جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > نقد و نظر > 1400- دوره 26- شماره 104
  • تعداد رکورد ها : 7
نویسنده:
بهرام علیزاده ، نیره سادات میرموسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سعادت از نظر ارسطو فعالیت منطبق با بالاترین نوع فضیلت است. در کتاب اول اخلاق نیکوماخوس فضایل عملی و در کتاب دهم تأمل‌ورزی نظری بهترین فعالیتی دانسته می‌شود که می‌تواند سعادت را تضمین کند. به این ترتیب، می‌توان گفت که ارسطو دو پاسخ (طبیعی‌باورانه و الهیاتی) به سؤال از چیستی سعادت داده است؛ زیرا ویژگی خودبسنده‌بودنِ سعادت، مستلزم برخورداری آن از ارزش ذاتی است و فعالیت عملی - که در کتاب نخست دارای ارزش ذاتی است - در کتاب دهم ارزش ثانوی داشته و صرفاً وسیلۀ‌ رسیدن به سعادت بالاتر (نظری) است. برخی معتقدند ارسطو در نهایت نتوانسته است به تفکیک میان خوب ذاتی و خوب ابزاری پایبند بماند و در تعریف سعادت دچار تناقض‌گویی شده است. در این مقاله، اولاً به شیوه تحلیلی و با واکاوی مفهوم کالون، نشان داده می‌شود که کارکرد عقل نظری در کسب فضایل اخلاقی بیش از آنی است که خوانش‌های طبیعت‌باورانه مدعی‌اند و سعادت اساساً یک ویژگی الهیاتی است و ثانیاً با اشاره به دو معنای خودبسندگی (1. غایت غالب 2. غایت جامع) بیان می‌شود که معنای دوم ما را قادر می‌سازد دو مفهوم «فرعی بودن» و «به خاطر خود انجام‌شدن» را جمع‌پذیر دانسته و از این طریق پاسخ مناسبی به معضل تعارض ارائه کنیم.
صفحات :
از صفحه 7 تا 36
نویسنده:
سید جمال الدین میرشرف الدین
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ارسطو در اخلاق نیکوماخوس به اقتضای غایتِ عملی به مبادیِ تکوینِ عمل می‌پردازد. قسمی از مبادی، فضایل‌اند که عللِ غایی وقوعِ عمل‌ هستند و بخشی نیز مبادیِ درونی عمل و اجزاءِ نفس انسانی به عنوان عاملِ عمل اخلاقی است که در فرایند برهم‌کُنشی مستمر به رخ‌دادِ عمل می‌انجامند. پرسش اصلی ناظر به فهمِ بنیان‌های عمل این است که چه گونه رابطه‌ای میان اجزاء نفس و فضایل منجر به وقوع عمل اخلاقی می‌شود؟ در این مقاله نخست به توصیف هر یک از اجزاء و سپس به رابطه آنها با هم پرداخته شده تا در نهایت روشن شود میان اجزاء نفس و رابطه‌ی درونی آنها با هم به عنوان یک بُعدِ مبادیِ عمل، و فضایل به مثابه مبادیِ غاییِ عمل از سوی دیگر چه نسبتی است. در نگرش ارسطو خواستِ تکرارشونده در یک سو، تعقل را در آن سمت تقویت‌ می‌کند و عقلِ قوام‌یافته در یک بُعد، خواست را نیز به همان جهت سوق می‌دهد. از این رو عمل̊ برآیندِ برهم‌کنش میان اجزاء عقلی و غیرعقلیِ نفس و خواست و عقل در انسان است که خود در ارتباطی دوسویه با مبادیِ غایی عمل و فضایل‌اند به نحوی که رذایل، مبادی فضایل را ویران میکند.
صفحات :
از صفحه 37 تا 64
نویسنده:
رسول حسین پور تنکابنی ، جهانگیر مسعودی ، سید مرتضی حسینی شاهرودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
درمان اگزیستانسیال یکی از روش‌های نوین در عرصه روان‌درمانی است که در راستای شناسایی و حل دغدغه‌های واپسین انسانی شکل گرفته است. اروین یالوم و ویکتور فرانکل دو تن از بلندنامان این عرصه‌اند که با وجود اختلاف نظرهایی که با هم دارند توانسته‌اند با پژوهش‌های شایانی مرزهای این شاخۀ نوپا در روان‌درمانی را گسترش بخشند. یالوم بر این باور است که بر اساس نگرش اگزیستانسیال، می‌باید معنا را در زندگی آفرید؛ اما فرانکل که پایه‌گذار روش معنادرمانی است، با دینی انگاشتن نهاد همۀ انسان‌ها، معتقد است معنای زندگی از جنس یافتن است نه آفریدن؛ با این وصف که این معنا یا «لحظه‌ای و وابسته به شخص» است و یا «کلی» که ابرمعنا دانسته می‌شود. این جُستار با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی تلاش دارد ضمن بررسی دیدگاه‌های این دو روان‌درمان‌گر، نقاط قوت و ضعف هر کدام را مشخص کند. بر این اساس، روشن شد که یالوم اگرچه دین و سنّت را منبع مناسبی برای معناداری زندگی می‌داند، اما به هیچ وجه آن را در مبنای نظریۀ خود دخالت نمی‌دهد. در مقابل، فرانکل با توجه به اهمیت نهاد دین و خدا در زندگی، گرایش معنوی خود را با ارائۀ نظریۀ ابرمعنا و امکان وجود ابردنیا روشن کرده است. پس از این مرحله نویسندگان به این نتیجه دست یافتند که دو دیدگاه خلق معنا و کشف معنا علی‌رغم تفاوت در ظاهر، تهافت ندارند؛ بلکه امکان هم‌افزایی و اتخاذ یک رویکرد مکمّل نسبت به یکدیگر را نیز دارا هستند.
صفحات :
از صفحه 156 تا 185
نویسنده:
مریم علیزاده ، حمیدرضا حاجی بابایی ، وحید واحد جوان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تجربۀ دینی یکی از مسائل مهم در فلسفۀ غرب پس از رنسانس است که تحولاتی را در اندیشۀ معرفتی برخی از نواندیشان مسلمان ایجاد نمود. محمد مجتهدشبستری نیز متأثر از همین تحولات، تجربۀ دینی را به‌عنوان هستۀ اصلی همۀ ادیان قرار می‌دهد و معتقد است عقاید، اعمال و احکام دینی تابعی از تجربه‌های دینی هستند. تجربۀ دینی از نگاه او دارای معقولیت و معرفت‌بخشی است و آیات قرآن نیز باید با رویکرد تجربۀ دینی فهمیده شود. از آنجا که این رویکرد تأثیر قابل توجهی در برداشت از قرآن کریم دارد، بررسی دیدگاه مجتهدشبستری ضروری به نظر می‌رسد. این پژوهش با هدف تحلیل و ارزیابی تجربۀ دینی از دیدگاه مجتهدشبستری و با روش تحلیلی‌ـ‌انتقادی ضمن بررسی ادعای او به این نتیجه دست یافت که تجربۀ دینی محصول فلسفۀ مسیحیت است و تطبیق آن بر اسلام نادرست است. وحی نبوی بر خلاف تجربۀ دینی امری اختصاصی است و با آن تفاوت ماهوی دارد. داده‌های احساسی به دلیل خطاپذیری، حجیت و معرفت‌بخشی ندارند. تجربه‌های دینی مقید به سنت‌ها هستند و خود نمی‌تواند مبنایی برای معقولیت باورهای دینی باشد. تجربه‌های دینی به دلیل ماهیت احساسی در قالب مفاهیم قرار نمی‌گیرد و نمی‌تواند معیاری برای فهم قرآن باشد.
صفحات :
از صفحه 97 تا 126
نویسنده:
محمدحسین مرادی نسب ، محمد جعفری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جسم‌انگاران مسلمان و مسیحی سعی در تبیین جسم‌انگارانه از آموزۀ معاد دارند. در نگاه نخست، پنداشته می‌شود که یگانه‌انگاری انسان و جسم‌انگاری معاد، مسیری مشابه و نزدیکی را در اسلام و مسیحیت طی کرده‌ است. این نوشتار سعی در تبیین مشابهت‌‌ها و تفاوت‌های جسم‌انگاری در اسلام و مسیحیت دارد. ازاین‌رو با روش مطالعۀ کتابخانه‌ای آثار سیدمرتضی و جان‌هیک به عنوان دو الهی‌دان تأثیرگذار در اسلام و مسیحیت، این مسئله را مورد بررسی قرار می‌دهد. نتیجه آن که، هرچند هر دو با تکیه بر منبع معرفتی عقل به اثبات امکان معاد پرداخته‌اند؛ اما تفاوت در زمینه‌های گرایش به جسم‌انگاری سبب شد سیدمرتضی از جسم‌انگاری معاد به یگانه‌انگاری انسان برسد و جان هیک از یگانه‌انگاری انسان به جسم‌انگاری معاد کشیده شود. برهان هیک در اثبات امکان معاد، به خاطر دربرگرفتن همۀ افراد بشر بر برهان سیدمرتضی برتری دارد. هر دو اندیشمند در تبیین حقیقت انسان و معیار این‌همانی با وجود بُعد زمانی، نزدیک به هم قدم برداشته‌، ولی در تبیین معاد جسمانی متفاوت عمل می‌کنند. سیدمرتضی در سازگاری دیدگاهش با آموزه‌های دینی می‌کوشد؛ در مقابل هیک آموزه‌های مسیحی مخالف دیدگاهش را مردود می‌خواند.
صفحات :
از صفحه 65 تا 96
نویسنده:
رهام شرف ، امیر جباری ، ندا لولویی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دیدگاه سوسیالیستی اقتصاد اشتراکی نیز مانند سایر نظریات اقتصادی و سیاسی که بر اساس مبانی فلسفی شکل گرفته‌اند، تاریخ مصرف نداشته و در هر شرایطی ممکن است به‌عنوان گزینه‌ای برای مدیریت جامعه مورد توجه قرار گیرد؛ چنانچه در وضعیت فعلی جهان با توجه به شیوع بیماری کرونا که موجب پدیدارشدن مشکلات اقتصادی شدید، از بین‌ رفتن بسیاری از کسب‌وکارها و بالارفتن آمار بیکاری شده، برخی از نظریه‌پردازان بازگشت به روایت‌هایی از سوسیالیسم را توصیه می‌کنند. با توجه به این مسئله، هدف ما در این مقاله این است که نظریۀ اقتصاد اشتراکی را از منظری اخلاقی مورد کندوکاو قرار دهیم و در نهایت، اعتبار آن را از نظرگاه اخلاقی بسنجیم. فردریش هایک و آین رند دو تن از اندیشمندانی هستند که به تحلیل سوسیالیسم و اقتصاد اشتراکی پرداخته‌اند و پیامدهای اخلاقی این نظریه را بررسی و نقد کرده‌اند. این دو متفکر در نقد اخلاقی اقتصاد اشتراکی به مؤلفه‌هایی چون نقض حقوق و آزادی فردی در سوسیالیسم و همچنین نابودی هویت فردی انسان در این نظریه می‌پردازند. در این پژوهش جمع‌آوری داده‌ها بر مبنای روش کتابخانه‌ای صورت گرفته و تلاش شده این داده‌ها تحلیل و ارزیابی شوند. یافته‌های این تحقیق نمایانگر این مطلب است که رند از منظری عمیق‌تر و فلسفی‌تر به نقد مبانی اخلاقی سوسیالیسم و نظریۀ اقتصاد اشتراکی می‌پردازد؛ حال آنکه هایک بیشتر به پیامدهای اخلاقی و اجتماعی این دیدگاه در جامعه توجه می‌کند.
صفحات :
از صفحه 127 تا 155
نویسنده:
حنانه پروین ، امیرعباس علیزمانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
با سقوط تفکر پوزیتیویستی و اهمیت‌یافتن ارزش‌ها، بحث از معنای زندگی به‌عنوان موضوعی مستقل در فلسفه مطرح شده است؛ اما معنای زندگی همواره دغدغۀ روزمرۀ انسان بوده است. زندگی روزمرۀ انسان مدرن در کلان‌شهرها می‌گذرد و معنای زندگی برای او تحت‌تأثیر ساختارهای کلان‌شهر متحول می‌شود. بنابراین، جستجوی معنای زندگی مدرن باید چگونگی تأثیرپذیری انسان از ساختارهای کلان‌شهر را مورد توجه قرار دهد. در این مقاله به سراغ معماری، یکی از مؤلفه‌های مهم زندگی کلان‌شهری که چهرۀ ظاهری شهرها را به شدت تحت‌تأثیر قرار داده رفته‌ایم تا با بررسی تحولات و ویژگی‌های سه عنصر معماری یعنی خانه، خیابان و شیشه، به سؤال «معماری مدرن دارای چه ویژگی‌هایی است و این ویژگی‌ها چگونه بر معنای زندگی تاثیر می‌گذارند؟» پاسخ دهیم. روش تحقیق منطبق بر روش کتابخانه‌ای و شیوۀ بحث، تحلیلی بوده است. یافته‌ها نشان دادند که عناصر معنایی ذیل هر مؤلفه، به‌غایت مشترک یا متعلق به نیای مشترکی هستند. به‌این‌ترتیب معلوم شد که معماری مدرن در کلان‌شهرها به طور کلی ویژگی‌های مشابهی دارد که چالش دربارۀ معنای زندگی را بیش از هر چیز معطوف به ازخودبیگانگی و شیءوارگی، تنهایی، درک سطحی و کم‌عمق، عدم آرامش و امنیت می‌کند.
صفحات :
از صفحه 186 تا 218
  • تعداد رکورد ها : 7