پاسخ تفصیلی:
خود سازي به معناي ظاهر خود را آراستن و کوشش براي تهذيب اخلاق خويش است.
دراصطلاح , به معناي تکميل و پرورش نفس و استفادهء بهينه از خواست ها و تمايلات به صورت همآهنگ و درجاي خود مي باشد.(1)بنابر قول مشهور, انسان در ميان ساير حيوانات که تک بعدي هستند, داراي دو بُعد مادي و معنوي (جسمي و روحاني ) مي باشد.
بُعد مادي, بعد جسمي و حيواني و غرايز و تمايلات و جنبه هاي شهواني نيز ناميده مي شود و بعد معنوي نيز, بعد ملکوتي و انساني و تمايلات عاليهء انساني و فطري و عقلاني گفته مي شود.
اما امتياز انسان بر ساير حيوانات , به خاطر داشتن بعد معنوي و روحاني مي باشد. وقتي انسان مي گويد: گرسنه ياتشنه هستم و يا خانه و ماشين و زن و فرزند و پول و مقام مي خواهم, خبر از بعد مادي و حيواني خود مي دهد و وقتي صحبت از شناخت و وجدان و ايثار و حقيقت خواهي و علم جويي و هنر دوستي مي نمايد, از بعد معنوي و ملکوتي خود خبر مي دهد.
هر کدام از اين دو بعد نيازمند غذايي هستند که با ديگري تفاوت دارند و غذاي جسم , ورزش و پياده روي وشنا و خوردن گوشت و شير و سبزيجات و آجيل و شيريني است و غذاي روح , نماز و روزه و دعا و حج و امر به معروف و عبادت و ارتباط با خدا و خواندن کتاب هاي مفيد و تلاوت قرآن و دعا و انفاق و گذشت و ايثار و اصلاح ذات البين و تواضع است.
کسي که مي خواهد خود سازي کند, بايد به هر دو بعد توجه کند و هر دو را هماهنگ , رشد و تعالي دهد, چون توجّه به يک بعد و غفلت از بعد ديگر, زيان غير قابل جبراني به بار خواهد آورد.
براي خودسازي , عالمان و فقيهان , عرفا و روان شناسان , به تناسب ديدگاه هاي خود, راه هايي ارائه نموده اند. روانشناسان به ابعاد تجربي پرداخته و راه هاي تجربي را پيشنهاد کرده اند. عارفان به لذّات روحي پرداخته و راه هاي رياضت و مکاشفه و شهود قلبي و رسيدن و چشيدن را پيشنهاد کرده اند. و زاهدان به جنبه هاي ديگر پرداخته و راه هاي عبادت و شب زنده داري را پيشنهاد نموده اند، ليکن همه آنها در هدف اشتراک دارند و آن اين است که نَفْس بايد تهذيب شود و سير الي اللّه کند..راهبرد و برنامه کلي خودسازي:
به طور خلاصه مي توان به راهبرد علم و عمل اشاره کرد. نقطه آغاز خودسازي تحصيل علم و آگاهي است و طي طريق با عمل صورت مي گيرد. بايد دقت شود منظور از علم همان وادي عقل ولي بعد نظري آن است. اولين و مهمترين وظيفه انسان تحصيل علم و تقويت آگاهي است . انسان با آگاهي و دانش و عقل نظري است که قدرت مديريت و اصلاح نفس و انجام وظايف فردي و اجتماعي و ارتباط با خدا و تقويت معنويت را خواهد داشت. پس منظور از عمل هم مشخص شد. عمل در سه جبهه است. 1- انجام وظايف واجب ديني و اجتماعي، 2- تزکيه نفس و اصلاح اخلاق، 3- سير و سلوک عرفاني و عبادت خداوند.
بنابراين دستورالعمل راهبردي خودسازي بايد شامل بندهايي باشد که هم شامل نيازهاي علمي و فکري انسان را در اين مسير تامين کند و هم عمل انسان را در تمامي حوزه هاي خودسازي عملي که گفته شد تنظيم و مشخص نمايد.
1- کسب معرفت الهي در کنار آشنايي با حجت هاي ديني و عقلي همچون کلام خدا و سيره معصومين ع و سير مطالعاتي درباره واجبات و محرمات، اخلاق فردي واجتماعي، عبادت و سلوک
2- برنامه براي انجام واجبات و ترک محرمات و گناهان و توبه کامل
3- برنامه براي تزکيه نفس از عادت هاي بد و صفات رزيله و اخلاق زشت
4- برنامه هاي عبادي براي تقويت معنويت و ارتباط با خداوند.
گفتني است: اين چهار حوزه براي تنظيم برنامه است و لازم است که سالک راه خدا با مشورت گرفتن از علماي ديني، خود براي هر يک از حوزه ها برنامه ريزي مدون و جداگانه اي داشته باشد و قسمتي از اوقات روزانه را به انجام آن اختصاص دهد.
بنابراين در خودسازي هر کسي بايد براي خود چند نوع برنامه ريزي داشته باشد:
1- برنامه ريزي تحصيلي
2- برنامه ريزي شرعي
3- برنامه ريزي اخلاقي
4- برنامه ريزي عرفاني
تذکر اينکه اين برنامه خاص زمان خودسازي است و شامل تمام برنامه هاي زندگي يک مومن نمي شود. ما در زندگي به استراحت و تفريح و ديدار دوستان و لذت هاي مشروع و ورزش و کار و کسب روزي حلال و مانند آن نيز نياز داريم که بخش ديگري از زندگي و برنامه روزانه را به خود اختصاص خواهد داد. نظر چند تن از بزرگان گذشته و معاصر را ذکر مي کنيم:
امام خميني (ره): اولين قدم براي تهذيب نفس , تفکر است , و تفکر عبارت است از آن که انسان لااقل در هرشبانه و روز مقداري ـ حتي اگر کم باشد ـ فکر کند.(2) فکر دو نوع است: مخرب و سازنده . اگر فکر کند مرتکب اعمال غير قانوني و خلاف شرع و خلاف اخلاق بشود و از اين راه ها به لذات نائل گردد, اين فکر مخرّب است , ولي تفکر دربارهء عظمت و جلالت خدا ومخلوقات و نعمت هاي خدا و هدف آفرينشِ و انديشيدن در اين زمينه که از کجا آمده ام و چرا آمده ام و سرانجام به کجا خواهم رفت و در جهان آخرت از من چه مي خواهند و چه نوع اعمال و عقايد و رفتارهايي در آن جابيش تر خريدار دارد, فکر سازنده است.
دومين قدم براي خود سازي ـ از ديدگاه امام ره ـ عزم و تصميم انجام واجبات و ترک محرمات و جبران آن چه در گذشته از واجبات ترک شده است (3) مي باشد.
امام در قدم هاي بعدي : مشارطه و مراقبه و محاسبه را پيشنهاد مي فرمايند. مشارطه آن است که در ابتداي هر روز با خود شرط کند و عهد و پيمان ببندد بر خلاف دستورهاي الهي و دين مقدس گام بر ندارد.
مراقبه , آن است که در تمام ساعات شبانه و روز مراقب و مواظب باشد بر خلاف شرط و پيماني که بسته ,گام بر ندارد, چون يکي از نشانه هاي مؤمن اين است که رعايت عهد و پيمان خود بنمايد (والّين هم لاءماناتهم وعهدهم راعون ).(4)
محاسبه , آن است که در پايان هر روز بنشيند و حساب کند چقدر به عهد خود وفا کرده است . اگر ديد کاملاً موفق بوده و انحراف و کوتاهي نداشته است , از اين بابت خدا را شکر کند. در غير اين صورت غصه بخورد و ناراحت شود و از خداوند عذر خواهي کند, چون خداوندِ بزرگ به همهء کارها و اعمالي که به صورت آشکار و پنهاني انجام مي گيرد, آگاهي دارد. فکر نکند اگر گاهي بر خلاف شرط و عهد خود عمل کند, خداوند اطلاع ندارد.
بعد ببيند اگر بر خلاف عهد خود گام برداشت , خود راسرزنش و ملامت نمايد و براي خود جريمه بنويسد, مثلاً بگويد: اگر يک بار بر خلاف شرطم عمل کنم , يک روز يا چند روز روزه بگيرم, يا چند تومان به فقير بدهم و يا فلان عمل خوب را براي رضاي خدا انجام بدهم. امام محمد غزالي, يکي از عرفا و از معروف ترين علماي اسلام است , که شهرتش شرق و غرب را فرا گرفته است . وي جامع معقول و منقول و رئيس جامع نظاميهء بغداد بود (5) ايشان راه هاي خودسازي را چنين بيان مي کند: اطاعت از فرامين و دستورهاي الهي; ادب در حرکات و سکنات و معيشت ; پاک کردن دل از اخلاق ناپسند; آراستن دل به اخلاق پسنديده .(6)
علامه حسن زاده آملي در مورد راه هاي خود سازي چنين توصيه مي فرمايد: 1 تلاوت و بهره مندي از قرآن ; 2 دائم الوضو بودن ; 3 اعتدال در خوردن و آشاميدن , يعني نه آن قدر زياد بخورد که به شکم درد مبتلا شود, ونه آن قدر کم بخورد که قدرت بر انجام کاري نداشته باشد; 4 اعتدال در گفتار, امام علي 7فرمود: ; 5 محاسبهء نفس ; 6مراقبه ; 7 رعايت ادب اسلامي ; 8 عزلت و گوشه نشيني ; 9 تهجّد (شب زنده داري ) ; 10 تفکر و انديشيدن ;11 ياد خدا در همه حال بودن ; 12 رياضت ; 13 اقتصاد و ميانه روي در کارها; 14 تعظيم امر خالق و شفقت با خلق ; 15 تمسّک به ويژگي هاي عبادالرّحمن. (پـاورقي 3.حسن زاده آملي , نامه ها ـ برنامه ها, ص 23ـ 26)
قرآن مجيد در سورهء فرقان , آيات 63ـ 74حدود دوازده ويژگي براي عبادالرّحمن ذکر کرده است که در اين جا به اختصار آورده مي شود: برخي از اين صفت ها به جنبه هاي اعتقادي ارتباط دارد و يعضي جنبهء اخلاقي و برخي اجتماعي اند و قسمتي جنبهء فردي دارند و مجموع صفات به قرار زير است :
1 تواضع و فروتني و دور بودن از تکبّر و غرور و خودخواهي.
2 حلم و بردباري در مقابل سخنان زشت و جاهلانه و برخوردهاي نابخردانهء افراد جاهل و نادان . مؤمنان ازکوره در نمي روند, بلکه با حلم و بردباري و بزرگواري از کنار جاهلان و سخنان و کردار آن ها رد مي شوند.
3 تهجّد و شب زنده داري , آن گاه که ديگران خوابيده و در بستر به استراحت پرداخته اند, عبادالرحمن ,خواب را بر خود حرام کرده و بيدار شده و به عبادت خدا مي پردازند.
4 خائف و هراسناک , عبادالرحمن از مجازات و کيفرهاي الهي در جهان آخرت هراسناکند.
5 اعتدال در انفاق و کمک به مستمندان , نه آن گونه که همهء دار و ندار خود را به بيچارگان و تهيدستان بدهند و در راه خدا انفاق کنند, و نه آن طور که چيزي انفاق ننمايند.
6 معبودي جز خدا ندارند, خالصانه و موحدانه به پرستش خداوند مي پردازند.
7 دستانشان بدون دليل به خون بي گناهان آلوده نيست.
8 دامان عفتشان هرگز آلوده نمي شود.
9 شهادت باطل نمي دهند و حقوق ديگران را حفظ کرده و محترم مي شمارند.
10 هنگام برخورد با آيات الهي داراي چشماني بينا و گوشي شنوا هستند.
11 توجه خاصي به تربيت فرزند و خانواده دارند و خود را در اين راه مسئول دانسته و از خدا مي خواهندفرزندان را مايهء روشنايي چشمانشان قرار بدهد.
12 احساس مسئوليت در مقابل مردم مي کنند و نمي خواهند تنها گليم خود را از آب بيرون بکشند, بلکه مي خواهند غريق را بگيرند و از خداي بزرگ مي خواهند آنان را امام و پيشواي پرهيزکاران قرار بدهد.(7)مراحل خودسازي:
گفتني است خودسازي بايد مرحله به مرحله انجام بگيرد و سالک بايد پله به پله نردبان خودسازي را طي کند. انديشه وران فن براي خودسازي چند مرحله ذکر کرده اند که ما به اختصار آن ها را ذکر مي کنيم : تخليه ,تجليه , تحليه و فنا في اللّه .
در مرحله اوّل (تخليه ), سالک مأموريت دارد باطن خود را از اخلاق و صفات زشت و رذيله مانند بخل وحسد و کبر و غرور و ريا و دنيا خواهي خالي کرده و ويروس هاي فساد را از آن بزدايد.
در مرحله دوم (تجليه ) وظيفه دارد درون را جلا داده و صيقلي کند, تا تمام ويروس هاي فساد از آن پاک شود.
در مرحله سوم (تحليه ) به جاي ويروس هاي وجين شده , باغچهء دل و درون را با صفاتي مثل تقوا و تواضع و فروتني و ايثار و فداکاري و شجاعت و حقيقت خواهي زينت دهد و اين درخت هاي پاک را در آن غرس نمايد.(8)
بالاخره بعد از طي مراحل سه گانه کارش به جايي مي رسد که همه چيز را فاني در حق ببيند و وِرْد زبانش اين مي شود که زن و فرزند و پول و ثروت و جاه و پُست و مقام و خانه و ماشين و زندگي و جسم و جان و کل هستي فاني شدني هستند; لذا ارزش ندارد انسان به آن ها عشق بورزد و به خاطر آن ها از حق و حقيقت و خدا غافل شود. در قرآن است : .(9)
(پـاورقي 1.لغت نامهء دهخدا.(پـاورقي 2.چهل حديث , ص 1(پـاورقي 3.همان , ص 7(پـاورقي 4.مؤمنون (23 آيهء 8(پـاورقي 5. مرتضي مطهري , آشنايي با علوم اسلامي ـ کلام و عرفان (انتشارات صدرا), ص 109(پـاورقي 6.کيمياي سعادت .(پـاورقي 7.مکارم شيرازي و جمعي از نويسندگان , تفسير نمونه , ج 15 ص 147ـ 168(پـاورقي 8.علي قائمي , مباني تربيت و اخلاق اسلامي , ص 345ـ 346 (پـاورقي 9.الرحمان (55 آيهء 26ـ 27