جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
نویسنده:
رهام شرف
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مشاوره فلسفی یکی از اقسام مشاوره است که در سی سال اخیر به شدت مورد توجه کشورهای توسعه یافته قرار گرفته و نه تنها در پاسخگویی به پرسش‌های فلسفی مراجعان بلکه در درمان اختلالات روانشناختی و معضلات فردی و اجتماعی نیز بکار گرفته‌‌‌ می‌شود. در حقیقت این نوع مشاوره یکی از تجلیات مهم فلسفه عملی در جهان معاصر بوده و جایگاه مهم فلسفه را در زندگی فردی و اجتماعی انسان‌ها آشکار‌‌‌ می‌سازد. از سوی دیگر معنادرمانی نیز یکی از نظریات مهم در حوزه روان‌درمانی است که در دهه‌های اخیر مرکز مورد توجه بسیاری از روان‌درمانگران بوده و تلاش‌‌‌ می‌کند از منظری متفاوت به تحلیل و درمان مشکلات روحی و روانشناختی انسان‌ها بپردازد. بر مبنای این نظریه، ریشه اصلی مشکلات روانشناختی آدمی به ناتوانی او در یافتن معنایی برای زندگی و در نتیجه تجربه احساس پوچی ناشی از آن باز‌‌‌ می‌گردد. گرچه این نوع درمان بر اساس مبانی فکری فیلسوفانی چون ماکس شلر، نیچه،‌‌ هایدگر و یاسپرس صورتبندی شده و ویکتور فرانکل به عنوان بنیان گذار این نظریه بر این مساله صحه‌‌‌ می‌گذارد، اما فرضیه مقاله پیش رو این است که معنادرمانگران در فرآیند درمان مراجعان خود نیز به مشاوران فلسفی نیازمند هستند، چراکه در موارد معنادرمانگر صرف قادر به تبیین مبانی معنادرمانی و بکارگیری تکنیک‌های آن نبوده و بر همین اساس مساله تعامل مشاور فلسفی و معنادرمانگر در فرآیند درمان مطرح‌‌‌ می‌شود. هدف ما در این نوشتار این است که نقش مشاوره فلسفی را هم در تبیین مبانی معنادرمانی و هم در عملیاتی شدن تکنیک‌های آن تشریح کنیم و از این منظر اهمیت بنیادین مشاوره فلسفی را نمایان سازیم، به این امید که در آینده نه چندان دور شاهد بکارگیری روزافزون این نوع مشاوره در کشورمان باشیم.
صفحات :
از صفحه 198 تا 223
نویسنده:
زهرا اسمعیلی ، محمد حکاک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف از این پژوهش، بررسی ‌‌‌راه‌حل هیوم برای مسأله استقراست. اینکه آیا می‌توان با مشاهده چند نمونه جزئی درباره موارد مشابه مشاهده نشده حکم صادر کرد، مسأله‌‌ای است که همچنان یکی از بحث‌‌‌های داغ محافل فلسفی است. هیوم هرچند در آثارش مستقیماً به این مسأله اشاره نکرده ولی در خلال بحث از علیت به این پرسش پاسخ داده است. هیوم منشأ صدور حکم کلی با استناد به نمونه‌های جزئی را در روان آدمی می‌داند. روان آدمی به گونه‌ای است که پس از مشاهده مکرر همبودی اشیاء در گذشته، این انتظار در او شکل می‌گیرد که در آینده نیز چنین تکراری را مشاهده کند تا اینجا را تمامی مفسرین هیوم قبول دارند اما اینکه آیا هیوم فراتر از این هم نظری در مورد علیت دارد یا نه موجب بروز اختلاف بین مفسرین شده است. در این مقاله در ابتدا گزارش وفادار به متنی از علیت و به تبع آن مسأله استقرا نزد هیوم ارائه شده و در ادامه به اختصار تفاسیر متفاوتی که از علیت هیوم مطرح شده، آمده است و در آخر هر یک از این تفاسیر به اجمال بررسی شده و اشکالات هر یک به اختصار بیان شده است.
صفحات :
از صفحه 23 تا 40
نویسنده:
بهرام علیزاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
استفن لیمن مدعی است؛ 1- در موقعیت­های واقعی شخص از قوی­ترین دلایل برای انجام وظیفه اخلاقی برخوردار است. 2- اگر خدا و زندگی پس از مرگ نباشد، موقعیت­هایی وجود خواهد داشت که اخلاقی بودن در آنها مستلزم آن است که شخص دست به فداکاری­های بزرگ بزند، به نحوی که در قیاس با آنچه می­کند از فواید کمتری بهره­مند شود. و 3- در شرایط 2 شخص از قوی­ترین دلایل برای انجام وظیفه اخلاقی برخوردار نیست. لیمن مدعی است این سه گزاره در خصوص هنجارهای اخلاقی قابل دفاع­اند و بی­آنکه وجود خداوند را پیشاپیش مفروض گرفته باشند، به غلبۀ خداباوری در برابر طبیعت باوری می­انجامند. در این مقاله، مدعیات اصلی استدلال او ذیل دو آموزۀ دلیل و آموزۀ شرطی بررسی شده است (این تقسیم­بندی از خود اوست). به نظر می­رسد لیمن در دفاع از آموزۀ دلیل مشکل زیادی نداشته باشد ولی آموزۀ شرطی با نقدهایی روبروست که درستی استدلال او را به چالش می­کشد..
صفحات :
از صفحه 248 تا 266
نویسنده:
امیر حاجی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جریان‌های فلسفه علم بعد از دهه شصت میلادی، به شکل ویژه‌ای اصل تحقیق‌پذیری و همچنین باور به وجود یک روش‌‌‌‌‌ صریح و مطلق برای ارزیابی دعاوی مختلف علمی را کنار گذاشته‌اند. از سوی دیگر چنین انتقاداتی نقشی ویژه در شکل گرفتن یا اعتبار دادن به دعاوی مرتبط با امکان‌های دیگر علم، بطور خاص برنامه‌های علم بومی/دینی، داشته‌اند. نقش کانونی این تحولات، نقش مفروضات‌‌‌‌‌‌‌‌‌ غیرتجربی در فعالیت‌های علمی است. در این مقاله سعی شده دو نقد اصلی کوهن و کواین بر نگره‌های پوزیتیویستی بیان شود و سپس با فراهم آوردن یک چارچوب چهار سطحی برای فعالیت علمی، دامنة تأثیر و تبعات این نقدها در بحث "تعامل و مشارکت‌‌‌‌‌ مفروضات غیرتجربی در فعالیت علمی" از منظر معرفت‌شناختی تنقیح گردد. در این مقاله بیان می‌کنیم که با کنار گذاشتن اصل "تحقیق‌پذیری"، معیار آزمون تجربی از جمله به کل نظریه منتقل شده (کل‌گرایی تاییدی) و با کنار گذاشتن ایده روش صریح و الگوریتمیک علمی با "کثرت‌گرایی روش‌شناختی" رو به رو هستیم. تلاش شده تا نشان دهیم با فرض اعتبار نقدهای مرسوم، اگر چه سخت‌گیری پوزیتیویستی نارواست، با اینحال همچنان قیود مهمی بر سر تداخل گزاره‌های غیرتجربی‌‌‌‌‌ برخاسته از باورهای متافیزیکی، دینی و بومی در نظریه‌های علمی و امتزاج ارزش‌های غیرشناختی در داوری‌های علمی وجود دارد.
صفحات :
از صفحه 100 تا 121
نویسنده:
فاطمه بنویدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله پژوهش حاضر در وهلة اول تبیین چرایی اهمیت نقاشی است.این مقاله در مسیر گشودن این مسئله‌ آرای استیون کروئل و پاول کراودر را در سنت پدیدارشناسی بازخوانی می‌کند. به اعتقاد آنها نقاشی فقط انتقال اطلاعات تجربی نیست، بلکه شامل یک بینش فلسفی عمیق است که براساس مؤلفه‌های؛‌ سکوت، سطح، مکان و زمان می‌تواند مورد واکاوی قرار بگیرد. در امتداد این مؤلفه‌ها، ابتدا دو مفهوم زیبایی ایدئال و زیبایی متافیزیکی طرح شده است و در وهلة دوم از مجموعة مفاهیم ذکر شده برای رسیدن به خوانشی جایگزین در نقاشی ایرانی استفاده می‌شود. نگارنده سعی دارد با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از آرا این دو پدیدارشناس اهمیت نقاشی ایرانی را با خوانشی جایگزین [نسبت به خوانش‌های سنت‌گرایانه و تاریخ‌نگارانه] ارائه دهد. از رهگذر بازخوانی آرای آنها به این نتیجه می‌رسد که علت اهمیت نقاشی ایرانی راهی است که برای مواجهه با حقیقتی عمیق‌تر و فراتر از ادراک روزمره ایجاد می‌کند. مواجهه‌ای که نقش هستی‌شناختی ما را نسبت به موجودات دیگر یادآوری می‌کند؛ ما را از محدودیت‌های متناهی‌مان فراتر می‌برد و دعوت می‌کند تا عمیق‌تر به راز هستی بپردازیم و از این مسیر به شکلی از تعالی زیبایی‌شناختی نزدیک شویم.
صفحات :
از صفحه 63 تا 82
نویسنده:
پریا چوبک ، محمد اکوان ، محمدرضا شریف زاده ، زهرا رهبرنیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گفتمان هنرهای خلاق تعاملی، سبب تغییر رویکرد مفهوم مخاطب هنری از نظاره­گری بی­کنش و منفعل به آفریننده­ای تعامل­گر و پویا بوده است که از منظر فلسفۀ پست­مدرن نگاهی قابل تأمل به انسان، بشمار می­آید. افادات ژیل دلوز به فلسفه، از جسمانی­ترین رویکرد­ها به حیات انسان است که با نکته­پردازی­های خلاقانۀ وی می­تواند ابزار تحلیلی کارآمدی برای بررسی نقش و شناخت واکنش­های انسانی بشمار رود. اصطلاحاتی از قبیل صیرورت، ریزوم و بدن بدون اندام در شناخت رفتارهای انسانی که از سوی دلوز مطرح شده می­توانند در تحلیل رفتارهای مخاطب بکار روند. در این مقاله به این پرسش­ها پرداخته­ایم که آیا هنر تعاملی می­تواند ترجمان هنری صیرورت باشد و این­که انتخاب­های پیش­روی مخاطب چگونه با تعاریف بدن بدون اندام و ریزوم مرتبط می­شوند. در شیوۀ پژوهش، اطلاعات مورد نیاز از منابع کتابخانه­ای و دیجیتال استخراج و سپس با به کارگیری این مستندات، جایگاه مخاطب به روش تحلیلی- توصیفی با رویکرد دلوزی تشریح شده­اند. در نهایت به این نتیجه نزدیک شده­ایم که بنابر تعریف بدن بدون اندام، مخاطب هنر تعاملی با مجموعه­ای از بالقوگی­های منحصر به فرد روبه­رو است که انتخاب از میان آن­ها، روند شکل­گیری اثر هنری را به شیوه­ای بی­قاعده و ریزوم­گونه هدایت می­کند که این اثر در طی مسیر و در لحظه به ظهور می­رسد و همواره میان قوه و فعلیت قرار دارد و در نهایت این تعریف با عبارت فلسفی صیرورت از دیدگاه دلوز، همسان است.
صفحات :
از صفحه 83 تا 99
نویسنده:
جلال عبدالهی ، جواد اکبری تختمشلو
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ادّعا می‌شود که تعیّن ‌ناقص­ نظریه‌های علمی توسط شواهد تجربی، می‌تواند موضع رئالیسم علمی را از پای درآورد. رئالیست‌های علمی ضمن باور به صدق (تقریبی) نظریّه‌های‌ بالغ علمی معتقدند که ما می‌توانیم از رهگذر این نظریه‌ها نسبت به سطح مشاهده‌ناپذیر عالم دانش کسب کنیم. اما این اعتقاد با تکیه بر تز تعین ناقص به چالش کشیده شده است. گفته شده است که چون برای هر نظریۀ علمی نظریه‌های متعدّد هم‌ارزی وجود دارد که علی‌رغم ارائۀ هستی‌شناسی‌های مختلف همگی به یک اندازه با شواهد مشاهدتی سازگارند، لذا هرگونه باور رئالیستی به صدق یکی از اینها خالی از پشتوانۀ معرفتی خواهد بود. رئالیست‌ها برای غلبه بر این چالش می‌بایست نشان دهند که ما راه‌های معرفتی­ غیر از تأییدِ بی‌واسطۀ حاصله از شواهد مشاهدتی داریم که می‌تواند چنین تعیّن ناقصی را بشکند. ما در این مقاله سعی می‌کنیم بعد از شکافتن دقیق مسئله، نشان دهیم که امکان پاسخ به این مسئله با اتّکا بر رویکردی که آن را «توسعۀ منابع تأیید» می‌نامیم وجود دارد. مطابق این رویکرد، نظریّات می‌توانند از منابع دیگری نیز تأیید دریافت کنند. مهمترین منابعی که تاکنون در این زمینه معرفی شده‌اند عبارتند از: تأیید غیرمستقیم و مزّیت‌های نظری. پس از ارزیابی تأیید غیرمستقیم، ما به‌نفع این ادّعا استدلال خواهیم کرد که مزیّت‌های نظری، به‌خصوص «توان تبیین‌گری»، بهتر می‌تواند در ورای نتایج تجربی به‌عنوان منبع تأیید مورد نیاز رئالیست‌ها عمل نماید. البته به‌کارگیری مزیّت‌های نظری همواره با چالش‌هایی روبه‌رو بوده است، ولی ما در بخش‌های پایانی مقاله نشان خواهیم داد که می­توان به این چالش‌ها پاسخ داد.
صفحات :
از صفحه 224 تا 247
نویسنده:
علیرضا حسن پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله بر اساس شواهد موجود در آثار هوسرل و هیوم استدلال شده است که تفسیر خاص هوسرل از فلسفۀ هیوم به­عنوان فلسفه­ای استعلایی ریشه در رویکرد خاص هوسرل به جستجوی امر استعلایی در فلسفۀ جدید دارد که با واقعیات تاریخ فلسفه یا دست کم با آنچه عموم مورخان فلسفه می­گویند، همخوانی ندارد. در واقع، هوسرل طبق یک سنت تفسیری که مختص فیلسوفان مبتکر، و نه شارحان آثار فلسفی و تاریخ­نگاران فلسفه، است به آرای هیوم نظر کرده و کوشیده تا ریشه و پیشینۀ برخی از مفاهیم اساسی پدیدارشناسی خود را در آرای هیوم بیابد. در اینجا پس از بررسی نسبت پدیدارشناسی هوسرل با تجربه­گرایی و جایگاه مفهوم «استعلایی» در تجربه­گرایی هیوم، مؤلفه­های تقلیل، تقوم و زیست­جهان در پدیدارشناسی هوسرل به ترتیب به عنوان همتایان شکاکیت، تخیل و عالم خارج در فلسفۀ هیوم مورد بحث قرار گرفته­اند. در نهایت این نتیجه حاصل شده که هوسرل از این رهگذر وارد گفتگویی فلسفی با هیوم شده تا ناگفته­ها و نااندیشیده­های او را در چهارچوب پدیدارشناسی استعلایی خود بیان کند. این رویکرد هوسرل همانی است که بعداً در هرمنوتیک متأخر هایدگر و رویکرد خود هایدگر به آرای فیلسوفان گذشته مشاهده می­شود.
صفحات :
از صفحه 122 تا 140
نویسنده:
آرش اباذری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در مرکز آنچه امروز «فلسفه قاره‌ای» خوانده می‌شود، تزی است که می‌توان آن را «تز اجتماعی بودن سوژه» نامید. مطابق این تز، سوژه ضرورتاً به صورت اجتماعی تقویم می‌یابد. به عبارت دیگر، چنین نیست که در ابتدا افراد یا سوژه‌های تک و جداافتاده‌ای وجود داشته باشند و سپس وارد رابطه با دیگر سوژه‌ها رابطه برقرار کنند، بلکه سوژه‌ها از همان ابتدا با رابطه با یکدیگر شکل می‌گیرند. می‌توان گفت اولین کسی که به صورت نظام‌مند برای این تز استدلال آورده، یوهان گوتلیب فیشته است. در این مقاله استدلال فیشته را آن‌گونه که در کتاب بنیاد حق طبیعی (۱۷۹۶) او آمده است، باز سازی می‌کنم. ایده اصلی در این بازسازی، آن است که طبق نظر فیشته، سوژه تنها در صورتی می‌تواند خود را مولف حقیقیِ کنش خود بداند که فرض کند سوژه‌های دیگری وجود دارند که می‌توانند انجام این کنش را به او نسبت دهند. به بیان دیگر، نزد فیشته، فعالیت اِسناد به خود که مقوم سوژه است، تنها با شرط فرضِ وجود سوژه‌های دیگر ممکن است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 22