چکیده :
ترجمه ماشینی :
در سال 1664، سالی که او در congrégation de l'oratoire منصوب شد، نیکلاس مالبرانش traité de l'homme پس از مرگ رنه دکارت را در کتاب فروشی در خیابان سنت ژاک کشف کرد.
تأثیر این برخورد، به گفته فونتنل، چشمگیر بود.
il acheta le livre, le lut avec empressement, et, ce qu'on aura peut-être peine à croire, avec un tel transport qu'il lui en prenait des battements de coeur qui l'obligeaient quelquefois d'interrompre sa سخنرانی.
اما این کتاب در ذهن malebranche بود که تأثیر بیشتری و ماندگارتر داشت.
در واقع، دکارت قرار بود یکی از دو تأثیر عمده بر شکل گیری اندیشه مالبرانش شود.
دیگری سنت آگوستین بود، متفکر بزرگی که از زمان تأسیس آن توسط پیر دوبرول (بعداً کاردینال) در سال 1611 توسط پیر دوبرول (بعداً کاردینال) مورد حمایت قرار گرفت.
.
مانند پدران سخنور که به او آموزش می دادند، مالبرانش هیچ تناقضی بین مسائل الهیات و علوم و ریاضیات جدید نمی دید.
این دو با هم سازگار بودند و روش دکارتی وسیله دستیابی به این وحدت بود.
این ویژگی malebranche به وضوح در دکترین مشهور او از ocasionalism، که برای اولین بار در de la recherche de la vérité در 1674-1674 مطرح شد، دیده می شود.
از نظر فیلسوف، اساساً آموزه علیت است، و معتقد است که همه اشیاء آفریده شده، از جمله انسانها، از نظر علّی ناتوان هستند، و صرفاً «موقعیتهایی» را برای خدا، تنها علت حقیقی، فراهم میکنند.
چنین آموزهای بلافاصله پرسشهای فلسفی مهمی را مطرح میکند، بهویژه در مورد نقشی که انسان در جهان گاهگرا ایفا میکند.
وظیفه این رساله است که یکی از این سؤالات را مورد بررسی قرار دهد: آیا فرصتگرایی با اختیار انسان سازگار است؟ اگر انسان ها به لحاظ علّی ناتوان باشند، نمی توان آنها را عامل اعمال یا حتی انتخاب هایشان دانست.
آنها به عروسکهای خیمه شب بازی تقلیل مییابند و اگر هر کاری که انجام میدهند ناشی از مقام بالاتر باشد، عروسکها آزادی ندارند.
اما این آموزه نه تنها مورد توجه فیلسوف است، زیرا پرسشهای مهمی را برای متکلم نیز مطرح میکند.
اگر ما در ایجاد اعمال خود آزاد نباشیم، نمیتوانیم از نظر اخلاقی در قبال آنها مسئولیت پذیر باشیم.
و بدون این آزادی بحثی در مورد مذموم بودن اخلاقی وجود ندارد، زیرا همانطور که خود malebranche می نویسد: si nous n' avions point de liberté, il n'y auroit ni peines, ni recompenses futuresi car sans liberté il n'y a ni bonnes ni mauvaises اکشن: de sorte que la religion seroit une illusion & un phantôme.
با این حال، اعمال خوب و بد اتفاق می افتد.
گناه هم همینطور.
اما اگر عامل گناهان خود نباشیم، نمیتوانیم مسئول گناهان خود باشیم، پس مسئولیت کجاست؟ گاه گرایی از خدا به عنوان تنها علت واقعی حمایت می کند، اما پیشنهاد این که خدا مسئول گناه است، در واقع وارد شدن به یک زمینه الهیات بسیار خطرناک است.
دکترین گاه گرایی از ویژگی های malebranche است.
او نه فیلسوف بود و نه متکلم به تنهایی، بلکه بسیار…
it was in 1664, the year he was ordained at the congrégation de l'oratoire, that nicolas malebranche discovered rené descartes' posthumous traité de l'homme in a bookshop on the rue saint-jacques.
the effect of the encounter, according to fontenelle, was dramatic.
il acheta le livre, le lut avec empressement, et, ce qu'on aura peut-être peine à croire, avec un tel transport qu'il lui en prenait des battements de coeur qui l'obligeaient quelquefois d'interrompre sa lecture.
but it was on the mind of malebranche that the book had greater and more lasting effect.
indeed, descartes was to become one of two major influences on the formation of malebranche's thought.
the other was saint augustine, the great thinker championed by the oratory since it was established by pierre de bérulle (later cardinal) in 1611.
it was this combination of cartesian method and platonic-augustinian inspiration that was to become a marked characteristic of malebranche's philosophy.
like the oratorian fathers who taught him, malebranche saw no contradiction between questions of theology and the new science and mathematics.
the two were compatible and the cartesian method was the means of achieving this unity.
this characteristic of malebranche is seen clearly in his celebrated doctrine of occasionalism, which was first put forward in de la recherche de la vérité of 1674-5.
to the philosopher it is essentially a doctrine of causality, maintaining that all created objects, including humans, are causally impotent, and merely provide the "occasions" for god, the only true cause, to act.
such a doctrine immediately raises important philosophical questions, particularly as to the role played by humans within an occasionalist universe.
it is the task of this thesis to consider one of these questions - is occasionalism compatible with human free-will? if humans are causally impotent, then they cannot be considered the cause of their actions or even choices.
they are reduced to puppets, and puppets have no freedom if everything they do is caused by a higher authority.
but the doctrine is not only of interest to the philosopher, for it raises questions important to the theologian as well.
if we are not free to cause our actions, then we cannot be held morally responsible for them.
and without this freedom there is no question of moral reprehensibility, for as malebranche himself writes: si nous n' avions point de liberté, il n'y auroit ni peines, ni récompenses futuresi car sans liberté il n'y a ni bonnes ni mauvaises actions: de sorte que la religion seroit une illusion & un phantôme.
good and bad actions do occur, however.
so does sin.
but we cannot be held responsible for our sins if we are not the causes of them, so where does responsibility lie? occasionalism upholds god as the only true cause, but to suggest that god is responsible for sin is to enter onto very dangerous theological ground indeed.
the doctrine of occasionalism is characteristic of malebranche.
he was neither a philosopher nor a theologian alone, but a highly…
نویسنده :
Todd Somerville
منبع اصلی :
https://ir.canterbury.ac.nz/handle/10092/8591
پایگاه :
پ:پایگاه پایان نامه
یادداشت :
Keywords : Theology, Nicolas Malebranche, Philosophy , freedom
توضیحات فیزیکی اثر :
96 صفحه .
نوع منبع :
رساله تحصیلی
,
کتابخانه عمومی