این تفسیر جدید با خوانش «تسلیم» از «ان الدین عند الله الاسلام» تناسب دارد و با سرشت مشترک انسانی مخاطبین قرآن سر و کار دارد و نه تمایزهای مبتنی بر اعتقاد.
صفحات :
از صفحه 25 تا 44
نویسنده:
سید رضا شیرازی ، محمد غفوری نژاد ، احسان سرخه ای
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از مهمترین مستندات قاعده‌ی لاضرر روایت داستان سمرة بن جندب است که معتبرترین طریق آن به عبدالله بن بکیر منتهی می شود. . مستندات قاعده لاضرر به ادعای تواتر یا اعتبار، غالبا مورد ارزیابی قرار نمی‌گیرند. در موارد ارزیابی شده تلاش شده تا روایات مربوط بر اساس روش های مرسوم رجالی تصحیح گردد. در این مقاله به روش تحلیل فهرستی به ارزیابی روایت عبدالله بن بکیر درباره قاعده‌ی لاضرر پرداخته می‌شود. تحلیل فهرستی در تقریر مختار مشتمل بر چهار مرحله بررسی رجالی و فهرستی اولیه، مطالعه فضای صدور، بررسی موضع امامان(ع) و مطالعه مرحله انتقال از حدیث به فتوا می‌باشد که در این پژوهش این چهار مرحله بر حدیث عبدالله بن بکیر پیاده‌سازی شده است. بررسی رجالی سند موجود در کافی، ضعف آن را آشکار می‌کند. از جهت دیگر، با بررسی فهرستی، اعتبار فهرستی در زمان تألیف کتاب کافی احراز می‌گردد. با تتبع حدیث در تراث اهل سنت کاملا آشکار است که فقره‌ی «لاضرر و لا ضرار» در فضای مدینه در قرن اول و مخصوصا در نیمه‌ی دوم آن شهرت داشته است. در قرن دوم، عالمان اهل سنت تلاش کردند اسناد آن را ذکر نمایند. اینان در قرن سوم، حدیث لاضرر را منقطع دانسته و از نقل آن خودداری کرده‌اند و در قرنهای بعد، آن را قبول کردند. با بررسی موضع اهل بیت ع نسبت به این حدیث تأیید اصل انتساب فقره‌ی «لاضرر و لاضرار» به رسول الله ص توسط ایشان قابل احراز است.
صفحات :
از صفحه 67 تا 89
نویسنده:
فرهاد زینلی بهزادان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در روایاتِ صحیحِ از اهل بیت علیهم السلام فرقِ «نبیّ» با «رسول» اینگونه بیان شده که، «نبیّ» در خواب فرشته را می‌بیند و صدای او را می‌شنود اما «رسول» علاوه بر این مواهب، می‌تواند در بیداری هم فرشته را مشاهده کند. فرق بیان شده در روایات اهل بیت علیهم السلام این سوال را در ذهن وجود می‌آورد که، «چه ارتباطی بینِ معنای تحلیلی دو واژه «نبیّ» و «رسول» با دیدارِ فرشته وحی در «خواب» و بیداری وجود دارد؟» معنای تحلیلیِ واژه «نبیّ» نشان می‌دهد که این وصف در لغت از مصدر «نباوة» به معنای «رفعت» و «بلندی» است و بر معنای مُشرف از بلندی و خبردار از حوادث مهم پیش از وقوع آنها دلالت دارد و به همین دلیل در فرهنگ دینی وصفِ افرادی بلند مرتبه است که به مدد الهی در «رویا» و از طریق فرشته اموری غیبیِ و مربوط به آینده نیک و بد قوم خود را می‌بینند و پیش از وقوع آن امور، در قالب بشارت و انذار به قوم خود خبررسانی می‌کنند. همچنین معنای تحلیلیِ واژه «رسول» نشان می‌دهد که این واژه در لغت وصف فردی است که عزم و انگیزه او در اثر انبعاثی خیلی شدید بسیار تقویت شده و در نتیجه انجامِ ماموریتی خاص برای او آسان شده است. این وصف در فرهنگِ دینی وصفِ نبیّینی است که در اثر دیدارِ اعجازگونه هیات اصلی فرشته وحی در بیداری، عزمِ و انگیزه آنها بسیار تقویت شده و با وجود کمی یاران، می‌توانند سختی‌های تبلیغ دین را به خوبی تحمل کنند.
صفحات :
از صفحه 45 تا 66
نویسنده:
انسیه عسگری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اختلاف دیدگاه‌های تفسیری معلول عوامل متعددی است که بررسی فرآیند تفسیر می‌تواند نحوه اثرگذاری این عوامل را آشکار کند. هدف تحقیق حاضر، بازخوانی فرآیند تفسیر آیه «وَ ثِیابَکَ فَطَهِّر» در همخوانی با یکی از این عوامل مهم یعنی گرایش‌های تفسیری است. روش پژوهش، تحلیلی و مبتنی بر توصیف و تبیین است: توصیف اقوال اولیه و فرآورده‌های تفسیری، سپس تبیین تنوع دیدگاه‌ها از طریق تحلیل نحوه تعامل مفسر با اقوال اولیه در پرتو گرایش‌ها. یافته‌های تحقیق نشان داد فرآورده‌های تفسیری در آیه ۴ مدثر شامل دو گونه تفسیر ظاهری است:‌ تطهیر حقیقی؛ تطهیر مجازی. تفاسیر در پرتو گرایش فقهی با پنهان کردن یا اولویت ندادن به طرح اقوال مخالف، تطهیر حقیقی را پذیرفته و بر تطهیر لباس با آب و حتی قید برای آمادگی نماز تأکید کرده‌‌اند در حالی که گرایش کلامی تنها در یک تفسیر بر فرآیند این آیه اثرگذار بوده است. گرایش‌های دیگر (متنی و تاریخی)‌ محصولات متفاوتی را در فرآیند خود پدید آورده‌اند. برخی تطهیر را مجازی (کوتاه کردن، بالاگرفتن) ‌و بعضی نیز هم تطهیر و هم ثیاب را مجازی و مراد آیه را دوری از آلودگی‌های باطنی دانسته‌اند. عده‌ای دیگر در دیدگاهی افزایشی قائل به تفسیر باطنی (تطهیر زنان) شده‌اند. نتیجه نهایی تحلیل فرآیند تفسیر نشان داد تا چه حدّ این فرآیند برای هر متن تفسیری منحصر به فرد است و چقدر ضرورت دارد بررسی‌های خردنگرتر و جزئی‌تر در فرآیند تفسیر صورت پذیرد.
صفحات :
از صفحه 131 تا 156
نویسنده:
پیمان صالحی ، مهدی اکبرنژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
با عنایت به اینکه کاربست نظریه‌های جدید زبان‌شناسی در تحلیل متون دینی، افق‌های جدیدی را در برابر پژوهشگران هر دو حوزه قرار می‌دهد، پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی، بر اساس نظریه جان سرل، کنش‌های گفتاری را در داستان حضرت یوسف(ع)، مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. نتایج، نشان از آن دارد که نظریه مذکور می‌تواند لایه-های عمیق‌تری از آیات قرآن کریم را آشکار سازد و از گزاره‌ها و اسلوب‌های شایع در قرآن با توجّه به سیاق و بافت آیات، معانی متعدّدی را برداشت کرد. از میان کنش‌های پنجگانه سرل، کنش‌های اظهاری و ترغیبی از بسامد بالاتری برخوردارند. علّت این بسامد بالا که بیشتر به صورت کاربرد غیرمستقیم و استفاده از معانی ثانوی استفهام، امر و نهی و نیز استفاده از جملات خبری به جای انشائی جلوه‌گری کرده است، نشان دادن عنایت ویژه خداوند متعال به بندگان مخلص خود، ترغیب و تشویق مخاطب به تفکّر عمیق در دین با عبرت گرفتن از حوادث این داستان و درک عقلایی داشتن از مسائل مختلف است. از نکات قابل توجّه در کنش‌های تعهّدی، عاطفی و اعلامی می‌توان به توکّل و اعتماد به خدا، پایبندی به اخلاق و پاکدامنی، بیان حالات روحی و عاطفی شخصیّت‌های داستان و ابراز همدردی با آنان، اعلام وحدانیت خداوند و بیزاری از مشرکان اشاره نمود که فضایی کاملاً معنوی را در داستان مذکور ایجاد کرده است.
صفحات :
از صفحه 91 تا 111
نویسنده:
شیرین پورابراهیم ، سید محمود میرزایی الحسینی ، طیبه فتحی ایرانشاهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظریۀ آمیختگی مفهومی فوکونیه و ترنر (2002) یکی از نظریات مطرح در معناشناسی شناختی است که به نقش تلفیق فضاهای ذهنی در پیوستگی و ساخت معنا معتقد است. به‌اعتقاد آندرسون (2013)، این نظریه می‌تواند مبنایی برای شناخت ابعاد فرهنگی، شناختی و بافتی ساخت معنا در ضرب‌المثل‌ها باشد. نهج‌البلاغه یکی از مهم‌ترین کتب دینی است که در آن ضرب‌المثل‌های زیادی از زبان امام علی (ع) بیان ‌شده‌است. پژوهش حاضر به بررسی نحوۀ معنی‌سازی پنج ضرب‌المثل‌ حوزۀ حیوانات از کتاب نهج‌البلاغه می‌پردازد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و براساس انگارۀ معنایی آندرسون (2013) است. سؤالات عبارتند از: چگونه می‌توان نظریه آمیختگی مفهومی را بر ضرب‌المثل‌های حوزۀ حیوانات نهج‌البلاغه تطبیق داد؟و، معانی موقعیتی چگونه قادرند در موقعیت‌های جدید سیاسی-تاریخی- فرهنگی مشابه تکثیر و اجرا شوند؟ نتایج تحقیق نشانگر معانی کنشیِ هشدار، تحذیر، تقبیح، توصیف و سرزنش برآمده از آمیختگی مفهومی دو حوزۀ حیوان و انسان است که با پیام‌های اخلاقی – اجتماعی- سیاسی نهج البلاغه مطابقت دارد؛ ابتدا حوزه انسان و حیوان از طریق رابطۀ قیاس در فضای عام به هم مرتبط می‌شوند و به‌واسطۀ استعارۀ [انسان حیوان است] فضای آمیخته و معنای پایه شکل می‌گیرد. سپس معنای پایه با معنای ارجاعی تلفیق و معنای موقعیتی را می‌سازد. نهایتاً، معنای ضرب‌المثل به‌صورت یک کنش در موقعیت‌های کاربردی شکل می‌گیرد و معنای کنشی ظاهر می شود. معانی موقعیتی این ضرب‌المثل‌ها در موارد مشابه تاریخی قابل‌تکرار است و باعث می‌شود خوانش‌های متن بر بی‌نهایت موقعیت‌ اجتماعی-فرهنگی -سیاسیِ بالقوه کاربرد داشته‌باشد. این امر می‌تواند دلیلی بر پویایی معانی نهج‌البلاغه باشد که در موقعیت‌های آنی شکل می‌گیرند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 23
نویسنده:
فاطمه فضلیان کاری ، محمد شریفی ، حبیب الله حلیمی جلودار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از واقعیّت‌های تاریخی در مورد پیامبران، شأن نزول‌های جعلی و ساختگی است که در برخی تفاسیر فریقین وجود دارد. از جمله آیاتی که روایات جعلی در تفسیر آن وارد شده آیۀ 37 احزاب،20نجم و24 سورۀ یوسف است. این پژوهش، اسباب نزول درتفاسیر فریقین را از حیث اعتبار سنجی با غرض و مقاصد همان سُوَر، مورد ارزیابی قرار داده و گویای این است که غرض سوره، نقش مهمی در اعتبارسنجی اسباب نزول آن سوره دارد. به عنوان نمونه؛ یکی از اغراض سوره یوسف، بیان ولایتى است که خداوند نسبت به بنده اش دارد ویوسف را از مخلصان معرفی می‌نماید. اما؛ در اسباب نزول آیه‌ی 24 یوسف، روایاتی آمده که در تضاد کامل با غرض سوره است و اعمالی را به آن جناب نسبت می‌دهد که در شأن پیامبر مخلص نیست. بدین شیوه می‌توان به استناد به غرض سوره، روایات اسباب نزول ذیل آیه مذکور را جعلی و نامعتبر دانست. آنچه پژوهشگران در این پژوهش به روش توصیف، تعلیل و تحلیل به آن دست یافتند این است که در هر سه آیه، شأن نزول‌ها معارض با غرض سوره و غرض سوره، معیار و میزان برای ارزیابی شأن نزول است.
صفحات :
از صفحه 157 تا 181
  • تعداد رکورد ها : 8