تفسیر آیه 34 سوره نساء | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
تفسیر آیه 34 سوره نساء
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
تفسیر آیه 34 سوره نساء
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
تفسیر آیات برگزیده
پاسخ تفصیلی:
«وَ اللاَّتِي تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيًّا كَبِيراً»
نساء (4)، آيه 34.
؛ «و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد، (-(نخست)-) پندشان دهيد و (-(بعد)-) در خوابگاهها از ايشان دورى كنيد و (-(اگر تأثير نكرد)-)، آنان را بزنيد؛
پس اگر شما را اطاعت كردند، (-(ديگر)-) بر آنها هيچ راهى (-(براى سرزنش)-) مجوييد كه خدا والاى بزرگ است».پاسخ اين است كه آرى، قرآن شريف در آيه مورد بحث، چنين مطلبى را بيان فرموده است و ما هيچگاه اصل آن را در قرآن انكار نمىكنيم؛ ولى
نكته مهم اين است كه بدانيم اسلام و قرآن كه آن همه به زن خدمت كرده است و در زمانى كه او را در حد يك كالاى كم ارزش تنزّل داده بودند، وى را
به جايگاه بلندى رسانيد، چرا چنين دستورى داده؟
به نظر ما اين مسئله، يك توصيه و سفارش اخلاقى صرف هم نيست؛ بلكه يك دستور و تكليف است؛ ولى قبل از آن كه به اصل پاسخ بپردازيم، مناسب است نظر اسلام راجع به نوع و جنس زن روشن گردد؛ تا آن حكم قرآنى با توجه به اين نظر، مورد تأمل قرار گيرد. در اينباره، روايات فراوانى وجود دارد كه به چند نمونه زير اكتفا مىكنيم:
1. پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: «من در شگفتم از كسى كه زن خود را مىزند؛ در حالى كه خودش براى كتك خوردن، سزاوارتر است! زنانتان را نزنيد كه قصاص دارد».
قال النبىصلى الله عليه وآله: «انّى اتعجَّب ممن يضرب امرأته و هو بالضرب اولى منها، لا تضربوا نساءكم بالخشب فان فيه القصاص»، (بحارالانوار، ج 100 باب احوال الرجال والنساء، ص 249، حديث 238).
2. همچنين فرمود: «زنان بر مرد كريم، غالب مىشوند و مرد لئيم، بر زنان مسلّط مىگردد. من دوست دارم كريم مغلوب باشم؛ نه لئيم غالب».
«المرأته تغلب الرجل الكريم و يغلبها الرجل اللئيم أنا احب ان اكون كريم مغلوب ولا لئيم ينتصر»، (منتدى الشواهق، ص 11).
3. امام صادقعليه السلام از پدرش چنين روايت كرده است: «وقتى با زنى ازدواج مىكنيد، احترامش كنيد. او، مايه آرامش شماست. زنان را آزار ندهيد و حقوق آنان را ضايع نكنيد».
«من اتخذّ امرأته فليكرمها، فانما امرأة احدكم لعبة فمن اتخذها فلايضيعها»، (بحارالانوار، ج 100، ص 224).
4. پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: «هر مردى كه بر بد اخلاقى همسرش صبر كند، خدا اجر داوودعليه السلام را به او مىدهد و به هر زنى كه بر بداخلاقى مردش صبر كند، اجرى همچون اجر آسيه كه با فرعون كنار آمد، عطا مىكند».
بحارالانوار، ج 100، ص 247.
5. حضرت علىعليه السلام مىفرمايد: «در هر حال با زنت مدارا كن و با او به نيكى رفتار نما؛ تا زندگى لبريز از صفا و صميميت باشد».
قال علىعليه السلام: «فدارها على كل حال و احسن الصحبة لها ليصفو عيشك»، (وسائل الشيعه، تهران، ج 7، ص 120، باب 87، ح 3).
6. آخرين سخنى كه هنگام وفات از رسول خدا شنيدند، سه سخن بود؛ «نماز را بر پاى داريد و مراقب حقوق بردگان باشيد و ستم نكنيد؛ خدا را
خدا را درباره زنان كه در دست شمايند. با زنانتان نيكو زندگى كنيد و حريم آنان را نگاه داريد».
«الله الله فى النساء و فيما ملكت ايمانكم، فانّ آخر ما تكلّم به نبيكمصلى الله عليه وآله ان قال: «اوصيكم بالضعفين النساء و ما ملكت ايمانكم، الصلوة الصلوة»، (حرانى، تحف العقول، ترجمه صادق حسنزاده، ص 334).
پس اين همه اسلام براى زن ارزش و احترام قائل شده، ولى با اين همه اهتمام و ارزشى كه اسلام براى زن قائل شده، نمىتواند در مقابل به خطر افتادن سلامت روحى و اخلاقى فرد و جامعه، نرمش نشان دهد؛ زيرا بايد توجه داشت كه حكم ضرب فقط و فقط مربوط به مورد «نشوز زن» است؛
نه در مورد كارهاى خانه، بچهدارى و انواع اختلافهاى خانوادگى و يا هرگونه نافرمانى از شوهر.
نشوز زن، آن است كه او به صورت مكرر و طولانى مدت و بدون هيچگونه عذر و مشكل، از مسائل زناشويى سرباز زند؛ نه يك بار و دو بار
و نه يك روز و دو روز و نه در برخى مواقع كه فاقد ميل شخصى است؛ بلكه در صورتى كه اين ممانعت و سرپيچى به صورت روش و اخلاق و رويه زندگى زن درآيد.
به نظر شما، تبعات و آثار اين عملكرد چه خواهد بود؟ آيا چيزى جز به فساد كشيده شدن مرد را به دنبال خواهد داشت؟ با اين رويه، هم زن
به گناه و فساد مىافتد و هم مرد و كانون خانه و خانواده، متزلزل مىشود و مسئله به اين جا هم ختم نمىشود؛ بلكه فساد و هرزهگرى و بىبند و بارى،
به جامعه كشيده خواهد شد. مردى كه تمام مسئوليتهاى خانواده به دوش او گذاشته شده، اينك براى ارضاى تمايلات خود بايد به هرزگى در اجتماع بپردازد؛ زيرا او هيچگونه اميدى به خانه خود ندارد.
اولين و بزرگترين آسيب را خود زن ناشزه بايد متحمل شود. او مرد و شوهر خود را از دست مىدهد و خانهاش بىفروغ مىشود؛ زيرا مردى كه براى نيازهاى خود به خارج از خانه روى آورد، ديگر انگيزه كار و تلاش و اداره زندگى و تحمل مشكلات سنگين آن را ندارد. خلاصه عاقبت اين سردى و نااميدى، فروپاشى كانون خانواده است. البته مفسده عمل آن زن بدينجا نيز ختم نمىشود و بعد از اين، نوبت به بىسرپرستى كودكان و بچههاى خانواده مىرسد.
اصولاً زنى كه نمىخواهد به هيچ وجه تمكين كند، چرا ازدواج كرده؟ حتماً به ذهن مىرسد كه قبول داريم زن نبايد چنين رويكردى در زندگى داشته باشد، ولى چرا براى علاج اين مشكل به زدن متوسل شويم؟
پاسخ اين است: كسانى كه مىخواهند جوّسازى منفى كنند، ابتدا مسئله ضرب و تنبيه را مطرح مىكنند؛ در حالى كه دستور اسلام ابتدا موعظه
و نصيحت و گفتمان و تعامل است؛ «فعظوهنّ» و اگر مشكل با موعظههاى فراوان و مكرر حل نشد، قرآن به مرد دستور داده كه با زن قهر كند و اين قهر
در حدى باشد كه محل خواب خود را جدا كند؛
«وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ»
.
روان شناسان و متخصصان امور خانواده نيز معتقدند كه خانمها حساسيت فراوانى به اين عمل دارند و اين شيوه، يكى از عوامل بسيار مؤثر در كوتاه آمدن خانمها و برگشت صلح و صفا به زندگى زناشويى است. حال اگر اين راه علاج هم تا مدتى انجام شد، ولى مؤثر واقع نگشت، آيا بايد زن را به حال خود
رها كنيم؛ تا كانون خانواده و جامعه را به تباهى بكشد؟
راه حل سوم، تنبيه بدنى است؛ يعنى ضرب؛ «واضربوهن». قبل از مرحله سوم، شارع مىتوانست دستور دهد كه مرد به دادگاه و قاضى رجوع كند
و از زن شكايت نمايد يا مسئله را با ريشسفيدهاى خاندان خود و خانمش درميان گذارد؛ ولى آيا علنى كردن خصوصىترين مشكل زناشويى، تا وقتى كه راه ديگرى وجود دارد، كار صحيحى است؟
اسلام خواسته تا حد امكان اين مشكل در محدوده خانه و خانواده حل و فصل شود و مسائل زندگى شخصى زوجين ورد زبان خاص و عام در اجتماع نگردد؛ زيرا به احتمال قوى، زن و شوهر در آينده، با هم صلح
و آشتى مىكنند و فقط مسائل خصوصى آنها علنى شده و آبرويشان بر باد رفته است و حريمهاى خصوصى آنها دريده شده كه اين مسئله، اثر زيادى
در از بين رفتن محبت زن و شوهر نسبت به يكديگر دارد.
زن و شوهر دعواهايشان را فردا فراموش مىكنند و انشاءاللَّه عمرى با يكديگر خوش و خرم خواهند بود؛ در حالى كه اگر اين گونه مسائل به بيرون خانه سرايت كند، طعنهها و سرزنشها و سرافكندگىها ادامه پيدا مىكند و برخى از افراد جامعه در اين مسئله شيطنت مىكنند و زن و مرد هم براى اين كه كم نياورند، مدام از خود دفاع مىكنند و اين دفاع، چيزى جز بيان نقاط ضعف طرف مقابل، يعنى همسر نيست و نتيجه آن، بزرگ شدن يك مسئله كوچك و از بين رفتن محبتهاست. خداوند نيز ملاحظه اين امور را كرده و الا گناه زن
به حدى است كه اگر گفته مىشد مرد به دادگاه رجوع كند و قاضى زن را تعزير (محكوم به شلاق) كند، حكمى مطابق قاعده و قانونى بود؛ زيرا كار او مفاسد بزرگى در بر دارد؛ ولى خداوند خواسته است كه اين مشكل ابتدا در خانه
و به طور خصوصى حل و فصل شود. همه اين حرفها با توجه به معناى ظاهرى «ضرب» بود كه ضرب در خانه، بهتر از شلاق و تعزير در خارج از خانه و توسط قاضى است؛ ولى توجه به مقصود دين از ضرب نيز مسئله را دقيقتر و لطيفتر مىكند.
مراد از ضرب، زدن بىقيد و شرط نيست. علامه مجلسى(ره) درباره حد و چگونگى زدن
بحارالانوار، ج 104، ص 58 ؛ ر.ك: الميزان، قم، ج 5، ص 349.
، روايتى از فقه الرضاعليه السلام نقل كرده است؛
«... والضرب بالسواك و شبهه ضربا رقيقا
؛ زدن بايد با وسايلى مانند مسواك و امثال آن باشد؛ آن هم
با مدارا و ملايمت».
حديث ياد شده به خوبى نشان مىدهد كه «ضرب»، بايد در پايينترين حد ممكن باشد و نبايد اندك آسيبى بر بدن وارد كند. وسيلهاى كه در اين روايت
به آن اشاره شده، چوبى بسيار نازك، مانند مسواك است.
علاوه بر اين، شيوه زدن نيز بايد ملايم و خفيف باشد؛ به طورى كه حتى رنگ پوست، اندك تغييرى نكند.
براى اطلاع بيشتر ر.ك: الميزان، ج 5، ص 349 - 351.
همچنين قبل از انجام مراحل قبلى، نيز شخص مجاز به اقدام مرحله بعد نيست و بايد مراتب و مراحل مذكور به ترتيب اجرا شوند.
نكته ديگر آن كه دستور فوق، جنبه موقت و گذرا دارد و نبايد پيوسته باشد؛ زيرا به دنبال اين عمل، دو واكنش احتمال مىرود؛ يكى آن كه زن به حقوق مرد وفادار شود كه در اين صورت، قرآن مىفرمايد:
«فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً»
؛ «اگر به اطاعت درآمدند، بر آنان ستم روا مداريد»؛ يعنى در صورت تسليم شدن زن در برابر حقوقى كه بر آن پيمان بسته، ديگر برخورد با وى،
ظلم و تجاوز است.
واكنش احتمالى ديگر، آن است كه او همچنان سرسختى نشان دهد و كانون خانواده را گرفتار تزلزل و بىثباتى كند كه در اين حالت در آيه بعد مىفرمايد:
«وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَمًا مِنْ أَهْلِها إِنْ يُريدا إِصْلاحًا يُوَفِّقِ اللّهُ بَيْنَهُما إِنَّ اللّهَ كانَ عَليمًا خَبيرًا»
نساء (4)، آيه 35.
؛ «اگر از جدايى و شكاف ميان آن دو (همسر) بيم داشته باشيد، يك داور از خانواده شوهر و يك داور از خانواده زن انتخاب كنيد (-(تا به كار آنان رسيدگى كنند)-). اگر اين دو داور، تصميم به اصلاح داشته باشند، خداوند به توافق و سازش آنها با يكديگر كمك مىكند؛ زيرا خداوند، دانا و آگاه است (-(و از نيات همه خبر دارد)-)».
بر اين اساس، در آخرين مرحله، گشودن گره را به دست نزديكان و بستگان قرار مىدهد؛ تا در حد ممكن پاى قانون و مراجع قانونى به ميان نيايد و كار به نزديكان و خويشان سپرده شود و آنان نيز با برخوردهاى عاطفى و بررسىهاى عقلانى، در حد ممكن، مشكل را با صفا و صميميت حل كنند و خداوند نيز در توفيق اصلاح، آنان را يارى مىدهد. اين از لطايف احكام و دستورات نورانى قرآن است؛ تا مسئله با سلامت هرچه بيشتر، روال خود را طى كند.
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
آثار پر استناد :
آیه 034 سوره نساء
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://www.quran.porsemani.ir//content/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D9%87-34-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%86%D8%B3%D8%A7%D8%A1
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های قرآن و حدیث سایت پرسمان
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات کامل فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت