چکیده :
عقلگرایی اعتدالی و انتقادی، رویکرد جایگزینِ مناسبی به جای دو رویکرد ایمانگرایی و عقلگرایی حداکثری است، زیرا تلاش دارد تا از معایب آنها مصون بوده، واجد مزایای خاص خود باشد.
اعتدالی بودن آن به این معناست که در توانِ شناخت و سنجشگری عقل افراط نمیکند، بلکه میپذیرد که عقل محدودیتهایی دارد.
انتقادی بودن آن به این معناست که عقل، خود، انتقاد کننده خویش است و با اجتناب از جزمباوری، با سنجش و نقادی مداوم خود در تکامل تاریخی خود هر روز تقرب بیشتری به حقیقت مییابد.
این رویکرد هم بر توامندی عقل بعنوان مبنا، محور، معیار و ابزار کسب و ارزیابی نظام اعتقادات دینی تاکید دارد، و هم اصالتا بر تقدم هستیشناسانه و معرفتشناسانه آن بر وحی و نقل تاکید دارد؛ طوری که حجیت بخشی به نصوص دینی و شناخت اولیه و کلی آموزههای بنیادی دین، صرفا بر عهده عقل است.
این رویکرد، همچنین نگاه متواضعانهای درباره محدودیتهای عقل دارد، یعنی خود عقل تصدیق میکند که شناخت و ارزیابی همه قلمروها و زوایای پنهان دین بر عهده او نیست.
عقلگرایی اعتدالی و انتقادی، علاوه براین، بر ضرورت و اهمیت خودانتقادگری، تکامل مداوم، تنوع و تکثر در عقلانیت، انسجام پذیری نظام باورهای دینی، تنوع ابعاد و زبان دین و لزوم تنوع عقلانیتهای ناظربه آنها نیز توجه خاص دارد.
در این مقاله، ضمن بررسی فهمهای مختلف از عقلگرایی اعتدالی و انتقادی، اوصاف مختلف این رویکرد با نظر به توانمندیها و محدودیتهای عقل و نگرشهای جدید نسبت به آن، مورد تحلیل قرار میگیرد.
critical and moderate rationalism is a suitable approach instead of two fideism and extreme rationalism, since it tries to avoid their disadvantages and has its own merits.
when we say it is a moderate approach, it means that it does not exaggerate about reason's ability for recognizing and assessing religious beliefs, but accepts that it has some epistemological and ontological limitations.
critical virtue of our approach means that the reason criticizes itself, and through avoiding dogmatism, and continual self - assessing can access to a new attainment of the truth.
this approach, both, emphasizes on reason’s ability as the base, axis, criterion and instrument of getting and evaluation of religious beliefs’ system, and on ontological and epistemological priority of reason over revelation and transmitted teachings, so that giving authority into religious texts and primarily and universal recognizing of fundamental teachings of religion are depended on the reason.
this approach has also a modest tendency to the reason’s limitations, that is, it confirms one can't know and assess all hidden realms and aspects of religion.
critical and moderate rationalism, in addition, pays more attention to the necessity and importance of self-assessing, continual evaluation, plurality and diversity of rationality, coherency of religious beliefs’ system, plurality of religion’s language and aspects, and their plural rationality.
in this paper, meanwhile studying different understandings regarding critical and moderate rationalism, it is explained and analyzed its plural virtues by paying attention to the reason’s abilities and restrictions, in order to defend its merits and rationality.