جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
نویسنده:
لیلا پژوهنده ، مریم سادات دستغیب
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در برخی حکایت‌های صوفیانه شاهد تغییروتحول یکی از شخصیت‌ها هستیم؛ هرچند انتظار می‌رود در قصه‌ با شخصیت‌های ایستا روبه‌رو شویم. در این موارد شخصیت دگرگون می‌شود و برخلاف ساختار قصه‌ها، به‌جای وقایع و حوادث، شخصیت، در مرکز و محور حکایت قرار می‌گیرد. برخی از این تحول‌ها ناگهانی و در اثر کرامت یا معجزه و برخی با سیر منطقی و علّی رخ می‌دهد. در نوبت سوم جلدهای اول تا دهم کشف‌ الاسرار و عدة الابرار میبدی (نگارش: حدود سدۀ ششم) 37حکایت ازاین‌دست وجود دارد. مسئلۀ اصلی پژوهش افزون‌بر اشاره به دلایل و خاستگاه تحول، بازتاب مکاشفه و تحول درونی بر ساختار روایت و عناصر داستانی است که به شیوۀ تحلیلی و توصیفی و به کمک جدول‌ و شکل بدان پرداخته شد. دستاورد پژوهش نمونه‌هایی از حقیقت‌مانندی نسبی، همدلی مخاطب با حکایت، جوانی جامعۀ تحول‌یافته، حضور کم‌رنگ زنان در ماجرای تحول، لزوم زمینه و استعداد درونی، تحول در جهت مثبت، نقش اراده و اختیار، ماندگاری تجربه، بازگشت به خداوند به‌عنوان درون‌مایۀ کلی حکایات و شگردهایی چون کاربرد پی‌رنگ پیچیده‌تر و حکایت‌های طولانی‌تر، زاویۀ دید اول شخص یا ترکیبی، پرداختن به جزئیات حالات شخصیت‌ها و فضاسازی دقیق‌تر را نسبت‌به سایر حکایت‌های کتاب نشان می‌دهد. می‌توان گفت «داستان تحول» یا «رشد و کمال» افزون‌بر ایجاد بستری مناسب برای نوآوری در قلمرو عناصر داستان با روشنی بخشیدن به منظومۀ فکری نویسنده، مفهوم تحول، سویه‌های ادبی، هنری و گفتمان غالب روزگار میبدی به دریافت و فهم کامل‌تر تفسیر می‌انجامد.
صفحات :
از صفحه 167 تا 197
نویسنده:
مهراد اسد پاسکی ، علی تسلیمی ، محمد کاظم یوسف پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
انصاری صوفی برجستۀ شیوۀ صحو و از علمای مشهور حنبلی است. زندگی‌اش در اهتمام بر نوشتن حدیث، ارشاد و بدعت‌ستیزی گذشت. او نیز مانند دیگر صوفیان هم‌عصر خود چون هجویری و قشیری، در آثار خود ضمن تبیین برخی از مسائل صوفیه، آرای حلاج را نیز انعکاس داده است. هدف مقاله معرفی همین آراست. این پژوهش سعی دارد تا با تلفیقی از روش‌های تحلیل گفتمان سه ‌سطحی فرکلاف و لاکلو و موف به مطالعۀ بازنمایی چهرۀ حلاج بپردازد. در بخش توصیف از فرانقش ِاندیشگانی دستور نظام‌مند هالیدی که برای بررسی فعل‌ها و فرایند‌ها مناسب است بهره گرفته‌ایم. نتایج بررسی نشان می‌دهد که از نظرگاه یک شیخ‌الاسلام حنبلی، در کلام حلاج هرآنچه به رعایت حدود شریعت مربوط می‌شود، مورد پسند است و عدم پایبندی به ظواهر شریعت نارضایتی او را در پی دارد. بااین‌همه شیخ‌الاسلام، حلاج را مستحق آن فرجام ناگوار نمی‌شمارد و آن اتفاق را محصول توطئۀ اهل کلام می‌داند. از منظر گفتمان تصوف نیز نظر خواجه عبدالله دربارۀ حلاج تقریباً با دیدگاه دیگر صوفیان اهل صحو مشترک است. وی حلاج را در سیر الی الله صادق می‌داند، اما آشکارکردن رازهای صوفیان در بین عوام، ناسپاسی‌اش نسبت‌به استاد و مواردی ازاین‌دست را نمی‌پسندد و بدفرجامی او را نتیجۀ ناسپاسی به استاد می‌داند.
صفحات :
از صفحه 135 تا 165
نویسنده:
محمود ندیمی هرندی ، تهمینه عطائی کچوئی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کتاب پند پیران براساسِ یک نسخۀ خطیِ محفوظ در موزۀ بریتانیا به همت جلال متینی تصحیح و در 1357 منتشر شد. نام کتاب و نام نویسنده و تاریخِ تألیفِ آن در متن کتاب نیامده است. در این مقاله، ابتدا دست‌نوشته‌های دیگر پند پیران را معرفی می‌کنیم که به نام‌های «مواعظ الفردوس» و «مناقب الأولیاء» مکتوب شده است. سپس، برای نخستین بار، به تحریر تازۀ آن به نام «جامع الحکایات» اشاره می‌کنیم که نصرالله‌بن‌شهرالله ترمذی در قرن دهم یا یازدهم هجری نوشته است. البته به‌دلیلِ آن که نصرالله ترمذی هیچ اشاره‌ای به اصل کتاب نکرده؛ بلکه مدعی شده که حکایت‌ها را خود جمع کرده است، کارِ او از نوعِ انتحال قلمداد می‌شود. در ادامه، برای نخستین بار، ترجمۀ عربیِ پند پیران را به نام «حکایات الصالحین» معرفی می‌کنیم و اطلاعات و دریافت‌های تازه‌ای دربارۀ نامِ اصلیِ پند پیران و نامِ نویسنده و تاریخِ تألیفِ آن مطرح می‌کنیم. در پایان، با ذکر نمونه‌هایی نشان می‌دهیم که تصحیحِ دوبارۀ پند پیران با استفاده از نسخه‌های خطی نویافته ضرورت دارد.
صفحات :
از صفحه 103 تا 134
نویسنده:
منیره طلیعه بخش
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از دغدغه‌های اصلی مولانا در مثنوی شرایط حصول شناخت، محدودیت و موانع تحقق آن است. توجه او به مسئلۀ شناخت و ابعاد چندگانۀ آن آرای او را به مرز تفکرات نوین در باب دانش فراشناختی نزدیک می‌کند. مسئلۀ شناخت برای مولانا مسئله‌ای چنان جدی است که هر روایت و داستانی درگیر یکی از مسائل شناخت و پیچیدگی‌های آن است. مقالۀ حاضر با روشی توصیفی‌تحلیلی نشان می‌‌‌دهد که دانش فراشناختی یعنی نظارت و پایش شناختی از اصول مهم مثنوی مولوی است. بسیاری از کارکردها و بنیان‌‌‌های فراشناختی در مثنوی قابل ردیابی است که در این مقاله دو بنیان فراشناختی «طرح‌واره» و «نظام انگیزش شخصی» و دو کارکرد «نظارت بر فرایند شناخت» و «آگاهی از موقعیت شناخت» بررسی ‌شد و نشان خواهد داد مثنوی مولوی به‌دلیل دربرگرفتن نظارت، ارزیابی، پایش و آسیب‌‌‌شناسی شناخت، اثری دارای ارزش فراشناختی و شناخت‌‌‌شناختی است. این آگاهی نسبت‌به شرایط حصول شناخت، مولوی را به نقد شناخت‌های تقلیل‌‌‌گرایانه و تک‌‌‌ساختی می‌‌‌رساند.
صفحات :
از صفحه 73 تا 102
نویسنده:
افروز خدابنده لو ، سید محسن حسینی موخر ، سیدعلی قاسم زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کرامت از پدیده‌های بسیار مهم در متون صوفیه است. یکی از انواع کرامت‌های مبتنی‌‎بر تصرف در نفوس، انتقال شرّ است که دقیقاً نقطۀ مقابل شفابخشی است. در این مقاله سعی شده ‌است باتکیه‌بر مهم‌ترین متون عرفانی بر پایۀ مطالعات کتابخانه‌ای و به روش توصیفی‌تحلیلی و البته تطبیق با اسطوره‌ها مسئلۀ انتقال شرّ و انگیزه‌ها و انواع آن در حکایت‌های عرفانی بررسی شود. براساس یافته‌های تحقیق در این‌گونه حکایت‌ها، صاحب کرامت شخصی سالم را با مقاصد و نیات مختلف ازطریق قدرت معنوی به شرّ (مرگ یا بیماری) مبتلا می‌کند. انگیزه‌ها و اغراض انتقال شرّ عبارت‌اند از تشفی خاطر شیخ، اثبات قدرت معنوی شیخ، مطیع‌ساختن مریدان، دفع بلا و ستم از مردم، تنبیه و هدایت منکران، دفاع از خود (در موقعیت گناه یا وضعیت نامطلوب) و بلاگردانی. افزون‌بر انگیزه‌ها، انتقال شرّ از دو منظر قابل طبقه‌بندی است: نخست از منظر دائمی (مرگ) یا موقتی (بیماری) بودن، دوم از جهت مستقیم (آگاهانه) و غیرمستقیم (ناآگاهانه) بودن انتقال شرّ.
صفحات :
از صفحه 39 تا 71
نویسنده:
ساجده نیک خواه ، سید حسن طباطبائی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مرگ معمایی است که بشر از آغاز حیات تاکنون با آن مواجه بوده و تدقیق او در چیستی این پدیده، راهگشا نبوده است. گروه‌های مختلف جامعه باتوجه‌به عقاید، افکار، محیط و سبک زندگی نگرش‌های متفاوتی به مرگ دارند و برخوردشان در مواجهه با آن گوناگون است. در این نوشتار کوشیده‌ایم مجموعۀ اقوال و احوال صوفیان را در واپسین لحظات حیاتشان در کتاب‌های تذکرة الاولیای عطار و نفحات الانس جامی، بررسی کنیم. مطمح‌نظر ما در این مقاله فقط مرگ طبیعی است، چه عارفان در کنار مرگ طبیعی به مرگ ارادی نیز معتقدند و بر این باورند که چنین مرگی تنها با غلبه بر هواهای نفسانی میسر می‌شود. بر این مبنا ایشان پیش از فرارسیدن مرگ جسمانی، به موت ارادی می‌رسند و قبل از مرگ طبیعی که برای همۀ انسان‌ها اتفاق می‌افتد، مرگ اختیاری را تجربه می‌کنند. در این پژوهش که به روش توصیفی‌تحلیلی انجام شده با گردآوری آخرین گفته‌های عارفان که شامل نیایش و استغفار، وصیت به اطرافیان و جز آن است و نیز احساسات و حالات ایشان، دریافتیم که صوفیان در بسیاری از موارد در حالت احتضار و تجربۀ مرگ طبیعی، اقوال و احوال مشابهی داشته‌اند. باوجود این تفاوت‌هایی نیز در این لحظات خطیر در اقوال و احوال ایشان مشاهده می‌شود. این تفاوت‌ها بیشتر ازآن‌جهت است که تفکر و مشرب صوفیانۀ آن‌ها و به‌طور کلی روان‌شناسی صوفیان، در برخی عوامل و مؤلفه‌هایی که با مرگ در پیوند است با هم تفاوت داشته است.
صفحات :
از صفحه 9 تا 35
نویسنده:
فاطمه رضایی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نماد مفهومی بسیار گسترده است که تعاریف متعددی در کتب مختلف از آن ارائه شده است. در دسته‌بندی نمادها یکی از اقسام نمادهایی که از آن نام برده شده، نمادهای ابداعی است که با عناوینی دیگر چون نمادهای تصادفی، اختصاصی، شخصی و خاص در کتب مختلف ذکر شده است. هریک از شاعران نمادپرداز، در تصاویر نمادین خود نمادهای ابداعی دارند که پیش از آن‌ها کسی آن را به کار نگرفته است. عطار هم ازجمله شاعرانی است که در اشعار خود موفق به تدوین یک نظام منسجم نمادین شده و در میان شاعران عارف به سبکی یگانه دست یافته است. او در نمادپردازی ابداعاتی دارد که در این پژوهش برآنیم تا با استفاده از روش توصیفی‌تحلیلی و با استفاده از منابع و اسناد مکتوب و الکترونیکی این نمادها را در مصیبت‌نامه استخراج کنیم و از این رهگذر هم شیوه‌های نمادپردازی عطار را به ‌دست آوریم و هم فراگیر شدن یا نشدن این نمادها بعد از عطار بر ما مکشوف گردد. نتایج حاصل از تحقیق نشان می‌دهد که عطار اغلب نمادهایش را در قالب اضافه‌های تشبیهی به کار می‌برد، همچنین برخی از نمادهای ابداعی عطار را تاکنون هیچ شاعری جز عطار به کار نبرده، اما برخی دیگر به‌صورت نمادهای فراگیری در شعر شاعران پس از عطار درآمده است. نمادهای ابداعی عطار در سه شکل اضافه‌‌های تشبیهی، استعارات و حکایات تمثیلی بیان شده‌‌اند که اغلب موارد استخراج شده، به‌صورت اضافه‌‌های تشبیهی است.
صفحات :
از صفحه 167 تا 197
نویسنده:
مینا بهنام
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر به بازکاوی معنای عشق در گذر از متون عرفانی می‌پردازد. نظریۀ ربط اسپربر و ویلسون که بنیادی زبانی دارد و در گروه مقولات کاربردشناسی شناختی قرار می‌گیرد، چارچوب نظری این پژوهش را شکل داده است. ماحصل این پژوهش نشان می‌دهد در بازخوانی متون عرفانی (بررسی موردی در یک غزل از دیوان حافظ) از منظر مخاطب، عشق، معنایی تجویزی و از پیش معین ندارد و در اصل پدیده‌ای متکثر است و ازآنجاکه بیان تجربه‌های متافیزیکی در حوزۀ عرفان چنان که عرفا گفته‌اند با کلمات و عبارات غیرممکن است، پیام عارف در قالب نظام متشکل از انگاره‌های بافتی به‌صورت تلویحی به مخاطب عرضه شده و همین مسئله سبب ایجاد تکثرات معنایی بیرون از جهان عرفان شده است. براساس نظریۀ ربط این تلویحات طیفی از اشارات قوی و ضعیف را شامل می‌شوند که خوانندۀ متن بسته به اطلاعات دانشنامه‌ای و داشته‌های حافظۀ بلندمدت و کوتاه‌مدت و نیز بافت ادراکی خود و موارد دیگر، آن‌ها را تفسیر می‌کند و هر زمان که انتظار وی از ربط پیام گوینده کافی به نظر برسد، دست از تلاش برمی‌دارد. علاوه‌بر آن با استفاده از پرسش‌نامه‌ای که بر مبنای نظریۀ ربط و اهمیت دلالت‌های بافتی بر روش فهم اکتشافی کلام تهیه شد عواملی همچون سن، جنس، تحصیلات، اعتقادات و... بررسی شد و نشان داد که برخی از این عوامل می‌تواند بر دریافت خواننده از عشق در بازخوانی متون عرفانی و جز آن اثرگذار باشد.
صفحات :
از صفحه 135 تا 165
نویسنده:
نگین مژگانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این پژوهش، سنت خانقاهی خرقه دریدن با آداب مشابهی در فرهنگ‌های ایران باستان، مسیحیت، یهودیت و همچنین برخی رسوم کهن عرب جاهلی، مصری و بین‌النهرینی مقایسه شده ‌است. در بخش نخست این مقاله به معرفی اجمالی سنت جامه دریدن در تصوف اسلامی پرداخته‌‌ و در ادامه با ارائۀ شواهدی نشان داده شده‌ است که شباهت بسیاری میان این رسم و سنت جامه دریدن در دیگر فرهنگ‌ها و مذاهب کهن وجود دارد که از قدمت و گستردگی این رسم باستانی به‌ویژه در منطقۀ خاور نزدیک حکایت می‌کند. به‌طور کلی در تمام نمونه‌های بازمانده، جامه دریدن بر نوعی حس اضطراب شدید دلالت دارد. در نمونه‌های کهن‌تر، مرگ عزیزان و ترس از عواقب هولناک گناهان کبیره‌ای چون کفرگویی اصلی‌ترین محرک‌های این رفتار خاص‌اند. این معانی در ادبیات یهودی، مسیحی و اسلامی نمونه‌های فراوانی دارند و همچنین به فرهنگ تصوف اسلامی نیز راه یافته‌اند. علاوه بر این‌ها، تصوف اسلامی این رسم کهن را بازتفسیر و با افزودن معانی تازه‌ای متناسب با چهارچوب‌های مفهومی خود به سنت باستانی جامه دریدن، آن را به رسمی خانقاهی بدل کرده است. در پایان این نوشته، پس از تحلیل نمونه‌های متعدد از این رفتار سمبولیک در طول تاریخ، به نخستین ریشه‌ها و فرایند شکل‌گیری آن پرداخته می‌شود و دو فرضیه دررابطه‌با سرمنشأهای این رسم کهن، تحلیل و بررسی می‌شوند.
صفحات :
از صفحه 103 تا 134
نویسنده:
نفیسه مصطفوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم در فلسفۀ عرفان، نقش ساختارهای تجربه‌گر در محتوای تجارب عرفانی و نسبت این تجارب با یکدیگر است که باعث شکل‌گیری رویکردهای پرینالیزم، ذات‌گرایی، ساختارگرایی و زمینه‌زدایی شده است. در این تحقیقِ تحلیلی‌تطبیقی پس از معرفی اجمالی هر یک از این مواضع، به جست‌وجوی پاسخ ملاصدرا به این مسئله پرداخته شد. یافته‌ها: در رویکرد ملاصدرا، ساختارهای شخصی، نقش مهمی در تجارب عرفانی دارد؛ به‌طوری که عارف ازطریق انعکاس و تجربۀ آن در واقعیت درونی با حقایق متعالی ارتباط برقرار می‌کند و به همین جهت نقش استعداد، باورها، رفتارها، انتظارات، تمایلات و توجهات در این تجارب بارز است؛ در عین حال تجارب عرفانی موازی در سنت‌های متمایز حاکی از تأییداتی در راستای رویکرد پرینالیزم است. ملاصدرا برخی تجارب یا داده‌های عمودی را خیالی دانسته و موضع ساختارگرایی محض را برمی‌گزیند و در مرحلۀ فنا، نیل به تجارب ناب و گذار از رویکرد ساختارگرایی به پرینالیزم را ترجیح می‌دهد. به عبارتی دیدگاه صدرالدین، رویکرد ساختارگراییِ تشکیکی است؛ یعنی هرچه تجربه‌گر به‌‌‌مراتب بالاتری از حقیقت سیر می‌کند و زهد و حریت در او بیشتر می‌شود، نقش ساختارهای فردی کم‌رنگ‌تر و واقع‌نمایی و همگرایی عرفا در تجارب موازی بیشتر می‌شود. در این موارد در تحلیل ادبیات عرفانی، تحلیل زمینه‌ای را برمی‌گزیند.
صفحات :
از صفحه 73 تا 102