جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 9010
خداگرایی فطری از دیدگاه علامه طباطبایی و جان کالون
نویسنده:
پدیدآور: علی قربانی ؛ استاد راهنما: احمد احمدی ؛ استاد مشاور: محسن جوادی ؛ استاد مشاور: علی اله‌بداشتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مهمترین موضوع در فلسفه‌ی دین همیشه موضوع خدا بوده است. امروزه نیز دغدغه‌ی اصلی فیلسوفان دین همین موضوع است. یکی از بهترین راهها اگر نگوییم بهترین راه برای رسیدن به خدا راه فطرت است. با توجه به این که بحث فطرت در بین مسلمانان ریشه در آموزه های قرآن دارد، در سنت فلسفه‌ی اسلامی این بحث به مرور از اهمیت بسیار برخوردار گردیده است. در این رساله ابتدا در فصلی تحت عنوان کلیات ضمن بررسی مباحث مقدماتی به بررسی فطرت به عنوان راه رسیدن به خدا و نیز به عنوان برهانی بر وجود خدا پرداخته شده است. باور نگارنده بر این است خدا گرایی و خدا شناسی امری فطری بوده و برای اثبات فطری بودن یک امر نیازی به ثبات عمومیت آن در بین انسانها نیست؛ بلکه وقتی یک امری را در خود با درک و دریافت حضوری می یابیم می توانیم نتیجه بگیریم که هر انسانی می تواند این امر را در درون خود با علم حضوری دریابد. دیدگاههای علامه طباطبایی و جان کالون، هر یک در فصلی جداگانه بررسی شده است. نشان داده شده که علامه طباطبایی نظریه پردازی کاملی درباره‌ی فطرت دارد. بر اساس تعریف وی فطرت عبارت است از ساختار وجودی ویژه‌ی انسان که خداوند او را بدان گونه آفریده است؛ بنابراین وی بحث انسان شناسی خود را مبتنی بر نظریه‌ی فطرت نموده است. همچنین معرفت شناسی وی که در واقع بخشی از انسان شناسی است مبتنی بر نظریه‌ی فطرت است. در این رساله بحثهای انسان شناسی و معرفت شناسی علامه طباطبایی به عنوان تمهید و مدخلی برای بحث خداشناسی و خداگرایی وی مورد بررسی قرار گرفته است و سپس به بیان دیدگاه‌های خاص وی درباره‌ی خداگرایی و خداشناسی پرداخته شده است. در این راستا براهینی که اثبات می‌کند خداگرایی و خداشناسی فطری است، از آثار وی گردآوری و مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. در مواضعی از دیدگاههای علامه دفاع شده و در یک موضع رأی وی مورد نقد قرار گرفته است. درباره‌ دیدگاههای جان کالون نیز پس از معرفی اجمالی کالون و آثار او و تأثیری که روی متفکران بعدی نهاده است، به نظریه ی او موسوم به «حس الوهی» پرداخته شده است. این موضوع با استفاده از کتاب او «مبادی دین مسیحیت» تبیین گردیده است. در ادامه دیدگاه برخی شارحان و پیروان کالون از جمله پلانتینگا و آلستون بررسی و نقد شده است. همچنین به مقایسه بین نظریه‌ی حس الوهی کالون و نظریه‌ی فطری بودن خدا گرایی و خدا شناسی نزد علامه طباطبایی پرداخته و مواضعی که هم سخنی یا تفاوت دیدگاه وجود دارد بررسی و ریشه‌یابی شده است. همچنین دیدگاه معرفت شناسان اصلاح شده با نظریه ی فطرت مقایسه و بررسی شده و نقاط قوت و ضعف آنها آشکار شده است.
بررسی تطبیقی ایمان و کفر در دین اسلام و مسیحیت
نویسنده:
پدیدآور: زینب کرمی ؛ استاد راهنما: محمدرضا قاسمی ؛ استاد راهنما: ابراهیم ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
موضوع این پژوهش بررسی ایمان و کفر در اسلام (قرآن و سنت) و مسیحیت می باشد. ایمان به پروردگار مهمترین رکن ادیان توحیدی به ویژه دو دین پرطرفدار جهان یعنی اسلام و مسیحیت و رمز رستگاری بشر می باشد و کفر و رویگردانی از او موجب گمراهی ابدی می گردد. به علاوه ایمان به پروردگار یک امر فطری است که خداوند در وجود انسان ها نهاده و هر فردی در جستجوی مبدا حقیقی هستی است تا طبق رهنمودهایش زندگی کرده و رستگار شود. پس به این دلیل مفاهیم ایمان و کفر در این ادیان بسیار حائز اهمیت است. اما هریک از این دو دین ایمان به پروردگار را متمایز از دیگران تعریف می کند و ایمان خود را ایمان حقیقی و طرفداران ادیان دیگر را کافر می داند. چنانکه دین اسلام تنها خود را دین نهایی جهان می داند و متقابلا دین مسیحیت هم خود را دین خاتم دانسته و ادیان دیگر را رد می کند. بنابراین بر خود لازم دیدم که در چهار چوب این پژوهش به بررسی ابعاد ایمان و کفر در هر دو دین پرداخته و به حقیقت دست یابم. در این تحقیق ایمان و کفر در علم کلام هر دو دین و همچنین در کتاب مقدسشان به عنوان مهمترین منبع، به اضافه روایات ائمه (ع) در اسلام بررسی و سپس متعلقات ایمان و بعد از آن آثار ایمان و کفر در هر دو دین بیان شد و در نهایت با توجه به آیات قرآن کریم و روایات معصومین(ع) ایمان حقیقی، ایمان به دین اسلام دانسته شد و دین مسیحیت دین خاتم نمی باشد. زیرا با توجه به تحریفات کتاب مقدس و مطالب جعلی موجود در آن، رهنمودهای آسمانی اش تغییر یافته و نمی تواند انسان ها را هدایت نماید و دین اسلام و رسول اکرم (ص) آمدند تا بار دیگر آن رهنمودهای آسمانی و حقیقی برای هدایت مردم بیان شود. در پایان بعد از بیان وجه اشتراک و افتراق این موضوع در هر دو دین، گفته شد که دین حق در هر زمانی یکی است و بر همه لازم است که از آن پیروی کنند. چنانچه آیه 85 سوره آل عمران می فرماید: وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَهِ مِنَ الْخاسِرِین.( و هر کس جز اسلام [و تسلیم در برابر فرمان حق] آیینی برای خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد، و او در آخرت، از زیانکاران است) حقیقت تسلیم در هر زمانی شکلی داشته و در این زمان شکل آن همان دین اسلام است و بس.
بررسی تطبیقی آموزه‌های تربیتی‌نامه 31 نهج‌البلاغه و حکمت‌های لقمان
نویسنده:
پدیدآور: حسین کاشانیان ؛ استاد راهنما: محمدجواد نجفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
از آن جا که تربیت اهمیت فراوانی در تعیین سرنوشت فرد و جامعه داشته وروش‌های صحیح یا ناصحیح تربیتی می‌تواند موجب سعادت یا شقاوت شود، لازم است که درمیان منابع گوناگون موجود، به استخراج آموزه‌هایی برگرفته از تعالیم دینی پرداخته شود تا مسیر هدایت به درستی طی گردد. آموزه‌های وحی، منبع مناسب و بسیارغنی جهت تربیت افراد و جامعه بشری است. در این میان، آموزه‌های اهل‌بیت(ع) جایگاه ویژه‌ای دارد که از جمله آنها می‌توان به نهج‌البلاغه علی(ع) اشاره کرد که نکات تربیتی فراوان موجود در آن راهنمای گرانبها و منوری برای طی کردن مسیر سعادت است. هم‌چنین شخصیت‌های الهی مانند لقمان حکیم نیز درحکمت‌های ارزشمند خود، آموزه‌های گرانسنگ تربیتی برای ما به یادگار گذاشته‌اند که می‌تواند مسیر تربیت شایسته را هموار سازد. انسان عصر حاضر در معرض هجوم انواع روش‌های تربیتی و رسانه‌های متنوعی قرار دارد که بر تربیت او تأثیر فراوان داشته و سبب سرگردانی اوشده و به جای رسیدن به هدف عالی تربیت یعنی تقرب و کمال، او را به ورطه سقوط و تباهی سوق داده است. بنابراین ضروری است که ضمن مطالعه و شناخت روش‌ها و آموزه‌های تربیتی مفید و نجات بخش که منشأ آنها در تعالیم الهی می‌باشد، نقشه راهی مطمئن و کاربردی ترسیم شود که موجب نیل فرد و جامعه انسانی به کمال و هدایت شایسته گردد. مطالعه و کاربرد آموزه‌های تربیتی‌نامه ارزشمند 31 نهج‌البلاغه و مجموعه حکمت‌های لقمان می‌تواند انسان را به این مطلوب برساند. به همین منظور، پژوهش حاضر، به بررسی تطبیقی آموزه‌های تربیتی‌نامه 31 نهج‌البلاغه و حکمت‌های لقمان پرداخته است. هدف از اجرای این تحقیق، دستیابی به نقشه راهی نوین جهت استفاده در امر مهم و خطیر تعلیم و تربیت است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته به طوری که ‌نامه 31 و مجموعه حکمت‌های لقمان در قرآن و منابع روایی به عنوان منابع گردآوری داده‌ها مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته و اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه‌ای و به شکل فیش‌برداری جمع‌آوری شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می‌دهد که آموزه‌های تربیتی مانند توحید، امر به معروف و نهی از منکر، سفارش به تقوا و توجه به معاد به صورت مشترک در هر دو منبع آمده است، اگر چه اشتراک میان برخی آموزه‌های مذکور تنها در عنوان آنهاست، لکن اکثریت آموزه‌های تربیتی در دو منبع یاد شده دارای اشتراک متنی و محتوایی یا مفهومی هستند که نشانگر سرچشمه مشترک آنهاست. هم‌چنین آموزه‌هایی مانند دعا، آیین آزادگی، کار شرافتمندانه و معرفی الگو تنها در‌نامه 31 دیده شد که می‌توان علت تفاوت برخی آموزه‌ها را به شرایط تاریخی، اجتماعی و فرهنگی دوران زندگی دو بزرگوار و نیز تفاوت شخصیت و سطح دانش آنان مربوط دانست. هم‌چنین می‌توان گفت که آموزه‌های تربیتی علی(ع) دارای هردو جنبه فردی و اجتماعی هستند و بر مبنای حکمت عملی است ولی آموزه‌های تربیتی لقمان اکثرا جنبه فردی داشته و حول محور حکمت‌های علمی دور می‌زنند.
مبانی اعتقادی رشد و انحطاط جامعه اسلامی از دیدگاه شهید مطهری و اقبال لاهوری
نویسنده:
پدیدآور: محبوب علی ناصر ادین ؛ استاد راهنما: سید هبه الله صدرالسادات
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان نامه بر دو بخش مشتمل است: بخش اول: کلیات و مفهوم شناسی، در این بخش علاوه بر سؤالهای اصلی، فرعی، سابقه، ضرورت وهدف تحقیق، مفاهیمی چون: معانی؛ مبانی، رشد، انحطاط، جامعه، معرفت شناسی، هستی شناسی، انسان شناسی، ارزش شناسی را توضیح و زندگی نامه‌ی شهید مطهری و اقبال لاهوری و آثار این بزرگوار را بیان نموده‌اند. بخش دوم: مشتمل بر چهار فصل است(معرفت شناختی، هستی شناختی، انسان شناختی و ارزش شناختی)، در فصل اول، در بحث (معرفت شناختی) دنبال این پاسخ بودیم که آیا معرفت شناسی ممکن است یا نه؟ اقوال علما در این مسأله مطرح نموده و «ارزشِ شناخت»، «منابعِ شناخت»، «أبزار شناخت»، «معیار، موضوع، مراحل و انواع شناخت» از دیدگاه شهید مطهری و اقبال لاهوری را مورد بحث قرار دادیم. و در آخر فصل به بیان رشد و انحطاط جامعه در آئینه مطالب مذکور پرداخته و علم، عقل.. از جمله عوامل رشد جامعه و تحجر و جمود، عقل گرایی افراطی، تقدیر پرستی منحط، تصوف منفی و انزوا طلب، حس گرایی افراطی و تکیه بر ظن و گمان را از جمله مبانی انحطاط جامعه اسلامی قرار گرفتند. در فصل دوم درباره (هستی شناختی)، که یکی از بنیادی ترین نظام اعتقادی اجتماعی است، پرداختیم. در این فصل دنبال «ضرورت»، «اقسام»، «معیار» بویژه معیار هستی شناسی اسلامی، عوالم وجود را در نظر هردو بزرگوار در مسأله بیان و در آخر فصل به بیان مبانی رشد و انحطاط جامعه پرداخته و خدا باوری، اعتقاد توحید، درک عمیق و اعتقاد به این عوالم را از جمله مبانی رشد بر شمردیم. و خود ناباوری، خود ناشناختی(خود فراموشی)، نگرش غلط درباره خداوند، و انکار معاد جزء مبانی انحطاط جامعه اسلامی قرار گرفتند. در فصل سوم بحث(انسان شناسی) را مطرح کردیم. و موضوعاتی همچون: حقیقت انسان، جایگاه انسان در جهان(کرامت، خلافت و امانت دار الهی)، انسان کامل، ابعاد وجودی انسان، معنا و مفهوم خودی از دیدگاه این دو بزرگوار مطرح و در آخر فصل به مبانی رشد و انحطاط جامعه اشاره نموده و خودشناسی، بازیابی هویت اسلامی، اعتقاد به جاویدانی و فنا ناپذیری انسان از جمله مبانی رشد و نگرش غلط نسبت به مسائل مربوط به انسان، خود ناباوری، نظام آموزشی غیر استاندارد، زندگی غیر متحرک و عاری از عمل از جمله عوامل و مبانی انحطاط جامعه قرار داده شد. در فصل چهارم «أرزش شناختی» دنبال بررسی مفاهیم هم چون: «معنا و مصادیق ارزشها»، «اهمیت و انواع ارزش»، «درجات و مراتب ارزشها» را بیان نموده و ایمان، توحید، بندگی و ... را از جمله مصادیق ارزشها گردانیده، سپس تاثیر مبانی ارزش شناختی بر رشد و انحطاط جامعه اسلامی را بیان و احیا و زنده نگهداشتن ارزشهای مذکور مایه رشد و هرگونه افراط یا تفریط در آنها را مبانی انحطاط قرار داده شد.
مطالعه تطبیقی اصل مساوات در سیره اجتماعی امام علی (علیه السلام) و عملکرد خلفای سه گانه
نویسنده:
پدیدآور: نبی اله عزیزی ؛ استاد راهنما: محمدرضا جباری ؛ استاد مشاور: علی بیات ؛ استاد مشاور: امیرمحسن عرفان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
برابری انسان‌ها از پایه‌های بنیادین نظام اجتماعی مدینه‌النبی بود که در عصر خلفا به حاشیه رفت و به‌جای آن بسیاری از مناسبات و معیارهای جاهلی بازتولید شد در مقابل، امام علی اصل مساوات را راهبرد حکومت خویش قرار داد. این نوشتاربرای اولین‌بار با ارائه شاخصه‌هایی در حوزه‌های مساوات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به یک چارچوب نظری در سنجش داده‌های تاریخی دست یافته است، سپس کوشیده است با روش مطالعه تطبیقی و استفاده از مفاهیم، اصطلاحات و ادبیات جامعه‌شناختی، ضمن معیار قرار دادن قرآن و سنت نبوی، نگرش، رویکرد و میزان پایبندی خلفا و امام علی را نسبت به اصل مساوات و آثار، پیامدها، تشابه، تفاوت و تعارض‌های برآمده از این اصل را نشان دهد. مطالعه این رساله نشان می‌دهد مبانی هستی‌شناسانه، انسان‌شناسانه، معرفت‌شناسانه، سبب شکل‌گیری معیارهای، «عربیت»، «قریشی»، «اموی»، «هم‌پیمانی سیاسی» در توزیع منابع اجتماعی در مکتب خلفا شد و به‌کار گیری این معیارها سبب تبعیض در انتخاب کارگزاران، دستیابی عناصر فاسد به مناصب، نادیده گرفتن نقش عامه در امور سیاسی، سلب امنیت، آزادی، کرامت از مخالفان سیاسی، تبعیض در اجرای حدود قانونی و قضایی، تشدید شکاف درآمدی و فعال کردن گسل‌های قومی وقبیله‌ای گردید. امام علی بر مبنای باور کامل به توحید و معاد وسنت نبوی و کرامت ذاتی انسان، با اجرای بدون تأخیر، ملاحظه و استثنای اصل مساوات، سبب حذف کارگزاران فاسد، مشارکت مردم در فرایندهای سیاسی، ایجاد امنیت همگانی، توزیع یکسان منابع اقتصادی، پاسداشت حقوق همه اقوام و گروه‌های اجتماعی به‌ویژه اعراب غیر قریش و عجم‌‌‌‌‌‌‌ها‌ شد که نتیجه آن احیای توازن و تعادل مدینه النبی بود. از موارد مطمح نظر نویسنده در این جستار بررسی دستاوردها و پیامدهای اجرا و عدم اجرای مساوات اجتماعی در دوران خلفا و امام علی است. حذف اجتماعی و معرفتی اهل‌بیت، کاهش انسجام اجتماعی و تشدید تضادها و تنش‌های اجتماعی وخشونت‌های مدنی، فرقه‌گرایی، تسلط امویان برجامعه، شکل‌گیری امپراتوری عربی به‌جای امت واحده نبوی، ازپیامدهای عدم اجرای مساوات اجتماعی و کاهش فاصله طبقاتی، بازتولید سرمایه اجتماعی و ارائه الگوی مطلوب حکمرانی و ترویج مکتب تشیع از نتایج اجرای مساوات اجتماعی در جامعه بعد از رحلت رسول‌الله می‌باشد. در این رساله مبانی، معیار و عملکرد خلفا و سنت نبوی و علوی نسبت به اصل مساوات مورد مقایسه قرار گرفت که از 49 مورد تطبیق داده شده 6 مورد (12درصد) تشابه، 28 مورد (57 درصد) تعارض، 15 مورد (30 درصد) تفاوت، بین سنت نبوی و علوی با مکتب خلفا و تنها دو مورد تفاوت بین سنت نبوی و علوی دیده می‌شود و در سایر موارد تشابه بین این‌دو سنت وجود دارد. نتیجه اینکه سیاست‌ها و اقدامات خلفا اغلب، ناشی از ساختار و ارزش‌های جاهلی و عملکرد و سیاست‌های امام برگرفته از آموزه‌های قرآن و سنت نبوی بود.
بررسی تطبیقی روایات تفسیری متعارض فریقین؛ مورد پژوهش: اعتقادات
نویسنده:
پدیدآور: حسین بنائی خسرقی ؛ استاد راهنما: سیدعبدالرسول حسینی‌زاده ؛ استاد مشاور: عبدالرحمن عشریه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
اصلی ترین و مهمترین منبع دسترسی به برنامه هدایتی بشریت قرآن مجید است، قرآن که کتابی جامع، جهانی و جاودانه است برای کسانی که خواهان دستیابی به سعادت دنیوی، و سعادت ابدی اخروی هستند ارزشمند ترین منبع است. مهمترین پایه و اساسِ هر حرکتی به سوی سعادت، داشتنِ اعتقادات صحیح و درست است، لذا مسلمانان باید اعتقادات درستشان را از قرآن که مهمترین و اولین منبع معارفشان است به دست بیاورند. تصحیح و تقریب اعتقادات موجبِ تصحیح و تقریب بخش عظیمی از رفتارها و گفتارهای برادران مسلمان می‌شود. برای دستیابی به معارف قرآن، شیوه و روش‌های تفسیریِ گوناگونی، متداول و مقبول دسته‌های مختلف مسلمانان است، اما شیوه و روشی که میان جمع کثیری از مسلمانان پذیرفته شده و بدان اهتمام دارند شیوه تفسیر روائی است (به جز معدودی از قرآن بسندگان)، یعنی بدست آوردن مراد خدایتعالی از آیات قرآن بر اساس روایات. روایاتِ مربوط به مضامین آیات اعتقادی، موجود میان فرق اسلامی از جهت موافقت یا مخالفت مضامین، دو دسته است: دسته‌ای مضامینشان با هم موافق است و دسته‌ای با هم متعارض هستند. مدّ نظر ما در این رساله دسته دوم است زیرا با پرداختن به دسته نخست فقط بازشماری مشترکات (مورد قبول فریقین) حاصل می‌شود، و درست است که برای تقریب و برادری فریقین شمارش و معرفی آنها شایسته است امّا در حدّ نظریه پردازی نیست، اما بررسی دسته دوّم، هم مورد نیاز است و هم برای نظریه پردازی مستعد و آماده است، و از جهتی باعث زدودن بسیاری از مطالب خلاف واقع در منابع فریقین است که سالیان متمادی موجب دوری و احیاناً دشمنی‌هائی میان پیروان نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) گشته است، و سوء تفاهمات بسیاری را میان برادران مسلمان از میان میبرد. شایسته است متذکر شوم، اعتقادات ذیل سه شاخه عمده خلاصله می‌شود: 1) توحید، 2) نبوت، 3) معاد، قابل توجه است مباحث اعتقادی متعارض و بحث برانگیزی همچون: عدل، وعد ووعید، و امامت ، ایمان، مسائل فرامادی مانند ملائکه، سحر و ... نیز قابل جایگذاری ذیل این سه اصل هستند، مثلاً مبحث اعتقادی «عدل» و «وعدووعید» ذیل صفات الهی در بحث توحید، بحث می‌شود، و مبحث «امامت» نیز در راستای «نبوت» است لذا ذیل اصل اعتقادی «نبوت» از آن بحث می‌شود. بررسی مقایسه ای روایات تفسیری متعارض را به صورت پراکنده در گفتارهائی از سید مرتضی علم الهدی و نیز بیشتر در بحث‌های روائیِ تفسیر المیزان سیدنا العلامه و کسانی که به نوعی تحت تأثیر شیوه تفسیری ایشان قرار گرفته‌اند. شاهد هستیم، در تفاسیر پیش از ایشان به این جدیّت این بحث مشاهده نمی‌شود، زیرا برادران عامّه چه متقدمین چه متأخرین تاکنون عنایتی به نقل از منابع شیعه نداشته‌اند، غیر از مواردی که غیرمنصفانه و گاه متأسفانه با بیان تهمت ها و بستن دروغ آن هم با استفاده از منابع محدود و خاصّ از شیعه و حتی گاه روی آوردن به افسانه پردازی و تخیّلات نامرتبط با عقائد شیعه، صرفا هدفشان تخریب وجهه شیعان بوده است، البته منکر نمیشویم برخی از این بزرگان برادران اهل تسنّن دسترسی کامل و حقیقی به منابع شیعی نداشته‌اند که با جست و جو در کتابخانه بزرگ شهر مدینه و دیگر کتابخانه‌های مطرح این دیدگاه تقویت می‌شود ، تفاسیر شیعه نیز یا از احادیث عامّه نقل نکرده‌اند و یا اگر نقل کرده‌اند بسیار کم است، و آن میزانی هم که نقل کرده‌اند اهتمام خاصّی بر بیان ایرادات و اشکالاتش نداشته‌اند (مثلاً مرحوم طبرسی واکاوی و نقدهای جدّی و آنچنانی در منقولاتش از آنها ندارد، و حتی گاهی روایاتی از آنها را به اشتباه به عنوان روایت شیعه آورده (ر.ک : رساله روایات منتقله، از دانشجویان همین دانشکده.)) ، و متمرکز بودن روی تفسیر ترتیبی مانع از مداقّه بیش از حدّ بر روی این مباحث بوده است (چنانچه در آیات دارای بحث‌های طولانی در تسنیم مشاهده می‌شود)، و اگر دقّت زیادی هم بوده بر روی معدود آیاتی است که اختلاف فیما بین فریقین، ذیل آنها مشهور و فراگیر است (مانند آیات: تطهیر، اکمال، روئیت خدا، وعد و وعیدهای قرآن و ...). و نیز نوشته‌هائی که تفسیری یا قرآنی نیستند، و صرفا نوشتارهائی هستند که ثقل بحثشان، بخشهائی از مسائل اعتقادی (و کلامی) است، در آنها به بخشی از این مباحث پرداخته شده، و روایات متعارض مربوط به اعتقادات را در پاره‌ای از مسائل بررسی کرده‌اند، (مانند آثار سید مرتضی عسکری، سید علی میلانی، میرحامد حسینی هندی، سید محمد قزوینی، شیخ علی کورانی، شیخ جعفرتبریزی و ...)، این نوشته‌ها فقط به برخی آیات مشهور و بحث برانگیز پرداخته و دأبشان احصاءِ جامع نبوده است. در آثار شیخ محمد ری‌شهری به سمت جامعیت نزدیکتر است، امّا بحث‌های تحلیلی و رفع تعارض آن‌ها بسیار کم است. کتبی هم که فحول علمای ما در اعتقادات نوشته‌اند (مانند شیخ صدوق، شیخ مفید، مقدس اردبیلی و...) عموماً خالی از این بحث است، یعنی عنایت چندان به بررسی مقایسه‌ای روایات تفسیری متعارض در حوزه اعتقادات نداشته اند
بررسی تطبیقی حکومت خدا در قرآن و کتاب مقدس
نویسنده:
پدیدآور: سمیه پناهی ؛ استاد راهنما: جعفر نکونام ؛ استاد مشاور: محمدجواد نجفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
موضوع حکومت خدا از موضوعات مشترک و پراهمیت قرآن و عهدین به شمار می رود. اهمیت این موضوع از آن روست که حکومت خدا در سه دین ابراهیمی یهودیت و مسیحیت و اسلام، موقعیت محوری دارد؛ زیرا هم به مبدأ و هم به معاد ارتباط می یابد. مع الوصف، در این زمینه بررسی تطبیقی صورت نگرفته و جنبه های مبهم و مورد سئوال آن بررسی نگردیده است. هم در کتاب مقدس و هم در قرآن، برپایی حکومت خدا غایت زندگی بشری و جهان هستی برشمرده شده است. در این سه دین سخن از این است که در آخرالزمان روزی فرا خواهد رسید که حکومت بر جهان به طور مطلق از آن خدا خواهد بود و خدا به جای بشر بر مردم جهان حکومت خواهد کرد و در حکومت او تمام بدکاران به کیفر و تمام نیکوکاران به پاداش خواهند رسید و جهانی سراسر عدل و نعمت تحت حکومت خدا پدید خواهد آمد. روش تحقیق در این پایان نامه توصیفی، تبیینی و تطبیقی و تاریخی است. به این صورت که به ترتیب تاریخی، حکومت خدا، ابتدا در عهد عتیق و سپس در عهد جدید و سرانجام در آیات قرآن بررسی و مقایسه شده است. نتایج بررسی ها در این تحقیق از این قرار است که طبق آموزه های مشترک کتاب مقدس و قرآن، از بین نشانه‌های ظهور حکومت خدا، برخی با فاصله زمانی قبل از ظهور حکومت خدا آشکار می‌شود، مثل: جنگ و آشوب و فساد اخلاقی و ظهور پیامبران دروغین و برخی دیگر مقارن برقراری حکومت خدا وقوع می یابد، مثل: ظهور یأجوج و مأجوج و دگرگونی آسمان و زمین و نفخ صور و دگرگونی و نابودی دنیا. موعود و منجی انسانی در همین مرحله برقراری حکومت خدا مطرح می گردد. حکومت خدا فراگیر و جاودانه و زوال‌ناپذیر است و زمان آمدنش نامعلوم و ناگهانی و در عین حال قریب الوقوع است. منتها زمانش را فقط خدا می داند. کیفیت رستاخیز خلائق و نیز پاداش‌ها و کیفرهای آن جسمانی و روحانی است. محاکمه و داوری خلائق از سوی خداوند در حالی است که بر تختی نشسته است و با حضور و شهادت خدا و انبیا و فرشتگان و با دادن نامه اعمال و محاسبه اعمال انسان ها صورت می گیرد
نقد و بررسی تبیین حیات بعد از مرگ براساس نظریه حدوث و قوای ادراکی نفس در ابن سینا و صدرا با استناد بر آیات
نویسنده:
پدیدآور: روح‌الله نصیری اطهر ؛ استاد راهنما: محمدرضا کریمی والا ؛ استاد مشاور: محمدعلی اخویان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مطابق آموزه های دینی، معرفت نفس هم در شناخت مبدأ و هم در فهم معاد راهگشاست و لذا نافع ترین معارف است. در این میان؛ اما نقش کلیدی در تبیین حیات بعد از مرگ را معرفت حدوث و قوای نفس عهده دار است و شاهد آن نقض و ابرام های نظری و مباحث عمیقی است که میان ابن سینا و ملاصدرا پیرامون آن صورت گرفته است. شیخ الرئیس بوعلی سینا و ملاصدرا؛ هر چند نفس را روحانیه البقاء دانسته اند؛ اما ابن سینا، نفس را روحانیه الحدوث معرفی کرده است که در حیات دنیوی، تعلق عارضی به بدن می یابد و لذا معاد روحانی یا وجود عقلی نفس بعد از مرگ را برهانی دانسته، ولی اثبات معاد جسمانی را بر عهده آموزه های دینی واگذارده است. همانگونه که تأکید شیخ الرئیس بوعلی، بر مادی بودن قوای باطنیِ مدرک جزئیات، اثبات فلسفی ادراک جزئیات پس از مرگ را نیز دشوار کرده است. ملاصدرا؛ اما نفس را جسمانیه الحدوث و حاصل تطور جوهری جسم می داند. این قول بدان روست که اساسا وی نفسیت نفس یا تعلق نفس به بدن را نحوه وجود نفس دانسته و در پرتو آن اثبات فلسفیِ ابدان برزخی و اخروی را ممکن ساخته است و با اثبات تجرد قوای باطنی، ادراکات جزئی بعد از مرگ را نیز از منظر فلسفی تبیین کرده است. این نوشتار که با شیوه اسنادی ـ تحلیلی به سامان رسیده است، علاوه بر نتایج پیش گفته، به طور عمده، انطباق و همسویی نظریه ملاصدرا در باب حدوث و قوای نفس و در پی آن تبیین حیات بعد از مرگ با تأکید بر حضور ادراکات جزئی و نیز جسمانی بودن معاد را با آیات کریمه نمایان ساخته است. از دیگر یافته های این پژوهش، احراز اتقان استنباط های ملاصدرا در تبیین موت و اَنحای آن بر مبنای حرکت جوهری نفس است که در اَسناد نقلی به اجل مسمی و معلّق تعبیر شده و در لسان صدرا با واژه موت طبیعی و اخترامی بیان گردیده است. چه اینکه بر اساس آیات کریمه، نفس، وجودی ادراکی است که در بدو پیدایش، بالقوه بوده و در حال سیرِ به سوی فعلیت و استقلال یابی با کسب علوم می باشد. این مطلب؛ اما وقتی به درستی دریافت می شود که سخن ملاصدرا در نحوه تبدیل وجود بالقوه به بالفعل با استکمال ذاتی نفس که ریشه در اتحاد عاقل و معقول دارد، مورد توجه قرار گیرد تا با فعلیت یافتن نفس در دنیا، رهایی نفس از بدن و موت طبیعی و به تعبیر قرآن کریم اجل مسمی رقم خورد و بعد از مرگ نیز حرکت جوهریِ نفس جهت تکامل برزخی، به انجام رسد. چه اینکه آیات قرآن کریم غایتِ حرکت نفس در دنیا را وقوع اجل مسمی و غایت نهایی آن را برپایی قیامت می داند. بر همین اساس ملاصدرا قوی ترین دلیل بر تحقق قیامت را حرکت جوهری نفس می داند و این مطلب در استنتاج های این نوشتار، به خوبی از آیات قرآن کریم مستفاد گردیده است.
بررسی تطبیقی آموزه های هدایتی سوره مؤمنون در تفاسیر المیزان و فی ظلال القرآن
نویسنده:
پدیدآور: فرزانه فرشیم ؛ استاد راهنما: زینب طیبی ؛ استاد مشاور: زینب طیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
باتوجه به آنکه بسیاری از موانع و رهنمون‌های رشد و هدایت انسان در ابعاد مختلف حیات وی در کتاب آسمانی قرآن آمده است، شماری از تفاسیر قرن چهاردهم، واکاوی آموزه‌های هدایتی قرآن با محوریت تفسیر قرآن به قرآن را مهمترین راهبر استخراج رهنمودها و راهبردهای هدایتی قرآن در مسائل اعتقادی، اجتماعی، اخلاقی و تربیتی حیات بشر قرار داده‌اند. از جمله این تفاسیر، المیزان فی تفسیر القرآن و فی ظلال القرآن است که به پویایی، فرازمانی و فرامکانی بودن آموزه‌های هدایتی این کتاب مقدس و تبیین اعجاز هدایتی آن عنایت داشته‌اند. نظر به آنکه در بیست و سومین سوره قرآن کریم، سخن از اساسی‌ترین مباحث اعتقادی، اجتماعی و تربیتی مانند اوصاف مؤمنان و علایم و نشانه‌های ایمان، خلقت انسان و معاد بکار رفته است و باری تعالی در سوره مؤمنون داستان پیامبرانی اولوالعزم را بازگو کرده است. در این پژوهش کوشش شده است با گردآوری اطلاعات از منابع مکتوب کتابخانه‌ای و روش تحقیق با رویکرد توصیفی، مهمترین آموزه‌های اعتقادی، اخلاقی، تربیتی و اجتماعی سوره مؤمنون از منظر علامه طباطبایی (ره) و سید قطب، روشن شود. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که خداشناسی، نفی شرک و بت پرستی، آیات آفاقی و انفسی، نبوت عامه و خاصه، حتمی بودن بازگشت همه به سوی خدا، استدلال بر بازگشت همه به سوی خدا، سنجش اعمال در قیامت، احوال دوزخیان و بهشتیان در قیامت، تربیت انسان در سایه توجه به مراحل آفرینش، تضاد حق پرستی و هواپرستی، تأثیر باور به معاد در رفتار و سرنوشت انسان، صفات رهبران راه حق، سبقت در خیرات، عامل اصلی انحرافات اجتماعی و عدم تلازم حق با رأی اکثریت از جمله آموزه‌های اعتقادی، اجتماعی و اخلاقی ـ تربیتی سوره مؤمنون است که با گستردگی و عمق بیشتری در تفسیر المیزان نسبت به تفسیر فی ظلال القرآن آمده است.
رابطه عقل و دین از دیدگاه فخر رازی و ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: عبدالکریم کشوری ؛ استاد راهنما: جهانگیر مسعودی ؛ استاد مشاور: جعفر مروارید
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش به واکاوی نظرات فخررازی و ملاصدرا درمورد رابطه عقل و دین می‌پردازدکه: آیا می توان تمام گزاره های دینی را عقل پذیر نمود؟ تعارضات میان دستاوردهای عقل فلسفی و فرآورده های دینی، واقعی است یا ظاهری؟ راه رفع تعارض چیست؟ لذا به روش توصیفی تحلیلی نظرات آندو تبیین وبا ذکر نمونه‌های عینی نظیرشش مسأله کلامی، (تاویل، حدوث عالم؛ رویت حق تعالی، علم خداوند به جزئیات، مساله صفات و اسماء، معاد جسمانی)، بررسی و مقایسه شده است. فخررازی، منقولات را درپرتو معقولات معتبر می داند"فخرمتاخر" با گرایش به شیوه عرفانی-قرآنی به ایمان گرای خردپیشه مبدل شده است. ملاصدرا بر هماهنگی عقل و دین تاکید داشته ونسبت گزاره‌ها رابه سه شکل بیان می کند: عقل پذیر، عقل ستیز، عقل‌گریز.که معارف خردستیزوجود ندارد ومعارف عقل‌گریز خارج از محدوده عقل انسانی هستند.وی حکم قطعی در موردگزاره های فرا عقلی را منوط به عواملی همچون قطعیت در حکم عقل و فهم دقیق ونه ظاهری ازآیات می داند.
  • تعداد رکورد ها : 9010