جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > پژوهش های فلسفی - کلامی > 1399- دوره 22- شماره 4
  • تعداد رکورد ها : 6
نویسنده:
جمال کدخداپور ، عسگر دیرباز
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اختیارگرایان، معتقدند تنها در یک جهان نامتعیّن است که می‌‌توان انسان را دارای ارادۀ آزاد دانست‌‌، اما نامتعیّن بودن جهان منجر به شانسی و اتفاقی شدن امور آن و نفی ارادۀ آزاد می‌شود. بنابراین، «استدلال شانس» مهم‌ترین مشکل اختیارگرایان است. پاسخ‌‌های آنان در برابر صورت‌‌بندی تبیینی این استدلال را به سه دسته می‌‌توان تقسیم کرد. دسته اول، به مصادره به مطلوب بودن این استدلال قائلند و تبیین تقابلی را تنها برای انتخاب‌‌های متعیّن ممکن می‌‌دانند و طلب آن را از موقعیت‌های نامتعیّن، غیر منطقی و دوری می‌‌دانند. گروه دوم، باور دارند با این ‌که برای انتخاب‌‌های نامتعیّن تبیین تقابلی نداریم، اما می‌‌توان آزادی کُنش‌گر در انتخاب‌‌های نامتعیّن را با تبیین غیر تقابلی توضیح داد. دسته سوم، با ارائهٔ مثال‌هایی در صدد ارائهٔ تبیین تقابلی برای برخی از انتخاب‌‌های نامتعیّن بر‌آمده‌اند؛ در این صورت، شانسی دانستن انتخاب‌‌های نامتعیّن و نفی ارادۀ آزاد در چنین شرایطی رد می‌‌شود. در این مقاله بعد از مقدمه‌‌ای در باب چیستی اِشکال شانس، به انواع صورت‌‌بندی آن و پاسخ‌های اختیارگرایان به صورت تبیینی این استدلال پرداخته و در نهایت‌‌، به این نتیجه می‌‌رسیم که اختیارگرایان از عهدهٔ پاسخ به این اِشکال بر نیامده‌‌اند و «اِشکال شانس» هنوز به صورت چالشی حل ناشده پیشِ روی آنهاست.
صفحات :
از صفحه 5 تا 26
نویسنده:
حجت ایمانی کیا ، فاطمه انصاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دو نظریۀ شَبَح مُحاکی و وجود ذهنی در مسئلۀ رابطه صورت ذهنی با واقعیّتِ خارجی‌‌، رقیب یک‌دیگرند. اگر چه برخی عباراتِ طرفداران نظریهٔ شَبَح مُحاکی حاکی از آن است که صورت ذهنی با واقعیّتِ خارجی این‌همانی نداشته و بلکه تباین دارد‌‌، امّا با استناد به برخی عباراتِ دیگر‌‌، می‌توان گفت که هواداران این نظریه، این‌همانی صورت ذهنی با واقعیّتِ خارجی را قبول دارند. از سویی‌‌، هوادارن نظریهٔ وجود ذهنی، بر این ادعا هستند که این‌همانیِ ماهوی میان صورت ذهنی با واقعیت خارجی برقرار است. با تحلیلِ مفهومِ این‌همانیِ ماهوی و نیز با تمرکز بر دو اصل تمایزناپذیریِ این‌همان‌ها و این‌همانیِ تمایزناپذیرها‌‌، روشن می‌شود که اولاً، ادّعای این‌همانیِ ماهوی در نظریۀ وجود ذهنی گزاره‌ای تحلیلی و همان‌گویانه است و یا دست‌کم مقصود آنان را نمی‌رساند و ثانیاً، در نهایت‌‌، منظورِ طرفدارانِ آن‌‌، همان ادّعای طرفدارانِ شَبَح مُحاکی است. در این پژوهش - با روش توصیفی۔تحلیلی و به شیوه‌ای نو - نشان داده شده است که ادّعای این‌همانیِ صورت ذهنی با واقعیّتِ خارجی از منظر هر دو دیدگاهِ پیش‌گفته درست است، امّا‌‌ منظورِ هردو دیدگاه از این‌همانیِ صورت ذهنی با واقعیّت خارجی‌‌، این‌همانیِ عرفی بوده است و نه این‌همانیِ عددی.
صفحات :
از صفحه 93 تا 113
نویسنده:
مصطفی شعبانی ، علیرضا منصوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
به اعتقاد ریچارد رورتی، همواره یک تلقی نادرست از فلسفه وجود داشته است که هدف فلسفه را دستیابی به دانشی جاودان و گرفتار تلاشی مذبوحانه برای رسیدن به هدفی به نام «‌حقیقت‌» یا «‌واقعیت‌» می‌شمارد. او با استفاده از استعارۀ ادراکی «آینۀ طبیعت» معرفت‌شناسی بعد از دکارت را حول دو محور مبناگرایی و بازنمودگرایی نقد کرده و رویکرد بدیلی با عنوان «رفتارگرایی معرفت‌شناختی» ارائه می‌کند. رورتی هدف خود را نه ارائۀ راه حل‌هایی برای مسائل فلسفی، بلکه کنار گذاشتن این گونه از فلسفه‌ورزی می‌داند. در مقالۀ حاضر با تکیه بر آموزه‌های عقلانیت نقّاد، ضمن نقد رویکرد تاریخ‌نگارانۀ رورتی نشان داده می‌شود که بازسازی او از تاریخ فلسفه یک‌جانبه است. به علاوه موجّه‌گرایی رورتی مورد نقد قرار می‌گیرد. دیدگاه مبناگرایانه و دیدگاه رورتی با وجود تفاوت‌‌هایی که با هم دارند هر دو به رویکرد موجّه‌‌گرایانه در معرفت‌‌شناسی تعلق دارند، به این معنا که معرفت را نیازمند توجیه می‌انگارند؛ در حالی‌که - چنان‌که عقل‌گرایان نقّاد نشان داده‌اند - موجّه‌‌سازی - چه درونی و چه بیرونی‌‌ - نه ممکن است و نه لازم. در واقع، او بین معرفت‌شناسی و روان‌شناسی خلط کرده و افزون بر این، به دلیل غفلت از معرفت‌شناسی غیرموجّه‌گرا، پیشنهاد ایجابی او، یعنی رفتارگرایی معرفت‌شناسانه‌‌، نیز دچار معضل موجّه‌گرایانه است.
صفحات :
از صفحه 51 تا 70
نویسنده:
محمد ابراهیم ترکمانی ، احمد کریمی ، رسول رضوی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«الهیات گشوده»، گرایشی الهیاتی۔فلسفی است، که تفسیر نوینی از برخی صفات خداوند و لوازم آن ارائه می‌‌دهد. این دیدگاه، بسیاری از آموزه‌‌های الهیات سنّتی (همچون منزّه بودن خداوند، علم پیشین مطلق، قدرت مطلق و ویژگی‌‌هایی از این دست) را نه مبتنی بر کتاب مقدّس، بلکه الهام‌گرفته از فلسفهٔ یونان دانسته، و در مقابلْ تصویری از خداوند ارائه می‌کند که مبتنی بر تشخّص، تغییر‌پذیری و تعامل او با انسان است. یکی از مؤسسین الهیات گشوده، کلارک پیناک است. به اعتقاد او - در ترسیم اعتقادات دینی - اگر چه سنّت و فلسفه باید مورد توجه قرار گیرد، اما «کتاب مقدّس» بیشترین اهمیت را دارد و بر این مبنا، آموزه‌‌های الهیات سنّتی باید مورد نقّادی قرار گیرد. پیناک، گرچه ره‌‌آورد تقریرش را «آزادی واقعی خدا و انسان» می‌‌داند، اما به‌‌نظر می‌‌رسد مبانی روشی او به لحاظ منطقی نامنسجم‌اند. از این‌رو، این پژوهش به ارزیابی دیدگاه پیناک در مبانی روش‌‌شناختی «الهیات گشوده» می‌‌پردازد. به‌‌نظر می‌‌رسد به رغم آن که پیناک - در برخی موارد - ضعف‌های الهیات سنّتی مسیحی، در تبیین معارف الهیاتی را به‌‌خوبی بیان کرده، اما تلاش او در ارائهٔ راهکار - به لحاظ روشی - قابل نقد است. این مقاله با روش توصیفی۔تحلیلی و با رویکرد روش‌‌شناسی بنیادین، در صدد ارزیابی آرای پیناک در مبانی روش‌‌شناختی «الهیات گشوده» است.
صفحات :
از صفحه 115 تا 136
نویسنده:
عبدالله عابدی فر ، محسن جوادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عدالتِ عام فضیلتی است که افراد را به نظم و خیرات جمعی دعوت می‌کند تا به‌وسیله آن به سعادت برسند. مقالۀ حاضر به بررسی و تبیین نظریۀ عدالتِ عام و خیر مشترک و نقش آن در جهت‌دهی و تنظیم قانون از دیدگاه توماس آکوئیناس می‌پردازد. آکوئیناس - با تأسی از ارسطو و الهیات مسیحی‌‌ - عدالتِ عام را فضیلتی عام می‌‌داند که دارای موضوع خاص، یعنی «خیر مشترک» است. عدالتِ عام همان فضیلت است که از جهت محتوا و جوهر با فضیلتْ یکسان و از جهت مفهوم یا صورت با آن متفاوت است. نظریهٔ عدالتِ عام در آکوئیناس‌‌‌‌ هم به‌‌نوعی دِین قانونی(الزام به رعایت قانون جامعه) را فرمان می‌‌دهد و هم به ‌نوعی دِین اخلاقی(الزام به رعایت فضیلت اخلاقی) را در دستور کار خود دارد. این نظریه مدِّ نظر آکوئیناس‌‌‌‌ در جامعه‌‌ای معنا پیدا می‌‌کند که در آن اگر حاکم قانون وضعی را بر اساس قانون الهی و قانون طبیعی درستْ تدوین و ترویج کند، معیار این نظریه را برآورده می‌‌کند. بنا‌براین‌‌، نظریهٔ عدالتِ عام - در نهایت - به ‌قصد حاکم و نوع حکومتی وابسته است که در آن جامعه در جریان است تا افراد را به خیرات مشترکشان هدایت کنند و به سعادت حقیقی‌‌شان برساند.
صفحات :
از صفحه 27 تا 49
نویسنده:
بیان کریمی ، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نیچه و لویناس از برجسته‌‌ترین فیلسوفان معاصر هستند که بر ضرورت گذر از سوبژکتیویسم عقلانی تأکید کرده‌‌اند. آن‌‌ها به دنبال تلاش برای اندیشۀ دوباره در باب معنای اخلاق در جهانی بودند که نه دین و نه فلسفه‌‌های اخلاقی دیگر نمی‌‌توانستند مراجع یقینی و محکمی را برای بحران انسان معاصر ایجاد کنند. لویناس و نیچه هر دو در تلاش برای معنای سوبژکتیویته، بینش‌‌های مختلفی ارائه کرده‌‌اند و تلاش آن‌‌ها در یافتن معنای سوبژکتیویته با ضرورت واسازی معنای اخلاق نیز همراه بوده است. بر همین اساس، با محور قرار دادن ابَرانسان (نیچه) و دیگری (لویناس) به جست‌وجوی باز ارزش‌گذاریِ ارزش‌‌ها (نیچه) و مسئولیت اخلاقی نامتقارن (لویناس) پرداخته و در این راستا، نگاه کاملاً متفاوتی با نگاه سنّتی به اخلاق اتخاذ کرده‌‌اند. برغم آن که این دو فیلسوفْ با نقطه نظرهای مشترکی آغاز می‌‌کنند‌‌، اما روش‌‌‌‌، تفسیر و نتایجشان با هم متفاوت است. نیچه با رویکردی تبارشناسانه‌‌، ارادهٔ قدرت در سوژه فعّال و تولد ابَرانسان را به قصد پایان دادن به تاریخ بسط نیهیلیسمْ مطلوب و عملی شمرده و لویناس با رویکردی پدیدارشناسانه و با طرح مفهوم «مسئولیت نامتقارن» در سوژه منفعل‌‌، پایان تاریخ غفلت از دیگری و سوبژکتیویسم عقلانی را مطرح کرده است. پیشنهاد نهایی این است که نگرش‌‌های نیچه دربارۀ انسان ترکیبی از رویکرد طبیعی‌‌گرایانه و فراانسان‌‌گرایانه است و با تقدم خودگزینی‌‌، نگاهی منفی به دیگری ابراز کرده است؛ در حالی که فلسفۀ لویناس انسان‌‌گرایانه‌‌ و بیناذهنی است و اخلاق با بازشناسی تقدم دیگری آغاز می‌‌شود.
صفحات :
از صفحه 71 تا 91
  • تعداد رکورد ها : 6