جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور >
مرور مجلات
>
علوم سياسي
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
تعداد رکورد ها : 513
سال 1395
دوره 19 , شماره 75
دوره 19 , شماره 74
سال 1394
دوره 18 , شماره 72
دوره 18 , شماره 71
دوره 18 , شماره 70
دوره 18 , شماره 69
سال 1393
دوره 17 , شماره 68
دوره 17 , شماره 67
دوره 17 , شماره 66
دوره 17 , شماره 65
سال 1392
دوره 16 , شماره 64
دوره 16 , شماره 63
دوره 16 , شماره 62
دوره 16 , شماره 61
سال 1391
دوره 15 , شماره 60
دوره 15 , شماره 59
دوره 15 , شماره 58
دوره 15 , شماره 57
سال 1390
دوره 14 , شماره 56
دوره 14 , شماره 55
دوره 14 , شماره 54
دوره 14 , شماره 53
سال 1387
دوره 11 , شماره 44
دوره 11 , شماره 43
دوره 11 , شماره 42
سال 1386
دوره 10 , شماره 37
سال 1385
دوره 9 , شماره 36
دوره 9 , شماره 35
دوره 9 , شماره 34
دوره 9 , شماره 33
سال 1384
دوره 8 , شماره 32
سال 1383
دوره 7 , شماره 28
دوره 7 , شماره 26
دوره 7 , شماره 25
سال 1382
دوره 6 , شماره 24
دوره 6 , شماره 22
سال 1381
دوره 5 , شماره 20
دوره 5 , شماره 18
سال 1380
دوره 4 , شماره 15
دوره 4 , شماره 14
دوره 4 , شماره 13
سال 1379
دوره 3 , شماره 12
دوره 3 , شماره 11
دوره 3 , شماره 10
سال 1378
دوره 2 , شماره 8
دوره 2 , شماره 7
دوره 2 , شماره 6
دوره 2 , شماره 5
سال 1377
دوره 1 , شماره 4
دوره 1 , شماره 3
دوره 1 , شماره 2
دوره 1 , شماره 1
عنوان :
آزادى و ولایت در فقه سیاسى معاصر شیعه
نویسنده:
منصور میراحمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه فلسفه سیاسی (در اندیشه اسلامی)
چکیده :
با توجه به مطالبى که گذشت مىتوان به این جمعبندى مختصر رسید که فقهاى معاصر شیعه با مفروض گرفتن مبانى کلامى خود در بحث از ولایت و آزادى با رویکرد اصولى ـ فقهى دیدگاههاى خود درباره ولایت فقیه را بیان نمودهاند. سؤال اساسى که مطرح مىشود این است که آیا قاعده لطف و دلیل حکمت که ولایت پیامبر و امام معصوم را ثابت مىکرد، به دوران غیبت نیز منتقل شده است؟ پاسخ فقهاى شیعه به این سؤال، عمدتا این بود که باید به کلام معصومین و روایات آنها مراجعه کرد و بر اساس آن پاسخ سؤال مذکور را دریافت کرد. این پاسخ آنها را از رویکرد کلامى به رویکردى اصولى ـ فقهى منتقل ساخت که بر اساس این رویکرد جدید متد و شیوه اصولى ـ فقهى وجه غالب شیوههاى استدلال مىباشد. از سوى دیگر، پس از مراجعه به این ادله و روایات، این مطلب نیز روشن گشت که ما در این باره با مسألهاى به نام «فقدان نص» مواجهیم؛ از این رو باید در مباحث خود به اصلى مراجعه کنیم که از آن به «اصل استظهار» یاد کردیم. بر اساس این اصل بود که فقها با مراجعه به روایات، تلاش کردند ظهور روایات را پىجویى نموده و بر اساس آن ظهور، پاسخ مناسبى به سؤال مذکور ارائه نمایند. حاصل مراجعه فقها به روایات و ادله مذکور، شکلگیرى دیدگاههاى متعددى بود که به طور کلى به چهار دیدگاه عمده در این باره اشاره شد. صرف نظر از دیدگاهى که اساسا براى فقیه تنها «جواز تصرف» را باور داشت، دیدگاههاى دیگر اصل «ولایت» و به عبارت صحیحتر، اصل «تداوم ولایت» در دوران غیبت را پذیرفته بودند و در برخى از مسائل دیگر از جمله مبناى مشروعیت، انتصابى و انتخابى بودن و گستره ولایت او نیز با یکدیگر اختلاف داشتند. این اختلافها در نوع رابطه آزادى و ولایت تأثیر زیادى بر جاى گذاشته است. همانگونه که ملاحظه شد، رابطه آزادى و ولایت در این دیدگاهها یکسان نبوده، و اختلاف دیدگاهها، موجب اختلاف این رابطه شده است. در بررسى رابطه آزادى و ولایت در دیدگاههاى مذکور، به این نکته مىتوان به عنوان جمعبندى اشاره کرد که در دیدگاه اول اصولاً بحث رابطه آزادى و ولایت طرح نمىشود؛ چرا که ولایت پذیرفته نشده است. در دیدگاه دوم و سوم (ولایت در امورحسبیه و ولایت در فتوا و قضاوت) نیز چندان ناسازگارى میان آزادى و ولایت پدید نمىآید چرا که اولاً در مفهوم ولایت، وجه سیاسى آن برجسته نگردیده است و اختیارات و گستره ولایت نیز محدود به امور خاصى است. در حالى که در دیدگاه چهارم، ناسازگارى زیادى میان این دو مفهوم دیده مىشود. از دیدگاه چهارم، سه قرائت عمده شکل گرفته است که تلاش کردیم با اشاره به این قرائتها، رابطه آزادى و ولایت را در آنها بررسى نماییم. به طور کلى در این سه قرائت، با توجه به اینکه اولا وجه سیاسى مفهوم ولایت برجسته مىشود و ثانیا گستره ولایت وسیعتر طرح مىگردد؛ ناسازگارى میان آزادى و ولایت جدىتر نمایان مىگردد. با اشاره به مبانى کلامى مختلف به عنوان مفروضات قرائتهاى مذکور و تأثیر آنها بر شکلگیرى قرائتها و دیدگاههاى مذکور، در بررسى رابطه آزادى و ولایت تلاش طرفداران آنها در حل ناسازگارى و معماى آزادى و ولایت مورد بررسى قرار گرفت. در نهایت تلاش کردیم به منظور فتح بابى مناسب در این بحث، بر اساس منطق درونى نظریات و مبانى کلامى و اصولى ـ فقهى دیدگاهها، رابطه آزادى و ولایت را در این دیدگاهها بررسى کرده، طرح ولایت در دوران غیبت را به عنوان تلاش فقهاى معاصر شیعه در راستاى ایجاد نوعى تلائم و سازگارى با آزادى و در نتیجه تفسیرى خاص از آزادى، مورد مداقّه قرار دهیم. بنابراین، مىتوان گفت که در فقه سیاسى معاصر شیعه، اولاً مسأله آزادى قابل طرح بوده و ثانیا این مسأله در رابطه با آزادى و ولایت هرچند به شکل غیر مستقیم، طرح شده و ثالثا تلاش فقهاى معاصر شیعه در طرح ولایت در دوران غیبت به منظور ایجاد نوعى توازن و تعادل در میان آزادى و ولایت قابل بررسى است، که در همه این مباحث تأثیر مبانى کلامى مشاهده مىشود.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 75 تا 107
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
مفهوم آزادی در فقه سیاسی شیعه
نویسنده:
منصور میراحمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
مراجع
زبان :
فارسی
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 70 تا 88
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
قدرت از دیدگاه امام خمینى(ره)
نویسنده:
محمد باوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه فلسفه سیاسی (در اندیشه اسلامی)
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
امام خمینی
چکیده :
به طور کلى، مىتوان گفت حضرت امام قدرت را ذاتا خیر و کمال مىداند و قدرت سیاسى را، هم به لحاظ منشأ و خاستگاه و هم به لحاظ غایاتى که تحقق آنها در گرو وجود قدرت است، ضرورتى همیشگى مىداند. مهمترین این غایتها تهذیب نفوس و تأمین سعادت انسانهاست؛ اما در عمل، همواره انسانهاى غیر مهذب در رأس حکومتها قرار گرفتهاند که منشأ گسترش فساد در کل ساختار سیاسى و در مرحله بعدى در کل جامعه بودهاند. در اینجا این پرسش همیشگى مطرح مىگردد که: «چه کسى باید حکومت بکند؟» اگر قدرت خیر است و اگر منشأ فساد در حکومت و جامعه اشخاص غیر مهذب هستند، تنها راه حل آن است که اشخاص مهذب در رأس حکومت قرار گیرند. حاکمان حقیقى در مرحله اول انبیا و ائمه معصومین (ع) و در زمان غیبت، فقهاى عادل هستند که با استمداد از نیروهاى درونى خویش، قدرت سیاسى را در بستر حقیقى آن به جریان مىاندازند.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 39 تا 71
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
شهید ثانی و زندگی در دولت جائر
نویسنده:
محمد رضا موسویان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه فلسفه سیاسی (در اندیشه اسلامی)
چکیده :
فقیه جامع الشرایط در عصر غیبت، نیابت از امام معصوم را دارا بوده و تا آنجایى که مبسوطالید و قادر به تصرف حکومتى باشد، بایستى اقدام به تصمیمگیرى و عمل بر طبق این نیابت نموده و مقام زعامت سیاسى اجتماعى خود را به منصه بروز و ظهور برساند و مردم نیز وظیفه حمایت و مساعدت از اقدامات او را بر عهده دارند. حال اگر این فقیه نتوانست اقدامات و تصرفات حکومتى انجام دهد، باید تلاش کند که اسلام را حفظ کرده و شیعیان را از گزند سلاطین جور نجات و رهایى بخشد؛ اگرچه این عمل منوط و متوقف بر وارد شدن در دستگاه حکومتى جائر باشد. اما باید این نکته مورد توجه قرار گیرد که یک عالم و دانشمند دینى و نایب امام معصوم هرگز نباید به خود اجازه دهد که در مقابل شاهان و سلاطین، احساس ذلت کرده و رفتار خاضعانهاى در برابر آنان از خود نشان دهد؛ بلکه باید داراى عزت نفس بوده و به خاطر منافع دنیوى به آنان نزدیک نگردد. شهید ثانى هر فقیه و دانشمند دینى را که براى دنیاطلبى به سلطان و پادشاه جائرى نزدیک گردد، خائن به امانت الهى دانسته و به لحاظ عملى و تجربه تاریخى هم ادعا دارد که اکثر اینها نتوانستهاند به اهداف خود دست یابند ـ و به دلیل ذلّت نزد سلطان، شخصیت و هویت اصلىشان لگدکوب گردیده و دیگر همانند آن عالمان با عزت نمىباشند ـ اگرچه به برخى اهداف دنیوى پست خود دست یافتهاند. «الخامس، أن یکون عفیف النفس عالى الهمّة، منقبضا عن الملوک و اهل الدنیا لایدخل طمعا... فمن فعل ذلک فقد عرض نفسه و خان امانته».( شهید ثانى در تحلیل این مطلب به قول برخى از اولیاى الهى و ابدال (انسانهاى الهى منحصربهفرد)درپاسخبهسؤالىپیرامونعلل اُفت منزلت علم و علما استناد کرده و نقل مىکند: «علت اینکه علم در زمان ما، ارزش خود را از دست داده و شاهان به علم و دانش توجه نمىکنند، در حالى که در زمانهاى پیشین، توجه بیشترى به دانش و علما مىشده در این است که در زمان گذشته، پادشاهان به خدمت علما مىآمدند و متاع دنیاى خود را عرضه کرده تا از علم و دانش آنان بهره جویند؛ اما علما به دنیاى آنان بىتوجهى نشان داده و منّت آنان را از عهده خویش برداشتهاند. به همین جهت، دنیا در نظر دنیاطلبان، کوچک و منزلت علم نزد آنان والایى خاصّى مىیافته است؛ در حالى که در زمان ما (زمان شهید ثانى) علما و دانشمندان رو به پادشاهان آورده و دانش خود را براى نیل به امکانات و منافع دنیوى عرضه کرده و در اختیار مىگذارند و در این مسیر، از خود حقارت و ذلّت نشان مىدهند. بنابراین، در چشم حاکمان، دنیا مقامى والا یافته و منزلت علم سیر نزولى پیدا کرده است. سپس شهید ثانى در ادامه تحلیل خویش، از پیامبر اسلام(ص) گفتارى نقل مىکند که مىفرماید: «الفقهاء أمناء الرسل ما لمیدخلوا فی الدنیا، قیل یا رسول اللّه! و ما دخولهم فی الدنیا؟ قال اتّباع السلطان فإذا فعلوا فى ذلک فاحذروهم على دینکم». پیامبر گرامى اسلام مىفرمایند: «فقها، امانتداران پیامبران هستند تا زمانى که به دنیا وارد نشدهاند. از پیامبر(ص) سؤال مىشود که منظور از ورود آنان به دنیا چیست؟ پاسخ مىفرمایند: تبعیّت و فرمانبرى از سلطان و پادشاه، پس هرگاه علما و فقها اقدام به این تبعیت و پیروى نمودند، از آنان بر دینتان برحذر بوده و بپرهیزید.» به عبارت دیگر، فقها و دانشمندان، تا زمانى مورد احترام و گرامىاندکه به مقام نیابت از امام و امانتدارى از پیامبران بذل توجه نموده و در نظر و عمل از دنیا و دنیاطلبان و شاهان و دربار آنان چشمپوشى کنند و هرگاه به اینگونه مسائل روى آوردند، نه تنها صلاحیت خود را در رهبرى سیاسى و زعامت مسلمین از دست مىدهند؛ بلکه همانند تیغى در دست زنگى مست بوده و باید از آنان بر دین و دیندارى خود ترسید؛ زیرا که عالمانى بىتقوا هستند.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 49 تا 71
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
مبانى آزادى و «حزب» مبانى آزادى و «حزب» در مذهب شیعه
نویسنده:
داود فیرحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه فلسفه سیاسی (در اندیشه اسلامی)
چکیده :
مقدمه حزب سیاسى، جمعیتى سازمان یافته در درون یک نظام سیاسى است که عقیدهاى مشترک دارند و براى کسب و به کارگیرى قدرت سیاسى در اجراى دیدگاهها و اهداف خود، با یکدیگر متحد شدهاند. حزب، بنا به تعریف فوق،پدیدهاى جدید و از دیدگاه فقهى، مسالهاى نوظهور در جامعه و فرهنگ شیعى است که به رغم ضرورتى که در زندگى سیاسى دارد، کمتر مورد کاوش قرار گرفتهاست. هدف این مقاله، ارزیابى نسبت این پدیده با مبانى فقهى و کلامى شیعه و به دنبال آن، بررسى مشروعیت احزاب در زندگى سیاسى شیعیان است.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 133 تا 149
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
شوراهاى اسلامى و دیدگاهها
نویسنده:
عبدالقیوم سجادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه فلسفه سیاسی (در اندیشه اسلامی)
چکیده :
شکلگیرى شوراها تناسب چندانى با ساختار کلى قدرت سیاسى در نظام حکومتى ندارد و این به مشکلات عدیدهاى منجر خواهد شد که فهم آن، عقل پیچیدهاى نمىخواهد. شورا چیزى جز عمل حزب نیست و داراى همان کارکردهاى مثبت و محدودى است که احزاب دارا مىباشند. کارکرد احزاب معمولا این است که اعمال بخشى از دیکتاتورى قدرت سیاسى را علیه بخشى از مردم یعنى اعضا و هواداران خود بر عهده مىگیرد و رهبر حزب را در دیکتاتورى و حاکمیت تا حدودى با دولت و نهادهاى قدرتمند دیگر سهیم مىسازد. همین حکم متوجه شورا نیز مىباشد. شوراها کارکرد عمدهاش سهیم کردن چند نفر محدود در هر شهر و روستا در روند اعمال قدرت است و این پیامدهاى خطرناکى دارد و به مقتضاى روانشناختى اجتماعى جوامعى مثل ایران مردم کردار و رفتار اعضاى شورا را که بیشتر با خطا همراه است، به حکومت اسلامى نسبت مىدهند و بالاخره اینکه قدرت به هر میزان سادهتر و بىپیرایهتر باشد کنترل پذیرتر است.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 311 تا 327
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تأملى در فقه سیاسى شیعه
نویسنده:
عمید زنجانی
نوع منبع :
مقاله , مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه فلسفه سیاسی (در اندیشه اسلامی)
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 6 تا 23
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
گفتمانهای قیاس ناپذیر
نویسنده:
الستر پنیکوک، علی اصغر سلطانی
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه فلسفه سیاسی (در اندیشه اسلامی)
چکیده :
امیدوارم این دیدگاه انتقادى تحلیل گفتمان، چنین القا نکرده باشد که تحلیل گفتمانِ زبانشناسى کاربردى استاندارد یا تحلیل انتقادى گفتمان، کارهایى بى ارزشند. هر دو رویکرد براى زبانشناسى کاربردى سودمندند؛ رویکرد اول ما را یارى مىدهد تا توجه مان را به موارد زیر جلب کنیم: گونههاى گفتمان، رابطه بین گفتمان و دانش پس زمینهاى، آگاهى از تعامل موجود در کلاس درس، چگونگى ساخته شدن متون، چگونگى به نوبت صحبت کردن در فرهنگهاى متفاوت، آیا مواد درسى با آگاهى نسبت به گفتمان طراحى شدهاند یا نه ؛ دومین رویکرد نیز ما را یارى مىدهد تا نسبت به اینکه چگونه کاربرد زبان همیشه با مسایل قدرت مرتبط است، چگونه دانش پس زمینهاى هرگز تنها راه بى ضررِ دانش نیست، نسبت به اینکه چگونه شرایط وسیعترِ واقعیات اجتماعى همواره در متن حضور دارند، آگاهى حاصل کنیم. با این همه، همچنان که قبلاً گفتهام، بافتهاى بافت زدایى شده و سکوت سیاسى زبانشناسى کاربردى، و چارچوب غالباً جبرگرایانه و تقلیل گرایانه تحلیل انتقادى گفتمان، مبین آن هستند که باید با احتیاط بیشترى این رویکردها را به کار بست. یکى از سؤلاتى که در مقدمه مطرح کردم، بىپاسخ مانده است: آیا رویکردهاى زبانشناسى کاربردى (و احتمالاً تحلیل انتقادى گفتمان) با موضع فوکویىاى که تشریح کردم، قیاس ناپذیرند؟ مسلماً یکى از پاسخها این است که قیاسناپذیر نیستند (قابل مقایسهاند) ؛ مثلاً آیا نمىتوان این مواضع را در امتداد یک پیوستار مرتب کرد؟ در یک سو، تحلیل گفتمانى با مبناى کاملاً زبانشناختى قرار مىگیرد ـ که در اینجا گفتمان فقط به شیوه به هم متصل شدن جملات بازمىگردد ـ و به تدریج که به سوى دیگر مىرویم، بر اهمیت متن افزوده مىشود، تا به نقطهاى مىرسیم که زبان زیرمجموعه گفتمان مىشود. به دو دلیل تصور مىکنم چنین برداشتى قابل دفاع نیست ؛ اول، به دلایل معرفت شناختى؛ به نظر مىرسد که گونههاى مختلف گفتمان، القاء کننده برداشتهاى متفاوتى نسبت به جهان هستند. تحلیل انتقادى گفتمان، مسلماً بر سنت انتقادى نو مارکسیستى بنا شده است که کانون توجه خود را به نابرابریهاى اجتماعى معطوف مىدارد و ایدئولوژیها را شیوههاى بنیادینى مىپندارد که به واسطه آنها، این نابرابریها استمرار مىیابند. چنین دیدگاهى نسبت به ایدئولوژى را نمىتوان به سادگى با برداشتهاى آزاد منشانهتر که ایدئولوژى را یا نظام فکرى غیر سیاسى و یا مجموعه اعتقاداتى که مردم در یک جهتیابى مشترک سیاسى براى خود اتخاذ مىکنند، پیوند داد. و برداشت فوکویى گفتمان، که مبین امتناع از بسیارى از مبانى تفکر سیاسى و غیر سیاسى است (مظلوم، ظالم، حقیقت، واقعیت، و غیره) به نظر مىرسد که بسیار متفاوت باشد. دوم، به دلایل اخلاقى نمىتوانم نسبیت نهان مفهوم پیوستار را بپذیرم که به دیدگاههاى مختلف طورى نگریسته مىشود که گویى فقط متفاوتند و با هم هیچ درگیر نمىشوند. پس، به ناچار آیا در دامى افتادهایم که حتى اگر به ظاهر درگیر گفتمان مشترکى باشیم (از یک دیدگاه)، باوجود این، دائما درگیر گفتمانهاى متفاوت دیگرى هستیم (از دیدگاه دیگر)؟ بااین همه میل ندارم با دیدى ناامیدانه و نسبى به موضوع قیاس ناپذیرى، به کارم خاتمه بدهم. اگر براى کنار نهادن و یا زیر سؤل بردن اعتقاد، به روشنگرى در فاعل عقل گراى تحت کنترلِ زبان و معنا، دلایل خوبى وجود دارد، پس به جاى جست و جو کردن براى جایگزینهایى در چارچوبهاى نوگراى دیگر و تبعاً استمرار جست وجو براى تبیینهاى غایتمند راجع به اینکه چرا اینگونه که هست فکر مىکنیم، اعتقاد من این است که ما باید موضعى پسا مدرنتر اتخاذ کنیم و در نتیجه، این غایت مندیها را به کنارى بگذاریم. برخلاف اعتقاد لیوتار (مقدمه ص 15،1984)مبنى بر اینکه دانش پسانوگرایى «حساسیتمان به تفاوتها را تصفیه مىکند و بر تواناییمان براى تحملِ قیاس ناپذیرها تأکید مىگذارد»، من سعى داشتهام به نیاز ـ به اصطلاحِ هوى (ص 22،1988)ـ به تفکر درباره «فکر ناشده بزرگ]the great unthought[»، به تأیید اینکه اگر چه نمىتوانیم خودمان را و دنیاى پیرامونمان را به روشى عینى بشناسیم، با این همه، لازم است بپرسیم، چرا چنین است که ما آنطور که فکر مىکنیم، فکر مىکنیم. امیدوارم که، اولاً، حتى اگر نتوان این دیدگاهها را باهم پیوند و آشتى داد، آنها بتوانند متقابلاً همدیگر را درک کنند. هدف من از مقایسه و بحثِ پیرامون برداشتهاى مختلف گفتمان این بوده است که حداقل مفاهیم آشناى تحلیل گفتمانِ زبانشناسى کاربردى را کمى ناآشناتر سازم و مفاهیم ناآشناى تحلیل گفتمان فوکویى را آشناتر سازم. و ثانیاً، امیدوارم دیگران بعضى از چالشهایى را که پیش پا نهادهام، برگیرند تا بتوانیم شکافى را که گاه بین ما به وجود مىآید راحتتر پشت سر بگذاریم. امیدوارم این دیدگاه انتقادى تحلیل گفتمان، چنین القا نکرده باشد که تحلیل گفتمانِ زبانشناسى کاربردى استاندارد یا تحلیل انتقادى گفتمان، کارهایى بى ارزشند. هر دو رویکرد براى زبانشناسى کاربردى سودمندند؛ رویکرد اول ما را یارى مىدهد تا توجه مان را به موارد زیر جلب کنیم: گونههاى گفتمان، رابطه بین گفتمان و دانش پس زمینهاى، آگاهى از تعامل موجود در کلاس درس، چگونگى ساخته شدن متون، چگونگى به نوبت صحبت کردن در فرهنگهاى متفاوت، آیا مواد درسى با آگاهى نسبت به گفتمان طراحى شدهاند یا نه ؛ دومین رویکرد نیز ما را یارى مىدهد تا نسبت به اینکه چگونه کاربرد زبان همیشه با مسایل قدرت مرتبط است، چگونه دانش پس زمینهاى هرگز تنها راه بى ضررِ دانش نیست، نسبت به اینکه چگونه شرایط وسیعترِ واقعیات اجتماعى همواره در متن حضور دارند، آگاهى حاصل کنیم. با این همه، همچنان که قبلاً گفتهام، بافتهاى بافت زدایى شده و سکوت سیاسى زبانشناسى کاربردى، و چارچوب غالباً جبرگرایانه و تقلیل گرایانه تحلیل انتقادى گفتمان، مبین آن هستند که باید با احتیاط بیشترى این رویکردها را به کار بست. یکى از سؤلاتى که در مقدمه مطرح کردم، بىپاسخ مانده است: آیا رویکردهاى زبانشناسى کاربردى (و احتمالاً تحلیل انتقادى گفتمان) با موضع فوکویىاى که تشریح کردم، قیاس ناپذیرند؟ مسلماً یکى از پاسخها این است که قیاسناپذیر نیستند (قابل مقایسهاند) ؛ مثلاً آیا نمىتوان این مواضع را در امتداد یک پیوستار مرتب کرد؟ در یک سو، تحلیل گفتمانى با مبناى کاملاً زبانشناختى قرار مىگیرد ـ که در اینجا گفتمان فقط به شیوه به هم متصل شدن جملات بازمىگردد ـ و به تدریج که به سوى دیگر مىرویم، بر اهمیت متن افزوده مىشود، تا به نقطهاى مىرسیم که زبان زیرمجموعه گفتمان مىشود. به دو دلیل تصور مىکنم چنین برداشتى قابل دفاع نیست ؛ اول، به دلایل معرفت شناختى؛ به نظر مىرسد که گونههاى مختلف گفتمان، القاء کننده برداشتهاى متفاوتى نسبت به جهان هستند. تحلیل انتقادى گفتمان، مسلماً بر سنت انتقادى نو مارکسیستى بنا شده است که کانون توجه خود را به نابرابریهاى اجتماعى معطوف مىدارد و ایدئولوژیها را شیوههاى بنیادینى مىپندارد که به واسطه آنها، این نابرابریها استمرار مىیابند. چنین دیدگاهى نسبت به ایدئولوژى را نمىتوان به سادگى با برداشتهاى آزاد منشانهتر که ایدئولوژى را یا نظام فکرى غیر سیاسى و یا مجموعه اعتقاداتى که مردم در یک جهتیابى مشترک سیاسى براى خود اتخاذ مىکنند، پیوند داد. و برداشت فوکویى گفتمان، که مبین امتناع از بسیارى از مبانى تفکر سیاسى و غیر سیاسى است (مظلوم، ظالم، حقیقت، واقعیت، و غیره) به نظر مىرسد که بسیار متفاوت باشد. دوم، به دلایل اخلاقى نمىتوانم نسبیت نهان مفهوم پیوستار را بپذیرم که به دیدگاههاى مختلف طورى نگریسته مىشود که گویى فقط متفاوتند و با هم هیچ درگیر نمىشوند. پس، به ناچار آیا در دامى افتادهایم که حتى اگر به ظاهر درگیر گفتمان مشترکى باشیم (از یک دیدگاه)، باوجود این، دائما درگیر گفتمانهاى متفاوت دیگرى هستیم (از دیدگاه دیگر)؟ بااین همه میل ندارم با دیدى ناامیدانه و نسبى به موضوع قیاس ناپذیرى، به کارم خاتمه بدهم. اگر براى کنار نهادن و یا زیر سؤل بردن اعتقاد، به روشنگرى در فاعل عقل گراى تحت کنترلِ زبان و معنا، دلایل خوبى وجود دارد، پس به جاى جست و جو کردن براى جایگزینهایى در چارچوبهاى نوگراى دیگر و تبعاً استمرار جست وجو براى تبیینهاى غایتمند راجع به اینکه چرا اینگونه که هست فکر مىکنیم، اعتقاد من این است که ما باید موضعى پسا مدرنتر اتخاذ کنیم و در نتیجه، این غایت مندیها را به کنارى بگذاریم. برخلاف اعتقاد لیوتار (مقدمه ص 15،1984)مبنى بر اینکه دانش پسانوگرایى «حساسیتمان به تفاوتها را تصفیه مىکند و بر تواناییمان براى تحملِ قیاس ناپذیرها تأکید مىگذارد»، من سعى داشتهام به نیاز ـ به اصطلاحِ هوى (ص 22،1988)ـ به تفکر درباره «فکر ناشده بزرگ]the great unthought[»، به تأیید اینکه اگر چه نمىتوانیم خودمان را و دنیاى پیرامونمان را به روشى عینى بشناسیم، با این همه، لازم است بپرسیم، چرا چنین است که ما آنطور که فکر مىکنیم، فکر مىکنیم. امیدوارم که، اولاً، حتى اگر نتوان این دیدگاهها را باهم پیوند و آشتى داد، آنها بتوانند متقابلاً همدیگر را درک کنند. هدف من از مقایسه و بحثِ پیرامون برداشتهاى مختلف گفتمان این بوده است که حداقل مفاهیم آشناى تحلیل گفتمانِ زبانشناسى کاربردى را کمى ناآشناتر سازم و مفاهیم ناآشناى تحلیل گفتمان فوکویى را آشناتر سازم. و ثانیاً، امیدوارم دیگران بعضى از چالشهایى را که پیش پا نهادهام، برگیرند تا بتوانیم شکافى را که گاه بین ما به وجود مىآید راحتتر پشت سر بگذاریم.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 118 تا 157
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
نوسازی و سنت
نویسنده:
شجاع احمدوند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
زبان :
فارسی
چکیده :
بحث سنت و تجدد از دلمشغولیهاى اساسى ایران امروز است بىگمان حرکت به سمت توسعه اقتصادى، فرهنگى، سیاسى و اجتماعى از ضروریات جامعه کنونى ماست. این حرکت با عنصرى قوى و قدرتمند مواجه است که نه توان نادیده گرفتن آن وجود دارد و نه به شکل موجود پذیرش مرجعیت محض آن مىتواند گرهاى از مشکلات کنونى راباز نماید. این عنصر که هنوز تعریف قابل قبولى از آن ارائه نشده است.، سنت است. راستى سنت چیست؟ و چگونه باید به آن نگریست؟آیا سنت صرفا مربوط به گذشته است یا حال و آینده را نیز در بر مىگیرد؟ اگر فقط گذشته را شامل مىشود آیا این همه پرداختن به موضوعى که تاریخ مصرف آن گذشته است معقول و منطقى است؟ آیا در سنت نکتهاى نهفته است که این همه پرداختن به آن را توجیه مىکند؟ بى تردید، سنت حلقه اتصال حال به گذشته است و از آنجا که حال خود حلقه وصل گذشته به آینده است پس سنت نه تنها مربوط به حال بلکه بخشى از آینده را نیز شامل مىشود لذا بىجهت آن را مبناى تمدن جدید اسلامى محسوب نکردهاند. با این وصف هرگونه نگرشى به سنت کاملا" موجه است. مقاله حاضر مىکوشد تا به اختصار ضمن اشاره به تاریخچه نوسازى، نگاهى کوتاه و انتقادى به رویکردهایى که در برخورد با سنت قابل شناسایى است داشته باشند و برخى از پرسشهاى بالا را ایضاح نماید.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 156 تا 175
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
قدرت / دانش
نویسنده:
شجاع احمدوند، جوزف رز
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
چکیده
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه فلسفه سیاسی (در اندیشه اسلامی)
چکیده :
میشل فوکو، متفکر معاصر فرانسوى در حوزههاى گوناگون علوماجتماعى به تفکر و اندیشه پرداخته است. حرکت فکرى او تحول مهمى در علوم اجتماعى ایجاد کرده است تا حدى که او را ویرانگر علوم اجتماعى رایج دانستهاند. یکى از حوزههاى اساسى اندیشه فوکو و حتى به تعبیر برخى مفسرین، مهمترین دستاورد نظرى او، تحلیل روابط دانش و قدرت است. مقاله حاضر مىکوشد تا این وجه از یافتههاى فوکو را ایضاح نماید. دریافت فوکو از قدرت، صریح و پویاست. نویسنده مقاله بر این باور است که دریافت او از دانش نیز به همان اندازه پویاست. نویسنده طى سه مبحث به تبارشناسى صورتبندیهاى جدید قدرت و دانش، بررسى مفاهیم مذکور همراه با بحث مبسوطى راجع به حاکمیت سیاسى و معرفتى و نهایتا پویایى دریافت فوکو از قدرت و دانش مىپردازد.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 206 تا 234
مشخصات اثر
ثبت نظر
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
تعداد رکورد ها : 513
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید