در پاسخ به مطالب زير توجه كنيد :
1. دغدغه و نگراني و ناراحتي شما در مورد سستي و كوتاهي در امر نماز بيانگر احساس تعهد و وجود روح تدين در شما است و اين امري مثبت و مطلوب و قابل تقدير است.
2. بايد ريشه يابي كنيد و ببينيد چه عاملي باعث شده نسبت به نماز سستي كنيد و بعد در صدد جبران بر آييد. عوامل مختلفي باعث مي شود كه يك جوان نسبت به عبادت خدا بي توجه شود. نماز رابطه انسان با خداوند است و انسان بدون خداوند احساس تنهايي مي كند و هيچ قدرت و آرامشي در زندگي ندارد.
3. عوامل سستي در نماز:
سستينسبت به نماز عوامل متعدد و فراوني دارد كه به مهم ترين آنها اشاره مي شود :
1- عدم معرفت نسبت به خالق يكتا و حقيقت نماز باعث مي شود توجّه به نماز در ما كمتر شود. مهمترين مشكل ما با نماز اينست كه خود را نيازمند به نماز خواندن، نمي دانيم بلكه تنها به چشم يك تكليف به آن نگاه مي كنيم ؛ تكليف هم همانطور كه از لفظ آن معلوم است يعني كاري كه با مشقت و سختي انجام پذيرد. همه ي اينها به اين خاطر است كه نسبت به خالق خويش، معرفت صحيحي نداشته و از اسرار نماز آگاه نيستيم. اگر پي به عظمت خداي يكتا ببريم و بدانيم كه او معشوق هستي است و نماز عشق بازي با اين معشوق است و او با همه عظمت خود به ما اجازه داده كه به ديدارش برويم، آيا در انجام آن كوتاهي خواهيم كرد؟
انبياء الهي و اولياء خدا چون عظمت حق تعالي را درك كرده بودند نماز را نور چشم خود مي دانستند
در محجة البيضاء آمده است كه خداوند فرمود : «يا داود : اگر آنان كه روي از من گردانيده اند مي دانستند انتظار و شوق مرا به ترك معصيتشان و مدارايم را با ايشان، هر آينه از شوق، جان مي باختند و در اثر محبت و عشق، بند بندشان از هم مي گسست.»
ندهي اگر به او دل، به چه آرميده باشي ؟
نگزيني ار غم او چه غمي گزيده باشي؟
نظري نهان بيفكن، مگرش عيان ببيني
گرش از جهان نبيني زجهان چه ديده باشي؟
سوي او چو نيست چشمت، چه در آيدت به ديده؟
سوي او چو نيست گوشت چه سخن شنيده باشي؟ ( فيض كاشاني )
2- از مهم ترين عوامل بي توجهي به نماز و سستي در آن گناه است. حضرت حق (جل و علا) دستور فرمودند كه با شيطان طرح دوستي نريزيد و از دستورات او پيروي نكنيد؛ چرا كه مطيع شيطان، از خدا اطاعت نمي كند. وقتي انسان، آلوده ي به گناه مي شود يا اصلا به سمت نماز و نيايش با خدا نمي رود و يا از نماز و عبادت خويش حظ و بهره اي نخواهد برد. بطور طبيعي هر فردي به چيزي گرايش دارد كه از آن لذت مي برد! بنابراين چون فرد گناهكار از نمازش لذت نمي برد ممكن است كم كم نماز را ترك كند و شيطان را به هدفش برساند.
3- گرايش به سمت دنيا درست در مقابل گرايش به سمت خدا است. به هر مقدار كه انسان به سمت دنيا مي رود از خدا دور مي گردد و برعكس. بنابراين بايد توجه كرد كه حب افسار گسيخته به دنيا و علاقه ي قلبي به تمايلات نفساني، ريشه ي همه ي خطاها و گناهان است و در اثر اين محبت است كه انواع گناهان از انسان سر خواهد زد و حتي در نماز هم، تمام توجه كسي كه محب دنيا است، به سمت دنيا و منابع آن خواهد بود و در نتيجه لذتي از نماز نمي برد و كم كم كاهل نماز شده و چه بسا نماز را ترك كند و به خسران ابدي گرفتار شود.
4-عدم آگاهي از آثار نماز:
- نماز موجب پوشش گناهان: «و در دو طرف روز(اول و آخر آن) و نخستين ساعات شب نماز را برپا دار، زيرا خوبيها بديها را از ميان مىبرد. اين براى پندگيرندگان، پندى است» ( هود : 114)
- نماز آرامش دل: «آنها كسانى هستند كه ايمان آوردهاند، و دل هايشان به ياد خدا مطمئن(و آرام) است؛ آگاه باشيد، تنها با ياد خدا دل ها آرامش مىيابد!» ( الرعد : 28)
پزسشگر عزيز، آرامش از نعمتهاي عظيم الهي است. حتما در زندگي تجربه كرده ايد؛ انسان وقتي آرامش ندارد از هيچ چيزي لذت نمي برد. همواره روحي مشوش دارد. انسان زماني مي تواند، فرد موفقي در عرصه هاي مختلف باشد، كه داراي روح و رواني آرام باشد و اين حاصل نمي شود مگر در اثر ارتباط با خالق مقتدر.
- از زشتي به دور مي شوي: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ؛ آنچه را از كتاب(آسمانى) به تو وحى شده تلاوت كن، و نماز را برپا دار، كه نماز(انسان را) از زشتيها و گناه بازمىدارد» (العنكبوت : 45).
- نماز بهترين كمك كار انسان در برابر مشكلات: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرينَ؛ اى افرادى كه ايمان آوردهايد! از صبر(و استقامت) و نماز، كمك بگيريد! (زيرا) خداوند با صابران است» (البقرة : 153)
5- عدم توجه به پيامدهاي ترك نماز:
- ورود به جهنم: در سوره مدثر در آيات 40 تا 43 خداوند از اين حقيقت پرده بر مي دارد:
بهشتيان سؤال مىكنند... از مجرمان: چه چيز شما را به دوزخ وارد ساخت؟! مىگويند: ما از نمازگزاران نبوديم». مي دانيد چرا انسان با ترك نماز چنين روزي پيدا مي كند؟ چون كسي كه با خدا در ارتباط نبود به ناچار با شيطان در ارتباط خواهد شد. از اين رو جايگاه او جاي جزء آتش نيست.
- بي ديني: «بَيْنَ الْعَبْدِ وَ بَيْنَ الْكُفْرِ تَرْكُ الصَّلَاةِ ؛ فاصله بين بنده و كفر ترك نماز است » ( جامع الأخبار، ص: 74)
- محروم از ياري: كسيكه نماز مي خواند در هر نمازي با گفتن «اياك نعبد و اياك نستعين؛ پروردگارا فقط تو را مي پرستيم و فقط از تو ياري مي جوييم» از خداوند طلب ياري مي جويد اما بي نماز خود را از اين ياري محروم مي نمايد. ياري كسي كه داراي قدرت و رحمت، علم و حكمت است.
- محروميت از شفاعت: «ابوبصير مي گويد:پس از شهادت امام صادق (عليه السلام) نزد اُمِّ حميده (كنيز امام صادق عليه السلام) براي عرض تسليت رفتيم، گريه كرد و ما نيز از گريه ي او، گريه كرديم، سپس گفت :اي ابا محمد (لقب ديگر ابو بصير) اگر امام صادق (عليه السلام) را هنگام مرگ مي ديدي، چيز عجيبي مشاهده مي نمودي؛ چشم هاي خود را گشود و فرمود: بستگانم را حاضر كنيد، ما همه ي آنها را حاضر كرديم، به آنها نگاه كرد و فرمود:« اِنَّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُستَخِفّاً بِالصَّلوةِ؛ همانا شفاعت ما به كسي كه نماز را سبك بشمرد، نرسد» (طرائف الحكم يا اندرزهاى ممتاز، متنج2، ص: 451)
- باطل شدن اعمال: رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:« مَنْ تَرَكَ صَلَاتَهُ حَتَّى تَفُوتَهُ مِنْ غَيْرِ عُذْرٍ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ؛ كسي كه بدون دليل نمازش را رها كند تا اينكه قضا شود بدرستيكه اعمالش را باطل كرده است.» ( جامع الأخبار، ص: 73)
- اولين چيزي كه در قيامت بر آن محاسبه مي شود نماز است. پيامبر خدا (صلي الله عليه و اله) فرمود: بهترين واجبات پس از شناخت (خدا) نماز است. نماز نخستين چيزى است كه بنده را براى آن مورد حساب قرار مىدهند، اگر پذيرفته شد ساير اعمال نيز پذيرفته مىشود و اگر پذيرفته نشد بقيّه اعمال نيز پذيرفته نمىشود. (الكافي ج3 ص 268 )
- تارك الصلاه با قارون و فرعون و هامان محشور شده و با منافقين روانه جهنم مي شود: رسول خدا (صل الله علي وآله) فرمودند: «لَا تُضَيِّعُوا صَلَاتَكُمْ فَإِنَّ مَنْ ضَيَّعَ صَلَاتَهُ حَشَرَهُ اللَّهُ مَعَ قَارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ أَخْزَاهُمْ- وَ كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ أَنْ يُدْخِلَهُ النَّارَ مَعَ الْمُنَافِقِينَ فَالْوَيْلُ لِمَنْ لَمْ يُحَافِظْ عَلَى صَلَاتِهِ؛ نمازتان را ضايع نكنيد؛ بدرستيكه هر كس كه نمازش را ضايع كند خداوند او را با قارون و فرعون و هامان (كه لعنت و ننگ الهي بر آنها باد ) محشور نمايد و واجب است بر خداوند كه داخل كند او را با منافقين پس واي بر كسيكه بر نمازش محاظت ننمايد .» ( جامع الأخبار، ص: 74)
- شيطان بر تارك الصلاه مسلط شده و او را دچار گرفتاريهاي بزرگ مي كند: رسول خدا (صلي الله عليه وآله) فرمودند : «لَا يَزَالُ الشَّيْطَانُ يَرْعَبُ مِنْ بَنِي آدَمَ مَا حَافَظَ عَلَى الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ- فَإِذَا ضَيَّعَهُنَّ يَجْتَرِئُ عَلَيْهِ وَ أَوْقَعَهُ فِي الْعَظَائِمِ؛ همواره شيطان از بني آدم گريزان است مادامي كه بر نماز هاي پنج گانه محافظت مي نمايد اما هنگاميكه آنها را ضايع نمايع بر او جرأت پيدا كرده و او را دچار گرفتاريهاى بزرگ مىكند.» ( جامع الأخبار، ص: 74)
- مصيبت هاي پانزده گانه در دنيا، مرگ، قبر و قيامت شامل سبك شمارنده نماز مي شود
در روايت آمده، حضرت فاطمه (سلام الله عليها) از پدر بزرگوارش حضرت محمّد (صلّى اللَّه عليه و آله) پرسيدند: اى پدر جان! سزاى مردان و زنانى كه نماز را سبك بشمارند، چيست؟ فرمود: اى فاطمه، هر كس چه مرد باشد و چه زن، نمازش را سبك بشمارد، خداوند او را به پانزده مصيبت گرفتار مىنمايد: شش چيز در سراى دنيا، و سه چيز هنگام مرگ، و سه چيز در قبرش، و سه چيز در قيامت هنگام بيرون آمدن از قبر.
مصيبتهايى كه در دار دنيا بدان مبتلا مىگردد عبارتند از:
1- خداوند، خير و بركت را از عمر او برمىدارد. 2- خداوند، خير و بركت را از روزىاش برمىدارد. 3- خداوند- عزّ و جلّ- نشانه صالحان را از چهره او محو مىفرمايد.4 - در برابر اعمالى كه انجام داده پاداش داده نمىشود. 5- دعاى او به سوى آسمان بالا نمىرود و مستجاب نمىگردد. 6 - هيچ بهرهاى در دعاى بندگان شايسته خدا نداشته و مشمول دعاى آنان نخواهد بود.
و مصائبى كه هنگام مرگ به او مىرسد بدين ترتيب است:
1- با حالت خوارى و زبونى جان مىدهد. 2- گرسنه مىميرد. 3- تشنه جان مىسپارد، به گونهاى كه اگر آب تمام رودخانههاى دنيا را به او بدهند، سيراب نگشته و تشنگىاش برطرف نخواهد شد.
و مصيبتهايى كه در قبرش بدان گرفتار مىگردد بدين قرار مىباشد:
1- خداوند فرشتهاى را بر او مىگمارد تا او را در قبر نگران و پريشان نموده و از جايش بركند. 2- خداوند گور را بر او تنگ مىگرداند. 3- قبرش تاريك مىشود.
و مصائبى كه در روز قيامت، هنگام بيرون آمدن از قبر، بدان مبتلا مىشود، عبارت است از:
1- خداوند فرشتهاى را بر او مىگمارد تا در حالى كه مردم به او مىنگرند، او را به رو بر زمين بكشد. 2- سخت از او حساب مىكشند. 3- خداوند هرگز نظر رحمت به او ننموده و از بديها پاكيزهاش نمىگرداند، و براى او عذاب دردناكى خواهد بود. (فلاح السائل و نجاح المسائل ص 22، ادب حضور ص 62 )
5- يكي از عوامل سستي ، بي حوصلگي و كم صبري است. انجام هر تكليفي در آغاز راه، صبوري و استقامت مي خواهد. امام خميني (رحمة الله عليه) در توضيح صبر در اطاعت فرموده اند : [ يعني ] انسان در فرمانبرداري حق تعالي، خود دار باشد و نفس اماره عنان از دست انسان نگيرد، و افسار گسيخته نكند. در حديثي از امام علي (عليه السلام ) آمده است كه فرمودند : «كسي كه بر اطاعت صبر كند خداوند براي او ششصد درجه بنويسد كه فاصله ي هر درجه از پايان زمين تا عرش مي باشد»
6- از مهمترين عواملي كه باعث سستي در نماز مي شود ضعف اراده مي باشد. انسان براي انجام هر كاري به صورت مستمر، نياز به اراده اي قوي دارد.
براي تقويت اراده ابتدا بايد مبادي آن را تقويت كرد و سپس اموري كه مانع عملكرد انسان مي شود را برطرف نمود. بنابراين تقويت اراده از دو راه ممكن مي شود:
1. تقويت مبادي اراده: مبادي اراده، همانگونه كه در آثار فلسفي بدان اشاره شده است عبارت است از: علم و آگاهي، تصديق فايده، شوق، شوق تشديد شده، عزم و تصميم قاطع . اين مبادي در نهايت منتهي به اقدام عملي و اراده مي شود.
انسان وقتي چيزي را مي شناسد و به منافع آن و تاثيري كه در جهت خوشبختي و سعادت او دارد، پي مي برد، اشتياق و علاقه پيدا مي كند كه آن را بدست آورد. اين شوق با شناخت بيشتر نسبت به آن چيز، افزون تر مي شود تا جايي كه عاشق آن مي شود و تصميم مي گيرد براي رسيدن به آن عملا حركت كند و تلاش و سرمايه گذاري نمايد.
2. رفع موانع و كسب آزادي معنوي: اقدام عملي براي رسيدن به خودساختگي و كمال، در صورتي موفقيت آميز خواهد بود كه طالب كمال، با كسب آزادي معنوي، موانع راه را از سر راه خود برطرف و قدرت رسيدن به آن را در خويش ايجاد نموده باشد. موانع راه همان اسارت هاي انسان هستند كه در فرازهاي قبلي بدان اشاره شد.
گام هايي براي تقويت اراده:
براى تقويت اراده بايد دانست كه: فرد با اراده كسى است كه داراى هدفى معقول بوده و تا موقعى كه به آن نرسيده است، از تعقيب آن باز نمىايستد. مشكلات و موانع روانى يا مادى، به اراده و عزم او لطمه نزده و از پيشرفتش جلوگيرى نمىكند. بنابراين در اولين گام، براى رفع اضطراب و كسب روحيه قوى بايد هدف و يا اهداف دقيق و مشخص خود را از زندگى يا كارى كه مىخواهد انجام دهد، براى خويش ترسيم نمايد.
دومين گام، شناخت توانايىها و استعدادهاى نهفته در وجود خويش است. همه ما در وجود خود از استعدادهايى برخورداريم، كافى است اين نيروها را بشناسيم و براى رسيدن به هدف، آنها را به كار گيريم.
سومين گام، برنامهريزى است. بايد براى تمام كارها و فعاليتهاى شبانهروزى، برنامهاى مدوّن و منظم داشته باشيد. بدين منظور از جدولى استفاده كنيد كه در ستون افقى آن، ساعات شبانهروز و در ستون عمودى، ايام هفته را يادداشت كرده و تمام كارهاى روزانه را در آن درج كنيد (از خواب و استراحت تا عبادت، ورزش، مطالعه و...). هر فعاليتى را در زمان خاص خود در جدول بنويسيد و هيچ زمانى را بدون كار خالى نگذاريد.
هر روز صبح با نگاهى به آن برنامه، به اجراى دقيق آن بپردازيد و شبها قبل از خوابيدن، آن را محاسبه و ارزيابى كنيد؛ شايسته است همچون يك محاسبهگر جدى و قاطع، فعاليتهاى روزانه و ميزان موفقيت خود در انجام دادن كارها را بررسى كنيد. در صورت موفقيت خود را تشويق كنيد و در صورت تخلّف از برنامه و سهلانگارى در اجرا، خود را تنبيه نماييد.
چهارمين گام، تلقين است. تلقين به خود در تقويت اراده اثر قابل ملاحظهاى دارد. بنابراين هر روز جملاتى را به خود تلقين كنيد؛ مانند: «من اراده لازم براى انجام كارهايم را دارم» «هيچ چيزى نمىتواند ارادهام را متزلزل كند»، «اراده من هر روز محكمتر مىشود»،«من مي توانم نمازهايم را بخوانم»
پنجمين گام، توجه به تدريجى بودن تقويت اراده است. براى به دست آوردن ارادهاى قوى و محكم، تدريجى بودن آن و نياز به تمرين و ممارست امرى لازم و ضرورى است. گمان نكنيد مىتوانيد به طور دفعى و بدون هيچ تلاشى، به آن دست يابيد.
بنابراين بايد عزمتان را جزم كنيد و با اراده اي قوي در خواندن نمازهاي روزانه، كوشا باشيد.
دوست عزيز، توصيه مي شود به راهكارهاي ذيل توجه نماييد.
- آشنايي با اسرارو فلسفه نماز؛ در ظاهر نماز باطني نهفته است. با انجام اين ظاهر بايد به حقيقت آن دست يافت. به طور نمونه هر گاه به سجده مي خواهي بروي بياد بياور كه خدا ما را از خاك ايجاد كرد. هنگامي كه سر از سجده بر داشتي در دل بگذران كه خدا ما را از خاك به اين هستي آورد. در هنگام رفتن به سجده ي دوم به خود ياد آوري كن بازگشت ما دوباره به اين خاك خواهد بود. هنگامي كه سر از سجده ي دوم برداشتي با خود بگو: ما دوباره از خاك زنده مي شويم.( اسرار نماز/ آيت الله جوادي آملي).
اين توجهات و تأملات عشق، هدف و خدا را در زندگي ما خواهد آورد. كافي است براي مدتي نماز خود را اين گونه بجا بياوريد. آن وقت خواهيد ديد كه ديگر نماز را نمي شود رها كرد.
- ابتدا اين كار با زحمت و رياضت انجام مي شود، ولي بعد از مدتي آسان خواهد شد و رضايت الهي را در آغوش خواهيد كشيد. براي مدتي خود را به نماز واداريد و آن را بجا بياوريد. حتماً شما توانايي اين را داريد كه نماز را براي مدتي ادامه دهيد و به آن بپردازيد. اين كار شما باعث مي شود كه سَدي كه بين شما و نماز پيدا شده است شكسته شود. هنگامي كه اين حالت اتفاق افتاد ديگر نماز خواندن برايتان به آن دشواري كه تصور مي كرديد، نخواهد بود.
- سعي كنيد با مسجد و دوستان مومن ارتباط داشته باشيد. مدتي اين رويه را در پيش بگيريد. خواهيد ديد موثر است.
- ببينيد غرق محبت و لطف خدا هستيم يا نه؟ «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسانُ؛ مگر پاداش احسان جز احسان است»(الرحمن/60) از ويژگي هاي فطري هر انساني اين است كه در مقابل نعمتي كه ديگران به وي عطا مي كنند سپاسگذار بوده و تشكر مي نمايد. فطرت انسان خواهان تشكر از ولى نعمت است. و از آنجا كه در اصل خداى سبحان خالق و هستى بخش ماست و از سويى همه نعمتها و بركاتى كه در زندگى ما وجود دارد از آن اوست؛ بنابر اين لازم است به اقتضاى تكليف فطرى خودمان از قادر منّان تشكر كنيم. امام خميني (رضوان الله تعالي عليه ) مي فرمايند : « انسان لااقل هر شب و روزي مقداري ، ولو كم هم باشد فكر كند در اينكه آيا مولاي او كه او را در اين دنيا آورده و تمام اسباب آسايش و راحتي را از براي او فراهم كرده ، و بدن سالم و قوي صحيحه ..... به او عنايت كرده ....و از طرفي هم اين همه انبيا فرستاده و كتابها نازل كرده و راهنماييها نموده و دعوتها كرده، آيا وظيفه ي ما با اين مولاي مالك الملوك چيست ؟ آيا تمام اين بساط، فقط براي همين حيات حيواني و اداره كردن شهوت است كه با تمام حيوانات شريك هستيم يا مقصود ديگري در كار است ؟ .....اگر انسان عاقل لحظه اي فكر كند مي فهمد كه مقصود از اين بساط، چيز ديگري است! و منظور از اين خلقت، عالم بالا وبزرگتري است؛ و اين حيات حيواني مقصود به لذات نيست. و انسان عاقل بايد در فكر خودش باشد و به حال بيچارگي خودش رحم كند و با خود خطاب كند! اي نفس شقي كه سالهاي دراز در پي شهوت عمر خود را صرف كردي و چيزي جز حسرت نصيبت نشد، خوب است قدري به حال خود رحم كني؛ از مالك الملوك حيا كني، و قدري در راه مقصود اصلي قدم زني . .....و سعادت هميشگي را مفروش، به شهوات چند روزه ي فاني....( چهل حديث حضرت امام ( رضوان الله تعالي ) / ص 6 و 7)
حال اين تشكر بايد به چه شكل و كيفيتى باشد؟ انبياى الهى روشنگر اين حقيقت بودهاند و نبىّ مكرّم اسلام نيز به نوبه خويش نماز را با اين شكل و هيئت خاص به ما معرفى فرمودهاند. بنابر اين همان گونه كه پروردگار مهربان هر شب و روز، ما را رهين الطاف و بركات خويش گردانيده است، ما بندگان نيز موظّفيم هر چند ساعت يك بار در برابر محبوب قلب و عزيز دلمان بايستيم و از او نهايت سپاسگزارى و تشكر را بنماييم.
- دوري از موانعي كه باعث سستي نسبت به نماز مي گردد..
- مطالعه تأثيرات منفى ترك نماز با استفاده از روايات اهل بيت (عليهم السلام)
- مطالعه پيرامون آثار مثبت فردي، اجتماعي، روحي و جسمي نماز
مي توانيد به كتاب 40 نكته پزشكي پيرامون نماز، نوشته دكتر مجيد ملك مهري مراجعه نمائيد.
- ياد مرگ و سرنوشت تمامي انسان ها يعني قبر و قيامت؛ لذا حداقل هفتهاى يك بار به زيارت اهل قبور مؤمنين و شهداى عزيز برويد و باتأمل، به گذرا بودن دنيا پي مي بريد. به خودتان متذكر شويد كه مرگ معلوم نيست چه موقع به سراغ ما بيايد و چه بسا فرصت جبران گذشته را به ما ندهد و اگر ما دست خالي به ان دنيا برويم سرنوشت بسيار بدي پيدا خواهيم كرد؛ پس چه خوب است تا زنده ايم فرصت را غنيمت شمرده و براي خود ره توشه اي ذخيره نمائيم.
- بهرهگيرى از قرآن كريم و انس و آشنايى با معارف آن (هركسى در حد خودش حتى در حد ترجمه) موجب رشد روحى مىباشد. زيرا معارف قرآن و آياتش نسخههايى است براى درمان دردها و مشكلات. گرچه در برداشت از آيات متشابه بايد جانب احتياط را پيشه كرد و آن را به اهلش واگذار نمود و گرنه ممكن است خود آن موجب گرفتارى گردد.
- با نگاهي به سيره ي اهل بيت (عليهم السلام) و سيره ي بزرگان، اهميت نماز به خوبي روشن است. مثلا: شهيد چمران كه علاوه بر جايگاه علمي بسيار والايي كه در ايران و آمريكا داشتند اما همچنان اهل نماز و مقيد و پيايبند به اصول ديني بودند و جان خود را فداي دين و نماز نمودند. شهيد رجايي كه با وجود جايگاه والاي سياسي كه داشتند همواره به نماز اهميت مي دادن و جمله معروفي از ايشان به يادگار مانده كه: «به نماز نگو كار دارم؛ به كار بگو كه نماز دارم» (مضمون جمله) شهيد خلبان بابايي كه به هنگام امضاي مدرك خلباني خود در زمان شاه و در كشور امريكا در اتاق فرمانده به هنگام وقت نماز شروع به خواندن نماز مي كند و يا اينكه در دوران نوجواني حاضر مي شود از مدال ورزشي چمش پوشي كند ولي نمازش را رها نكند .
- سفرهاى زيارتى و درك فضاهاي معنوي مىتواند درعلاقه به نماز نقش مؤثرى داشته باشد.
- مي توانيد آيات يا احاديثي كه در مورد اهميت نماز است در معرض ديد، نصب كنيد.
- براى دستيابى به توفيق نمازخواندن، به ائمه اطهار (عليهم السلام) متوسل شويد و آنها را در پيشگاه خداوند واسطه كنيد كه خداوند توفيق چنين عملي را به شما عطا فرمايد.
- مراقب دوستي هاي خود باشيد؛ نقش بسيار مهم دوستان در شكل دهي شخصيت خودتان را ناديده نگيريد. دوستان شايسته و خوب در سوق دادن انسان به سوي سعادت و كمال موثرند و دوستان ناشايست درانحراف آدمي به سمت ناهنجاري هاي اخلا قي. چه بسا جواناني كه در مسائل ديني علاقمند و به دينداري خود راغبند و ليكن در محيط هاي مختلف از قبيل محل هايي كه در آن زندگي مي كنند يا محيط كار و تحصيل كه در آن ساعاتي را سپري مي سازند با افرادي آشنا شوند كه كارهاى نادرست انجام مىدهند يا حرفهاى لغو و بيهوده مىزنند به مرور زمان موجب مىگردد كه حالات و رفتار آنها در روح انسان تأثير بگذارد و حال دعا و مناجات از انسان سلب شود و به تدريج او را در دام بي ديني و لا ابالي گري گرفتار مي كنند.
- از سيستم مراقبه استفاده كنيد، يعني در طول روز مراقب نفس خويش باشيد و شب هنگام محاسبه كنيد تا ببينيد به وظايف و برنامه خويش عمل كرده ايد يا نه و در صورتي كه عمل نكرده باشيد خويش را مورد عتاب و تنبيه قرار دهيد. انسان بايد مواظب جلسات، خواندني ها، شنيدني ها، ديدني ها، خوردني ها و پوشيدني هاي خود باشد، مواظب باشد چه سخني را مي شنود و چه مي گويد، دقت كند كه در كنار سفره غذاي حلال مي نشيند يا حرام؟ چه صحنه و منظره اي را نگاه مي كند! . اگر انسان مواظب خود باشد به تدريج به ياد خدا دل مي بندد وقتي به ياد خدا دل بست،نه تنها نمازهاي واجب را با عشق مي خواند بلكه از نوافل نيز غافل نمي شود.
- رضايت خداوند را ملاك هر رفتار و گفتار قرار دهيد و از تسليم شدن در برابر تمايلات پوچ و هواهاي نفساني بپرهيزيد. اين تسليم شدنها اراده را ضعيف و متزلزل ميسازد. تقوا و رعايت حرمت دستورهاي پروردگار براي آرامش رواني و تقويت نفس و اراده بسيار سودمند است.
- از خواب زياد، پرخوري و ديگر اسباب تنبلي و سستي اراده بپرهيزيد.
- با كساني كه روحيه و اراده قوي دارند، دوست شويد تا اراده شما نيز قوي گردد.
- ما معتقديم كه اغلب جوانان ما دين باورند و مشكل آنان بيشتر از ناحيه غفلت است. مردم ما مشكل ايماني ندارند، ولي متاسفانه در جامعه و فرهنگ ما عوامل غفلت فراوان است، مانند برنامه هايي كه تا نيمه شب ادامه دارد و باعث مي شود شخص نماز صبح مثلا خواب بماند و يا توجه روزافزون به لذت طلبي هاي افراطي و گرايش به دنيا است كه زمينه اصلي غفلت انسان از حركت به سوي كمال و خداي متعال را فراهم كرده است. در اين راستا بايد توجه كرد كه حب افسار گسيخته به دنيا و علاقه ي قلبي به تمايلات نفساني، قوي ترين عاملي است كه انسان را دچار غفلت نموده و نيز ريشه ي بسياري از خطاها و گناهان مي شود. مومن واقعي كسي است كه فكر و ذكرش خدا است و خدا محور تمام زندگي او است. اگر كسي فكر و ذكرش دنيا شد، از نظر معنوي ضعيف خواهد شد و نمي تواند به سمت قرب الهي حركت كند.
انگيزه اهميت دادن به نماز يكي احساس وظيفه است و ديگري احساس لذت و عشق به خداوند. در اثر غفلت انسان احساس وظيفه اش را نسبت به خود و خداوند از دست مي دهد. كسي كه محب دنيا است، حتي در نماز هم، توجه اش به سمت دنيا و منافع آن خواهد بود، در نتيجه لذتي از نماز و ارتباط با خداوند نمي برد و كم كم كاهل نماز شده و چه بسا نماز را ترك كند و به خسران ابدي گرفتار شود. گام اول در رهايي ازغفلت، شناخت عواملي است كه انسان را به اين سمت و سو مي كشاند تا با اين شناخت بتواند هر چه بهتر نسبت به رفع اينگونه موانع قدم بردارد. مهمترين عامل غفلت خداناشناسي است كه باعث خدافراموشي مي شود. زيرا غافل كسي است كه چون معرفت ندارد، خدا را فراموش كرده است، اما عوامل ديگري نيز دارد كه بيان مي شود.
مهمترين عوامل ايجاد كننده غفلت كه در آيات و روايات بدان تصريح شده به شرح ذيل مي باشد.
1- هوا پرستى: روح آدمى را يا خدا پر مىكند، و يا هواي نفس، چرا كه جمع ميان اين دو ممكن نيست. هوا پرستى انسان را در خويشتن فرو مىبرد. و از همه حقايق جهان دور مىسازد! يك انسان هوا پرست جز به اشباع شهوت و دنيا طلبي خويش نمىانديشد. آگاهى، گذشت، ايثار، فداكارى و معنويت براى او مفهومى ندارد.
2- سطحىنگرى: در قرآن كريم سطحىنگرى نسبت به زندگي دنيا بدون در نظر داشتن واقعيت پس از آن، يكي ديگر از سبب هاي غفلت نام برده شده :« يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ ؛ آنها فقط ظاهرى از زندگى دنيا را مىدانند، و از آخرت(و پايان كار) غافلند! »( روم (30) 7)
3- آرزوهاى دراز عامل بزرگ غفلت از خدا
بدون شك اميد و آرزو عامل حركت چرخهاى زندگى انسانها است، كه حتى اگر يك روز از دلهاى مردم جهان برداشته شود، نظام زندگى به هم مىريزد، و كمتر كسى دليلى بر فعاليت و تلاش و جنب و جوش خود پيدا مىكند.
ولى همين عامل حيات و حركت اگر از حد بگذرد و به صورت آرزوى دور و دراز در آيد بدترين عامل انحراف و بدبختى است، و درست همانند آب باران است كه مايه حيات است اما اين آب اگر از حد گذشت مايه غرق شدن و نابودى خواهد شد.
خلاصه كلام اينكه:
دوست گرامي؛ ايمان تنها عامل نجات انسان و نماز مهمترين علامت صدق ايمان است. بعد از گفتن شهادت، اولين و مهمترين حركت عملي نجات بخش مومن، نماز است. كسي كه نماز نمي خواند، ايمانش تنها در حد ادعا است و دليلي برايش نمي تواند اقامه كند. نماز دليل اثبات ادعاي ايمان است. نماز ركن دين و عامل اصلي نجات انسان از هلاكت و دنيا است، نقش نماز در دنيا و آخرت بسيار تعيين كننده و سرنوشت ساز خواهد بود. در اين زمينه به سايت مراجعه كنيد و مطالب فراواني هست كه لازم است مطالعه نماييد، تا احساس ضرورت نسبت به آن در شما احيا گردد.
http://akhlagh.porsemani.ir/term66موفق و رستگار باشد.
براي آگاهي بيشتردر اين زمينه كتاب هاي فراواني وجود دارد كه به برخي از آنها اشاره مي شود.
1- پرتوي از اسرار نماز، قرائتي
2- اسرار الصلاه , ملكي تبريزي
3- آداب الصلاه , امام خميني
4- صلاه الخاشعين , دستغيب
5- اسرارالصلاه , جوادي آملي
6- راز نماز محسن قرائتى
7- راز نماز بىآزار شيرازى
8- پرواز در ملكوت امام خمينى
9- از ژرفاى نماز آيتالله خامنهاى
10- اين است نقش عبادات محمد باقر صدر
11- حكمت عبادات، آيتاللّهجوادى آملى.