راه موفقیت انسان | کتابخانه مجازی الفبا

سوال اصلي من اين هست ميشه گفت اشخاصي چون آنتوني رابينز , برايان تريسي,دارن هاردي و باب پراكتور و..... عضو اين فرقه هاي سري بوده و در جهت كنترل ذهن و گمراه كردن ما دارند فعاليت مي كنند.چون واقعا براي من جاي سوال داره چطور اين طور افراد خودشون رو به آب و آتش مي زنند و ميخواهند حتما ما رو به موفقيت برسونند؟ در حالي كه مارا نه مي شناسند نه چيز ديگري؟واقعا قصد و هدفشون چيه از اين نوع حرف ها من يه مدتي هست در اين زمينه موفقيت مطالبي مطالعه مي كنم و ميبينم كساني هستند بقول معروف از مادرشون قهر كرده و مي خواهند حتما ما را موفق كنند و دست بردارم نيستند. سوال ديگري هم اينه كه واقعا رمز اصلي موفقيت و هدف گذاري چي هست؟ من خودمون يقين دارم هيچ كدام از اين بزرگان اصل كاري رو نميگن مطمين هستم چون خودم چندين بار امتحان كردم و نتيجه نداشت . و مطمين هستم يه انديشه هايي پشت اين سمينارها و مطالب به ظاهر موفقيت هست. در ضمن نظرتون در مورد كتاب اثر مركب دارن هاردي كه اخيرا مطالعه كردم بفرماييدكه اين هم شامل انديشه هاي جديد و مخفي ميشه يا خير ؟ ممنون از لطفتون

سلام. تشكر از ارتباط شما با «مجموعه پرسمان».
سوال شما را سه قسمت كرده و به هر كدام مجزا جواب داده مي‌شود:
1. سوال اصلي من اين هست ميشه گفت... ما را موفق كنند و دست بردارم نيستند؟ خير. اشخاص نام برده و غير اين‌ها از جمله وين داير، باربارا ماركس، والش و... خودشان را رهبران تفكر نوين (New Thought Movement) يا رهبران تكاملي مي‌نامند. جنبش تفكر نوين يكي از جنبش‌هاي نوپديد معنوي است كه با رويكردي اومانيستي ، تعريف جديدي از خدا را ارائه مي‌كند و با جايگزين كردن خداي شخصي و خداي درون به جاي خداي متشخص و خداي توحيدي ، ناكارآمدي آموزه‌هاي اديان را مطرح مي‌كند . اين جنبش معنوي با اضافه كردن پسوند « نوين » تمامي آموزه‌هاي خود را يافته‌هاي جديد تفكر بشريت مي‌داند كه هيچ كدام از پيامبران و فلاسفه تاكنون از آن مطلع نبوده‌اند .از اين رو با ارائه قرائت جديد از آموزه هاي اديان زيركانه به مصاف با دين وشريعت رفته‌اند . تا حدي كه رهبران اين جنش اسم خود را در كنار پيامبران بزرگ همچون حضرت مسيح ذكر مي‌كنند و خود را به عنوان پيامبران عصر جديد معرفي مي‌كنند . جنبش تفكر نوين كه ريشه آن را در اوائل قرن 19 مي‌توان يافت، امروزه شامل سازمان‌هاي بزرگي هست كه برخي از فرقه‌هاي مذهبي مثل كليساي وحدت و بسياري از فلاسفه ، روانشناسان و رهبران معنوي به بهانه‌هاي مختلف هم‌چون حل بحران‌هاي اجتماعي محيط زيست، صلح جهاني دورهم جمع مي‌شوند و با ارائه عقائدي چون قانون جذب، تفكر مثبت، علوم متافيزيكي، شفا دهندگي، تجسم خلاق و قدرت شخصي نه تنها انسان سرگشته را به ساحل امن عرفان نمي‌رسانند بلكه اين تفكرات كه رويكردي اومانيستي به معنويت است انسان را به حيرت و رنجي مضاعف كشانده است. تحمل آسان اين رنج‌ها ممكن نيست مگر با خاموش كردن نور فطرت و به خواب بردن وجدان سرزنش‌گر.
اساسا جامعه جهاني، امروزه به علت دوري از آموزه‌هاي وحياني و الهي دچار بحران‌هاي روحي و اجتماعي بسياري گرديده است. ناتواني تمدن سكولار و مكاتب فلسفي غرب در اين ميان موجب شده براي برون رفت از اين مشكلات و يا تحمل آسان اين دردها هر يك از سنت‌هاي معنوي در گوشه و كنار دنيا به ارائه عقايد و آموزه‌هاي خويش برآمده‌اند.البته با اندك تأمل در آموزه‌ها و مباني اين جريان‌هاي معنوي، اين هماني آشكاري مي‌توان با مكاتب فلسفي غرب يافت.
با نيم نگاهي به پديدارشناسي جريان هاي نومعنويت گرا و گسترش روز افزون آن‌ها، با جنبش‌هايي مواجه مي‌شويم كه ژست منجي‌گرايي به خود گرفته‌اند و سعي در برگرداندن معنويت به تاراج رفته از بشريت توسط مدرنيسم هستند معنويتي كه با فطرتشان آميخته شده و آنان را سرگشته وحيران همچون تشنه‌اي در پي آب ساخته ولي آن چه كه از اين جنبش ها بدست مي‌آورند سرابي بيش نيست.
رهبران تفكر نوين با ناديده گرفتن بعد الهي انسان، وجود انسان را به موجودي احساسي تفسيركرده و با القاي احساس مثبت، از انسان موجودي بي‌خاصيت به تصوير مي‌كشد كه گمشده خود را در اين زندگي مادي جستجو مي‌كند. اين گونه تفسير از انسان، حاصلش موجودي است سر به زير در مقابل اين تفكرات كه تلخي رنج ظلم را با تلقين احساس آرامش، با شادي جشن مي‌گيرد. و زنجير استكبار در تن وي به اسم معنويت همچون حريري زيبا به رخ كشيده مي‌شود. بسياري از رهبران جنبش تفكر نوين به صورت سازمان يافته در اقصي نقاط دنيا با ارائه سمينارها، نشر كتاب‌ها، سايت‌ها، رسانه‌ها و عضوگيري در مراكز معنوي ، به ارائه اين انديشه برآمده‌اند.
2. سوال ديگري هم اينه كه واقعا رمز اصلي موفقيت و هدف گذاري چي هست؟ مدبّر حكيم عالم ، راه هماهنگ شدن با عالم هستي را از طريق ارسال برنامه اي به نام دين و كتاب آسماني بيان كرده است. لذا اگر كسي مطابق دين عمل كند يقيناً عالم هستي به نفع او وارد عمل خواهد شد و او به ياري جميع موجودات و از جمله ملائك كه مدبّر عالم مادّه اند ، به سعادت حقيقي و ابدي خود خواهد رسيد. اگر كسي تابع دين باشد حتّي شيطان نيز در رسيدن او به سعادت ابدي كمك كننده خواهد بود ؛ چون شيطان براي يك مؤمن حقيقي مانند حريف قَدَري است كه با او تمرين خودسازي مي كند. همان گونه كه يك حريف مناسب باعث رشد يك ورزشكار طالب مقام قهرماني است. شيطان نيز در رشد انسانهاي طالب كمال چنين نقشي دارد. حتّي مشكلات و مصائب ناشي از عملكرد عالم خلقت نيز در حقيقت كمك‌هايي براي رشد حقيقي انسان هستند. از جمله توصيه‌هاي ديني براي موفقيت در كارها مي‌توان به موارد زير اشاره كرد:
-اراده قوي: امام علي(عليه السلام) فرموده اند: «الظَّفَرُ بالحَزْمِ والجَزْمِ؛[1]پيروزي، با دورانديشي واراده پايدار به دست مي آيد».
- برنامه ريزي: امام علي(عليه السلام) مي فرمايد: «قِوامُ العَيشِ حُسنُ التَّقديرِ، و مِلاكُهُ حُسنُ التَّدبيرِ؛[2] ركنِ زندگي، برنامه ريزي درست است و پايه آن مديريت صحيح».
- توكل: آموزه هاي ديني سفارش زيادي به توكّل و اعتماد به خدا شده است تا جايي كه در هفت آيه قرآن به رابطه ايمان و توكّل توجه شده است: «عَلَي اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ‏»[3]
- تلاش: امام علي (ع): هر كه در عمل كوتاهي كند، به اندوه گرفتار آيد. و ... كه هر كدام از اين موارد داراي توضيحاتي دقيق هست كه در مختصر نمي‌گنجد؛ اما شما مي‌توانيد با فرستادن سؤالي مجزا (با موضوع چگونگي موفقيت) به همين سايت، منتظر پاسخ‌گويي روانشناسان ما باشيد.
3. در ضمن نظرتون در مورد كتاب اثر مركب دارن هاردي... مخفي ميشه يا خير؟ دارن هاردي نويسنده آمريكايي و سخنران، مشاور و ناشر سابق مجله موفقيت است. دارن هاردي نيز همچون ساير رهبران تفكر نوين دم از قانوني موهوم به نام قانون جذب مي‌زند و سعي دارد با اين قانون و بعلاوه تجسم خلاق، انسان را به خوشبختي برساند!
پي‌نوشت:
[1]. محمد محمدي ري شهري، ميزان الحكمه، ج 3، ص 54، ح 3866.
[2]. محمد محمدي ري شهري، ميزان الحكمه، ج 8، ص 330، ح 14894.
[3]. آل ‏عمران: 122 و 160.
[4]. نهج البلاغه: حكمت 127.

پرسمان دانشجویی