چکیده :
حاکم نیشابوری در تعامل با احادیث و جرح و تعدیل راویان و تعریف برخی اصطلاحات حدیثی چون صحیح، حسن، شاذ، مرسل، موقوف و...
تمایزاتی با دیگر محدثان دارد.
او در مستدرک روایاتی را صحیح میشمارد که براساس مبانی دیگر محدثان و حتی مبانی خود حاکم در سایر آثارش همچون معرفه علوم الحدیث صحیح نیست و به این علت او را متساهل خواندهاند.
در این مقاله که با شیوۀ توصیفی-تحلیلی صورت یافته، تلاش میشود اولاً آرا و نظرات حاکم دربارۀ حدیث صحیح، حسن، ضعیف، موقوف، مرسل، شاذ، زیادات ثقه، نقل از اهل بدعت، نقد سند و متن روایات، جرح و تعدیل بیین گردد؛ ثانیاً آرا و نظرات حاکم با دیدگاه سایر محدثان مقایسه شود؛ ثالثاً میزان پایبندی حاکم به نظرات خودش در تهیه کتاب مستدرک بررسی گردد و با ارائۀ تحلیلی دربارۀ آنها میزان صحت آرای وی و اعمال آن آرا بر روایات مستدرک معلوم شود و به این ترتیب ویژگیهای مکتب حدیثی حاکم آشکار شود.
با بررسی ها و مقایسه های لازم معلوم شد انتساب تساهل به حاکم در تصحیح احادیث مستدرک با استناد به دلایلی چون کهولت سن، ضعف حافظه و مهلت نداشتن برای تنقیح مستدرک به خاطر فوت مقبولیت علمی ندارد و میتوان گفت قبل از استناد به روایات مستدرک باید سند و متن بازبینی شوند.
interacting with hadiths, authenticating and weakening of narrators, and describing some hadith terms such as ṣaḥīḥ, ḥasan, shādh, mursal, muwqūf, etc.
hakem nayshābūrī differs from others: he verifies some hadiths that are not authentic according to other traditionists, and even according to his own bases in his other books such as ma'rifat ‘ulūm al-hadith.
accordingly, he was accused of being mutasāhil (lenient in hadith).
this paper, based on descriptive-analytical method, attempts to firstly reveal his opinions on hadiths of ṣaḥīḥ, ḥasan, ḍa'īf, mawqūf, mursal, shādh, zīyādāt al-thiqah, citing from a heretic narrator, report of sanad and text of narrations, jarḥ and ta'dīl.
secondly, it compares hakem’s views and method to other traditionists.
thirdly, it shows how much hakem, in his al-mustadrak, adhered to his bases.
it is intended to reveal his bases and views, as well as his own adherence to them.
as such, the basic features of hakem’s hadith school would be detected.
based on the reviews and comparisons, it can be said that it is not acceptable to ascribe tasāhul to hakem’s method in verifying hadiths of mustadrak, justified by some evidences including his old age, memory weakness, lack of time to edit his book.
also, it is notable that to use his hadiths in mustadrak, one must review both sanad and text.
نویسنده :
کیهان سلطانیان؛ رحیم خاکپور؛ حمزه حاجی
منبع اصلی :
https://tqh.alzahra.ac.ir/article_4337_efb5226a65a2f259360f5b196eb21767.pdf
پایگاه :
پایگاه مجلات 5
(تحقيقات علوم قرآن و حديث - سال 1398- دوره 16- شماره 4- از صفحه 99 تا 135)
یادداشت :
کلیدواژهها
حاکم نیشابوری ، مکتب حدیثی حاکم ، مستدرک ، تساهل حاکم ، اقسام حدیث
کلیدواژهها [English]
Hakem Nayshābūrī Hadith schools Al-Mustadrak Tasāhul of Hakem Kinds of Hadith