جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > ژرفاپژوه > 1393- دوره 1- شماره 1
  • تعداد رکورد ها : 6
نویسنده:
عباس هاشمی، حمید مهرآذر
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
با پیروزی جنبش مشروطه خواهی، دوران جدیدی در حوزة اندیشه سیاسی در ایران آغاز گردید. این حادثة تاریخی، تنها وقوع تحول در صحنة مناسبات سیاسی و اجتماعی نبود، بلکه از همان آغاز دارای عناصر مفهومی نوآیینی بود که به ضرورت واکنش دو گروه از علما و فقهای دینی را در موافقت یا مخالفت با آن برانگیخت. در این میان، شیخ فضل الله نوری که در ابتدای جنبش با آن همراهی می کرد، در ادامة مسیر به مخالفت با آن برخاست. این مقاله درصدد آن است تا به این پرسش اساسی پاسخ دهد که دلایل مخالفت شیخ نوری با مشروطه چه بود و او با اتکا به چه مبنایی رأی به حرمت مشروطه داد؟ فرضیة مقالة حاضر این است که مخالفت شیخ نوری با مشروطه نه از موضع دفاع از استبداد، بلکه برای دفاع از اقتدار شرع بود که به زعم وی با مشروطه خواهی به خطر افتاده بود. براین پایه، او با وفاداری به صورت شریعت و مبانی فقهی و نظام سنت قدمایی خود، از همان ابتدا اصل را بر اجرای احکام شرعی گذارده بود که به زعم وی مقرر بود تا با برپایی مشروطه عملی شود. اما ادامة مسیر و روشن شدن اختلافات در وظایف تقنینی مجلس شورا و میزان دخالت یا نظارت فقها در امر قانون گذاری و مباحثی چون نمایندگی، مساوات و حریت شیخ را به این نتیجه رساند که این اساس جدید با مبانی نظری و شرعی وی نسبتی ندارد و در این میان قرائت شرعی مشروطه خواهان دینی نیز نتوانست بر مخالفت های مبنایی وی فائق آید.
نویسنده:
علیرضا ملایی توانی,فریده باوریان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در تاریخ مبارزات مردم ایران، که به پیروزی انقلاب اسلامی انجامید احزاب و گروه های متعدد، دخالت داشته اند، اما نقش آفرینی آنان در بطن حوادث منتهی به پیروزی انقلاب یکسان نبوده است. بلکه هر یک، استراتژی مبارزاتی خاصی را دنبال کرده اند. در این راستا جبهة ملی جریانی بود که به شیوۀ مبارزة پارلمانی علیه رژیم گرایش داشت، اما در چند ماهۀ منتهی به پیروزی انقلاب به تغییر رفتار در روند مبارزاتی خویش روی آورد. با توجه به این امر، این مقاله درصدد است تا ضمن ارزیابی عملکرد جبهۀ ملی در اوج تحولات انقلابی به این پرسش پاسخ دهد؛که چرا جبهة ملی به رغم روند مبارزاتی خویش به همراهی با انقلابیون مذهبی به رهبری امام خمینی پرداخت؟ نگارندگان بر این باوراند که جبهه ملی از یک سو، با آگاهی از ناکارآمدی رویکرد مبارزاتی خویش در فضای تازه و ازسوی دیگر، با توجه به سازش ناپذیری رهبری نهضت در مخالفت با حکومت پهلوی و براندازی آن، به همگامی با انقلابیون مذهبی پرداخت اما در این مسیر تنها به نقشی حاشیه ای اکتفا کرد و نتوانست نقش قابل توجهی ایفا کند.
نویسنده:
حسن حضرتی,مینا آونج
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اعتبارنامه سندی است که به موجب آن پیروزی نامزدی در انتخابات به رسمیت شناخته می شود و به مرکز اعلان می گردد. نمایندگان مجلس اول شورای ملی، فاقد اعتبارنامه بودند. نخستین اعتبارنامه در مجلس دوم شورا برای نمایندگان صادر شد. اعتبارنامه ها دوره به دوره تغییرات شکلی و محتوایی فراوانی به خود دیدند. در دوره های نخست مجلس شورای ملی این اعتبارنامه ها از حیث شکل و محتوا از قاعده و قانون خاصی پیروی نمی کردند. با مرور زمان و نزدیک شدن به دوره-های پایانی مجلس شورای ملی، نظم و پیوستگی خاصی در آن ها دیده می شود. اما به طور کلی در همة اعتبارنامه ها هیئت نظارت بر انتخابات به همراه مرجعی دولتی به معرفی نماینده مربوط به حوزه خود پرداخته اند و انتخابات را موافق با قوانین و مقررات انتخابات اعلام نمودند. در پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی و با تکیه بر اسناد موجود که همان اعتبارنامه ها هستند، به بررسی تحولات و تغییرات شکلی و محتوایی اعتبارنامه های بیست و چهار دورة مجلس شورای ملی پرداخته می شود و مندرجات و محتوای آن ها با یکدیگر مقایسه می گردد.
نویسنده:
محسن بهشتی سرشت,لیلا حیدری باطنی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از سازمان های سیاسی و مخفی دوران پهلوی با رویکردی مذهبی، سازمان مجاهدین خلق بود ، که در سال 1344 تشکیل شد، سازمان مجاهدین خلق بود. اعضای اصلی آن این سازمان، جوانان مسلمانی بودند که هدفشان مبارزه بر علیه ضدعلیه حکومت با طرد هرگونه خط مشیخط مشی مسالمت آمیز و اتخاذ روش مسلحانه بود. بنیان گذاران آن محمد حنیف نژاد، سعید محسن و عبدالرضا نیک بین بودند. بر اثر ضربه ای که در سال 1350 از طرف ساواک به سازمان وارد شد، رهبران اصلی آن اعدام شدند و با نفوذ افراد مارکسیست در کادر رهبری، آنان به این جمع بندی رسیدند که دین اسلام جواب گوی اهداف سازمان برای عملیات چریکی و مسلحانه نیست. آنان با اذعان به اینکه مارکسیسم می تواند جایگزین ایدئولوژی اسلامی شود، از اسلام به سمت مارکسیسم تغییر ایدئولوژی داده دادند و دچار انشعاب فکری شدند.در پی این اتفاق افراد مذهبی، مانند سید مجید شریف واقفی از گروه مارکسیستی جدا شدند و به شیوه های مختلف گوناگون به مخالفت با سازمان مخالفت پرداختندکردند. در پی به شهادت رسیدن شریف واقفی توسط به دست بخش مارکسیستی ، شاخه یۀ مذهبی رسماً از سازمان جدا شد. اکنون پرسش علمی پژوهش این است، با توجه به انشعاب در سازمان، جناح مذهبی سازمان چه عملکردی از خود نشان داد؟ به چند جریان تقسیم شد و هرکدامهر کدام از این گروه ها، چه تفکری را برگزید و چه نقشی در انقلاب ایفا کرد.پژوهش پیش ِرو با استفاده از روش مصاحبه ای، کتابخانه ای و اسنادی به شیوه ی شیوۀ توصیفی- تحلیلی به ابهامات مقاله پاسخ خواهد داد. ازاین رو،از اینرو فرضیه ی فرضیۀ پژوهش این است، گروه های مذهبی سازمان مجاهدین خلق پس از انشعاب ایدئولوژیکی در سال 1354 هرکدام با تفکرات خاص خود در راه پیشبرد انقلاب تلاش کروشیدند، برخی از این گروه ها (( مهدویون- فریاد خلق- هسته های مذهبی- میثمی و امت واحده) با الهام از آراء و اندیشه های امام خمینی و دکتر شریعتی برای پیوستن به انقلاب، به رهبری امام به راه خود ادامه دادند و برخی دیگر (گروه رجوی) با تفکر برتری جوییبرتری جویی و اصل پیشتازی، خود را صاحب اصلی انقلاب برشمردند و به مبارزه با انقلاب پرداختند.
نویسنده:
حمید بصیرت منش,مریم رفیعی وردنجانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
انقلاب اسلامی ایران، برخلاف سایر انقلاب ها با مشارکت اکثر قریب قریب به اتفاقبه اتفاق همهۀ اقشار جامعه به به وقوع پیوست. در این انقلاب، مردم همه ی مناطق و شهرهای کشور سهیم بودند. یکی از ابعادی که می تواند به روشن ترروشنتر شدن مباحث و تحلیل هایتحلیل های انقلاب کمک کند، بررسی تحولاتی است که در شهرها و روستاها به به وقوع پیوسته است. پژوهش حاضر برآن است تا نحوه ی نحوۀ گسترش باورها و اعتقادت اسلامی و انقلابی در شهر بروجن و حوادث و رخدادهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی را در این شهر کوچک مورد توجه قرار دهد. در این رابطه خصوص پس از توصیف تحولات اداری و اجتماعی شهر در دو دهۀ 40دهه40 و 50و50 ش ، با استفاده از روش کتابخانه ای (کتابخانه ای(اسناد، کتاب، روزنامه) ) و مصاحبه هایمصاحبه های متعدد، سیر حوادث و رخدادهای انقلاب در سال 1357 و نقش اقشار مختلف گوناگون در تحولات انقلابی در این شهر مورد بررسی قرارگرفته شده است. براساس یافته های این پژوهش، بافت مذهبی شهر و مسافرت تعدادی از روحانیون متعهد از قم و دیگر نقاط به این منطقه و سخنرانی های روشنگرانهۀ آنان، باعث موجب آشنایی مردم بروجن با جریان کلی انقلاب شد. در داخل شهر فعالیت هایفعالیتهای فرهنگی نهادهای مردمی، مانند «""کانون جوانان اسلامی»"" در آموزش و تربیت نیروهای آگاه و ایجاد فضای انقلابی در بروجن مؤثر بودند. در ابراز مخالفت هامخالفتها و اعتراضات مردم شهر بروجن در سال 1357،سال57 نقش فرهنگیان (فرهنگیان(معلمان و دانش آموزدانش آموزان) قابل جالب توجه است. مردم این شهر علاوه افزون بر نارضایتی منطقه ای، تحت تأثیر جریان و حوادث دیگر شهر ها (مانند اصفهان) به سیل عظیم انقلاب پیوستند.
نویسنده:
نرگس نیک خواه قمصری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
کیفیت و کمّیت مشارکت زنان در رویدادهای سرنوشت ساز تاریخی، از جمله انقلاب ها یکسان نبوده و بنا بر شرایط و موقعیت اجتماعی- فرهنگی جامعه اشکال گوناگونی به خود گرفته است؛ ولی به نوبۀ خود مقولۀ جنسیت را به کانون تصمیم گیری ها و منازعات سیاسی وارد کرده است. انقلاب اسلامی که مهم ترین رخداد مؤثر بر سرنوشت سیاسی و اجتماعی ملت ایران است نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ چراکه فقط پس از گذشت 15 سال از اعطای حق رأی به زنان در قالب برنامۀ اصلاحی انقلاب سفید، محمدرضا پهلوی که به شدت ناخرسندی و اعتراض علما را به بازتعریف نقش های زنانه توسط حکومت برانگیخته بود، مشارکت گستردۀ زنان آن هم با سیمایی متفاوت از الگوهای پذیرفته شدۀ زن سنتی یا مدرن در مبارزات انقلابی تا آنجا توجه ناظران خارجی را برانگیخت که آن را انقلاب چادرها نامیدند. با وجود این، چرایی و چگونگی این مشارکت، از جمله عرصه های مغفول مانده در میان علایق نظری و پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی به شمار می رود؛ ازاین رو، این مقاله برآن است تا با تمرکز بر متون رسمی تولیدشده توسط الیت سیاسی و مطبوعاتی ایران در گسترۀ زمانی سال های 1342 تا 1357 و با استفاده از روش تحلیل گفتمان نشان دهد که جنسیت به عنوان یک برساختۀ گفتمانی چگونه در دو دهه پیش از انقلاب اسلامی در پرتو ظرفیت نظام زبانی و مناسبات قدرت و مقاومت مندرج در آن درون بستری از رخدادهای سیاسی و اجتماعی ساخته شده و مرزهای مألوف و تعیین کنندۀ هویت های زنانه/ مردانه را درنوردید. بدین منظور بستری تاریخی را به تصویر خواهد کشید که درون آن مدلول زنانه/ مردانه به تدریج از جایگاه چندین هزارسالۀ خود بیرون آمده و در پیوند با دال های کانونی گفتارهای رقیب حاضر در متن منازعۀ سیاسی شامل گفتار رسمی حکومت، روحانیت سنتی و نواندیشی دینی و انقلابی، معنا و ساختاری تازه یافته است.
  • تعداد رکورد ها : 6