جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
  • تعداد رکورد ها : 23
نویسنده:
مالک شجاعی ، نفیسه بادامچی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
طبق تفسیر متداول از تاریخ فلسفه اسلامی، ابن‌سینا در کنار فلاسفه‌ای چون شیخ اشراق و ملاصدرا به عنوان نمایندگان سه جریان عمده فلسفی جهان اسلام، یعنی فلسفه مشاء، اشراق و متعالیه شناخته می‌شوند. این مقاله بیش از آنکه وارد متن منازعات و مسائل فلسفی ناظر به فلسفه سینوی و اسلامی شود، از افق مباحث فلسفه‌شناسی (Metaphilosophy) و تاریخ‌نگاری فلسفه (Historiography of philosophy) به رویکرد شناسی تفاسیر از ماهیت فلسفه سینوی با توجه به مقولات فلسفه معاصر غربی و تامل در باب منطق تحول این رویکردها می‌پردازد. می‌توان از چهار نوع خوانش فلسفه اسلامی و به تبع آن فلسفه سینوی یعنی تفسیر هانری کربن (تفسیر اشراقی)، تفسیر اتین ژیلسون (تفسیر اروپامحور)، حائری یزدی (تفسیر تحلیلی) و محمد عابدالجابری (تفسیر ایدئولوژیک) سخن گفت و به تحلیل و مقایسه این دیدگاهها پرداخت. در پایان ضمن اشاره به مبانی و لوازم هر یک از این رویکردها نشان داده خواهد شد که مطالعات فلسفه اسلامی (و به ویژه سینوی) در ایران معاصر، اگر با التفات به این سنخ مباحث و رویکردها باشد مسیر خود را خودآگاهانه تر و البته ناظر به مسائل انضمامی فرهنگ معاصر دنبال خواهد کرد.
صفحات :
از صفحه 209 تا 229
نویسنده:
محمد امین شاکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بحران حاصل از منطق‌گرایی و نابسنده‌بودن پیشنهاده‌های آن برای پایة تحلیل امور یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های معرفت‌شناسی، به‌خصوص از اوایل قرن بیستم میلادی به این‌سو است. لوی‌برول با بررسی کارکردهای ذهنی اقوام ابتدایی از زاویه‌ای جدید، به ضرورتِ قائل‌شدن به ذهنیتی دیگر در جوار ذهنیت علمی-منطقی به‌منظور تحلیل بسندة سازوکار متفاوت آن اذهان تأکید می‌کند. او این ذهنیت را، که متضمن زیست عرفانی است، پیش‌منطقی می‌نامد. ذهنیت پیش‌منطقی، بر خلاف ذهنیت علمی-منطقی، نسبت به قانون امتناع تناقض بی‌اعتناست و بر اساس قانون آمیختگی عمل می‌کند. وی به همزیستی این دو سنخ متمایز و مستقل اشاره می‌کند. یلمزلف با پذیرش پیشنهادة لوی‌برول، ایده‌های او را در ساحتی معرفت‌شناختی حول مسئلة کلی تحلیل ساختارها پی می‌گیرد. او با گسترش ابژة بررسی به زبان و نشانگان، به نظام زیرمنطقی که ممکن‌کنندة منطق و پیش‌منطق است نایل می‌شود. یلمزلف با بهره‌گیری از قانون آمیختگی تأکید می‌کند که تقابل پایه‌ای در تحلیل نظام‌ها (زبانی و نشانگانی) تقابل میان A (جزء) و A + (non-A) (کل) است، نه چنان که منطق‌گرایی پیشنهاد می‌کند، تقابل میان A و non-A (تناقض). بر این اساس، او در نظریة (یا علم) گلوسم‌شناسی، هنگام تحلیل نظام‌ها یا همان مفصل‌بندی مقولات معطوف به پیوندهای تقابلی، دستگاه محاسباتی صوری زیرمنطقی را به عنوان بدیلی برای منطق (که در نظریة بسیاری چون لوی‌استروس، یاکوبسون و چامسکی پایة تحلیل است) صورت‌بندی می‌کند. خود نظام‌های منطقی به عنوان وضعیت‌هایی از نظام‌های زیرمنطقی امکان ثبت‌شدن می‌یابند. زیرمنطق (و آمیختگی) یکی از ارکان بدیعی است که یلمزلف از طریق آن در گلوسم‌شناسی، که هدف‌اش تأویل و تحلیل انسان-جهان به‌مثابة متن است، امکانات معرفت‌شناختی جدیدی را می‌گشاید. در این جستار، ما این دو نظریه را به عنوان پیشنهادهایی بدیل برای منطق‌گرایی مورد بررسی قرار می‌دهیم و خط‌وربط‌شان را می‌سنجیم.
صفحات :
از صفحه 189 تا 208
نویسنده:
احمد حمداللهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در دوره هیوم و بعد از آن، به‌واسطه برخی از آراء و دیدگاه‌های او این انگاره در ذهن و فکر برخی از اندیشمندان شکل ‌گرفته است که تبیین نحوه پیدایش تصورات و مفاهیم یک ‌راه و بلکه تنها راه برای احراز اعتبار معرفت‌شناختی (واقع‌نمایی) آن‌هاست؛ بدین معنا که «اگر نتوانیم نحوه پیدایش یک مفهوم را تبیین نماییم، آن مفهوم فاقدِ اعتبار معرفت‌شناختی خواهد بود». با پذیرش این انگاره، سرنوشت مسائل بسیار مهمی همچون امکان علم و امکان مابعدالطبیعه به بحث «منشأ تصورات و مفاهیم» گره می‌خورد و بدین ترتیب این بحث شأن و جایگاه فوق‌العاده‌ای پیدا می‌کند. ردّ پای این انگاره در فلسفه اسلامی معاصر نیز، کم یا بیش، قابل‌مشاهده است. من در مقاله پیش رو این انگاره را به چالش کشیده و کوشیده‌ام با اقامه استدلال‌هایی نشان دهم؛ تضمین اعتبار معرفت‌شناختی و واقع‌نمایی یک تصور یا مفهوم، بیش و پیش از هر چیزی در خودِ آن تصور یا مفهوم نهفته است که در تطبیق آن با واقعیت آشکار می‌شود و بر همین اساس تبیین نحوه پیدایش تصورات و مفاهیم اولاً تنها راه، ثانیاً بهترین و کوتاه‌ترین راه برای احراز اعتبار معرفت‌شناختی و واقع‌نمایی آن‌ها نیست و دشواری‌های قابل‌توجهی در بطن خود دارد. اگر این ادعا صحیح باشد، آنگاه نتایج بسیار مهمی بر آن مترتب خواهد شد. از جمله؛ 1) گره زدن سرنوشت علم و مابعدالطبیعه به بحث درباره منشأ تصورات و مفاهیم امری نادرست و یک اشتباه معرفتی-تاریخی است و بنابراین 2) بحث درباره منشأ تصورات و مفاهیم، آن فایده و ضرورت معرفت‌شناختی‌ای را که برخی‌ اندیشمندان برای آن قائل شده‌اند، ندارد.
صفحات :
از صفحه 97 تا 114
نویسنده:
مصطفی زالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جان رالز در استدلال بر اصول عدالت خویش دو اصل عدالت را با تقدمی رتبی از موقعیت نخستین استنتاج می‌کند. بر مبنای اصل اول، شهروندان برابر و آزاد در یک جامعه حقی برابر نسبت به وسیع‌ترین طرح از حقوق پایه دارند. سپس فهرست حقوق پایه را بر مبنای لوازم پرورش و کاربست دو قوه اخلاقی تنظیم می‌کند. رویکردی متأخر تحت عنوان «دموکراسی بازار» مدعی است بر مبنای چارچوب توجیهی رالز باید آزادی‌های وسیع اقتصادی را نیز در فهرست حقوق پایه قرار داد. از این رو، عدالت به مثابه انصاف مستلزم پذیرش خوانش کلاسیک از لیبرالیسم، یعنی پذیرش آزادی‌های وسیع اقتصادی است. این مقاله با تأملی انتقادی در این رویکرد می‌کوشد تا با رجوع به مبانی اندیشه رالز، ناسازگاری درونی این ادعا را نشان داده، اثبات نماید که نمی‌توان با استناد به چارچوبی رالزی، آزادی‌های وسیع اقتصادی را ذیل اصل اول قرار داد. زیرا اولاً با لوازم پرورش دو قوه اخلاقی معارض است، ثانیاً با تحقق عزت نفس در تعارض است و موجب می‌شود اجرای اصلِ تفاوت تضمین نشود، و ثالثاً با دریافت رالز از مفهوم موقعیت نخستین و استناد نکردن به واقعیات خاص اجتماعی در استنتاج اصول عدالت ناسازگار است.
صفحات :
از صفحه 147 تا 165
نویسنده:
زهرا رمضانلو ، حسن فتح‌زاده ، شمس الملوک مصطفوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فلسفه نزد هوسرل علمی کلی، بنیادی و متقن درباره جهان است. او به دنبال تأسیس پدیدارشناسی استعلایی به مثابه فلسفه­ای کلی یا علمی متقن بود اما برای دست یافتن به چنین هدفی باید امکان یک معرفت ابژکتیو درباره جهان را توضیح می­داد. هوسرل در کتاب بحران علوم اروپایی و پدیدارشناسی استعلایی، معنای مدنظر خود از فلسفه و وظیفه­ فیلسوف را در زمینه نقد علم و فلسفه مدرن و در ارتباط با بحران­های فرهنگ معاصر اروپایی مطرح کرده و مفهوم بدیع زیست­جهان را به عنوان ایده­ای نو برای فلسفه به مثابه علم کلی معرفی می­کند. این نوشتار در پی آن است که دیدگاه هوسرل درباره نسبت­ فلسفه با بحران­های فرهنگ معاصر اروپایی را مورد ملاحظه قرار داده و به این پرسش توجه کند که آیا ایده زیست­جهان قادر است پدیدارشناسی استعلایی هوسرل را به عنوان فلسفه­ای بنیادین و علمی کلی معرفی کند یا نه. در این جهت مسئله امکان ابژکتیویته جهان یا به عبارت دقیق­تر یک جهان بیناسوژه­ای مورد توجه قرار می­گیرد که در فلسفه متأخر هوسرل به صورتی مبسوط­تر و نوآورانه­تر مطرح شده است.
صفحات :
از صفحه 130 تا 146
نویسنده:
محمد ربیع سام خانیان ، ایراندخت فیاض
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
انجام مؤثر فعالیت­های تربیتی مستلزم کسب نظریه‌های تربیتی است. در طول تاریخ از گذشته تا به امروز نظریه­های متعددی در حوزه‌ی تعلیم و تربیت پدید آمده است. درک و فهم این نظریه‌ها کار ساده و آسانی نیست. بنابراین سؤال اساسی در مطالعه‌ی آرای تربیتی، چگونگی درک و فهم نظریه‌های تربیتی یا به عبارتی، نظریه‌شناسی تربیتی است. رویکرد پارادایمی ازجمله رویکردها در نظریه‌پردازی و یا نظریه‌شناسی می‌باشد که می‌تواند ما را در خوانش و درک اندیشه‌ها، خصوصاً اندیشه‌های تربیتی کمک کند. دیدگاه پارادایمی در تبیین نظریه‌های علمی این است که در شکل­گیری نظریه‌ها ازجمله نظریه‌های تربیتی، باورها و مفروضات اساسی و به‌عبارتی‌دیگر «پارادایم» نقش مهمی دارند. اوصاف پارادایم‌ها از سه رکن اساسی هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و روش‌شناسی برخوردارند. تعلیم و تربیت نیز مانند پارادایم­ها دارای سه مؤلفه اساسی از قبیل اهداف، محتوی و روش‌های آموزش هستند. مؤلفه‌های تربیت از طریق بررسی و تحلیل عناصر پارادایم‌ها به دست می­آیند. نظریه­های تعلیم و تربیت را با توجه به ملاک زمان می‌توان در سه پارادایم پیشامدرن، مدرن و پسامدرن مورد بررسی و تحلیل قرار داد. در این پژوهش، نظریه‌های تربیتی با رویکرد پارادایمی در سه پارادایم یاد شده مورد مطالعه قرارگرفته‌اند. روش مطالعه توصیفی-تحلیلی است.
صفحات :
از صفحه 166 تا 188
نویسنده:
پریسا دانشفر ، هیبت الله نژندی منش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رویکرد پیشینی و جهان­شهریِ کانت در پیدایش نظریه‌های حکومت و صلح جهانی و نیز شکل­گیری نهادهای جهانی با رویکردِ حاکمیت بین‌المللی قانون مانند سازمان ملل، موثر واقع شده است. دیدگاه وی پیرامون صلح جهانی در معرفت شناسی، فلسفه اخلاق و حقوق او ریشه دارد. به باور کانت، قانون عادلانه در شرایطی محقق می­شود که همه اعضای جامعه جهانی، واجد حداکثر آزادی از انقیاد در مواجهه با اراده دیگران باشند. در سطح بین­المللی، قانون توسط دولت­های آزاد مشروعیت پیدا کرده و تمدن حقیقی جز با کنار گذاشتن اندیشه جنگ امکان­پذیر نمی­باشد. بنابراین حاکمیت قانون، ابزاری در جهت حفظ صلح و امنیت بین‌المللی و ترویج و اعتلای حقوق بشر است. در نظر کانت، تحول از حالت طبیعی جنگ به حالت صلح در میان انسان­ها ضمن مراحلی رخ می­دهد. برای تحقق صلح ابدی در بین ملت­ها، ضرورت دارد تا لوازم مقدماتیِ چندگانه، فراهم گردد که از آن جمله است، لغو پیمان­های سری دولت­ها. در این صورت، زمینهِ تحققِ طرح سه مرحله­ای صلح جهانی در سایه حاکمیت بین‌المللی قانون، ایجاد خواهد شد. در این نوشتار، مفهوم صلح در کنار پیش­زمینه­ها، شرایط وچگونگی رسیدن به آن از طریق حاکمیت بین­المللی قانون و موانع موجود در این راه با محوریت اندیشه کانت، مورد‌‌ بررسی قرار گرفته و چالشهای فراروی تحقق صلح کانتی مورد ارزیابی قرار‌ می‌‌‌گیرد.
صفحات :
از صفحه 115 تا 129
نویسنده:
محمد تقدیسی ، زهرا خزاعی راوری ، محسن جوادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اکراسیا یا ضعف اخلاقی، از نظر ارسطو و بسیاری از معاصرین، از جمله آلفرد ملی، به معنای مخالفت عمدی، آگاهانه و ارادی فاعل با بهترین حکم خویش است که به دلیل ضعف اراده و نداشتن کنترل نفس فاعل رخ می دهد. از منظر ارسطو این پدیده معمولا به دلیل تاثیر پذیرفتن قدرت استدلال یا علم بالقوه عامل اخلاقی از خواسته های امیال پدید می اید. در اینکه اکراسیا و ضعف اراده دو پدیده اند یا یک پدیده بین فیلسوفان اختلاف نظر وجود دارد. علاوه بر این در باره علت رخداد این پدیده نیز اتفاق نظر وجود ندارد. الفرد ملی اکراسیا را با ضعف اراده و ارسطو آن را با ضعف اخلاق، مترادف میداند. علاوه بر اینکه هر دو فیلسوف اکراسیا را پدیده ای نفسانی می دانند که منجر به عمل ارادی و اگاهانه فاعل مخالف با بهترین حکم می شود. از دیدگاه هر دو، علت اکراسیا تأثیر افراطی خواسته های بخش احساسی عامل بر بخش استدلالی وی است و راه مقابله با آن را تقویت بخش استدلالی نفس در مقابل بخش احساسی آن می دانند به طوری که برای داشتن قوت اراده، تقویت عامل اخلاقی در سه ساحت معرفتی، عاطفی و رفتاری لازم وضروری است. مقاله حاضر در صدد است تا به روش توصیفی ـ تحلیلی اکراسیا را در حوزه عمل از دیدگاه آلفرد ملی بررسی و آن را با دیدگاه ارسطو مقایسه نماید. در پایان مشخص می شود که علیرغم شباهت های بسیار، این دو در بیان عوامل تحقق اکراسیا کاملا اتفاق نظر ندارند. در نزد ارسطو اکراسیا معلول نقص در عقل عملی و صرفاً در قلمرو افعال هنجاری، و در نزد ملی معلول ناتوانی در کنترل نفس است و عوامل روانشناختی مانند ترس و تنبلی، استرس، شستشوی ذهنی، ... در آن موثر است وعلاوه بر افعال هنجاری در سایر قلمرو افعال عادی نیز امکان پذیر است.
صفحات :
از صفحه 80 تا 96
نویسنده:
عباس بخشنده بالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نسبت میان عقل و شریعت یکی از بحث‌های مهم و مورد اختلاف اندیشمندان ادیان بوده است. پرسش اساسی این جستار عبارت است از «تاثیر ابن‌رشد بر ابن‌میمون در به‌کارگیری عقل در شریعت چگونه است؟» برخی از نکاتی که در این پژوهش بدان دست یافتیم حاکی از تاثیر عمیق ابن‌رشد بر ابن‌میمون در بحث عقل و شریعت می‌باشد. ابن‌رشد در فرازهای مختلفی از آثارش به خطرات عقل‌گرایی محض هشدار داده و به‌کارگیری آن را در شریعت محدود می‌کند. وی معتقد است عقل به تنهایی توان تاویل را نیز ندارد و باید به واسطه اهل‌شریعت با شرایطی که در دین تبیین شده انجام شود. ابن‌میمون نیز به مشروط بودن به‌کارگیری عقل در شریعت تصریح کرده و معتقد است کتاب مقدس یهودیّت موازین کاربرد عقل در شریعت را تعیین می‌نماید که به واسطه اهل شریعت صورت می‌گیرد. در تطبیق آرای ابن‌رشد و ابن‌میمون با دلائلی مواجه می‌شویم که به تاثیر ابن‌رشد بر ابن‌میمون در مسئله چگونگی کاربرد و محدودسازی عقل در شریعت تاکید دارد.
صفحات :
از صفحه 30 تا 44
نویسنده:
مرتضی افصحی ، محمدرضا عبداله نژاد ، محمود صوفیانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در نوشتار حاضر برآنیم تا به یکی از وجوه فلسفه ذهن، یعنی بحث از سرشت حالات ذهنی، از نگاه ویتگنشتاین بپردازیم. کم و بیش، موضع و ایستار ویتگنشتاین پیرامون این بحث را، به دیدگاه رفتارگرایی نزدیک دانسته­اند. برای بررسی چند و چون این امر، نخست شمه­ای درباره مکتب رفتارگرایی در روان شناسی نوین بیان می­کنیم و سپس به رفتارگرایی فلسفی نظری می­اندازیم و به برخی از آراء فیلسوفان مهم در این باب اشاره می­کنیم. در ادامه، موضع ویتگنشتاین را نسبت به رفتارگرایی بیان می­داریم و این مهم را نشان می­دهیم که از منظر ویتگنشتاین، «پدیده­های ذهنی را نه می­توان به حالات جسمانی یا رفتاری شان فرو کاست و تقلیل داد (تقلیلی که رفتارگرایان انجام می­دهند) و نه می­توان بالکل از آن­ها [ حالات جسمانی و رفتاری] جدا کرد و منفک ساخت»(انفکاکی که دوگانه­انگاران برقرار می­کنند). پس از طرح و شرح این مباحث، در انتهای نوشتار، نتایج و رأی مختار خویش را در باب نسبت ویتگنشتاین و رفتارگرایی بیان می­کنیم.
صفحات :
از صفحه 17 تا 29
  • تعداد رکورد ها : 23