چکیده :
علیت چونان قاعدۀ کلی در اثباتِ باری در برهان حدوث، نقش مرکزی در دستگاهِ کلامِ ماتریدی دارد.
ابومنصور ماتریدی معتقد است در برهان حدوث مقدمۀ صغروی که «عالمِ اعیان حادث است» از سه راه حس و عقل و نقل درک میشود و مقدمۀ کبروی که «هر حادث نیازمند محدث است» مفاد قاعدۀ علیت و نزد عقل بدیهی است.
پس از این برهان اثبات موضوعِ علم کلام - یعنی ذاتِ باری- مطرح میشود.
در این مقاله با بررسی شیوۀ اقامۀ برهانِ حدوث نزد ماتریدی، مفهوم و مفاد و فروعات قاعدۀ علیت را معین می کنیم و بهبررسیِ این پرسش میپردازیم که "حدوث" به مثابۀ ملاکِ نیازمندی معلول به علت در اینجا دقیقاً به چه معنی است؟ نشان میدهیم این مفهوم برخلاف سایر متکلمان، نزد ماتریدی نه صرفاً به معنی حدوثِ زمانی بلکه اولاً و بالذات به معنای "فقر و تناهیِ وجودی" است و این اندیشه در کلام ماتریدی میتواند به مثابۀ نوعی بستر تاریخی و الهیاتی برای ظهور "نظریۀ حدوث ذاتی" نزد فیلسوفانی مانند ابن سینا لحاظ شود.
causality, as a general rule in the argument from origination, has a central role in the system of maturidi theology.
abu_mansour matridi believes that in the argument from origination, the minor premise, "the world is originated", is understood through three ways: sense, reason, and narration, and the major premise "every originated needs a cause" is the content of the rule of causality and is self-evident.
we, after considering this argument, address the subject of theology, i.e., the nature of god.
in this article, by examining the structure of "the argument from origination", according to maturidi's view, we examine what exactly the "origination", as a criterion of the need for the effect of the cause, means in this argument.
we show that this term, unlike other theologians, in maturidi's views, does not only mean temporal origination, but first and foremost means "existential poverty and finitude", and this thought in maturidi's words, can be considered as a kind of historical and theological foundation for the emergence of the "theory of essential origination" by philosophers like avicenna.