درمان حسادت | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
درمان حسادت
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
درمان حسادت
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
معاشرت و دوستی
,
رذایل اخلاقی
,
حسد
کلید واژه فرعی :
درمان حسادت ,
سوال:
من دارم سعي مي كنم صفات ناپسندي كه در وجودم هست را از بين ببرم. يكي از اين اخلاق ناپسند حسادت است كه هركاري مي كنم كم نمي شود. خواهش مي كنم اگر آيه، ذكر يا دعايي وجود دارد كه بتوانم بر آن غلبه كنم يا تخفيفش دهم لطفا راهنمايي ام كنيد. لازم بذكر است كه با خودم مدام تكرار مي كنم كه خداوند به هر كس به اندازه اي كه مقدر شده مي دهد و انسان ها با هم برابر نيستند ولي آن نتيجه اي را كه مي خواهم نمي توانم داشته باشم و اين موضوع واقعا ناراحتم مي كند چون مرا از آن انساني كه خدا مي خواهد دور مي كند؟
پاسخ تفصیلی:
در خصوص تعريف حسد در كتاب مفردات راغب و كتب اخلاقي آمده است:
«الحسد تمنى زوال نعمه من مستحق لها» همينقدر حسدعبارت است از اينكه انسان در دلش خواهان زوال يك نعمت وامتياز از ديگرى باشد، به شرط اينكه ديگرى اين نعمت را با استحقاق به دست آورده باشد نه با زور.
در صورتي كه انسان از نعمتي كه خداوند به ديگري داده است ، ناخرسند باشد و آرزوي زوال و نابودي آن را نمايد، دچار عقده رواني و رزيله اخلاقي حسد گشته است . چه خود او نيز داراى آن نعمت باشد يا نباشد. در همين زمينه امام علي ( عليه السلام ) فرموده است : الحاسد لا يشفيه إلا زوال النعمه هيچ چيزي جز نابودي نعمت، حسود را آرام نمي كند غرر الحكم, ح
اما «غبطه» ناراحتى از كاميابى ديگران و آرزوى زوال آن نيست، بلكه افسوس از آن است كه چرا خود فرد داراى چنان موهبتى نيست و آرزو كند كه او نيز از آن نعمت برخوردار باشد . در روايتي از امام صادق (ع) آمده است :انّ المؤمن يغبط و لا يحسد، و المنافق يحسد و لا يغبط مومن غبطه دارد ولي حسودي نمي كند، در حالي كه منافق به عكس مومن، اهل حسادت است و نه غبطه.
در كتاب علم اخلاق اسلامي آمده است :منافسه (غبطه) يعنى آرزو نمودن نعمتى كه براى ديگرى هست بىآنكه زوال آن را از او بخواهد، و اين مذموم نيست، بلكه در واجب واجب است و در مستحب مستحب و در مباح مباح.
بهترين مورد غبطه و چشم و همچشمي در خيرات و كمالات است . خداى سبحان مىفرمايد: وَ في ذلِكَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ و همچشمى كنان در اين باره (نعمت بهشتى) همچشمى كنند » مطففين ،26 و بدترين نوع آن رقابت بر سر دنيا و تجملات آن مي باشد.
نكوهش حسد در قرآن كريم:
يكى از رذايل اخلاقى كه در طول تاريخ بشر آثار بسيار منفى فردى و اجتماعى داشته است مسئله حسد است، حسد فضاى روح آدمى را تيره و تار و فضاى زندگى او را ظلمانى و محيط جامعه را مملوّ از ناامنى مى كند!
حسودان نه آرامشى در دنيا دارند، نه آسايشى در آخرت و چون تمام تلاششان اين است كه نعمت را از محسود بگيرند، آلوده انواع جنايت ها مى شوند: دروغ مى گويند، غيبت مى كنند، دست به انواع ظلم و ستم مى زنند و حتّى در حالات شديد و بحرانى از قتل و خونريزى نيز ابا ندارند!
در واقع مى توان گفت: حسد يكى از ريشه هاى اصلى تمام بدى هاست و از دامهاى بسيار خطرناك شيطان است، همان دامى كه در نخستين روزهاى آفرينش بشر كار خود را كرد و فرزند آدم(عليه السلام) «قابيل» را به كام خود فروكشيد و دستش را به خون برادرش «هابيل» آلوده كرد و اولين جنايت تاريخ زندگي انسان اتفاق افتاد . َطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ اَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَاَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ نفس سركش او، وى را مصمّم به كشتن برادر كرد و او را كشت و از زيانكاران شد.
جنايت بعدي مربوط به داستان حضرت يوسف (ع) است آنگاه كه برادران او از روي حسد تصميم به قتل او گرفتند و او را در چاهي افكندند. (به خاطر بياور) هنگامى را كه يوسف به پدرش گفت: «پدرم! من در خواب ديدم كه يازده ستاره و خورشيد و ماه در برابرم سجده مى كنند».
گفت: فرزندم! خواب خود را براى برادرانت بازگو مكن كه براى تو نقشه(خطرناكى) مى كشند، چرا كه شيطان، دشمن آشكار انسان است يوسف، 4 و5
يوسف(عليه السلام) نه تنها چهره بسيار زيبايى داشت بلكه خلق و خوى او نيز در نهايت زيبايى بود و همين امر كه از آينده درخشانى خبر مى داد نظر تيزبين پدرش يعقوب پيامبر را به خود جلب كرد و نخستين بذر حسد در دل برادرانش كه از او بزرگتر بودند پاشيده شد.
يكي از برادران او گفت :يوسف را بكشيد، يا او را به سرزمين دوردستى بيفكنيد تا توجّه پدر فقط به شما باشد و بعد از آن(از گناه خود توبه مى كنيد و) افراد صالحى خواهيد بود»! (اُقْتُلُوا يُوسُفَ اَوِ اطْرَحُوهُ اَرْضاً يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ اَبِيكُمْ وَ تَكُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْماً صَالِحِينَ)
آرى امواج خروشان و خطرناك حسد آن قدر قوى و هولناك است كه برادران را دعوت به كشتن برادر مى كند و سبب گناهان زياد ديگرى از جمله گفتن دروغهاى مختلف براى كتمان جنايت خود و نسبت دادن پدر به ضلالت و گمراهى و اهانت آشكار به مقام والاى اين پيامبر بزرگ.
در قرآن كريم آيات ديگري راجع به حسد قوم يهود نسبت به مسلمانان و پيامبر اسلام وجود دارد كه حاكي از خطري است كه از اين ناحيه ايشان را تهديد مي كرده است و خداي متعال براي دفع آن مي فرمايد بگو: به خدا پناه مى برم از شرّ حسود هنگامى كه حسد بورزد». (وَ مِنْ شَرِّ حَاسِد اِذَا حَسَدَ)
نكوهش حسد در روايات اسلامى
در روايات اسلامى نكوهش شديدى از حسد شده به گونه اى كه در باره كمتر صفتى از صفات رذيله چنين نكوهش ديده مى شود، به عنوان نمونه كافى است كه به چند حديث زير كه گوشه كوچكى از آن احاديث است نظر بيافكنيم:
1ـ در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «اَلْحَسَدُ يَأْكُلُ الْحَسَنَاتِ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ; حسد حسنات را مى خورد همان گونه كه آتش هيزم را مى خورد».- المحجّة البيضاء، جلد 5، صفحه 325.
تعبير بالا به خوبى نشان مى دهد كه آتش حسد مى تواند تمام خرمن سعادت انسان و حسنات او را بسوزاند و زحمات يك عمر او را بر باد دهد به گونه اى كه دست خالى از دنيا برود.
2ـ همين معنى به صورت شديدترى از امام باقر و امام صادق(عليهما السلام) نقل شده است، مى فرمايند: «اِنَّ الْحَسَدَ يَأْكُلُ الاِْيمانَ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ; حسد ايمان را مى خورد همان گونه كه آتش هيزم را مى خورد».- اصول كافى، جلد 2، صفحه 306، حديث 1 و 2.
آرى صفت رذيله حسد نه تنها خرمن حسنات را مى سوزاند كه خرمن ايمان را نيز خاكستر مى كند. شرح اين سخن در تحليل هاى آينده خواهد آمد.
3ـ در حديث ديگرى از امام اميرمؤمنان(عليه السلام) آمده است: «اَلْحَسَدُ شَرُّ الاَْمْرَاضِ; حسد بدترين بيمارى اخلاقى است». غررالحكم، شرح فارسى، جلد 1، صفحه 91.
طبق اين حديث هيچ بيمارى اخلاقى بدتر از حسد نيست.
4ـ از همان حضرت نقل شده است كه فرمود: «رَأْسُ الرَّذَائِلِ الْحَسَدُ; سرچشمه صفات رذيله حسد است».(4)
5 ـ و نيز از همان حضرت در يك تعبير كنايى آمده است كه فرمود: «لِلّهِ دَرُّ الْحَسَدِ مَا اَعْدَلَهُ بَدَءَ بِصَاحِبِهِ فَقَتَلَهُ; آفرين بر حسد! چقدر عدالت پيشه است، نخست به سراغ صاحبش مى رود و او را مى كشد»! بحارالانوار، جلد 70، صفحه 241.
6 ـ باز از همان حضرت نقل شده كه فرمود: «ثَمَرَةُ الْحَسَدِ شَقَاءُ الدُّنْيَا وَ الاْخِرَة; ميوه درخت حسد شقاوت دنيا و آخرت است»! غررالحكم، حديث 6857
7ـ در حديث ديگرى از امام صادق(عليه السلام) آمده است: «آفَةُ الدِّينِ الْحَسَدُ وَ الْعُجْبُ وَ الْفَخْرُ; آفت دين و ايمان(سه چيز است) حسد و خود بزرگ بينى و فخرفروشى». المحجّة البيضاء، جلد 5، صفحه 327.
8 ـ امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: هنگامى كه موسى بن عمران(عليه السلام) با خدا مناجات مى كرد چشمش به مردى افتاد كه در سايه عرش الهى قرار داشت، عرض كرد: «يَا رَبِّ مَنْ هَذَا الَّذِى قَدْ اَظَلَّهُ عَرْشُكَ; خداوندا اين كيست كه عرش تو بر سر او سايه افكنده است؟!» فرمود: «يَا مُوسَى هَذَا مِمَّنْ لَمْ يَحْسُدُ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ; اى موسى! اين از كسانى است كه نسبت به مردم در برابر آنچه خداوند از فضلش به آنها ارزانى داشته، حسد نورزيده». بحارالانوار، جلد 70، صفحه 275.
9ـ در حديث ديگرى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «سِتَّةٌ يَدْخُلُونَ النَّارَ قَبْلَ الْحِسَابِ بِسِتَّة; شش گروهند كه قبل از حساب الهى وارد آتش دوزخ مى شوند به خاطر شش چيز»!
«قِيلَ يَا رَسُولَ اللهِ مَنْ هُمْ؟; عرض كردند اى رسول خدا! آنها كيانند»؟
«قَالَ: اَلاُْمَرَاءُ بِالْجَوْرِ، وَ الْعَرَبُ بِالْعَصَبِيَّةِ، وَ الدَّهَاقِينُ بِالتَّكَبُّرِ، وَ التُّجَّارُ بِالْخِيَانَةِ، وَ اَهْلُ الرُّسْتَاقِ بِالْجَهَالَةِ، وَ الْعُلَمَاءُ بِالْحَسَدِ; زمامداران به خاطر ظلم و بيدادگرى، عرب به خاطر تعصّب، كدخدايان و خان ها به خاطر تكبّر، تجّار به خاطر خيانت به مردم، روستاييان به خاطر جهل و دانشمندان به خاطر حسد»! المحجّة البيضاء، جلد 5، صفحه 327.
به اين ترتيب حسد در درجه اول بلاى بزرگ براى دانشمندان است!
به همين دليل در روايات اسلامى، حسد يكى از اصول سه گانه كفر(تكبّر، حرص و حسد).شمرده شده است
«حسود» در واقع معترض به حكمت الهى است و به همين دليل نگرش او نوعى كفر و شرك خفى محسوب مى شود.
گناه حسد
به لحاظ شرعي ، تازماني كه صرفا آرزوي زوال نعمت در دل حسود است ، اين حالت يك گناه و حرام اخلاقي است و در حد مكروهات شرعي محاسبه مي شود، ولي در صورتي كه حسد به عنوان يك صفت نفساني، ظهور و بروز عملي داشته باشد وباعث آن گردد كه حسود بر عليه محسود مرتكب عملي شود و حسد خويش را در رفتار خود بروز دهد، آنگاه بحث حرمت شرعي پيش مي آيد. به عبارت ديگر، يك وقت انسان در قلبش مىخواهد كه محسود از نعمتي خداي متعال به او عنايت كرده محروم شود و يك وقت نه، تلاش عملي هم براي به نابودي كشاندن آن مىكند، اگرتلاش كند مطمئنا دچار گناه و حرمت شرعي شده است ، ولى اگر حسد تنها در قلبش باشد و بروز ندهد، تنها خودش رنج مىدهد، وبه اين دليل كه حالت نفساني اواختيارى نيست، حرمت شرعي ندارد، گرچهقطعا مكروه است و قطعا بايد تلاش كند كه اين حالت را ازخود دور نمايد، زيرا به لحاظ اخلاقي حسد از هلاك كننده هاي نفس آدمي است و آثار منفى بسيار مضري براي انسان دارد.
بررسي آثار و زيانهاي حسد
زيانهاى جسمى
حسد گذشته از اينكه زيانهاى معنوى دارد و دين و ايمان را تباه مىكند از نظر جسمى نيز روى اعصاب انسان اثر مىگذارد. امير مؤمنان عليه السلام فرمود:صحّة الجسد من قلّة الحسد.«» سلامتى بدن از كمى رشك بردن است.
علامّه شيخ محمد تقى شوشترى (دام افضاله) پس از نقل اين جمله امير مؤمنان عليه السلام مىنويسد: شش كس هميشه ناراحتاند كه يكى از آنها حسود است. آنگاه از قول اصمعى نقل مىكند كه گفت: رايت اعرابيا قد اتت له مائة و عشرون سنة فقلت له ما اطول عمرك فقال: تركت الحسد فبقيت.«» عرب صحرا نشينى را ديدم كه صد و بيست سال از عمر او گذشته بود. پرسيدم چه چيز سبب شد كه عمر تو اين قدر طولانى شود؟ گفت به خاطر اينكه حسد نورزيدم.
و نيز حضرت على عليه السلام در جاى ديگر فرمود: العجب لغفلة الحسّاد عن سلامة الاجساد.«» جاى شگفتى است كه حسودان از سلامت جسم خود غفلت دارند.
امام صادق عليه السلام فرمود:الحاسد يضرّ بنفسه قبل ان يضرّ بالمحسود.«» شخص حسود قبل از اينكه به محسود زيان برساند به خود زيان مىرساند.
از امير مؤمنان عليه السلام در باره حسد و حسودان سخنان زيادى نقل شده كه از جمله آنها است الحسد يفنى الجسد حسد بدن انسان را از بين مىبرد. نقطههاىآغازدراخلاقعملى ص : 302
و نيز فرمود:أسوأ النّاس عيشا الحسود.«» بدترين مردم در زندگى حسود است.
به هر حال، حسد يكى از امراض روحى خطرناك است كه بايد ريشه يابى شود و علل و انگيزههاى آن«» بررسى گردد و پس از پى بردن به آن عوامل، انسان به فكر درمان باشد و چارهاى بينديشد كه اين مرض مهلك را از خود دور كند.«» در اينجا تنها به ذكر يك نكته بسنده مىكنيم كه عقدهها و كمبودها به همراه تنبلى و كسالت از اسباب عمده حسادت است. بكوشيد با سعى و تلاش كمبودها را جبران كنيد و عقدهها را از دل بزداييد و ضمنا بدانيد كه در زندگى هر كسى را سهمى و نصيبى است مقدّر كه با سعى و كوشش به آن خواهد رسيد، چنانكه فرمود: «و أن ليس للإنسان إلا ما سعى». 53: 39 البته ممكن است در زندگانى اجتماعى موانعى از قبيل ظلم و ستم و حق كشى در سر راه انسان وجود داشته باشد كه اينها را با حسد ورزيدن نمىتوان از ميان برداشت و درمان اين گونه بيماريهاى اجتماعى راه ديگرى دارد كه در جاى خود بايد مورد بحث قرار گيرد. نقطههاىآغازدراخلاقعملى ص : 303
زيان هاي معنوي حسد
حسد ايمان را مىخورد:
در حديث مشهوري آمده است: إنّ الحسد يأكل الايمان كما تأكل النّار الحطب.«» حسد ايمان را مىخورد همان گونه كه آتش هيزم را از بين مىبرد.
امير مؤمنان عليه السلام فرمود: و لا تحاسدوا فإنّ الحسد يأكل الايمان كما تأكل النّار الحطب....«» حسد نورزيد كه حسد ايمان را بر باد مىدهد آنچنانكه آتش هيزم را خاكستر مىكند
در نتيجه، مفهوم حديث آن است كه حسد موجب بعضى از درجات كفر است نه اينكه حسود به وسيله حسد از دين اسلام خارج مىشود و در زمره كفّار قرار مىگيرد بلكه مقصود آن است كه انسان به وسيله حسد از نظر اخلاق و عمل در رديف كفّار قرار مىگيرد نه از نظر اعتقادى و حقوقى، چون مسلمان است و از اين نظر با او مانند ساير مسلمانان بايد رفتار كرد.
.... و نيز فرمود: الحسد يميت (يميث) الايمان في القلب كما يميت الماء الثَّلج.«» حسد ايمان را در قلب انسان آب مىكند آن گونه كه يخ و برف در آب ذوب مىشود . . نقطههاىآغازدراخلاقعملى ص : 300 ...
حسود مورد خشم خدا است:
كسى كه بر ديگران حسد مىورزد مورد خشم خداى متعال قرار مىگيرد و رابطهاش با پروردگار قطع مىشود.
پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلم فرمود: خداى عزّ و جلّ به موسى بن عمران [عليه السلام] فرمود: اى پسر عمران بر آنچه از فضل خود به مردم دادهام حسد مبر و چشمت را به دنبال آن ميفكن و دلت را دنبال آن مفرست، زيرا كسى كه رشك مىبرد، از نعمت من ناراحت است و از تقسيمى كه ميان بندگانم كردهام جلوگير است و كسى كه چنين باشد من از او نيستم و او از من نيست [: بين من و او ارتباطى نيست].
حسد نشانه نفاق:
در برخى از روايات آمده است كه اگر كسى به خدا ايمان داشته باشد به مردم رشك نمىبرد.
امام صادق عليه السلام فرمود: : إنّ المؤمن يغبط و لا يحسد و المنافق يحسد و لا يغبط.«» مؤمن غبطه مىخورد ولى رشك نمىبرد، و منافق حسد مىورزد و غبطه نمىخورد. نقطههاىآغازدراخلاقعملى ص301
حسد آفت دين:
در حديث ديگرى امام صادق عليه السلام فرمود:آفة الدّين الحسد و العجب و الفخر.«» آفت دين سه چيز است: حسد، خودبينى و به خود باليدن ( فخر فروشى).
در روايات ديگرى مىخوانيم كه حسد دين را از بين مىبرد: يك روز رسولخدا صلّى اللّه عليه و آله و سلم به ياران خود فرمود: آگاه باشيد كه بيمارى امّتهاى پيشين كه همان بيمارى حسد باشد شما را نيز فرا گرفته است. حسد زداينده موى تن نيست بلكه دين انسان را ريشه كن مىكند.
حسد چه مى برى اى سست نظم بر حافظ
قبول خاطر و لطف سخن خدا دادست
حسد نابود كننده انسانيت:
حسد انسانيت انسان را به نابودي مي كشاند و آدمي را تبديل به حيواني گاها درنده مي نمايد، علماي اخلاقي در مراتب حسد ذكر مي كنند كه گاهي حسود آنقدر پيش مي رود كه نه تنها آرزوي نابودي نعمت ديگران را مي كند، بلكه براي نابودي آن نعمت و حتي نابودي صاحب نعمت، اقدام مي كند. چه بسيار قتلها و جنايت هايي كه به انگيزه حسد انجام مي پذيرد .
چگونه مي توان كسي را كه دائما به فكر نابودي ديگران و زمين خوردن بندگان خداي است و از سقوط آنها لذت مي برد، انسان ناميد؟شناخت و درمان حسد
ابتدا بايد فرق بين «غبطه» و «حسادت» روشن گردد. «حسادت» آن است كه انسان از نعمت ديگران ناراحت شود و آرزوى از بين رفتن آن را داشته باشد. اما در «غبطه»، انسان از نداشتن خود آزرده خاطر است؛ نه از بهرهمندى ديگران. در نتيجه آرزو يا تلاش نمىكند كه نعمت از ديگرى سلب گردد؛ بلكه از نعمت ديگران خوشحال است و دعا و تلاش مىكند كه خود نيز به آن برسد. معمولاً در نعمتهاى عبادى و معنوى، مِثلِ حالِ خوش در نماز و سجده نسبت به ديگران، حالت غبطه به انسان دست مىدهد.
درمان حسد، دو ركن اساسى دارد: درمان نظرى؛ (شناخت ابعاد و نتايج آن در دنيا و آخرت) و درمان عملى.
يك. درمان نظرى
درمان نظرى حسد زمينهها و ابعاد مختلفى دارد؛ از جمله:
1-1. شناسايى ريشهها، علل و عوامل پديد آورنده و رشد دهنده حسد؛
1-2. گستره، انواع و اشكال بروز حسد؛
1-3. زيانهاى فردى و اجتماعى حسد؛
1-4. انگارهها و دانستههايى كه تأثير مستقيم در درمان حسد و يا كاهش آثار آن دارند.
اكنون به اختصار پارهاى از آنچه به اين بخش مربوط است بيان مىشود:جهت آگاهى بيشتر نگا: صدر، سيد رضا، حسد، (قم: بوستان كتاب، چاپ سوم 1382)، صص 211 - 290.
الف. حسد، نه تنها زيانى براى شخص مورد حسد (محسود) ندارد؛ بلكه چه بسا به نفع او و به ضرر حسود است؛ زيرا به فرض كه حسادت ديگران موجب غيبت يا تهمت او شود؛ اين كار باعث از بين رفتن گناهان او و به دوش كشيده شدن آنها توسط حسود نيز مىگردد. در حالى كه انسان خردمند، هيچ گاه ضرر خود را نمىخواهد و چه ضررى بالاتر از حسدورزى!
ب. خداوند بنابر حكمت بالغه خود، نظام جهان را به گونهاى قرار داده است كه انسانها از جهاتى - چون استعداد، قيافه، مال، خانواده و ... - با يكديگر تفاوتهايى داشته باشند. يكى از حكمتهاى اين مسئله، امتحان و ابتلايى است كه بايد برقرار باشد. اگر آدمى حقيقت اين مطلب را درك كند و به عمق آن دست يابد، آن گاه بر موقعيت ديگران رشك نخواهد برد؛ چرا كه همه اين موهبتها و تفاوتها را به جهت جريان حركت زندگى و فلسفهاى كه وراى آن است، مىداند. افزون بر آن اين نكته را در نظر دارد كه هر نعمتى مسئوليتهاى سنگينى نيز در پى دارد و تحمل هر كاستى و صبورى در برابر هر مشكلى، پاداشهاى بزرگى به ارمغان مىآورد.
ج. توجه به معاد و نعمتها و درجات والاى پرهيزگاران در قيامت و آخرت، آدمى را از چشم دوختن به متاع دنيا باز مىدارد. خداوند در قرآن خطاب به پيامبرصلى الله عليه وآله مىفرمايد: «لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ» ؛حجر(15)، آيه 88. «چشم از اين متاع ناقابل دنيوى كه به برخى دادهايم [ براى امتحان]، بازگير و بر اينان اندوه مخور».
اگر آدمى به حقيقت، معناى «و رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقى»؛ «و [ بدان كه ]روزى پروردگار تو بهتر و پايدارتر است»، طه (20)، آيه 131. را دريابد، ديگر چشم به امكانات و برخوردارىهاى اين و آن نخواهد دوخت و عمر خود را بر سر اين غصه گزاف نخواهد گذاشت. به گفته حافظ :
نقد عمرت ببر و غصه دنيا به گزاف گر شب و روز در اين قصه مشكل باشىگرچه راهيست پر از بيم زما تا بر دوست رفتن آسان بود ار واقف منزل باشىد. بسيارى از نعمتهايى كه به ديگران مىرسد، جنبه اختصاصى ندارد و با تلاش و كوشش، همراه با درايت و بينش مىتوان بهتر از آن را نيز فراچنگ آورد. بنابراين راه رشد، ترقّى و تعالى بسته نيست؛ ليكن بايد واقعبينانه راه آن را شناخت و در جهت آن اقدامات لازم را به عمل آورد.
دو. درمان عملى
بدون درمان عملى و تلاش و مجاهدت براى ريشه كنى بيمارى خطرناك حسد، نمىتوان سلامت نفس از اين صفت ناپسند انتظار كشيد. از اين رو كاربست شيوههاى عملى در اين راستا ضرورى و اجتنابناپذير است. پارهاى از اين روشها عبارت است از:
2-1. رفتار مخالف: عمل بر ضد مقتضاى حسد در گفتار و كردار؛ مانند: تواضع، خيرخواهى، خدمت به ديگران، شاد شدن از رسيدن خير به ديگران و ريشه كنى حسد از طريق نابود كردن خباثتهاى نفسانى (مانند تكبر، رياست طلبى، دنيا خواهى و ... ).
آية اللَّه صدر به استناد سخن پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله: «هنگامى كه رشك ورزيدى، در پى آن مرو»«اذا حسدت فلاتبع»، بحارالانوار، ج 74، ص 153 و ص 122. مىنويسد: «آنچه كه حسود در مقام عمل بايد انجام دهد، چيزى است كه در آغاز بر او بسيار تلخ و ناگوار مىباشد. البته دارو تلخ است؛ ولى سرانجام شيرين دارد. حسود بايد آنچه را دلش مىخواهد، نكند. براى مثال اگر دلش مىخواهد كه از كسى بدگويى كند و رسوايش سازد، دهان خود را ببندد و دندان بر جگر بگذارد و كلمهاى بر زبان نراند؛ اگر آزردن كسى را مىخواهد، او را نيازارد؛ اگر مىخواهد براى نابودى يا سرنگونى كسى به وسايلى متشبث شود، نشود و به طور كلى خواسته دل را زير پا بگذارد».صدر، سيدرضا، حسد، صص 298 - 299.
اين روش وقتى به كمال مىرسد كه به جاى پيروى از حسد، شخصى عكس آن عمل كند. به عنوان مثال نسبت به كسى كه به او رشك مىبرد، خوبى كند؛ از خوبىهاى او نزد ديگران سخن بگويد؛ در حق او دعا كند و از صميم قلب از خداوند بخواهد كه نعمتهايش را بر آن شخص افزون گرداند.
2-2. يادكرد نعمتها: هرگاه از متنعّم بودن شخصى ناراحت و آزارده شد، بايد متذكر نعمتهايى شود كه خداوند به خود او داده است؛ چرا كه خداى كريم هيچ فردى را محروم از همه نعمتها نمىكند. همچنين اگر در زندگى خود گرفتار مشكلاتى است، بايد افرادى را به ياد آورد كه مشكلات بيشترى نسبت به خود دارند.
2-3. تقويت عقل: انسان بايد عقل خود را با عمل تقويت كند. اگر آدمى از نيروى عقل و خرد به خوبى استمداد جويد و آن را بر ديگر قواى خود، حاكم و از آن پيروى كند؛ به تدريج تقويت خواهد شد و هراندازه به آن پشت و بر خلاف رهنمودهاى عقل عمل كند، به تضعيف آن پرداخته است. يكى از راههاى تقويت عقل، گسترش معارف دين و پيروى دقيق از رهنمودهاى پيامبران است؛ زيرا تعاليم آنان بازگشاينده گنجينههاى خرد است: «و يثيروا لهم دفائن العقول»؛بحارالانوار، ج 11، ص 60؛ نيز، نهجالبلاغه، خطبه 1..
2-4. تبديل حسد به غبطه: علت اصلى «حسد»، ناراحتى انسان از عدم موفقيت خويش است؛ يعنى، چرا او پيشرفت نكرده و ديگرى رشد خوبى كرده است. حسود به جاى تلاش براى رشد خويش، مىخواهد رشد ديگرى را متوقف كند. حال اگر انسان توجه كند كه شكست ديگرى، هيچ كمك و سودى براى او ندارد؛ بلكه چه بسا مشكلاتى نيز به بار مىآورد، در اين صورت راه درست را انتخاب مىكند و به جاى تخريب ديگران، مىكوشد خود را مانند آنان به موفقيت برساند. اين حالت انسان (غبطه)، نه تنها بد نيست؛ بلكه موجب رشد و ترقّى او مىگردد. بنابراين مىتوان با تبديل حسد به غبطه، راه رشد و ترقّى را بر خود باز نمود و از آثار منفى آن در امان ماند.
2-5. خوشبينى: يكى از آفات حسد اين است كه باعث مىشود شخص حسود، به خوبىها و درستكارىهاى ديگران با سوء ظن نگريسته و آن را حمل بر رياكارى، عوام فريبى و...مىكند و به تخريب چهره مردم مىپردازد. درمان حسد، عمل بر ضد اين حالات و نگرش خوش بينانه و برخورد دوستانه و صميمانه با ديگران است.
2-6. دعا: تضرع و درخواست از خداوند، در پيراستن نفس از آلودگىها - از جمله حسد - بسيار مفيد و سودمند است. از جمله دعاهايى كه در تصفيه نفس و پالايش آن تأثير به سزايى دارد، دعاى شريف «مكارم الاخلاق» از صحيفه سجاديه مىباشد.
2-7. تلقين: تلقين يكى از راههاى پيراستن نفس از صفات ناپسند است. كار بست اين روش با مخاطب قرار دادن خود، تأثير زيادى دارد. بدين سان هر گاه شرارههاى حسد در دل زبانه كشيد، شخص مىتواند قدرى در خود تأمل كند؛ سپس بگويد: «نه، من ديگر چنين نيستم»، «من ديگر خوب شدهام»، «من از حسد نفرت دارم و ريشه شيطانى حسد را از وجود خود كندهام» و «اى شيطان! از من دور شو كه ديگر مرا با تو كارى نيست».جهت آگاهى بيشتر نگا: صدر، سيد رضا، همان صص 291-304.
راه حل معالجه و از بين بردن حسادت مانند ساير بيماري هاي دروني و قلبي از دو راه علم و عمل ممکن است. از نظر علم و آگاهي بايد فرد حسود به چند نکته توجه داشته باشد:
1- دنيا محل گذر و سراي فنا است و در اين چند روز که در دنيا مهمان هستيم، حسد بر بندگان خدا بردن کاري عاقلانه نمي باشد. تا چشم بر هم زنيم نه از حاسد اثري مانده و نه از حسود:
آخر همه کدورت گلچين و باغبان گردد بدل به صلح چون فصل خزان شود2- حسد باعث ضرر دين و دنياي حاسد است و به محسود نه تنها ضرري نمي رسد، بلکه نفع دنيا و آخرت نصيب او مي گردد.
3- حسادت در واقع اظهار ناخشنودي از قضاي پروردگار و ناخرسندي از بخشش و عطاي اوست و حاسد بر اين باور است که کار خدا درست نبوده و خداوند به عدالت رفتار نکرده است و در نتيجه اصل توحيد و ايمان حاسد فاسد و تباه مي گردد.
4- حسادت باعث کينه و دشمني و فاصله گرفتن از محبت و مهرباني مي گردد و حسود شريک و هم فکر و دنباله رو شيطان است.
5- انسان حسود پيوسته غمگين و تنگدل و پريشان خاطر است، چنانچه در حديث آمده است: «الحسود مغموم» (بحار الانوار، ج 73، ص 256، ح 29) يعني؛ انسان حسود غمگين و افسرده است و در زندگي طعم گواراي نعمت هايي را که خداوند به او عنايت کرده نمي چشد.
در حديث ديگري مي خوانيم: «اقل الناس لذه الحسود؛ حسود در زندگي از همه کمتر لذت مي برد» (همان، ص 250، ح 8).
6- خداوندي که فياض و عطابخش مطلق است هر عزت و نعمت را که به بندگانش عنايت کرده، براي آن مدت معيني قرار داده و هيچ کس نمي تواند اين مدت را تغيير دهد و اگر با حسادت کسي، نعمت خداوندي از کسي گرفته مي شد، نعمتي در عالم براي هيچ کس باقي نمي ماند چون کسي نيست که مورد حسادت نباشد.
7- حسود در واقع کمر به دشمني خود بسته و قصد نابودي خود را نموده و هر لحظه با غصه و غم خود را ذوب مي کند و از عمر و جسم خود مي کاهد و به جاي بهره مندي از عمر و جواني و نعمت هاي الهي در فکر نابودي و زوال نعمت هاي ديگران است.
راه حل هاي عملي براي ريشه کني حسادت:
بايد برخلاف اقتضاي حسادت خود را موظف به خيرخواهي و احسان به فرد محسود کرد، مثلا اگر به خاطر حسادت بر کسي تکبر ورزيده ايم بايد خود را وادار به تواضع در برابر او نموده و اگر از او بدگويي و يا غيبت او را کرده ايم بايد در برابر مردم و در مجالس از خوبي و امتيازات او بگوييم و زبان به مدح و ثنا و تعريف و تمجيد او بگشاييم و اگر از ديدن او مکدر و ناراحت شده ايم و به او جسارتي کرده و يا زخم زباني زده ايم بايد خود را به شکفته رويي و خوش برخوردي و گفتار خوش با او وادار نماييم و اگر حسادت مانع احسان و هديه دادن به او شده با عطا و بخشش و دادن هدايايي او را خرسند نماييم.
تکيه و اصرار و مداومت بر اين اعمال باعث مي شود که اين کارها ملکه انسان گردد و حسد از درون انسان ريشه کن گردد و علاوه بر اين دل محسود را با انسان صاف و مهربان مي کند و محبت حاسد را در قلبش جا مي دهد و کدورت تبديل به دوستي و صفا مي گردد.
منابع اصلي اخلاق اسلامي:
-راه روشن, ترجمه مهجه البيضاء فيض کاشاني
- اخلاق اسلامي, ترجمه جامع السعادات ملا مهدي نراقي
- معراج السعاده، ملا احمد نراقي
- نقطه هاي آغاز در اخلاق عملي آيت الله مهدوي كني
- اخلاق در قرآن (3 جلد) مصباح يزدي
- اخلاق در قرآن، آيت الله جوادي آملي
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://akhlagh.porsemani.ir/node/204
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های اخلاق و عرفان سایت پرسمان
یادداشت :
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات مختصر فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت