جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > تاریخ فلسفه > 1395- دوره 6- شماره 4
  • تعداد رکورد ها : 4
نویسنده:
محمود رضا مراديان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نوشتار حاضر به بررسي فلسفه زبان از ديدگاه سهروردي در قالب «تشکيک در کلمه» با استناد به کتابها، رساله¬ها و داستانهاي رمزي وي ميپردازد. براي نيل به اين مقصود، ابتدا، کتب، رسائل و داستانهاي سهروردي بعنوان منابع دسته اول و همچنين منابع دست دومي که به شرح حکمت اشراق پرداخته يا در آنها سخني دربارة زبان و ماهيت آن ذکر شده، مورد مطالعة دقيق قرار گرفته و نکات مربوط، جداگانه گردآوري گرديده و سپس مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است. تحليل محتواي اين نکات منجر به کشف حقيقتي بنام «تشکيک در زبان» يا بعبارت دقيقتر، «تشکيک در کلمه» شد. همچنين نتايج اين پژوهش نشان ميدهد که سهروردي با اتخاذ رويکردي تقليل¬گرا، محور فلسفه زباني خود را بر «کلمه» قرار داده و براي آن سه مرتبه کلي¬ وجودي و نوري به نامهاي «کلمات کبري»، «کلمات وسطي» و «کلمات صغري» در نظر گرفته است. کلمات کبري در رأس، کلمات وسطي در ميان و کلمات صغري در پايينترين حد اين مرتبة وجودي قرار دارند. اين کلمات، بواسطه «کلمة عليا»، از حضرت حق صادر ميشوند و منشأ خلقت در عالم هستي يا عالم امکان ميباشند. در فرايند آفرينش، ابتدا، حضرت حق يا واجب¬الوجود يا نورالانوار، «کلمه عليا» را خلق ميکند. کلمه عليا مانند نورالانوار يا واجب¬الوجود يا خداوند، واحد و مجرد است، اما از نظر مرتبه و نورانيت از خداوند پايينتر است؛ چون وراي پروردگار نور و کلمه‌يي نيست. کلمه عليا معادل با «نور اقرب» در حکمت اشراق سهروردي و «عقل اوّل» در فلسفة مشائي فارابي و ابن‌سيناست و از انوار اين کلمه، کلمات کبراي ديگري ايجاد ميگردد. بر اساس متون نگارش يافته در باب حکمت اشراق، «آخرين کلمه کبري»، جبرئيل يا عقل فعّال يا عقل دهم است. کلمه جبرئيل يا روح¬القدس، باعث ايجاد کلمات نازلتري بنام کلمات وسطي و کلمات صغري ميشود. در حکمت اشراق، کلمات وسطي، معادل با نفوس فلکي نه¬گانه¬اند و بلحاظ مرتبه وجودي از کلمات کبري نازلترند. کلمات صغري که از اشراق کلمه جبرئيل يا عقل فعّال بوجود مي¬آيند، معادل با نفوس ناطقه انسانيند كه نوشتار حاضر به بررسي هركدام بطور مفصل ميپردازد.
صفحات :
از صفحه 147 تا 162
نویسنده:
محسن حبيبی، محمدصادق رضايی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حقيقت و معناي آن همواره در طول تاريخ، محل بحث و بررسي عرفا و فلاسفه بوده است. فلاسفه عمدتاً حقيقت را بمعناي منطقي آن لحاظ کرده‌اند؛ اگرچه توسط برخي فلاسفه همچون ملاصدرا در فلسفه اسلامي و هايدگر در فلسفه غرب، حقيقت بمعناي وجودي خود نيز مورد توجه قرار گرفته و بسيار به فهم خاص عرفاي اسلامي از معناي حقيقت نزديک بوده است. معناي حقّ از نظر عرفا بشدت متأثّر از معناي آن در فرهنگ قرآني و روايي است. از جمله اسماء الهي يادشده در قرآن «حقّ» است و خداوند باريتعالي از خود با اين نام ياد كرده است. حکمايي چون ابن‌عربي براي تثبيت مذهب خويش استناد به آيات و روايات را سرلوحه كار خود قرار داده‌اند. عرفاي مسلمان به اين واقعيت دست يافته‌اند که تنها يک حقيقت در عالم وجود دارد و آن ذات باري است و غير از او هر چه لباس وجود پوشيده، اعتباري و ظهورات آن حقيقت بحت و بسيط است. به همين دليل است که عرفا مذهب فلاسفه‌‌يي را که قائل به وحدت تشکيکي وجود هستند، آميخته با شرک دانسته و خود قائل به وحدت شخصيه و حقيقيه وجود شده‌اند. ازاينرو، تنها راه شناخت حقيقت را قرب و نزديکي به آن تلقي كرده و بدنبال يافتن راههايي براي نزديک شدن به آن حقيقت اصيل بوده‌اند. از سوي ديگر، عارف، نفس انسان را کاملترين مظهر الهي ميداند و به اين ترتيب اولين قدم در عرفان اسلامي براي دستيابي به معرفت‌ا‌لله، نيل به معرفت‌النفس است. ابن‌عربي نيز براي شناخت آن حقيقت واحد سير و سلوک الي‌الله را حياتي ميداند.
صفحات :
از صفحه 101 تا 128
نویسنده:
مسعود احمدی افزادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ابن‌عربي يكي از شخصيتهاي مهم عرفان نظري در جهان اسلام است. او بواسطه استفاده از مرده ريگ عرفاي بزرگ اسلامي و بويژه ايراني از يكسو و نيز برخورداري از ميراث فكري متفكران مسلمان در غرب سرحدات اسلامي و بويژه اشبيليه يا همان سويل، جايگاه منحصر به فردي در ميان عارفان مصنف مسلمان دارد. منزلگاه فرهنگي اندلس بعنوان خط تقارن فكري عرفان اسلامي با عرفان مسيحي و بخصوص با عرفان يهودي برآمده از پس قرنها در اين نقطه از زمان و مكان و تأثيرگذاري ابن‌عربي بر اين جريانها ضرورت شناخت مستمر او را با قلمهاي مختلف بيشتر نشان ميدهد و در اين ميان او را بايد با فصوص الحكم در ترازوي شناخت قرار داد؛ چرا كه اين اثر بزرگ ابن‌عربي محصول جدي جريان تاريخي عرفان اسلامي و اندلس است. شارحان زيادي فصوص الحكم را شرح كرده‌اند كه همه لزوماً دست ارادت به مصنف نداده‌اند بلكه آراء او را در شرحهايشان نقد نيز كرده‌اند لكن همه او را به بزرگي فكر در اين اثر ستوده‌اند. نوشتار حاضر نگاهي تحليلي به شخصيت محيي‌الدين مي‌اندازد و فصوص الحكم را در ترازوي نگاه مصنف و شارحان آن مورد بررسي شناختي شكلي و محتوايي قرار ميدهد تا از زواياي اين شناخت، جستارهاي بعدي را بصورت تطبيقي در محيط بين‌الادياني اندلس بهتر بتوان انجام داد و انديشه‌هاي اين بزرگمرد مكتب اندلس را در نقطه تقارن فرهنگها بهتر درك كرد.
صفحات :
از صفحه 73 تا 100
نویسنده:
حسین هوشنگی، عباس ذهبی، فرزانه مصطفی پور
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقاله پيش‌رو، با استفاده از روش توصيفي تحليلي به بررسي کارکرد عقل در حوزه دين در انديشه کلامي قاضي عبدالجبار معتزلي و قاضي ابوبکر باقلاني پرداخته است. در همين راستا، رويکرد عقلاني هر دو، در تفسير قرآن و کارکرد عقل در حصول احکام شرعي دين، مورد مقايسه و بررسي قرار گرفته است. حاصل اين بررسي نشان ميدهد آنچه اين دو را از هم متمايز ميکند بيش از هرچيز، رويکرد آنها در مواجهه باعقل و چند و چون نسبت آن با وحي است. بنابر اين تحقيق، قاضي عبدالجبار به عقل و استدلالهاي عقلي اصالت داده، همواره در فهم کلامي خود از دين، عقل را بعنوان ابزار شناخت بکار گرفته و حتي گاه در موارد تعارض حکم عقل با ظاهر آيات و روايات بي محابا، اولويت نخست را به عقل داده و براحتي به تأويل يا نفي اعتبار گزارههاي مخالف عقل پرداخته است. ترجيح نقل بر عقل و اولويت نص نازل شده اعم از قرآن، سنت و عمل صحابه، مهمترين اصل معرفت‌شناختي باقلاني است. با اين حال نظام فکري باقلاني، در واقع آغاز ورود کلام اشاعره به مقدمات عقلي بود که قواعد عقلي را تابع عقايد ميدانست و معتقد بود که ايمان به مفاد و مضمون آنها واجب است. زيرا اين ادله، متوقف بر عقايد مزبور است.
صفحات :
از صفحه 163 تا 190
  • تعداد رکورد ها : 4