جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
  • تعداد رکورد ها : 36
نویسنده:
سوزان انجم روز ، قربان علمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عموم دین‎پژوهان گاهی شانتپیه دلاسوسایه را بنیانگذار پدیدارشناسی دین می‎دانند. این پژوهش نخست به ‎تبیین دیدگاه شانتپیه درباره پدیدارشناسی دین می‎پردازد و ضمن تحلیل پدیدارشناسی دین شانتپیه که در میانۀ فلسفۀ دین و تاریخ دین قرار دارد، بر این باور است نقدی که عموماً بر پدیدارشناسی دین شانتپیه شده است، خود قابل نقد است. مهم‎ترین ‎نقد بر پدیدارشناسی دین شانتپیه این است‎‎که او به ‎ذات پدیدارها و ماهیت دین نپرداخت و پدیدارشناسی او از جهت رده‎بندی پدیده‎ها و با نگاه غیرتاریخی است. این مقاله با تعمق در اندیشه‎های شانتپیه اثبات می‎کند که اینگونه نیست که شانتپیه مطلقاً به ‎ماهیت دین اعتنایی نداشت بلکه او به ‎ماهیت دین به ‎شکل معینی توجه دارد و برخلاف نقدهایی که به ‎او وارد می‎شود که مدعی است پدیدارشناسی وی توصیفی صرف می‎باشد، در حقیقت شانتپیه دو جنبۀ اساسی ادیان یعنی ذات و ظهورات آن‎را مطالعه کرده است. این جستار این نقد را مورد کنکاش قرار داده و سپس آن را ارزیابی می‎کند و در نهایت تمییز می‎دهد ‎که منتقدان، پدیدارشناسی دین شانتپیه را با توجه به ‎پدیدارشناسی فلسفی هوسرل می‎سنجند؛ در حالی‎که شانتپیه با تأکید بر پدیدارهای آیینی درصدد شناخت ماهیت دین و در چشم‎اندازی شامل، درک امر قدسی به ‎مثابۀ گوهر ادیان است.
صفحات :
از صفحه 574 تا 595
نویسنده:
زهره سلحشور سفیدسنگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حس چشایی و بویایی از حواسی است که مورد توجه فیلسوفان اسلامی مانند ملاصدرا و دانشمندان علوم اعصاب بوده است. در فلسفه و علوم اعصاب چشایی و بویایی وسیله­ای برای درک بوها و مزه­ها است. در مورد چگونگی درک بو و مزه با نگاه به داده­ها و استدلال­های این علوم، این تبیین­ها مکمل همدیگر هستند. از دیدگاه علوم اعصاب محرک‌های شیمیایی در مراتب حس چشایی و بویایی فرآیند پیچیده­ای را در سیستم چشایی و بویایی پشت سر می‌گذارند که در نهایت منجر به ادراک بو و مزه می­شود. اما ملاصدرا تبیین علمای طبیعی از این حواس را مخدوش می‌داند و معتقد است که در این تعاریف علل اعدادی با علل فاعلی خلط گردیده است. صدرا معتقد است وقتی نفس از طریق بدن و تعلق به بدن با عالم طبیعت و خارج ارتباط برقرار کرد، صورتی مماثل با شی خارجی را در حیطه خود (نفس) انشاء می­کند. بر این اساس در این پژوهش به مقایسه دیدگاه علوم اعصاب و ملاصدرا در مورد ادراک چشایی و بویایی پرداخته می­شود. هم­چنین طبیعیات استفاده شده در نظریات ملاصدرا با استفاده از علوم نوین مورد بازبینی قرار می­گیرد. بدین ترتیب به نظر می­رسد با توجه به نظریات علوم اعصاب در زمینه­ انواع مزه­ها، باید تغییری در این زمینه در حکمت متعالیه انجام شود.
صفحات :
از صفحه 418 تا 435
نویسنده:
ندا محجل ، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله سعی داریم نشان دهیم که در عصر پست­مدرن با به زیر سوال رفتن مبانی هستی­شناختی الهیات و نفی مطلق­انگاری و استقبال از کثرت­گرایی و نسبی­انگاری، تعلیم و تربیت دینی در چارچوبی ضدواقع گرایانه پست­مدرن قرار گرفته است. این نوع تعلیم و تربیت با به نفی نگاه عمودی محور در تعلیم و تربیت سنتی و مدرنیته که در آن ارزشهای فراسویی و مطلق مورد پذیرش قرار گرفته، سعی دارد نگاه افقی و بافت محور یا محلی را جایگزین نماید و این همان روش ساختارشکنی این نوع تعلیم و تربیت است که تحت­تأثیر اندیشه ­فیلسوفان پست­مدرنی مثل دریدا مطرح کرده­اند. این نوع تعلیم و تربیت در قرن 21 به نحو روزافزونی در حال گسترش و رشد است. اما خود این رویکرد نیز با مشکلاتی مواجه است که نمی­تواند عمومیت کامل داشته باشد. نفی ذات و ماهیت دین، عدم اذعان به شناخت ذات دین، تاریخی و محلی دانستن تجربه دینی و غیره در این رویکرد حاکی از نارسایی آن در اشاعه کامل آن در سرتاسر جهان است. از اینرو به نظر می­رسد که تعلیم و تربیت انتقادی در برابر تعلیم و تربیت دینی پست­مدرن بدیلی مناسب باشد تا بتواند هم دانش‌آموز را با ماهیت و ذات دین آشنا سازد و هم کثرت­گرایی و بافت­گرایی را در تعلیم و تربیت خودش بپذیرد.
صفحات :
از صفحه 199 تا 210
نویسنده:
آیت مولائی ، فرشید بنده علی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بحث­هایی که امروزه تحت عنوان نظریه­های اقتصاد کلاسیک و نظام لیبرال میراث­دار آن مطرح می­گردد، بیشتر بر نقش انقلاب صنعتی در شکل­گیری این نظام تاکید دارد، حال آن که به نظر می­رسد؛ برای فهم صحیح اندیشه­ها و معناشناسی مفاهیمی مانند؛ «دست نامرئی» و «اقتصاد آزاد» که بنیانگذاران این نظام اقتصادی بویژه آدام اسمیت از خود بر جای گذاشتند، باید بر ماهیت سیاسی - حقوقی و حتی اخلاقی نظام مذکور نیز توجه نمود. به همین خاطر این تحقیق سعی دارد با بررسی برخی ویژگی­های بنیادین نظام مشروطه انگلستان عصر اسمیت هم­چون؛ مفهوم «دولت»، «نفع عمومی»، «آزادی» و سیر تکامل بعدی آنها، به این پرسش که چه عواملی در پدیداری مبانی نظری اقتصاد لیبرال توسط آدام اسمیت و نظریه­پردازان بعد از وی نقش مهمی را ایفاء نمودند؟ پاسخ مناسب دهد. نتایج تحقیق نشان می­دهد، مفاهیم کلیدی اقتصاد کلاسیک مورد تأکید آدام اسمیت، در واقع نسخه­هایی برای رفع آثار سوء اخلاقی - سیاسی بود که نظام مشروطه تازه تاسیس پس از انقلاب به دلیل عدم طرد سنت­های کهن فئودالیسم، ناگزیر بر اقتصاد سیاسی انگلستان تحمیل می­کرد. لذا هر چند تأملات فکری او امروزه در معنا و مفهومی متفاوت از خوانش اولیه خود توسط نئوکلاسیک­ها و دیگران درک می­شوند، اما به دلیل آنکه این مبانی فکری نزدیکی و همسوئی معناداری را میان نظام سیاسی و اقتصادی انگلستان بوجود آوردند، هنوز هم مورد توجه اقتصاددانان غرب قرار دارند و نظام اقتصادی آنان را علی­رغم روندهای تکاملی پس از اقتصاد کلاسیک، تاکنون نظامی بر پایه مبانی «فردگرایانه» نگاه داشته است.
صفحات :
از صفحه 256 تا 276
نویسنده:
حنیف امین بیدختی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گرچه افلاطون همواره در تاریخِ فلسفه محترم بوده، روندِ کلّیِ فلسفه تا ابتدای دورانِ مدرن ارسطویی است. حتی نوافلاطونیان نیز، به استثنای فلوطین، کمابیش به شیوه‌ ارسطویی می‌نوشتند و نوشته‌های او را بیش از افلاطون تفسیر کرده‌اند. میزانِ اطلاعِ فیلسوفان از افلاطونِ اصیل یا تاریخی نیز بسیار اندک بود؛ نه تنها نوشته‌های افلاطون از گذرگاهِ نوافلاطونیان به ایشان رسیده و از اینها هم ترجمه‌های کمی در دسترس بود، که حتی شیوه‌ فهمِ افلاطون نیز نوافلاطونی بود. فیچینوِ نخستین کسی بود که در دورانِ رنسانس برای احیای افلاطون کوشید. با این حال کوششِ او اثرِ تفسیری چندانی نداشت. احیای واقعیِ افلاطون در قرنِ هجدهم و آلمان رخ داد. درباره این نوزایی اطلاعِ چندانی در زبانِ فارسی وجود ندارد، تنها ممکن است بدانیم که شلایرماخر نیز از کسانی بود که به ترجمه‌ افلاطون دست زدند. امّا اینکه از فیچینو تا شلایرماخر چه بر سرِ افلاطون‌پژوهی آمد دانسته نیست. حتّی آگاهیِ اندکی در دست است درباره‌ جایگاهِ واقعیِ شلایرماخر در افلاطون‌پژوهی و اینکه چه فرآیندی به افلاطونِ شلایرماخر انجامید. مقاله‌ حاضر به موضوعِ افلاطون‌پژوهی تا دورانِ افلاطون‌شناسانِ رمانتیک می‌پردازد. با عزیمت از این برداشت که اندیشه‌های نابِ فلسفی در خلاء زاده نمی‌شوند، بلکه مرهونِ زمانه خود‌اند، می‌کوشیم به بررسیِ نخستین آغازگاه‌های افلاطون‌پژوهی بپردازیم؛ به کسانی که میراثِ مساعی‌شان سنگِ بنایِ افلاطون‌پژوهیِ مدرن شد. درینجا سیرِ افلاطون‌پژوهی تا روزگارِ رمانتیک‌ها را بررسی خواهیم کرد و می‌کوشیم ببینیم چه چیزهایی تفسیرِ مدرن‌ها یا مدرن‌های متقدّم را از تفسیرهای سنّتی متمایز کرده است و چه عزیمت‌گاه‌هایی شکل‌دهنده افلاطون‌پژوهیِ مدرن بوده است.
صفحات :
از صفحه 553 تا 573
نویسنده:
فرید رهنما ، امیر نصری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آرتور دانتو (2013-1924) فیلسوفِ معاصر، برای دستیابی به تعریفِ هنر، ضمن ردِّ دیدگاههای پیشین و مخالفتِ صریح با ذات‌گراییِ مفهومِ هنر، با نگاهِ کاملاً متفاوتی، درصددِ تبیینِ رویکردی جدید در مواجهه با آثار هنریِ چالش‌برانگیزِ معاصر است. او با روی‌گردانی از دیدگاهِ کانتیِ مسلّط بر نظریه‌های هنر تا اواسطِ قرنِ بیستم، نظریۀ خود را تحتِ تأثیرِ هگل و بر مبنای زمینۀ تاریخیِ روندِ ارتقایِ شیء عادی به اثر هنری بنا‌می‌نهد. بر این اساس، زمینه‌ای تاریخی، فرهنگی و اجتماعی لازم است تا ابژه‌ها، مشروعیتِ اثر هنری بودن را کسب کنند. از نظر او به واسطۀ نوعِ نگاهِ هنرمند (در بسترِ تاریخی) به شئ عادی و نحوۀ ارائۀ او، روایتِ تازه‌ای از یک امر معمولی پدید می‌آید و آن را به عنوان مفهوم و معنایی متجسّد درمی‌آورد که منجر به استحاله‌ به یک اثر هنری می‌شود. از آنجا که درکِ محتوای فکریِ اثر و دستیابی به معنای اثر، کنشی فعّالانه از سوی ناظرِ اثر را می‌طلبد، تأکیدِ بیش از حدِّ نظریۀ او بر سوژه‌محوری، تفاسیرِ شخصی را سبب می‌شود. همچنین با توجه به اینکه نظریۀ هنرِ دانتو بر فاصلۀ اثرِ هنری از دنیای واقعی تمرکز دارد (اثرِ هنری، ابژۀ واقعی نیست)، نسبتِ اثر با جهانِ واقع، زیرِ سؤال می‌رود و با خصائصی که برای اثر هنری قائل می‌شود، خود به نوعی گرفتارِ ذات‌گرایی می‌شود. این مقاله در پیِ سؤالِ چه چیزی اثرِ هنری را اثرِ هنری می‌کند؟ با بررسی و توصیفِ آرایِ دانتو، ضمنِ اشاره به آثارِ هنریِ موردِ ارجاعِ وی، عواملِ مؤثر در نظریۀ او را واکاوی می‌کند تا نهایتاَ به تحلیلِ برخی ایراداتِ این تلقی از مفهومِ هنر بپردازد.
صفحات :
از صفحه 47 تا 65
نویسنده:
علیرضا شفیعیون ، حسین کلباسی اشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یونانیان به‌دنبال کسب تمامی فضایل فردی و جمعی و در نهایت نیل به نیک‌بختی بودند. در تعالیم سنتی ایشان تنها فضیلت‌های اسطوره‌ای ارزشمند شمرده می‌شد. اما ایشان به‌تدریج دریافتند که خدایان بدون دلایل موجه، معیار اخلاق و فضایل بوده‌اند. در نتیجه باورهای سنتی ایشان به‌تدریج شروع به تغییر کرد. در اثنای چنین تغییراتی، سوفیست‌ها خود را مربیان نسل جدید یونان معرفی کردند. سوفیست‌ها پایبندی به قوانین اسطوره‌ای را امری بیهوده می‌دانستند و معتقد بودند که نیک‌بختی و فضیلت آدمی با تکیه بر طبیعت انسانی و نیازهای طبیعی او در جهت تقویت قدرت سیاسی شکل می‌گیرد. اما نظام اخلاقی سقراط-افلاطون نه با نظام اخلاقی سوفیست‌ و نسل جدید یونانیان و نه با تعاریف سنتی اخلاق، سازگاری داشت. سقراط و شاگرد او به‌خوبی نشان دادند که اگر نظام اخلاقی بر پایۀ حقیقت بنا نشود، تمامی اصول نظری و عملی در جامعه نادرست بوده و نه‌تنها منجر به نیک‌بختی انسان نمی‌شود بلکه نتایج زیان‌باری را در ابعاد فردی و اجتماعی رقم می‌زند. در نظام اخلاقی ایشان، فضیلت محدود به امور جزئی نیست و نوعی کمال انسانی است که علاوه‌ بر امور سیاسی، در تمامی امور زندگی انسان، شأن رشدیافتۀ اوست. در نظر آن دو تمامی فضایل به‌جهت بهره‌مندی از ایدۀ خیر سودمند بوده و پایۀ تمامی فضایل دانایی به ایدۀ خیر است که به انسان توانایی تشخیص نیک و بد را داده و او را به نیک‌بختی می‌رساند.
صفحات :
از صفحه 112 تا 131
نویسنده:
مسعود پیروتی اقدم ، سید جلال هاشمی ، سید منصور مرعشی ، مسعود صفایی مقدم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف اصلی این پژوهش بررسی تحلیلی مفهوم بیلدونگ مورد نظر هردر می‌باشد که با مبنا قراردادن آن بتوان برای نظام تعلیم و تربیت مؤلفه‌های مفهومی نوینی ارائه داد. هردر با عنایت به تاریخ و فرهنگ غایتی را برای انسان‌ها ترسیم می‌کند که این غایت در پرتو فرهنگ‌ها و کثرت اقوام و ملل به نقطه مشترکی می‌رسد و معنا می‌یابد و آن، مفهوم انسانیت است. این پژوهش با روش تحلیل مفهومی به تبیین مفهوم بیلدونگ، فرهنگ و انسانیت پرداخته و انسانیت را به‌عنوان غایت تربیت و مفهوم فرهنگ و عناصر آن را به‌عنوان راهی برای رسیدن به این غایت دانسته و در‌نهایت با نظر به مفهوم بیلدونگ به استنتاج مفاهیم اساسی تربیت می‌پردازد. نتیجه‌ پژوهش حاضر مبتنی بر این نکته است که مفهوم بیلدونگ در شکل‌گیری تعلیم و تربیتی انسانی، فرافرهنگی، جامع و هماهنگ نقشی اساسی دارد؛ به‌گونه‌ای که انسانیت در اندیشه‌ هردر هدف متعالی خلقت انسان به‌طور‌کلی و تعلیم و تربیت است و مفاهیم فرهنگ و بیلدونگ ما را در رسیدن به کمال مطلوب انسانی یاری می‌رسانند. فرهنگ در اندیشه‌ هردر هم بافت و زمینه و هم محتوای تربیت است؛ به این معنا که فرهنگ در جایگاه بافت و زمینه، تاریخ و نظریه‌ تربیت است و در جایگاه محتوا، همان بیلدونگ است که وی آن را پرورش فرهنگی می‌داند. بنابراین نوعی رابطه‌ دیالکتیکی می‌توان میان مفاهیم فرهنگ، بیلدونگ و غایت تربیت یعنی انسانیت یافت؛ به‌گونه‌ای که یکی بدون حضور دیگری امکان‌پذیر نمی‌گردد. در‌نهایت مفاهیم اساسی تربیت که بر اساس مفهوم بیلدونگ و مؤلفه‌های آن استنتاج گردید، شامل تعلیم و تربیت آزادی بنیاد، تعلیم و تربیت تاریخمند، تعلیم و تربیت فرافرهنگی، تعلیم و تربیت پیشرفت‌گرا و تعلیم و تربیت زیبایی‌شناسانه است.
صفحات :
از صفحه 176 تا 198
نویسنده:
محمد حبیب اللهی ، احمد عسگری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مهمترین مشخصة تفکر نوافلاطونی در نظر گرفتن مبدئی فوق عقل و ورای وجود است؛ مبدئی که مطلقاً ناگفتنی است و هیچ عنوانی شایستهاش نیست و تنها به طریق سلب میتوان راجع به آن سخن گفت؛ اما چنین مبدأ متعالیای، که ابتکار افلوطین به حساب میآید، در میان دیگر نوافلاطونیان بدون نقض و ابرام باقی نماند. مفصلترین نقدی که به این نظریه از سوی یک نوافلاطونی به دستمان رسیده بخش نخست از کتاب دربارة مبادی نخستینِ داماسکیوس است. او که آخرین رئیس آکادمی آتن بود در این متن استدلال میکند که واحد افلوطینی اگر بناست مبدأ نخستین باشد نمیتواند متعالی از وجود دانسته شود و اگر بناست متعالی از وجود فرض شود نمیتواند در عین حال مبدأ و آرخه باشد. میان مبدئیت و تعالی ناسازگاری وجود دارد و از این رو واحد نوافلاطونی که مبدأ نخستین است باید موجود دانسته شود، نه متعالی از وجود. از قضا این ادعا، یعنی موجودیت مبدأ نخستین که اساس استدلال داماسکیوس است، از سوی پژوهشگران مورد توجه واقع نشده است و ایشان به دنبال تقریرهای دیگری برای سخن داماسکیوس گشتهاند. با شواهد متنی استدلال کردهایم که میتوان این مدعا را به داماسکیوس نسبت داد و همین را مبنای اعتقاد او به امری مطلقاً متعالی و غیر از واحد دانست، امری که دربارة آن هیچ نمیتوان گفت و اندیشید و تنها سکوت در موردش رواست.
صفحات :
از صفحه 320 تا 337
نویسنده:
محمد امین شاکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقالة حاضر نقدی است بر خوانش صفایی (۱۴۰۰) از گلوسم‌شناسی یلمزلف به‌مثابه «نقد عقل محض زبانی». صفایی در خوانش انتقادی خود از کتاب تمهیدات، با ارجاع به انگارة شناختی کانت و چند رویکرد دیگر، نظریة زبان یلمزلف را پیشینی، غیرتجربی، محض، عقل‌گرا و متعالی می‌داند. ما، پس از ارائة نکاتی دربارة نسبت تمهیدات با کلیت نظریة زبان و نیز اشاره‌ای به چند مسئله پیرامون ترجمة فارسی اثر، موارد اصلی نقد صفایی را با رجوع به گسترة وسیع‌تری از آثار یلمزلف مورد سنجش قرار می‌دهیم. با اتکا به انگارة معرفت‌شناختی کانتی، به این نتیجه می‌رسیم که معرفت این نظریه، برخلاف خوانش منتقد، «پسینی تحلیلی» است. با بررسی مسئلة «درون‌ماندگاری»، درمی‌یابیم که اطلاق صفات «حلولی» و «متعالی» به این نظریه نادرست است. در مورد «ساختار»، تصریح می‌کنیم که این نظریه «برساختی» است و در آن «ضرورت پیشینی» بر ساختار تحمیل نمی‌شود. در کل، ما نظریة یلمزلف را از حیث روش‌شناسی و معرفت‌شناسی تجربی، پسینی، استنتاجی، خود‌اندیش، برساختی، تجربه‌گرا و درون‌ماندگار توصیف می‌کنیم و نتیجتاً، قراردادن آن در زمرة نظریه‌های «عینیت‌گرا»ی مورد نقد لیکاف را منتفی می‌دانیم. سرانجام، با اشاره به امکان گفتگوی این نظریه با دیگر نظریه‌های زبانی (من‌جمله رویکردهای شناختی)، بر اهمیت امروزی آن در ساحت نظریه‌پردازی زبان تأکید می‌کنیم.
صفحات :
از صفحه 66 تا 88
  • تعداد رکورد ها : 36