جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
نویسنده:
حنیف امین بیدختی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
افلاطون‌پژوهی در اواخرِ قرنِ هژدهم و اوایلِ قرنِ نوزدهم دستخوشِ تغییراتِ بنیادین شد. عمده‌ی این تغییرات در آلمان و با محوریتِ دو افلاطون‌شناسِ رمانتیک، فریدریش شلگل و فریدریش شلایرماخر رخ داد. این انقلابِ نظری البته پیشتر از این دو نفر، و با کسانی چون دیتریش تیدِمان و ویلهلم گُتلیب تِنِمان، آغاز شده بود، ولی با این شلگل و شلایرماخر به اوجِ خود رسید. گرچه افلاطون‌پژوهیِ شلگل نزدِ معاصران‌اش تا اندازه‌ی قابلِ توجّهی زیرِ سایه‌ی کارِ شلایرماخر رفت، نقشِ او در شکل‌گیریِ افلاطونِ رمانتیک و افلاطون‌پژوهیِ مدرن انکارناشدنی است. این نقش با تصحیح و چاپِ مکاتباتِ شلایرماخر توسطِ دیلتای روشن شد. برای شناختنِ سرشتِ افلاطون‌پژوهیِ مدرن و نیز شیوه‌ی نگرشِ رمانتیک‌ها به فلسفه، شناختِ نقشِ شلگل و تأثیرِ اندیشه‌های افلاطون‌پژوهانه‌ی او ضروری است. نوشته‌ی پیشِ رو به افلاطون‌شناسیِ شلگل اختصاص دارد و نخستین گام در این راستا در زبانِ فارسی است. برداشتِ شلگل از افلاطون همراستا با تلقیِ او از فلسفه‌ی آرمانی به طورِ کلی است. در اینجا، با رجوع به مستندات، نخست نقشِ شلگل در جنبشِ افلاطون‌پژوهیِ رمانتیک و راه‌اندازیِ پروژه‌ی ترجمه‌ی همه‌ی نوشته‌های افلاطون به آلمانی بررسی و تشریح می‌شود. سپس به عناصرِ فلسفیِ تفسیرِ رمانتیک از افلاطونِ پرداخته می‌شود. این عناصر عبارتند از: اندیشه‌ی گسترشِ درونیِ فلسفه‌ی افلاطون، نادستگاه‌مند بودنِ فلسفه‌ی افلاطون، و نیز فهم‌ناپذیر یا بیان‌‌ناپذیر بودنِ کلّ یا واقعیت. سپس سه مساهمتِ اساسیِ شلگل در افلاطون پژوهی بررسی می‌شوند، که عبارتند از: برجسته‌کردنِ آیرونی، ارائه‌ی نظریه‌ای برای ترتیب و تعیینِ اصالتِ محاوره‌های افلاطون، و نیز داوری‌اش در موردِ «آموزه‌های نانوشته‌».
نویسنده:
محمد (جلال الدین) ملکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئلۀ«حرکت» از جمله مسائلی است که از همان آغاز و شگل‌گیری فلسفه در ایران و یونان، شکل گرفت و مورد توجه و تاکید فیلسوفان واقع شد و از این رو، رساله‌ها و کتاب‌های بسیاری در این باره نوشته‌اند. یکی از آن مسائل که ذیل این موضوع مورد بررسی قرار گرفته، حرکت در «جوهر اشیا» است که ملاصدرا آن را ابتکار و مطرح کرده است. این مسئله از زمان طرح تا به امروز مورد نقد و اِبرام قرار گرفته و موافقان و مخالفانی را نیز برانگیخته است. او مدعی است حرکت جوهری«حرکتی است که در ذات اشیا رُخ می‌دهد». این مقاله بر آن است ضمن اشاره‌ای به حرکت جوهری، دیدگاه فیلسوف معاصر استاد عابدی شاهرودی را که با عنوان«تکمله‌ای بر نظریّۀ حرکت جوهری» است به اختصار بیان کند. در این نظریه، حرکت، یک حرکت تالیفی است که بر اساس نظریه حرکت بُرداری، نظریه ملاصدرا را که کاستی هایی دارد و در متن مقاله به برخی از آنها اشاره شده است، آن کاستی ها جبران می شود. از این‌رو، نخست حرکت جوهری را بر اساس تعریف ملاصدرا به اختصار بَررسیده و سپس نظریّۀ استاد که با عنوان«حرکت بُرداری» تکمله‌ای بر حرکت جوهری ملاصدرا آمده که در آن زمان یک حادثه غیر قابل برگشت است، برخلاف نظر استاد که زمان یک امر قابل برگشت است، تبیین شده است.
نویسنده:
محمد هاشمی ، امیر مازیار ، عرفان ناظر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از دیدگاه ارسطو شخصیتتراژدی باید از نظر اخلاقی خوب، یعنی فضیلتمند باشد و برای اینکه بتواند در مسیر سعادت قرار گیرد، باید طی کنش انتخاب‌گرانه و آگاهانه، قاعدۀ حد وسط اخلاقی را رعایت کند. بر همین مبنا، در این پژوهش این پرسش مطرح می شود که چگونه می‌توان پیوندِ میانِ کنش و شخصیت اخلاقی را توضیح داد؟ برای تأمل و تبیین پاسخ این پرسش، فن شعر در کنار اخلاق نیکوماخوس مورد خوانش و تفسیر قرار می‌گیرد. هدف این است که با تکیه بر نسبت میان کنش و شخصیت اخلاقی در فن شعر وجوه متعدد کنش و تنیدگی آن با شخصیت و اخلاق _در وجه ایجابی و چه سلبی_ نمایان شود. اهمیت و ضرورت این پژوهش در آن است که به روشن کردن بخش‌های مهمی از فن شعر، با تکیه بر یافتن جایگاه آن در نظام فلسفۀ اخلاقی ارسطو یاری خواهد رساند. نتیجه‌ای که از این پژوهش بدست می آید این است که فن شعر را باید در چارچوب فلسفۀ ارسطو _ به‌ویژه فلسفۀ اخلاق_ مورد خوانش قرار داد و نیز کنش، در اندیشۀ حاکم بر فن شعر، در حالی که با شخصیت اخلاقی پیوند دارد اما بر آن تقدم نیز دارد.
نویسنده:
اکبر اسد علیزاده ، سید علی اصغر علوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله بداء به عنوان یکی از مسائل مهم و چالش برانگیز در میان متکلمان مطرح بوده و با توجه به اینکه با علم الهی و تقدیرات خداوند در ارتباط است فهم حقیقت آن با چالش روبرو شده است. بداء اساساً مبتنی بر عملکرد انسان است و به تغییر در سرنوشت انسان در حوزه امور جزیی مربوط می‌شود. استاد جوادی همانند دیگر دانشمندان امامیه، تحول در قضا و قدر الهی را موجب جهل در ساحت الهی نمی‌داند بلکه راه حل این مسئله را در درک صحیح از آن ارزیابی می‌کند و بر این باور است که منکرین این مسئله، بداء را به معنای صدور نظر جدید یا ظهور بعد از خفاء گرفته‌اند که امامیه بر آن معتقد نیست، بلکه بداء نسبت به انسان‌ها به معنای ظهور بعد از خفاء است لکن نسبت به خداوند به معنای ابداء است. در این پژوهش مسئله بداء در اندیشه کلامی استاد جوادی آملی با روش توصیفی، تحلیلی، مورد بررسی قرار گرفته و با بهره‌گیری از مستندات و براهین نقلی، نوآوری‌های ایشان تبیین شده است. یافته‌های پژوهش حاضر، حاکی از آن است که مسأله بداء از نگاه فلسفی و کلامی استاد جوادی آملی دور نمانده و بر اساس مبانی حِکمی و کلامی به این مقوله در آثار خود پرداخته است، او معتقد است خداوند بر اساس علم ذاتی و شهودی به حدوث و پایان هر رخدادی احاطه کامل و کافی دارد و محدوده پیدایش بداء در عین‌حال که خارج از ذات الهی است ولی با آن ارتباط تنگاتنگی دارد
نویسنده:
عبدالله نصری ، حمیده مظاهری سیف
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله نسبت سبک‌زندگی با معنای‌زندگی در مکتب رواقی مورد بررسی است. مکتبی کهن که معنای فلسفه را شیوه زیستن می داند و داعیه سبک سازی دارد و آموزه های آن امروزه مورد توجه قرار گرفته است. چگونگی سبک‌زندگی از دغدغه‌های بشر است و برای شناسایی نقاط قوت و ضعف آن، جهت ارائه سبک ‌ایده‌آل باید معنای زندگیِ مرتبط و مؤثر در آن را جست. معنای زندگی برمبنای هستی‌شناسی و انسان‌شناسی و ارزش‌شناسی شکل می‌گیرد. پس از استنباط آن در مکتب رواقی، آموزه‌های رفتاری ایشان در 4 عرصه تعامل با خود، با خدا، با دیگران و با هستی مورد بررسی است. وجود خلأها و نقایض چون چگونگی تفسیر ماهوی هستی و انسان در مبانی فکری رواقیون باعث بروز معنای چندپهلو و مبهم از زندگی شده و به تبع آن سبک زندگی حاصل از این مکتب با تعارضات و چالش‌هایی چون چگونگی ارتباط با خالق و تعهدات عملی ناشی از آن بودن، ارتباطات انسانی و چگونگی تعامل با هم‌نوعان و چگونگی پذیرش مدرنیته و تاب آوری اقتضاعات زندگی فن‌آورانه روبرو است. روش این مقاله عقلی-تحلیلی است.
نویسنده:
محمود صوفیانی ، آری الداودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده: سرآغاز سرنوشت ما با شر پیوند خورده به گونه‌ایی که داستان اولین انسان، یعنی آدم و حوا فقط یک اسطوره تهی و داستان دینی نیست، بلکه روایت نبرد آزادی و خودمختاری انسان است. شر در اندیشه هگل مربوط به خود اندیشه است. هگل در تبیین مسئله شر، اول سراغ ریشه شر می‌رود و در این راستا به کوچه اندیشه برمی‌خورد. اندیشه‌ای که در دل روح بعد از تجسم یافتن و ناپدیدشدن و ورای جسمانیت باری دیگر در سخن و عقل بیان می‌شود. این اندیشیدن معیارهای خود را دارد و ملاک آن آزادی است، آزادی ذات و جوهر آگاهی است؛ اما خود این آزادی از نظر هگل نمی‌تواند بدون هیچ شور و شری بوجود بیاد. هدف این مقاله این است که در پرتو دیالکتیک امر شر تبیین شود که در عین نفی کردن آزادی می‌تواند خود آزادی که غایت انسان است از طریق شر که دارد آزادی را نفی می‌کند، بوجود بیاد، یعنی ضرورت بودن آن. وقتی فرد خودآگاه می‌خواهد وارد این مسیر شود، نمی‌تواند فقط به ندای درونی خود تکیه کند و قانون وضع کند تا دیگری آن را شناخته شده جلوه دهد. برای همین یا باید خود را در خلوص خود پاک نگه دارد که به ریاکاری دچار می‌شود، یا اینکه وارد شر می‌شود. میان بیهودگی جان‌زیبا و شر، هگل معتقد است که شر گزینه بهتری است تا عقلانیت به مسیر غایی خود که آزادی است، برسد.
نویسنده:
فریده لازمی ، ذوالفقار همتی آرقون
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در نیمة دوم سدة هجدهم، هیوم با نشر فلسفة غیردینی وجود خدای مسیحیت را نامحتمل دانست، و از سوی هم‌عصران خود نشان خداناباور محض را دریافت کرد. به‌تازگی، و به‌رغم تفسیرهای دو‌ قرن گذشته، هیوم نه به‌عنوان فیلسوفی خداناباور، بلکه به‌عنوان فردی ندانم‌گرا، خداپرست، و خداباور معرفی شده است. مطابق این سه نگرش‌، گویی هیوم، یا ادعاهای خداپرستی افراطی و خداپرستی حداقلی را به تعلیق در آورده است، یا وجود خدا را به‌طور صریح تصدیق کرده است، و یا از تعهدی گنگ نسبت به وجود خرد برینی که منشاء، خالق و فرمان‌روای این جهان است، دفاع کرده است. مقالة حاضر، ضمن رد چهار قرائت فوق، نشان می‌دهد هیوم یک خداناباور ضعیف و غیرجزمی است. زیرا این فیلسوف، در درجة نخست، با بی‌اساس دانستن ادعاهای خداپرستی افراطی، وجود خدا را، با مجموعة غنی از صفات، نامحتمل خوانده است. با این‌حال، نگرش هیوم نسبت به خداپرستی حداقلی این چنین تند‌‌و‌‌تیز نیست. خداپرستی ‌حداقلی، نه نادرست‌ است، و نه تردید‌آمیز است. به‌زعم او، خداپرستی ‌حداقلی تهی و بی‌فایده است. آن‌چنان تهی، بی‌فایده، و ناکامل، که شایستة مقابله از سوی شکاک نیست. در واقع، هیوم خداپرستی حداقلی را، نه انکار کرده است، نه تعلیق کرده است، و نه تصدیق کرده است. که اگر انکار می‌کرد شایستة دریافت عنوان خداناباور محض می‌بود، اگر تعلیق می‌کرد شایستة دریافت عنوان ندانم‌گرای محض می‌بود، و اگر تصدیق می‌کرد شایستة دریافت عناوین خداپرست حقیقی و خداباور ظریف می‌بود.
نویسنده:
فاطمه صادق زاده قمصری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا نفس ناطقه را دارای شئون ادراکی و اجرایی می‌داند. انسان می‌تواند در مسیر اندیشه تا عمل با حضور عقل عملی هنگام تزاحم‌هایی که احیاناً بین قوه ناطقه و سایر قوای نفس به وجود می‌آید انتخاب صحیح داشته باشد. این پژوهش قصد دارد با روشی توصیفی تحلیلی به تبیین انتخاب در آثار ملاصدرا بپردازد؛ انتخابی که تنها گاهی عقلانی است. صدرا برای تبیین حقیقت انتخاب عقلانی، به نقش‌هایی که عقل عملی می‌تواند در فرآیند فعل اختیاری ایفا کند توجه می‌کند. از نظر او عقل عملی با غلبه بر وهم در باره ادراکات تصوری تأمل می‌کند، گاهی آن‌ها را به عنوان امر نافع تأیید نمی‌کند؛ با ایستادگی در برابر برخی از شوق‌های حیوانی (شهوت و غضب) از تشدید آن‌ها جلوگیری می‌کند؛ امور جزئی را که خود به جواز، نیکویی و زیبایی آن‌‌ها حکم داده است با عزمی قاطع به صحنه عمل می‌آورد. در تمام مسیر یک فعل اختیاری، نفس پیوسته در حال انتخاب است. عقل عملی با ایفای کامل این نقش‌ها انتخاب عقلانی و خوب را محقق می‌سازد و برعکس با غیبت عقل عملی قطعاً انتخابی بد و عملی غیرانسانی شکل می‌گیرد. عمل انسان تنها هنگامی انسانی است که جزء علمی نفس، به فهمی عالمانه و عقلی برسد و این فهم را با عزمی قاطع که در ناحیه جزء عملی در پرتو عقلانیت عملی حاصل می‌شود همراه کند.
نویسنده:
علی حسن‌زاده ، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در مقالۀ حاضر می‌کوشیم نسبت بین نظریۀ مثل افلاطون و اندیشه‌های اخلاقی و سیاسی او را بررسی کنیم. نخست گزارشی اجمالی از سیر تکوین نظریۀ مثل در محاورات «منون»، «فایدون» و «جمهوری» ارائه می‌دهیم. سپس می‌کوشیم از مسیری دیگر اندیشۀ سیاسی و اخلاقی افلاطون را پیگیری کنیم و برای این منظور به رسالۀ «آپولوژی» و محاورات «پروتاگوراس»، «گرگیاس» و باز «جمهوری» نگاهی می‌اندازیم. این بررسی ما را به این نتیجه می‌رساند که «تمثیل غار» افلاطون هم اوج نظریۀ مثل اوست و هم اوج اندیشۀ سیاسی و اخلاقی او. بررسی دقیق «تمثیل غار» و مقایسۀ نکات اصلی مطرح‌شده در آن با مسائل اصلی محاورات «پروتاگوراس» و «گرگیاس» خصلت سیاسی‌ـ‌اخلاقیِ نظریۀ مثل افلاطون را آشکار می‌سازد. سقراط، برخلاف سوفسطایی که خود را دربردارندۀ حقیقت می‌پندارد، صرفاً مغاکِ حقیقت را گشوده نگه می‌دارد و شاگرد را وامی‌دارد رو به‌سوی آن گرداند. در محاورۀ «مهمانی»، آلکیبیادس این نوع تربیت سقراطی را «جنون فلسفه» می‌نامد. در پایان سعی می‌کنیم پاسخی محتمل به انتقادهای پوپر و نیچه از افلاطون بدهیم و نشان دهیم که، برخلاف خوانش تثبیت‌شده و جاافتادۀ متعالی از نظریۀ مثل، امکان خوانشی درون‌ماندگار از آن نظریه نیز وجود دارد.
نویسنده:
میثم قائیدوند ، مجید ملایوسفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وجود ویژگی این‌بودگی در اشیاء، از جمله راه‌حل‌هایی است که برای حل مسئله‌ی تمایز و مسئله‌ی فردیت در اشیاء ارائه‌شده است. باور به وجود چنین ویژگی‌ای به فلسفه‌ دانس اسکاتس باز می‌گردد. اغلب اندیشه‌ی وی را تحت تاثیرابن‌سینا می‌دانند. درمتن پیش رو ابتدا برخی مطالب مقدماتی مانند اختلاف نظر در مساوی بودن این‌بودگی و ذات فردی، به منظور روش شدن نقطه نظر این‌باوران، بیان شده است. سپس نگرش ابن‌سینا درباره‌ی این موضوع شرح داده شده و پس از آن به تاثیر ابن‌سینا بر اسکاتس به عنوان واضع اصطلاح این‌بودگی پرداخته شده است. در آخر اندیشه‌های ابن‌سینا بر اساس نظرات این‌باوران معاصر ارزیابی شده و به این نتیجه کلی رسیده که هرچند ابن‌سینا در ایجاد سوال‌ از تشخص و فردیت در ذهن اولین این‌باور تاریخ فلسفه، یعنی اسکاتس نقشی برجسته داشته؛ اما باید توجه داشت که در فلسفه‌ی تحلیلی معاصر آراء بوعلی نه با ذات فردی و نه با این‌باوری سازگاری ندارد. در نتیجه، نه تنها نمی‌توان بوعلی را این‌باور قلمداد کرد بلکه حتی به نظر می‌رسد می‌توان وی را از جنبه‌هایی ضد این‌باور نیز به‌شمار آورد.