جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
  • تعداد رکورد ها : 37
نویسنده:
مختار ارحمی ، سعید گراوند ، منصور ایمانپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در اندیشه ملاصدرا راه‌های وصول به حق‌تعالی عبارت‌اند از راه عمل و مجاهده، راه علم و معرفت و راه فیض و موهبت که هر یک از آن‌ها می‌تواند انسان را در سیر استکمالی خویش به سوی حق‌تعالی یاری کند. منظور از وصول به حق تعالی عبارت است از توجه استغراقی، عبودیت تام و فناء. از نظر ملاصدرا یکی از راه‌هایی که امکان وصول به حق را فراهم می‌آورد، راه عمل است. در اندیشه ملاصدرا اعمال شریعتی فناپذیر هستند، در حالی‌که اعمال طریقتی که رخدادی وجودی هستند و با حقیقت نفس مسانخت دارند، نقش مهمتری در وصول به حق ایفا می‌کنند. از نظر ملاصدرا یکی دیگر از راه‌هایی که امکان وصول به حق را فراهم می‌آورد، راه علم و معرفت است. اما پرسش این است که کدام نوع از علم و معرفت آدمی را در وصول به حق تعالی یاری می‌رساند؟ معرفت نظری یا عملی؟ یا تلفیقی از هر دو نوع معرفت؟ در اندیشه ملاصدرا هر یک از این دو مرتبه از علم و معرفت از مزایای خاص برخوردارند؛ ولی در عین حال حصر نظر به یکی از این دو مرتبه از معرفت چندان راه‌گشا نبوده است. لذا می‌توان گفت که در وصول به حق تعالی، تلفیق این دو مرتبه از علم و معرفت مورد توجه ملاصدرا است. ملاصدرا بر این باور است که وصول به حق تعالی از راه حکمت نظری و عملی طریقی تام است. در نگاه ملاصدرا این دو مرتبه از معرفت در طول هم هستند. درواقع ملاصدرا با طرح نظریه وصول توانسته با اتخاذ تنوع روشی و تلازم عقل و کشف، حجیّت راه‌های وصول به حق‌تعالی را تبیین کند. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که ملاصدرا در بحث وصول فقط به سلوک عقلی بسنده نمی‌کند؛ بلکه با طرح حکمت فیض و تلفیق حکمت نظری و عملی، به فهم حقایق می‌رسد. این مقاله که با روش تحلیلی-توصیفی نگاشته شده، نشان می‌دهد که خوانش ملاصدرا از عمل طریقتی است و نسبت میان راه‌های وصول به حق در اندیشه ملاصدرا نسبت طولی است.
صفحات :
از صفحه 45 تا 62
نویسنده:
علی سنایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله به کارکرد تخیلی، نمادین و امر واقعی به عنوان مقولات اصلی اندیشة لکان پرداخته می­شود که با بسط منطقی روانکاوی فروید حاصل شده است و نهایتاً با استفاده از شبکة مفهومی فرویدی-لکانی، ریشه­های شکل­گیری متافیزیک افلاطون بررسی خواهد شد. نتیجه قهری فلسفة وحدت­انگارانة پارمنیدس، سکوت و لازمة صیرورت­انگاری هراکلیتوس، پُرگویی است و چه بسا مرگ سقراط به واسطة بی­اعتنایی اهل وحدت به مسائل اجتماعی و ژاژخایی بی­اساس اهل کثرت باشد. طبق تفسیر فرویدی-لکانی قاعدتاً فلسفة پارمنیدس به خاطر پرداختن به ایده، منطبق بر عملکرد نمادین و فلسفة هراکلیتوس به خاطر توجه به ادراکات حسی با کارکرد تخیلی روان همخوانی دارد ولی طبق تفسیر افلاطونی استغراق در وحدت در عین نمادین بودن فعالیتی ایستا است و توجة صرف به کثرت هم در عین تخیلی بودن به نوعی پویایی بی­بنیان می­انجامد. افلاطون از کلیت و ضرورت ایده برای مقیّد کردن فرانمود شیئی استفاده می­کند و از این طریق خشونت نهفته در کارکرد تخیلی را با روحیة حقیقت­جویی در بازی ایده­ها یا دالّ­ها استعلا می­بخشد.
صفحات :
از صفحه 354 تا 371
نویسنده:
اسماعیل بیوکافی ، احمد فاضلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نسبت اخلاق مراقبت و اخلاق فضیلت یکی از پرسش‌های پیش روی صاحب‌نظران اخلاق مراقبت است که پاسخ به آن ثمرات مهمی برای اخلاق مراقبت دارد. مایکل اسلوت و ویرجینیا هلد دو تن از صاحب‌نظران برجسته اخلاق مراقبت هستند که درباره نسبت آن با اخلاق فضیلت دیدگاهی متفاوت دارند. اسلوت اخلاق مراقبت را شاخه‌ای از اخلاق فضیلت می‌داند، اما هلد با وجود اذعان به برخی شباهت‌ها بین این دو، اخلاق مراقبت را یک نظام اخلاقی متمایز ارزیابی می‌کند. برای داوری میان دیدگاه این دو ابتدا تلاش شده است معیاری برای اخلاق فضیلت ارائه گردد؛ سپس رویکردی که این دو صاحب‌نظر نسبت به اخلاق مراقبت دارند واکاوی شود تا انطباق یا عدم انطباق آن با معیار بیان‌شده مشخص گردد؛ اما با توجه به این که اسلوت عنصر «همدلی» و هلد عنصر «روابط مراقبتی» را ارزش پایه در اخلاق مراقبت دانسته‌اند، با یک اختلاف بنیادین مواجه هستیم که پاسخ به پرسش «نسبت اخلاق مراقبت با اخلاق فضیلت» را منوط به بررسی دیدگاه آنها درباره عنصر محوری در اخلاق مراقبت می‌نماید. با وجود بررسی استدلال‌های طرفین درباره این امر، بررسی میزان انطباق این دو دیدگاه با طرز تلقی غالب از اخلاق مراقبت به عنوان راهکار نهایی پاسخ به پرسش مذکور و داوری بین اسلوت و هلد به نظر می‌رسد. بررسی دیدگاه غالب نشان می‌دهد که ارزش پایه در اخلاق مراقبت عموماً «عمل مراقبتی» یا «روابط مراقبتی» دانسته شده است نه فضایلی مثل «مراقبت» و «همدلی» و بر همین اساس، باید اخلاق مراقبت را آنطور که هلد می‌گوید نظامی متمایز از اخلاق فضیلت دانست.
صفحات :
از صفحه 130 تا 149
نویسنده:
فاطمه رحیمی نژاد ، رهام شرف ، لقمان ابراهیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در اخلاق اسلامی توجه به بعد روحانی انسان و نقش رذایل اخلاقی در به مخاطره انداختن سلامت روان از اهمیت بسزایی برخوردار است. بر همین مبنا حکمای اسلامی برای درمان رذایل اخلاقی به تقسیم‌­بندی قوای وجودی انسان پرداخته و حاکمیت عقل بر سایر قوای نفس را به عنوان معیاری برای سلامت روان عنوان کرده‌­اند. آنها از فضایل اخلاقی به عنوان ارزش‌­هایی یاد می‌­کنند که برای سلامت روان ضروری هستند. حکمای اسلامی برای درمان بیماری­‌های اخلاقی راه‌کارهایی مطرح نموده‌اند که اصلاح نگرش، تبیین‌های معنوی و درمان بر اساس گرایش به فضیلت مقابل رذیلت اخلاقی از جمله­ آن‌هاست. با توجه به اینکه در اخلاق اسلامی از رذایل اخلاقی با عنوان امراض نفسانی نام برده شده و روش‌هایی برای درمان آنها بیان گردیده، می‌توان از این روش‌ها در درمان اختلالات روان‌شناختی نیز استفاده نمود. هدف ما در این پژوهش این است که با توجه به چند بعدی بودن انسان و تاثیر این ابعاد بر یگدیگر، راهنمایی جهت کاربرد اخلاق فضیلت‌محور اسلامی در درمان شناختی-رفتاری و معنادرمانی که دو نظریه مهم در روان‌درمانی معاصر هستند ارائه دهیم.
صفحات :
از صفحه 261 تا 279
نویسنده:
علی سلمانی ، سپهر سلیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شلینگ به­دنبال آگاهیِ تام روح انسان است، از طرفی روح آگاه محصول ذهنیتِ انسان است، فلذا در طبیعت روحی ناآگاه تدبیر امور می­کند. بنابراین گذار شلینگ از فلسفه ­طبیعت به ایده­آلیسم استعلبایی، در راستای رسیدن به این آگاهی تام است. رسیدن به این آگاهی زمانی میسر می­شود که ]من [ (روح) مراحل مختلفی را طی کند. اولین مرحله متعلق به کار حواس است، سپس مشاهده درونی (عقل نظری) و بعد از آن عقل عملی (اخلاق). هنگام فعالیت عقل نظری، تعین تصور بدون اراده فاعل است، اما عقل عملی عین را مطابق اراده فاعل می­سازد. بنابراین شکافی میان شناخت نظری و شناخت عملی ایجاد می­شود. شلینگ این مسئله را چگونه حل می­کند؟ وی کاملا آگاه است که اگر این شکاف پر شود و عین (محصول عقل عملی) و ذهن (محصول عقل نظری) ادغام شوند، امر مطلق ایجاد می­شود، اما مسئله اصلی چگونگی عینیت یافتن امر مطلق است که فقط آگاهی تام و اراده­ای آزاد قادر به انجام آن هستند. شلینگ چهار مسیر را برای به عینیت رساندن امر مطلق پی ­می‌گیرد. یقین حسی، عقل نظری، عقل عملی و شناخت امر مطلق به واسطه هنر چهار مسیری هستند که شلینگ پی ­می­گیرد. پر واضح است که تبیین چگونگی عینیت یافتن امر مطلق، باعث فهم بهتر نظام فلسفی شلینگ می­شود. در این مقاله بررسی می­شود که شلینگ میان یقیین حسی، عقل نظری، عقل عملی (اخلاق) و هنر کدام یک را سازوکاری مناسب­تر برای عینیت بخشیدن به امر مطلق می­داند؟ چرا؟ و دلیل استفاده شلینگ از مفهوم نبوغ در نظام استعلایی­اش چیست؟
صفحات :
از صفحه 312 تا 329
نویسنده:
روح اله عشریه ، عباس بخشنده بالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عشق از معدود مباحث مشترکِ موثر در فلسفه‌‌،‌‌ هنر‌‌،‌‌ عرفان می‌باشد. می­توان باور داشت بزرگ‌ترین فیلسوف یونان که به جد و وسیع در مورد عشق سخن گفت افلاطون است. نگاه او نه تنها بر فلسفه جهان غرب‌‌،‌‌ بلکه بر فلسفه اسلامی نیز تأثیر مستقیم نهاد. در فلسفه‌ اسلامی نیز عشق‌‌،‌‌ در آثار سهروردی نقش محوری دارد. آنها نقش معرفت‌شناسانه نیز به عشق داده‌اند. اهمیت دیگر این موضوع از این وجه است که عشق در دین و اندیشه‌ غرب و شرق توسط هر دو فیلسوف بسیار وارد گشته و ایفای نقش نموده است. هر دو فیلسوف شهر مطلوبی ارائه نموده‌اند که بدون درک مفاهیمی نظیر عشق‌‌،‌‌ قابل تصور و درک درست نیستند. از سویی دیگر‌‌،‌‌ بخش قابل توجهی از عشق‌ورزی‌های کنونی مسیری انحرافی سپری نموده و موجب فاصله زیاد شهرهای کنونی و شهر مطلوب در منزلت انسان شده که ارائه الگویی صحیح را می‌طلبد. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی بر آن است تا روشن نماید افلاطون و سهروردی در مبحث عشق به چه می‌اندیشیدند‌‌،‌‌ چگونه می‌اندیشیدند‌‌،‌‌ چه نتیجه می‌گیرند و عشق‌ورزی در شهر مطلوب آنان چگونه است و چه اشتراکات و تفاوت‌هایی دارد؟
صفحات :
از صفحه 618 تا 633
نویسنده:
جلیل جلیلی ، سعید نیازی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توجه به مسأله مرگِ اصالت و ازخودبیگانگی انسان، یکی از مهم‌ترین مسائلی است که انسان معاصر با آن درگیر است. غفلت از آن باعث‌‌‌ می‌شود که به تعبیر هایدگر، کویر هر روز گسترده‌‌‌‌‌تر گشته و شکاف بین خودبودگی و ازخودبیگانگی غیر قابل کنترل شود. در راستای فهم و مواجهه منطقی با این مسأله، تحقیق حاضر به صورت تطبیقی به چیستی و چرایی از خودبیگانگی از نظرگاه دو متفکر برجسته جهان اسلام و غرب علامه محمدتقی جعفری و مارتین هایدگر پرداخته است. بررسی‌‌ها نشان ‌‌‌می‌دهد که علامه جعفری ازخودبیگانگی را به دو قسم مثبت و منفی تقسیم‌‌‌ می‌کنند و ازخودبیگانگی مثبت را به معنای قرار گرفتن «خود» در مسیر تحولات منطقی خویش‌‌‌ و ازخودبیگانگی منفی را به معنای توجه انحصاری به بعد حیوانی و غفلت از مبدا و معاد‌‌‌ می‌دانند و از نظرگاه هایدگر، از دست دادن درک خود از وجود و معنایِ جهانِ خود، واقع شدن تحت سیطره طرح‌های پیشینی، تبدیل شدن به وجودِ دم دستی، عدم تلاش و جستجو برای پی بردن به معنای وجود و نیز تبدیل شدن به موجودی ایستا و منفعل انسان را از مدارِ خودبودگیِ اصیل و حقیقی خارج و وارد فضایی‌‌‌ می‌کند که «ازخودبیگانگی» نام دارد.
صفحات :
از صفحه 841 تا 856
نویسنده:
معصومه محمودی ، عبداله صلواتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
آلستون با تمایز دو دیدگاه توجیهی تجربه حسی؛ یعنی دیدگاه توجیهی مستقیم و غیر مستقیم بر این باور است که تجربه حسی متعلقات خودش را به صورت مستقیم توجیه می‌کند؛ یعنی در تجربه حسی ما مستقیما با عین خارجی در ارتباطیم. آلستون به تبع تجربه حسی، تجربه دینی را نیز از همین سنخ می‌داند و در نتیجه بر این باور است تجربه دینی نیز مستقیم متعلق خودش را توجیه‌پذیر می‌کند. با توجه به دیدگاه آلستون در باب توجیه‌پذیری تجربه حسی و تجربه دینی، چه اشکالات و مناقشاتی در این زمینه مطرح است؟ از دیدگاه آلستون با توجه به تشابهات موجود میان ادراک حسی و ادراک دینی، تجربه حسی و تجربه دینی هر دو از یک ماهیت در نقش معرفتی و توجیهی خودشان برخوردارند، اما در این زمینه مناقشاتی مطرح شده است که به آنها پاسخ داده شده است، مناقشاتی مانند: تجربه حسی نمی‌تواند هیچ باوری را به طور مستقیم توجیه کند. بنا بر نظریه پدیدار، تجربه‌های حسی ما برخی باورهای ما را به طور مستقیم توجیه می‌کند. کسی که قبلا هیچ گونه تجربه‌ای از خداوند نداشته است، چگونه می‌فهمد که متعلق ادراک او خداوند است؟
صفحات :
از صفحه 695 تا 716
نویسنده:
حسین افلاکی فرد ، محمد قلعه نوی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از اهداف اصلی برنامه آموزش فلسفه برای کودکان بهبود شرایط آموزش تفکر در سیستم‌های آموزشی است هدف این برنامه کمک به کودکان است که یاد بگیرند چگونه خودشان فکر کنند. فلسفه برای کودکان یک فعالیت آموزشی است که منجر به بهبود تفکر خلاق و روابط اجتماعی در آن‌ها می‌شود. دانش‌آموز با آموزش فلسفه یاد می‌گیرد که چگونه خود را در موقعیت‌های جدید قرار دهد و راه‌حل‌های جدید بیابد. همچنین برنامه آموزش فلسفه برای کودکان بر ایجاد روابط اجتماعی و عاطفی کودکان تأثیر مثبت داشته و موجب پیشرفت آن‌ها در زمینة رفتار اخلاقی پسندیده در جامعه شده است. این مقاله به منظور واکاوی ضرورت آموزش فلسفه برای کودکان و نقش آن در ارتقای تفکر خلاق و مهارت‌های اجتماعی دانش‌آموزان با روش توصیفی-کتابخانه‌ای انجام شده است.
صفحات :
از صفحه 824 تا 840
نویسنده:
سیدمحمدمهدی اعتمادالاسلامی بختیاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مطابق با تیغ اُکام، مفروضات نباید بیش از ضرورت افزوده شوند. اگرچه این تجویز اصلی همه‌­پذیر را پیش می‌­نهد، توجیه آن بحث برانگیز است. به سخن دقیق‌­تر، چه دلیلی داریم که تیغ اُکام راهنمای صدق باشد؟ پژوهش پیش ­رو قصد دارد تا این مسألۀ را در چارچوب نظریۀ ساختارهای دیالکتیکی، منطبق بر دیدگاه بِتس، واکاوی کند. در این راستا، نخست آن اندازه از نظریۀ بِتس که بحث ما در گروی فهم آن است، توضیح داده می­‌شود. سپس تبیین می­‌کنیم که چرا نظریۀ بِتس به جای رویکرد رایج بیزگرایی مبنای مواجهۀ ما قرار گرفته است. در گام بعد استدلال می‌­شود دست کم در وضعیت‌هایی که از پیچیدگی حداقلی برخوردارند، تا تیغ اُکام به میان نیاید دیگر ملاک‌هایی که رقیب بالقوۀ آن به شمار می‌­آیند، نقشی ایفا نمی­‌کنند. پس از آن نشان می­‌دهیم که در وضعیت­‌های یادشده برتری این ملاک­ها تنها در درجۀ توجیه بالاتر قریب­الوقوعی شاهد در پرتو فرضیه نمود می­‌یابد در حالی که برتری تیغ اُکام، افزون بر آن، بالاتر بودن درجۀ توجیه پسین فرضیۀ مربوط را نیز در پی دارد. به نظر می­‌رسد یافتۀ اخیر می‌­تواند تا حدودی تیغ اُکام را توجیه ­کند. این یافته زمانی برجسته­‌تر می­‌شود که می­‌بینیم در چنین شرایطی با وجود اختلاف بیشتر مقبولیت اولیۀ فرضیه‌­­هایی که تیغ اُکام ملاک انتخاب میان آن­هاست، سرانجام فرضیه‌­ای که مقبولیت اولیۀ کمتری دارد درجۀ توجیه پسین بالاتری را به ­دست می­‌آورد.
صفحات :
از صفحه 63 تا 88
  • تعداد رکورد ها : 37