چکیده :
چکیده ماشینی :
دانش، عشق و خلسه در الهیات توماس گالوس اولین مطالعه کامل توماس گالوس (متوفی 1246) را به زبان انگلیسی ارائه میکند و نشاندهنده پیشرفت چشمگیری در الهیات متمایز اوست.
بوید تیلور کولمن استدلال میکند که گالوس دو «وجه بینالمللی» را در آگاهی انسان متمایز میکند، اما هرگز از هم جدا نمیکند و به طور صمیمی به هم مرتبط میکند: عقلانی و عاطفی، که هر دو شکلهایی از شناخت هستند.
کولمن نشان میدهد که گالوس این دو روش شناختی را بهصورتی وابسته به هم در کنار یکدیگر میپندارد، و اینکه گالوس با تخصیص انسانشناختی گالوس از مفهوم سلسلهمراتبی دیونوسی، ویژگی خاصی به این رابطه متقابل داده است.
از آنجا که گالوس روح را بر اساس مدل سلسله مراتب فرشته ای «سلسله مراتبی» می داند، رابطه عقل-عاطفه اساساً توسط پویایی سلسله مراتب دیونوسی اداره می شود که دارای دو خط سیر همزمان است: صعودی و نزولی.
دو ویژگی مهم در این زمینه قابل توجه است: در صعود، اولاً پایینتر در بالاترین قرار میگیرد.
در نزول، ثانیاً، بالاتر، با توجه به ماهیت پایین، با پایین تر ارتباط برقرار می کند.
وقتی گالوس یک شناخت عاطفی بالاتر و بالاتر از یک شناخت عقلانی در بالاترین نقطه صعود قرار می دهد، بر این اساس، این شکل عاطفی بالاتر هم بر شکل عقلانی پایین ساخته می شود و هم آن را تعالی می بخشد.
در همان زمان، این شناخت عاطفی دوباره به روح فرود میآید، هم ظرفیت عقلانی مناسب آن را غنی میکند و هم حرکت صعودی را در عشق تجدید میکند.
بنابراین، برای گالوس، در روح سلسله مراتبی، یک متقابل پویا بین عقل و عاطفه پدیدار میشود، که او آن را حرکتی «مارپیچی» تعبیر میکند، که به وسیله آن روح بیوقفه در شناخت و عشق به خدا به فراسوی خود کشیده میشود.
knowledge, love, and ecstasy in the theology of thomas gallus provides the first full study of thomas gallus (d.
1246) in english and represents a significant advance in his distinctive theology.
boyd taylor coolman argues that gallus distinguishes, but never separates and intimately relates two "international modalities" in human consciousness: the intellective and the affective, both of which are forms of cognition.
coolman shows that gallus conceives these two cognitive modalities as co-existing in an interdependent manner, and that this reciprocity is given a particular character by gallus' anthropological appropriation of the dionysian concept of hierarchy.
because gallus conceives of the soul as "hierarchized" on the model of the angelic hierarchy, the intellect-affect relationship is fundamentally governed by the dynamism of a dionysian hierarchy, which has two simultaneous trajectories: ascending and descending.
two crucial features are noteworthy in this regard: in ascending, firstly, the lower is subsumed by the higher; in descending, secondly, the higher communicates with the lower, according to the nature of the lower.
when gallus posits a higher, affective cognitio above an intellective cognitio at the highest point in the ascent, accordingly, this higher affective form both builds upon and sublimates the lower intellective form.
at the same time, this affective cognitio descends back down into the soul, both enriching its properly intellective capacity and also renewing the ascending movement in love.
for gallus, then, in the hierarchized soul a dynamic mutuality between intellect and affect emerges, which he construes as a "spiralling" motion, by which the soul unceasingly stretches beyond itself, ecstatically, in knowing and loving god.