چکیده :
نیاز مبرمی به روشهایی وجود دارد که مشارکت افراد و جوامع دینی در توسعه صلحسازی و حقوق بشر را افزایش دهد.
این مقاله استدلال میکند مفهوم جامعی از صلحسازی شامل امینت زندگی، تضمین معاش و دیگر حقوق بنیادین بشر باید ارائه شود.
این نیاز در کشورهایی که دچار بی ثباتی حاد یا در مرحلة بازسازی پس از جنگ به سر میبرند، بسیار شدیدتر است.
علی رغم تلاشهای نهادها و رهبران کشورها، جوامع بیشتری در معرض بیثباتی قرار میگیرند.
متاسفانه نیمی از کشورهایی که از حالت مخاصمه و درگیری خارج میشوند، در عرض پنج سال دوباره دچار مخاصمه و درگیری میشوند.
از این رو، سوالی که این مقاله به آن میپردازد این است که: چگونه مردم و جوامع مذهبی به طور موثر در روند صلحسازی و حقوق بشر مشارکت کنند؟
هر چند نقش افراد در دولتهای انتقالی به عنوان یک عنصر ضروری برای عدالت و تغییر پایدار، مدت زمان زیادی است که مورد پذیرش قرار گرفته است، اما درک عمیقی از این فاکتور مردمی وجود ندارد.
پیمانهای صلحآمیز و معاهدات بینالمللی به خودی خود، صلح و تحقق حقوق بشر را محقق نمیکنند.
همچنین حضور نیروهای حافظ صلح و یا سخنرانیهای رهبران دینی و سیاسی نیز نمیتواند عاملی برای صلح و تحقق حقوق بشر باشد.
هرچند این عوامل محرکهای مفیدی هستند، اما صلح و امنیت واقعی انسانها از ابتکارات مبتنی بر جامعه ایجاد میشود.
این ابتکارت، انحرافات مثبتِ شرایط یک زندگی مبتنی بر صلح و قانونمداری در کنار دولتها و دیگر قوا را ایجاد میکنند.
بنابراین، این نوشتار روشی را مورد فرض قرار میدهد که شهروندان در تشکلات مذهبی و دولتهای (محلی و ملی) و عوامل تغییر بینالمللی، برای تبدیل مخاصمات به صلح و اصلاحات امیدوار کننده، درگیر هستند.
این مقاله اصول کلی صلحسازیای که در بخشهای توسعه انسانی، امنیت و فعالیتهای حقوق گرا اعمال میشوند را مشخص میکند.
این بخشها ممکن است شامل موارد زیر باشند: سلامت، حفاظت، آموزش، امنیت، کار، معنویت و مسئولیت اجتماعی مشارکتی.
در اینجا همچنین تلاش می شود چالشهای پیشِ روی حقوق بشر و صلحسازی در کشورهایی که دچار بی ثباتی هستند و یا در پروسة بازسازی پس از جنگ هستند را بررسی کند.
دسته بندیها ممکن است شامل موارد زیر باشند: مراحل و انواع درگیریها، دولتهای شکننده و شکست خورده، جمعیتهای نادیده گرفته شده، تبعیض قومی و نژادی، سیاست و دادگستری فراملیتی، توزیع منابع طبیعی و ثروت و سرمایه اجتماعی.
there is an urgent need for methods by which people and communities of faith peacebuilding and human rights development.
this paper argues for a holistic understanding of peacebuilding that includes security of life, a guarantee of subsistence, and the pursuit of other fundamental human rights.
this need is especially acute in countries of rising instability or post-conflict rebuilding.
more and more countries face a downward spiral of instability even though many leaders and bodies seek to reverse this trend.
sadly, even among those countries that emerge from conflict, one-half revert to conflict within five years.
hence the question this paper addresses is, “how shall people and communities of religious conviction be effectively engaged in a peacebuilding and human rights process?”
this people factor is too little understood, even though the role of citizens in transitional states has long been acknowledged as essential for just and sustainable change.
for peace accords and international conventions, in and of themselves, do not make peace or deliver human rights.
neither does the arrival of international peacekeepers nor the speeches of clerics and political leaders.
while these developments are helpful stimuli, real human peace and security derives from community-based initiatives that create a “positive deviance” for peaceable, rights-oriented living vis-à-vis governments and other forces.
thus this paper will hypothesize a methodology whereby citizens engage religious institutions, governments (local and national), and international change agents to transform conflict into promising peace and rights.
it will identify common peacebuilding principles operating across sectors of human development, security, and rights-oriented work.
these sectors may include at least the following: health, conservation, education, security, labor, spirituality, and corporate social responsibility.
this paper also seeks to hone a typology of human rights and peacebuilding challenges facing countries of instability and post-conflict rebuilding.
categories may include at least the following: stages and types of conflict, fragile and failed states, overlooked populations, ethnic and racial discrimination, transnational politics and justice, natural resource and wealth distribution, and social capital.